شرکت فولادساز سبز سوئدی، عرضه اولیه عمومی سهام (IPO) را برای تأمین مالی طرحهای توسعه خود بررسی میکند
شرکت Stegra AB که در حال ساخت بزرگترین کارخانه فولاد سبز جهان در شمال سوئد است، در حال انجام کارهای اولیه برای عرضه عمومی نهایی سهام خود است، زیرا طرحهای توسعه این شرکت ممکن است به بودجهای بیش از آنچه بتواند به صورت خصوصی جذب کند، نیاز داشته باشد.
این استارتاپ چهار ساله که در مسیر آغاز تولید این فلز تا پایان سال آینده قرار دارد، تاکنون حدود ۶.۵ میلیارد یورو (معادل ۷.۴ میلیارد دلار) سرمایه جذب کرده است که یکسوم آن از طریق سهام و دوسوم از طریق بدهی بوده است. این مبلغ عمدتاً برای راهاندازی و به بهرهبرداری رساندن کارخانه و تولید سالانه ۲.۵ میلیون تن فولاد استفاده خواهد شد. فاز دوم میتواند شاهد دو برابر شدن تولید توسط Stegra باشد، اما این امر نیازمند جذب سرمایه قابل توجه دیگری خواهد بود.
مدیرعامل شرکت، Henrik Henriksson، در اولین روز بازارهای سرمایه این شرکت در محل پروژه در Boden به خبرنگاران گفت: «من فکر میکنم ما میتوانیم فاز اول و دوم را از طریق بازار خصوصی تأمین مالی کنیم، اما اگر بخواهیم فراتر از آن برویم، جذب این حجم از پول در بازار خصوصی بسیار دشوار خواهد بود، حتی با وجود سرمایهگذاران قدرتمندی که همراه ما هستند.» وی افزود: بنابراین، این موضوعی است که برای آن آماده میشویم، اما هنوز چارچوب زمانی مشخصی برای آن تعیین نکردهایم.
این شرکت جزو نسل جدیدی از فولادسازان است که به دنبال تحول در شیوه تولید این آلیاژ در یکی از آلایندهترین صنایع جهان هستند. این بخش که بیش از یک قرن است عمدتاً به تکنیکهای تولیدی یکسانی متکی بوده، مسئول حدود ۷ درصد از انتشار جهانی کربن است. Stegra در فرآیند تولید خود به جای سوختهای فسیلی آلاینده، عمدتاً از هیدروژن تولید شده با انرژیهای تجدیدپذیر استفاده خواهد کرد.
Henriksson روز سهشنبه گفت: ما برای رشد، جاهطلبیهایی داریم. ابتدا میخواهیم پروژه Boden را تکمیل کنیم، آن را راهاندازی کرده و نشان دهیم که میتوانیم شروع به درآمدزایی کنیم.
این شرکت همچنین برای اولین بار برخی از پیشبینیهای مالی خود را به اشتراک گذاشت.
Henriksson گفت که Stegra انتظار خود از درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک (EBITDA) در سال ۲۰۳۰ را به دلیل پرمیوم (اضافه بهای) بالاتری که برای فولاد سبز در مقایسه با محصولات سنتی پرداخت میشود، حدود ۱۰ درصد از برآورد ۱.۱ میلیارد یورویی سال ۲۰۲۳ افزایش داده است.
این شرکت اعلام کرد که بازده سرمایه بهکاررفته (Return on capital employed) برای فاز اول بالای ۲۰ درصد خواهد بود که بسیار بالاتر از میانگین صنعت است.
یکی از موانع بزرگ برای پروژه Boden این است که هنوز برای فاز دوم خود به شبکه برق متصل نشده است. Henriksson گفت که بدون آن، تصمیمی برای سرمایهگذاری گرفته نخواهد شد و افزود که امیدوار است تا اوایل سال آینده شفافیت بیشتری در این مورد حاصل شود.
این کارخانه فولاد بخشی از مجموعهای از پروژههاست که توسطVargas Holding AB، یک سرمایهگذار تأثیرگذار (impact investor) سوئدی، حمایت میشود. مأموریت این هلدینگ کاهش ۱ درصدی انتشار جهانی گازهای گلخانهای است، معادل آلودگی کربنی سالانه استرالیا. اما دیگر سرمایهگذاری صنعتی بزرگ این هلدینگ، شرکت تولیدکننده باتری خودروهای الکتریکی Northvolt AB، پس از توسعه بیش از حد سریع و اتمام نقدینگی، اعلام ورشکستگی کرد.
Henriksson گفت که هرچند شباهتهایی در مدل تأمین مالی با استفاده از قراردادهای تأمین به عنوان وثیقه وجود دارد، اما هم شرکت Stegra و هم محصول فولادی که تولید میکند، با Northvolt متفاوت هستند.
تحلیل و جمع بندی
۱. زمینه بازار و موقعیت استراتژیک Stegra
گزارش در زمانی منتشر میشود که بازار جهانی فولاد تحت فشار فزایندهای برای کربنزدایی قرار دارد. با اجرایی شدن کامل مکانیزم تعدیل کربن مرزی (CBAM) اتحادیه اروپا از ابتدای سال ۲۰۲۵، هزینه واردات فولاد با کربن بالا به این اتحادیه به شکل چشمگیری افزایش یافته است. این امر یک مزیت رقابتی ذاتی برای تولیدکنندگان داخلی فولاد کمکربن مانند Stegra ایجاد میکند.
کمیسازی پرمیوم سبز(Green Premium): گزارش به افزایش ۱۰ درصدی پیشبینی EBITDA به دلیل «پرمیوم بالاتر» اشاره میکند. بر اساس دادههای اخیر از S&P Global Platts و Argus Media در سهماهه دوم ۲۰۲۵، پرمیوم برای فولاد با انتشار کربن نزدیک به صفر (تولید شده با هیدروژن سبز) در بازار اروپا بین ۱۸۰ تا ۲۵۰ یورو به ازای هر تن نسبت به قیمت فولاد نورد گرم (HRC) معمولی معامله میشود. این پرمیوم، اساس مدل تجاری Stegra را تشکیل میدهد.
۲. تحلیل کمی مالی و عملیاتی
ظرفیت تولید و درآمدزایی: فاز اول با ظرفیت ۲.۵ میلیون تن در سال، یک بازیگر قابل توجه در بازار فولاد ویژه (Specialty Steel) اروپا محسوب میشود. با پیشبینی EBITDA جدید برای سال ۲۰۳۰ (۱.۱ میلیارد یورو + ۱۰ درصد = ۱.۲۱ میلیارد یورو)، حاشیه سودآوری این شرکت بسیار چشمگیر خواهد بود.
EBITDA به ازای هر تن: با تقسیم EBITDA پیشبینیشده ، 1,210,000,000 یورو بر ظرفیت تولید 2,500,000 تن، به رقم ۴۸۴ یورو به ازای هر تن میرسیم. این رقم در مقایسه با تولیدکنندگان فولاد سنتی اروپایی که در چرخههای مطلوب بازار مانند نیمه اول ۲۰۲۵ EBITDA آنها به ندرت از 150-120 یورو به ازای هر تن فراتر میرود، فوقالعاده بالاست. این شکاف قیمتی، پتانسیل بالای سودآوری مدل کسبوکار Stegra را نشان میدهد.
بازده سرمایه بهکاررفته(ROCE): ادعای ROCE بالای ۲۰ درصد برای فاز اول، در صنعتی که میانگین ROCE تاریخی آن در محدوده تکرقمی تا پایین دورقمی (حدود ۷ تا ۱۱ درصد) در نوسان است، یک گزاره بسیار جسورانه است. تحقق این امر میتواند Stegra را به یکی از سودآورترین شرکتهای صنعتی اروپا تبدیل کند. این بازده بالا، جذابیت عرضه اولیه عمومی (IPO) را برای سرمایهگذاران نهادی دوچندان میکند.
۳. تحلیل ریسکها
ریسک انرژی (ریسک اصلی): عدم قطعیت در مورد اتصال به شبکه برق برای فاز دوم، یک ریسک باینری (صفر و یک) است. تولید فولاد سبز با هیدروژن، به شدت انرژیبر است.
مقیاس نیاز انرژی: برای تولید ۲.۵ میلیون تن فولاد از طریق فرآیند DRI-EAF با هیدروژن سبز، حدود ۱۵ تراوات-ساعت (TWh) برق سالانه مورد نیاز است. دو برابر کردن تولید در فاز دوم این نیاز را به ۳۰ تراوات-ساعت میرساند. این رقم تقریباً معادل ۲۰ درصد از کل مصرف برق سالانه سوئد است. تأمین چنین حجم عظیمی از برق پایدار (تجدیدپذیر) یک چالش زیرساختی غولپیکر است.
ریسک قیمت انرژی: با وجود اینکه منطقه شمال سوئد (SE1) دارای قیمت برق پایینتری است، نوسانات قیمت در بازار برق Nord Pool در دو سال گذشته (۲۰۲۳-۲۰۲۵) افزایش یافته و ریسک هزینهای قابل توجهی برای بلندمدت ایجاد میکند.
ریسک تأمین مالی و مقایسه با Northvolt
هزینه فاز اول ۶.۵ میلیارد یورو بوده است. فاز دوم نیز احتمالاً به سرمایهای مشابه (بین ۶ تا ۷ میلیارد یورو) نیاز خواهد داشت. جذب این حجم از سرمایه در بازار خصوصی، حتی برای پروژهای با این پتانسیل، بسیار دشوار است. بنابراین، IPO نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت برای اجرای فاز دوم و فراتر از آن است.
شکست Northvolt (که توسط همان هلدینگ مادر حمایت میشد) یک ریسک روانی جدی برای سرمایهگذاران ایجاد میکند. هرچند مدیرعامل Stegra سعی در متمایز کردن این دو دارد، اما سرمایهگذاران به دقت ریسک اجرایی (Execution Risk) این ابرپروژه را زیر نظر خواهند داشت. شکست Northvolt نشان داد که مدل تأمین مالی مبتنی بر قراردادهای پیشخرید(Off-take Agreements) به تنهایی برای پوشش ریسکهای عملیاتی و افزایش هزینهها کافی نیست.
ریسک بازار: مدل تجاری Stegra به شدت به پایداری «پرمیوم سبز» متکی است. اگر رقبای بزرگ مانند ArcelorMittal, Thyssenkrupp, Salzgitter بتوانند با سرعت بیشتری پروژههای کربنزدایی خود را پیش ببرند، افزایش عرضه فولاد سبز میتواند در بلندمدت (پس از ۲۰۳۰) این پرمیوم را کاهش داده و برآوردهای مالی Stegra را به چالش بکشد.
جمعبندی
گزارش Stegra تصویری از یک شرکت پیشگام در یک صنعت در حال تحول را ارائه میدهد که پتانسیل سودآوری بسیار بالایی دارد اما با ریسکهای عملیاتی و زیرساختی عظیمی نیز روبروست. Stegra نماد یک سرمایهگذاری ریسک بالا، بازده بالا (High-Risk, High-Reward) در حوزه گذار انرژی است. موفقیت یا شکست این پروژه نه تنها سرنوشت شرکت، بلکه سرعت و امکانپذیری کربنزدایی در کل صنعت فولاد اروپا را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
نکات برجسته
پتانسیل مالی استثنایی: پیشبینیهای مالی شرکت، به ویژه EBITDA به ازای هر تن وROCE، در صورت تحقق، آن را در جایگاهی بیرقیب در صنعت فولاد قرار میدهد. این پتانسیل، نیروی محرکه اصلی علاقه سرمایهگذاران خواهد بود.
وابستگی حیاتی به سیاستگذاری: مدل کسبوکار Stegra به طور مستقیم به سیاستهای زیستمحیطی اتحادیه اروپا (مانند CBAM) و پایداری «پرمیوم سبز» وابسته است. هرگونه تغییر در این سیاستها یا کاهش پرمیوم، یک ریسک سیستماتیک برای شرکت محسوب میشود.
IPO به عنوان یک ضرورت: با توجه به نیازهای مالی عظیم برای فاز دوم، عرضه اولیه عمومی سهام (IPO) برای Stegra اجتنابناپذیر به نظر میرسد و یک نقطه عطف کلیدی برای بازار خواهد بود.
ریسک انرژی، پاشنه آشیل پروژه: بزرگترین و فوریترین مانع پیش رویStegra، تأمین زیرساخت برق برای فاز دوم است. تصمیمگیری در این مورد تا اوایل سال آینده، مهمترین سیگنال برای ارزیابی آینده شرکت خواهد بود.
سایهNorthvolt: شکست پروژه مشابهی از سوی همان سرمایهگذار اصلی، سطح موشکافی و احتیاط سرمایهگذاران را به شدت افزایش داده و شرکت را ملزم میکند تا در مدیریت پروژه و شفافیت مالی، عملکردی بینقص داشته باشد.