در عمق یک مایلی زیر زمین، بزرگترین معدن مس دستنخورده آمریکا بهآرامی به واقعیت نزدیک میشود
پروژه معدن مسResolution Copper، که بزرگترین ذخیره مس دستنخورده در ایالات متحده است، علیرغم سرمایهگذاریهای عظیم و پتانسیل تأمین یک چهارم نیاز مس آمریکا، با چالشهای حقوقی و زیستمحیطی قابل توجهی روبرو است که آغاز تولید را تا دهه 2030 به تأخیر انداخته است. این پروژه در ایالت آریزونا، حدود 60 مایلی شرق فینیکس، واقع شده است.
دسترسی به محل بزرگترین ذخیره مس توسعهنیافته ایالات متحده، نیازمند یک سقوط 15 دقیقهای با قفس فولادی به اعماق سوزان صحرای آریزونا است. در آنجا، بیش از یک مایل (1.6 کیلومتر) زیر سطح زمین، دما میتواند به 175 درجه فارنهایت (79 درجه سانتیگراد) برسد، به همین دلیل واحدهای خنککننده عظیم به طور مداوم کار میکنند و مه تولید میکنند که متراکم شده و از سقف چکه میکند، و لولههای پوشاننده دیوارههای تونل را گچکاری میکند.
این معدن Resolution Copper نام دارد، و به اندازهای فلز حیاتی مس را در خود جای داده است که میتواند یک چهارم نیاز ایالات متحده را برای سالها تأمین کند. با این حال، با گذشت دو دهه و سرمایهگذاری بیش از 2 میلیارد دلار، حتی یک اونس مس هم استخراج نشده است. در حالی که مهندسان به طور کامل توده کانسنگ را نقشهبرداری کردهاند و کارگران یکی از عمیقترین چاهها را در ایالات متحده ایجاد کرده اند، این ذخیره که متعلق به Rio Tinto Group و BHP Group است، به دلیل موانع مجوزدهی و همچنین مخالفتهای قبایل بومی و گروههای زیستمحیطی متوقف شده است.
این معدن از جمله پروژههایی است که میتواند از حمایتهای کاخ سفید برای احیای صنعت مس آمریکا بهرهمند شود. در حالی که تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در 30 جولای مبنی بر معافیت واردات مس تصفیهشده از تعرفهها، حداقل در حال حاضر، ضربه ای به تولیدکنندگان داخلی از جمله Rio Tinto وارد کرد، اقدامات دولت او برای تسریع مجوزدهی برای این پروژه در یک ساعت شرق فینیکس، پس از سالها انسداد نظارتی، یک امتیاز بزرگ محسوب میشود. این شرکت معدنی به وضوح اعلام کرده است که حذف کاغذبازی اداری برای Resolution مهمتر از هر تعرفهای است.
حتی با حمایت رئیسجمهور، ساخت یک ابرمعدن در آمریکا همچنان دشوار است. بر اساس گزارش S&P Global، در ایالات متحده به طور متوسط 29 سال طول میکشد تا یک معدن از مرحله کشف به تولید تجاری برسد، که طولانیترین زمانبندی در بین تمام کشورها به جز زامبیا است. علاوه بر مجوزهای باقیمانده، Resolution با چالشهای حقوقی نیز روبرو است.
Gracelin Baskaran، مدیر برنامه امنیت مواد معدنی حیاتی در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی گفت: "ما به نقطهای رسیدهایم که شرکتهای معدنی به دلیل زمانهای طولانی مجوزدهی و دعاوی حقوقی، تمایل زیادی به استخراج در ایالات متحده ندارند". وی افزود: "مشاهده پروژهای مانند Resolution که به مرحله تولید میرسد، سیگنال مهمی برای بخش معدن خواهد بود".
برای شرکتها، پتانسیل سود بسیار زیاد است. Resolution دارای تخمینی 28 میلیون تُن متریک مس در ذخایر و منابع خود است، که معادل حدود 270 میلیارد دلار به قیمتهای امروز است. این پروژه حضور Rio و BHP را در بازار جهانی مس گسترش خواهد داد، و یک دارایی عظیم دیگر به سبد ترکیبی آنها که قاره آمریکا، آسیا و استرالیا را در بر میگیرد، اضافه خواهد کرد.
اکثر ذخایر مس با دسترسی آسان، از جمله ذخیرهای که بالای Resolution قرار داشت، در طول قرن بیستم تخلیه شدند. اکنون، معدنچیان باید بسیار عمیقتر حفاری کنند، به زمینی که آنقدر داغ است که صد سال پیش زنده ماندن کارگران در آن غیرممکن بود. AJ Quiroz، یک معدنچی نسل سوم که از سال 2008 در Resolution کار میکند، شرایط "وحشتناک" کار در سالهای اولیه را، پیش از گسترش سیستم خنککننده، به یاد میآورد. در آن زمان، کارگران تنها میتوانستند حدود یک ساعت در هر نوبت زیر زمین بمانند، که باعث طولانی شدن کار حفاری برای نمونههای هسته و انفجار مواد منفجره میشد.
این با شغلی که پدربزرگش در دهه 1960 در معدن تاریخیMagma، که به Resolution متصل است، انجام میداد، بسیار متفاوت است. در آن دوران، اقتصاد این ایالت بر پایه Five Cs بنا شده بود: گاو(cattle)، پنبه(cotton)، مرکبات(citrus)، آب و هوا (climate) و مس(copper). معدنکاری خطرناک اما ساده بود: کارگران سنگ معدن را با کلنگ در گودالهای پاکسازی شده با دینامیت استخراج میکردند. آنها شیفتهای طولانی را با تجهیزات ایمنی محدود و حوادث مکرر تحمل میکردند.
Magma به مدت 86 سال مس تولید کرد تا اینکه در سال 1996 فعالیت خود را متوقف کرد، که تا حدی به دلیل افزایش هزینهها و کاهش قیمت مس بود. معادن سراسر آریزونا نیز به همین ترتیب رها شدند، زیرا تولید از چین، شیلی و کشورهای آفریقایی بازار جهانی را به دست گرفت.
امروزه، Quiroz و همکارانش بر آمادهسازی یک روش استخراج به نام Block-Caving (استخراج با ریزش سقف) تمرکز کردهاند. این روش شامل حفر شبکهای از تونلها در زیر توده کانسنگ و انفجار مواد منفجره برای خرد کردن سنگ معدن است. سپس سنگ معدن فرو ریخته و به سمت پایین برای جمعآوری سقوط میکند. این روش نیازمند سرمایهگذاری اولیه عظیم و سالها آمادهسازی قبل از حمل حتی یک تن مس به سطح زمین است.
پیش از آغاز این تولید، شرکتها باید مسائل حقوقی و مجوزدهی مختلفی را حل کنند.
این پروژه هنوز در انتظار مجوزهای هوایی و آبهای زیرزمینی ایالتی و تأیید طرح بازسازی معدن خود است. و در حالی که دولت ترامپ تخمین میزند که این پروژه تا فوریه 2026 تمام مجوزهای فدرال خود را دریافت خواهد کرد، بیش از یک دهه پس از آغاز فرآیند، حداقل یکی از این مجوزها در دادگاه به چالش کشیده شده است.
محل پروژهResolution، که شامل حدود 2400 هکتار از زمینهای عمومی است که توسط کنگره به شرکتها واگذار شده، به یک منطقه مقدس به نام Oak Flat تجاوز میکند. این منطقه برای قرنها توسط قبیله بومیان San Carlos Apache برای مراسم مذهبی استفاده میشده است. این قبیله، که محل زندگی آنها حدود 70 مایل دورتر است، از این مکان برای مراسم بلوغ، حلقههای دعا، روزه و آیینهای شفابخشی استفاده میکند. در اطراف آن نیز گورستانها، سنگنگارهها و آثار باستانی فرهنگی پراکنده شدهاند.
در حالی که Rio Tinto و BHP میگویند در تلاشند تا تأثیر بر Oak Flat را به حداقل برسانند، حتی از بخشهایی از کانسنگ حاوی مس در داخل ذخیره "برای به حداقل رساندن تأثیرات نشست زمین" صرف نظر میکنند، سازمان جنگلبانی ایالات متحده تخمین زده است که 41 سال استخراج باعث ایجاد یک گودال سطحی به قطر 1.8 مایل (2.9 کیلومتر) و عمق تا 1115 فوت (340 متر) خواهد شد. این قبیله سال گذشته از دیوان عالی درخواست کرد تا انتقال زمین به شرکتها را متوقف کند. آنها در پروندهای استدلال کردند که این گودال "آیینهای مقدس آپاچی را برای همیشه به پایان خواهد رساند".
دیوان عالی در ماه می تصمیم گرفت که به درخواست قبیله آپاچی رسیدگی نکند، که یک پیروزی قابل توجه برای Rio و BHP محسوب میشود. با این حال، تلاشهای دیگر این قبیله و یک گروه زیستمحیطی برای جلوگیری از انتقال زمین در حال بررسی در دادگاهها است. ائتلاف اصلاح معدن آریزونا علاوه بر پیامدهای این پروژه بر آیینها و مراسم مذهبی آپاچی، استدلال میکند که این معدن در طول یک خشکسالی شدید، مقادیر زیادی آب مصرف خواهد کرد و ارزش تفریحی منطقه را از بین خواهد برد.
Roger Featherstone، مدیر بازنشسته این ائتلاف، گفت: "خلاصه کلام، این پروژه از هر نظر که به آن نگاه کنید، ارزش ریسک کردن ندارد".
اگر چالش این گروه ناموفق باشد، شرکتها میتوانند زمین را در اواسط آگوست در اختیار بگیرند.
گامهای بعدی عبارتند از: حفر تونلهای بیشتر برای رسیدن به توده کانسنگ؛ تهویه و زهکشی آن مناطق؛ و نصب سیستمهای خنککننده، برقی و ارتباطی بیشتر تا انفجار و استخراج آغاز شود.Rio Tinto و BHP پیشبینی کردهاند که تولید زودتر از دهه 2030 آغاز نخواهد شد. در آن زمان، آنها با چالش دیگری روبرو خواهند شد: هزینه بالای فرآوری در ایالات متحده.
ایالات متحده امکانات فرآوری کمی دارد، بنابراین بخش زیادی از فلز تولید شده در داخل کشور برای تصفیه به کشورهایی از جمله چین صادر میشود. وضع تعرفه بر واردات مس تصفیهشده میتوانست صنعت داخلی را تقویت کند و ذوبکننده Rio Tinto در یوتا را سودآورتر سازد. تصمیم ترامپ مبنی بر معافیت این فلز از عوارض بدین معناست که تصفیه مس در ایالات متحده همچنان گرانتر از ارسال آن به خارج از کشور خواهد بود. این به نوبه خود، هزینههای Resolution را افزایش داده و بر رقابتپذیری آن با عملیاتهای رقیب در سراسر جهان تأثیر منفی خواهد گذاشت. این در حالی است که CRU Group تخمین میزند که صنعت باید در دهه آینده 130 میلیارد دلار هزینه کند تا کمبود سالانه پیشبینی شده 7.5 میلیون تُن (تن متریک) را برطرف سازد.
با این حال، بزرگترین گروه تولیدی ایالات متحده از Resolution حمایت میکند. در نامهای مورخ 31 جولای به رگولاتورهای ایالات متحده، انجمن ملی تولیدکنندگان اعلام کرد که این پروژه به تقویت پایگاه صنعتی ایالات متحده کمک کرده و نیاز به صادرات مواد خام برای فرآوری در خارج از کشور را کاهش خواهد داد.
تحلیل و جمع بندی
با توجه به دادههای موجود در گزارش و منابع دیگر، جدول زیر برای تحلیل تولید شده است.
مقایسه پتانسیل تولید مس و چالشهای پروژههای انتخابی مس در ایالات متحده
این جدول نشان میدهد که پروژه Resolution Copper با دارا بودن 28 میلیون تُن مس، بزرگترین پتانسیل تأمین مس در ایالات متحده را دارد. با این حال، زمان طولانی 29 ساله برای دستیابی به تولید تجاری در ایالات متحده (از کشف تا تولید)، و همچنین چالشهای مداوم حقوقی و مجوزدهی، مانع از ورود سریع این حجم عظیم مس به بازار شده است. این تأخیرها، در کنار کمبود عرضه جهانی مس پیشبینی شده، میتواند به نوسانات قیمتی در بازار کمک کند.
پروژههای دیگر مانند Florence پیشرفتهای قابل توجهی در عملیات داشته و انتظار میرود تا پایان سال 2025 تولید خود را آغاز کنند. با این حال، مقیاس این پروژهها به مراتب کوچکتر از Resolution Copper است و تأثیر آنها بر عرضه کلی مس در ایالات متحده محدودتر خواهد بود.
پروژه Resolution Copper در آریزونا، یکی از بزرگترین ذخایر توسعهنیافته مس در آمریکاست. مطالعات اقتصادی نشان میدهند که این پروژه میتواند طی عمر عملیاتی خود، بیش از ۶۱ میلیارد دلار ارزش اقتصادی برای ایالت آریزونا ایجاد کند.
در زمان بهرهبرداری کامل، معدن بهطور مستقیم حدود ۱,۵۰۰ شغل پایدار ایجاد خواهد کرد، با مجموع حقوق سالانه حدود ۱۳۴ میلیون دلار.
همچنین، حدود ۲,۲۰۰ شغل غیرمستقیم در زنجیره تأمین، خدمات، و صنایع وابسته ایجاد میشود، با مجموع حقوق سالانه حدود ۱۳۶ میلیون دلار.
در مجموع، پروژه میتواند از نظر اشتغال، ۳,۷۰۰ شغل و ۲۷۰ میلیون دلار حقوق سالانه تولید کند.
برآوردها نشان میدهند که پروژه میتواند سالانه بین ۸۸ تا ۱۱۳ میلیون دلار مالیات ایالتی و محلی تولید کند.
دولت فدرال نیز میتواند سالانه حدود ۲۰۰ میلیون دلار درآمد مالیاتی از این پروژه کسب کند.
Resolution Copper سالانه حدود ۵۴۶ میلیون دلار خرید کالا و خدمات از کسبوکارهای محلی انجام خواهد داد، که محرک مهمی برای اقتصاد منطقهای است.
شرکتهای Rio Tinto و BHP تاکنون بیش از ۲ میلیارد دلار در زیرساختهای آب، برق، حملونقل و توسعه محلی سرمایهگذاری کردهاند.
چالشهای ملیگرایی منابع و مسائل زیستمحیطی، مانند آنچه در مورد Oak Flat و مصرف آب مطرح است، تأثیر مستقیمی بر زمانبندی و هزینههای پروژههای معدنی در ایالات متحده دارند. در نهایت، این مسائل میتوانند به افزایش هزینههای تولید مس داخلی منجر شده و رقابتپذیری آن را در برابر واردات (به ویژه در غیاب تعرفههای حمایتی) کاهش دهند.
تحلیل کمّی
روندهای قیمتی مس
قیمت مس در سال 2025 نوسانات قابل توجهی را تجربه کرده است. در ماه جولای 2025، پس از اعلام تعرفه 50 درصدی بر واردات مس توسط رئیسجمهور ترامپ، قیمت مس در ایالات متحده به رکورد 12500 دلار به ازای هر تُن متریک (تقریباً 5.68 دلار به ازای هر پوند) رسید. این افزایش 13 درصدی در یک روز و 42 درصدی از ابتدای سال نشاندهنده واکنش شدید بازار به سیاستهای تجاری است. با این حال، در بورس فلزات لندن (LME) که معیار جهانی است، قیمتها تنها 0.3 درصد افزایش یافت.
تحلیلگران J.P. Morgan پیشبینی میکنند که قیمت متوسط مس در سهماهه دوم 2025 حدود 8300 دلار به ازای هر تُن متریک باشد. همچنین، Goldman Sachs پیشبینی خود را برای متوسط قیمت مس در نیمه دوم 2025 به 9890 دلار به ازای هر تُن افزایش داده و اوج قیمت را در آگوست 2025 حدود 10050 دلار به ازای هر تُن پیشبینی کرده است. در مقایسه، متوسط قیمت در سال 2024 حدود 8700 دلار به ازای هر تُن بوده است. رویترز نیز متوسط قیمتها را در اواسط 9000 دلار به ازای هر تُن متریک (حدود 4.50 دلار به ازای هر پوند) در سال 2025 پیشبینی کرده است.
عرضه و تقاضا
در سال 2024، ایالات متحده 1.6 میلیون تُن مس مصرف کرده، اما تنها 1.2 میلیون تُن تولید کرده و 585,000 تُن ذوب کرده است. این نشاندهنده عدم خودکفایی در تولید و فرآوری مس است. طبق پیشبینیICSG (International Copper Study Group)، تولید جهانی مس معدنی در سال 2025 حدود 2.3 درصد افزایش خواهد یافت و به بیش از 23.5 میلیون تُن متریک خواهد رسید. با این حال، کمبود کنسانتره مس باعث شده تا هزینههای فرآوری برای ذوبکنندهها به محدوده منفی برسد.
تقاضای مس به دلیل شهرنشینی سریع در جنوب جهانی و توسعه بخشهای گذار انرژی به سرعت در حال افزایش است. پیشبینی میشود که تقاضای مس تا سال 2035 دو برابر شود و از 25 میلیون تُن متریک فعلی به 50 میلیون تُن متریک برسد. با وجود افزایش ظرفیت ذوب، به ویژه در چین، پیشبینیها حاکی از کسری عرضه در سال 2025 است. ICSG مازاد 289 هزار تُنی را برای سال 2025 پیشبینی میکند، اما این مازاد ممکن است با توجه به کمبود کنسانتره و نیاز به اشکال خاصی از مس، تنها روی کاغذ باشد. تخمین زده میشود که پروژه Resolution Copper به تنهایی بتواند 25 درصد از تقاضای داخلی مس ایالات متحده را تأمین کند.
پیشبینیهای کوتاهمدت و میانمدت
در کوتاهمدت، عدم قطعیتهای ناشی از تعرفهها، کاهش رشد اقتصادی جهانی (به ویژه در اروپا و ایالات متحده) و سیاستهای پولی (نرخ بهره) بر قیمتها تأثیرگذار خواهد بود. پیشبینی میشود که قیمتها نوسان داشته باشند و در معرض نوسانات سریع بر اساس اخبار قرار گیرند. در میانمدت، تقاضای پایدار از بخشهای گذار انرژی (مانند خودروهای الکتریکی و انرژیهای تجدیدپذیر) و نیاز به زیرساختهای جدید دادهمحور (برای هوش مصنوعی)، به همراه محدودیتهای عرضه ناشی از کاهش عیار سنگ معدن و تأخیر در پروژههای بزرگ، از قیمتهای مس حمایت خواهد کرد.
تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک
عوامل ژئوپلیتیک و سیاستهای دولتی
در سال 2025، تنشهای ژئوپلیتیکی، به ویژه بین ایالات متحده و چین، و همچنین نگرانیهای امنیت ملی، تأثیر قابل توجهی بر صنعت معدن مس ایالات متحده دارد. دولت ترامپ در 30 جولای 2025 تعرفه 50 درصدی بر واردات محصولات مس نیمهتمام و مشتقات آن را اعمال کرد. هدف از این تعرفه، حمایت از تولید داخلی و کاهش وابستگی به واردات بود. با این حال، تصمیم ترامپ برای معاف کردن مس تصفیهشده از تعرفهها، هزینههای فرآوری داخلی را افزایش داده و رقابتپذیری تولیدکنندگان داخلی را کاهش میدهد. این امر باعث میشود ایالات متحده برای فرآوری کنسانتره مس خود، همچنان به کشورهای دیگر مانند مکزیک، کانادا، ژاپن و چین وابسته باشد.
ملیگرایی منابع
ملیگرایی منابع، شامل اقداماتی مانند وضع تعرفهها، محدودیتهای صادراتی، و ملیسازی، به طور فزایندهای بر بازارهای کامودیتی، سرمایهگذاری و صنایع مصرفکننده تأثیر میگذارد. این روند به افزایش نوسانات بازار، کاهش سرمایهگذاری خارجی و بروز چالشهای نظارتی منجر میشود. در ایالات متحده، تصمیم دولت ترامپ برای اعمال تعرفه 50 درصدی بر واردات مس، یک نمونه از ملیگرایی منابع است که هدف آن تقویت زنجیره تأمین داخلی مس برای امنیت ملی و تابآوری صنعتی است.
کشورهایی مانند شیلی و استرالیا نیز سیاستهای ملیگرایی منابع را دنبال میکنند. شیلی، بزرگترین تولیدکننده مس جهان، ممکن است با سیاستهایی مواجه شود که سهم دولت از سود معدنکاری را افزایش دهد. این سیاستها در حالی که میتوانند منافع سیاسی و اقتصادی داخلی را تقویت کنند، خطراتی را برای زنجیرههای تأمین جهانی و صنایع وابسته به مواد خام ایجاد میکنند.
چالشهای حقوقی و زیستمحیطی
پروژه Resolution Copper با چالشهای حقوقی قابل توجهی مواجه است. قبیله San Carlos Apache به شدت با این پروژه مخالفت میکند، زیرا منطقه Oak Flat را که برای آنها مقدس است، تهدید میکند. دیوان عالی ایالات متحده در ماه می 2025 درخواست قبیله آپاچی را برای توقف انتقال زمین رد کرد، اما چالشهای حقوقی از سوی این قبیله و گروههای زیستمحیطی همچنان ادامه دارد. نگرانیهای زیستمحیطی شامل مصرف آب زیاد در دوران خشکسالی و تخریب ارزشهای تفریحی منطقه است.
چالشهای فرآوری داخلی
ایالات متحده تنها دو ذوبکننده مس دارد، و توسعه ذوبکنندههای جدید در حال حاضر از نظر اقتصادی توجیه ندارد. هزینههای فرآوری مس در ایالات متحده بالاتر است، که این امر رقابتپذیری تولید داخلی را کاهش میدهد. این شکاف در ظرفیت فرآوری به این معناست که بخش عمدهای از سنگ معدن مس ایالات متحده برای فرآوری به خارج از کشور صادر میشود.
تأثیر بر سرمایهگذاری
زمانهای طولانی مجوزدهی و چالشهای حقوقی، سرمایهگذاران را نسبت به سرمایهگذاری در معادن جدید در ایالات متحده بیمیل کرده است. با این حال، تلاشهای دولت ترامپ برای تسریع مجوزدهی، مانند انتخاب Resolution Copper به عنوان یک "پروژه شفافیت" توسط Federal Permitting Improvement Steering Council، میتواند جذابیت سرمایهگذاری در بخش معدن داخلی را افزایش دهد.
تحلیل سناریوها
سناریوی خوشبینانه
- پیامدها بر قیمت و عرضه: در این سناریو، انتظار میرود که پروژه Resolution Copper و سایر پروژههای مهم مس در ایالات متحده، با حمایت دولت و حل سریع موانع حقوقی و مجوزدهی، به سرعت به مرحله تولید برسند. این امر میتواند عرضه مس داخلی ایالات متحده را به طور قابل توجهی افزایش دهد، که ممکن است به کاهش نسبی فشار بر قیمتهای مس در بلندمدت منجر شود، به ویژه اگر این عرضه بتواند کسری پیشبینی شده جهانی را جبران کند. قیمتها ممکن است نوساناتی را تجربه کنند اما در یک روند باثباتتر قرار گیرند. افزایش عرضه داخلی باعث کاهش وابستگی ایالات متحده به واردات و افزایش تابآوری زنجیره تأمین میشود.
سناریوی بدبینانه
- تأثیر بر بازار: در این سناریو، چالشهای حقوقی و مخالفتهای بومیان و گروههای زیستمحیطی ادامه مییابد. تغییرات سیاستهای دولتی، مانند بازگشت به مقررات سختگیرانهتر یا عدم حمایت کافی از پروژههای معدنی، نیز ممکن است به تأخیر بیشتر یا حتی توقف پروژههایی مانند Resolution Copper منجر شود. این امر به تشدید کسری عرضه مس در ایالات متحده و بازار جهانی دامن میزند، که میتواند به افزایش چشمگیر قیمتها، نوسانات شدیدتر و عدم اطمینان در بازار منجر شود. علاوه بر این، ممکن است به جایگزینی مس با آلومینیوم در برخی کاربردها منجر شود که پایداری تقاضای مس را تهدید میکند.
سناریوی ادامه وضع موجود
- ریسکها و فرصتها برای سرمایهگذاران: در این سناریو، وضعیت کنونی تأخیرها و چالشها برای پروژههای معدنی مس در ایالات متحده ادامه مییابد. مجوزدهی همچنان زمانبر خواهد بود و اختلافات حقوقی و مخالفتها ادامه پیدا میکند. برای سرمایهگذاران، این سناریو با ریسکهای متعددی همراه است: عدم قطعیت در زمانبندی تولید، افزایش هزینههای پروژه به دلیل تأخیرها، و ریسکهای نظارتی و حقوقی مداوم. فرصتها در این سناریو شامل پتانسیل بلندمدت تقاضای مس (به ویژه از بخشهای انرژی سبز و خودروهای الکتریکی) است که در نهایت میتواند قیمتها را در سطح بالا نگه دارد. سرمایهگذارانی که صبر و تحمل ریسک بالایی دارند، میتوانند با سرمایهگذاری در شرکتهای معدنی با پورتفولیوی متنوع یا شرکتهایی که در مناطق با ثباتتر فعالیت میکنند، از این فرصتها بهرهمند شوند.
تحلیل از دیدگاه ذینفعان مختلف
شرکتهای معدنکاری (Rio TintoوBHP): این شرکتها به دنبال بهرهبرداری از ذخایر عظیم مس Resolution Copper برای گسترش سهم خود در بازار جهانی هستند. آنها بر اهمیت تسریع فرآیندهای مجوزدهی تأکید دارند و هزینههای عملیاتی بالا در ایالات متحده را به عنوان یک چالش میبینند. Rio Tinto و BHP متعهد به تعامل با قبایل بومی هستند، اما همچنان با چالشهای حقوقی قابل توجهی روبرو هستند.
قبایل بومی (به ویژه قبیلهSan Carlos Apache): این قبایل به شدت با پروژه مخالفت میکنند، زیرا آن را تخریبکننده اراضی مقدس خود، به ویژهOak Flat، میدانند. آنها به دلیل نگرانیهای فرهنگی و مذهبی، درگیر دعاوی حقوقی هستند و تأثیرات زیستمحیطی، مانند مصرف آب، را نیز مورد توجه قرار میدهند.
گروههای زیستمحیطی: این گروهها بر نگرانیهای مربوط به مصرف آب در شرایط خشکسالی و تخریب ارزشهای تفریحی و اکوسیستم منطقه تأکید دارند. آنها اغلب با پروژههای معدنی بزرگی که تأثیرات زیستمحیطی قابل توجهی دارند، مخالفت میکنند.
دولت ایالات متحده: دولت، به ویژه تحت دولت ترامپ، به دنبال تقویت تولید داخلی مواد معدنی حیاتی مانند مس برای امنیت ملی و استقلال اقتصادی است. تلاشها برای تسریع فرآیندهای مجوزدهی در راستای این هدف است. با این حال، دولت با چالش تعادل بین توسعه اقتصادی و حفظ محیط زیست و حقوق بومیان روبرو است.
صنایع مصرفکننده (مانند خودروسازان و صنایع انرژی): این ذینفعان به شدت از افزایش تولید مس داخلی حمایت میکنند، زیرا به دنبال کاهش هزینههای تأمین مواد اولیه و افزایش امنیت زنجیره تأمین خود هستند. آنها با افزایش قیمت مس ناشی از تعرفهها و کمبود عرضه مواجه هستند، که میتواند بر هزینههای تولید و رقابتپذیری آنها تأثیر بگذارد.
سرمایهگذاران: سرمایهگذاران به دنبال بازدهی از پتانسیل عظیم پروژه Resolution Copper و سایر معادن مس هستند. آنها با ریسکهای ناشی از تأخیر در مجوزدهی، چالشهای حقوقی، نوسانات قیمت مس، و سیاستهای تجاری (مانند تعرفهها) مواجه هستند.
نکات کلیدی
پروژه Resolution Copper با ذخیره 28 میلیون تُن مس و ارزش تخمینی 270 میلیارد دلار، پتانسیل تأمین 25 درصد از نیاز مس ایالات متحده را دارد. با وجود سرمایهگذاری 2 میلیارد دلاری و حمایت دولت ترامپ برای تسریع مجوزها، این پروژه با تأخیرهای طولانیمدت (به طور متوسط 29 سال از کشف تا تولید در ایالات متحده) و چالشهای حقوقی و محیطزیستی، به ویژه از سوی قبیله San Carlos Apache، روبرو است. این مسائل، در کنار کمبود ظرفیت ذوب و پالایش داخلی در ایالات متحده و تصمیمات اخیر تعرفهای که مس تصفیهشده را از عوارض معاف میکند، بر چشمانداز هزینهها و رقابتپذیری تأثیر میگذارد. بازار جهانی مس با کسری عرضه در سال 2025 و افزایش تقاضا به دلیل گذار انرژی و فناوریهای جدید مواجه است. سرمایهگذاران باید به نوسانات قیمت، ریسکهای ژئوپلیتیکی، و پتانسیل جایگزینی آلومینیوم با مس در صورت افزایش قیمت توجه کنند.
جمعبندی
پروژه Resolution Copper در آریزونا، با دارا بودن 28 میلیون تُن مس و ارزشی معادل 270 میلیارد دلار، بزرگترین منبع توسعهنیافته مس در ایالات متحده است. این پروژه که به طور مشترک متعلق به Rio Tinto و BHP است، پتانسیل تأمین یک چهارم نیاز مس آمریکا برای سالها را دارد. با این حال، علیرغم سرمایهگذاری بیش از 2 میلیارد دلار و پیشرفتهای مهندسی، این پروژه به دلیل چالشهای حقوقی، مخالفتهای قبیلهای (به ویژه از سوی قبیله San Carlos Apache در مورد منطقه مقدس Oak Flat) و موانع مجوزدهی زیستمحیطی، بیش از دو دهه است که با تأخیر مواجه شده و پیشبینی میشود تولید آن زودتر از دهه 2030 آغاز نشود.
تصمیم اخیر دولت ترامپ مبنی بر معافیت واردات مس تصفیهشده از تعرفه 50 درصدی، در حالی که در راستای حمایت از صنایع پاییندستی است,، اما میتواند هزینه فرآوری مس در داخل ایالات متحده را بالا نگه دارد و رقابتپذیری پروژههای داخلی مانند Resolution Copper را کاهش دهد. این امر، در کنار کمبود ظرفیت ذوب و پالایش داخلی، ایالات متحده را وابسته به فرآوری مس در خارج از کشور نگه میدارد.
بازار جهانی مس با چالشهای عرضه مواجه است؛ پیشبینیها حاکی از کسری عرضه در سال 2025 و افزایش شدید تقاضا در آینده، به ویژه به دلیل گذار انرژی و فناوریهای جدید (مانند خودروهای الکتریکی و زیرساختهای هوش مصنوعی) است. این عدم تعادل بین عرضه و تقاضا، در صورت عدم تسریع پروژههای معدنی جدید و بهبود ظرفیت فرآوری، میتواند منجر به نوسانات قیمتی شدید و افزایش هزینهها برای صنایع مصرفکننده شود. سیاستهای ملیگرایی منابع در ایالات متحده و سایر کشورها، ضمن تلاش برای تقویت زنجیرههای تأمین داخلی، میتواند به افزایش بیثباتی در بازار جهانی کامودیتیها منجر شود.
توصیههای عملی
برای سرمایهگذاران
- نظارت دقیق بر روند مجوزدهی و دعاوی حقوقی: موفقیت پروژههای بزرگی مانند Resolution Copper به حل و فصل سریع چالشهای حقوقی و مجوزدهی بستگی دارد. سرمایهگذاران باید این روندها را به دقت رصد کنند.
- بررسی دقیق هزینههای فرآوری: با توجه به تعرفههای فعلی و کمبود ظرفیت فرآوری در ایالات متحده، باید به هزینههای فرآوری داخلی و پتانسیل سودآوری عملیات معدنکاری توجه ویژهای داشت.
- تمرکز بر شرکتهای دارای پورتفولیوی متنوع: سرمایهگذاری در شرکتهای معدنی با عملیاتهای متنوع در مناطق جغرافیایی مختلف میتواند ریسک ناشی از تأخیر در یک پروژه خاص یا بیثباتی سیاسی در یک منطقه را کاهش دهد.
- توجه به بلندمدت و گذار انرژی: تقاضای مس برای انرژیهای تجدیدپذیر و خودروهای الکتریکی در بلندمدت رو به افزایش است. سرمایهگذاران بلندمدت میتوانند از این روند بهرهمند شوند.
- مدیریت ریسک نوسانات قیمتی: با توجه به نوسانات پیشبینی شده در قیمت مس، استفاده از ابزارهای پوشش ریسک و قراردادهای آتی میتواند برای سرمایهگذاران مفید باشد.
برای مصرفکنندگان صنعتی
- تنوعبخشی به منابع تأمین: برای کاهش وابستگی به یک منطقه یا تولیدکننده خاص، مصرفکنندگان باید منابع تأمین مس خود را تنوع بخشند.
- سرمایهگذاری در بازیافت: با توجه به محدودیتهای عرضه اولیه و افزایش قیمتها، سرمایهگذاری در فناوریهای بازیافت مس میتواند به کاهش هزینهها و تضمین تأمین کمک کند.
- تعامل با سیاستگذاران: مصرفکنندگان باید برای حمایت از سیاستهایی که به تقویت ظرفیت فرآوری داخلی و تسهیل مجوزدهی پروژههای معدنی کمک میکند، با دولت در تعامل باشند.
- بررسی جایگزینها: در صورت افزایش شدید قیمت مس، ارزیابی امکانپذیری جایگزینی مس با مواد ارزانتر مانند آلومینیوم در برخی کاربردها میتواند یک استراتژی مهم باشد.
- قراردادهای بلندمدت تأمین: برای کاهش تأثیر نوسانات کوتاهمدت قیمت، عقد قراردادهای بلندمدت تأمین با تولیدکنندگان اصلی مس توصیه میشود.