چین عرضه مواد معدنی حیاتی به بخش دفاعی آمریکا را محدود میکند
روز یکشنبه، وال استریت ژورنال گزارش داد که چین جریان مواد معدنی حیاتی خود را به تولیدکنندگان صنایع دفاعی غربی محدود کرده است که این امر منجر به تأخیرهای قابل توجه در تولید و افزایش شدید قیمتها شده است.
پکن بیش از ۹۰ درصد از عرضه جهانی عناصر نادر خاکی را کنترل میکند که در تعداد بیشماری از فناوریهای نظامی، از جمله آهنرباهای جنگندهها، سنسورهای فروسرخ، موتورهای پهپادها و مهمات هدایتشونده دقیق، استفاده میشوند.
به گفته وال استریت ژورنال، دولت چین اکنون صادرات مواد معدنی اختصاصیافته به چنین کاربردهایی را رد کرده یا به تأخیر میاندازد و اقداماتی را برای اعمال کنترل خود با الزام صادرکنندگان به ارائه اسنادی - مانند عکسهای محصول یا خط تولید - به عنوان اثبات استفاده نهایی غیرنظامی، معرفی کرده است.
وال استریت ژورنال اعلام کرد که این محدودیتهای جدید، که علیرغم امتیازات تجاری دادهشده به آمریکا در هفتههای اخیر اعمال شده، برخی از تولیدکنندگان دفاعی را به بحران کشانده است.
در یک مورد، یک شرکت قطعهسازی پهپاد آمریکایی با تأخیر تولید تا دو ماه مواجه شد، در حالی که به دنبال تأمین آهنرباهای عناصر نادر خاکی از منابع غیرچینی بود. در همین حال، ساماریوم یکی از عناصر نادر خاکی که در آهنرباهای با دمای بالا برای موتورهای جنگندهها استفاده میشود با قیمتی تا ۶۰ برابر قیمت معمول خود عرضه میشود.
فعالان حوزه دفاعی هشدار میدهند که ذخایر استراتژیک مواد غیر از عناصر نادر خاکی مانند ژرمانیوم، گالیم و آنتیموان نیز به شکل خطرناکی در حال کاهش است. یکی از مدیران اجرایی اشاره کرد که شرکتش اکنون به موجودی ایمن خود رسیده است. وال استریت ژورنال خاطرنشان کرد که برخی از تأمینکنندگان اکنون تنها موجودی چند ماهه در اختیار دارند که حتی شرکتهای بزرگتر را نیز در معرض اختلال قرار میدهد.
پاسخ ایالات متحده
محدودیتهای چین، تسلط خفهکننده پکن بر عرضه جهانی مواد معدنی حیاتی را برجسته میکند، که از آن به نفع خود در مذاکرات تجاری با آمریکا استفاده کرده است.
ارزیابی امسال آژانس بینالمللی انرژی نشان داد که چین در پالایش ۱۹ ماده از ۲۰ ماده معدنی حیاتی پیشرو است و سهم بازار متوسطی در حدود ۷۰ درصد دارد.
برای مقابله با سلطه چین، وزارت دفاع ایالات متحده به شرکتها دستور داده است که تا سال ۲۰۲۷ خرید آهنرباهای عناصر نادر خاکی با منشأ چینی را متوقف کنند.
به عنوان بخشی از تلاشهای خود برای متنوعسازی زنجیره تأمین، پنتاگون اخیراً سرمایهگذاری قابل توجهی در شرکتMP Materials، تنها تولیدکننده عناصر نادر خاکی در کشور، انجام داده است با این هدف که تولید داخلی آهنرباها را برای پاسخگویی به تقاضای بلندمدت افزایش دهد.
تحلیلگران میگویند این معامله که حداقل قیمتی تقریباً دو برابر نرخ بازار را برای تولید عناصر نادر خاکی MP تضمین میکند، باید پیامدهای مثبتی برای تولیدکنندگان داشته باشد، اما ممکن است در کوتاهمدت به مشتریان آسیب برساند.
Ryan Castilloux، مدیرعامل شرکت مشاورهAdamas Intelligence، در اوایل این ماه به رویترز گفت: این معیار اکنون یک مرکز ثقل جدید در صنعت است که قیمتها را به سمت بالا خواهد کشید.
David Merriman، مدیر تحقیقات در شرکت مشاورهProject Blue، گفت: هنوز مشخص نیست که مصرفکنندگان صنعتی تجاری چگونه به قیمتهای بالاتر واکنش نشان خواهند داد» و آیا این امر باعث میشود آنها در عناصر نادر خاکی سرمایهگذاری کنند، زیرا منابع تأمین متنوعتری دارند.
دیگران نیز هشدار دادهاند که افزایش تولید عناصر نادر خاکی ممکن است سالها طول بکشد.
تحلیل و جمع بندی
بر اساس دادههای کلیدی متن و منابع معتبر، جدول زیر برای درک بهتر وضعیت تهیه شده است:
جدول ۱: مروری بر مواد معدنی حیاتی ذکر شده در گزارش و تأثیرات بازار
این جدول به وضوح نشاندهنده اهرم قدرتمند چین در زنجیره تأمین مواد معدنی استراتژیک است. تسلط بیش از ۹۰ درصدی بر عناصر نادر خاکی و سهم غالب در پالایش سایر مواد، به پکن اجازه میدهد تا از صادرات به عنوان یک ابزار ژئوپلیتیک دقیق و هدفمند علیه بخش دفاعی آمریکا استفاده کند. افزایش قیمت ساماریوم تا ۶۰ برابر، صرفاً یک نوسان بازار نیست، بلکه نشانهای از یک شوک عرضه کنترلشده و هدفمند است.کاهش ذخایر ژرمانیوم، گالیم و آنتیموان، آسیبپذیری آمریکا را فراتر از عناصر نادر خاکی گسترش میدهد و کل اکوسیستم دفاعی-صنعتی را در معرض ریسک قرار میدهد. این دادهها تأیید میکنند که اقدامات چین یک بحران فوری برای امنیت ملی آمریکا ایجاد کرده است.
تحلیل کمّی
روندهای قیمتی: گزارش به صراحت از جهش قیمت ساماریوم تا ۶۰ برابر نرخ معمول برای یک پیمانکار دفاعی خبر میدهد. این یک شوک قیمتی شدید و هدفمند است. با توجه به قیمتهای بازار آزاد ساماریوم در سهماهه دوم ۲۰۲۵ که حدود ۱۱ تا ۱۳ دلار بر کیلوگرم بوده است، چنین افزایشی نشاندهنده یک بازار غیررسمی و تحت فشار برای کاربردهای خاص است. قیمتگذاری دوگانه، یک قیمت برای مصارف غیرنظامی و قیمتی بسیار بالاتر برای مصارف حساس، به یک واقعیت جدید در این بازار تبدیل شده است. محدودیتهای صادراتی بر ژرمانیوم و گالیم که از دسامبر سال گذشته اعمال شده، قیمت این فلزات را نیز در بازارهای جهانی تحت فشار قرار داده است.
عرضه و تقاضا: تسلط چین بر بیش از ۹۰ درصد عرضه عناصر نادر خاکی و ۷۰ درصد پالایش جهانی مواد معدنی حیاتی، یک عدم تقارن ساختاری در بازار ایجاد کرده است. تقاضا از سوی بخش دفاعی آمریکا ثابت و غیرقابل انعطاف است، در حالی که عرضه به صورت استراتژیک توسط پکن مدیریت میشود. این وضعیت منجر به یک بحران دسترسی بیش از یک بحران قیمت برای کاربران نهایی شده است. گزارشها مبنی بر اینکه ذخایر استراتژیک شرکتها به «موجودی ایمنی» رسیده و برخی تأمینکنندگان تنها برای چند ماه موجودی دارند، نشاندهنده شکنندگی شدید زنجیره تأمین است.
تحلیل سرمایهگذاری پنتاگون: سرمایهگذاری وزارت دفاع آمریکا در MP Materials یک مداخله مستقیم دولتی برای مقابله با ریسک است. تضمین حداقل قیمت نزدیک به دو برابر نرخ بازار برای تولیدات MP Materials و خرید تضمینی محصول، ریسک سرمایهگذاری را برای این شرکت از بین میبرد. این اقدام، همانطور که رایان کاستیلوکس اشاره کرده، یک «مرکز ثقل جدید» در قیمتگذاری ایجاد میکند و کف قیمت را برای کل صنعت بالا میبرد. این سیاست به نفع تولیدکنندگان غیرچینی است اما هزینهها را برای مصرفکنندگان صنعتی (مانند خودروسازان و شرکتهای انرژی تجدیدپذیر) افزایش خواهد داد.
تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک
ملیگرایی منابع به عنوان ابزار قدرت: اقدامات چین نمونه بارز استفاده از «ملیگرایی منابع» به عنوان یک سلاح ژئوپلیتیک است. پکن با الزام به ارائه اسناد مبنی بر «استفاده نهایی غیرنظامی»، به طور دقیق زنجیره تأمین صنایع دفاعی آمریکا را هدف قرار داده است. این سیاست فراتر از یک اقدام تجاری تلافیجویانه است؛ این یک استراتژی حسابشده برای فلج کردن توانایی تولید نظامی رقیب استراتژیک خود در بحبوحه تنشهای فزاینده است. این روند جهانی است و ۷۲ کشور سیاستهای حمایتگرایانه فزایندهای را در حوزه مواد معدنی حیاتی به کار گرفتهاند.
آسیبپذیری استراتژیک غرب: این بحران، شکست سیاستهای صنعتی غرب در دهههای گذشته برای برونسپاری زنجیرههای تأمین حیاتی را آشکار میسازد. وابستگی به یک منبع واحد برای بیش از ۸۰ هزار قطعه مورد استفاده پنتاگون، یک ریسک غیرقابل قبول برای امنیت ملی است. دستور توقف خرید آهنرباهای چینی تا سال ۲۰۲۷ یک هدف بلندپروازانه است، اما با توجه به اینکه «افزایش تولید ممکن است سالها طول بکشد»، این هدف در کوتاهمدت قابل دستیابی نیست و یک خلاء عرضه خطرناک ایجاد میکند.
تأثیر بر روندهای کلان: این بحران، روند منطقهبندی و Friend-Shoring زنجیرههای تأمین را تسریع میکند. سرمایهگذاریها به سمت کشورهایی مانند استرالیا، کانادا و سایر متحدان آمریکا سوق داده خواهد شد. همچنین، این امر سرمایهگذاری در فناوریهای بازیافت و تحقیق برای یافتن مواد جایگزین را به یک اولویت استراتژیک برای دولتها و شرکتهای غربی تبدیل میکند.
تحلیل سناریو
سناریوی اول (خوشبینانه): کاهش تنشها و بازگشت محدود عرضه
در این سناریو، چین در پی مذاکرات دیپلماتیک یا برای جلوگیری از تسریع بیش از حد روند استقلال غرب، برخی محدودیتها را کاهش میدهد و مجوزهای صادراتی برای برخی کاربردهای دوگانه را صادر میکند.
پیامدها: قیمتها در بازار آزاد تا حدی تثبیت میشوند، اما «پریمیوم ریسک ژئوپلیتیک» همچنان بالا باقی میماند. زنجیره تأمین دفاعی غرب نفس راحتی میکشد اما تلاشها برای متنوعسازی با جدیت ادامه مییابد. این سناریو صرفاً بحران را به تعویق میاندازد، نه آنکه حل کند.
سناریوی دوم (بدبینانه): گسترش محدودیتها و جنگ تمامعیار منابع
چین محدودیتها را به سایر مواد معدنی و فلزات (مانند تیتانیوم یا تنگستن) و همچنین به متحدان آمریکا در اروپا و آسیا گسترش میدهد.
تأثیر بر بازار: این اقدام منجر به توقف خطوط تولید در صنایع دفاعی، هوافضا و حتی خودروسازی غرب خواهد شد. قیمتها دچار نوسانات شدید و غیرقابل پیشبینی میشوند و یک «مسابقه تسلیحاتی» برای کنترل منابع معدنی در سراسر جهان شکل میگیرد. این سناریو میتواند به درگیریهای ژئوپلیتیک مستقیمتر منجر شود.
سناریوی سوم (ادامه وضع موجود): بحران فرسایشی
چین به سیاست فعلی خود یعنی اعمال محدودیتهای هدفمند، تأخیرهای بوروکراتیک و کنترل دقیق بر «کاربر نهایی» ادامه میدهد.
ریسکها و فرصتها: این سناریو یک محیط عملیاتی پرهزینه و نامطمئن برای شرکتهای غربی ایجاد میکند (ریسک). با این حال، این وضعیت بهترین فرصت برای سرمایهگذاران در شرکتهای معدنی غیرچینی (مانندMP Materials، شرکتهای اکتشافی نوپا و استارتآپهای فناوری بازیافت) است، زیرا حمایت دولتی و قیمتهای بالا، پروژههای آنها را از نظر اقتصادی جذاب میسازد (فرصت).
تحلیل از دیدگاه ذینفعان مختلف
دولت چین: به اهداف ژئوپلیتیک خود یعنی اعمال فشار بر آمریکا و نمایش قدرت خود در کنترل زنجیرههای تأمین حیاتی دست مییابد. با این حال، در بلندمدت با ریسک از دست دادن سهم بازار و تسریع تلاشهای غرب برای ایجاد جایگزین مواجه است.
بخش دفاعی آمریکا (پنتاگون و پیمانکاران): ذینفع اصلی آسیبدیده در کوتاهمدت است. با تأخیر در تولید، افزایش سرسامآور هزینهها و تهدید مستقیم برای آمادگی نظامی مواجه است. این بخش مجبور به سرمایهگذاری سنگین و فوری در بازسازی زنجیره تأمین داخلی خواهد بود.
تولیدکنندگان غیرچینی (مانند MP Materials): برنده اصلی این بحران هستند. حمایت دولتی، قراردادهای خرید تضمینی و قیمتهای بالا، یک محیط ایدهآل برای رشد و سودآوری آنها ایجاد میکند. سهام این شرکتها احتمالاً شاهد رشد قابل توجهی خواهد بود.
مصرفکنندگان صنعتی (خودروسازان، صنایع انرژی تجدیدپذیر): این گروه «آسیب جانبی محسوب میشوند. افزایش کلی سطح قیمتها به دلیل قراردادMP Materials، حاشیه سود آنها را تحت فشار قرار میدهد و آنها را نیز مجبور به جستجوی منابع تأمین جایگزین و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه برای کاهش وابستگی میکند.
سرمایهگذاران: با یک چشمانداز دوگانه مواجهاند. سرمایهگذاری در شرکتهایی که به شدت به زنجیره تأمین چین وابستهاند، با ریسک بالایی همراه است. در مقابل، سرمایهگذاری در شرکتهای معدنی، پالایشی و بازیافت مستقر در کشورهای همسو با غرب، فرصتهای رشد قابل توجهی را ارائه میدهد.
نکات کلیدی
اقدام اخیر چین در محدود کردن صادرات مواد معدنی حیاتی به بخش دفاعی غرب، یک نقطه عطف در تشدید جنگ فناوری و منابع میان پکن و واشنگتن است. این اقدام، یک سیاست حسابشده مبتنی بر ملیگرایی منابع است که با هدف اعمال فشار مستقیم بر امنیت ملی آمریکا طراحی شده است. بازار کامودیتیهای استراتژیک وارد فاز جدیدی از ریسک ژئوپلیتیک، نوسانات شدید قیمت و بازآرایی بلندمدت زنجیرههای تأمین شده است. سرمایهگذاری پنتاگون در MP Materials یک واکنش دفاعی ضروری اما ناکافی در کوتاهمدت است و نمیتواند بحران عرضه فعلی را حل کند. سرمایهگذاران باید خود را برای یک دوره طولانیمدت از قیمتهای بالا، اختلال در عرضه و افزایش جذابیت سرمایهگذاری در پروژههای معدنی و بازیافت خارج از چین آماده کنند.
جمعبندی
گزارش وال استریت ژورنال صرفاً یک خبر نیست، بلکه اعلام رسمی آغاز یک جنگ فرسایشی در حوزه منابع استراتژیک است. چین با موفقیت وابستگی غرب را به یک سلاح ژئوپلیتیک تبدیل کرده و ایالات متحده اکنون در یک موقعیت واکنشی و تدافعی قرار گرفته است. پاسخ آمریکا از طریق حمایت از قهرمانان ملی مانندMP Materials، هرچند ضروری، اما زمانبر است و نمیتواند نیازهای فوری بازار را برآورده سازد. بازار مواد معدنی حیاتی برای آینده قابل پیشبینی با عدم قطعیت، نوسانات بالا و قیمتهای ساختاری بالاتر تعریف خواهد شد.
توصیههای عملی
برای سرمایهگذاران
موقعیتگیری بلندمدت در تولیدکنندگان غیرچینی: شرکتهایی مانند MP Materials آمریکا، Lynas Rare Earths استرالیا و سایر تولیدکنندگان در حوزههای قضایی امن، گزینههای اصلی برای سرمایهگذاری هستند.
توجه به بخش بازیافت: فناوریهای بازیافت عناصر نادر خاکی از تجهیزات الکترونیکی مستعمل (Urban Mining) به یک حوزه استراتژیک و سودآور تبدیل خواهد شد. سرمایهگذاری در شرکتهای پیشرو در این زمینه توصیه میشود.
ارزیابی مجدد ریسک: پورتفوی خود را از نظر میزان وابستگی شرکتها به زنجیره تأمین چین بازبینی کنید. شرکتهای با وابستگی بالا در صنایع خودروسازی، الکترونیک و کالاهای مصرفی در معرض ریسک کاهش سودآوری قرار دارند.
برای مصرفکنندگان صنعتی
تنوعبخشی فوری به منابع: به سرعت برای انعقاد قراردادهای بلندمدت با تأمینکنندگان غیرچینی، حتی با قیمتهای بالاتر، اقدام کنید. اتکا به بازار نقدی بسیار پرریسک خواهد بود.
سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه: بودجه تحقیق و توسعه را برای یافتن مواد جایگزین یا طراحی محصولاتی با نیاز کمتر به عناصر نادر خاکی افزایش دهید. این یک مزیت رقابتی بلندمدت خواهد بود.
ایجاد ذخایر استراتژیک: در صورت امکان، ذخایر استراتژیک از مواد حیاتی کلیدی را برای مقابله با اختلالات کوتاهمدت در عرضه افزایش دهید. این اقدام هزینه سرمایه در گردش را افزایش میدهد اما ریسک توقف تولید را کاهش میدهد.