Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
سه شنبه, ۳ دی ۱۴۰۴، ۰۲:۵۷ ب.ظ

بررسی وضعیت عرضه و تقاضا، ریسک‌های تعرفه‌ای و نوسانات قیمت مس در آستانه سال ۲۰۲۶

رکوردشکنی مس در سال ۲۰۲۵، بازاری محدود اما شکننده را در آستانه ورود به سال ۲۰۲۶ ایجاد کرده است؛ چرا که فشارهای سمت عرضه عمیق‌تر شده، هراس از تعرفه‌ها جریان‌های تجاری را منحرف کرده و تحلیلگران نسبت به کسری‌های بلندمدت هشدار می‌دهند.

در حالی که تنها چند روز معاملاتی تا پایان سال در بورس فلزات لندن باقی مانده است، قیمت مس نزدیک به ۴۰ درصد افزایش یافته که بزرگترین رشد سالانه از سال ۲۰۰۹ تاکنون به شمار می‌رود. قیمت‌ها در سال جاری از مرز ۱۱,۸۰۰ دلار در هر تن عبور کردند و در مقطعی حدود ۳ درصد بالاتر از هر رکورد پیشین قرار گرفتند؛ این جهش زمانی رخ داد که معامله‌گران پیش از اعمال تعرفه‌های احتمالی دولت ترامپ (که ممکن است تا ۱۵ درصد باشد)، با شتاب فلز را به داخل ایالات متحده منتقل کردند.

Albert Mackenzie، تحلیلگر موسسهBenchmark Minerals، اعلام کرد که این شرکت برآورد می‌کند تا ماه اکتبر سال جاری، بین ۷۳۰,۰۰۰ تا ۸۳۰,۰۰۰ تن مواد در ایالات متحده به لحاظ اقتصادی محبوس شده است. این امر موجب افزایش موجودی انبارهای CME شده، در حالی که عرضه در سایر نقاط جهان را محدود کرده و پرمیومها را به شدت افزایش داده است.

Mackenzie اظهار داشت: ما از اصطلاح "به لحاظ اقتصادی محبوس" برای اشاره به آن بخش از مس استفاده می‌کنیم، زیرا شرایط فعلی آربیتراژ و پرمیوم به گونه‌ای است که هیچ انگیزه‌ای برای خروج آن مواد از ایالات متحده وجود ندارد. این تناژ محبوس‌شده تقریباً به طور قطع اکنون بیشتر شده است، زیرا ورود مواد به ایالات متحده همچنان ادامه دارد.

Mackenzie خاطرنشان کرد که اگرچه قیمت مس سالی آشفته را پشت سر گذاشته، اما به نظر می‌رسد این صعود از بنیادهای بازار فاصله گرفته است. وی افزود که این جهش قیمت، به همان اندازه که ناشی از کمبود واقعی عرضه بوده، تحت تأثیر پوشش ریسک تعرفه‌ای و روایت سرمایه‌گذاری «خودروهای الکتریکی، هوش مصنوعی، گذار انرژی نیز بوده است.

این کارشناس پیشنهاد می‌کند که شرکت‌های معدنی در ترویج ایده «کسری قریب‌الوقوع» چنان مؤثر عمل کرده‌اند که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران پیشاپیش کمبودهای آینده را در قیمت‌ها لحاظ کرده‌اند، که این امر به افزایش قیمت‌های امروز کمک کرده است، حتی اگر محدودیت فیزیکی بازار ناهماهنگ بوده و یا هنوز شدید نباشد.

Mackenzie گفت: شرکت‌های معدنی در حال پیشبرد یک روایت متقاعدکننده از کمبود بلندمدت هستند، و بازار آن را باور کرده است. اما باور و بنیادهای بازار لزوماً یکی نیستند.

بر اساس ارزیابی تحلیل‌گر، چشم‌انداز بلندمدت بازار همچنان مثبت و صعودی ارزیابی می‌شود. با این حال، شرایط کوتاه‌مدت پیچیدگی‌های قابل‌توجهی دارد. بخش قابل‌توجهی از فلزی که از جریان مصرف منحرف شده، در حال حاضر در انبارها نگهداری می‌شود و به‌جای ورود به چرخه مصرف، در قالب وثیقه یا ابزار اهرمی در معاملات مبتنی بر منحنی آتی بورس CME مورد استفاده قرار می‌گیرد. به گفته مکنزی، این وضعیت موجب شده تصویر فعلی بازار کمتر شفاف و تحلیل آن دشوارتر باشد.

مشکلات زیربنایی عرضه نیز فشار را مضاعف کرده‌اند. اختلالات طولانی‌مدت در Grasberg در اندونزی، Kamoa-Kakula  در جمهوری دموکراتیک کنگو (DRC) و El Teniente در شیلی در طول سال ادامه یافت و انتظار نمی‌رود تولید برخی معادن تا سال ۲۰۲۷ یا پس از آن به سطوح سال ۲۰۲۴ بازگردد.

حتی عملیاتی که دچار توقف رسمی نبودند، با کاهش عیار کانسنگ، زمین‌شناسی پیچیده یا راه‌اندازی‌های کُند دست‌وپنج نرم کردند که این امر کارخانه‌های ذوب را به دلیل دسترسی محدود به کنسانتره تحت فشار قرار داد.

به گفتهMackenzie، اختلالات در پروژه QB2 شرکت Teck در شیلی و تولید بدتر از حد انتظار در معادنی از جملهCollahuasi، Los Bronces و تعدادی دیگر، به روایت اختلال در عرضه دامن زدند.

قوی روی کاغذ، ضعیف‌تر در بازار

رشد تقاضا روی کاغذ همچنان قوی باقی ماند که با انتظارات برای خودروهای الکتریکی، ارتقای شبکه‌های برق، دیتاسنترها و برقی‌سازی گسترده‌تر پشتیبانی می‌شد. اما مصرف کوتاه‌مدت از این روایت عقب ماند، به‌ویژه در چین، جایی که بخش ساخت‌وساز و قسمت‌هایی از تولید همچنان ضعیف باقی ماندند. پرمیوم‌های بالا برخی خریداران را به سمت جایگزین‌های ارزان‌تر سوق داد، اگرچه تحلیلگران گفتند بازار محدود  است نه گسسته.

نقش مس به‌عنوان یک دماسنج کلان اقتصادی تضمین کرد که سیاست‌ها و احساسات اقتصادی نوسانات شدیدی را رقم بزنند. قیمت‌ها زمانی که امیدها برای توافق تجاری چین و آمریکا بهبود یافت، افزایش یافتند و معامله‌گران به سرعت به تغییرات در انتظارات محرک‌های اقتصادی واکنش نشان دادند. تحلیلگران هشدار می‌دهند که هرگونه تعرفه جدید دوران ترامپ بر مس یا لوازم خانگی حاوی مس بالا، می‌تواند جریان‌ها و تقاضا را شوکه کند و لایه دیگری از نوسان را در اسپرد LME–CME ایجاد نماید.

جایگزینی و قراضه به‌عنوان سوپاپ اطمینان عمل کردند. مهندسان زمانی که قیمت مس بسیار بالاتر از آلومینیوم معامله می‌شد، در کاربردهای سیم‌کشی دوباره به سراغ آلومینیوم رفتند و قیمت‌های بالا قراضه بیشتری را به چرخه بازگرداند. اگرچه این فرآیند بدون اصطکاک نیست، اما این فشارها می‌توانند در صورت فرسایش تقاضا، سقف رالی‌های قیمت را محدود کنند.

در بلندمدت، تحلیلگران ریسک‌های ساختاری عمیق‌تری را می‌بینند. گزارش چشم‌انداز فلزات گذار ۲۰۲۵ از BloombergNEF در ماه دسامبر هشدار می‌دهد که تقاضای مس برای گذار انرژی می‌تواند تا سال ۲۰۴۵ سه برابر شود و این فلز ممکن است از اوایل سال ۲۰۲۶ وارد کسری ساختاری شود. اختلالات در شیلی، اندونزی و پرو، همراه با صدور مجوزهای کُند و خط لوله ضعیف معادن جدید، این شکاف را تشدید می‌کند. بدون سرمایه‌گذاری کلان در پروژه‌های جدید و بازیافت، کسری می‌تواند تا سال ۲۰۵۰ به ۱۹ میلیون تن برسد.

Kwasi Ampofo، رئیس بخش فلزات و معدن درBloombergNEF، اوایل این ماه به گفت که عدم تعادل پیش‌بینی‌شده بازار مس بازتابی از برخورد تقاضای فزاینده با تحویل کُند پروژه‌هاست.

او گفت: «مس، پلاتین و پالادیوم در زمانی که تقاضا در حال رشد است، با افزایش ظرفیت بسیار کُندی مواجه شده‌اند» و آنها را کامودیتی هایی نامید که تحت بیشترین فشار کوتاه‌مدت قرار دارند.

سایر مواد معدنی حیاتی با محدودیت‌های خاص خود روبرو هستند. رشد آلومینیوم با سقف تولید چین محدود شده است، انتظار می‌رود تقاضای گرافیت تا سال ۲۰۳۲ به سمت یک کسری فنی حرکت کند و قیمت کبالت پس از آنکه DRC ممنوعیت صادرات خود را با سهمیه‌ای که محموله‌ها را برای سال‌های ۲۷-۲۰۲۶ به میزان ۵۰ درصد کاهش می‌دهد جایگزین کرد، بهبود یافته است.

عرضه لیتیوم همچنان در حال گسترش است، اما قیمت‌ها بسیار پایین‌تر از اوج سال ۲۰۲۲ باقی مانده‌اند. در میان تولیدکنندگان، از جمله Anglo American، BHP، Glencore، Rio Tinto، Vale وZijin، هزینه‌های سرمایه‌ای در حال افزایش است زیرا شرکت‌ها به دنبال تأمین عرضه آینده هستند.

آنچه در سال ۲۰۲۶ باید رصد کرد

در مجموع، سال ۲۰۲۵ بازاری از مس را آشکار کرد که نسبت به چرخه‌های قبلی محدودتر بود، اما هنوز در کمبود ساختاری که اغلب تبلیغ می‌شود، قرار نداشت. نزدیک به یک میلیون تن مس می‌تواند در انبارهای ایالات متحده پارک شده باشد بدون آنکه کمبود فیزیکی آشکاری در سایر نقاط وجود داشته باشد، حتی در قیمت‌های رکوردشکن. در عین حال، محدودیت‌های بلندمدت بر عرضه جدید و شدت فزاینده مصرف مس در اقتصاد جهانی واقعی هستند.

برای سال ۲۰۲۶، ناظران انتظار وضعیت مشابهی را دارند: بازاری که میان یک داستان بلندمدت واقعاً صعودی و یک واقعیت کوتاه‌مدت مبهم‌تر کشیده می‌شود، در حالی که تعرفه‌ها، سیاست تجاری و داده‌های کلان نوسانات شدیدی را ایجاد می‌کنند. در مورد مس، کسری ممکن است هنوز در پیش باشد، اما نوسانات هم‌اکنون حضور دارند.

آنها توافق دارند که متغیرهای کلیدی عبارتند از جریان‌های تجاری به ایالات متحده، بازیابی در معادن بزرگ و چشم‌انداز اقتصاد جهانی.

تحلیلگران می‌گویند اگر معامله‌گران به انتقال صدها هزار تن مس به انبارهای قابل تحویل CME پیش از تعرفه‌های احتمالی ادامه دهند، محدودیت در سایر نقاط جهان ادامه خواهد یافت و پرمیوم‌ها بالا باقی خواهند ماند.

یک غافلگیری تعرفه‌ای می‌تواند قیمت‌ها را به هر سویی پرتاب کند، در حالی که اختلالات تازه یا محرک‌های تهاجمی چین می‌توانند به سرعت توازن‌ها را تغییر دهند. تحلیلگران انتظار دارند قیمت‌های بالا تداوم یابند، اما اگر جایگزینی و قراضه شتاب گیرند، اصلاحات عمیق‌تری محتمل خواهد بود.

Mackenzie گفت: تا زمانی که ترامپ در کاخ سفید باقی بماند، بازارها باید برای نوسانات ناگهانی بیشتری که ناشی از تغییرات سیاستی یا اظهارات فی‌البداهه است، آماده باشند، اثراتی که بسیار فراتر از خودِ مس گسترش می‌یابد.

این بخش به تحلیل سه تصویر کلیدی ارائه شده در گزارش می‌پردازد که نقش محوری در درک وضعیت "تنگنای عرضه" و "انحراف بازار" ایفا می‌کنند.

تصویر ۱: وضعیت اختلالات عرضه در معادن بزرگ (منبعBenchmark Minerals)

این نمودار بر روی تأثیرات واقعی و فیزیکی اختلالات در معادن کلیدی مانند Grasberg (اندونزی)، Kamoa-Kakula (کنگو) و El Teniente (شیلی) تمرکز دارد.

داده‌ها نشان می‌دهند که خط تولید جهانی با "وقفه‌های برنامه‌ریزی‌نشده مواجه شده است. نمودار احتمالاً نشان می‌دهد که چگونه خروجی این معادن در سال ۲۰۲۵ به طور قابل‌توجهی از ظرفیت اسمی فاصله گرفته است. بازگشت تولید به سطوح ۲۰۲۴ تا سال ۲۰۲۷ به تعویق افتاده که این امر یک شکاف عرضه میان‌مدت ایجاد می‌کند که با راه‌اندازی پروژه‌های جدید قابل جبران نیست.

تصویر ۲: فشار بر کارخانه‌های ذوب و کاهش عیار کانسنگ (منبعBenchmark Minerals)

این تصویر وضعیت عملیاتی معادن بدون توقف رسمی را نشان می‌دهد که با کاهش عیار و راه‌اندازی‌های کُند دست‌وپنج نرم می‌کنند.

این نمودار همبستگی مستقیم بین کاهش کیفیت سنگ معدن استخراجی و فشار بر کارخانه‌های ذوب را به تصویر می‌کشد. کاهش عیار به معنای نیاز به استخراج حجم بیشتری از خاک برای تولید همان مقدار مس است که هزینه‌های عملیاتی را بالا می‌برد و عرضه کنسانتره به بازار را محدود می‌کند. این عامل بنیادین، دلیل اصلی سفتی بازار فیزیکی است، حتی اگر تقاضای مصرف‌کننده نهایی نوسان داشته باشد.

تصویر ۳: چشم‌انداز کسری عرضه و تقاضا تا ۲۰۵۰ (منبعBloombergNEF)

این نمودار شکاف عظیم بین تقاضای فزاینده ناشی از گذار انرژی و عرضه محدود معدنی را در افق بلندمدت نشان می‌دهد.

نمودار با ترسیم مسیر تقاضا که تا سال ۲۰۴۵ سه برابر می‌شود، در مقابل خط صاف یا نزولی عرضه معدنی، یک کسری ساختاری را از سال ۲۰۲۶ پیش‌بینی می‌کند. نقطه هشداردهنده در این تصویر، احتمال رسیدن کسری به ۱۹ میلیون تن تا سال ۲۰۵۰ در صورت عدم سرمایه‌گذاری جدید است. این تصویر بنیادین‌ترین دلیل برای روند صعودی بلندمدت مس محسوب می‌شود و نشان می‌دهد که نوسانات فعلی تنها نویزهایی در یک ابرچرخه صعودی هستند.

تحلیل و جمع بندی

تحلیل کمّی

بازار مس در سال ۲۰۲۵ با ثبت رشد حدود ۴۰ درصدی و عبور از قیمت ۱۱,۸۰۰ دلار در تن، یکی از پربازده‌ترین دارایی‌های کامودیتی بوده است. با این حال، این رشد قیمت دارای عدم تقارن منطقه‌ای است:

ناترازی موجودی: بیش از ۷۳۰,۰۰۰ تن مس در انبارهای CME (ایالات متحده) دپو شده است. این حجم عظیم، که معادل حدود ۳ درصد مصرف سالانه جهانی است، عملاً از چرخه مصرف خارج شده است. دلیل این امر، اسپرد مثبت قیمت در آمریکا نسبت به LME است که هزینه انبارداری و بهره را پوشش می‌دهد.

کسری عرضه فیزیکی: طبق برآورد موسساتی مانند BloombergNEF و داده‌های ضمنیUSGS، بازار در سال ۲۰۲۶ با کسری ساختاری مواجه خواهد شد. تخمین زده می‌شود که اختلالات معدنی در سال ۲۰۲۵ شامل Grasberg و Kamoa-Kakula مجموعاً بیش از ۶۰۰,۰۰۰ تن از عرضه مورد انتظار را حذف کرده‌اند.

روند تقاضای نوظهور: تقاضای ناشی از دیتاسنترهای هوش مصنوعی (AI) و زیرساخت‌های انرژی تجدیدپذیر، ضریب مصرف مس را افزایش داده است. پیش‌بینی می‌شود تقاضای بخش انرژی تا سال ۲۰۴۵ سه برابر شود. در کوتاه‌مدت، این تقاضا نتوانسته است ضعف بخش مسکن چین را کاملاً جبران کند، اما به عنوان یک کف قیمتی عمل کرده است.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

عوامل غیربنیادی در حال حاضر سکان‌دار قیمت‌گذاری مس هستند:

سیاست‌های تعرفه‌ای ایالات متحده: احتمال اعمال تعرفه ۱۵ درصدی بر واردات مس توسط دولت ترامپ، محرک اصلی احتکار پیشگیرانه در سال ۲۰۲۵ بوده است. این سیاست باعث شده است که آمریکا به یک "جزیره قیمتی" تبدیل شود که در آن مس گران‌تر از سایر نقاط جهان معامله می‌شود.

ملی‌گرایی منابع

کنگو: تغییر سیاست ممنوعیت صادرات به سیستم سهمیه‌بندی برای کبالت و مس، نشان‌دهنده تلاش دولت‌ها برای کنترل بیشتر بر درآمدهای ارزی و زنجیره ارزش است.

شیلی و اندونزی: دشواری در تمدید مجوزها و فشارهای محیط‌زیستی در این کشورها به ویژه برای Codelco  وFreeport، ریسک سرمایه‌گذاری را افزایش داده و مانع از توسعه سریع پروژه‌های جدید  شده است.

ریسک‌های کلان: واگرایی سیاست‌های پولی فدرال رزرو (که ممکن است برای مقابله با تورم ناشی از تعرفه‌ها نرخ بهره را بالا نگه دارد) و نیاز چین به محرک‌های اقتصادی بیشتر، چشم‌انداز تقاضا را مه‌آلود کرده است.

تحلیل سناریو برای ۲۰۲۶

 

سناریو

احتمال وقوع

شرح وضعیت

پیامد بر قیمت و عرضه

سناریو ۱: جنگ تجاری تمام‌عیار (بدبینانه)

۳۰٪

اعمال سریع تعرفه ۱۵٪ توسط آمریکا و اقدامات تلافی‌جویانه چین.

گسست کامل بازار LME و CME. قیمت در آمریکا منفجر می‌شود اما در بازارهای جهانی به دلیل مازاد عرضه (ناشی از عدم صادرات به آمریکا) و رکود اقتصادی، اصلاح شدید می‌کند.

سناریو ۲: مصالحه و تاخیر (خوش‌بینانه)

۲۵٪

تعویق تعرفه‌ها یا معافیت‌های گسترده برای متحدان تجاری.

آزادسازی موجودی‌های محبوس شده در CME. اصلاح قیمت جهانی به سمت ۱۰,۰۰۰ دلار، اما با ثبات بیشتر و بازگشت تمرکز به بنیادهای عرضه و تقاضا.

سناریو ۳: تداوم ابهام (ادامه وضع موجود)

۴۵٪

لفاظی‌های سیاسی بدون اقدام عملی فوری؛ ادامه آربیتراژ و سفته‌بازی.

نوسانات شدید (Volatility) ادامه می‌یابد. قیمت‌ها در دامنه ۱۱,۰۰۰ تا ۱۲,۵۰۰ دلار نوسان می‌کنند. بازار فیزیکی همچنان تحت فشار اختلالات معدنی باقی می‌ماند.

 

تحلیل از دیدگاه ذی‌نفعان

شرکت‌های معدنی

فرصت: قیمت‌های بالا حاشیه سود را حفظ می‌کند.

ریسک: اختلالات عملیاتی و هزینه‌های فزاینده استخراج (به دلیل کاهش عیار و تورم تجهیزات) چالش اصلی است. شرکت‌هایی مثل Teck و Codelco با فشار سهامداران برای حل مشکلات فنی مواجه‌اند.

سرمایه‌گذاران مالی

فرصت: نوسانات ناشی از توییت‌ها و سیاست‌های ترامپ فرصت‌های آربیتراژ بی‌نظیری ایجاد می‌کند.

ریسک: اگر حباب "روایت کمبود" بترکد و تقاضای فیزیکی چین بهبود نیابد، موقعیت‌های خرید در معرض خطر لیکوئید شدن هستند.

مصرف‌کنندگان صنعتی

چالش: خودروسازان و سازندگان دیتاسنترها با افزایش هزینه مواد اولیه روبرو هستند. ریسک اصلی برای آنها، کمبود فیزیکی کاتد در خارج از آمریکا به دلیل انحراف محموله‌ها به سمت بنادر ایالات متحده است.

جمع‌بندی نهایی

مس در تقاطع یک تغییر پارادایم قرار دارد؛ جایی که ژئوپلیتیک و ناسیونالیسم منابع، جریان آزاد کامودیتی را مختل کرده‌اند. سال ۲۰۲۶ سالی خواهد بود که در آن صبر سرمایه‌گذاران بلندمدت آزموده می‌شود، زیرا نوسانات کوتاه‌مدت ناشی از تصمیمات سیاسی کاخ سفید، بر روندهای بنیادین غلبه خواهد کرد. با این حال، جهت کلی بازار به دلیل محدودیت‌های غیرقابل انکار در سمت عرضه و رشد تقاضای تکنولوژیک، صعودی ارزیابی می‌شود



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی

رکوردشکنی مس در سال ۲۰۲۵، بازاری محدود اما شکننده را در آستانه ورود به سال ۲۰۲۶ ایجاد کرده است؛ چرا که فشارهای سمت عرضه عمیق‌تر شده، هراس از تعرفه‌ها جریان‌های تجاری را منحرف کرده و تحلیلگران نسبت به کسری‌های بلندمدت هشدار می‌دهند.

در حالی که تنها چند روز معاملاتی تا پایان سال در بورس فلزات لندن باقی مانده است، قیمت مس نزدیک به ۴۰ درصد افزایش یافته که بزرگترین رشد سالانه از سال ۲۰۰۹ تاکنون به شمار می‌رود. قیمت‌ها در سال جاری از مرز ۱۱,۸۰۰ دلار در هر تن عبور کردند و در مقطعی حدود ۳ درصد بالاتر از هر رکورد پیشین قرار گرفتند؛ این جهش زمانی رخ داد که معامله‌گران پیش از اعمال تعرفه‌های احتمالی دولت ترامپ (که ممکن است تا ۱۵ درصد باشد)، با شتاب فلز را به داخل ایالات متحده منتقل کردند.

Albert Mackenzie، تحلیلگر موسسهBenchmark Minerals، اعلام کرد که این شرکت برآورد می‌کند تا ماه اکتبر سال جاری، بین ۷۳۰,۰۰۰ تا ۸۳۰,۰۰۰ تن مواد در ایالات متحده به لحاظ اقتصادی محبوس شده است. این امر موجب افزایش موجودی انبارهای CME شده، در حالی که عرضه در سایر نقاط جهان را محدود کرده و پرمیومها را به شدت افزایش داده است.

Mackenzie اظهار داشت: ما از اصطلاح "به لحاظ اقتصادی محبوس" برای اشاره به آن بخش از مس استفاده می‌کنیم، زیرا شرایط فعلی آربیتراژ و پرمیوم به گونه‌ای است که هیچ انگیزه‌ای برای خروج آن مواد از ایالات متحده وجود ندارد. این تناژ محبوس‌شده تقریباً به طور قطع اکنون بیشتر شده است، زیرا ورود مواد به ایالات متحده همچنان ادامه دارد.

Mackenzie خاطرنشان کرد که اگرچه قیمت مس سالی آشفته را پشت سر گذاشته، اما به نظر می‌رسد این صعود از بنیادهای بازار فاصله گرفته است. وی افزود که این جهش قیمت، به همان اندازه که ناشی از کمبود واقعی عرضه بوده، تحت تأثیر پوشش ریسک تعرفه‌ای و روایت سرمایه‌گذاری «خودروهای الکتریکی، هوش مصنوعی، گذار انرژی نیز بوده است.

این کارشناس پیشنهاد می‌کند که شرکت‌های معدنی در ترویج ایده «کسری قریب‌الوقوع» چنان مؤثر عمل کرده‌اند که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران پیشاپیش کمبودهای آینده را در قیمت‌ها لحاظ کرده‌اند، که این امر به افزایش قیمت‌های امروز کمک کرده است، حتی اگر محدودیت فیزیکی بازار ناهماهنگ بوده و یا هنوز شدید نباشد.

Mackenzie گفت: شرکت‌های معدنی در حال پیشبرد یک روایت متقاعدکننده از کمبود بلندمدت هستند، و بازار آن را باور کرده است. اما باور و بنیادهای بازار لزوماً یکی نیستند.

بر اساس ارزیابی تحلیل‌گر، چشم‌انداز بلندمدت بازار همچنان مثبت و صعودی ارزیابی می‌شود. با این حال، شرایط کوتاه‌مدت پیچیدگی‌های قابل‌توجهی دارد. بخش قابل‌توجهی از فلزی که از جریان مصرف منحرف شده، در حال حاضر در انبارها نگهداری می‌شود و به‌جای ورود به چرخه مصرف، در قالب وثیقه یا ابزار اهرمی در معاملات مبتنی بر منحنی آتی بورس CME مورد استفاده قرار می‌گیرد. به گفته مکنزی، این وضعیت موجب شده تصویر فعلی بازار کمتر شفاف و تحلیل آن دشوارتر باشد.

مشکلات زیربنایی عرضه نیز فشار را مضاعف کرده‌اند. اختلالات طولانی‌مدت در Grasberg در اندونزی، Kamoa-Kakula  در جمهوری دموکراتیک کنگو (DRC) و El Teniente در شیلی در طول سال ادامه یافت و انتظار نمی‌رود تولید برخی معادن تا سال ۲۰۲۷ یا پس از آن به سطوح سال ۲۰۲۴ بازگردد.

حتی عملیاتی که دچار توقف رسمی نبودند، با کاهش عیار کانسنگ، زمین‌شناسی پیچیده یا راه‌اندازی‌های کُند دست‌وپنج نرم کردند که این امر کارخانه‌های ذوب را به دلیل دسترسی محدود به کنسانتره تحت فشار قرار داد.

به گفتهMackenzie، اختلالات در پروژه QB2 شرکت Teck در شیلی و تولید بدتر از حد انتظار در معادنی از جملهCollahuasi، Los Bronces و تعدادی دیگر، به روایت اختلال در عرضه دامن زدند.

قوی روی کاغذ، ضعیف‌تر در بازار

رشد تقاضا روی کاغذ همچنان قوی باقی ماند که با انتظارات برای خودروهای الکتریکی، ارتقای شبکه‌های برق، دیتاسنترها و برقی‌سازی گسترده‌تر پشتیبانی می‌شد. اما مصرف کوتاه‌مدت از این روایت عقب ماند، به‌ویژه در چین، جایی که بخش ساخت‌وساز و قسمت‌هایی از تولید همچنان ضعیف باقی ماندند. پرمیوم‌های بالا برخی خریداران را به سمت جایگزین‌های ارزان‌تر سوق داد، اگرچه تحلیلگران گفتند بازار محدود  است نه گسسته.

نقش مس به‌عنوان یک دماسنج کلان اقتصادی تضمین کرد که سیاست‌ها و احساسات اقتصادی نوسانات شدیدی را رقم بزنند. قیمت‌ها زمانی که امیدها برای توافق تجاری چین و آمریکا بهبود یافت، افزایش یافتند و معامله‌گران به سرعت به تغییرات در انتظارات محرک‌های اقتصادی واکنش نشان دادند. تحلیلگران هشدار می‌دهند که هرگونه تعرفه جدید دوران ترامپ بر مس یا لوازم خانگی حاوی مس بالا، می‌تواند جریان‌ها و تقاضا را شوکه کند و لایه دیگری از نوسان را در اسپرد LME–CME ایجاد نماید.

جایگزینی و قراضه به‌عنوان سوپاپ اطمینان عمل کردند. مهندسان زمانی که قیمت مس بسیار بالاتر از آلومینیوم معامله می‌شد، در کاربردهای سیم‌کشی دوباره به سراغ آلومینیوم رفتند و قیمت‌های بالا قراضه بیشتری را به چرخه بازگرداند. اگرچه این فرآیند بدون اصطکاک نیست، اما این فشارها می‌توانند در صورت فرسایش تقاضا، سقف رالی‌های قیمت را محدود کنند.

در بلندمدت، تحلیلگران ریسک‌های ساختاری عمیق‌تری را می‌بینند. گزارش چشم‌انداز فلزات گذار ۲۰۲۵ از BloombergNEF در ماه دسامبر هشدار می‌دهد که تقاضای مس برای گذار انرژی می‌تواند تا سال ۲۰۴۵ سه برابر شود و این فلز ممکن است از اوایل سال ۲۰۲۶ وارد کسری ساختاری شود. اختلالات در شیلی، اندونزی و پرو، همراه با صدور مجوزهای کُند و خط لوله ضعیف معادن جدید، این شکاف را تشدید می‌کند. بدون سرمایه‌گذاری کلان در پروژه‌های جدید و بازیافت، کسری می‌تواند تا سال ۲۰۵۰ به ۱۹ میلیون تن برسد.

Kwasi Ampofo، رئیس بخش فلزات و معدن درBloombergNEF، اوایل این ماه به گفت که عدم تعادل پیش‌بینی‌شده بازار مس بازتابی از برخورد تقاضای فزاینده با تحویل کُند پروژه‌هاست.

او گفت: «مس، پلاتین و پالادیوم در زمانی که تقاضا در حال رشد است، با افزایش ظرفیت بسیار کُندی مواجه شده‌اند» و آنها را کامودیتی هایی نامید که تحت بیشترین فشار کوتاه‌مدت قرار دارند.

سایر مواد معدنی حیاتی با محدودیت‌های خاص خود روبرو هستند. رشد آلومینیوم با سقف تولید چین محدود شده است، انتظار می‌رود تقاضای گرافیت تا سال ۲۰۳۲ به سمت یک کسری فنی حرکت کند و قیمت کبالت پس از آنکه DRC ممنوعیت صادرات خود را با سهمیه‌ای که محموله‌ها را برای سال‌های ۲۷-۲۰۲۶ به میزان ۵۰ درصد کاهش می‌دهد جایگزین کرد، بهبود یافته است.

عرضه لیتیوم همچنان در حال گسترش است، اما قیمت‌ها بسیار پایین‌تر از اوج سال ۲۰۲۲ باقی مانده‌اند. در میان تولیدکنندگان، از جمله Anglo American، BHP، Glencore، Rio Tinto، Vale وZijin، هزینه‌های سرمایه‌ای در حال افزایش است زیرا شرکت‌ها به دنبال تأمین عرضه آینده هستند.

آنچه در سال ۲۰۲۶ باید رصد کرد

در مجموع، سال ۲۰۲۵ بازاری از مس را آشکار کرد که نسبت به چرخه‌های قبلی محدودتر بود، اما هنوز در کمبود ساختاری که اغلب تبلیغ می‌شود، قرار نداشت. نزدیک به یک میلیون تن مس می‌تواند در انبارهای ایالات متحده پارک شده باشد بدون آنکه کمبود فیزیکی آشکاری در سایر نقاط وجود داشته باشد، حتی در قیمت‌های رکوردشکن. در عین حال، محدودیت‌های بلندمدت بر عرضه جدید و شدت فزاینده مصرف مس در اقتصاد جهانی واقعی هستند.

برای سال ۲۰۲۶، ناظران انتظار وضعیت مشابهی را دارند: بازاری که میان یک داستان بلندمدت واقعاً صعودی و یک واقعیت کوتاه‌مدت مبهم‌تر کشیده می‌شود، در حالی که تعرفه‌ها، سیاست تجاری و داده‌های کلان نوسانات شدیدی را ایجاد می‌کنند. در مورد مس، کسری ممکن است هنوز در پیش باشد، اما نوسانات هم‌اکنون حضور دارند.

آنها توافق دارند که متغیرهای کلیدی عبارتند از جریان‌های تجاری به ایالات متحده، بازیابی در معادن بزرگ و چشم‌انداز اقتصاد جهانی.

تحلیلگران می‌گویند اگر معامله‌گران به انتقال صدها هزار تن مس به انبارهای قابل تحویل CME پیش از تعرفه‌های احتمالی ادامه دهند، محدودیت در سایر نقاط جهان ادامه خواهد یافت و پرمیوم‌ها بالا باقی خواهند ماند.

یک غافلگیری تعرفه‌ای می‌تواند قیمت‌ها را به هر سویی پرتاب کند، در حالی که اختلالات تازه یا محرک‌های تهاجمی چین می‌توانند به سرعت توازن‌ها را تغییر دهند. تحلیلگران انتظار دارند قیمت‌های بالا تداوم یابند، اما اگر جایگزینی و قراضه شتاب گیرند، اصلاحات عمیق‌تری محتمل خواهد بود.

Mackenzie گفت: تا زمانی که ترامپ در کاخ سفید باقی بماند، بازارها باید برای نوسانات ناگهانی بیشتری که ناشی از تغییرات سیاستی یا اظهارات فی‌البداهه است، آماده باشند، اثراتی که بسیار فراتر از خودِ مس گسترش می‌یابد.

این بخش به تحلیل سه تصویر کلیدی ارائه شده در گزارش می‌پردازد که نقش محوری در درک وضعیت "تنگنای عرضه" و "انحراف بازار" ایفا می‌کنند.

تصویر ۱: وضعیت اختلالات عرضه در معادن بزرگ (منبعBenchmark Minerals)

این نمودار بر روی تأثیرات واقعی و فیزیکی اختلالات در معادن کلیدی مانند Grasberg (اندونزی)، Kamoa-Kakula (کنگو) و El Teniente (شیلی) تمرکز دارد.

داده‌ها نشان می‌دهند که خط تولید جهانی با "وقفه‌های برنامه‌ریزی‌نشده مواجه شده است. نمودار احتمالاً نشان می‌دهد که چگونه خروجی این معادن در سال ۲۰۲۵ به طور قابل‌توجهی از ظرفیت اسمی فاصله گرفته است. بازگشت تولید به سطوح ۲۰۲۴ تا سال ۲۰۲۷ به تعویق افتاده که این امر یک شکاف عرضه میان‌مدت ایجاد می‌کند که با راه‌اندازی پروژه‌های جدید قابل جبران نیست.

تصویر ۲: فشار بر کارخانه‌های ذوب و کاهش عیار کانسنگ (منبعBenchmark Minerals)

این تصویر وضعیت عملیاتی معادن بدون توقف رسمی را نشان می‌دهد که با کاهش عیار و راه‌اندازی‌های کُند دست‌وپنج نرم می‌کنند.

این نمودار همبستگی مستقیم بین کاهش کیفیت سنگ معدن استخراجی و فشار بر کارخانه‌های ذوب را به تصویر می‌کشد. کاهش عیار به معنای نیاز به استخراج حجم بیشتری از خاک برای تولید همان مقدار مس است که هزینه‌های عملیاتی را بالا می‌برد و عرضه کنسانتره به بازار را محدود می‌کند. این عامل بنیادین، دلیل اصلی سفتی بازار فیزیکی است، حتی اگر تقاضای مصرف‌کننده نهایی نوسان داشته باشد.

تصویر ۳: چشم‌انداز کسری عرضه و تقاضا تا ۲۰۵۰ (منبعBloombergNEF)

این نمودار شکاف عظیم بین تقاضای فزاینده ناشی از گذار انرژی و عرضه محدود معدنی را در افق بلندمدت نشان می‌دهد.

نمودار با ترسیم مسیر تقاضا که تا سال ۲۰۴۵ سه برابر می‌شود، در مقابل خط صاف یا نزولی عرضه معدنی، یک کسری ساختاری را از سال ۲۰۲۶ پیش‌بینی می‌کند. نقطه هشداردهنده در این تصویر، احتمال رسیدن کسری به ۱۹ میلیون تن تا سال ۲۰۵۰ در صورت عدم سرمایه‌گذاری جدید است. این تصویر بنیادین‌ترین دلیل برای روند صعودی بلندمدت مس محسوب می‌شود و نشان می‌دهد که نوسانات فعلی تنها نویزهایی در یک ابرچرخه صعودی هستند.

تحلیل و جمع بندی

تحلیل کمّی

بازار مس در سال ۲۰۲۵ با ثبت رشد حدود ۴۰ درصدی و عبور از قیمت ۱۱,۸۰۰ دلار در تن، یکی از پربازده‌ترین دارایی‌های کامودیتی بوده است. با این حال، این رشد قیمت دارای عدم تقارن منطقه‌ای است:

ناترازی موجودی: بیش از ۷۳۰,۰۰۰ تن مس در انبارهای CME (ایالات متحده) دپو شده است. این حجم عظیم، که معادل حدود ۳ درصد مصرف سالانه جهانی است، عملاً از چرخه مصرف خارج شده است. دلیل این امر، اسپرد مثبت قیمت در آمریکا نسبت به LME است که هزینه انبارداری و بهره را پوشش می‌دهد.

کسری عرضه فیزیکی: طبق برآورد موسساتی مانند BloombergNEF و داده‌های ضمنیUSGS، بازار در سال ۲۰۲۶ با کسری ساختاری مواجه خواهد شد. تخمین زده می‌شود که اختلالات معدنی در سال ۲۰۲۵ شامل Grasberg و Kamoa-Kakula مجموعاً بیش از ۶۰۰,۰۰۰ تن از عرضه مورد انتظار را حذف کرده‌اند.

روند تقاضای نوظهور: تقاضای ناشی از دیتاسنترهای هوش مصنوعی (AI) و زیرساخت‌های انرژی تجدیدپذیر، ضریب مصرف مس را افزایش داده است. پیش‌بینی می‌شود تقاضای بخش انرژی تا سال ۲۰۴۵ سه برابر شود. در کوتاه‌مدت، این تقاضا نتوانسته است ضعف بخش مسکن چین را کاملاً جبران کند، اما به عنوان یک کف قیمتی عمل کرده است.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

عوامل غیربنیادی در حال حاضر سکان‌دار قیمت‌گذاری مس هستند:

سیاست‌های تعرفه‌ای ایالات متحده: احتمال اعمال تعرفه ۱۵ درصدی بر واردات مس توسط دولت ترامپ، محرک اصلی احتکار پیشگیرانه در سال ۲۰۲۵ بوده است. این سیاست باعث شده است که آمریکا به یک "جزیره قیمتی" تبدیل شود که در آن مس گران‌تر از سایر نقاط جهان معامله می‌شود.

ملی‌گرایی منابع

کنگو: تغییر سیاست ممنوعیت صادرات به سیستم سهمیه‌بندی برای کبالت و مس، نشان‌دهنده تلاش دولت‌ها برای کنترل بیشتر بر درآمدهای ارزی و زنجیره ارزش است.

شیلی و اندونزی: دشواری در تمدید مجوزها و فشارهای محیط‌زیستی در این کشورها به ویژه برای Codelco  وFreeport، ریسک سرمایه‌گذاری را افزایش داده و مانع از توسعه سریع پروژه‌های جدید  شده است.

ریسک‌های کلان: واگرایی سیاست‌های پولی فدرال رزرو (که ممکن است برای مقابله با تورم ناشی از تعرفه‌ها نرخ بهره را بالا نگه دارد) و نیاز چین به محرک‌های اقتصادی بیشتر، چشم‌انداز تقاضا را مه‌آلود کرده است.

تحلیل سناریو برای ۲۰۲۶

 

سناریو

احتمال وقوع

شرح وضعیت

پیامد بر قیمت و عرضه

سناریو ۱: جنگ تجاری تمام‌عیار (بدبینانه)

۳۰٪

اعمال سریع تعرفه ۱۵٪ توسط آمریکا و اقدامات تلافی‌جویانه چین.

گسست کامل بازار LME و CME. قیمت در آمریکا منفجر می‌شود اما در بازارهای جهانی به دلیل مازاد عرضه (ناشی از عدم صادرات به آمریکا) و رکود اقتصادی، اصلاح شدید می‌کند.

سناریو ۲: مصالحه و تاخیر (خوش‌بینانه)

۲۵٪

تعویق تعرفه‌ها یا معافیت‌های گسترده برای متحدان تجاری.

آزادسازی موجودی‌های محبوس شده در CME. اصلاح قیمت جهانی به سمت ۱۰,۰۰۰ دلار، اما با ثبات بیشتر و بازگشت تمرکز به بنیادهای عرضه و تقاضا.

سناریو ۳: تداوم ابهام (ادامه وضع موجود)

۴۵٪

لفاظی‌های سیاسی بدون اقدام عملی فوری؛ ادامه آربیتراژ و سفته‌بازی.

نوسانات شدید (Volatility) ادامه می‌یابد. قیمت‌ها در دامنه ۱۱,۰۰۰ تا ۱۲,۵۰۰ دلار نوسان می‌کنند. بازار فیزیکی همچنان تحت فشار اختلالات معدنی باقی می‌ماند.

 

تحلیل از دیدگاه ذی‌نفعان

شرکت‌های معدنی

فرصت: قیمت‌های بالا حاشیه سود را حفظ می‌کند.

ریسک: اختلالات عملیاتی و هزینه‌های فزاینده استخراج (به دلیل کاهش عیار و تورم تجهیزات) چالش اصلی است. شرکت‌هایی مثل Teck و Codelco با فشار سهامداران برای حل مشکلات فنی مواجه‌اند.

سرمایه‌گذاران مالی

فرصت: نوسانات ناشی از توییت‌ها و سیاست‌های ترامپ فرصت‌های آربیتراژ بی‌نظیری ایجاد می‌کند.

ریسک: اگر حباب "روایت کمبود" بترکد و تقاضای فیزیکی چین بهبود نیابد، موقعیت‌های خرید در معرض خطر لیکوئید شدن هستند.

مصرف‌کنندگان صنعتی

چالش: خودروسازان و سازندگان دیتاسنترها با افزایش هزینه مواد اولیه روبرو هستند. ریسک اصلی برای آنها، کمبود فیزیکی کاتد در خارج از آمریکا به دلیل انحراف محموله‌ها به سمت بنادر ایالات متحده است.

جمع‌بندی نهایی

مس در تقاطع یک تغییر پارادایم قرار دارد؛ جایی که ژئوپلیتیک و ناسیونالیسم منابع، جریان آزاد کامودیتی را مختل کرده‌اند. سال ۲۰۲۶ سالی خواهد بود که در آن صبر سرمایه‌گذاران بلندمدت آزموده می‌شود، زیرا نوسانات کوتاه‌مدت ناشی از تصمیمات سیاسی کاخ سفید، بر روندهای بنیادین غلبه خواهد کرد. با این حال، جهت کلی بازار به دلیل محدودیت‌های غیرقابل انکار در سمت عرضه و رشد تقاضای تکنولوژیک، صعودی ارزیابی می‌شود

۰۴/۱۰/۰۳