Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
جمعه, ۲۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۳:۳۲ ب.ظ

تقابل در بازار مس، شکاف‌ها را در سیستم قیمت‌گذاری چند دهه‌ای آشکار می‌کند

شرکت کانادایی معدنکاری Teck Resources Ltd و شرکت ژاپنی Sumitomo Metal Mining Co  بر سر یک قرارداد بزرگ تأمین مس درگیر یک اختلاف تجاری شده‌اند. این اختلاف، شکاف‌ها را در یک سیستم قیمت‌گذاری چند دهه‌ای، در حالی که بازار با کمبود شدید مواجه است، نمایان می‌سازد.

دو طرف نتوانسته‌اند بر سر شرایط فروش کنسانتره مس که شرکت Teck قرار است امسال به کارخانه ذوب Sumitomo در ژاپن عرضه کند، به توافق برسند.

وکلایی برای یافتن یک کارشناس صنعتی به عنوان داور مستقل جهت حل و فصل این موضوع منصوب شده‌اند. محور اصلی این اختلاف، ارزش کارمزدهای پالایش و فرآوری است که برای پوشش هزینه‌های ذوب Sumitomo از قیمت کنسانتره Teck کسر می‌شود.

این کارمزدها که با نام TC/RCs شناخته می‌شوند، طی سال گذشته به دلیل افزایش ظرفیت جهانی ذوب که رقابت شدیدی را برای سنگ‌های معدنی استخراج شده ایجاد کرده، به رکوردهای پایینی سقوط کرده‌اند.

صنعت جهانی مس مدت‌هاست که بر یک نرخ معیار (benchmark) واحد برای TC/RC تکیه دارد که توسط شرکت‌های بزرگ معدنی و کارخانه‌های ذوب تعیین می‌شود و معاملات شرکت معدنی شیلیایی Antofagasta Plc به عنوان مرجع امسال عمل کرده است. تغییرات در این نرخ معیار، پیامدهای بزرگی برای حاشیه سود کارخانه‌های ذوب دارد، زیرا طبق گزارشWood Mackenzie، TC/RCs معمولاً حدود یک‌سوم درآمد آنها را تشکیل می‌دهد.

در اواخر سال گذشته، Antofagasta و کارخانه‌های ذوب چینی بر سر یک قرارداد تأمین برای سال ۲۰۲۵ به توافق رسیدند که در آن TC/RCs معادل ۲۱.۲۵ دلار به ازای هر تن سنگ معدن فرآوری شده و ۲.۱۲۵ سنت به ازای هر پوند فلز تصفیه شده تولیدی تعیین شد.

این توافق به طور گسترده به عنوان نرخ معیار پذیرفته شده است، اما  Antofagasta بعداً قراردادهای کوچکتری با برخی خریداران ژاپنی با TC/RCs بالاتر، در حدود ۲۵ دلار / ۲.۵ سنت، امضا کرد.

در نتیجه، Sumitomo و برخی دیگر از کارخانه‌های ذوب در برابر استفاده از نرخ ۲۱.۲۵ دلار / ۲.۱۲۵ سنت به عنوان مرجع قراردادی خود مقاومت کرده‌اند که این امر باعث ایجاد تنش در مذاکرات تجاری شده و بحثی قدیمی در مورد انصاف و کارایی سیستم نرخ معیار را دوباره شعله‌ور کرده است.

در بازارهای دیگر مانند سنگ آهن، نرخ‌های معیار سالانه سال‌ها پیش به نفع قراردادهای مرتبط با قیمت‌های نقدی (spot prices) کنار گذاشته شدند. برخی از شرکت‌های معدنی برای اصلاح مشابهی در بازار کنسانتره مس فشار آورده‌اند، اما فاصله گرفتن از نرخ معیار در حال حاضر، فشار بیشتری را بر کارخانه‌های ذوب وارد خواهد کرد.

دلیل این امر آن است که TC/RCs در بازار نقدی حتی با شیب تندتری کاهش یافته و اکنون در محدوده عمیقاً منفی قرار دارند؛ این بدان معناست که این کارمزدها معمولاً به هزینه سنگ‌های معدنی اضافه می‌شوند، نه اینکه از آن کسر گردند.

این شکاف بر سر نرخ معیار همچنین یک تقسیم تجاری رو به رشد بین کارخانه‌های ذوب چینی، که تمایل دارند از منابع مالی خوب، کارایی بالا و مالکیت دولتی برخوردار باشند، و کارخانه‌های ذوب در سایر نقاط جهان را برجسته می‌کند که عموماً دارای ذخایر نقدی کمتر، هزینه‌های سربار بیشتر و حمایت دولتی کمتری هستند.

این عدم ارتباط باعث شده است که چین در ماه‌های اخیر، حتی پس از سقوط کارمزدهای معیار، به واردات حجم بی‌سابقه‌ای از کنسانتره و تولید حجم بی‌سابقه‌ای از فلز ادامه دهد. در همین حال، کارخانه‌های ذوب در فیلیپین و نامیبیا تعطیل شده‌اند و سایر کارخانه‌های غربی نیز شروع به کاهش تولید کرده‌اند.

گروه‌های ذوب ژاپنی ممکن است عملکرد بهتری نسبت به برخی رقبای غربی داشته باشند، زیرا طی دو دهه گذشته تلاش کرده‌اند با سرمایه‌گذاری میلیاردها دلار برای حمایت از توسعه برخی از بزرگترین معادن مس جهان، خود را از بحران‌های دوره‌ای تأمین مصون دارند.

در این فرآیند، آنها سهام اقلیت قابل توجهی در عملیات معدنی به دست آورده و قراردادهای خرید بلندمدت (offtake agreements) را تضمین کرده‌اند که به آنها در مذاکرات تجاری دست قوی‌تری نسبت به کارخانه‌های ذوب مستقلی که اخیراً وارد بازار شده‌اند، می‌دهد. اما اختلاف با Teck یادآور این است که اکنون درد و فشار در صنعت ذوب تا چه حد گسترده شده است.

این منابع گفتند که این اختلاف تا حدی به یک قرارداد خرید بزرگ مربوط می‌شود که Sumitomo برای تأمین مواد از معدن Quebrada Blanca در شیلی دارد. این عملیات توسط Teck اداره می‌شود و مالکیت اکثریت آن را نیز در اختیار دارد، در حالی که Sumitomo Metal Mining و شرکت مادر آن، Sumitomo Corp، مجموعاً ۳۰ درصد سهام را در اختیار دارند.

به گفته این افراد، مدیران اجرایی به دنبال یک داور مستقل برای تعیین یک نرخ TC/RC هستند تا از روندهای رسمی‌تر داوری اجتناب کنند. آنها افزودند که دو طرف همچنین به دنبال تعیین شرایط برای تأمین مواد از معدن Highland Valley شرکت Teck هستند.

چارت TC/RCs

سقوط تاریخی کارمزدهای پالایش مس (TC/RCs)

این نمودار به طور واضح و قدرتمند، یکی از مهم‌ترین تحولات ساختاری در بازار جهانی مس طی سه دهه گذشته را به تصویر می‌کشد: فروپاشی کارمزدهای پالایش (Treatment Charges) که درآمد اصلی کارخانه‌های ذوب را تشکیل می‌دهد.

۱. توصیف و اجزای نمودار

 کارمزدهای فرآوری مس به دلیل رقابت کارخانه‌های ذوب برای تأمین مواد اولیه، به شدت کاهش یافته است، به طور مستقیم علت و معلول را بیان می‌کند: کاهش کارمزدها (معلول) ناشی از رقابت برای کنسانتره (علت) است.

متغیر اصلی: نمودار، "Annual treatment charge" یا هزینه سالانه پالایش را نشان می‌دهد که بر حسب دلار به ازای هر تن ($ a ton) کنسانتره مس اندازه‌گیری می‌شود. این هزینه، مبلغی است که شرکت معدنی به کارخانه ذوب برای تبدیل کنسانتره به فلز تصفیه‌شده پرداخت می‌کند.

محور زمان: بازه زمانی از اوایل دهه ۱۹۹۰ تا سال جاری (۲۰۲۴ یا ۲۰۲۵، با توجه به داده‌های معیار) را پوشش می‌دهد.

روند کلیدی: نمودار یک روند چرخه‌ای (Cyclical) را نشان می‌دهد، اما نقطه اوج آن در سال ۲۰۱۵ و سقوط آزاد پس از آن تا رسیدن به پایین‌ترین سطح تاریخی در آخرین میله (میله خاکستری‌رنگ) است.

۲. تحلیل روند تاریخی و نقاط عطف

دوره 2005-199۵: در این دوره، کارمزدها عمدتاً در سطوح بالا و سالم [سطح سودآور، پایدار و اقتصادی] (بین ۶۰ تا بیش از ۱۰۰ دلار بر تن) قرار داشتند. این نشان‌دهنده تعادل نسبی یا حتی مازاد عرضه کنسانتره نسبت به ظرفیت ذوب جهانی بود که به کارخانه‌های ذوب قدرت چانه‌زنی می‌داد.

دوره 2015-2005: این دوره با نوسانات بیشتری همراه بود. افت شدید در حوالی بحران مالی 2009-2008 به دلیل کاهش تقاضای جهانی مشهود است. با این حال، بازار بهبود یافت و در حدود سال ۲۰۱۵ به اوج خود رسید (نزدیک به ۱۱۰ دلار بر تن). این نقطه اوج، نمایانگر "دوران طلایی" برای کارخانه‌های ذوب در دهه گذشته بود، جایی که عرضه فراوان کنسانتره از پروژه‌های جدید، حاشیه سود بسیار بالایی را برای آنها فراهم می‌کرد.

دوره 2023-2016: این دوره، آغاز یک شیب نزولی ساختاری است. کارمزدها به طور مداوم کاهش یافتند که نشان‌دهنده محدود‌تر شدن تدریجی بازار کنسانتره بود. رشد ظرفیت ذوب (به‌ویژه در چین) شروع به پیشی گرفتن از رشد عرضه معادن کرد.

نقطه بحرانی (آخرین میله): میله کوتاه خاکستری در انتهای نمودار، نمایانگر وضعیت فعلی و قراردادهای معیار سال ۲۰۲۵ است که در سطوح بی‌سابقه پایینی (حدود ۲۱ دلار بر تن) تعیین شده است. این سطح، کمتر از یک‌پنجم اوج سال ۲۰۱۵ است و حتی از هزینه‌های عملیاتی بسیاری از کارخانه‌های ذوب نیز پایین‌تر است.

۳. تفسیر عمیق و پیامدهای بازار

این نمودار صرفاً یک داده تاریخی نیست، بلکه یک شاخص پیشرو (Leading Indicator) برای کل زنجیره ارزش مس است:

جنگ برای مواد اولیه: سقوط کارمزدها به این معناست که قدرت از دست کارخانه‌های ذوب خارج شده و به دست شرکت‌های معدنی افتاده است. کمبود شدید کنسانتره مس، ناشی از عواملی مانند توقف فعالیت معدن بزرگCobre Panama، کاهش عیار سنگ در شیلی و عدم سرمایه‌گذاری کافی در معادن جدید، کارخانه‌های ذوب را وادار به رقابتی بی‌رحمانه برای تأمین خوراک کرده است.

فشار بر سودآوری کارخانه‌های ذوب: در سطوح فعلیTC، اکثر کارخانه‌های ذوب (به‌ویژه خارج از چین) با حاشیه سود صفر یا منفی فعالیت می‌کنند. این وضعیت پایدار نیست و به ناچار منجر به کاهش تولید داوطلبانه یا تعطیلی واحدهای با هزینه بالاتر در سراسر جهان خواهد شد. این نمودار به وضوح نشان می‌دهد که مدل کسب‌وکار صنعت ذوب در معرض یک تهدید وجودی قرار گرفته است.

سیگنال صعودی برای قیمت فلز مس(LME/COMEX): این مهم‌ترین نتیجه‌گیری برای یک تحلیلگر است. تنگنا در بازار کنسانتره (که این نمودار نشان می‌دهد) در نهایت به تنگنا در بازار فلز تصفیه‌شده ترجمه خواهد شد. وقتی کارخانه‌های ذوب تولید خود را کاهش دهند، عرضه جهانی فلز مس کاهش می‌یابد. با توجه به تقاضای قوی و رو به رشد برای مس در صنایع گذار انرژی (خودروهای الکتریکی، شبکه‌های برق، انرژی‌های تجدیدپذیر)، کاهش عرضه به معنای افزایش قیمت فلز مس در بازارهای جهانی است.

این نمودار، زنگ خطری برای صنعت ذوب و یک سیگنال خرید قدرتمند برای فلز مس است. این تصویر نشان می‌دهد که بازار از یک دوره تعادل به یک دوره کسری ساختاری در عرضه کنسانتره وارد شده است. این وضعیت، که در سه دهه گذشته بی‌سابقه بوده، دینامیک قدرت را در زنجیره تأمین تغییر داده و زمینه را برای یک بازار گاوی (Bull Market) پایدار در فلز مس فراهم می‌کند، زیرا تنگنای موجود در مواد اولیه، عرضه محصول نهایی را محدود خواهد کرد. هرگونه اختلال بیشتر در عرضه معادن یا افزایش تقاضا، این روند را تشدید خواهد کرد.

تحلیل و جمع بندی

اختلاف تجاری میان Teck Resources و Sumitomo Metal Mining صرفاً یک نزاع قراردادی نیست، بلکه نماد بارز یک بحران ساختاری عمیق در زنجیره تأمین جهانی مس است. این گزارش، که در میانه این بحران قرار دارد، به نکات کلیدی اشاره می‌کند که تحلیل آن برای فعالان بازار کامودیتی‌ها حیاتی است.

۱. تحلیل کمی  و محرک‌های بازار

فروپاشی کارمزدهای پالایش(TC/RCs): همانطور که در نمودار و متن گزارش مشهود است، کارمزدهای سالانه (Benchmark) برای سال ۲۰۲۵ در سطح ۲۱.۲۵ دلار بر تن تعیین شده که نسبت به میانگین تاریخی (اغلب بالای ۶۰ تا ۷۰ دلار) یک سقوط آزاد محسوب می‌شود. اما وضعیت در بازار نقدی (Spot) وخیم‌تر است؛ کارمزدها به محدوده منفی رسیده‌اند (بر اساس گزارش‌های Fastmarkets در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵، کارمزدهای نقدی وارداتی به چین به زیر منفی ۱۰ دلار بر تن نیز رسیده است). این بدان معناست که کارخانه‌های ذوب نه تنها برای فرآوری کنسانتره پولی دریافت نمی‌کنند، بلکه برای تأمین خوراک خود، به معدن‌کاران premium  نیز پرداخت می‌کنند.

شوک عرضه(Supply Shock): عامل اصلی این بحران، کمبود شدید کنسانتره مس است. بزرگترین محرک این کمبود، توقف کامل فعالیت معدن Cobre Panama متعلق به شرکت First Quantum Minerals در اواخر سال ۲۰۲۳ بود. این معدن به تنهایی حدود ۳۵۰,۰۰۰ تن مس در سال (بیش از ۱.۵ درصد از عرضه جهانی) تولید می‌کرد. حذف ناگهانی این حجم از بازار، به همراه کاهش عیار سنگ در معادن بزرگ شیلی و پرو و تأخیر در پروژه‌های جدید، یک خلاء عرضه ایجاد کرده که پر کردن آن در کوتاه‌مدت غیرممکن است.

انبساط ظرفیت ذوب در چین: در سوی دیگر معادله، ظرفیت ذوب مس در چین طی سال‌های اخیر به شدت افزایش یافته است. این امر نه تنها یک تصمیم اقتصادی، بلکه یک راهبرد استراتژیک برای تسلط بر زنجیره ارزش فلزات حیاتی برای گذار انرژی (Energy Transition) است. این ظرفیت مازاد، رقابت برای خرید کنسانتره محدود را به اوج رسانده و قدرت چانه‌زنی را به طور کامل به دست معدن‌کاران داده است.

۲. شکاف ساختاری و ژئوپلیتیک

این بحران، یک شکاف عمیق میان کارخانه‌های ذوب چینی و همتایان آنها در سایر نقاط جهان (ژاپن، کره جنوبی، اروپا و آمریکا) را آشکار کرده است.

کارخانه‌های ذوب چینی: اغلب تحت حمایت دولت، با دسترسی به منابع مالی ارزان و با اهداف استراتژیک بلندمدت فعالیت می‌کنند. آنها قادرند برای حفظ سهم بازار و تضمین عرضه فلز تصفیه شده برای صنایع داخلی، زیان‌های ناشی از TC/RCs منفی را برای مدتی تحمل کنند.

کارخانه‌های ذوب غربی/ژاپنی: این واحدها عمدتاً بر اساس منطق سود و زیان اقتصادی فعالیت می‌کنند. TC/RCs منفی به معنای حاشیه سود منفی و زیان‌دهی عملیاتی است. به همین دلیل شاهد تعطیلی (mothballing) یا کاهش تولید در این کارخانه‌ها هستیم. سرمایه‌گذاری‌های گذشته شرکت‌های ژاپنی مانند Sumitomo در معادن، اگرچه یک سپر دفاعی است، اما همانطور که اختلاف با Teck نشان می‌دهد، این سپر در برابر یک بحران تمام‌عیار شکننده است.

۳. فروپاشی سیستم قیمت‌گذاری معیار (Benchmark)

سیستم معیار سالانه که دهه‌ها بر بازار حاکم بود، در آستانه فروپاشی است. این سیستم بر این فرض استوار بود که یک قیمت واحد می‌تواند نماینده شرایط کلی بازار باشد. اما اکنون بازار به دو بخش تقسیم شده است: چینی‌هایی که نرخ‌های بسیار پایین را می‌پذیرند و بقیه جهان که مقاومت می‌کنند. امضای قراردادهای متفاوت توسط Antofagasta با چین و ژاپن، گواه این دوپارگی است. این وضعیت، بازار را به سمت قیمت‌گذاری مبتنی بر شاخص‌های نقدی (Spot-indexed pricing) سوق می‌دهد، مشابه آنچه سال‌ها پیش در بازار سنگ آهن رخ داد. این تغییر، نوسانات را برای کارخانه‌های ذوب افزایش خواهد داد.

۴. پیامدها برای قیمت فلز مس (LME/COMEX)

این نقطه کلیدی برای سرمایه‌گذاران است: بحران در بازار کنسانتره، یک سیگنال صعودی قدرتمند برای قیمت فلز مس تصفیه شده است.

کاهش تولید در کارخانه‌های ذوب خارج از چین به دلیل فشارهای اقتصادی، عرضه جهانی فلز مس را محدود خواهد کرد. حتی اگر کارخانه‌های چینی با ظرفیت کامل کار کنند، اختلالات در سایر نقاط جهان می‌تواند منجر به کسری در بازار فلز تصفیه شده شود. این سناریو، قیمت مس در بورس فلزات لندن (LME) و کامکس (COMEX) را به سطوح بالاتری سوق خواهد داد، زیرا تقاضا برای مس در بخش‌های کلیدی مانند خودروهای الکتریکی، انرژی‌های تجدیدپذیر و زیرساخت‌های شبکه برق همچنان قدرتمند است.

جمع‌بندی

بازار جهانی مس در حال تجربه یک تغییر پارادایم است که در آن قدرت از کارخانه‌های ذوب به سمت شرکت‌های معدنی منتقل شده است. کمبود ساختاری کنسانتره در برابر افزایش ظرفیت ذوب، مدل کسب‌وکار سنتی صنعت ذوب را به چالش کشیده و سیستم قیمت‌گذاری تاریخی آن را در آستانه فروپاشی قرار داده است.

نکات برجسته

فشار بی‌سابقه بر کارخانه‌های ذوب: TC/RCs در سطوح منفی قرار گرفته و سودآوری کارخانه‌های ذوب، به ویژه خارج از چین، را از بین برده است که منجر به کاهش تولید و تعطیلی واحدها می‌شود.

شکست مکانیزم معیار: اختلاف بین Teck و Sumitomo نشان می‌دهد که یک نرخ معیار واحد دیگر نمی‌تواند نماینده واقعیت‌های یک بازار دوقطبی باشد و نیاز به بازنگری در ساختار قراردادها را برجسته می‌کند.

نقش تعیین‌کننده چین: استراتژی چین برای افزایش ظرفیت ذوب، دینامیک بازار را به طور اساسی تغییر داده و این کشور را به بازیگر اصلی در تعیین قیمت کنسانتره تبدیل کرده است.

چشم‌انداز صعودی برای قیمت مس: مهم‌ترین پیامد این بحران، پتانسیل کاهش عرضه فلز تصفیه شده و در نتیجه، افزایش قیمت مس (LME/COMEX) در میان‌مدت است.

توصیه‌ها و راهکارهای کلیدی (برای فعالان بازار)

برای کارخانه‌های ذوب: تنوع‌بخشی به سبد تأمین، سرمایه‌گذاری مستقیم بیشتر در پروژه‌های معدنی (مانند مدل ژاپنی) و آمادگی برای گذار به سمت قراردادهای مبتنی بر قیمت نقدی برای مدیریت ریسک، حیاتی است.

برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران: نظارت دقیق بر داده‌های تولید کارخانه‌های ذوب جهانی (به‌ویژه کاهش تولید در خارج از چین) یک شاخص پیشرو برای پیش‌بینی حرکت قیمت فلز مس خواهد بود. وضعیت فعلی، موقعیت‌های خرید (Long positions) در بازار آتی مس را توجیه‌پذیر می‌سازد، زیرا فشارهای سمت عرضه کنسانتره احتمالاً به کسری در بازار فلز تصفیه شده منجر خواهد شد.



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی

شرکت کانادایی معدنکاری Teck Resources Ltd و شرکت ژاپنی Sumitomo Metal Mining Co  بر سر یک قرارداد بزرگ تأمین مس درگیر یک اختلاف تجاری شده‌اند. این اختلاف، شکاف‌ها را در یک سیستم قیمت‌گذاری چند دهه‌ای، در حالی که بازار با کمبود شدید مواجه است، نمایان می‌سازد.

دو طرف نتوانسته‌اند بر سر شرایط فروش کنسانتره مس که شرکت Teck قرار است امسال به کارخانه ذوب Sumitomo در ژاپن عرضه کند، به توافق برسند.

وکلایی برای یافتن یک کارشناس صنعتی به عنوان داور مستقل جهت حل و فصل این موضوع منصوب شده‌اند. محور اصلی این اختلاف، ارزش کارمزدهای پالایش و فرآوری است که برای پوشش هزینه‌های ذوب Sumitomo از قیمت کنسانتره Teck کسر می‌شود.

این کارمزدها که با نام TC/RCs شناخته می‌شوند، طی سال گذشته به دلیل افزایش ظرفیت جهانی ذوب که رقابت شدیدی را برای سنگ‌های معدنی استخراج شده ایجاد کرده، به رکوردهای پایینی سقوط کرده‌اند.

صنعت جهانی مس مدت‌هاست که بر یک نرخ معیار (benchmark) واحد برای TC/RC تکیه دارد که توسط شرکت‌های بزرگ معدنی و کارخانه‌های ذوب تعیین می‌شود و معاملات شرکت معدنی شیلیایی Antofagasta Plc به عنوان مرجع امسال عمل کرده است. تغییرات در این نرخ معیار، پیامدهای بزرگی برای حاشیه سود کارخانه‌های ذوب دارد، زیرا طبق گزارشWood Mackenzie، TC/RCs معمولاً حدود یک‌سوم درآمد آنها را تشکیل می‌دهد.

در اواخر سال گذشته، Antofagasta و کارخانه‌های ذوب چینی بر سر یک قرارداد تأمین برای سال ۲۰۲۵ به توافق رسیدند که در آن TC/RCs معادل ۲۱.۲۵ دلار به ازای هر تن سنگ معدن فرآوری شده و ۲.۱۲۵ سنت به ازای هر پوند فلز تصفیه شده تولیدی تعیین شد.

این توافق به طور گسترده به عنوان نرخ معیار پذیرفته شده است، اما  Antofagasta بعداً قراردادهای کوچکتری با برخی خریداران ژاپنی با TC/RCs بالاتر، در حدود ۲۵ دلار / ۲.۵ سنت، امضا کرد.

در نتیجه، Sumitomo و برخی دیگر از کارخانه‌های ذوب در برابر استفاده از نرخ ۲۱.۲۵ دلار / ۲.۱۲۵ سنت به عنوان مرجع قراردادی خود مقاومت کرده‌اند که این امر باعث ایجاد تنش در مذاکرات تجاری شده و بحثی قدیمی در مورد انصاف و کارایی سیستم نرخ معیار را دوباره شعله‌ور کرده است.

در بازارهای دیگر مانند سنگ آهن، نرخ‌های معیار سالانه سال‌ها پیش به نفع قراردادهای مرتبط با قیمت‌های نقدی (spot prices) کنار گذاشته شدند. برخی از شرکت‌های معدنی برای اصلاح مشابهی در بازار کنسانتره مس فشار آورده‌اند، اما فاصله گرفتن از نرخ معیار در حال حاضر، فشار بیشتری را بر کارخانه‌های ذوب وارد خواهد کرد.

دلیل این امر آن است که TC/RCs در بازار نقدی حتی با شیب تندتری کاهش یافته و اکنون در محدوده عمیقاً منفی قرار دارند؛ این بدان معناست که این کارمزدها معمولاً به هزینه سنگ‌های معدنی اضافه می‌شوند، نه اینکه از آن کسر گردند.

این شکاف بر سر نرخ معیار همچنین یک تقسیم تجاری رو به رشد بین کارخانه‌های ذوب چینی، که تمایل دارند از منابع مالی خوب، کارایی بالا و مالکیت دولتی برخوردار باشند، و کارخانه‌های ذوب در سایر نقاط جهان را برجسته می‌کند که عموماً دارای ذخایر نقدی کمتر، هزینه‌های سربار بیشتر و حمایت دولتی کمتری هستند.

این عدم ارتباط باعث شده است که چین در ماه‌های اخیر، حتی پس از سقوط کارمزدهای معیار، به واردات حجم بی‌سابقه‌ای از کنسانتره و تولید حجم بی‌سابقه‌ای از فلز ادامه دهد. در همین حال، کارخانه‌های ذوب در فیلیپین و نامیبیا تعطیل شده‌اند و سایر کارخانه‌های غربی نیز شروع به کاهش تولید کرده‌اند.

گروه‌های ذوب ژاپنی ممکن است عملکرد بهتری نسبت به برخی رقبای غربی داشته باشند، زیرا طی دو دهه گذشته تلاش کرده‌اند با سرمایه‌گذاری میلیاردها دلار برای حمایت از توسعه برخی از بزرگترین معادن مس جهان، خود را از بحران‌های دوره‌ای تأمین مصون دارند.

در این فرآیند، آنها سهام اقلیت قابل توجهی در عملیات معدنی به دست آورده و قراردادهای خرید بلندمدت (offtake agreements) را تضمین کرده‌اند که به آنها در مذاکرات تجاری دست قوی‌تری نسبت به کارخانه‌های ذوب مستقلی که اخیراً وارد بازار شده‌اند، می‌دهد. اما اختلاف با Teck یادآور این است که اکنون درد و فشار در صنعت ذوب تا چه حد گسترده شده است.

این منابع گفتند که این اختلاف تا حدی به یک قرارداد خرید بزرگ مربوط می‌شود که Sumitomo برای تأمین مواد از معدن Quebrada Blanca در شیلی دارد. این عملیات توسط Teck اداره می‌شود و مالکیت اکثریت آن را نیز در اختیار دارد، در حالی که Sumitomo Metal Mining و شرکت مادر آن، Sumitomo Corp، مجموعاً ۳۰ درصد سهام را در اختیار دارند.

به گفته این افراد، مدیران اجرایی به دنبال یک داور مستقل برای تعیین یک نرخ TC/RC هستند تا از روندهای رسمی‌تر داوری اجتناب کنند. آنها افزودند که دو طرف همچنین به دنبال تعیین شرایط برای تأمین مواد از معدن Highland Valley شرکت Teck هستند.

چارت TC/RCs

سقوط تاریخی کارمزدهای پالایش مس (TC/RCs)

این نمودار به طور واضح و قدرتمند، یکی از مهم‌ترین تحولات ساختاری در بازار جهانی مس طی سه دهه گذشته را به تصویر می‌کشد: فروپاشی کارمزدهای پالایش (Treatment Charges) که درآمد اصلی کارخانه‌های ذوب را تشکیل می‌دهد.

۱. توصیف و اجزای نمودار

 کارمزدهای فرآوری مس به دلیل رقابت کارخانه‌های ذوب برای تأمین مواد اولیه، به شدت کاهش یافته است، به طور مستقیم علت و معلول را بیان می‌کند: کاهش کارمزدها (معلول) ناشی از رقابت برای کنسانتره (علت) است.

متغیر اصلی: نمودار، "Annual treatment charge" یا هزینه سالانه پالایش را نشان می‌دهد که بر حسب دلار به ازای هر تن ($ a ton) کنسانتره مس اندازه‌گیری می‌شود. این هزینه، مبلغی است که شرکت معدنی به کارخانه ذوب برای تبدیل کنسانتره به فلز تصفیه‌شده پرداخت می‌کند.

محور زمان: بازه زمانی از اوایل دهه ۱۹۹۰ تا سال جاری (۲۰۲۴ یا ۲۰۲۵، با توجه به داده‌های معیار) را پوشش می‌دهد.

روند کلیدی: نمودار یک روند چرخه‌ای (Cyclical) را نشان می‌دهد، اما نقطه اوج آن در سال ۲۰۱۵ و سقوط آزاد پس از آن تا رسیدن به پایین‌ترین سطح تاریخی در آخرین میله (میله خاکستری‌رنگ) است.

۲. تحلیل روند تاریخی و نقاط عطف

دوره 2005-199۵: در این دوره، کارمزدها عمدتاً در سطوح بالا و سالم [سطح سودآور، پایدار و اقتصادی] (بین ۶۰ تا بیش از ۱۰۰ دلار بر تن) قرار داشتند. این نشان‌دهنده تعادل نسبی یا حتی مازاد عرضه کنسانتره نسبت به ظرفیت ذوب جهانی بود که به کارخانه‌های ذوب قدرت چانه‌زنی می‌داد.

دوره 2015-2005: این دوره با نوسانات بیشتری همراه بود. افت شدید در حوالی بحران مالی 2009-2008 به دلیل کاهش تقاضای جهانی مشهود است. با این حال، بازار بهبود یافت و در حدود سال ۲۰۱۵ به اوج خود رسید (نزدیک به ۱۱۰ دلار بر تن). این نقطه اوج، نمایانگر "دوران طلایی" برای کارخانه‌های ذوب در دهه گذشته بود، جایی که عرضه فراوان کنسانتره از پروژه‌های جدید، حاشیه سود بسیار بالایی را برای آنها فراهم می‌کرد.

دوره 2023-2016: این دوره، آغاز یک شیب نزولی ساختاری است. کارمزدها به طور مداوم کاهش یافتند که نشان‌دهنده محدود‌تر شدن تدریجی بازار کنسانتره بود. رشد ظرفیت ذوب (به‌ویژه در چین) شروع به پیشی گرفتن از رشد عرضه معادن کرد.

نقطه بحرانی (آخرین میله): میله کوتاه خاکستری در انتهای نمودار، نمایانگر وضعیت فعلی و قراردادهای معیار سال ۲۰۲۵ است که در سطوح بی‌سابقه پایینی (حدود ۲۱ دلار بر تن) تعیین شده است. این سطح، کمتر از یک‌پنجم اوج سال ۲۰۱۵ است و حتی از هزینه‌های عملیاتی بسیاری از کارخانه‌های ذوب نیز پایین‌تر است.

۳. تفسیر عمیق و پیامدهای بازار

این نمودار صرفاً یک داده تاریخی نیست، بلکه یک شاخص پیشرو (Leading Indicator) برای کل زنجیره ارزش مس است:

جنگ برای مواد اولیه: سقوط کارمزدها به این معناست که قدرت از دست کارخانه‌های ذوب خارج شده و به دست شرکت‌های معدنی افتاده است. کمبود شدید کنسانتره مس، ناشی از عواملی مانند توقف فعالیت معدن بزرگCobre Panama، کاهش عیار سنگ در شیلی و عدم سرمایه‌گذاری کافی در معادن جدید، کارخانه‌های ذوب را وادار به رقابتی بی‌رحمانه برای تأمین خوراک کرده است.

فشار بر سودآوری کارخانه‌های ذوب: در سطوح فعلیTC، اکثر کارخانه‌های ذوب (به‌ویژه خارج از چین) با حاشیه سود صفر یا منفی فعالیت می‌کنند. این وضعیت پایدار نیست و به ناچار منجر به کاهش تولید داوطلبانه یا تعطیلی واحدهای با هزینه بالاتر در سراسر جهان خواهد شد. این نمودار به وضوح نشان می‌دهد که مدل کسب‌وکار صنعت ذوب در معرض یک تهدید وجودی قرار گرفته است.

سیگنال صعودی برای قیمت فلز مس(LME/COMEX): این مهم‌ترین نتیجه‌گیری برای یک تحلیلگر است. تنگنا در بازار کنسانتره (که این نمودار نشان می‌دهد) در نهایت به تنگنا در بازار فلز تصفیه‌شده ترجمه خواهد شد. وقتی کارخانه‌های ذوب تولید خود را کاهش دهند، عرضه جهانی فلز مس کاهش می‌یابد. با توجه به تقاضای قوی و رو به رشد برای مس در صنایع گذار انرژی (خودروهای الکتریکی، شبکه‌های برق، انرژی‌های تجدیدپذیر)، کاهش عرضه به معنای افزایش قیمت فلز مس در بازارهای جهانی است.

این نمودار، زنگ خطری برای صنعت ذوب و یک سیگنال خرید قدرتمند برای فلز مس است. این تصویر نشان می‌دهد که بازار از یک دوره تعادل به یک دوره کسری ساختاری در عرضه کنسانتره وارد شده است. این وضعیت، که در سه دهه گذشته بی‌سابقه بوده، دینامیک قدرت را در زنجیره تأمین تغییر داده و زمینه را برای یک بازار گاوی (Bull Market) پایدار در فلز مس فراهم می‌کند، زیرا تنگنای موجود در مواد اولیه، عرضه محصول نهایی را محدود خواهد کرد. هرگونه اختلال بیشتر در عرضه معادن یا افزایش تقاضا، این روند را تشدید خواهد کرد.

تحلیل و جمع بندی

اختلاف تجاری میان Teck Resources و Sumitomo Metal Mining صرفاً یک نزاع قراردادی نیست، بلکه نماد بارز یک بحران ساختاری عمیق در زنجیره تأمین جهانی مس است. این گزارش، که در میانه این بحران قرار دارد، به نکات کلیدی اشاره می‌کند که تحلیل آن برای فعالان بازار کامودیتی‌ها حیاتی است.

۱. تحلیل کمی  و محرک‌های بازار

فروپاشی کارمزدهای پالایش(TC/RCs): همانطور که در نمودار و متن گزارش مشهود است، کارمزدهای سالانه (Benchmark) برای سال ۲۰۲۵ در سطح ۲۱.۲۵ دلار بر تن تعیین شده که نسبت به میانگین تاریخی (اغلب بالای ۶۰ تا ۷۰ دلار) یک سقوط آزاد محسوب می‌شود. اما وضعیت در بازار نقدی (Spot) وخیم‌تر است؛ کارمزدها به محدوده منفی رسیده‌اند (بر اساس گزارش‌های Fastmarkets در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵، کارمزدهای نقدی وارداتی به چین به زیر منفی ۱۰ دلار بر تن نیز رسیده است). این بدان معناست که کارخانه‌های ذوب نه تنها برای فرآوری کنسانتره پولی دریافت نمی‌کنند، بلکه برای تأمین خوراک خود، به معدن‌کاران premium  نیز پرداخت می‌کنند.

شوک عرضه(Supply Shock): عامل اصلی این بحران، کمبود شدید کنسانتره مس است. بزرگترین محرک این کمبود، توقف کامل فعالیت معدن Cobre Panama متعلق به شرکت First Quantum Minerals در اواخر سال ۲۰۲۳ بود. این معدن به تنهایی حدود ۳۵۰,۰۰۰ تن مس در سال (بیش از ۱.۵ درصد از عرضه جهانی) تولید می‌کرد. حذف ناگهانی این حجم از بازار، به همراه کاهش عیار سنگ در معادن بزرگ شیلی و پرو و تأخیر در پروژه‌های جدید، یک خلاء عرضه ایجاد کرده که پر کردن آن در کوتاه‌مدت غیرممکن است.

انبساط ظرفیت ذوب در چین: در سوی دیگر معادله، ظرفیت ذوب مس در چین طی سال‌های اخیر به شدت افزایش یافته است. این امر نه تنها یک تصمیم اقتصادی، بلکه یک راهبرد استراتژیک برای تسلط بر زنجیره ارزش فلزات حیاتی برای گذار انرژی (Energy Transition) است. این ظرفیت مازاد، رقابت برای خرید کنسانتره محدود را به اوج رسانده و قدرت چانه‌زنی را به طور کامل به دست معدن‌کاران داده است.

۲. شکاف ساختاری و ژئوپلیتیک

این بحران، یک شکاف عمیق میان کارخانه‌های ذوب چینی و همتایان آنها در سایر نقاط جهان (ژاپن، کره جنوبی، اروپا و آمریکا) را آشکار کرده است.

کارخانه‌های ذوب چینی: اغلب تحت حمایت دولت، با دسترسی به منابع مالی ارزان و با اهداف استراتژیک بلندمدت فعالیت می‌کنند. آنها قادرند برای حفظ سهم بازار و تضمین عرضه فلز تصفیه شده برای صنایع داخلی، زیان‌های ناشی از TC/RCs منفی را برای مدتی تحمل کنند.

کارخانه‌های ذوب غربی/ژاپنی: این واحدها عمدتاً بر اساس منطق سود و زیان اقتصادی فعالیت می‌کنند. TC/RCs منفی به معنای حاشیه سود منفی و زیان‌دهی عملیاتی است. به همین دلیل شاهد تعطیلی (mothballing) یا کاهش تولید در این کارخانه‌ها هستیم. سرمایه‌گذاری‌های گذشته شرکت‌های ژاپنی مانند Sumitomo در معادن، اگرچه یک سپر دفاعی است، اما همانطور که اختلاف با Teck نشان می‌دهد، این سپر در برابر یک بحران تمام‌عیار شکننده است.

۳. فروپاشی سیستم قیمت‌گذاری معیار (Benchmark)

سیستم معیار سالانه که دهه‌ها بر بازار حاکم بود، در آستانه فروپاشی است. این سیستم بر این فرض استوار بود که یک قیمت واحد می‌تواند نماینده شرایط کلی بازار باشد. اما اکنون بازار به دو بخش تقسیم شده است: چینی‌هایی که نرخ‌های بسیار پایین را می‌پذیرند و بقیه جهان که مقاومت می‌کنند. امضای قراردادهای متفاوت توسط Antofagasta با چین و ژاپن، گواه این دوپارگی است. این وضعیت، بازار را به سمت قیمت‌گذاری مبتنی بر شاخص‌های نقدی (Spot-indexed pricing) سوق می‌دهد، مشابه آنچه سال‌ها پیش در بازار سنگ آهن رخ داد. این تغییر، نوسانات را برای کارخانه‌های ذوب افزایش خواهد داد.

۴. پیامدها برای قیمت فلز مس (LME/COMEX)

این نقطه کلیدی برای سرمایه‌گذاران است: بحران در بازار کنسانتره، یک سیگنال صعودی قدرتمند برای قیمت فلز مس تصفیه شده است.

کاهش تولید در کارخانه‌های ذوب خارج از چین به دلیل فشارهای اقتصادی، عرضه جهانی فلز مس را محدود خواهد کرد. حتی اگر کارخانه‌های چینی با ظرفیت کامل کار کنند، اختلالات در سایر نقاط جهان می‌تواند منجر به کسری در بازار فلز تصفیه شده شود. این سناریو، قیمت مس در بورس فلزات لندن (LME) و کامکس (COMEX) را به سطوح بالاتری سوق خواهد داد، زیرا تقاضا برای مس در بخش‌های کلیدی مانند خودروهای الکتریکی، انرژی‌های تجدیدپذیر و زیرساخت‌های شبکه برق همچنان قدرتمند است.

جمع‌بندی

بازار جهانی مس در حال تجربه یک تغییر پارادایم است که در آن قدرت از کارخانه‌های ذوب به سمت شرکت‌های معدنی منتقل شده است. کمبود ساختاری کنسانتره در برابر افزایش ظرفیت ذوب، مدل کسب‌وکار سنتی صنعت ذوب را به چالش کشیده و سیستم قیمت‌گذاری تاریخی آن را در آستانه فروپاشی قرار داده است.

نکات برجسته

فشار بی‌سابقه بر کارخانه‌های ذوب: TC/RCs در سطوح منفی قرار گرفته و سودآوری کارخانه‌های ذوب، به ویژه خارج از چین، را از بین برده است که منجر به کاهش تولید و تعطیلی واحدها می‌شود.

شکست مکانیزم معیار: اختلاف بین Teck و Sumitomo نشان می‌دهد که یک نرخ معیار واحد دیگر نمی‌تواند نماینده واقعیت‌های یک بازار دوقطبی باشد و نیاز به بازنگری در ساختار قراردادها را برجسته می‌کند.

نقش تعیین‌کننده چین: استراتژی چین برای افزایش ظرفیت ذوب، دینامیک بازار را به طور اساسی تغییر داده و این کشور را به بازیگر اصلی در تعیین قیمت کنسانتره تبدیل کرده است.

چشم‌انداز صعودی برای قیمت مس: مهم‌ترین پیامد این بحران، پتانسیل کاهش عرضه فلز تصفیه شده و در نتیجه، افزایش قیمت مس (LME/COMEX) در میان‌مدت است.

توصیه‌ها و راهکارهای کلیدی (برای فعالان بازار)

برای کارخانه‌های ذوب: تنوع‌بخشی به سبد تأمین، سرمایه‌گذاری مستقیم بیشتر در پروژه‌های معدنی (مانند مدل ژاپنی) و آمادگی برای گذار به سمت قراردادهای مبتنی بر قیمت نقدی برای مدیریت ریسک، حیاتی است.

برای معامله‌گران و سرمایه‌گذاران: نظارت دقیق بر داده‌های تولید کارخانه‌های ذوب جهانی (به‌ویژه کاهش تولید در خارج از چین) یک شاخص پیشرو برای پیش‌بینی حرکت قیمت فلز مس خواهد بود. وضعیت فعلی، موقعیت‌های خرید (Long positions) در بازار آتی مس را توجیه‌پذیر می‌سازد، زیرا فشارهای سمت عرضه کنسانتره احتمالاً به کسری در بازار فلز تصفیه شده منجر خواهد شد.

۰۴/۰۳/۲۴