Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
دوشنبه, ۲۹ مهر ۱۴۰۴، ۱۰:۳۶ ب.ظ

رابرت فریدلند: اقتصاد جهانی با بحران مس روبرو است

تقاضای جهانی برای مس با چنان شتابی به سوی سطوحی در حرکت است که می‌تواند در کمتر از دو دهه از عرضه پیشی بگیرد و چالشی را ایجاد کند که Robert Friedland، کهنه‌کار این صنعت، آن را یک چالش بی‌سابقه در تاریخ برای اقتصاد جهانی می‌نامد.

او هشدار می‌دهد که طی ۱۸ سال آینده، بشر برای حفظ حتی یک رشد اقتصادی متوسط، نیازمند استخراج همان مقدار مسی خواهد بود که در مجموع ۱۰,۰۰۰ سال گذشته استخراج کرده است.

پیام فریدلند، که طی سال‌ها در سخنرانی‌های عمومی تکرار شده، آینده‌نگرانه از آب درآمده است. او در سال ۲۰۲۱ گفت: این انتقام اقتصاد قدیم [م: استعاره‌ای است از بازگشت اهمیت صنایع سنتی (مثل معدن و فلزات) در برابر تمرکز بیش از حد بر اقتصاد دیجیتال و فناوری] است. در طول دو دهه، سرمایه کافی صرف یافتن فلزاتی که برای گذار انرژی نیاز داریم نشده است.

او استدلال می‌کند که مس در کانون رشد اقتصادی و امنیت ملی قرار دارد. این فلز که در همه چیز از شبکه‌های برق گرفته تا تجهیزات نظامی استفاده می‌شود، به شریان حیاتی صنعت مدرن تبدیل شده است. تا اکتبر ۲۰۲۵، مس با قیمت بیش از ۵ دلار در هر پوند، تقریباً ۱۱,۱۳۰ دلار در هر تن، معامله می‌شود که نشان‌دهنده افزایش ۵۵ درصدی تنها در پنج سال گذشته است.

اقتصاد کمیابی

با وجود این افزایش قیمت، قیمت‌های فعلی بسیار پایین‌تر از سطحی است که صنعت برای تحریک تولید جدید نیاز دارد. فریدلند پیش‌بینی می‌کند که قیمت مس باید به ۱۵,۰۰۰ دلار در هر تن برسد تا هزینه‌های سرمایه‌ای عظیم ساخت معادن جدید را توجیه کند. او در اواخر سال ۲۰۲۳ گفت: نه هزار دلار در هر تن برای پذیرش این ریسک کافی نیست.

شکاف میان تقاضای فزاینده و عرضه محدود، یک چالش حیاتی ایجاد می‌کند. بر اساس گزارش S&P Global، با نرخ‌های مصرف امروزی، تقریباً ۷۰۰ میلیون تن مس استخراج‌شده در طول تاریخ باید تا سال ۲۰۴۳ دوباره استخراج شود تا تنها بتوان رشد تولید ناخالص داخلی سالانه ۳.۵ درصد را حفظ کرد.

الزامات استراتژیک

اهمیت مس بسیار فراتر از اقتصاد است. فریدلند نقش استراتژیک آن در دفاع ملی را برجسته می‌کند و به نگرانی‌های ارتش ایالات متحده در مورد کمبود گلوله‌های۱۵۵ میلی‌متری howitzer (نوعی سلاح توپخانه‌ای) اشاره می‌کند. او در اوایل سال جاری گفت: اگر کسی به سمت شما اسلحه گرفته باشد، برای پاسخ دادن به آن شلیک، به آن مس نیاز دارید.

این فوریت، درخواست‌ها برای یک رنسانس در صنعت معدنکاری مس ایالات متحده را افزایش داده است؛ صنعتی که در نسل‌های اخیر تقریباً هیچ توسعه جدیدی را تجربه نکرده است. وابستگی به منابع خارجی اکنون هم ثبات عرضه و هم امنیت را تهدید می‌کند.

تغییرات سیاستگذاری و سیاسی

فریدلند، دولت‌های اخیر ایالات متحده، به‌ویژه در دوره ریاست‌جمهوری فعلی، دونالد ترامپ، را برای تشخیص نیاز به تأمین داخلی مواد خام تحسین می‌کند. او اشاره کرد: به‌عنوان یک معدن‌کار، ما حمایت بسیار بیشتری از سوی دولت مشاهده می‌کنیم. دولت جدید به درستی بر این موضوع متمرکز شده است که اطمینان حاصل کند بزرگ‌ترین اقتصاد جهان دسترسی پایداری به مواد خام در مقیاس آن اقتصاد داشته باشد.

در حالیکه قیمت مس به سمت پیش‌بینی‌های بلندمدت او حرکت می‌کند، سرمایه‌گذاران و سیاست‌گذاران با دقت نظاره‌گر هستند. فریدلند این وضعیت را به عنوان بشکه‌ی باروتی آماده انفجار توصیف می‌کند و می‌افزاید که تقاضا برای مس «اساساً بی‌نهایت» است زیرا قیمت منطقی برای چیزی که مطلقاً باید آن را داشته باشید، وجود ندارد.

نمودار ارائه‌شده، نوسانات قیمت مس را در بازه زمانی ژوئن تا اکتبر ۲۰۲۵ به تصویر می‌کشد. تحلیل این نمودار نکات زیر را آشکار می‌سازد:

روند کلی صعودی با نوسانات شدید: قیمت مس در این دوره یک روند کلی صعودی را نشان می‌دهد، اما این مسیر با نوسانات قابل‌توجهی همراه بوده است. قیمت از سطوح زیر ۴.۸۰ دلار در هر پوند در ماه ژوئن، به بالای ۵.۲۰ دلار در ماه اکتبر رسیده است.

اوج‌گیری و سقوط ناگهانی: یک افزایش قیمت شدید در ماه جولای مشاهده می‌شود که قیمت را به نزدیکی ۶.۰۰ دلار می‌رساند. اما پس از آن، یک سقوط ناگهانی در اواخر جولای و اوایل آگوست رخ می‌دهد که قیمت را به شدت کاهش می‌دهد. این نوسان شدید می‌تواند ناشی از انتشار داده‌های اقتصادی، تحولات ژئوپلیتیک یا معاملات الگوریتمی در بازار باشد.

بازیابی و تثبیت: پس از سقوط، قیمت یک دوره بازیابی تدریجی را از ماه سپتامبر آغاز کرده و در ماه اکتبر در محدوده ۵.۰۵ دلار در هر پوند تثبیت شده است.

ارتباط با متن: این نمودار به‌خوبی ادعای گزارش مبنی بر قیمت «بیش از ۵ دلار در هر پوند» در اکتبر ۲۰۲۵ را تأیید می‌کند. نوسانات شدید همچنین نشان‌دهنده حساسیت بالای بازار به اخبار و عدم قطعیت در مورد تعادل عرضه و تقاضا است که کاملاً با تحلیل رابرت فریدلند مبنی بر شکننده بودن وضعیت بازار همخوانی دارد.

تحلیل و جمع بندی

بازار مس در آستانه یک کمبود ساختاری بلندمدت قرار دارد که ناشی از سال‌ها سرمایه‌گذاری ناکافی و تقاضای فزاینده ناشی از گذار جهانی به انرژی‌های پاک و رشد اقتصادی است. قیمت‌های فعلی (حدود ۱۱,۰۰۰ دلار/تن) برای تشویق عرضه جدید کافی نیست و پیش‌بینی می‌شود قیمت برای ایجاد تعادل در بازار به سمت ۱۵,۰۰۰ دلار/تن حرکت کند. اهمیت استراتژیک و نظامی مس، ریسک‌های ژئوپلیتیک و روند ملی‌گرایی منابع را تشدید کرده و به نوسانات بازار دامن می‌زند. سرمایه‌گذاری بلندمدت در شرکت‌های تولیدکننده مس با موقعیت جغرافیایی مناسب و هزینه‌های تولید پایین، جذاب است، اما نیازمند مدیریت دقیق ریسک‌های کوتاه‌مدت است.

تحلیل کمّی

تحلیل کمّی گزارش بر مبنای شکاف ساختاری بین عرضه و تقاضای مس استوار است:

شکاف قیمت‌گذاری: مهم‌ترین داده کمّی، اختلاف بین قیمت فعلی (حدود ۱۱,۱۳۰ دلار بر تن) و قیمت لازم برای تحریک سرمایه‌گذاری در معادن جدید (۱۵,۰۰۰ دلار بر تن) است. این شکاف ۳,۸۷۰ دلاری نشان می‌دهد که با وجود افزایش ۵۵ درصدی قیمت در پنج سال گذشته، بازار هنوز به نقطه تعادلی که بتواند عرضه آینده را تضمین کند، نرسیده است.

مقیاس تقاضای آینده: پیش‌بینی نیاز به استخراج ۷۰۰ میلیون تن مس تا سال ۲۰۴۳ (معادل کل مس استخراج‌شده در تاریخ بشر) برای حفظ رشد اقتصادی ۳.۵ درصدی، ابعاد عظیم بحران پیش رو را نمایان می‌سازد. این تقاضای عظیم، عمدتاً ناشی از دو روند کلان جهانی است: گذار به انرژی‌های پاک (خودروهای برقی، توربین‌های بادی، پنل‌های خورشیدی) و توسعه زیرساخت‌ها در اقتصادهای نوظهور.

رکود سرمایه‌گذاری: اشاره گزارش به دو دهه سرمایه‌گذاری ناکافی در اکتشاف و توسعه معادن جدید، یک متغیر کلیدی است. پروژه‌های معدنی مس معمولاً بین ۱۰ تا ۱۵ سال زمان برای رسیدن به مرحله تولید نیاز دارند. این تأخیر زمانی بدین معناست که حتی اگر امروز سرمایه‌گذاری‌ها افزایش یابد، تأثیر آن بر عرضه تا دهه آینده محسوس نخواهد بود و بازار در کوتاه‌مدت و میان‌مدت با کمبود مواجه خواهد ماند.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

ملی‌گرایی منابع: گزارش به تغییر سیاست دولت آمریکا برای حمایت از تولید داخلی مس اشاره می‌کند. این رویکرد، بخشی از یک روند جهانی بزرگ‌تر به نام «ملی‌گرایی منابع» است. کشورها به طور فزاینده‌ای در تلاش‌اند تا کنترل بیشتری بر منابع استراتژیک خود داشته باشند. این سیاست‌ها می‌تواند به شکل‌های مختلفی مانند افزایش مالیات بر شرکت‌های معدنی (مانند آنچه در شیلی و پرو بحث می‌شود)، محدودیت‌های صادراتی، یا الزام به فرآوری مواد معدنی در داخل کشور ظاهر شود. این روند، ریسک‌های سیاسی را برای شرکت‌های معدنی افزایش داده و می‌تواند به اختلال در زنجیره تأمین جهانی منجر شود.

اهمیت استراتژیک و نظامی: تأکید گزارش بر کاربرد مس در تجهیزات نظامی مانند گلوله‌های توپخانه، این فلز را از یک کالای صرفاً صنعتی به یک دارایی استراتژیک در رقابت‌های ژئوپلیتیک تبدیل کرده است. این مسئله باعث می‌شود کشورهایی مانند ایالات متحده و چین، تأمین پایدار مس را بخشی از امنیت ملی خود بدانند و برای کنترل زنجیره‌های تأمین آن رقابت کنند. این رقابت می‌تواند به تنش‌های تجاری و تلاش برای ایجاد اتحادهای استراتژیک با کشورهای تولیدکننده منجر شود.

ریسک‌های عرضه: هرچند گزارش به طور مستقیم اشاره نمی‌کند، اما بخش بزرگی از تولید مس جهان در مناطقی با بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی (مانند آمریکای لاتین و آفریقا) متمرکز است. اعتصابات کارگری، اعتراضات جوامع محلی، و قوانین سختگیرانه زیست‌محیطی، همگی ریسک‌های جدی برای تولید فعلی و آینده محسوب می‌شوند و بر شکنندگی بازار می‌افزایند.

تحلیل سناریو

سناریوی اول (خوش‌بینانه): یک پیشرفت غیرمنتظره در فناوری‌های استخراج یا بازیافت، هزینه‌ها را کاهش داده و عرضه را افزایش می‌دهد. همزمان، ثبات سیاسی در کشورهای کلیدی تولیدکننده (مانند شیلی و پرو) حاکم می‌شود و پروژه‌های جدید با سرعت بیشتری توسعه می‌یابند. پیامد: قیمت مس ممکن است در سطوح پایین‌تری از پیش‌بینی ۱۵,۰۰۰ دلاری فریدلند تثبیت شود، اما روند صعودی بلندمدت به دلیل تقاضای ناشی از گذار انرژی همچنان پابرجا خواهد ماند.

سناریوی دوم (بدبینانه): تنش‌های ژئوپلیتیک در یکی از مناطق اصلی تولیدکننده مس به اوج می‌رسد و منجر به توقف صادرات می‌شود. همزمان، سیاست‌های ملی‌گرایانه تشدید شده و دولت‌ها کنترل شدیدتری بر صادرات اعمال می‌کنند. پیامد: بازار با یک شوک عرضه شدید مواجه شده، قیمت‌ها به سرعت از مرز ۱۵,۰۰۰ دلار عبور کرده و اقتصاد جهانی، به ویژه بخش‌های انرژی‌های تجدیدپذیر و خودروهای برقی، با بحران جدی روبرو خواهد شد.

سناریوی سوم (ادامه وضع موجود): عرضه به دلیل کمبود سرمایه‌گذاری در گذشته محدود باقی می‌ماند و پروژه‌های جدید با تأخیر و افزایش هزینه مواجه می‌شوند. تقاضا همچنان با قدرت به رشد خود ادامه می‌دهد. پیامد: قیمت مس به صورت تدریجی اما با نوسانات شدید به سمت ۱۵,۰۰۰ دلار حرکت می‌کند. ریسک‌ها: برای مصرف‌کنندگان، ریسک اصلی افزایش هزینه‌های تولید و اختلال در زنجیره تأمین است. فرصت‌ها: برای سرمایه‌گذاران، این سناریو یک فرصت سرمایه‌گذاری بلندمدت در شرکت‌های تولیدکننده مس و فناوری‌های مرتبط با بازیافت فراهم می‌کند.

ذی‌نفعان کلیدی

تولیدکنندگان معدنی: این گروه از قیمت‌های بالا سود می‌برند، اما با چالش‌های بزرگی مانند هزینه‌های سرمایه‌ای سنگین، فرآیندهای طولانی اخذ مجوز، ریسک‌های سیاسی در مناطق فعالیت، و فشار برای کاهش اثرات زیست‌محیطی روبرو هستند.

سرمایه‌گذاران (بورسی و کامودیتی): چشم‌انداز کمبود ساختاری، مس را به یک گزینه سرمایه‌گذاری جذاب تبدیل کرده است. با این حال، آنها باید ریسک‌های ناشی از نوسانات شدید قیمت و تحولات ژئوپلیتیک را مدیریت کنند.

مصرف‌کنندگان صنعتی (خودروسازان، صنایع انرژی، ساخت‌وساز): این ذی‌نفعان با بزرگ‌ترین تهدید روبرو هستند. افزایش قیمت و کمبود مس می‌تواند حاشیه سود آنها را از بین ببرد، گذار به انرژی‌های پاک را کند کرده و هزینه‌های پروژه‌های زیرساختی را به شدت افزایش دهد.

دولت‌ها و نهادهای نظامی: این گروه مس را یک کالای امنیت ملی می‌دانند. نگرانی اصلی آنها وابستگی به منابع خارجی و آسیب‌پذیری زنجیره تأمین در برابر شوک‌های ژئوپلیتیک است. این نگرانی، محرک اصلی سیاست‌های حمایت از تولید داخلی و ایجاد ذخایر استراتژیک است.

جمع‌بندی

بحران پیش روی بازار مس، یک پدیده چرخه‌ای نیست، بلکه یک دگرگونی ساختاری است. شکاف عمیق میان عرضه محدود و تقاضای «اساساً بی‌نهایت» برای گذار انرژی و رشد اقتصادی، قیمت‌ها را در یک مسیر صعودی بلندمدت قرار داده است. این وضعیت، اقتصاد جهانی را با چالش تأمین یکی از حیاتی‌ترین فلزات صنعتی روبرو کرده و پیامدهای گسترده‌ای برای صنایع، امنیت ملی و سرمایه‌گذاران خواهد داشت.



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی

تقاضای جهانی برای مس با چنان شتابی به سوی سطوحی در حرکت است که می‌تواند در کمتر از دو دهه از عرضه پیشی بگیرد و چالشی را ایجاد کند که Robert Friedland، کهنه‌کار این صنعت، آن را یک چالش بی‌سابقه در تاریخ برای اقتصاد جهانی می‌نامد.

او هشدار می‌دهد که طی ۱۸ سال آینده، بشر برای حفظ حتی یک رشد اقتصادی متوسط، نیازمند استخراج همان مقدار مسی خواهد بود که در مجموع ۱۰,۰۰۰ سال گذشته استخراج کرده است.

پیام فریدلند، که طی سال‌ها در سخنرانی‌های عمومی تکرار شده، آینده‌نگرانه از آب درآمده است. او در سال ۲۰۲۱ گفت: این انتقام اقتصاد قدیم [م: استعاره‌ای است از بازگشت اهمیت صنایع سنتی (مثل معدن و فلزات) در برابر تمرکز بیش از حد بر اقتصاد دیجیتال و فناوری] است. در طول دو دهه، سرمایه کافی صرف یافتن فلزاتی که برای گذار انرژی نیاز داریم نشده است.

او استدلال می‌کند که مس در کانون رشد اقتصادی و امنیت ملی قرار دارد. این فلز که در همه چیز از شبکه‌های برق گرفته تا تجهیزات نظامی استفاده می‌شود، به شریان حیاتی صنعت مدرن تبدیل شده است. تا اکتبر ۲۰۲۵، مس با قیمت بیش از ۵ دلار در هر پوند، تقریباً ۱۱,۱۳۰ دلار در هر تن، معامله می‌شود که نشان‌دهنده افزایش ۵۵ درصدی تنها در پنج سال گذشته است.

اقتصاد کمیابی

با وجود این افزایش قیمت، قیمت‌های فعلی بسیار پایین‌تر از سطحی است که صنعت برای تحریک تولید جدید نیاز دارد. فریدلند پیش‌بینی می‌کند که قیمت مس باید به ۱۵,۰۰۰ دلار در هر تن برسد تا هزینه‌های سرمایه‌ای عظیم ساخت معادن جدید را توجیه کند. او در اواخر سال ۲۰۲۳ گفت: نه هزار دلار در هر تن برای پذیرش این ریسک کافی نیست.

شکاف میان تقاضای فزاینده و عرضه محدود، یک چالش حیاتی ایجاد می‌کند. بر اساس گزارش S&P Global، با نرخ‌های مصرف امروزی، تقریباً ۷۰۰ میلیون تن مس استخراج‌شده در طول تاریخ باید تا سال ۲۰۴۳ دوباره استخراج شود تا تنها بتوان رشد تولید ناخالص داخلی سالانه ۳.۵ درصد را حفظ کرد.

الزامات استراتژیک

اهمیت مس بسیار فراتر از اقتصاد است. فریدلند نقش استراتژیک آن در دفاع ملی را برجسته می‌کند و به نگرانی‌های ارتش ایالات متحده در مورد کمبود گلوله‌های۱۵۵ میلی‌متری howitzer (نوعی سلاح توپخانه‌ای) اشاره می‌کند. او در اوایل سال جاری گفت: اگر کسی به سمت شما اسلحه گرفته باشد، برای پاسخ دادن به آن شلیک، به آن مس نیاز دارید.

این فوریت، درخواست‌ها برای یک رنسانس در صنعت معدنکاری مس ایالات متحده را افزایش داده است؛ صنعتی که در نسل‌های اخیر تقریباً هیچ توسعه جدیدی را تجربه نکرده است. وابستگی به منابع خارجی اکنون هم ثبات عرضه و هم امنیت را تهدید می‌کند.

تغییرات سیاستگذاری و سیاسی

فریدلند، دولت‌های اخیر ایالات متحده، به‌ویژه در دوره ریاست‌جمهوری فعلی، دونالد ترامپ، را برای تشخیص نیاز به تأمین داخلی مواد خام تحسین می‌کند. او اشاره کرد: به‌عنوان یک معدن‌کار، ما حمایت بسیار بیشتری از سوی دولت مشاهده می‌کنیم. دولت جدید به درستی بر این موضوع متمرکز شده است که اطمینان حاصل کند بزرگ‌ترین اقتصاد جهان دسترسی پایداری به مواد خام در مقیاس آن اقتصاد داشته باشد.

در حالیکه قیمت مس به سمت پیش‌بینی‌های بلندمدت او حرکت می‌کند، سرمایه‌گذاران و سیاست‌گذاران با دقت نظاره‌گر هستند. فریدلند این وضعیت را به عنوان بشکه‌ی باروتی آماده انفجار توصیف می‌کند و می‌افزاید که تقاضا برای مس «اساساً بی‌نهایت» است زیرا قیمت منطقی برای چیزی که مطلقاً باید آن را داشته باشید، وجود ندارد.

نمودار ارائه‌شده، نوسانات قیمت مس را در بازه زمانی ژوئن تا اکتبر ۲۰۲۵ به تصویر می‌کشد. تحلیل این نمودار نکات زیر را آشکار می‌سازد:

روند کلی صعودی با نوسانات شدید: قیمت مس در این دوره یک روند کلی صعودی را نشان می‌دهد، اما این مسیر با نوسانات قابل‌توجهی همراه بوده است. قیمت از سطوح زیر ۴.۸۰ دلار در هر پوند در ماه ژوئن، به بالای ۵.۲۰ دلار در ماه اکتبر رسیده است.

اوج‌گیری و سقوط ناگهانی: یک افزایش قیمت شدید در ماه جولای مشاهده می‌شود که قیمت را به نزدیکی ۶.۰۰ دلار می‌رساند. اما پس از آن، یک سقوط ناگهانی در اواخر جولای و اوایل آگوست رخ می‌دهد که قیمت را به شدت کاهش می‌دهد. این نوسان شدید می‌تواند ناشی از انتشار داده‌های اقتصادی، تحولات ژئوپلیتیک یا معاملات الگوریتمی در بازار باشد.

بازیابی و تثبیت: پس از سقوط، قیمت یک دوره بازیابی تدریجی را از ماه سپتامبر آغاز کرده و در ماه اکتبر در محدوده ۵.۰۵ دلار در هر پوند تثبیت شده است.

ارتباط با متن: این نمودار به‌خوبی ادعای گزارش مبنی بر قیمت «بیش از ۵ دلار در هر پوند» در اکتبر ۲۰۲۵ را تأیید می‌کند. نوسانات شدید همچنین نشان‌دهنده حساسیت بالای بازار به اخبار و عدم قطعیت در مورد تعادل عرضه و تقاضا است که کاملاً با تحلیل رابرت فریدلند مبنی بر شکننده بودن وضعیت بازار همخوانی دارد.

تحلیل و جمع بندی

بازار مس در آستانه یک کمبود ساختاری بلندمدت قرار دارد که ناشی از سال‌ها سرمایه‌گذاری ناکافی و تقاضای فزاینده ناشی از گذار جهانی به انرژی‌های پاک و رشد اقتصادی است. قیمت‌های فعلی (حدود ۱۱,۰۰۰ دلار/تن) برای تشویق عرضه جدید کافی نیست و پیش‌بینی می‌شود قیمت برای ایجاد تعادل در بازار به سمت ۱۵,۰۰۰ دلار/تن حرکت کند. اهمیت استراتژیک و نظامی مس، ریسک‌های ژئوپلیتیک و روند ملی‌گرایی منابع را تشدید کرده و به نوسانات بازار دامن می‌زند. سرمایه‌گذاری بلندمدت در شرکت‌های تولیدکننده مس با موقعیت جغرافیایی مناسب و هزینه‌های تولید پایین، جذاب است، اما نیازمند مدیریت دقیق ریسک‌های کوتاه‌مدت است.

تحلیل کمّی

تحلیل کمّی گزارش بر مبنای شکاف ساختاری بین عرضه و تقاضای مس استوار است:

شکاف قیمت‌گذاری: مهم‌ترین داده کمّی، اختلاف بین قیمت فعلی (حدود ۱۱,۱۳۰ دلار بر تن) و قیمت لازم برای تحریک سرمایه‌گذاری در معادن جدید (۱۵,۰۰۰ دلار بر تن) است. این شکاف ۳,۸۷۰ دلاری نشان می‌دهد که با وجود افزایش ۵۵ درصدی قیمت در پنج سال گذشته، بازار هنوز به نقطه تعادلی که بتواند عرضه آینده را تضمین کند، نرسیده است.

مقیاس تقاضای آینده: پیش‌بینی نیاز به استخراج ۷۰۰ میلیون تن مس تا سال ۲۰۴۳ (معادل کل مس استخراج‌شده در تاریخ بشر) برای حفظ رشد اقتصادی ۳.۵ درصدی، ابعاد عظیم بحران پیش رو را نمایان می‌سازد. این تقاضای عظیم، عمدتاً ناشی از دو روند کلان جهانی است: گذار به انرژی‌های پاک (خودروهای برقی، توربین‌های بادی، پنل‌های خورشیدی) و توسعه زیرساخت‌ها در اقتصادهای نوظهور.

رکود سرمایه‌گذاری: اشاره گزارش به دو دهه سرمایه‌گذاری ناکافی در اکتشاف و توسعه معادن جدید، یک متغیر کلیدی است. پروژه‌های معدنی مس معمولاً بین ۱۰ تا ۱۵ سال زمان برای رسیدن به مرحله تولید نیاز دارند. این تأخیر زمانی بدین معناست که حتی اگر امروز سرمایه‌گذاری‌ها افزایش یابد، تأثیر آن بر عرضه تا دهه آینده محسوس نخواهد بود و بازار در کوتاه‌مدت و میان‌مدت با کمبود مواجه خواهد ماند.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

ملی‌گرایی منابع: گزارش به تغییر سیاست دولت آمریکا برای حمایت از تولید داخلی مس اشاره می‌کند. این رویکرد، بخشی از یک روند جهانی بزرگ‌تر به نام «ملی‌گرایی منابع» است. کشورها به طور فزاینده‌ای در تلاش‌اند تا کنترل بیشتری بر منابع استراتژیک خود داشته باشند. این سیاست‌ها می‌تواند به شکل‌های مختلفی مانند افزایش مالیات بر شرکت‌های معدنی (مانند آنچه در شیلی و پرو بحث می‌شود)، محدودیت‌های صادراتی، یا الزام به فرآوری مواد معدنی در داخل کشور ظاهر شود. این روند، ریسک‌های سیاسی را برای شرکت‌های معدنی افزایش داده و می‌تواند به اختلال در زنجیره تأمین جهانی منجر شود.

اهمیت استراتژیک و نظامی: تأکید گزارش بر کاربرد مس در تجهیزات نظامی مانند گلوله‌های توپخانه، این فلز را از یک کالای صرفاً صنعتی به یک دارایی استراتژیک در رقابت‌های ژئوپلیتیک تبدیل کرده است. این مسئله باعث می‌شود کشورهایی مانند ایالات متحده و چین، تأمین پایدار مس را بخشی از امنیت ملی خود بدانند و برای کنترل زنجیره‌های تأمین آن رقابت کنند. این رقابت می‌تواند به تنش‌های تجاری و تلاش برای ایجاد اتحادهای استراتژیک با کشورهای تولیدکننده منجر شود.

ریسک‌های عرضه: هرچند گزارش به طور مستقیم اشاره نمی‌کند، اما بخش بزرگی از تولید مس جهان در مناطقی با بی‌ثباتی سیاسی و اجتماعی (مانند آمریکای لاتین و آفریقا) متمرکز است. اعتصابات کارگری، اعتراضات جوامع محلی، و قوانین سختگیرانه زیست‌محیطی، همگی ریسک‌های جدی برای تولید فعلی و آینده محسوب می‌شوند و بر شکنندگی بازار می‌افزایند.

تحلیل سناریو

سناریوی اول (خوش‌بینانه): یک پیشرفت غیرمنتظره در فناوری‌های استخراج یا بازیافت، هزینه‌ها را کاهش داده و عرضه را افزایش می‌دهد. همزمان، ثبات سیاسی در کشورهای کلیدی تولیدکننده (مانند شیلی و پرو) حاکم می‌شود و پروژه‌های جدید با سرعت بیشتری توسعه می‌یابند. پیامد: قیمت مس ممکن است در سطوح پایین‌تری از پیش‌بینی ۱۵,۰۰۰ دلاری فریدلند تثبیت شود، اما روند صعودی بلندمدت به دلیل تقاضای ناشی از گذار انرژی همچنان پابرجا خواهد ماند.

سناریوی دوم (بدبینانه): تنش‌های ژئوپلیتیک در یکی از مناطق اصلی تولیدکننده مس به اوج می‌رسد و منجر به توقف صادرات می‌شود. همزمان، سیاست‌های ملی‌گرایانه تشدید شده و دولت‌ها کنترل شدیدتری بر صادرات اعمال می‌کنند. پیامد: بازار با یک شوک عرضه شدید مواجه شده، قیمت‌ها به سرعت از مرز ۱۵,۰۰۰ دلار عبور کرده و اقتصاد جهانی، به ویژه بخش‌های انرژی‌های تجدیدپذیر و خودروهای برقی، با بحران جدی روبرو خواهد شد.

سناریوی سوم (ادامه وضع موجود): عرضه به دلیل کمبود سرمایه‌گذاری در گذشته محدود باقی می‌ماند و پروژه‌های جدید با تأخیر و افزایش هزینه مواجه می‌شوند. تقاضا همچنان با قدرت به رشد خود ادامه می‌دهد. پیامد: قیمت مس به صورت تدریجی اما با نوسانات شدید به سمت ۱۵,۰۰۰ دلار حرکت می‌کند. ریسک‌ها: برای مصرف‌کنندگان، ریسک اصلی افزایش هزینه‌های تولید و اختلال در زنجیره تأمین است. فرصت‌ها: برای سرمایه‌گذاران، این سناریو یک فرصت سرمایه‌گذاری بلندمدت در شرکت‌های تولیدکننده مس و فناوری‌های مرتبط با بازیافت فراهم می‌کند.

ذی‌نفعان کلیدی

تولیدکنندگان معدنی: این گروه از قیمت‌های بالا سود می‌برند، اما با چالش‌های بزرگی مانند هزینه‌های سرمایه‌ای سنگین، فرآیندهای طولانی اخذ مجوز، ریسک‌های سیاسی در مناطق فعالیت، و فشار برای کاهش اثرات زیست‌محیطی روبرو هستند.

سرمایه‌گذاران (بورسی و کامودیتی): چشم‌انداز کمبود ساختاری، مس را به یک گزینه سرمایه‌گذاری جذاب تبدیل کرده است. با این حال، آنها باید ریسک‌های ناشی از نوسانات شدید قیمت و تحولات ژئوپلیتیک را مدیریت کنند.

مصرف‌کنندگان صنعتی (خودروسازان، صنایع انرژی، ساخت‌وساز): این ذی‌نفعان با بزرگ‌ترین تهدید روبرو هستند. افزایش قیمت و کمبود مس می‌تواند حاشیه سود آنها را از بین ببرد، گذار به انرژی‌های پاک را کند کرده و هزینه‌های پروژه‌های زیرساختی را به شدت افزایش دهد.

دولت‌ها و نهادهای نظامی: این گروه مس را یک کالای امنیت ملی می‌دانند. نگرانی اصلی آنها وابستگی به منابع خارجی و آسیب‌پذیری زنجیره تأمین در برابر شوک‌های ژئوپلیتیک است. این نگرانی، محرک اصلی سیاست‌های حمایت از تولید داخلی و ایجاد ذخایر استراتژیک است.

جمع‌بندی

بحران پیش روی بازار مس، یک پدیده چرخه‌ای نیست، بلکه یک دگرگونی ساختاری است. شکاف عمیق میان عرضه محدود و تقاضای «اساساً بی‌نهایت» برای گذار انرژی و رشد اقتصادی، قیمت‌ها را در یک مسیر صعودی بلندمدت قرار داده است. این وضعیت، اقتصاد جهانی را با چالش تأمین یکی از حیاتی‌ترین فلزات صنعتی روبرو کرده و پیامدهای گسترده‌ای برای صنایع، امنیت ملی و سرمایه‌گذاران خواهد داشت.

۰۴/۰۷/۲۹