بررسی استراتژی و چشمانداز شرکت EnergyX
استارتآپ فناوری لیتیوم EnergyX که از حمایت جنرال موتورز برخوردار است، در این ماه طی یک معامله ۲۶ میلیون دلاری به صورت نقد و سهام، ۳۵,۰۰۰ هکتار دیگر درSmackover، یک سازند زمینشناسی زیرزمینی که از فلوریدا تا تگزاس امتداد دارد و مملو از شورابه غنی از لیتیوم است، خریداری کرد، سهم این شرکت را به ۴۷,۵۰۰ هکتار افزایش داد.
تحلیلگران تخمین میزنند که سازند Smackover میتواند بیش از ۴ میلیون تن متریک لیتیوم را در خود جای دهد که برای تأمین انرژی میلیونها خودروی برقی و سایر دستگاههای الکترونیکی کافی است. آخرین خرید EnergyX این شرکت را در میان غولهای این منطقه قرار میدهد. داراییهای این شرکت توسط ۱۲۵,۰۰۰ هکتار خالص تحت کنترل Chevron و ۱۲۰,۰۰۰ هکتار ناخالص در اختیار Exxon احاطه شده است.
این شرکت خصوصی در مسیر رشد پرشتابی قرار داشته است. اقدامات اخیر آن شامل تضمین یک منبع لیتیوم در شیلی شامل ۹۰,۰۰۰ هکتار امتیاز معدنی در سال ۲۰۲۳ و خرید یک تأسیسات تولیدی به مساحت ۴۰,۰۰۰ فوت مربع در آستین، تگزاس در سال ۲۰۲۴ است.
این خریدها همچنین برای شرکتی که در سال ۲۰۲۲ به دلیل رد صلاحیت از رقابت برای استخراج لیتیوم بولیوی، به همراه شرکت انرژی آرژانتینیTecpetrol، به دلیلی فنی خبرساز شده بود، حیاتی هستند. بولیوی تلاش کرده است تا با مشارکت شرکتهای خارجی از منابع عظیم خود بهرهبرداری کند. این کشور آمریکای لاتین دارای بزرگترین منابع لیتیوم جهان است، اما دهههاست که برای استخراج تجاری آنها با مشکل مواجه است. این هفته، بولیوی در آخرین نظرسنجی سالانه مؤسسه Fraser در رتبه آخر سیاستهای حوزههای قضایی معدنی قرار گرفت.
با نگاهی به گذشته، Teague Egan، بنیانگذار و مدیرعاملEnergyX، جنبه مثبت ماجرا را میبیند. ایگان گفت: «این بهترین اتفاقی بود که میتوانست برای ما بیفتد. اگر بولیوی را تجربه نکرده بودیم، اکنون در این جایگاه نبودیم.»
از آن زمان، این شرکت با تمرکز لیزری بر پیشبرد دو پروژه خود، یعنی Lonestar Lithium در ایالات متحده و Black Giant در شیلی، فعالیت کرده است. تخمین زده میشود که پروژه Black Giant سالانه ۴۰,۰۰۰ تن لیتیوم تولید کند، در حالی که پروژه برنامهریزی شده آن، Lonestar Lithium، برای تولید ۲۵,۰۰۰ تن پیشبینی شده است.
هر دو پروژه از پلتفرم فناوری استخراج مستقیم لیتیوم (DLE) این شرکت، موسوم بهLITAS، بهره میبرند. EnergyX دارای مجوز انحصاری جهانی برای تجاریسازی فرآیندی است که از یک غشای فیلترینگ پیشرفته نانومواد استفاده میکند.
ایگان گفت LITAS ایده اصلی شرکت از سال ۲۰۱۸ بود. اما ما تازه در سال ۲۰۲۳ شروع به کسب دارایی کردیم. او افزود: «ما پنج سال اول را صرف توسعه فناوری کردیم. این به معنای توقف آن نیست، تحقیق و توسعه (R&D) همیشه در جریان است.
ایگان اظهار داشت که این شرکت همچنان به دنبال خرید زمینهای بیشتری در Smackover و همچنین سایر مناطق ایالات متحده است.
رقابت زیادی در Smackover وجود دارد. اما ما فکر میکنیم داراییهای به همان اندازه خوبی وجود دارد که ما در چند بخش دیگر از ایالات متحده زیر نظر داریم.
استراتژی زنجیره تأمین داخلی
ایگان گفت که نکته کلیدی در استراتژی تأمین لیتیوم برای بازار آمریکای شمالی، عدم قرار گرفتن شرکت در معرض ریسکهایی مانند وابستگی به چین برای فرآوری است.
ایگان گفت: «این یک استراتژی یکپارچه عمودی است. ما توانستهایم به جایگاه تولیدکننده با کمترین هزینه دست یابیم که حیاتیترین موضوع است.» او افزود: ما روزانه چندین کیلوگرم (لیتیوم) تولید میکنیم که در مقیاس آزمایشی ارسال شده و توسط سازندگان کاتد تأیید صلاحیت شده است. ما در حال ارسال نمونههایی از کارخانههای آزمایشی خود هستیم که به مشخصات فنی مورد نظر دست یافته و تأیید صلاحیت میشوند... اکنون در حال ساخت دو کارخانه نمایشی هستیم.»
در حالی که فناوری استخراج مستقیم لیتیوم (DLE) هنوز در مقیاس تجاری به اثبات نرسیده است، ایگان به فناوری به شدت پتنتشده شرکت خود اطمینان دارد.
ایگان گفت: «ما ثابت کردهایم که این فرآیند کار میکند. اکنون فقط مسئله این است که تمام قطعات را برای ساخت یک کارخانه یک میلیارد دلاری در جای خود قرار دهیم.» او افزود: «دیگر سؤال این نیست که آیا فناوریها کار میکنند یا نه. سؤال این است که چه کسی تولیدکننده با کمترین هزینه خواهد بود یا چگونه اطمینان حاصل کنیم که در چارک پایین، یعنی ۲۵ درصد کمهزینهترینها، قرار داریم.»
استراتژی EnergyX شامل مالکیت منابع، فناوری و سپس تولید مواد مصرفی و زنجیره تأمین به صورت داخلی است.
ایگان گفت: «این واقعیت که ما اکنون منابع خود را در اختیار داریم، فناوری خود را توسعه دادهایم و همچنین مواد خودمان مانند جاذبها و غشاها را تولید میکنیم، باعث شده است که ما به تولیدکنندهای با کمترین هزینه تبدیل شویم.»
برای پروژه شیلی ما، Black Giant، هدف ما برای اولین خط تولید ۷,۵۰۰ تنی، سال ۲۰۲۷ است. ما با یک خط تولید ۷,۵۰۰ تنی شروع میکنیم و سپس شش خط دیگر اضافه خواهیم کرد. بنابراین، ۴۵,۰۰۰ تن اضافی برای رسیدن به ظرفیت کل ۵۲,۵۰۰ تن تا پایان سال ۲۰۲۹. و سپس برای ایالات متحده، مشابه، اما یک سال بعد،» او گفت.
همانطور که قیمت نوسان میکند، ما همچنان میتوانیم سودآور باشیم زیرا ما تولیدکننده با کمترین هزینه هستیم. این هدف ماست.
تحلیل و جمع بندی
بر اساس دادههای موجود در متن و منابع معتبر، میتوان جدولی برای مقایسه استراتژیک موقعیت شرکتهای بزرگ در سازند Smackover تهیه کرد. این جدول به درک بهتر مقیاس رقابت و جایگاه EnergyX در این منطقه کلیدی کمک میکند.
مقایسه داراییها و استراتژی شرکتها در سازند لیتیوم Smackover (آگوست ۲۰۲۵)
این جدول نشان میدهد که غولهای نفتی مانند ExxonMobil و Chevron با در اختیار داشتن مساحتهای وسیع، حضوری قدرتمند در سازند Smackover دارند و به دنبال استفاده از تخصص خود در حوزه زیرسطحی برای ورود به بازار لیتیوم هستند. در مقابل، EnergyX به عنوان یک استارتآپ فناورانه، با وجود دارایی کمتر، بر مزیت رقابتی خود یعنی فناوری اختصاصی LITAS و استراتژی یکپارچهسازی عمودی (مالکیت منابع، فناوری و تولید داخلی) تأکید دارد. مشارکت با بازیگران بزرگی چون جنرال موتورز و POSCO نیز دسترسی به بازار و سرمایه را برای این شرکت تسهیل میکند. این رقابت نشاندهنده تغییر پارادایم در صنعت انرژی است، جایی که شرکتهای نفت و گاز به طور فزایندهای وارد زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی برای گذار به انرژیهای پاک میشوند.
تحلیل کمّی
تحلیل کمّی بر اساس دادههای گزارش و اطلاعات بازار، چشمانداز EnergyX و بازار لیتیوم را روشنتر میکند.
دادههای تولید و هزینه
پروژه Lonestar Lithium (آمریکا): هدفگذاری تولید ۲۵,۰۰۰ تن لیتیوم در سال. این میزان تولید، در صورت تحقق، EnergyX را به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان لیتیوم در ایالات متحده تبدیل خواهد کرد.
پروژه Black Giant (شیلی): هدفگذاری تولید ۴۰,۰۰۰ تن در سال که بعداً به ۵۲,۵۰۰ تن تا پایان سال ۲۰۲۹ افزایش مییابد. این پروژه به تنهایی میتواند تأثیر قابل توجهی بر عرضه جهانی لیتیوم داشته باشد.
هزینه تولید: ادعای اصلیEnergyX، دستیابی به کمترین هزینه تولید از طریق یکپارچهسازی عمودی و فناوری LITAS است. این یک مزیت رقابتی حیاتی در بازاری است که با نوسانات شدید قیمت مواجه است. در حالی که قیمت کربنات لیتیوم در اوایل سال ۲۰۲۵ از پایینترین سطح خود بهبود یافته، اما همچنان نسبت به اوج سال ۲۰۲۲ بسیار پایینتر است و حاشیه سود برای تولیدکنندگان پرهزینه را کاهش داده است.
عرضه و تقاضا
تقاضا: تقاضای جهانی برای لیتیوم به دلیل رشد بازار خودروهای برقی (EV) و سیستمهای ذخیرهسازی انرژی، روندی بلندمدت و صعودی دارد. آژانس بینالمللی انرژی (IEA) پیشبینی میکند که تقاضا برای لیتیوم تا سال ۲۰۴۰ ممکن است تا ۴۰ برابر افزایش یابد.
عرضه: با وجود تقاضای بالا، بازار در کوتاهمدت با مازاد عرضه مواجه بوده که منجر به سقوط قیمتها در سال ۲۰۲۳ و اوایل ۲۰۲۴ شد. با این حال، تأخیر در راهاندازی پروژههای جدید و چالشهای فنی در فناوریهای نوین مانند DLE میتواند در میانمدت منجر به کمبود عرضه شود. پروژههای EnergyX، در صورت موفقیت، میتوانند به کاهش این شکاف عرضه کمک کنند.
تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک
ملیگرایی منابع
آمریکا: سیاستهای دولت آمریکا مانند قانون کاهش تورم، مشوقهای قابل توجهی برای ایجاد زنجیره تأمین داخلی مواد معدنی حیاتی مانند لیتیوم فراهم کرده است. استراتژی EnergyX برای توسعه منابع در سازند Smackover کاملاً با این رویکرد همسو است و این شرکت را در موقعیت مناسبی برای دریافت حمایتهای دولتی قرار میدهد.
شیلی و بولیوی: این کشورها که بخشی از «مثلث لیتیوم» آمریکای لاتین هستند، سیاستهای ملیگرایانهتری را دنبال میکنند. بولیوی با ملی کردن منابع خود، سرمایهگذاری خارجی را با چالش مواجه کرده و در توسعه تجاری منابع عظیم خود ناموفق بوده است. رد صلاحیت EnergyX در بولیوی، هرچند در ظاهر یک شکست بود، اما شرکت را به سمت حوزههای قضایی باثباتتر مانند آمریکا سوق داد. شیلی نیز در حال بازنگری در مدل حکمرانی منابع لیتیوم خود است تا کنترل دولتی را افزایش دهد، که میتواند بر سرمایهگذاریهای آینده تأثیر بگذارد.
وابستگی به چین: در حال حاضر، چین بر بیش از ۶۰ درصد از ظرفیت فرآوری لیتیوم جهان تسلط دارد. این تسلط، یک ریسک ژئوپلیتیک بزرگ برای کشورهای غربی محسوب میشود. تلاش EnergyX برای ایجاد یک زنجیره تأمین یکپارچه در آمریکای شمالی، پاسخی مستقیم به این ریسک است و از حمایت سیاسی بالایی برخوردار است.
ریسکهای فناوری
فناوری استخراج مستقیم لیتیوم (DLE) هنوز در مقیاس تجاری بزرگ به طور گسترده اثبات نشده است. هرچند DLE وعده بازدهی بالاتر، سرعت بیشتر و اثرات زیستمحیطی کمتر را میدهد، اما چالشهای فنی و مقیاسپذیری همچنان باقی است. موفقیت یا شکست EnergyX به شدت به عملکرد فناوری LITAS در دنیای واقعی بستگی دارد.
تحلیل سناریو
سناریوی اول (خوشبینانه): موفقیت تجاری فناوری DLE و اجرای سریع پروژهها
در این سناریو، فناوری LITAS عملکردی فراتر از انتظار در مقیاس تجاری دارد و EnergyX موفق میشود پروژههای Lonestar و Black Giant را طبق برنامه و با هزینه پیشبینیشده به بهرهبرداری برساند.
پیامدها: EnergyX به یکی از تولیدکنندگان پیشرو و کمهزینه لیتیوم در جهان تبدیل میشود. عرضه لیتیوم در بازار افزایش مییابد که میتواند به تثبیت یا کاهش قیمتها در بلندمدت کمک کند. وابستگی زنجیره تأمین خودروهای برقی آمریکا به چین کاهش مییابد و این شرکت به یک دارایی استراتژیک برای امنیت ملی آمریکا تبدیل میشود.
سناریوی دوم (بدبینانه): شکست در مقیاسپذیری DLE و تأخیر در پروژهها
در این سناریو، EnergyX با چالشهای فنی غیرمنتظره در مقیاسپذیری فناوری DLE مواجه میشود. هزینهها افزایش یافته و پروژهها با تأخیرهای طولانی روبرو میشوند.
تأثیر بر بازار: این شکست، تردیدها در مورد قابلیت تجاریسازی فناوریهای DLE را افزایش میدهد و بازار همچنان به روشهای سنتی (تبخیر و استخراج از سنگ سخت) وابسته باقی میماند. کمبود عرضه لیتیوم در میانمدت تشدید شده و قیمتها ممکن است دوباره جهش کنند. غولهای نفتی مانند Exxon و Chevron که استراتژیهای مشابهی را دنبال میکنند نیز با موانع جدی روبرو خواهند شد.
سناریوی سوم (ادامه وضع موجود): پیشرفت تدریجی با چالشهای مدیریتشده
در این سناریو، EnergyX موفق به راهاندازی پروژهها میشود، اما با چالشها و تأخیرهای معمول در پروژههای معدنی بزرگ. فناوری DLE کار میکند، اما ممکن است هزینهها کمی بالاتر از پیشبینیهای اولیه باشد.
ریسکها و فرصتها برای سرمایهگذاران: ریسک اصلی، نقدینگی و توانایی شرکت برای تأمین مالی در طول دوره ساختوساز طولانیتر است. فرصت در این است که حتی با موفقیت نسبی، EnergyX همچنان یک بازیگر مهم در بازار باقی میماند و میتواند از قیمتهای بالای لیتیوم در دورههای کمبود عرضه سود ببرد. سرمایهگذارانی که تحمل ریسک بالاتری دارند، میتوانند در این مرحله وارد شوند، با این دید که شرکت در نهایت به سوددهی خواهد رسید.
تحلیل از دیدگاه ذینفعان مختلف
تولیدکنندگان خودروهای برقی
منفعت: دسترسی به یک منبع تأمین لیتیوم پایدار، داخلی و احتمالاً کمهزینه. این امر ریسک زنجیره تأمین آنها را کاهش داده و به آنها کمک میکند تا از مزایای قانون کاهش تورم بهرهمند شوند.
ریسک: وابستگی به موفقیت یک استارتآپ و یک فناوری اثباتنشده. شکست EnergyX میتواند برنامههای تولید آنها را مختل کند.
سرمایهگذاران
منفعت: پتانسیل بازدهی بسیار بالا در صورت موفقیت شرکت. قرار گرفتن در خط مقدم یک انقلاب فناورانه در صنعت لیتیوم.
ریسک: ریسک بالای اجرایی، فناورانه و بازار. به عنوان یک شرکت خصوصی، نقدشوندگی سرمایهگذاری محدود است.
دولت ایالات متحده
منفعت: تحقق اهداف استراتژیک برای ایجاد امنیت در زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی و کاهش وابستگی به چین. ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی در مناطق میزبان پروژهها.
ریسک: حمایت از فناوری یا شرکتی که ممکن است در نهایت شکست بخورد، میتواند اتلاف منابع عمومی را در پی داشته باشد.
رقبا
منفعت: شکست EnergyX میتواند مسیر را برای آنها هموارتر کند. موفقیت آن نیز میتواند به عنوان یک مدل آزمایشی عمل کرده و ریسک ورود آنها به حوزه DLE را کاهش دهد.
ریسک: موفقیت سریع EnergyX میتواند مزیت رقابتی آنها را به چالش بکشد و آنها را مجبور به تسریع برنامههای خود یا حتی خرید فناوری از رقبا کند.
نکات کلیدی
گزارش حاضر به بررسی استراتژی تهاجمی شرکت خصوصی EnergyX برای تبدیل شدن به یک بازیگر کلیدی در بازار لیتیوم آمریکای شمالی میپردازد. این شرکت با تمرکز بر دو محور اصلی در حال پیشروی است:
۱. توسعه منابع داخلی: از طریق خرید زمین در سازند Smackover در آمریکا و کسب امتیازات معدنی در شیلی، به دنبال ایجاد یک زنجیره تأمین مستقل و کاهش وابستگی به چین است.
۲. مزیت فناورانه: با تکیه بر فناوری استخراج مستقیم لیتیوم (DLE) انحصاری خود با نامLITAS، مدعی است که میتواند به کمترین هزینه تولید در صنعت دست یابد.
این استراتژی دوگانه، شرکت را در موقعیتی قرار میدهد که هم از حمایتهای دولتی برای بومیسازی زنجیره تأمین بهرهمند شود و هم در صورت موفقیت تجاری فناوریDLE، مزیت رقابتی پایداری کسب کند. با این حال، ریسکهای اجرایی، بهویژه در زمینه تجاریسازی فناوری DLE در مقیاس بزرگ و رقابت با غولهای انرژی، همچنان چالشهای اصلی پیش روی این شرکت هستند.
جمعبندی
شرکت EnergyX با یک استراتژی جسورانه و هوشمندانه در حال موقعیتیابی خود در بازار پرتلاطم لیتیوم است. این شرکت با تمرکز همزمان بر امنیت منابع از طریق توسعه داخلی و مزیت فناورانه از طریق DLE، به دنبال ایجاد یک مزیت پایدار است. رویکرد یکپارچهسازی عمودی، از استخراج تا تولید مواد مصرفی، پتانسیل آن را برای تبدیل شدن به تولیدکنندهای با کمترین هزینه تقویت میکند.
توصیهها
برای سرمایهگذاران
سرمایهگذاران ریسکپذیر: EnergyX یک فرصت سرمایهگذاری با پتانسیل رشد بالاست، اما ریسک آن نیز به همان اندازه بالاست. سرمایهگذاری در این مرحله باید به عنوان بخشی از یک سبد متنوع و با درک کامل از ریسکهای فناورانه و اجرایی صورت گیرد.
سرمایهگذاران محافظهکار: بهتر است منتظر اثبات تجاری فناوری LITAS و پیشرفت ملموس در ساخت کارخانههای نمایشی باشند. سرمایهگذاری در شرکتهای بزرگتر و تثبیتشده مانند Albemarle یا غولهای نفتی که وارد این حوزه شدهاند، ممکن است گزینه کمریسکتری باشد.
برای مصرفکنندگان صنعتی
همکاری استراتژیک: انعقاد قراردادهای پیشخرید با شرکتهایی مانند EnergyX میتواند یک راهبرد هوشمندانه برای تضمین تأمین بلندمدت لیتیوم باشد.
تنوعبخشی به تأمینکنندگان: با توجه به ریسکهای موجود، تکیه بر یک تأمینکننده واحد، به ویژه یک استارتآپ، منطقی نیست. مصرفکنندگان باید سبدی از تأمینکنندگان شامل بازیگران سنتی و نوظهور و از مناطق جغرافیایی مختلف ایجاد کنند.
نظارت بر فناوری: تحولات در حوزه DLE باید به دقت رصد شود. موفقیت این فناوری میتواند هزینهها را به شدت کاهش داده و معادلات بازار را تغییر دهد. شرکتهایی که زودتر خود را با این تغییرات وفق دهند، مزیت رقابتی کسب خواهند کرد.
در نهایت، آینده EnergyX و تأثیر آن بر بازار لیتیوم به توانایی این شرکت در تبدیل وعدههای فناورانه به واقعیت تجاری بستگی دارد. دهه پیش رو، دورهای تعیینکننده برای این شرکت و کل صنعت استخراج لیتیوم خواهد بود.