اوکراین و آمریکا صندوق پروژههای مواد معدنی حیاتی با سرمایهگذاری ۱۵۰میلیوندلاری راهاندازی کردند
روز چهارشنبه اعلام شد که اوکراین و شرکت مالی توسعه بینالمللی ایالات متحده هر یک ۷۵ میلیون دلار به یک صندوق سرمایهگذاری مشترک اختصاص خواهند داد. این صندوق بخشی از توافقنامه کانیهای کییف با واشنگتن است که برای اولین بار در ماه آوریل امضا شده بود.
Yulia Svyrydenko، نخستوزیر اوکراین، در بیانیهای گفت: شرکت مالی توسعه ایالات متحده (DFC) یک تعهد آزمایشی به مبلغ ۷۵ میلیون دلار داده است که اوکراین نیز به همین میزان سرمایهگذاری خواهد کرد.
DFC اعلام کرد که این سرمایهگذاری از بازسازی و بهبود اقتصادی اوکراین حمایت کرده و زنجیرههای تأمین منابع طبیعی ایالات متحده را تقویت خواهد کرد.
Svyrydenko گفت که تمرکز اولیه بر پروژههای انرژی، زیرساخت و کانیهای حیاتی خواهد بود.
اوکراین و ایالات متحده این توافقنامه را که توسط دونالد ترامپ ترویج شده بود، در ماه آوریل امضا کردند. این توافقنامه به ایالات متحده در ازای سرمایهگذاری، دسترسی ترجیحی به پروژههای جدید کانیهای اوکراین را میدهد.
ایالات متحده از زمان تهاجم روسیه در فوریه ۲۰۲۲، اهداکننده اصلی نظامی اوکراین بوده است. اما پس از بازگشت ترامپ به کاخ سفید در سال جاری، او استدلال کرده است که ایالات متحده باید چیزی در ازای کمکهای خود به کییف دریافت کند.
نیمی از درآمدی که اوکراین از استخراج کانیهای جدید تحت این توافقنامه به دست میآورد، به صندوق واریز میشود و سود بین کییف و واشنگتن تقسیم خواهد شد.
دولت اوکراین قصد دارد سه پروژه بزرگ را تا پایان سال ۲۰۲۶ اجرا کند.
Oleksiy Sobolev، وزیر اقتصاد، گفت: «شرکای آمریکایی توجه ویژهای به پروژههای گاز دارند» و افزود که چنین پروژههایی میتوانند سریعتر از اکتشاف کانیها اجرا شوند.
تیم DFC این ماه در اوکراین بود و به دنبال پروژهها میگشت. Sobolev گفت که هیئت در منطقه مرکزی Kirovohrad از سایتهایی با ذخایر سنگ معدن تیتانیوم و زیرکنیم بازدید کرد.
اوکراین دارای ذخایر ۲۲ کانی از ۳۴ کانی است که توسط اتحادیه اروپا برای صنایعی مانند دفاع، لوازم الکترونیکی با فناوری بالا و انرژی سبز حیاتی تلقی میشوند. این کشور همچنین دارای فرورآلیاژهای مورد نیاز صنعت فولاد، فلزات غیرآهنی مورد استفاده در ساخت و ساز و برخی عناصر نادر خاکی است.
تحلیل و جمع بندی
گزارش فوق از راهاندازی صندوق سرمایهگذاری مشترک ۱۵۰ میلیون دلاری بین اوکراین و شرکت مالی توسعه بینالمللی ایالات متحده (DFC) با هدف توسعه پروژههای کانیهای حیاتی، انرژی و زیرساخت در اوکراین خبر میدهد. این توافق که در ماه آوریل به امضا رسیده، بخشی از استراتژی ایالات متحده برای دسترسی ترجیحی به منابع اوکراین در ازای سرمایهگذاری است. این اقدام پیامدهای مهمی برای امنیت زنجیره تأمین جهانی کانیهای حیاتی، قیمتگذاری کامودیتیها و پویایی ژئوپلیتیکی منطقه دارد. تمرکز بر پروژههای گاز در کوتاهمدت و کانیهای حیاتی نظیر تیتانیوم، زیرکنیم و عناصر نادر خاکی در بلندمدت، نشاندهنده رویکرد دوگانه برای رفع نیازهای فوری و استراتژیک است. مدیران سرمایهگذاری باید پتانسیل اوکراین را به عنوان یک بازیگر کلیدی در تأمین کانیهای حیاتی برای صنایع دفاعی، فناوری و انرژی سبز در نظر بگیرند.
صندوق ۱۵۰ میلیون دلاری مشترک آمریکا و اوکراین را میتوان نه صرفاً بهعنوان یک اقدام حمایتی، بلکه بهمنزله ابزاری ژئوپلیتیکی برای بازتعریف جایگاه اوکراین در زنجیره ارزش جهانی مواد معدنی حیاتی ارزیابی کرد. برخلاف الگوی سنتی مبتنی بر استخراج و صادرات خام، این ابتکار زمینه را برای شکلگیری یک هاب منطقهای فرآوری و فناوری در اروپای شرقی فراهم میآورد.
اوکراین دارای ۲۲ کانی از ۳۴ کانی حیاتی است که توسط اتحادیه اروپا برای صنایعی مانند دفاع، لوازم الکترونیکی با فناوری بالا و انرژی سبز حیاتی تلقی میشوند. این مسئله، اهمیت دسترسی به منابع اوکراین را برای امنیت اقتصادی و صنعتی اتحادیه اروپا برجسته میکند و پتانسیل بالای این کشور را در زنجیره تأمین جهانی کانیهای حیاتی به تصویر میکشد.
توزیع سود و برنامههای پروژههای مشترک اوکراین و آمریکا
این جدول جزئیات کلیدی توافقنامه را در مورد تأمین مالی، توزیع سود و برنامهریزی پروژهها خلاصه میکند. تقسیم نیمی از درآمد از استخراج کانیهای جدید به صندوق مشترک و سپس تقسیم سود بین دو کشور، نشاندهنده یک مدل سرمایهگذاری مشترک با هدف بلندمدت است. این ساختار مالی میتواند تأثیر مستقیمی بر عرضه کانیهای حیاتی و گاز به بازار جهانی داشته باشد.
تحلیل کمی
تأمین مالی و حجم سرمایهگذاری
صندوق سرمایهگذاری اولیه: ۱۵۰ میلیون دلار (۷۵ میلیون دلار از DFC و ۷۵ میلیون دلار از اوکراین). این مبلغ اولیه، اگرچه قابل توجه است، اما برای توسعه کامل پتانسیل معدنی اوکراین که ذخایر ۲۲ کانی حیاتی را شامل میشود، ممکن است در بلندمدت نیازمند سرمایهگذاریهای بیشتر باشد.
مکانیسم تأمین مالی پایدار: نیمی از درآمد حاصل از استخراج کانیهای جدید اوکراین به این صندوق واریز میشود. این مدل تأمین مالی میتواند جریان ثابتی از سرمایه را برای پروژههای آتی تضمین کند و ریسک مالی سرمایهگذاران را کاهش دهد.
جدول زمانی پروژه: دولت اوکراین قصد دارد سه پروژه بزرگ را تا پایان سال ۲۰۲۶ اجرا کند. این جدول زمانی فشرده نشاندهنده عزم برای سرعت بخشیدن به تولید و ورود به بازار است.
پتانسیل منابع معدنی اوکراین
اوکراین دارای ذخایر ۲۲ کانی از ۳۴ کانی است که توسط اتحادیه اروپا حیاتی تلقی میشوند. این کانیها شامل تیتانیوم، زیرکنیم، فرورآلیاژها و عناصر نادر خاکی هستند که برای صنایع دفاعی، فناوری پیشرفته و انرژی سبز ضروریاند.
تیتانیوم و زیرکنیم: هیئت DFC از سایتهایی در منطقه کرووهراد بازدید کرده که دارای ذخایر این کانیها هستند. بر اساس گزارشهای USGS وWood Mackenzie، اوکراین یکی از بزرگترین ذخایر تیتانیوم در جهان را در اختیار دارد. افزایش عرضه تیتانیوم میتواند بر قیمتهای جهانی که در حال حاضر تحت تأثیر تقاضای هوافضا و صنایع دفاعی قرار دارند، تأثیر بگذارد. پیشبینی میشود با توجه به افزایش تقاضا در صنایع هوافضا و تجهیزات پزشکی، قیمت تیتانیوم در کوتاهمدت (2-1 سال) روند صعودی یا با ثبات داشته باشد. عرضه بیشتر از اوکراین میتواند این روند را تعدیل کند.
عناصر نادر خاکی(REE): این کانیها برای تولید موتورهای وسایل نقلیه الکتریکی، توربینهای بادی و الکترونیک پیشرفته حیاتی هستند. بازار REE عمدتاً تحت سلطه چین است. ورود اوکراین به عنوان یک منبع جدید میتواند به متنوعسازی زنجیره تأمین و کاهش نوسانات قیمتی کمک کند. تحلیلگران Fastmarkets پیشبینی میکنند که تقاضا برایREEها در میانمدت (5-3 سال) به دلیل رشد صنایع انرژی سبز و فناوریهای نوظهور، به شدت افزایش یابد.
پروژههای گاز: تأکید بر پروژههای گاز به دلیل سرعت اجرای سریعتر، میتواند به سرعت نیازهای انرژی اوکراین و اروپا را برطرف کند. طبق گزارشهای S&P Global Platts، قیمت گاز طبیعی در اروپا تحت تأثیر عوامل ژئوپلیتیکی و عرضه جهانی قرار دارد. افزایش تولید گاز اوکراین میتواند به تثبیت قیمتها در منطقه کمک کند.
تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک
ملیگرایی منابع: این توافقنامه نمونهای از "ملیگرایی منابع" با رویکرد همکاری است. در حالی که بسیاری از کشورها برای کنترل کامل منابع خود تعرفهها، محدودیتهای صادراتی یا ملیسازی را اعمال میکنند (مانند شیلی برای لیتیوم یا استرالیا برای آهن)، این توافق بین اوکراین و آمریکا یک مدل متفاوت را نشان میدهد. ایالات متحده در ازای کمکهای نظامی و سرمایهگذاری، دسترسی ترجیحی به منابع اوکراین پیدا میکند. این مدل میتواند برای کشورهایی که با چالشهای امنیتی و اقتصادی مواجه هستند، الگویی برای جذب سرمایه خارجی و تضمین بازارهای صادراتی باشد. این امر به صنایع مصرفکننده در آمریکا (مانند خودروسازان برقی و صنایع دفاعی) امنیت زنجیره تأمین را میدهد.
تأثیر بر ذینفعان کلیدی
تولیدکنندگان معدنی اوکراین: این توافق فرصتهای سرمایهگذاری و فناوری جدید را برای آنها فراهم میکند.
سرمایهگذاران بورسی: با توجه به تقسیم سود و مدل تأمین مالی پایدار، جذابیت سرمایهگذاری در بخش معدن اوکراین افزایش مییابد.
مصرفکنندگان صنعتی (آمریکا و اروپا): از طریق دسترسی پایدارتر و متنوعتر به کانیهای حیاتی، امنیت زنجیره تأمین خود را تقویت میکنند.
عوامل ژئوپلیتیکی
نقش ترامپ و بازگشت به کاخ سفید: اصرار ترامپ بر "دریافت چیزی در ازای کمک" به اوکراین، سیاست خارجی آمریکا را به سمت رویکردهای معاملاتی سوق میدهد. این توافق یک پیام روشن ارسال میکند که کمکهای نظامی میتواند با منافع اقتصادی گره بخورد. این رویکرد میتواند در آینده بر روابط بینالملل و توافقات تجاری تأثیرگذار باشد.
امنیت زنجیره تأمین آمریکا: این اقدام بخشی از استراتژی گستردهتر آمریکا برای کاهش وابستگی به چین و سایر منابع ناپایدار در تأمین کانیهای حیاتی است. این امر به ویژه برای صنایع دفاعی و فناوریهای نوظهور اهمیت دارد.
جنگ در اوکراین: با وجود درگیریهای جاری، این سرمایهگذاری نشاندهنده اعتماد به پتانسیل بلندمدت اوکراین و توانایی این کشور برای مدیریت پروژههای بزرگ است. اما ریسکهای امنیتی همچنان یک عامل مهم در سرعت و مقیاس اجرای پروژهها خواهند بود.
روابط با اتحادیه اروپا: اوکراین همچنین یک شریک مهم برای اتحادیه اروپا در زمینه کانیهای حیاتی است. این توافق میتواند رقابتی بین آمریکا و اروپا برای دسترسی به منابع اوکراین ایجاد کند، هرچند که منافع مشترک در مقابله با وابستگی به منابع خارجی نیز وجود دارد.
تحلیل سناریو
سناریوی اول (خوشبینانه): ثبات و موفقیت توافقنامه
پیامدها برای قیمت و عرضه: در این سناریو، جنگ در اوکراین به پایان رسیده یا حداقل به سطح قابل کنترلی کاهش مییابد که امکان اجرای پروژهها را فراهم کند. سرمایهگذاری ۱۵۰ میلیون دلاری اولیه و مکانیزم تقسیم درآمد، منجر به توسعه سریع سه پروژه بزرگ تا سال ۲۰۲۶ میشود. تولید تیتانیوم، زیرکنیم و گاز طبیعی در اوکراین به میزان قابل توجهی افزایش مییابد.
قیمت: عرضه بیشتر این کانیها و گاز به بازار جهانی، به ویژه با توجه به تقاضای فزاینده برای انرژی سبز و فناوریهای پیشرفته، میتواند به ثبات یا کاهش نسبی قیمتها در میانمدت کمک کند. به عنوان مثال، با افزایش عرضه تیتانیوم، نوسانات شدید قیمتی ناشی از محدودیتهای تأمین کاهش مییابد.
عرضه: اوکراین به یک منبع مهم و قابل اعتماد برای کانیهای حیاتی تبدیل میشود و وابستگی به منابع سنتی (مانند چین) را کاهش میدهد. این امر امنیت زنجیره تأمین برای ایالات متحده و متحدانش را به طور قابل توجهی افزایش میدهد.
سناریوی دوم (بدبینانه): تشدید درگیریها و شکست پروژه
تأثیر بر بازار: در این سناریو، درگیریها در اوکراین تشدید شده یا به بنبست میرسد و اجرای پروژهها را ناممکن یا بسیار پرخطر میکند. سرمایهگذاری DFC و اوکراین با موانع جدی مواجه شده و ممکن است به طور کامل به نتیجه نرسد.
قیمت: شکست در توسعه منابع اوکراین، به ویژه در کانیهای حیاتی مانند تیتانیوم و عناصر نادر خاکی، میتواند منجر به افزایش شدید قیمتها شود. بازار جهانی همچنان با محدودیتهای عرضه و وابستگی به منابع موجود (که ممکن است دچار اختلال شوند) مواجه خواهد بود.
عرضه: زنجیرههای تأمین کانیهای حیاتی و گاز تحت فشار باقی میمانند. این سناریو میتواند تلاشهای جهانی برای گذار به انرژی سبز و توسعه فناوریهای پیشرفته را کند کرده و ریسکهای ژئوپلیتیکی را افزایش دهد.
سناریوی سوم (ادامه وضع موجود): اجرای کند و با چالش
ریسکها و فرصتها: در این سناریو، درگیریها در اوکراین ادامه پیدا میکند، اما پروژهها با سرعت کندتر و چالشهای عملیاتی و امنیتی قابل توجهی پیش میروند. سرمایهگذاریها به صورت تدریجی و با وقفه انجام میشود.
ریسکها برای سرمایهگذاران
ریسک امنیتی: ادامه درگیریها، تهدیدات امنیتی برای پرسنل و زیرساختها را افزایش میدهد.
ریسک عملیاتی: اختلال در زنجیرههای تأمین داخلی، کمبود نیروی کار و آسیب به زیرساختها.
ریسک مالی: بازده سرمایهگذاری کمتر از انتظار، یا تأخیر طولانی در بازگشت سرمایه.
فرصتها برای سرمایهگذاران
مزیت پیشرو بودن: سرمایهگذارانی که در شرایط چالشبرانگیز کنونی وارد میشوند، میتوانند در آینده سهم بازار قابل توجهی کسب کنند.
پتانسیل بلندمدت: در صورت بهبود شرایط، پتانسیل عظیم منابع اوکراین میتواند بازدهی بالایی داشته باشد.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری: با توجه به ریسکهای ژئوپلیتیکی در سایر مناطق تولیدکننده، اوکراین میتواند یک گزینه تنوعبخش باشد.
تحلیل از دیدگاه ذینفعان مختلف
دولت اوکراین
فرصتها: جذب سرمایهگذاری خارجی حیاتی برای بازسازی و توسعه اقتصادی، تقویت امنیت ملی از طریق پیوندهای استراتژیک با آمریکا، توسعه بخش معدن و انرژی، ایجاد شغل و درآمد پایدار از طریق تقسیم سود.
ریسکها: خطر تبدیل شدن به یک اهرم در رقابت قدرتهای بزرگ، نیاز به مدیریت شفاف و مؤثر منابع، و چالشهای امنیتی در اجرای پروژهها.
شرکت مالی توسعه بینالمللی ایالات متحده (DFC)
فرصتها: تقویت امنیت زنجیره تأمین آمریکا در کانیهای حیاتی، حمایت از بازسازی اوکراین به عنوان یک هدف استراتژیک، و ایجاد منافع اقتصادی از طریق تقسیم سود. این توافق به آمریکا کمک میکند تا نفوذ خود را در اروپای شرقی افزایش دهد.
ریسکها: ریسک مالی در صورت عدم موفقیت پروژهها، چالشهای امنیتی در اوکراین که میتواند سرمایهگذاریها را به خطر بیندازد، و انتقادات احتمالی از سوی رقبا یا منتقدان داخلی.
شرکتهای معدنی و انرژی (اوکراینی و بینالمللی)
فرصتها: دسترسی به سرمایه برای توسعه پروژههای جدید، استفاده از فناوریهای پیشرفته، و امکان گسترش فعالیتها در یک منطقه غنی از منابع.
ریسکها: ریسکهای ژئوپلیتیکی و امنیتی، چالشهای نظارتی و حقوقی در یک محیط در حال تغییر، و نیاز به رعایت استانداردهای زیستمحیطی و اجتماعی بالا.
مصرفکنندگان صنعتی (مانند خودروسازان برقی، صنایع دفاعی، صنایع انرژی سبز)
فرصتها: دسترسی پایدارتر و متنوعتر به کانیهای حیاتی و فلزات مورد نیاز برای تولیدات خود، کاهش وابستگی به منابع انحصاری و کاهش ریسکهای تأمین.
ریسکها: تأخیر در عرضه در صورت عدم موفقیت پروژهها یا تشدید درگیریها، و نوسانات قیمتی ناشی از این تأخیرها.
جامعه محلی و زیستمحیطی اوکراین
فرصتها: ایجاد شغل و توسعه زیرساختها در مناطق معدنی، بهبود استانداردهای زیستمحیطی از طریق سرمایهگذاریهای جدید.
ریسکها: تأثیرات زیستمحیطی ناشی از فعالیتهای معدنی، جابجایی احتمالی جوامع محلی، و نیاز به مدیریت صحیح پیامدهای اجتماعی.
جمعبندی
راهاندازی صندوق سرمایهگذاری مشترک ۱۵۰ میلیون دلاری بین اوکراین و ایالات متحده برای توسعه پروژههای کانیهای حیاتی، انرژی و زیرساخت، یک گام استراتژیک با پیامدهای عمیق برای بازارهای جهانی کامودیتی و ژئوپلیتیک است. این توافق نشاندهنده یک رویکرد نوین به ملیگرایی منابع است که در آن دسترسی به منابع در ازای کمکهای نظامی و سرمایهگذاری تضمین میشود. پتانسیل اوکراین به عنوان یک منبع مهم برای ۲۲ کانی حیاتی، از جمله تیتانیوم، زیرکنیم و عناصر نادر خاکی، این کشور را به یک بازیگر کلیدی در امنیت زنجیره تأمین جهانی تبدیل میکند.
توصیههای عملی
سرمایهگذاران
پایش دقیق پیشرفت پروژهها: با توجه به ریسکهای ژئوپلیتیکی، ارزیابی مستمر پیشرفت سه پروژه بزرگ اوکراین تا سال ۲۰۲۶ ضروری است.
تنوعبخشی در سبد سرمایهگذاری: با وجود پتانسیل بالا، ریسکهای ناشی از جنگ در اوکراین ایجاب میکند که سرمایهگذاران به تنوعبخشی در سبد خود ادامه دهند و صرفاً به این منطقه اکتفا نکنند.
تمرکز بر کانیهای حیاتی: سرمایهگذاری در شرکتهایی که در تولید یا فرآوری تیتانیوم، زیرکنیم و عناصر نادر خاکی فعال هستند، میتواند سودآور باشد، به خصوص اگر بتوانند با پروژههای اوکراین ارتباط برقرار کنند.
مصرفکنندگان صنعتی (خودروسازان، صنایع انرژی، و غیره)
بررسی امکان شراکت مستقیم: شرکتهای بزرگ مصرفکننده میتوانند به دنبال فرصتهایی برای شراکت مستقیم با تولیدکنندگان اوکراینی یا سرمایهگذاری در این پروژهها باشند تا دسترسی خود به منابع را تضمین کنند.
تحلیل ریسک زنجیره تأمین: با وجود این توافق، همچنان باید به تحلیل و مدیریت ریسکهای زنجیره تأمین، به ویژه در مورد کانیهای حیاتی، ادامه داد و برنامههای جایگزین برای تأمین منابع را در نظر گرفت.
نظارت بر تحولات ژئوپلیتیکی: وضعیت جنگ در اوکراین و سیاستهای دولتهای ذینفع (آمریکا و اوکراین) به طور مستقیم بر پایداری تأمین و قیمتها تأثیر میگذارد. نظارت مستمر بر این تحولات برای تصمیمگیری آگاهانه ضروری است.
به طور خلاصه، این توافق فرصتهای قابل توجهی را برای اوکراین و ایالات متحده ایجاد میکند و میتواند نقشی حیاتی در بازآرایی زنجیرههای تأمین جهانی ایفا کند. با این حال، ریسکهای ژئوپلیتیکی و عملیاتی نیازمند مدیریت دقیق و ارزیابی مستمر از سوی تمامی ذینفعان هستند.
چنین هابی، با تمرکز بر فرآوری پیشرفته لیتیوم، نیکل، کبالت و عناصر نادر خاکی، اوکراین را از یک تأمینکننده صرفِ مواد خام به یک تأمینکننده استراتژیک مواد نیمهفرآوریشده و اجزای کلیدی زنجیره باتری ارتقا خواهد داد.
این تغییر جایگاه، ضمن افزایش قدرت چانهزنی اوکراین در بازارهای بینالمللی، به ایالات متحده و اتحادیه اروپا امکان میدهد بخش حساسی از زنجیره تأمین خود را از ریسکهای ژئوپلیتیکی شرق آسیا و روسیه جدا کنند. افزون بر این، مدل همکاری اوکراین میتواند بهعنوان یک نمونه آزمایشی برای پروژههای مشابه در سایر کشورهای دارای منابع استراتژیک، بهویژه در آفریقا و آمریکای لاتین، مورد استفاده قرار گیرد.

