چالشهای بلندمدت تعطیلی معادن برای نقره
انتظار میرود تولید جهانی نقره در سال 2025 با افزایش 2.0 درصدی به 944 میلیون اونس برسد. این رشد ناشی از توسعهها در ایالات متحده، پرو و هند است که مجموعاً 19.5 درصد از تولید جهانی را تشکیل میدهند. با این حال، در دوره پیشبینی (2030-2025)، پیشبینی میشود که تولید جهانی با نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) منفی 0.9 درصد کاهش یابد و تا سال 2030 به 901 میلیون اونس برسد که عمدتاً به دلیل تعطیلی معادن در مناطق کلیدی است.
یکی از بزرگترین عوامل این کاهش، مکزیک، بزرگترین تولیدکننده نقره در جهان خواهد بود. انتظار میرود تولید در سال 2025 با کاهش جزئی 0.2 درصدی به 231.8 میلیون اونس برسد. این کاهش به دلیل تولید کمتر از معدن San Julián است که به پایان عمر خود در سال 2027 نزدیک میشود و همچنین تعطیلی تدریجی و برنامهریزیشده معادن دیگری مانند Mercedes ،Bolanitos ،San Rafael ،Dolores و San Dimas در سال 2025 است. این کاهش تا حدی با پروژههای جدیدی مانند Terronera و Media Luna که مجموعاً 5 میلیون اونس اضافه میکنند، جبران خواهد شد. دورنمای بلندمدت مکزیک همچنان چالشبرانگیز است و نرخ رشد مرکب سالانه منفی 2.9 درصد تا سال 2030 پیشبینی میشود که تولید را به 200.6 میلیون اونس خواهد رساند. این امر ناشی از تغییرات نظارتی، تعطیلی معادن و سیاستهای محدودکننده دولت در زمینه سرمایهگذاری خارجی است.
به طور مشابه، تولید نقره چین قرار است در سال 2025 با بهبودی 1.3 درصدی به 119.1 میلیون اونس برسد که ناشی از ازسرگیری عملیات در معدن Jiama و توسعه در معادن دیگر است. با این حال، رشد بلندمدت محدود خواهد بود و نرخ رشد مرکب سالانه 0.8 درصدی انتظار میرود که تولید را تا سال 2030 به 124.1 میلیون اونس برساند. این رشد به دلیل کمبود ظرفیتهای جدید و تعطیلی برنامهریزیشده معادن مانند Shandong Pingyi و Fujian Yuanxin محدود خواهد شد.
پرو، یکی دیگر از تولیدکنندگان بزرگ نقره، انتظار میرود در سال 2025 با بهبودی 2.4 درصدی به تولید 110.8 میلیون اونس دست یابد که ناشی از پروژههای جدیدی مانند توسعه Toromocho و Reliquias است. با این حال، تولید در طول دوره پیشبینی با نرخ رشد مرکب سالانه منفی 0.8 درصد کاهش یافته و تا سال 2030 به 106.5 میلیون اونس خواهد رسید. این کاهش عمدتاً به دلیل تعطیلی چندین معدن بزرگ از جمله Cerro De Pasco و Andaychagua است. ناآرامیهای اجتماعی و کاهش عیار سنگ معدن در معادن کلیدی نیز از چالشهای مداوم بودهاند.
در شیلی، انتظار میرود تولید نقره در سال 2025 با رشد 2.8 درصدی به 57 میلیون اونس برسد که عمدتاً به دلیل راهاندازی پروژه Salares Norte است. طی دهه آینده، شیلی رشد پایداری را تجربه خواهد کرد و انتظار میرود نرخ رشد مرکب سالانه 1.0 درصدی، تولید را تا سال 2030 به 60.5 میلیون اونس برساند. با این حال، تعطیلی معدن Minera Florida در سال 2030 بخشی از این دستاوردها را خنثی خواهد کرد.
تولید نقره بولیوی نیز قرار است در سال 2025 با افزایش جزئی 0.8 درصدی به 48.3 میلیون اونس برسد، اما این رشد تحت تأثیر تعطیلی معدن Porco قرار خواهد گرفت. در نگاه به آینده، انتظار میرود تولید بولیوی با نرخ رشد مرکب سالانه منفی 2.4 درصد کاهش یافته و تا سال 2030 به 42.8 میلیون اونس برسد. این کاهش به دلیل تعطیلی چندین معدن از جمله San Bartolome و Caballo Blanco است، هرچند پروژه Silver Sand در سال 2030 ممکن است تا حدی این کاهش را جبران کند.
در چشمانداز آینده، انتظار میرود تولید جهانی نقره در دوره پیشبینی با نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) منفی 0.9 درصد کاهش یافته و تا سال 2030 به 901.0 میلیون اونس برسد. این کاهش عمدتاً به دلیل تعطیلی معادن در مکزیک، هند، روسیه، بولیوی، قزاقستان و پرو است.
تحلیل و جمع بندی
جدول پیشبینی تولید
جدول زیر بر اساس دادههای ارائهشده در متن، جهت ارائه یک نمای کلی و مقایسهای از روند تولید نقره در کشورهای کلیدی و در سطح جهان تدوین شده است.
جدول ۱: پیشبینی تولید نقره در کشورهای منتخب (۲۰۲۵ و ۲۰۳۰)
دادههای فوق به وضوح نشاندهنده یک واگرایی در چشمانداز تولید نقره در میانمدت است:
روند نزولی در تولیدکنندگان سنتی: مکزیک، پرو و بولیوی، که از بزرگترین تولیدکنندگان تاریخی نقره هستند، با نرخ رشد منفی مواجه خواهند شد. این روند نزولی عمدتاً به دلیل پایان عمر اقتصادی معادن بزرگ و چالشهای ژئوپلیتیک و نظارتی است. کاهش تولید مکزیک با نرخ منفی ۲.۹ درصد بسیار قابل توجه است و فشار قابل ملاحظهای بر عرضه جهانی وارد خواهد کرد.
رشد محدود در چین و شیلی: در مقابل، چین و شیلی شاهد رشد مثبت اما ملایمی خواهند بود. رشد چین به دلیل محدودیت در توسعه ظرفیتهای جدید کند است، در حالی که رشد شیلی به پروژههای جدیدی مانند Salares Norte وابسته است.
چشمانداز کلی عرضه: در سطح جهانی، تصویر کلی حاکی از یک انقباض تدریجی در عرضه است. نرخ رشد مرکب سالانه منفی ۰.۹ درصد نشان میدهد که با وجود رشد کوتاهمدت در سال ۲۰۲۵، بازار در بلندمدت با چالش کاهش تولید از معادن روبرو خواهد بود. این روند، در صورت تداوم تقاضای قوی، میتواند به کسری ساختاری در بازار منجر شود.
تحلیل کمّی
روندهای عرضه
کاهش تولید جهانی: پیشبینی اصلی گزارش، کاهش تولید جهانی از 944 میلیون اونس در سال 2025 به 901 میلیون اونس تا سال 2030 است که نشاندهنده یک کاهش خالص 43 میلیون اونسی طی پنج سال است. این روند با نرخ رشد مرکب سالانه (CAGR) منفی 0.9 درصد، یک سیگنال منفی قوی برای رشد عرضه از معادن است.
تأثیر تعطیلی معادن: عامل اصلی این کاهش، تعطیلی برنامهریزیشده معادن کلیدی است. به عنوان مثال، در مکزیک، معادنSan Julián ،Mercedes و چندین معدن دیگر به پایان عمر خود نزدیک میشوند. در پرو، تعطیلی معادن Cerro De Pasco و Andaychagua تأثیر مشابهی خواهد داشت. این معادن اغلب دارای عیار بالا و هزینه تولید پایین بودهاند و جایگزینی آنها با پروژههای جدید زمانبر و پرهزینه است.
مشارکت پروژههای جدید: پروژههای جدیدی مانند Terronera و Media Luna در مکزیک (مجموعاً 5 میلیون اونس) و Salares Norte در شیلی، تنها بخشی از کاهش تولید را جبران خواهند کرد. پروژه Salares Norte که توسط Gold Fields اداره میشود، انتظار میرود در سال 2025 به تولید 580 هزار اونس معادل طلا دست یابد که بخش قابل توجهی از آن نقره است. با این حال، این پروژهها برای تغییر کامل روند نزولی عرضه جهانی کافی نیستند.
روندهای تقاضا
تقاضای صنعتی: تقاضای صنعتی، که بیش از نیمی از مصرف جهانی نقره را تشکیل میدهد، یک محرک کلیدی برای بازار است. بخشهای فناوری سبز نقشی حیاتی ایفا میکنند. پیشبینی میشود که بخش فتوولتائیک (پنلهای خورشیدی) تا سال 2030 حدود 820 میلیون اونس نقره مصرف کند. همچنین، با رشد بازار خودروهای الکتریکی(EVs)، که در هر خودرو به میزان قابل توجهی نقره مصرف میشود، تقاضا از این بخش نیز تقویت خواهد شد.
کسری بازار: بازار جهانی نقره برای چندین سال متوالی با کسری عرضه مواجه بوده است. کاهش پیشبینیشده در تولید معادن این کسری را تشدید خواهد کرد و فشار صعودی بر قیمتها وارد میکند، مگر اینکه بازیافت نقره بتواند این شکاف را پر کند.
تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک
ملیگرایی منابع
مکزیک: این کشور نمونه بارز ملیگرایی منابع در حال ظهور است. گزارش به "سیاستهای محدودکننده دولت در زمینه سرمایهگذاری خارجی" اشاره میکند. دولتهای اخیر مکزیک، از جمله دولت فعلی، موضع سختگیرانهتری در قبال صنعت معدن اتخاذ کردهاند. این سیاستها شامل توقف صدور مجوزهای جدید معدنی، افزایش مالیات و حقوق دولتی و بازنگری در قوانین زیستمحیطی است. این رویکرد، ریسک سرمایهگذاری را برای شرکتهای بینالمللی مانند Fresnillo plc و Pan American Silver افزایش داده و توسعه پروژههای جدید را با ابهام مواجه میکند. این سیاستها نه تنها بر تولیدکنندگان، بلکه بر سرمایهگذاران بورسی که در سهام این شرکتها سرمایهگذاری کردهاند و همچنین صنایع مصرفکننده که به عرضه پایدار نقره از مکزیک وابستهاند، تأثیر منفی میگذارد.
پرو و شیلی: پرو نیز با چالشهای ژئوپلیتیکی مواجه است. "ناآرامیهای اجتماعی" که در گزارش به آن اشاره شده، یک ریسک مزمن برای صنعت معدن این کشور است. این ناآرامیها، که اغلب توسط جوامع محلی و در اعتراض به مسائل زیستمحیطی و توزیع منافع صورت میگیرد، میتواند به توقف تولید و اختلال در زنجیره تأمین منجر شود. در مقابل، شیلی تاکنون توانسته است محیط باثباتتری برای سرمایهگذاری فراهم کند، اما بحثها در مورد اصلاحات مالیاتی و قوانین جدید در این کشور نیز ادامه دارد.
ریسکهای عملیاتی و محیطی
کاهش عیار سنگ معدن: گزارش به "کاهش عیار سنگ معدن در معادن کلیدی" پرو اشاره میکند. این یک روند جهانی است که هزینههای تولید را افزایش میدهد، زیرا برای استخراج مقدار مشابهی از فلز، به حجم بیشتری از سنگ و انرژی نیاز است.
مقررات زیستمحیطی: در سراسر جهان، قوانین زیستمحیطی سختگیرانهتر میشوند. این امر، اگرچه برای توسعه پایدار ضروری است، اما فرآیند دریافت مجوز و هزینههای عملیاتی را برای شرکتهای معدنی افزایش میدهد و میتواند راهاندازی پروژههای جدید را به تأخیر بیندازد.
تحلیل سناریو
سناریوی اول (خوشبینانه): ثبات سیاسی و موفقیت پروژهها
در این سناریو، دولت مکزیک سیاستهای خود را تعدیل کرده و فضای دوستانهتری برای سرمایهگذاری ایجاد میکند. ناآرامیهای اجتماعی در پرو کاهش مییابد و پروژههای جدید در شیلی و سایر مناطق سریعتر از انتظار به بهرهبرداری میرسند. در این حالت، کاهش عرضه جهانی کندتر از پیشبینی خواهد بود و ممکن است تولید جهانی در نزدیکی 930-920 میلیون اونس تا سال 2030 تثبیت شود. این امر به تعدیل قیمتها منجر شده و از افزایش شدید آن جلوگیری میکند.
سناریوی دوم (بدبینانه): تشدید بحرانهای ژئوپلیتیک و عملیاتی
در این سناریو، ملیگرایی منابع در مکزیک تشدید شده و به مصادره غیرمستقیم داراییها یا افزایش شدید مالیات منجر میشود. ناآرامیها در پرو گسترش یافته و تولید در معادن بزرگ را برای دورههای طولانی متوقف میکند. پروژههای جدید با تأخیرهای فنی و افزایش هزینهها مواجه میشوند. در این حالت، تولید جهانی ممکن است تا سال 2030 به زیر 880 میلیون اونس سقوط کند. این کاهش شدید عرضه، در کنار تقاضای قوی، به یک بحران در بازار نقره منجر شده و قیمتها را به سطوح بیسابقهای خواهد رساند.
سناریوی سوم (ادامه وضع موجود): کاهش تدریجی عرضه
این سناریو همان چیزی است که گزارش پیشبینی میکند: کاهش تدریجی تولید با نرخ حدود 0.9- درصد در سال. در این وضعیت، بازار به طور مداوم با کسری عرضه مواجه خواهد بود. ریسکها برای سرمایهگذاران شامل نوسانات ناشی از اخبار ژئوپلیتیک مقطعی و احتمال کاهش تقاضا در صورت رکود اقتصادی جهانی است. فرصتها در سرمایهگذاری بلندمدت بر روی نقره به عنوان یک دارایی استراتژیک نهفته است، زیرا شکاف ساختاری بین عرضه و تقاضا به احتمال زیاد قیمتها را در یک روند صعودی پایدار نگه خواهد داشت.
تحلیل از دیدگاه ذینفعان
تولیدکنندگان معدنی: شرکتهایی مانندFresnillo ،Newmont و Glencore با محیطی پر از چالش روبرو هستند. ریسکهای سیاسی در مکزیک و پرو مستقیماً بر سودآوری و پایداری عملیات آنها تأثیر میگذارد. استراتژی کلیدی برای این شرکتها، تنوعبخشی جغرافیایی به داراییها و تمرکز بر پروژههایی در مناطق باثبات سیاسی (مانند شیلی و استرالیا) و همچنین سرمایهگذاری در فناوری برای کاهش هزینهها و بهبود نرخ بازیافت است.
مصرفکنندگان صنعتی: صنایعی مانند خودروسازی (بهویژه خودروهای الکتریکی) و تولیدکنندگان پنلهای خورشیدی با ریسک افزایش قیمت و کمبود عرضه در بلندمدت مواجه هستند. این شرکتها باید استراتژیهای زیر را در نظر بگیرند:
عقد قراردادهای خرید بلندمدت برای تثبیت قیمت و تضمین عرضه.
سرمایهگذاری در فناوریهای بازیافت برای کاهش وابستگی به عرضه از معادن.
تحقیق و توسعه برای یافتن مواد جایگزین یا کاهش میزان نقره مورد نیاز در محصولات.
سرمایهگذاران: چشمانداز بلندمدت برای سرمایهگذاران نقره مثبت به نظر میرسد. کاهش عرضه ساختاری در کنار تقاضای فزاینده صنعتی، یک بنیاد قوی برای افزایش قیمت ایجاد میکند. سرمایهگذاران میتوانند از طریق صندوقهای قابل معامله در بورس(ETFs)، خرید فیزیکی شمش یا سرمایهگذاری در سهام شرکتهای معدنی با مدیریت قوی و پروژههای امیدوارکننده، در این بازار موقعیتگیری کنند. ریسک اصلی برای آنها، نوسانات کوتاهمدت ناشی از تحولات ژئوپلیتیک و سیاستهای پولی جهانی است.
نکات کلیدی
چشمانداز بازار نقره تا سال 2030 با یک دوگانگی کلیدی تعریف میشود: افزایش کوتاهمدت تولید در سال 2025 که به سرعت جای خود را به یک روند نزولی ساختاری میدهد. عامل اصلی این انقباض، تعطیلی معادن قدیمی در قطبهای تولیدی مانند مکزیک و پرو است که پروژههای جدید قادر به جبران کامل آن نخواهند بود. همزمان، ملیگرایی منابع، بهویژه در مکزیک، ریسکهای سرمایهگذاری را افزایش داده و فضای عملیاتی را برای شرکتهای معدنی بینالمللی دشوارتر کرده است. از سوی دیگر، تقاضای صنعتی برای نقره، به ویژه در بخشهای استراتژیک مانند پنلهای خورشیدی و خودروهای الکتریکی، رو به افزایش است. این واگرایی میان عرضه رو به کاهش و تقاضای رو به رشد، زمینه را برای یک بازار نزولی پایدار در میانمدت و بلندمدت فراهم میسازد. سرمایهگذاران باید به ریسکهای ژئوپلیتیک در آمریکای لاتین توجه ویژه داشته باشند و سبد خود را به سمت شرکتهایی با پروژههای پایدار در مناطق باثبات سیاسی سوق دهند.
جمعبندی
گزارش حاضر تصویری روشن از یک نقطه عطف در بازار جهانی نقره ارائه میدهد. افزایش موقت تولید در سال 2025 نباید تحلیلگران را از چالش اصلی که همانا کاهش ساختاری عرضه در بلندمدت است، غافل کند. تعطیلی معادن بزرگ در تولیدکنندگان سنتی مانند مکزیک و پرو، همراه با ریسکهای ژئوپلیتیکی فزاینده، دو لبه یک قیچی را تشکیل میدهند که عرضه جهانی را تحت فشار قرار داده است.
در مقابل، تقاضا، بهویژه از سوی بخشهای نوظهور و استراتژیک مانند انرژیهای تجدیدپذیر و خودروهای الکتریکی، قوی و پایدار باقی میماند. این واگرایی بنیادین میان عرضه و تقاضا، مهمترین سیگنال برای فعالان بازار است و چشمانداز صعودی قیمت نقره را در افق میانمدت تا بلندمدت تقویت میکند.
توصیههای عملی
برای سرمایهگذاران
اتخاذ موقعیتهای خرید با دید بلندمدت در نقره، با در نظر گرفتن نوسانات کوتاهمدت.
بررسی دقیق سبد دارایی شرکتهای معدنی و اولویتدهی به شرکتهایی که در مناطق با ریسک ژئوپلیتیک پایینتر فعالیت میکنند.
پایش مستمر تحولات سیاسی و نظارتی در مکزیک و پرو، زیرا این دو کشور نقشی کلیدی در تعیین مسیر آینده عرضه خواهند داشت.
برای مصرفکنندگان صنعتی
ایجاد تنوع در منابع تأمین و کاهش وابستگی به یک کشور خاص.
استفاده از ابزارهای پوشش ریسک مانند قراردادهای آتی برای مدیریت نوسانات قیمت.
تخصیص منابع به تحقیق و توسعه برای بهینهسازی مصرف نقره و افزایش کارایی فرآیندهای بازیافت.
در نهایت، بازار نقره در آستانه یک دوره تحولآفرین قرار دارد که در آن عوامل سمت عرضه، بهویژه چالشهای تولیدی و ژئوپلیتیکی، نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به قیمتها و پویایی بازار ایفا خواهند کرد.