Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۱۱ ق.ظ

پذیرش برق تجدیدپذیر در صنعت معدن

فرآیند معدن‌کاری نیازمند انرژی بسیار زیادی است و نیاز آن به برق پایدار، به صورت تاریخی منجر به استفاده از ژنراتورهای سوخت فسیلی شده است. با این حال، اهداف قریب‌الوقوع کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، همراه با افزایش رقابت‌پذیری هزینه انرژی‌های تجدیدپذیر، و رشد پذیرش برق‌رسانی در عملیات و فعالیت‌های معدنی، باعث رشد پذیرش برق تجدیدپذیر در میان شرکت‌های معدنی در سال‌های اخیر شده است.

بسیاری از شرکت‌های معدنی طی پنج سال گذشته پیشرفت قابل توجهی در گذار به منابع انرژی تجدیدپذیر داشته‌اند، به طوری که شرکت‌های مختلفی اهداف کوتاه‌مدت انرژی تجدیدپذیر را تعیین کرده‌اند، مانند هدف Vale برای دستیابی به ۱۰۰ درصد استفاده از انرژی تجدیدپذیر در سراسر جهان تا سال ۲۰۳۰. این تغییر تا حدی ناشی از کاهش هزینه نصب انرژی‌های تجدیدپذیر و راه‌حل‌های ذخیره‌سازی انرژی بوده است. این روند همچنین با تعهدات شرکتی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، که اغلب بر کاهش انتشار Scope1 و Scope2 (انتشار مستقیم و غیرمستقیم ناشی از مصرف انرژی) تمرکز دارند، و تحت تأثیر افزایش نظارت عمومی بر بخش‌های با انتشار بالا، بیشتر تقویت شده است. به عنوان مثال، بازیگران صنعت مانند Fortescue و Rio Tinto اهداف اقلیمی بلندپروازانه کوتاه‌مدت تعیین کرده‌اند. Fortescue هدف "صفر واقعی" (real zero) تا سال ۲۰۳۰ را در عملیات سنگ آهن خود دنبال می‌کند، در حالی که Rio Tinto کاهش ۵۰ درصدی در انتشار Scope1 و Scope2 را تا سال ۲۰۳۰ هدف قرار داده است.

روش‌های کلیدی که شرکت‌های معدنی برای افزایش پذیرش برق تجدیدپذیر استفاده می‌کنند، کدامند؟

شرکت‌های معدنی در حال افزایش استفاده خود از برق تولید شده از انرژی‌های تجدیدپذیر از دو روش اصلی هستند. اولاً، برای معادن واقع در نزدیکی شبکه‌های برق موجود، این تغییر توسط قراردادهای خرید برق (Power Purchase Agreements - PPAs) پشتیبانی می‌شود. ثانیاً، برای معادن دورافتاده با دسترسی محدود یا بدون دسترسی به شبکه برق، گذار به انرژی تجدیدپذیر از طریق توسعه نیروگاه‌های برق تجدیدپذیر در محل انجام می‌شود. بر اساسGlobalData، در حال حاضر ۸۸۶ معدن فعال و در حال احداث دور از شبکه (off-grid) وجود دارند که برای کربن‌زدایی تأمین برق خود به ظرفیت تجدیدپذیر در محل نیاز خواهند داشت.

قراردادهای خرید برق(PPAs) : یک استراتژی کلیدی برای کاهش انتشار Scope2

ده شرکت برتر معدنی بر اساس سهم برق تجدیدپذیر مورد استفاده در عملیات در سال ۲۰۲۴

در سال ۲۰۲۴، Antofagasta بالاترین درصد برق تجدیدپذیر مورد استفاده در عملیات خود را با ۱۰۰ درصد گزارش کرد. از سال ۲۰۲۲، این شرکت گزارش داده است که تمام قراردادهای تأمین برق برای عملیات معدنی آن، مربوط به برق از منابع تجدیدپذیر است. قابل توجه است که در سال ۲۰۲۰، این شرکت اعلام کرد که معدن Centinela آن یک PPA با Engie Energia Chile برای ۱۰۰ درصد برق تأمین شده از منابع تجدیدپذیر، با اعتبار از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۳۳، امضا کرده است. به دلیل فعالیت‌های PPA خود، Antofagasta به هدف اولیه موقت خود برای کاهش ۳۰ درصدی انتشار Scope1 و Scope2 تا سال ۲۰۲۵ دست یافته است.

در همین حال، Lundin Mining بیشترین افزایش را در سهم برق تجدیدپذیر مورد استفاده در عملیات خود بین سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ (از ۷۴ درصد به ۸۱ درصد) تجربه کرد. در سال ۲۰۲۴، یکی از معادن روباز این شرکت، Chapada، یک توافقنامه استراتژیک باSerena، یک سرمایه‌گذار انرژی پاک، برای تأمین ۱۰۰ درصد انرژی تجدیدپذیر برای عملیات خود نهایی کرد. به طور جداگانه، معدن Candelaria آن تمدید توافقنامه قراردادی خود را برای تأمین ۱۰۰ درصد برق خود از منابع تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۴ اعلام کرد. این توافقنامه باعث خواهد شد که چهار مورد از شش معدن عملیاتی Lundin به طور کامل با برق خریداری شده از منابع ۱۰۰ درصد تجدیدپذیر کار کنند. این مثال‌ها نقش PPAs را در تسهیل کربن‌زدایی عملیات معدنی برجسته می‌کنند، با قراردادهای بلندمدت که قیمت برق را ثابت می‌کنند و صرفه‌جویی در هزینه را در کوتاه‌مدت و بلندمدت تضمین می‌کنند.

پیشرفت یک‌جانبه صنعت، بیشتر یک رویاست تا واقعیت

با این حال، برخی از شرکت‌های معدنی همچنان عقب هستند. در سال ۲۰۲۴، از میان شرکت‌هایی که مصرف برق تجدیدپذیر را ثبت کردند، Solidcore Resources (که قبلاً Polymetal International بود) و Barrick Mining Corp پایین‌ترین درصدها را به ترتیب با ۱ درصد و ۷ درصد ثبت کردند. Barrick Mining بیشترین کاهش را در سهم برق تجدیدپذیر خود از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ تجربه کرد و از ۲۵ درصد به ۷ درصد کاهش یافت. با وجود سرمایه‌گذاری بیش از ۷۷۵ میلیون دلار این شرکت در زیرساخت‌های کم‌کربن، راه‌اندازی مجدد عملیات در Porgera و افزایش فعالیت‌ها در Pueblo Viejo منجر به افزایش اتکا به سوخت‌های فسیلی در سال ۲۰۲۴ شده است. در مقایسه، Solidcore اشاره کرد که چالش‌های تأمین برق پاک از تأمین‌کنندگان شبکه منجر به کاهش مصرف برق تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۳ شد. این شرکت هدفی را برای دستیابی به ۳۰ درصد برق تجدیدپذیر در ترکیب انرژی خود تا سال ۲۰۳۰ تعیین کرده است. برای دستیابی به هدف خود، این شرکت اهمیت بیشتری به توسعه ظرفیت انرژی تجدیدپذیر خود داده است. به همین منظور، Solidcore اعلام کرد که ساخت یک نیروگاه خورشیدی ۲۳ مگاواتی در معدن Varvara خود در قزاقستان در سال ۲۰۲۵ آغاز خواهد شد.

محدودیت‌های سرمایه‌ای بر پیشرفت صنعت در تولید در محل تأثیر می‌گذارد

معادن دور از شبکه (off-grid) با چالش سرمایه‌بر ایجاد سیستم‌های انرژی تجدیدپذیر و گذار عملیات موجود مواجه هستند. با وجود این، تعداد فزاینده‌ای از شرکت‌های معدنی در حال توسعه نیروگاه‌های برق تجدیدپذیر هستند. به عنوان مثال، Vale به شدت در توسعه سبد تجدیدپذیر خود سرمایه‌گذاری کرده است که ۹۷.۸ درصد از کل تولید را تشکیل می‌دهد. در سال ۲۰۲۴، این شرکت ۳.۳ گیگاوات ظرفیت تجدیدپذیر نصب شده در سراسر جهان داشت که برجسته‌ترین پروژه آن، پروژه خورشیدی Sol do Cerrado در برزیل بود که در سال ۲۰۲۳ به ظرفیت کامل نصب شده ۷۶۶ مگاوات خود رسید. به دلیل سرمایه‌گذاری‌های خود در نیروگاه‌های برق تجدیدپذیر در محل، Vale در سال ۲۰۲۳ به ۱۰۰ درصد مصرف برق تجدیدپذیر در عملیات برزیل خود دست یافت، دو سال زودتر از هدف خود.

با این حال، نوسانات انرژی‌های تجدیدپذیر همچنان یک چالش قابل توجه است، زیرا تولید با شرایط محلی متفاوت است. در مناطقی با تابش خورشید کم و سرعت باد پایین، معادن دورافتاده ممکن است برای گذار به نیروگاه‌های برق تجدیدپذیر در محل با مشکل مواجه شوند. صرف نظر از موقعیت معدن، ذخیره‌سازی انرژی در مقیاس نیروگاهی (utility-scale energy storage) برای اطمینان از تأمین برق پایدار برای عملیات کلیدی خواهد بود. با این حال، توسعه ظرفیت ذخیره‌سازی انرژی هم‌مکان (co-located) یک مانع هزینه اضافی برای گذار به برق تجدیدپذیر ایجاد می‌کند.

به دلیل نوسانات قیمتی بسیاری از مواد معدنی حیاتی، بسیاری از شرکت‌های معدنی ترجیح می‌دهند سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌بر را کاهش دهند و به جای پایداری بلندمدت، بقای کوتاه‌مدت را در اولویت قرار دهند. این یکی از چندین چالشی است که شرکت‌های معدنی در سازگاری با چشم‌انداز در حال تحول صنعت با آن روبرو هستند. همزمان، با تبدیل شدن کربن‌زدایی به یک مسئله حیاتی در بخش‌های مختلف، تقاضا برای مواد معدنی حیاتی به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت و شرکت‌های معدنی را تحت فشار قرار می‌دهد تا تولید خود را گسترش دهند. بدون ظرفیت کافی تجدیدپذیر و سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی، شرکت‌های معدنی ممکن است در تأمین این تقاضا و در عین حال حفظ سهم انرژی تجدیدپذیر در ترکیب برق خود با مشکل مواجه شوند.

افزایش برق‌رسانی در صنعت معدن، که با افزایش تعداد وسایل نقلیه الکتریکی در محل معادن مشخص می‌شود، تقاضای برق صنعت را بیشتر تشدید خواهد کرد. بر اساسGlobalData، در حال حاضر ۹۵۸ قطعه تجهیزات الکتریکی در معادن سراسر جهان، تا جولای ۲۰۲۵، در حال استفاده هستند. کامیون‌های معدنی باتری‌دار بیشترین سهم را با ۳۸۶ دستگاه در حال کار تشکیل می‌دهند. در حالی که پذیرش وسایل نقلیه الکتریکی فرصت‌هایی برای برق پاک ایجاد می‌کند، ظرفیت کافی از طریق PPAs یا تأسیسات در محل باید فراهم شود تا شرکت‌های معدنی بتوانند سهم برق تجدیدپذیر خود را افزایش دهند.

آینده برق تجدیدپذیر در صنعت معدن

در نهایت، صنعت معدن بخش حیاتی از گذار انرژی است و شرکت‌های معدنی کاملاً از این موضوع آگاه هستند. استفاده از برق از منابع تجدیدپذیر می‌تواند به دلیل موقعیت برخی معادن، نوسانات برق تجدیدپذیر، و هزینه‌های افزایش ظرفیت تجدیدپذیر برای پشتیبانی از برق‌رسانی، چالش‌برانگیزتر باشد. با این حال، اگرچه گذار معادن نیازمند سرمایه‌گذاری قابل توجهی است، اما کاهش هزینه‌های پروژه انرژی تجدیدپذیر، افزایش استفاده شرکت‌های معدنی از برق تجدیدپذیر را آسان‌تر کرده است، به ویژه در معادن دور از شبکه. علاوه بر این، پذیرش سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی باتری (Battery Energy Storage Systems - BESS) مدولار می‌تواند به حداقل رساندن تأثیر نوسانات انرژی تجدیدپذیر بر تأمین برق کمک کند. در همین حال، PPAs همچنان یک ابزار کلیدی برای افزایش سهم برق تجدیدپذیر معادن متصل به شبکه خواهند بود که ثبات حیاتی را از طریق قراردادهای بلندمدت با قیمت ثابت فراهم می‌کنند.

نمودار میله‌ای: ده شرکت برتر معدنی بر اساس سهم برق تجدیدپذیر مورد استفاده در عملیات در سال ۲۰۲۴

نمودار ارائه شده، سهم برق تجدیدپذیر مورد استفاده در عملیات ده شرکت برتر معدنی را در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ نشان می‌دهد. این نمودار روند کلی رو به رشد در پذیرش انرژی‌های تجدیدپذیر در صنعت معدن را تأیید می‌کند، اما در عین حال تفاوت‌های قابل توجهی را بین شرکت‌ها آشکار می‌سازد.

پیشتازان صنعت: Antofagasta با ۱۰۰ درصد سهم برق تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۴، پیشتاز مطلق این گروه است و نشان‌دهنده موفقیت کامل در کربن‌زدایی تأمین برق خود است. این دستاورد عمدتاً از طریق قراردادهای خرید برق (PPAs) بلندمدت حاصل شده است. Vale نیز با سهمی نزدیک به ۹۰ درصد در سال ۲۰۲۴، عملکرد بسیار قوی دارد که نشان‌دهنده سرمایه‌گذاری‌های گسترده در پروژه‌های تجدیدپذیر در محل است.

رشد قابل توجه: Lundin Mining بیشترین رشد را بین سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ نشان می‌دهد، با افزایش از ۷۴ درصد به ۸۱ درصد. این رشد نیز عمدتاً به دلیل توافقنامه‌های استراتژیک PPA برای تأمین ۱۰۰ درصد انرژی تجدیدپذیر برای عملیات اصلی خود بوده است. Teck Resources و First Quantum Minerals نیز در سال ۲۰۲۴ سهم قابل توجهی از انرژی تجدیدپذیر را گزارش کرده‌اند، با این حال First Quantum Minerals کاهش جزئی را از ۲۰۲۳ به ۲۰۲۴ تجربه کرده است.

چالش‌ها و عقب‌ماندگی: در مقابل، Solidcore Resources و Barrick Mining Corp در انتهای این طیف قرار دارند. Solidcore Resources تنها ۱ درصد و Barrick Mining Corp  حدود 7 درصد سهم برق تجدیدپذیر را در سال ۲۰۲۴ گزارش کرده‌اند. نکته قابل توجه، کاهش چشمگیر سهم Barrick Mining Corp از ۲۵ درصد در سال ۲۰۲۳ به ۷ درصد در سال ۲۰۲۴ است. این کاهش، چالش‌های عملیاتی و نیاز به افزایش تولید را برجسته می‌کند که در برخی موارد منجر به بازگشت به سوخت‌های فسیلی شده است. Solidcore نیز با چالش‌هایی در تأمین برق پاک از شبکه مواجه بوده است.

پویایی بازار: نمودار نشان می‌دهد که حتی در میان شرکت‌های پیشرو، پویایی‌های مختلفی وجود دارد. برخی شرکت‌ها (مانند Antofagasta وVale) به سطوح بسیار بالایی از پذیرش رسیده‌اند و در حال حفظ یا بهبود آن هستند، در حالی که برخی دیگر (مانندLundin Mining) در حال پیشرفت سریع هستند. در مقابل، شرکت‌هایی مانند Barrick Mining Corp با وجود سرمایه‌گذاری‌ها، به دلیل نیازهای عملیاتی و افزایش تولید، با موانعی در حفظ سهم انرژی تجدیدپذیر خود مواجه شده‌اند.

به طور کلی، نمودار تأکید می‌کند که در حالی که صنعت معدن در مسیر گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر قرار دارد، این مسیر یکنواخت نیست و شرکت‌ها با چالش‌های متفاوتی روبرو هستند که بر سرعت و موفقیت آنها در این گذار تأثیر می‌گذارد. PPAs و توسعه ظرفیت در محل، دو استراتژی کلیدی هستند که در موفقیت شرکت‌های پیشرو نقش محوری داشته‌اند.

تحلیل و جمع‌بندی

تحلیل کمی

روندهای پذیرش برق تجدیدپذیر

Antofagasta: در سال ۲۰۲۴، ۱۰۰ درصد برق مصرفی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کرده است. این شرکت از سال ۲۰۲۲ تمام قراردادهای تأمین برق خود را با منابع تجدیدپذیر منعقد کرده است.

Lundin Mining: بین سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ بیشترین افزایش را در سهم برق تجدیدپذیر تجربه کرده است (از ۷۴ درصد به ۸۱ درصد). چهار مورد از شش معدن عملیاتی این شرکت اکنون ۱۰۰ درصد با برق تجدیدپذیر خریداری شده کار می‌کنند.

Vale: در سال ۲۰۲۴، ۳.۳ گیگاوات ظرفیت تجدیدپذیر نصب شده در سراسر جهان داشته و در سال ۲۰۲۳ به ۱۰۰ درصد مصرف برق تجدیدپذیر در عملیات برزیل خود دست یافته است. سبد تجدیدپذیر این شرکت ۹۷.۸ درصد از کل تولید را تشکیل می‌دهد.

Solidcore Resources: در سال ۲۰۲۴ تنها ۱ درصد از برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کرده است. این شرکت هدف ۳۰ درصد برق تجدیدپذیر تا سال ۲۰۳۰ را دارد و ساخت یک نیروگاه خورشیدی ۲۳ مگاواتی در قزاقستان را در سال ۲۰۲۵ آغاز می‌کند.

Barrick Mining Corp: در سال ۲۰۲۴ تنها ۷ درصد از برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کرده که کاهش قابل توجهی از ۲۵ درصد در سال ۲۰۲۳ است. این کاهش به دلیل راه‌اندازی مجدد عملیات در Porgera و افزایش فعالیت‌ها در Pueblo Viejo و اتکا به سوخت‌های فسیلی بوده است.

تقاضای برق و برق‌رسانی

در حال حاضر (آوریل ۲۰۲۵)، ۹۵۸ قطعه تجهیزات الکتریکی در معادن سراسر جهان در حال استفاده هستند.

کامیون‌های معدنی باتری‌دار با ۳۸۶ دستگاه، بیشترین سهم را در میان تجهیزات الکتریکی دارند.

GlobalData تخمین می‌زند که ۸۸۶ معدن فعال و در حال احداث دور از شبکه (off-grid) به ظرفیت تجدیدپذیر در محل برای کربن‌زدایی نیاز دارند.

هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها

کاهش هزینه‌های نصب انرژی‌های تجدیدپذیر و راه‌حل‌های ذخیره‌سازی انرژی، گذار را تسهیل کرده است.

Barrick Mining Corpبیش از ۷۷۵ میلیون دلار در زیرساخت‌های کم‌کربن سرمایه‌گذاری کرده است.

توسعه ظرفیت ذخیره‌سازی انرژی هم‌مکان (co-located energy storage) یک مانع هزینه اضافی ایجاد می‌کند.

نوسانات قیمت مواد معدنی حیاتی باعث شده برخی شرکت‌ها بقای کوتاه‌مدت را بر پایداری بلندمدت ترجیح دهند و سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌بر را کاهش دهند.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

گذار صنعت معدن به انرژی‌های تجدیدپذیر تحت تأثیر عوامل کلان اقتصادی، سیاسی و محیطی قرار دارد:

فشارهای نظارتی و اهداف اقلیمی: افزایش نظارت عمومی و اهداف جهانی کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای (مانند توافق پاریس) شرکت‌ها را به سمت کربن‌زدایی سوق می‌دهد. تعهدات شرکتی مانند هدف "صفر واقعی" Fortescue تا سال ۲۰۳۰ یا کاهش ۵۰ درصدی انتشار Scope1 و Scope2 توسط Rio Tinto تا ۲۰۳۰، نشان‌دهنده فشارهای داخلی و خارجی برای پایداری است. این اهداف نه تنها از منظر زیست‌محیطی اهمیت دارند، بلکه به عنوان یک مزیت رقابتی و ابزاری برای جذب سرمایه‌گذاران ESG (محیط زیست، جامعه، حاکمیت شرکتی) عمل می‌کنند.

رقابت‌پذیری اقتصادی: کاهش مداوم هزینه‌های فناوری‌های تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی) و سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی، جذابیت اقتصادی این منابع را افزایش داده است. این امر به ویژه برای معادن دور از شبکه که قبلاً به ژنراتورهای گران‌قیمت سوخت فسیلی وابسته بودند، صادق است. قراردادهای خرید برق (PPAs) نیز با تثبیت قیمت‌ها در بلندمدت، ریسک نوسانات قیمت سوخت‌های فسیلی را کاهش داده و به صرفه‌جویی در هزینه‌ها کمک می‌کنند.

ریسک‌های ژئوپلیتیک و امنیت انرژی: اتکا به سوخت‌های فسیلی، معادن را در برابر نوسانات قیمت نفت و گاز و همچنین ریسک‌های ژئوپلیتیکی مرتبط با مناطق تولیدکننده آسیب‌پذیر می‌کند. گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر داخلی یا منطقه‌ای می‌تواند امنیت انرژی عملیات معدنی را افزایش دهد. با این حال، زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی برای فناوری‌های تجدیدپذیر (مانند مس، لیتیوم، نیکل، عناصر نادر خاکی) خود دارای ریسک‌های ژئوپلیتیک است، به ویژه با تمرکز تولید و فرآوری در چند کشور خاص.

فشارهای تقاضا برای مواد معدنی حیاتی: گذار جهانی به انرژی پاک، تقاضا برای مواد معدنی حیاتی را به شدت افزایش می‌دهد. این امر شرکت‌های معدنی را تحت فشار قرار می‌دهد تا تولید خود را افزایش دهند. این تقاضای فزاینده، در صورت عدم همراهی با ظرفیت کافی انرژی تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی، می‌تواند منجر به افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای در کوتاه‌مدت شود، زیرا شرکت‌ها برای تأمین نیازهای تولیدی خود ممکن است به منابع انرژی سنتی‌تر روی آورند.

محدودیت‌های سرمایه‌ای و نوسانات کامودیتی: نوسانات شدید قیمت مواد معدنی حیاتی می‌تواند بر تصمیمات سرمایه‌گذاری تأثیر بگذارد. در دوره‌های کاهش قیمت، شرکت‌ها ممکن است سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و سرمایه‌بر در پروژه‌های تجدیدپذیر را به تعویق بیندازند و بقای کوتاه‌مدت را در اولویت قرار دهند. این امر می‌تواند سرعت گذار انرژی در صنعت را کند کند.

چالش‌های فنی و عملیاتی: نوسانات ذاتی منابع تجدیدپذیر (مانند خورشید و باد) نیاز به سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی پیشرفته و گران‌قیمت مانند BESS را ضروری می‌سازد. برای معادن دورافتاده، این چالش‌ها تشدید می‌شوند، زیرا زیرساخت‌های شبکه موجود نیست و نیاز به سرمایه‌گذاری‌های اولیه بزرگ‌تر است.

تأثیر بر ذی‌نفعان کلیدی

 

تولیدکنندگان معدنی: شرکت‌های معدنی بین‌المللی ممکن است با افزایش مالیات، عوارض یا الزامات مشارکت دولتی مواجه شوند که سودآوری آنها را کاهش می‌دهد. این امر می‌تواند منجر به کاهش سرمایه‌گذاری در پروژه‌های جدید در کشورهایی با سیاست‌های ملی‌گرایانه شدید شود.

سرمایه‌گذاران بورسی: ملی‌گرایی منابع ریسک سیاسی را برای سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌های معدنی افزایش می‌دهد. عدم قطعیت در مورد مالکیت، قوانین عملیاتی و جریان‌های درآمدی می‌تواند منجر به کاهش ارزش سهام و فرار سرمایه شود.

مصرف‌کنندگان صنعتی (مانند خودروسازان برقی یا انرژی تجدیدپذیر): این صنایع به تأمین پایدار و مقرون‌به‌صرفه مواد معدنی حیاتی وابسته هستند. سیاست‌های ملی‌گرایانه می‌توانند منجر به افزایش قیمت مواد اولیه، اختلال در زنجیره تأمین و نیاز به تنوع‌بخشی به منابع تأمین شوند که به نوبه خود می‌تواند بر هزینه‌های تولید و قیمت نهایی محصولات آنها تأثیر بگذارد.

تحلیل سناریو

با توجه به چالش‌ها و روندهای موجود، سه سناریوی محتمل برای آینده گذار انرژی در صنعت معدن ارائه می‌شود:

سناریوی اول (خوش‌بینانه): گذار سریع و هماهنگ

پیامدها برای قیمت و عرضه: در این سناریو، کاهش هزینه‌های فناوری‌های تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی به سرعت ادامه می‌یابد و نوآوری‌ها در BESS و سایر راه‌حل‌های ذخیره‌سازی، چالش نوسانات انرژی را به طور مؤثر حل می‌کنند. دولت‌ها سیاست‌های حمایتی قوی (مانند مشوق‌های مالی، تسهیل مجوزها) را برای سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر و برق‌رسانی معادن اجرا می‌کنند. شرکت‌های معدنی، با دسترسی آسان به سرمایه و با توجه به فشارهایESG، سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای در PPAs و نیروگاه‌های در محل انجام می‌دهند.

تأثیر بر بازار: عرضه مواد معدنی حیاتی به دلیل افزایش سرمایه‌گذاری‌ها و بهبود کارایی تولید، پایدار می‌ماند و حتی افزایش می‌یابد. قیمت‌ها نسبتاً باثبات خواهند بود، زیرا هزینه‌های انرژی کاهش می‌یابد و زنجیره‌های تأمین کربن‌زدایی می‌شوند. این سناریو منجر به افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران به بخش معدن پایدار و رشد سریع‌تر صنایع مصرف‌کننده مانند خودروهای الکتریکی و انرژی‌های تجدیدپذیر می‌شود.

سناریوی دوم (بدبینانه): گذار کند و پرچالش

تأثیر بر بازار: در این سناریو، نوسانات شدید قیمت کامودیتی‌ها و محدودیت‌های سرمایه‌ای، شرکت‌های معدنی را مجبور به کاهش سرمایه‌گذاری در پروژه‌های بلندمدت تجدیدپذیر می‌کند. پیشرفت در فناوری‌های ذخیره‌سازی انرژی کند است یا هزینه‌ها بالا باقی می‌مانند، که چالش نوسانات انرژی را تشدید می‌کند. سیاست‌های دولتی نامشخص یا ناکافی هستند و ملی‌گرایی منابع منجر به اختلال در زنجیره‌های تأمین و افزایش هزینه‌های مواد معدنی حیاتی می‌شود.

تأثیر بر بازار: عرضه مواد معدنی حیاتی با چالش مواجه می‌شود، زیرا سرمایه‌گذاری‌های جدید کافی نیست. قیمت‌ها به دلیل کمبود عرضه و هزینه‌های بالای انرژی، نوسانات بیشتری را تجربه می‌کنند. این سناریو منجر به کند شدن سرعت گذار انرژی جهانی، افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای در صنعت معدن و کاهش جذابیت سرمایه‌گذاری در این بخش می‌شود. صنایع مصرف‌کننده نیز با افزایش هزینه‌ها و عدم قطعیت در تأمین مواد اولیه مواجه خواهند شد.

سناریوی سوم (ادامه وضع موجود): پیشرفت ناهمگون با چالش‌های مداوم

ریسک‌ها و فرصت‌ها برای سرمایه‌گذاران: در این سناریو، روندهای فعلی ادامه می‌یابد: برخی شرکت‌ها (مانند Antofagasta وVale) به پیشرفت‌های چشمگیری در کربن‌زدایی ادامه می‌دهند، در حالی که برخی دیگر (مانند Barrick Mining Corp وSolidcore Resources) با چالش‌های مداوم در دستیابی به اهداف خود مواجه هستند. هزینه‌های تجدیدپذیر به کاهش خود ادامه می‌دهند، اما چالش نوسانات و نیاز به ذخیره‌سازی انرژی همچنان یک مانع هزینه‌ای قابل توجه باقی می‌ماند. ملی‌گرایی منابع به صورت موردی و منطقه‌ای ادامه می‌یابد و بر زنجیره‌های تأمین خاص تأثیر می‌گذارد.

ریسک‌ها: سرمایه‌گذاران با ریسک ناهمگونی عملکرد شرکت‌ها مواجه هستند. شرکت‌هایی که در گذار انرژی موفق نیستند، ممکن است با فشارهای نظارتی، افزایش هزینه‌های عملیاتی و کاهش جذابیت برای سرمایه‌گذاران ESG روبرو شوند. ریسک‌های زنجیره تأمین ناشی از ملی‌گرایی منابع و نوسانات قیمت کامودیتی‌ها نیز ادامه خواهد داشت.

فرصت‌ها: فرصت‌هایی برای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های پیشرو در کربن‌زدایی و فناوری‌های مرتبط با ذخیره‌سازی انرژی و راه‌حل‌های هوشمند مدیریت انرژی در معادن وجود دارد. سرمایه‌گذاران می‌توانند از تفاوت عملکرد شرکت‌ها برای شناسایی فرصت‌های سرمایه‌گذاری بهره ببرند و بر شرکت‌هایی تمرکز کنند که استراتژی‌های قوی و منابع مالی کافی برای این گذار را دارند.

تحلیل از دیدگاه ذی‌نفعان مختلف

شرکت‌های معدنی

چالش‌ها: نیاز به سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در زیرساخت‌های تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی، مدیریت نوسانات انرژی، تأمین سرمایه در شرایط نوسان قیمت کامودیتی‌ها، و فشارهای نظارتی و عمومی برای کاهش انتشار. شرکت‌های دور از شبکه با چالش‌های بیشتری در توسعه ظرفیت در محل مواجه هستند.

فرصت‌ها: کاهش هزینه‌های عملیاتی در بلندمدت (با تثبیت قیمت انرژی از طریقPPAs)، بهبود تصویر عمومی و اعتبارESG، دسترسی به سرمایه‌های سبز، و افزایش انعطاف‌پذیری عملیاتی در برابر نوسانات قیمت سوخت‌های فسیلی.

سرمایه‌گذاران

چالش‌ها: ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌بر در فناوری‌های جدید، عدم قطعیت در بازگشت سرمایه، و ریسک‌های ناشی از نوسانات قیمت کامودیتی‌ها و سیاست‌های ملی‌گرایانه منابع.

فرصت‌ها: فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرکت‌های معدنی پیشرو در پایداری، صندوق‌های سرمایه‌گذاریESG، و شرکت‌های فعال در تولید فناوری‌های انرژی تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی (مانندBESS). پتانسیل رشد بلندمدت با افزایش تقاضا برای مواد معدنی حیاتی.

تولیدکنندگان فناوری‌های انرژی تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی

چالش‌ها: نیاز به مقیاس‌پذیری تولید، نوآوری مستمر برای کاهش هزینه‌ها و بهبود کارایی، و رقابت شدید در بازار.

فرصت‌ها: بازار رو به رشد و عظیم صنعت معدن برای راه‌حل‌های انرژی تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی. پتانسیل برای توسعه راه‌حل‌های سفارشی برای معادن دور از شبکه و شرایط عملیاتی خاص.

مصرف‌کنندگان صنعتی

چالش‌ها: تأمین پایدار و مقرون‌به‌صرفه مواد معدنی حیاتی در مواجهه با افزایش تقاضا و ریسک‌های زنجیره تأمین ناشی از ملی‌گرایی منابع. نیاز به اطمینان از کربن‌زدایی زنجیره تأمین مواد اولیه خود.

فرصت‌ها: دسترسی به مواد معدنی تولید شده پایدار که به آنها امکان می‌دهد اهداف کربن‌زدایی خود را محقق کرده و به تقاضای مصرف‌کنندگان برای محصولات پایدار پاسخ دهند. همکاری با شرکت‌های معدنی برای توسعه زنجیره‌های تأمین سبز.

دولت‌ها و نهادهای نظارتی

چالش‌ها: متعادل کردن اهداف توسعه اقتصادی، امنیت انرژی، و حفاظت از محیط زیست. نیاز به ایجاد چارچوب‌های نظارتی و مشوق‌های مناسب برای گذار انرژی. مدیریت پیامدهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از تغییرات در صنعت معدن.

فرصت‌ها: دستیابی به اهداف ملی و بین‌المللی کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، تقویت امنیت انرژی، و توسعه صنایع جدید مرتبط با انرژی پاک.

نکات کلیدی

صنعت معدن در حال گذار قابل توجهی به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر است که ناشی از اهداف کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، رقابت‌پذیری فزاینده هزینه‌ای تجدیدپذیرها و افزایش برق‌رسانی عملیات است. شرکت‌هایی مانند Antofagasta و Vale پیشرو این حرکت هستند و به ترتیب از طریق قراردادهای خرید برق (PPAs) و سرمایه‌گذاری در نیروگاه‌های در محل، به سهم ۱۰۰ درصدی برق تجدیدپذیر دست یافته‌اند. با این حال، پیشرفت یکنواخت نیست؛ شرکت‌هایی مانند Barrick Mining Corp و Solidcore Resources با چالش‌هایی از جمله افزایش تقاضای عملیاتی و محدودیت‌های سرمایه‌ای مواجه هستند که منجر به اتکا به سوخت‌های فسیلی یا تأخیر در گذار شده است. نوسانات انرژی‌های تجدیدپذیر و نیاز به سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی باتری (BESS) نیز موانع هزینه‌ای اضافی ایجاد می‌کنند. با افزایش تقاضا برای مواد معدنی حیاتی و برق‌رسانی بیشتر معادن، نیاز به ظرفیت تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی کافی برای حفظ اهداف کربن‌زدایی حیاتی خواهد بود. سرمایه‌گذاران باید به دنبال شرکت‌هایی باشند که استراتژی‌های قوی برای تأمین انرژی تجدیدپذیر PPAs  و (تولید در محل)، مدیریت نوسانات انرژی و دسترسی به سرمایه برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت دارند.

جمع‌بندی

صنعت معدن در آستانه یک تحول بزرگ انرژی قرار دارد و گذار به منابع تجدیدپذیر نه تنها یک ضرورت زیست‌محیطی، بلکه یک استراتژی اقتصادی بلندمدت است. شرکت‌های پیشرو در این زمینه، از طریق PPAs و سرمایه‌گذاری‌های در محل، مزایای قابل توجهی را در کاهش هزینه‌ها و بهبود تصویر ESG خود تجربه کرده‌اند. با این حال، این مسیر بدون چالش نیست؛ نوسانات انرژی، نیاز به سرمایه‌گذاری‌های سنگین در ذخیره‌سازی انرژی، و محدودیت‌های سرمایه‌ای ناشی از نوسانات قیمت کامودیتی‌ها، موانع مهمی هستند. سیاست‌های ملی‌گرایانه منابع نیز می‌تواند بر پویایی عرضه و تقاضا در بازار مواد معدنی حیاتی تأثیر بگذارد.

توصیه‌های عملی

برای سرمایه‌گذاران

تمرکز بر رهبران پایداری: به شرکت‌های معدنی که استراتژی‌های قوی برای کربن‌زدایی دارند (مانند Antofagasta، Vale، Lundin Mining) و سوابق اثبات شده‌ای در این زمینه ارائه می‌دهند، توجه کنید. این شرکت‌ها احتمالاً در بلندمدت از نظر مالی و اعتباری عملکرد بهتری خواهند داشت.

ارزیابی ریسک‌های زنجیره تأمین: ریسک‌های مرتبط با ملی‌گرایی منابع و تمرکز تولید مواد معدنی حیاتی در مناطق خاص را در نظر بگیرید. تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری خود با در نظر گرفتن شرکت‌هایی که در مناطق با ثبات‌تر فعالیت می‌کنند یا دارای زنجیره‌های تأمین متنوع هستند، می‌تواند مفید باشد.

سرمایه‌گذاری در فناوری‌های مرتبط: به شرکت‌هایی که در توسعه و تولید فناوری‌های ذخیره‌سازی انرژی (مانندBESS) و راه‌حل‌های مدیریت انرژی برای معادن فعالیت می‌کنند، توجه کنید. این بخش‌ها پتانسیل رشد قابل توجهی دارند.

تحلیل سناریو محور: از تحلیل سناریو برای ارزیابی پتانسیل بازده و ریسک‌های سرمایه‌گذاری خود در شرایط مختلف بازار و سیاست‌گذاری استفاده کنید.

برای مصرف‌کنندگان صنعتی

تنوع‌بخشی به منابع تأمین: برای کاهش وابستگی به یک منطقه یا کشور خاص، منابع تأمین مواد معدنی حیاتی خود را متنوع کنید. این امر می‌تواند شامل سرمایه‌گذاری در پروژه‌های معدنی جدید یا همکاری با تأمین‌کنندگان مختلف باشد.

همکاری‌های استراتژیک: با شرکت‌های معدنی که به کربن‌زدایی و پایداری متعهد هستند، همکاری‌های بلندمدت برقرار کنید. این امر می‌تواند به تضمین تأمین مواد اولیه پایدار و کربن‌زدایی شده برای محصولات شما کمک کند.

پشتیبانی از نوآوری: از تحقیق و توسعه در زمینه فناوری‌های جایگزین یا روش‌های کارآمدتر برای استفاده از مواد معدنی حیاتی حمایت کنید تا وابستگی به منابع محدود کاهش یابد.

شفافیت زنجیره تأمین: برای اطمینان از شیوه‌های پایدار و مسئولانه در طول زنجیره تأمین مواد اولیه، شفافیت را در زنجیره تأمین خود افزایش دهید.

در نهایت، موفقیت صنعت معدن در گذار انرژی به همکاری نزدیک بین شرکت‌ها، دولت‌ها، سرمایه‌گذاران و مصرف‌کنندگان صنعتی بستگی دارد. با رویکردی جامع و آینده‌نگر، می‌توان چالش‌ها را به فرصت تبدیل کرد و به سوی آینده‌ای پایدارتر گام برداشت.



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی

پذیرش برق تجدیدپذیر در صنعت معدن

پنجشنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۱۱ ق.ظ

فرآیند معدن‌کاری نیازمند انرژی بسیار زیادی است و نیاز آن به برق پایدار، به صورت تاریخی منجر به استفاده از ژنراتورهای سوخت فسیلی شده است. با این حال، اهداف قریب‌الوقوع کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، همراه با افزایش رقابت‌پذیری هزینه انرژی‌های تجدیدپذیر، و رشد پذیرش برق‌رسانی در عملیات و فعالیت‌های معدنی، باعث رشد پذیرش برق تجدیدپذیر در میان شرکت‌های معدنی در سال‌های اخیر شده است.

بسیاری از شرکت‌های معدنی طی پنج سال گذشته پیشرفت قابل توجهی در گذار به منابع انرژی تجدیدپذیر داشته‌اند، به طوری که شرکت‌های مختلفی اهداف کوتاه‌مدت انرژی تجدیدپذیر را تعیین کرده‌اند، مانند هدف Vale برای دستیابی به ۱۰۰ درصد استفاده از انرژی تجدیدپذیر در سراسر جهان تا سال ۲۰۳۰. این تغییر تا حدی ناشی از کاهش هزینه نصب انرژی‌های تجدیدپذیر و راه‌حل‌های ذخیره‌سازی انرژی بوده است. این روند همچنین با تعهدات شرکتی برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، که اغلب بر کاهش انتشار Scope1 و Scope2 (انتشار مستقیم و غیرمستقیم ناشی از مصرف انرژی) تمرکز دارند، و تحت تأثیر افزایش نظارت عمومی بر بخش‌های با انتشار بالا، بیشتر تقویت شده است. به عنوان مثال، بازیگران صنعت مانند Fortescue و Rio Tinto اهداف اقلیمی بلندپروازانه کوتاه‌مدت تعیین کرده‌اند. Fortescue هدف "صفر واقعی" (real zero) تا سال ۲۰۳۰ را در عملیات سنگ آهن خود دنبال می‌کند، در حالی که Rio Tinto کاهش ۵۰ درصدی در انتشار Scope1 و Scope2 را تا سال ۲۰۳۰ هدف قرار داده است.

روش‌های کلیدی که شرکت‌های معدنی برای افزایش پذیرش برق تجدیدپذیر استفاده می‌کنند، کدامند؟

شرکت‌های معدنی در حال افزایش استفاده خود از برق تولید شده از انرژی‌های تجدیدپذیر از دو روش اصلی هستند. اولاً، برای معادن واقع در نزدیکی شبکه‌های برق موجود، این تغییر توسط قراردادهای خرید برق (Power Purchase Agreements - PPAs) پشتیبانی می‌شود. ثانیاً، برای معادن دورافتاده با دسترسی محدود یا بدون دسترسی به شبکه برق، گذار به انرژی تجدیدپذیر از طریق توسعه نیروگاه‌های برق تجدیدپذیر در محل انجام می‌شود. بر اساسGlobalData، در حال حاضر ۸۸۶ معدن فعال و در حال احداث دور از شبکه (off-grid) وجود دارند که برای کربن‌زدایی تأمین برق خود به ظرفیت تجدیدپذیر در محل نیاز خواهند داشت.

قراردادهای خرید برق(PPAs) : یک استراتژی کلیدی برای کاهش انتشار Scope2

ده شرکت برتر معدنی بر اساس سهم برق تجدیدپذیر مورد استفاده در عملیات در سال ۲۰۲۴

در سال ۲۰۲۴، Antofagasta بالاترین درصد برق تجدیدپذیر مورد استفاده در عملیات خود را با ۱۰۰ درصد گزارش کرد. از سال ۲۰۲۲، این شرکت گزارش داده است که تمام قراردادهای تأمین برق برای عملیات معدنی آن، مربوط به برق از منابع تجدیدپذیر است. قابل توجه است که در سال ۲۰۲۰، این شرکت اعلام کرد که معدن Centinela آن یک PPA با Engie Energia Chile برای ۱۰۰ درصد برق تأمین شده از منابع تجدیدپذیر، با اعتبار از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۳۳، امضا کرده است. به دلیل فعالیت‌های PPA خود، Antofagasta به هدف اولیه موقت خود برای کاهش ۳۰ درصدی انتشار Scope1 و Scope2 تا سال ۲۰۲۵ دست یافته است.

در همین حال، Lundin Mining بیشترین افزایش را در سهم برق تجدیدپذیر مورد استفاده در عملیات خود بین سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ (از ۷۴ درصد به ۸۱ درصد) تجربه کرد. در سال ۲۰۲۴، یکی از معادن روباز این شرکت، Chapada، یک توافقنامه استراتژیک باSerena، یک سرمایه‌گذار انرژی پاک، برای تأمین ۱۰۰ درصد انرژی تجدیدپذیر برای عملیات خود نهایی کرد. به طور جداگانه، معدن Candelaria آن تمدید توافقنامه قراردادی خود را برای تأمین ۱۰۰ درصد برق خود از منابع تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۴ اعلام کرد. این توافقنامه باعث خواهد شد که چهار مورد از شش معدن عملیاتی Lundin به طور کامل با برق خریداری شده از منابع ۱۰۰ درصد تجدیدپذیر کار کنند. این مثال‌ها نقش PPAs را در تسهیل کربن‌زدایی عملیات معدنی برجسته می‌کنند، با قراردادهای بلندمدت که قیمت برق را ثابت می‌کنند و صرفه‌جویی در هزینه را در کوتاه‌مدت و بلندمدت تضمین می‌کنند.

پیشرفت یک‌جانبه صنعت، بیشتر یک رویاست تا واقعیت

با این حال، برخی از شرکت‌های معدنی همچنان عقب هستند. در سال ۲۰۲۴، از میان شرکت‌هایی که مصرف برق تجدیدپذیر را ثبت کردند، Solidcore Resources (که قبلاً Polymetal International بود) و Barrick Mining Corp پایین‌ترین درصدها را به ترتیب با ۱ درصد و ۷ درصد ثبت کردند. Barrick Mining بیشترین کاهش را در سهم برق تجدیدپذیر خود از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ تجربه کرد و از ۲۵ درصد به ۷ درصد کاهش یافت. با وجود سرمایه‌گذاری بیش از ۷۷۵ میلیون دلار این شرکت در زیرساخت‌های کم‌کربن، راه‌اندازی مجدد عملیات در Porgera و افزایش فعالیت‌ها در Pueblo Viejo منجر به افزایش اتکا به سوخت‌های فسیلی در سال ۲۰۲۴ شده است. در مقایسه، Solidcore اشاره کرد که چالش‌های تأمین برق پاک از تأمین‌کنندگان شبکه منجر به کاهش مصرف برق تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۳ شد. این شرکت هدفی را برای دستیابی به ۳۰ درصد برق تجدیدپذیر در ترکیب انرژی خود تا سال ۲۰۳۰ تعیین کرده است. برای دستیابی به هدف خود، این شرکت اهمیت بیشتری به توسعه ظرفیت انرژی تجدیدپذیر خود داده است. به همین منظور، Solidcore اعلام کرد که ساخت یک نیروگاه خورشیدی ۲۳ مگاواتی در معدن Varvara خود در قزاقستان در سال ۲۰۲۵ آغاز خواهد شد.

محدودیت‌های سرمایه‌ای بر پیشرفت صنعت در تولید در محل تأثیر می‌گذارد

معادن دور از شبکه (off-grid) با چالش سرمایه‌بر ایجاد سیستم‌های انرژی تجدیدپذیر و گذار عملیات موجود مواجه هستند. با وجود این، تعداد فزاینده‌ای از شرکت‌های معدنی در حال توسعه نیروگاه‌های برق تجدیدپذیر هستند. به عنوان مثال، Vale به شدت در توسعه سبد تجدیدپذیر خود سرمایه‌گذاری کرده است که ۹۷.۸ درصد از کل تولید را تشکیل می‌دهد. در سال ۲۰۲۴، این شرکت ۳.۳ گیگاوات ظرفیت تجدیدپذیر نصب شده در سراسر جهان داشت که برجسته‌ترین پروژه آن، پروژه خورشیدی Sol do Cerrado در برزیل بود که در سال ۲۰۲۳ به ظرفیت کامل نصب شده ۷۶۶ مگاوات خود رسید. به دلیل سرمایه‌گذاری‌های خود در نیروگاه‌های برق تجدیدپذیر در محل، Vale در سال ۲۰۲۳ به ۱۰۰ درصد مصرف برق تجدیدپذیر در عملیات برزیل خود دست یافت، دو سال زودتر از هدف خود.

با این حال، نوسانات انرژی‌های تجدیدپذیر همچنان یک چالش قابل توجه است، زیرا تولید با شرایط محلی متفاوت است. در مناطقی با تابش خورشید کم و سرعت باد پایین، معادن دورافتاده ممکن است برای گذار به نیروگاه‌های برق تجدیدپذیر در محل با مشکل مواجه شوند. صرف نظر از موقعیت معدن، ذخیره‌سازی انرژی در مقیاس نیروگاهی (utility-scale energy storage) برای اطمینان از تأمین برق پایدار برای عملیات کلیدی خواهد بود. با این حال، توسعه ظرفیت ذخیره‌سازی انرژی هم‌مکان (co-located) یک مانع هزینه اضافی برای گذار به برق تجدیدپذیر ایجاد می‌کند.

به دلیل نوسانات قیمتی بسیاری از مواد معدنی حیاتی، بسیاری از شرکت‌های معدنی ترجیح می‌دهند سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌بر را کاهش دهند و به جای پایداری بلندمدت، بقای کوتاه‌مدت را در اولویت قرار دهند. این یکی از چندین چالشی است که شرکت‌های معدنی در سازگاری با چشم‌انداز در حال تحول صنعت با آن روبرو هستند. همزمان، با تبدیل شدن کربن‌زدایی به یک مسئله حیاتی در بخش‌های مختلف، تقاضا برای مواد معدنی حیاتی به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت و شرکت‌های معدنی را تحت فشار قرار می‌دهد تا تولید خود را گسترش دهند. بدون ظرفیت کافی تجدیدپذیر و سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی، شرکت‌های معدنی ممکن است در تأمین این تقاضا و در عین حال حفظ سهم انرژی تجدیدپذیر در ترکیب برق خود با مشکل مواجه شوند.

افزایش برق‌رسانی در صنعت معدن، که با افزایش تعداد وسایل نقلیه الکتریکی در محل معادن مشخص می‌شود، تقاضای برق صنعت را بیشتر تشدید خواهد کرد. بر اساسGlobalData، در حال حاضر ۹۵۸ قطعه تجهیزات الکتریکی در معادن سراسر جهان، تا جولای ۲۰۲۵، در حال استفاده هستند. کامیون‌های معدنی باتری‌دار بیشترین سهم را با ۳۸۶ دستگاه در حال کار تشکیل می‌دهند. در حالی که پذیرش وسایل نقلیه الکتریکی فرصت‌هایی برای برق پاک ایجاد می‌کند، ظرفیت کافی از طریق PPAs یا تأسیسات در محل باید فراهم شود تا شرکت‌های معدنی بتوانند سهم برق تجدیدپذیر خود را افزایش دهند.

آینده برق تجدیدپذیر در صنعت معدن

در نهایت، صنعت معدن بخش حیاتی از گذار انرژی است و شرکت‌های معدنی کاملاً از این موضوع آگاه هستند. استفاده از برق از منابع تجدیدپذیر می‌تواند به دلیل موقعیت برخی معادن، نوسانات برق تجدیدپذیر، و هزینه‌های افزایش ظرفیت تجدیدپذیر برای پشتیبانی از برق‌رسانی، چالش‌برانگیزتر باشد. با این حال، اگرچه گذار معادن نیازمند سرمایه‌گذاری قابل توجهی است، اما کاهش هزینه‌های پروژه انرژی تجدیدپذیر، افزایش استفاده شرکت‌های معدنی از برق تجدیدپذیر را آسان‌تر کرده است، به ویژه در معادن دور از شبکه. علاوه بر این، پذیرش سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی باتری (Battery Energy Storage Systems - BESS) مدولار می‌تواند به حداقل رساندن تأثیر نوسانات انرژی تجدیدپذیر بر تأمین برق کمک کند. در همین حال، PPAs همچنان یک ابزار کلیدی برای افزایش سهم برق تجدیدپذیر معادن متصل به شبکه خواهند بود که ثبات حیاتی را از طریق قراردادهای بلندمدت با قیمت ثابت فراهم می‌کنند.

نمودار میله‌ای: ده شرکت برتر معدنی بر اساس سهم برق تجدیدپذیر مورد استفاده در عملیات در سال ۲۰۲۴

نمودار ارائه شده، سهم برق تجدیدپذیر مورد استفاده در عملیات ده شرکت برتر معدنی را در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ نشان می‌دهد. این نمودار روند کلی رو به رشد در پذیرش انرژی‌های تجدیدپذیر در صنعت معدن را تأیید می‌کند، اما در عین حال تفاوت‌های قابل توجهی را بین شرکت‌ها آشکار می‌سازد.

پیشتازان صنعت: Antofagasta با ۱۰۰ درصد سهم برق تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۴، پیشتاز مطلق این گروه است و نشان‌دهنده موفقیت کامل در کربن‌زدایی تأمین برق خود است. این دستاورد عمدتاً از طریق قراردادهای خرید برق (PPAs) بلندمدت حاصل شده است. Vale نیز با سهمی نزدیک به ۹۰ درصد در سال ۲۰۲۴، عملکرد بسیار قوی دارد که نشان‌دهنده سرمایه‌گذاری‌های گسترده در پروژه‌های تجدیدپذیر در محل است.

رشد قابل توجه: Lundin Mining بیشترین رشد را بین سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ نشان می‌دهد، با افزایش از ۷۴ درصد به ۸۱ درصد. این رشد نیز عمدتاً به دلیل توافقنامه‌های استراتژیک PPA برای تأمین ۱۰۰ درصد انرژی تجدیدپذیر برای عملیات اصلی خود بوده است. Teck Resources و First Quantum Minerals نیز در سال ۲۰۲۴ سهم قابل توجهی از انرژی تجدیدپذیر را گزارش کرده‌اند، با این حال First Quantum Minerals کاهش جزئی را از ۲۰۲۳ به ۲۰۲۴ تجربه کرده است.

چالش‌ها و عقب‌ماندگی: در مقابل، Solidcore Resources و Barrick Mining Corp در انتهای این طیف قرار دارند. Solidcore Resources تنها ۱ درصد و Barrick Mining Corp  حدود 7 درصد سهم برق تجدیدپذیر را در سال ۲۰۲۴ گزارش کرده‌اند. نکته قابل توجه، کاهش چشمگیر سهم Barrick Mining Corp از ۲۵ درصد در سال ۲۰۲۳ به ۷ درصد در سال ۲۰۲۴ است. این کاهش، چالش‌های عملیاتی و نیاز به افزایش تولید را برجسته می‌کند که در برخی موارد منجر به بازگشت به سوخت‌های فسیلی شده است. Solidcore نیز با چالش‌هایی در تأمین برق پاک از شبکه مواجه بوده است.

پویایی بازار: نمودار نشان می‌دهد که حتی در میان شرکت‌های پیشرو، پویایی‌های مختلفی وجود دارد. برخی شرکت‌ها (مانند Antofagasta وVale) به سطوح بسیار بالایی از پذیرش رسیده‌اند و در حال حفظ یا بهبود آن هستند، در حالی که برخی دیگر (مانندLundin Mining) در حال پیشرفت سریع هستند. در مقابل، شرکت‌هایی مانند Barrick Mining Corp با وجود سرمایه‌گذاری‌ها، به دلیل نیازهای عملیاتی و افزایش تولید، با موانعی در حفظ سهم انرژی تجدیدپذیر خود مواجه شده‌اند.

به طور کلی، نمودار تأکید می‌کند که در حالی که صنعت معدن در مسیر گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر قرار دارد، این مسیر یکنواخت نیست و شرکت‌ها با چالش‌های متفاوتی روبرو هستند که بر سرعت و موفقیت آنها در این گذار تأثیر می‌گذارد. PPAs و توسعه ظرفیت در محل، دو استراتژی کلیدی هستند که در موفقیت شرکت‌های پیشرو نقش محوری داشته‌اند.

تحلیل و جمع‌بندی

تحلیل کمی

روندهای پذیرش برق تجدیدپذیر

Antofagasta: در سال ۲۰۲۴، ۱۰۰ درصد برق مصرفی خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کرده است. این شرکت از سال ۲۰۲۲ تمام قراردادهای تأمین برق خود را با منابع تجدیدپذیر منعقد کرده است.

Lundin Mining: بین سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ بیشترین افزایش را در سهم برق تجدیدپذیر تجربه کرده است (از ۷۴ درصد به ۸۱ درصد). چهار مورد از شش معدن عملیاتی این شرکت اکنون ۱۰۰ درصد با برق تجدیدپذیر خریداری شده کار می‌کنند.

Vale: در سال ۲۰۲۴، ۳.۳ گیگاوات ظرفیت تجدیدپذیر نصب شده در سراسر جهان داشته و در سال ۲۰۲۳ به ۱۰۰ درصد مصرف برق تجدیدپذیر در عملیات برزیل خود دست یافته است. سبد تجدیدپذیر این شرکت ۹۷.۸ درصد از کل تولید را تشکیل می‌دهد.

Solidcore Resources: در سال ۲۰۲۴ تنها ۱ درصد از برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کرده است. این شرکت هدف ۳۰ درصد برق تجدیدپذیر تا سال ۲۰۳۰ را دارد و ساخت یک نیروگاه خورشیدی ۲۳ مگاواتی در قزاقستان را در سال ۲۰۲۵ آغاز می‌کند.

Barrick Mining Corp: در سال ۲۰۲۴ تنها ۷ درصد از برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین کرده که کاهش قابل توجهی از ۲۵ درصد در سال ۲۰۲۳ است. این کاهش به دلیل راه‌اندازی مجدد عملیات در Porgera و افزایش فعالیت‌ها در Pueblo Viejo و اتکا به سوخت‌های فسیلی بوده است.

تقاضای برق و برق‌رسانی

در حال حاضر (آوریل ۲۰۲۵)، ۹۵۸ قطعه تجهیزات الکتریکی در معادن سراسر جهان در حال استفاده هستند.

کامیون‌های معدنی باتری‌دار با ۳۸۶ دستگاه، بیشترین سهم را در میان تجهیزات الکتریکی دارند.

GlobalData تخمین می‌زند که ۸۸۶ معدن فعال و در حال احداث دور از شبکه (off-grid) به ظرفیت تجدیدپذیر در محل برای کربن‌زدایی نیاز دارند.

هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها

کاهش هزینه‌های نصب انرژی‌های تجدیدپذیر و راه‌حل‌های ذخیره‌سازی انرژی، گذار را تسهیل کرده است.

Barrick Mining Corpبیش از ۷۷۵ میلیون دلار در زیرساخت‌های کم‌کربن سرمایه‌گذاری کرده است.

توسعه ظرفیت ذخیره‌سازی انرژی هم‌مکان (co-located energy storage) یک مانع هزینه اضافی ایجاد می‌کند.

نوسانات قیمت مواد معدنی حیاتی باعث شده برخی شرکت‌ها بقای کوتاه‌مدت را بر پایداری بلندمدت ترجیح دهند و سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌بر را کاهش دهند.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

گذار صنعت معدن به انرژی‌های تجدیدپذیر تحت تأثیر عوامل کلان اقتصادی، سیاسی و محیطی قرار دارد:

فشارهای نظارتی و اهداف اقلیمی: افزایش نظارت عمومی و اهداف جهانی کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای (مانند توافق پاریس) شرکت‌ها را به سمت کربن‌زدایی سوق می‌دهد. تعهدات شرکتی مانند هدف "صفر واقعی" Fortescue تا سال ۲۰۳۰ یا کاهش ۵۰ درصدی انتشار Scope1 و Scope2 توسط Rio Tinto تا ۲۰۳۰، نشان‌دهنده فشارهای داخلی و خارجی برای پایداری است. این اهداف نه تنها از منظر زیست‌محیطی اهمیت دارند، بلکه به عنوان یک مزیت رقابتی و ابزاری برای جذب سرمایه‌گذاران ESG (محیط زیست، جامعه، حاکمیت شرکتی) عمل می‌کنند.

رقابت‌پذیری اقتصادی: کاهش مداوم هزینه‌های فناوری‌های تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی) و سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی، جذابیت اقتصادی این منابع را افزایش داده است. این امر به ویژه برای معادن دور از شبکه که قبلاً به ژنراتورهای گران‌قیمت سوخت فسیلی وابسته بودند، صادق است. قراردادهای خرید برق (PPAs) نیز با تثبیت قیمت‌ها در بلندمدت، ریسک نوسانات قیمت سوخت‌های فسیلی را کاهش داده و به صرفه‌جویی در هزینه‌ها کمک می‌کنند.

ریسک‌های ژئوپلیتیک و امنیت انرژی: اتکا به سوخت‌های فسیلی، معادن را در برابر نوسانات قیمت نفت و گاز و همچنین ریسک‌های ژئوپلیتیکی مرتبط با مناطق تولیدکننده آسیب‌پذیر می‌کند. گذار به انرژی‌های تجدیدپذیر داخلی یا منطقه‌ای می‌تواند امنیت انرژی عملیات معدنی را افزایش دهد. با این حال، زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی برای فناوری‌های تجدیدپذیر (مانند مس، لیتیوم، نیکل، عناصر نادر خاکی) خود دارای ریسک‌های ژئوپلیتیک است، به ویژه با تمرکز تولید و فرآوری در چند کشور خاص.

فشارهای تقاضا برای مواد معدنی حیاتی: گذار جهانی به انرژی پاک، تقاضا برای مواد معدنی حیاتی را به شدت افزایش می‌دهد. این امر شرکت‌های معدنی را تحت فشار قرار می‌دهد تا تولید خود را افزایش دهند. این تقاضای فزاینده، در صورت عدم همراهی با ظرفیت کافی انرژی تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی، می‌تواند منجر به افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای در کوتاه‌مدت شود، زیرا شرکت‌ها برای تأمین نیازهای تولیدی خود ممکن است به منابع انرژی سنتی‌تر روی آورند.

محدودیت‌های سرمایه‌ای و نوسانات کامودیتی: نوسانات شدید قیمت مواد معدنی حیاتی می‌تواند بر تصمیمات سرمایه‌گذاری تأثیر بگذارد. در دوره‌های کاهش قیمت، شرکت‌ها ممکن است سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و سرمایه‌بر در پروژه‌های تجدیدپذیر را به تعویق بیندازند و بقای کوتاه‌مدت را در اولویت قرار دهند. این امر می‌تواند سرعت گذار انرژی در صنعت را کند کند.

چالش‌های فنی و عملیاتی: نوسانات ذاتی منابع تجدیدپذیر (مانند خورشید و باد) نیاز به سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی پیشرفته و گران‌قیمت مانند BESS را ضروری می‌سازد. برای معادن دورافتاده، این چالش‌ها تشدید می‌شوند، زیرا زیرساخت‌های شبکه موجود نیست و نیاز به سرمایه‌گذاری‌های اولیه بزرگ‌تر است.

تأثیر بر ذی‌نفعان کلیدی

 

تولیدکنندگان معدنی: شرکت‌های معدنی بین‌المللی ممکن است با افزایش مالیات، عوارض یا الزامات مشارکت دولتی مواجه شوند که سودآوری آنها را کاهش می‌دهد. این امر می‌تواند منجر به کاهش سرمایه‌گذاری در پروژه‌های جدید در کشورهایی با سیاست‌های ملی‌گرایانه شدید شود.

سرمایه‌گذاران بورسی: ملی‌گرایی منابع ریسک سیاسی را برای سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌های معدنی افزایش می‌دهد. عدم قطعیت در مورد مالکیت، قوانین عملیاتی و جریان‌های درآمدی می‌تواند منجر به کاهش ارزش سهام و فرار سرمایه شود.

مصرف‌کنندگان صنعتی (مانند خودروسازان برقی یا انرژی تجدیدپذیر): این صنایع به تأمین پایدار و مقرون‌به‌صرفه مواد معدنی حیاتی وابسته هستند. سیاست‌های ملی‌گرایانه می‌توانند منجر به افزایش قیمت مواد اولیه، اختلال در زنجیره تأمین و نیاز به تنوع‌بخشی به منابع تأمین شوند که به نوبه خود می‌تواند بر هزینه‌های تولید و قیمت نهایی محصولات آنها تأثیر بگذارد.

تحلیل سناریو

با توجه به چالش‌ها و روندهای موجود، سه سناریوی محتمل برای آینده گذار انرژی در صنعت معدن ارائه می‌شود:

سناریوی اول (خوش‌بینانه): گذار سریع و هماهنگ

پیامدها برای قیمت و عرضه: در این سناریو، کاهش هزینه‌های فناوری‌های تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی به سرعت ادامه می‌یابد و نوآوری‌ها در BESS و سایر راه‌حل‌های ذخیره‌سازی، چالش نوسانات انرژی را به طور مؤثر حل می‌کنند. دولت‌ها سیاست‌های حمایتی قوی (مانند مشوق‌های مالی، تسهیل مجوزها) را برای سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر و برق‌رسانی معادن اجرا می‌کنند. شرکت‌های معدنی، با دسترسی آسان به سرمایه و با توجه به فشارهایESG، سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای در PPAs و نیروگاه‌های در محل انجام می‌دهند.

تأثیر بر بازار: عرضه مواد معدنی حیاتی به دلیل افزایش سرمایه‌گذاری‌ها و بهبود کارایی تولید، پایدار می‌ماند و حتی افزایش می‌یابد. قیمت‌ها نسبتاً باثبات خواهند بود، زیرا هزینه‌های انرژی کاهش می‌یابد و زنجیره‌های تأمین کربن‌زدایی می‌شوند. این سناریو منجر به افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران به بخش معدن پایدار و رشد سریع‌تر صنایع مصرف‌کننده مانند خودروهای الکتریکی و انرژی‌های تجدیدپذیر می‌شود.

سناریوی دوم (بدبینانه): گذار کند و پرچالش

تأثیر بر بازار: در این سناریو، نوسانات شدید قیمت کامودیتی‌ها و محدودیت‌های سرمایه‌ای، شرکت‌های معدنی را مجبور به کاهش سرمایه‌گذاری در پروژه‌های بلندمدت تجدیدپذیر می‌کند. پیشرفت در فناوری‌های ذخیره‌سازی انرژی کند است یا هزینه‌ها بالا باقی می‌مانند، که چالش نوسانات انرژی را تشدید می‌کند. سیاست‌های دولتی نامشخص یا ناکافی هستند و ملی‌گرایی منابع منجر به اختلال در زنجیره‌های تأمین و افزایش هزینه‌های مواد معدنی حیاتی می‌شود.

تأثیر بر بازار: عرضه مواد معدنی حیاتی با چالش مواجه می‌شود، زیرا سرمایه‌گذاری‌های جدید کافی نیست. قیمت‌ها به دلیل کمبود عرضه و هزینه‌های بالای انرژی، نوسانات بیشتری را تجربه می‌کنند. این سناریو منجر به کند شدن سرعت گذار انرژی جهانی، افزایش انتشار گازهای گلخانه‌ای در صنعت معدن و کاهش جذابیت سرمایه‌گذاری در این بخش می‌شود. صنایع مصرف‌کننده نیز با افزایش هزینه‌ها و عدم قطعیت در تأمین مواد اولیه مواجه خواهند شد.

سناریوی سوم (ادامه وضع موجود): پیشرفت ناهمگون با چالش‌های مداوم

ریسک‌ها و فرصت‌ها برای سرمایه‌گذاران: در این سناریو، روندهای فعلی ادامه می‌یابد: برخی شرکت‌ها (مانند Antofagasta وVale) به پیشرفت‌های چشمگیری در کربن‌زدایی ادامه می‌دهند، در حالی که برخی دیگر (مانند Barrick Mining Corp وSolidcore Resources) با چالش‌های مداوم در دستیابی به اهداف خود مواجه هستند. هزینه‌های تجدیدپذیر به کاهش خود ادامه می‌دهند، اما چالش نوسانات و نیاز به ذخیره‌سازی انرژی همچنان یک مانع هزینه‌ای قابل توجه باقی می‌ماند. ملی‌گرایی منابع به صورت موردی و منطقه‌ای ادامه می‌یابد و بر زنجیره‌های تأمین خاص تأثیر می‌گذارد.

ریسک‌ها: سرمایه‌گذاران با ریسک ناهمگونی عملکرد شرکت‌ها مواجه هستند. شرکت‌هایی که در گذار انرژی موفق نیستند، ممکن است با فشارهای نظارتی، افزایش هزینه‌های عملیاتی و کاهش جذابیت برای سرمایه‌گذاران ESG روبرو شوند. ریسک‌های زنجیره تأمین ناشی از ملی‌گرایی منابع و نوسانات قیمت کامودیتی‌ها نیز ادامه خواهد داشت.

فرصت‌ها: فرصت‌هایی برای سرمایه‌گذاری در شرکت‌های پیشرو در کربن‌زدایی و فناوری‌های مرتبط با ذخیره‌سازی انرژی و راه‌حل‌های هوشمند مدیریت انرژی در معادن وجود دارد. سرمایه‌گذاران می‌توانند از تفاوت عملکرد شرکت‌ها برای شناسایی فرصت‌های سرمایه‌گذاری بهره ببرند و بر شرکت‌هایی تمرکز کنند که استراتژی‌های قوی و منابع مالی کافی برای این گذار را دارند.

تحلیل از دیدگاه ذی‌نفعان مختلف

شرکت‌های معدنی

چالش‌ها: نیاز به سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در زیرساخت‌های تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی، مدیریت نوسانات انرژی، تأمین سرمایه در شرایط نوسان قیمت کامودیتی‌ها، و فشارهای نظارتی و عمومی برای کاهش انتشار. شرکت‌های دور از شبکه با چالش‌های بیشتری در توسعه ظرفیت در محل مواجه هستند.

فرصت‌ها: کاهش هزینه‌های عملیاتی در بلندمدت (با تثبیت قیمت انرژی از طریقPPAs)، بهبود تصویر عمومی و اعتبارESG، دسترسی به سرمایه‌های سبز، و افزایش انعطاف‌پذیری عملیاتی در برابر نوسانات قیمت سوخت‌های فسیلی.

سرمایه‌گذاران

چالش‌ها: ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌بر در فناوری‌های جدید، عدم قطعیت در بازگشت سرمایه، و ریسک‌های ناشی از نوسانات قیمت کامودیتی‌ها و سیاست‌های ملی‌گرایانه منابع.

فرصت‌ها: فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرکت‌های معدنی پیشرو در پایداری، صندوق‌های سرمایه‌گذاریESG، و شرکت‌های فعال در تولید فناوری‌های انرژی تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی (مانندBESS). پتانسیل رشد بلندمدت با افزایش تقاضا برای مواد معدنی حیاتی.

تولیدکنندگان فناوری‌های انرژی تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی

چالش‌ها: نیاز به مقیاس‌پذیری تولید، نوآوری مستمر برای کاهش هزینه‌ها و بهبود کارایی، و رقابت شدید در بازار.

فرصت‌ها: بازار رو به رشد و عظیم صنعت معدن برای راه‌حل‌های انرژی تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی. پتانسیل برای توسعه راه‌حل‌های سفارشی برای معادن دور از شبکه و شرایط عملیاتی خاص.

مصرف‌کنندگان صنعتی

چالش‌ها: تأمین پایدار و مقرون‌به‌صرفه مواد معدنی حیاتی در مواجهه با افزایش تقاضا و ریسک‌های زنجیره تأمین ناشی از ملی‌گرایی منابع. نیاز به اطمینان از کربن‌زدایی زنجیره تأمین مواد اولیه خود.

فرصت‌ها: دسترسی به مواد معدنی تولید شده پایدار که به آنها امکان می‌دهد اهداف کربن‌زدایی خود را محقق کرده و به تقاضای مصرف‌کنندگان برای محصولات پایدار پاسخ دهند. همکاری با شرکت‌های معدنی برای توسعه زنجیره‌های تأمین سبز.

دولت‌ها و نهادهای نظارتی

چالش‌ها: متعادل کردن اهداف توسعه اقتصادی، امنیت انرژی، و حفاظت از محیط زیست. نیاز به ایجاد چارچوب‌های نظارتی و مشوق‌های مناسب برای گذار انرژی. مدیریت پیامدهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از تغییرات در صنعت معدن.

فرصت‌ها: دستیابی به اهداف ملی و بین‌المللی کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، تقویت امنیت انرژی، و توسعه صنایع جدید مرتبط با انرژی پاک.

نکات کلیدی

صنعت معدن در حال گذار قابل توجهی به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر است که ناشی از اهداف کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، رقابت‌پذیری فزاینده هزینه‌ای تجدیدپذیرها و افزایش برق‌رسانی عملیات است. شرکت‌هایی مانند Antofagasta و Vale پیشرو این حرکت هستند و به ترتیب از طریق قراردادهای خرید برق (PPAs) و سرمایه‌گذاری در نیروگاه‌های در محل، به سهم ۱۰۰ درصدی برق تجدیدپذیر دست یافته‌اند. با این حال، پیشرفت یکنواخت نیست؛ شرکت‌هایی مانند Barrick Mining Corp و Solidcore Resources با چالش‌هایی از جمله افزایش تقاضای عملیاتی و محدودیت‌های سرمایه‌ای مواجه هستند که منجر به اتکا به سوخت‌های فسیلی یا تأخیر در گذار شده است. نوسانات انرژی‌های تجدیدپذیر و نیاز به سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی باتری (BESS) نیز موانع هزینه‌ای اضافی ایجاد می‌کنند. با افزایش تقاضا برای مواد معدنی حیاتی و برق‌رسانی بیشتر معادن، نیاز به ظرفیت تجدیدپذیر و ذخیره‌سازی انرژی کافی برای حفظ اهداف کربن‌زدایی حیاتی خواهد بود. سرمایه‌گذاران باید به دنبال شرکت‌هایی باشند که استراتژی‌های قوی برای تأمین انرژی تجدیدپذیر PPAs  و (تولید در محل)، مدیریت نوسانات انرژی و دسترسی به سرمایه برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت دارند.

جمع‌بندی

صنعت معدن در آستانه یک تحول بزرگ انرژی قرار دارد و گذار به منابع تجدیدپذیر نه تنها یک ضرورت زیست‌محیطی، بلکه یک استراتژی اقتصادی بلندمدت است. شرکت‌های پیشرو در این زمینه، از طریق PPAs و سرمایه‌گذاری‌های در محل، مزایای قابل توجهی را در کاهش هزینه‌ها و بهبود تصویر ESG خود تجربه کرده‌اند. با این حال، این مسیر بدون چالش نیست؛ نوسانات انرژی، نیاز به سرمایه‌گذاری‌های سنگین در ذخیره‌سازی انرژی، و محدودیت‌های سرمایه‌ای ناشی از نوسانات قیمت کامودیتی‌ها، موانع مهمی هستند. سیاست‌های ملی‌گرایانه منابع نیز می‌تواند بر پویایی عرضه و تقاضا در بازار مواد معدنی حیاتی تأثیر بگذارد.

توصیه‌های عملی

برای سرمایه‌گذاران

تمرکز بر رهبران پایداری: به شرکت‌های معدنی که استراتژی‌های قوی برای کربن‌زدایی دارند (مانند Antofagasta، Vale، Lundin Mining) و سوابق اثبات شده‌ای در این زمینه ارائه می‌دهند، توجه کنید. این شرکت‌ها احتمالاً در بلندمدت از نظر مالی و اعتباری عملکرد بهتری خواهند داشت.

ارزیابی ریسک‌های زنجیره تأمین: ریسک‌های مرتبط با ملی‌گرایی منابع و تمرکز تولید مواد معدنی حیاتی در مناطق خاص را در نظر بگیرید. تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری خود با در نظر گرفتن شرکت‌هایی که در مناطق با ثبات‌تر فعالیت می‌کنند یا دارای زنجیره‌های تأمین متنوع هستند، می‌تواند مفید باشد.

سرمایه‌گذاری در فناوری‌های مرتبط: به شرکت‌هایی که در توسعه و تولید فناوری‌های ذخیره‌سازی انرژی (مانندBESS) و راه‌حل‌های مدیریت انرژی برای معادن فعالیت می‌کنند، توجه کنید. این بخش‌ها پتانسیل رشد قابل توجهی دارند.

تحلیل سناریو محور: از تحلیل سناریو برای ارزیابی پتانسیل بازده و ریسک‌های سرمایه‌گذاری خود در شرایط مختلف بازار و سیاست‌گذاری استفاده کنید.

برای مصرف‌کنندگان صنعتی

تنوع‌بخشی به منابع تأمین: برای کاهش وابستگی به یک منطقه یا کشور خاص، منابع تأمین مواد معدنی حیاتی خود را متنوع کنید. این امر می‌تواند شامل سرمایه‌گذاری در پروژه‌های معدنی جدید یا همکاری با تأمین‌کنندگان مختلف باشد.

همکاری‌های استراتژیک: با شرکت‌های معدنی که به کربن‌زدایی و پایداری متعهد هستند، همکاری‌های بلندمدت برقرار کنید. این امر می‌تواند به تضمین تأمین مواد اولیه پایدار و کربن‌زدایی شده برای محصولات شما کمک کند.

پشتیبانی از نوآوری: از تحقیق و توسعه در زمینه فناوری‌های جایگزین یا روش‌های کارآمدتر برای استفاده از مواد معدنی حیاتی حمایت کنید تا وابستگی به منابع محدود کاهش یابد.

شفافیت زنجیره تأمین: برای اطمینان از شیوه‌های پایدار و مسئولانه در طول زنجیره تأمین مواد اولیه، شفافیت را در زنجیره تأمین خود افزایش دهید.

در نهایت، موفقیت صنعت معدن در گذار انرژی به همکاری نزدیک بین شرکت‌ها، دولت‌ها، سرمایه‌گذاران و مصرف‌کنندگان صنعتی بستگی دارد. با رویکردی جامع و آینده‌نگر، می‌توان چالش‌ها را به فرصت تبدیل کرد و به سوی آینده‌ای پایدارتر گام برداشت.

۰۴/۰۵/۱۰