آمریکا بر شمشهای طلای ۱ کیلوگرمی و ۱۰۰ اونسی تعرفه وضع کرد
ایالات متحده تعرفههایی بر واردات شمشهای طلای یک کیلوگرمی و ۱۰۰ اونسی وضع کرده است؛ اقدامی که میتواند جریانهای جهانی شمش طلا را مختل کرده و ضربهای بزرگ به قطب اصلی طلا، یعنی سوئیس، وارد آورد. نامهای از اداره گمرک و حفاظت مرزی آمریکا به تاریخ ۳۱ جولای، که بعداً توسط منابع FT رؤیت شد، نشان میدهد که این شمشهای طلا اکنون تحت یک کد گمرکی طبقهبندی شدهاند که مشمول عوارض میشود، و این موضوع انتظارات قبلی مبنی بر معاف ماندن آنها را نقض میکند. بازگشت تعرفهها در بحبوحه تشدید تنشهای تجاری بین برن و واشنگتن رخ میدهد، چرا که ایالات متحده اخیراً تعرفه وارداتی ۳۹ درصدی را بر این کشور اروپایی اعمال کرده است.
سوئیس، به عنوان بزرگترین پالایشگر طلا در جهان، در سال منتهی به ماه ژوئن، حدود ۶۱.۵ میلیارد دلار طلا به ایالات متحده صادر کرده است. از این میزان، تقریباً ۲۴ میلیارد دلار ممکن است اکنون تحت نرخ تعرفه جدید مشمول عوارض شود، طبق برآوردهای FT منابع صنعتی برخی از پالایشگاههای سوئیسی از آن زمان تاکنون، در حالی که به دنبال شفافیت حقوقی در مورد طبقهبندی محصولات هستند، ارسال محمولهها به ایالات متحده را به حالت تعلیق درآورده یا کاهش دادهاند.
Christoph Wild، رئیس انجمن تولیدکنندگان و بازرگانان فلزات گرانبها در سوئیس، اظهار داشت که این تعرفه «ضربه دیگری» به تجارت سوئیس با ایالات متحده است و تأمین تقاضا برای «فلز زرد» را دشوار خواهد کرد. شمش یک کیلوگرمی یک واحد کلیدی است که در بورس کالای نیویورک معامله میشود. کامکس بزرگترین بازار آتی طلا در جهان است و بخش عمده صادرات شمش طلای سوئیس به ایالات متحده را شامل میشود. در همین حال، بازارهای لندن معمولاً با شمشهای ۴۰۰ اونسی سروکار دارند.
تصمیم تعرفهای در حالی اتخاذ شده است که قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ تاکنون ۲۷ درصد افزایش یافته است. این افزایش ناشی از نگرانیهای تورمی، افزایش بدهیهای دولتی و تضعیف دلار ایالات متحده است.
تحلیل و جمع بندی
یک جدول تحلیلی جامع بر اساس دادههای کلیدی ارائهشده در گزارش و همچنین اطلاعات تکمیلی از منابع معتبر بازار تهیه شده است. این جدول به روشن شدن ابعاد کمی تعرفههای جدید و تأثیرات آنها بر بازار جهانی طلا کمک میکند.
این جدول به وضوح نشان میدهد که تعرفههای جدید، بار مالی قابل توجهی را بر تجارت طلا وارد میکنند و منجر به افزایش چشمگیر هزینههای واردات طلا به ایالات متحده میشوند. شکاف قیمتی فزاینده بین بازارهای نیویورک و لندن، بازتابدهنده عدم اطمینان بازار و تغییر پویاییهای عرضه و تقاضا پس از اعمال تعرفهها است.
تحلیل کمّی
تصمیم ایالات متحده برای اعمال تعرفه بر واردات شمشهای طلای یک کیلوگرمی و ۱۰۰ اونسی، پیامدهای کمی قابل توجهی برای بازار جهانی طلا و به ویژه تجارت سوئیس با آمریکا به همراه دارد. در سال منتهی به ژوئن ۲۰۲۵، سوئیس ۶۱.۵ میلیارد دلار طلا به ایالات متحده صادر کرده است. بر اساس گزارشها، تقریباً ۲۴ میلیارد دلار از این صادرات اکنون مشمول تعرفه ۳۹ درصدی خواهد شد. این بدان معناست که واردکنندگان آمریکایی باید حدود ۹.۳۶ میلیارد دلار (۳۹ درصد از ۲۴ میلیارد دلار) هزینه اضافی بابت عوارض گمرکی پرداخت کنند، که این امر به طور مستقیم به افزایش هزینهها برای مصرفکنندگان و صنایع آمریکایی منجر میشود. این افزایش هزینهها، نرخ تعرفه مؤثر کلی ایالات متحده را به بالای ۱۷ درصد رسانده که بالاترین میزان از زمان رکود بزرگ است.
در پی اعلام تعرفهها، قیمت آتی طلا در نیویورک به اوج تاریخی ۳۵۳۴.۱۰ دلار در هر اونس رسید. پرمیوم قراردادهای آتی دسامبر در نیویورک نسبت به قیمت نقدی لندن به بیش از ۱۲۵ دلار در هر اونس افزایش یافت، هرچند بعداً به حدود ۱۰۱ دلار تعدیل شد. این واگرایی قابل توجه بین قیمتهای آتی و نقدی غیرعادی است و نشاندهنده ابهام و عدم قطعیت گسترده در بازار است. قیمت طلا در لندن، در مقایسه، تغییر چندانی نداشت و حدود ۳۳۹۶.۰۴ دلار در هر اونس باقی ماند. این تفاوت قیمتی، فرصتهای آربیتراژ قابل توجهی را ایجاد کرده است، که پیش از این در اوایل سال نیز به دلیل نگرانیها از تعرفههای احتمالی مشاهده شده بود. چنین شرایطی، تجار را وادار کرده است که حجم زیادی از شمش طلا را به انبارهای نیویورک سرازیر کنند.
روند صعودی قیمت طلا در سال ۲۰۲۵، با افزایش ۲۷ درصدی تاکنون، نشاندهنده نقش آن به عنوان پناهگاه امن در شرایط افزایش عدم اطمینان اقتصادی و ژئوپلیتیکی است. این رشد قیمتی به نگرانیهای تورمی، افزایش بدهیهای دولتی و تضعیف دلار ایالات متحده نسبت داده میشود. با وجود این، اعمال تعرفهها، نگرانیها در مورد اختلال در عرضه و افزایش هزینههای حملونقل، بیمه و تأمین مالی معاملات طلا را تشدید کرده است. توقف یا کاهش ارسال محمولههای طلا توسط برخی پالایشگاههای سوئیسی به ایالات متحده، میتواند بر نقدینگی و ثبات قیمتها در بازار Comex تأثیر بگذارد، جایی که شمشهای یک کیلوگرمی واحد اصلی معامله هستند.
تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک
اعمال تعرفههای ایالات متحده بر شمشهای طلای سوئیس، ابعاد سیاسی، اقتصادی و حقوقی گستردهای دارد و تنشهای تجاری موجود میان واشنگتن و برن را برجسته میکند. این اقدام بخشی از سیاست گستردهتر دولت ترامپ است که هدف آن مقابله با آنچه "عدم تعادل تجاری" تلقی میشود و افزایش فشار بر شرکای تجاری برای مذاکره بر سر توافقنامههای مطلوبتر است. سوئیس، علیرغم اینکه یکی از مهمترین شرکای تجاری ایالات متحده است و حدود ۱۸ درصد از صادرات آن سال گذشته به آمریکا بوده، با نرخ تعرفه ۳۹ درصدی مواجه شده که بالاترین میزان در میان کشورهای توسعهیافته است. رئیس جمهور سوئیس، Karin Keller-Sutter، حتی نتوانست با ترامپ ملاقات کند و تلاشهای او برای دستیابی به یک توافق چارچوبی مشابه آنچه اتحادیه اروپا یا بریتانیا بدست آوردند، ناموفق ماند.
این تعرفهها نه تنها بر تجارت طلا، بلکه بر طیف وسیعی از کالاهای لوکس و مصرفی سوئیس از جمله ساعت، محصولات مراقبت از پوست و شکلات نیز تأثیر میگذارد. در مورد طلا، دولت ترامپ میلیاردها دلار طلایی را که هر سال از طریق سوئیس عبور میکند، در محاسبه تعرفه خود لحاظ کرده است. این در حالی است که بانک ملی سوئیس و کارشناسان صنعتی استدلال میکنند که طلا نباید در این محاسبات لحاظ شود، زیرا پالایشگاههای سوئیسی تنها سود ناچیزی بابت فرآوری طلا کسب میکنند و ارزش اصلی از خود طلا میآید، نه از نیروی کار یا تولید سوئیس. این اختلاف نظر در مورد طبقهبندی طلا، نشاندهنده پیچیدگیهای تعریف "عدم تعادل تجاری" در اقتصاد جهانی به هم پیوسته است.
این اقدام همچنین بخشی از روند گستردهتر «ملیگرایی منابع» است که در آن کشورها کنترل بیشتری بر منابع طبیعی خود اعمال میکنند. این پدیده میتواند اشکال مختلفی داشته باشد، از اعمال تعرفههای اضافی و مالیات بر نهادهای تحت کنترل خارجی گرفته تا ملیسازی کامل منابع. در مورد طلا، که اغلب به عنوان پناهگاه امن در زمان بیثباتی بازار مورد استفاده قرار میگیرد، ملیگرایی منابع و موانع تجاری میتواند فعالیتهای اقتصادی را به لرزه درآورد و تقاضا برای طلا را به عنوان پوششی در برابر کاهش ارزش پول، تورم یا بیث ثباتی بازار افزایش دهد. کشورهایی مانند مکزیک و شیلی نیز اقدامات مشابهی را در مورد لیتیوم و مس انجام دادهاند و به دنبال سهم بیشتری از منافع اقتصادی منابع طبیعی خود هستند.
پیامدهای ژئوپلیتیکی این تعرفهها شامل افزایش تنشهای تجاری، کاهش همکاری جهانی و تغییر در الگوهای تجارت جهانی است. در حالی که بازار طلا به دلیل تقاضای پناهگاه امن در شرایط عدم اطمینان کنونی، عملکرد خوبی داشته است، این تعرفهها ریسکهای سیستمی جدیدی را به بازار وارد میکنند. افزایش هزینهها برای حملونقل و بیمه طلا نیز به دلیل درگیریهای گستردهتر و تنشهای تجاری، به حاشیه سود پالایشگاهها لطمه میزند، حتی اگر این هزینهها به تنهایی کل صنعت طلا را فلج نکنند.
تحلیل سناریو
برای درک پیامدهای آینده بحران تعرفه طلا میان ایالات متحده و سوئیس، سه سناریوی محتمل را تحلیل میکنیم که هر یک تأثیرات متفاوتی بر قیمت، عرضه، تقاضا و ریسکهای بازار طلا خواهند داشت.
سناریوی اول: خوشبینانه (کاهش یا لغو تعرفهها)
در این سناریو، تنشهای تجاری میان ایالات متحده و سوئیس از طریق مذاکرات دیپلماتیک مؤثر کاهش مییابد و منجر به کاهش قابل توجه یا لغو تعرفه ۳۹ درصدی بر شمشهای طلا میشود. این سناریو فرض میکند که ایالات متحده استدلال سوئیس را میپذیرد که طلا عمدتاً یک کالای فرآوریشده است و نباید در محاسبات کسری تجاری گنجانده شود، یا اینکه سوئیس امتیازات تجاری دیگری را ارائه میدهد که ایالات متحده آن را کافی میداند.
پیامد بر قیمت: قیمت طلا ممکن است در کوتاهمدت با کاهش فشار ناشی از تعرفهها، کمی تعدیل شود، اما روند صعودی کلی آن که ناشی از عدم اطمینان اقتصادی جهانی و تقاضای پناهگاه امن است، ادامه خواهد یافت. کاهش ریسک تجاری میتواند بخشی از حقالعمل آتی را کاهش دهد، اما بازار همچنان تحت تأثیر عوامل کلان اقتصادی باقی خواهد ماند.
پیامد بر عرضه: جریان عادی شمشهای طلا از سوئیس به ایالات متحده از سر گرفته میشود. پالایشگاههای سوئیسی میتوانند بدون محدودیت و با حاشیه سود قابل قبول به فعالیت خود ادامه دهند و نقش سوئیس به عنوان قطب اصلی پالایش طلا تثبیت خواهد شد.
پیامد بر تقاضا: تقاضا برای طلا به عنوان یک دارایی امن به دلیل کاهش تنشهای تجاری ممکن است کمی کاهش یابد، اما تقاضای صنعتی و سرمایهگذاری بلندمدت همچنان قوی خواهد بود. کاهش عدم اطمینان میتواند مصرفکنندگان صنعتی را تشویق کند که خرید خود را از سر بگیرند.
ریسکها و فرصتها
ریسکها: کاهش احتمالی پرمیوم آتی و فرصتهای آربیتراژ برای معاملهگران. کاهش انگیزه برای تنوعبخشی زنجیره تأمین.
فرصتها: بازگشت ثبات به بازار، افزایش حجم معاملات و کاهش هزینههای عملیاتی برای واردکنندگان و مصرفکنندگان صنعتی.
سناریوی دوم: بدبینانه (تشدید تنشها و پایداری تعرفهها)
در این سناریو، تعرفه ۳۹ درصدی پابرجا میماند و ممکن است حتی به دلیل عدم موفقیت در مذاکرات یا تشدید رویکردهای ملیگرایانه، تنشهای تجاری میان دو کشور افزایش یابد. ایالات متحده ممکن است تعرفههای بیشتری را بر سایر کالاهای سوئیسی اعمال کند یا سیاستهای سختگیرانهتری را در قبال کشورهایی که با روسیه تجارت میکنند، در پیش گیرد.
پیامد بر قیمت: قیمت طلا احتمالاً به دلیل افزایش عدم اطمینان و تقاضای پناهگاه امن، افزایش بیشتری خواهد یافت. نوسانات بازار به شدت افزایش مییابد و شکاف قیمتی میان بازارهای مختلف (مثلاً Comex و لندن) عمیقتر میشود. سناریوی بدبینانه میتواند قیمت طلا را تا ۱۰ تا ۱۵ درصد بیشتر از سطح فعلی افزایش دهد.
پیامد بر عرضه: صادرات شمشهای طلا از سوئیس به ایالات متحده به شدت کاهش مییابد یا حتی متوقف میشود. این امر منجر به اختلال جدی در عرضه شمشهای استاندارد یک کیلوگرمی در بازار Comex خواهد شد. واردکنندگان آمریکایی با کمبود عرضه و افزایش هزینههای تأمین مواجه میشوند، که میتواند زنجیرههای تأمین داخلی را تحت فشار قرار دهد.
پیامد بر تقاضا: تقاضا برای طلا به عنوان یک دارایی امن در مواجهه با بیثباتی اقتصادی و ژئوپلیتیکی افزایش مییابد. با این حال، تقاضای صنعتی ممکن است به دلیل افزایش هزینهها و عدم اطمینان کاهش یابد.
ریسکها و فرصتها
ریسکها: افزایش هزینهها برای واردکنندگان و مصرفکنندگان صنعتی. اختلال در زنجیرههای تأمین جهانی طلا و افزایش ریسکهای حقوقی.
فرصتها: افزایش سود برای کسانی که در طلا موقعیتهای خرید دارند. فرصتهای آربیتراژ بزرگتر بین بازارهای مختلف.
سناریوی سوم: ادامه وضع موجود
در این سناریو، تعرفه ۳۹ درصدی پابرجا میماند، اما هیچ تشدید عمدهای در تنشها رخ نمیدهد. مذاکرات ممکن است به کندی پیش برود یا به نتیجه قطعی نرسد، و بازار به تدریج با شرایط جدید انطباق پیدا کند. این سناریو منجر به یک "عادیسازی" جدید میشود، هرچند با هزینههای بالاتر و مسیرهای تجاری تغییریافته.
پیامد بر قیمت: قیمت طلا ممکن است در یک محدوده نوسانی با تمایل به صعود باقی بماند. بازار عوامل تعرفه را جذب کرده و قیمتها ممکن است شامل حقالعمل پایداری برای ریسک تجاری باشند. این سناریو میتواند منجر به افزایش ۰ تا ۵ درصدی قیمت طلا در نیمه دوم سال ۲۰۲۵ شود.
پیامد بر عرضه: پالایشگاههای سوئیسی مسیرهای صادراتی خود را به سمت بازارهایی غیر از ایالات متحده متنوع میکنند. واردکنندگان آمریکایی ممکن است به دنبال تأمین طلا از سایر کشورها یا بهینهسازی فرآیندهای بازیافت داخلی خود باشند. حجم صادرات طلا از سوئیس به ایالات متحده کاهش مییابد اما تجارت به طور کامل متوقف نمیشود.
پیامد بر تقاضا: تقاضای جهانی برای طلا همچنان تحت تأثیر عوامل کلان اقتصادی مانند تورم و عدم اطمینان ژئوپلیتیکی باقی خواهد ماند. تقاضای مصرفکننده ممکن است به دلیل قیمتهای بالاتر کمی کاهش یابد، اما تقاضای بانکهای مرکزی و سرمایهگذاران نهادی همچنان قوی خواهد بود.
ریسکها و فرصتها
ریسکها: کاهش مزیت رقابتی برای تولیدکنندگان سوئیسی. افزایش جزئی هزینههای حملونقل و بیمه.
فرصتها: بازار به شرایط جدید عادت میکند و ثبات نسبی باز میگردد. پالایشگاههای سوئیسی فرصت مییابند تا بازارهای جدیدی را کشف کنند و وابستگی خود را به ایالات متحده کاهش دهند.
تحلیل از دیدگاه ذینفعان کلیدی
تصمیم ایالات متحده برای اعمال تعرفه ۳۹ درصدی بر شمشهای طلای سوئیس، پیامدهای گستردهای برای طیف وسیعی از ذینفعان در بازار جهانی طلا دارد. این تحلیل به بررسی اثرات این تعرفهها بر گروههای اصلی میپردازد: تولیدکنندگان سوئیسی، واردکنندگان آمریکایی، سرمایهگذاران بورسی، مصرفکنندگان صنعتی و بازارهای مالی جهانی.
تولیدکنندگان سوئیسی (پالایشگاهها)
سوئیس به عنوان بزرگترین قطب پالایش طلا در جهان شناخته میشود و مسئول حدود یک سوم پالایش طلای جهانی است. اعمال تعرفه ۳۹ درصدی بر شمشهای طلای یک کیلوگرمی و ۱۰۰ اونسی، که واحد اصلی معامله در Comex نیویورک هستند، ضربه سنگینی به این صنعت وارد میکند. سود پالایش طلا ذاتاً ناچیز است، بنابراین حتی تعرفههای نسبتاً کوچک نیز میتوانند تأثیر بزرگی بر حاشیه سود داشته باشند.
چالشها
افزایش هزینهها: تعرفه به طور مستقیم هزینههای صادرات طلا به ایالات متحده را به شدت افزایش میدهد و توان رقابتی پالایشگاههای سوئیسی را در بازار آمریکا کاهش میدهد.
اختلال در جریان تجارت: برخی پالایشگاههای سوئیسی بلافاصله پس از اعلام تعرفه، ارسال محمولهها به ایالات متحده را به حالت تعلیق درآورده یا کاهش دادهاند، در حالی که به دنبال شفافیت حقوقی در مورد طبقهبندی محصولات هستند. این امر منجر به عدم اطمینان در مورد آینده مسیرهای تجاری و احتمال از دست دادن سهم بازار میشود.
فشار مالی: با توجه به حاشیه سود پایین در صنعت پالایش، تعرفههای بالا فشار مالی قابل توجهی را بر این شرکتها وارد میکند و میتواند منجر به کاهش سرمایهگذاری یا حتی تعطیلی برخی از عملیات شود.
راهکارها
تنوعبخشی بازار: پالایشگاهها ممکن است به دنبال بازارهای جایگزین برای صادرات طلای خود، مانند آسیا یا سایر نقاط اروپا، باشند تا وابستگی خود را به بازار ایالات متحده کاهش دهند.
مذاکرات و لابیگری: انجمنهای صنعتی و دولت سوئیس به شدت در حال لابیگری با دولت ایالات متحده برای کاهش یا لغو تعرفهها هستند و تلاش میکنند تا استدلال کنند که طلا نباید در محاسبات کسری تجاری گنجانده شود.
واردکنندگان آمریکایی
واردکنندگان آمریکایی، اعم از تجار شمش طلا و صنایع مصرفکننده، مستقیماً تحت تأثیر افزایش هزینهها قرار میگیرند.
چالشها
افزایش هزینههای واردات: تعرفه ۳۹ درصدی به معنای افزایش قابل توجه قیمت خرید شمشهای طلای سوئیسی است که به طور مستقیم بر حاشیه سود واردکنندگان تأثیر میگذارد.
عدم اطمینان تأمین: توقف یا کاهش ارسال محمولهها توسط پالایشگاههای سوئیسی میتواند منجر به اختلال در زنجیره تأمین و کمبود موقت شمشهای طلا در بازار ایالات متحده شود.
مدیریت موجودی: واردکنندگان ممکن است با چالشهای مدیریت موجودی و نیاز به یافتن منابع جایگزین مواجه شوند که میتواند گرانتر یا غیرقابل اطمینانتر باشد.
راهکارها
تنوعبخشی منابع: جستجوی تأمینکنندگان جایگزین در کشورهایی که مشمول تعرفه نیستند یا از تعرفههای پایینتری برخوردارند.
افزایش قیمت برای مصرفکننده نهایی: واردکنندگان ممکن است بخشی از افزایش هزینه را به مصرفکنندگان نهایی منتقل کنند که منجر به افزایش قیمت محصولات حاوی طلا در ایالات متحده میشود.
سرمایهگذاران بورسی
سرمایهگذاران در بازارهای آتی و نقدی طلا با افزایش نوسانات و فرصتهای جدید مواجه شدهاند.
چالشها
افزایش نوسانات: اخبار تعرفه باعث افزایش شدید قیمت آتی طلا در نیویورک شده و شکاف بزرگی بین قیمتهای آتی و نقدی ایجاد کرده است. این نوسانات، ریسک سرمایهگذاری را افزایش میدهد.
عدم اطمینان سیاسی: سیاستهای تجاری غیرقابل پیشبینی دولت ایالات متحده، عدم اطمینان را در بازار افزایش میدهد و برنامهریزی بلندمدت را دشوار میسازد.
فرصتها
تقاضای پناهگاه امن: طلا به عنوان یک پناهگاه امن در زمان بیثباتی اقتصادی و ژئوپلیتیکی، جذابیت خود را حفظ کرده است. این تعرفهها میتوانند حتی تقاضا برای طلا را به عنوان پوششی در برابر بیثباتی افزایش دهند.
فرصتهای آربیتراژ: واگرایی قیمتها بین بازارهای مختلف (نیویورک و لندن) فرصتهایی را برای تجار آربیتراژ فراهم میآورد.
رشد قیمت: طلا در سال ۲۰۲۵ تاکنون ۲۷ درصد افزایش قیمت داشته و پیشبینیها حاکی از ادامه رشد آن در صورت تداوم شرایط فعلی است.
مصرفکنندگان صنعتی
طلا در بسیاری از صنایع پیشرفته مانند الکترونیک، خودروسازی (به ویژه خودروهای برقی) و انرژیهای تجدیدپذیر کاربرد دارد. افزایش قیمت شمش طلا به دلیل تعرفهها، به طور مستقیم بر هزینههای تولید این صنایع تأثیر میگذارد.
چالشها
افزایش هزینههای تولید: افزایش قیمت طلا به معنای افزایش هزینههای مواد اولیه برای تولیدکنندگانی است که از طلا در محصولات خود استفاده میکنند. این میتواند به کاهش حاشیه سود یا نیاز به افزایش قیمت نهایی محصول منجر شود.
اختلال در زنجیره تأمین: تأخیرها یا کمبود در تأمین طلا میتواند فرآیندهای تولید را مختل کند و بر زمانبندی تحویل محصولات تأثیر بگذارد.
راهکارها
بهینهسازی مصرف طلا: صنایع ممکن است به دنبال راههایی برای کاهش مصرف طلا یا بهینهسازی فرآیندهای خود برای استفاده کارآمدتر از این فلز باشند.
جستجوی مواد جایگزین: در برخی موارد، صنایع ممکن است به دنبال مواد جایگزین برای طلا باشند، هرچند که این کار در کاربردهای با عملکرد بالا دشوار است.
بازارهای مالی جهانی
بازارهای مالی جهانی به طور گسترده تحت تأثیر سیاستهای تعرفهای ایالات متحده قرار گرفتهاند.
چالشها
افزایش ریسک سیستمیک: سیاستهای تجاری تهاجمی ایالات متحده به طور کلی ریسک سیستمیک را در اقتصاد جهانی افزایش میدهد و میتواند منجر به بیثباتی در بازارهای سهام، ارز و کالا شود.
کاهش اعتماد: عدم اطمینان در مورد سیاستهای تجاری آتی میتواند اعتماد سرمایهگذاران را کاهش داده و بر جریان سرمایه جهانی تأثیر بگذارد.
تضعیف دلار: تضعیف دلار ایالات متحده، که یکی از محرکهای رشد قیمت طلا بوده، میتواند بر نرخهای بهره و تصمیمات بانکهای مرکزی تأثیر بگذارد.
فرصتها
سرمایهگذاری در داراییهای امن: در محیطی با عدم اطمینان بالا، داراییهای امن مانند طلا، اوراق قرضه دولتی و ارزهای خاص، جذابیت بیشتری پیدا میکنند.
تنوعبخشی ذخایر بانک مرکزی: بانکهای مرکزی نیز به دلیل بیثباتی دلار، به خرید طلا ادامه میدهند و ذخایر طلای خود را افزایش میدهند که این امر به تقاضای کلی برای طلا کمک میکند.
نکات کلیدی
تصمیم ایالات متحده برای اعمال تعرفه ۳۹ درصدی بر واردات شمشهای طلای یک کیلوگرمی و ۱۰۰ اونسی از سوئیس، یک تحول مهم با پیامدهای چندوجهی برای بازار جهانی طلا است. این اقدام که از ۳۱ جولای ۲۰۲۵ به اجرا درآمده، انتظارات قبلی مبنی بر معافیت طلا از تعرفهها را نقض میکند و سوئیس، بزرگترین قطب پالایش طلا در جهان، را هدف قرار داده است.
تأثیرات کمی و اقتصادی
بار مالی قابل توجه: حدود ۲۴ میلیارد دلار از صادرات سالانه ۶۱.۵ میلیارد دلاری طلای سوئیس به ایالات متحده (در ۱۲ ماه منتهی به ژوئن ۲۰۲۵) اکنون مشمول تعرفه ۳۹ درصدی خواهد شد. این به معنای افزایش ۹.۳۶ میلیارد دلاری هزینه واردات برای خریداران آمریکایی است.
نوسانات قیمت طلا: قیمت آتی طلا در نیویورک (Comex) به اوج تاریخی ۳۵۳۴.۱۰ دلار در هر اونس رسیده است. حقالعمل آتی نسبت به قیمت نقدی لندن به بیش از ۱۰۰ دلار در هر اونس افزایش یافته، که نشاندهنده ابهام و عدم اطمینان بازار است.
رشد کلی طلا: با وجود تعرفهها، قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ تاکنون ۲۷ درصد افزایش یافته است، که ناشی از نگرانیهای تورمی، افزایش بدهیهای دولتی و تضعیف دلار ایالات متحده است.
ابعاد کیفی و ژئوپلیتیکی
تنشهای تجاری گسترده: این تعرفهها بخشی از تنشهای تجاری رو به رشد میان واشنگتن و برن است، با هدف مقابله با کسری تجاری ایالات متحده. سوئیس با نرخ تعرفهای مواجه شده که در میان کشورهای توسعهیافته بیسابقه است.
ملیگرایی منابع: این اقدام نشاندهنده روند گستردهتر ملیگرایی منابع است، که در آن کشورها کنترل بیشتری بر کالاهای استراتژیک مانند طلا اعمال میکنند. این سیاستها میتوانند جریانهای تجاری جهانی را مختل کرده و تقاضا برای طلا را به عنوان یک دارایی امن افزایش دهند.
اختلال در عرضه: برخی پالایشگاههای سوئیسی ارسال محمولهها به ایالات متحده را به حالت تعلیق درآوردهاند تا شفافیت حقوقی را کسب کنند، که این امر منجر به نگرانیها در مورد اختلال در عرضه میشود.
تأثیر بر ذینفعان اصلی
تولیدکنندگان سوئیسی: با کاهش حاشیه سود و نیاز به تنوعبخشی بازارهای صادراتی مواجهاند.
واردکنندگان آمریکایی: با افزایش هزینهها و عدم اطمینان در زنجیره تأمین روبرو هستند.
سرمایهگذاران بورسی: با افزایش نوسانات و فرصتهای آربیتراژ مواجهاند، اما جذابیت طلا به عنوان پناهگاه امن پایدار است.
مصرفکنندگان صنعتی: هزینههای تولید افزایش مییابد و ممکن است نیاز به بهینهسازی مصرف طلا یا یافتن جایگزینها داشته باشند.
سناریوهای آینده
سناریوی خوشبینانه: مذاکرات دیپلماتیک موفق، کاهش یا لغو تعرفهها و بازگشت ثبات به بازار.
سناریوی بدبینانه: پایداری یا تشدید تعرفهها، اختلال عمده در عرضه، افزایش نوسانات و عدم اطمینان بیشتر.
سناریوی ادامه وضع موجود: تعرفهها پابرجا میمانند، بازار به تدریج انطباق مییابد، اما هزینههای بالاتر و مسیرهای تجاری تغییر یافته باقی میمانند.
جمعبندی
اعمال تعرفه ۳۹ درصدی توسط ایالات متحده بر شمشهای طلای یک کیلوگرمی و ۱۰۰ اونسی سوئیس، نمایانگر فصلی جدید در سیاستهای تجاری جهانی و ملیگرایی منابع است. این تصمیم، نه تنها بازار جهانی طلا را در کوتاهمدت با چالشهای بیسابقهای روبرو کرده، بلکه پیامدهای بلندمدتی را برای ساختار تجارت جهانی و روابط بینالملل به همراه خواهد داشت. در حالی که قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ به دلیل نگرانیهای تورمی، بدهیهای دولتی و تضعیف دلار آمریکا ۲۷ درصد افزایش یافته است، این تعرفهها لایهای از پیچیدگی و عدم اطمینان را به بازار اضافه میکنند.
ریسکها و عدم قطعیتهای اصلی
اختلال در عرضه جهانی: توقف یا کاهش صادرات شمشهای طلا از سوی پالایشگاههای سوئیسی میتواند به کمبود در بازارهای کلیدی مانند Comex نیویورک منجر شود، که خود باعث افزایش نوسانات قیمتی و دشواری در تأمین مواد اولیه برای صنایع مصرفکننده خواهد شد.
افزایش هزینههای واردات: واردکنندگان و مصرفکنندگان صنعتی در ایالات متحده، با بار مالی قابل توجهی مواجه هستند که میتواند به افزایش قیمت محصولات نهایی و کاهش حاشیه سود آنها منجر شود.
تغییر در مسیرهای تجاری: تعرفهها ممکن است باعث تغییر مسیر جریانهای تجاری طلا به سمت کشورهای دیگر شوند، که میتواند به تضعیف جایگاه سوئیس به عنوان قطب اصلی پالایش طلا و ظهور مراکز جدید پالایش و تجارت منجر شود.
تنشهای ژئوپلیتیکی پایدار: این تعرفهها بخشی از یک رویکرد تجاری تهاجمیتر هستند که میتواند به تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی و افزایش ریسک سیستمیک در اقتصاد جهانی منجر شود.
فرصتها
جذابیت طلا به عنوان پناهگاه امن: در محیطی پر از عدم اطمینان، طلا به عنوان یک دارایی امن، همچنان جذابیت خود را حفظ کرده و حتی تعرفهها میتوانند تقاضا برای آن را به عنوان پوششی در برابر بیثباتی افزایش دهند.
فرصتهای آربیتراژ: شکافهای قیمتی بین بازارهای آتی و نقدی، فرصتهای سودآوری را برای معاملهگران آربیتراژ ایجاد کرده است.
تنوعبخشی برای پالایشگاهها: پالایشگاههای سوئیسی میتوانند این فرصت را غنیمت شمرده و بازارهای صادراتی خود را متنوع کنند و از وابستگی صرف به بازار ایالات متحده بکاهند.
توصیههای عملی
برای سرمایهگذاران
تقویت مدیریت ریسک: با توجه به افزایش نوسانات قیمتی و عدم اطمینان، ضروری است که سرمایهگذاران چارچوبهای مدیریت ریسک خود را تقویت کنند و استراتژیهای پوشش ریسک را در نظر بگیرند.
تنوعبخشی سبد دارایی: سرمایهگذاری در طلا به عنوان یک پناهگاه امن منطقی است، اما تنوعبخشی به سایر داراییها و بخشهای دفاعی مانند خدمات عمومی و مراقبتهای بهداشتی نیز توصیه میشود.
نظارت بر تحولات ژئوپلیتیکی: پیگیری دقیق مذاکرات تجاری میان ایالات متحده و سوئیس، و همچنین روندهای کلی ژئوپلیتیکی، برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه حیاتی است.
برای مصرفکنندگان صنعتی
بازبینی زنجیره تأمین: شرکتهایی که به طلا به عنوان ماده اولیه وابسته هستند، باید زنجیرههای تأمین خود را بازبینی کرده و گزینههای جایگزین تأمینکنندگان را در نظر بگیرند.
بهینهسازی مصرف و بازیافت: بهینهسازی فرآیندهای تولید برای کاهش مصرف طلا و افزایش نرخ بازیافت میتواند به کاهش هزینهها کمک کند.
سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه: بررسی امکان استفاده از مواد جایگزین یا توسعه فناوریهایی که نیاز به طلا را کاهش میدهند، میتواند یک استراتژی بلندمدت باشد.
در نهایت، بازار جهانی طلا در حال ورود به دورهای از بازآرایی است. مدیریت هوشمندانه ریسک، انعطافپذیری در استراتژیهای تأمین و تجارت، و پیگیری مستمر تحولات ژئوپلیتیکی، کلید موفقیت در این محیط در حال تغییر خواهد بود. این تغییرات فرصتهایی را برای کسانی که آماده انطباق هستند، ایجاد میکند، اما چالشهای قابل توجهی را نیز برای کسانی که نتوانند با واقعیتهای جدید بازار سازگار شوند، به همراه خواهد داشت.