Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
شنبه, ۲۲ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۰۱ ب.ظ

ارزش بازار انویدیا به ۴ تریلیون دلار رسید، برترین شرکت‌های معدنی در چه وضعیتی قرار دارند؟

شکاف ارزش‌گذاری عمیق: صنعت معدن، با وجود تولید مواد اولیه حیاتی برای اقتصاد جهانی، همچنان ارزش بازاری به مراتب کمتر از غول‌های فناوری مانند انویدیا دارد. این شکاف نه تنها به دلیل تفاوت در مدل‌های کسب‌وکار و سودآوری، بلکه به دلیل سرمایه‌بری بالا، چرخه‌های طولانی پروژه، ریسک‌های زمین‌شناسی و زیست‌محیطی، و چالش در جذب سرمایه سفته‌بازانه است.

نوسانات بازار کامودیتی‌ها تحت تأثیر تعرفه‌ها و ژئوپلیتیک: بازارهای مس، آلومینیوم و فولاد به شدت تحت تأثیر تنش‌های تجاری و تعرفه‌های جدید (به‌ویژه از سوی ایالات متحده) قرار دارند که منجر به نوسانات کوتاه‌مدت، تغییر مسیر جریان‌های تجاری و انباشت موجودی می‌شود. در بلندمدت، تقاضای ناشی از گذار انرژی و رشد اقتصادی در بازارهای نوظهور (مانند هند) می‌تواند عامل صعودی باشد، اما ریسک‌های ژئوپلیتیک (مانند تنش‌های خاورمیانه) همچنان بر قیمت‌ها سنگینی می‌کنند.

فرصت‌ها در مواد معدنی حیاتی و لزوم نوآوری: با وجود چالش‌ها، تقاضا برای لیتیوم و گرافیت (مواد اولیه باتری‌های خودروهای برقی و سیستم‌های ذخیره انرژی) در حال افزایش است و پیش‌بینی می‌شود بازار لیتیوم در 2026-2025 به تعادل و سپس کسری عرضه برسد. سرمایه‌گذاری در نوآوری‌های فناورانه (مانند هوش مصنوعی و بیولیچینگ) در صنعت معدن، نه تنها می‌تواند بهره‌وری را افزایش دهد، بلکه جذابیت این بخش را برای سرمایه‌گذاران بلندمدت، به‌ویژه با تمرکز بر معیارهایESG، بهبود بخشد.

در پایان سه‌ماهه دوم، رتبه‌بندی ۵۰ شرکت برتر معدنی جهان به ارزش بازار ترکیبی ۱.۴۹ تریلیون دلار رسید که از اوایل آوریل بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار یا تقریباً ۱۰ درصد افزایش یافته است.

انویدیا از آن زمان تاکنون بیش از ۴۰ درصد رشد کرده و به اولین شرکت سهامی عام تبدیل شده که به ارزش ۴ تریلیون دلار رسیده است.

مقایسه ارزش سهام این تولیدکننده تراشه‌های هوش مصنوعی (AI chipmaker) با پیشرفت ارزش جمعی صنعت معدن که با وجود ثبت رکوردهای قیمتی چندساله برای تعدادی از فلزات، هنوز به اوج خود در سه‌ماهه دوم ۲۰۲۲ نرسیده است، همچنان گیج‌کننده است.

آیا انویدیا (یا مایکروسافت یا اپل) باید بیش از دو برابر ۵۰ شرکت برتر معدنی ارزش داشته باشد؟ خارج از ۵۰ شرکت برتر، میانگین ارزش بازار به سرعت به ارقام تک‌رقمی پایین کاهش می‌یابد، بنابراین انویدیا در واقع بیش از کل صنعت معدن فهرست‌شده جهانی ارزش دارد.

حتی با گسترش ۵۰ شرکت برتر به بخش فلزات و انرژی، شرکت‌های تولیدکننده فولاد، آلومینیوم و برق اغلب معادن خود را اداره می‌کنند، انویدیا همچنان بر اکثر اقتصاد صنعتی سایه افکنده است.

تنها سهام شرکت‌های معدنی که از مرز ۱۰۰ میلیارد دلار عبور کرده‌اند، BHP  وRio Tinto، به ترتیب در رتبه‌های ۱۳۸ و ۲۰۶ رتبه‌بندی جهانی قرار دارند. این غول‌های آنگلو-استرالیایی که مواد اولیه را استخراج می‌کنند، ارزشی بسیار کمتر ازBooking.com، و صاحبان Temu و Zara دارند، در حالی که هیچ‌یک از این شرکت‌ها را نمی‌توان دقیقاً بلوک‌های سازنده دنیای مدرن مانند مس، آلومینیوم و فولاد (و لیتیوم و گرافیت) نامید.

تحلیل و جمع‌بندی

تحلیل کمّی

مقایسه ارزش بازار انویدیا و صنعت معدن

در پایان سه‌ماهه دوم سال ۲۰۲۵، ارزش بازار ترکیبی ۵۰ شرکت برتر معدنی جهان به ۱.۴۹ تریلیون دلار رسید که از اوایل آوریل تقریباً ۱۰ درصد یا بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار افزایش یافته است. این افزایش، اگرچه قابل توجه است، اما همچنان نتوانسته ارزش جمعی صنعت معدن را به اوج خود در سه‌ماهه دوم سال ۲۰۲۲ برساند. در مقابل، انویدیا(Nvidia)، غول تولیدکننده تراشه‌های هوش مصنوعی، در ۱۰ جولای ۲۰۲۵ به ارزش بازار ۴.۰۲۲ تریلیون دلار دست یافت و به اولین شرکت سهامی عام تبدیل شد که از این نقطه عطف عبور می‌کند. این شرکت از آوریل ۲۰۲۵ بیش از ۴۰ درصد رشد را تجربه کرده است.

این تفاوت فاحش در ارزش‌گذاری، یک عدم تطابق بنیادین و فراتر از انتظار را در نحوه تخصیص سرمایه در بازارهای جهانی نشان می‌دهد. انویدیا به تنهایی ارزشی بیش از دو برابر ۵۰ شرکت برتر معدنی و در واقع بیش از کل صنعت معدن فهرست‌شده جهانی دارد. این وضعیت حتی زمانی که شرکت‌های بزرگ صنعتی مانند تولیدکنندگان فولاد، آلومینیوم و برق که اغلب معادن خود را اداره می‌کنند نیز در نظر گرفته می‌شوند، ادامه می‌یابد و انویدیا همچنان بر بخش عمده‌ای از اقتصاد صنعتی سایه می‌افکند.

شرکت‌های معدنی بزرگ و شناخته‌شده‌ای مانند BHP وRio Tinto، که تنها سهام معدنی با ارزش بازار بالای ۱۰۰ میلیارد دلار هستند، به ترتیب در رتبه‌های ۱۳۸ و ۲۰۶ رتبه‌بندی جهانی قرار دارند. این غول‌های آنگلو-استرالیایی که مواد اولیه حیاتی مانند مس، آلومینیوم و فولاد (و لیتیوم و گرافیت) را تولید می‌کنند، ارزشی بسیار کمتر از شرکت‌هایی مانند Booking.com (۱۸۶.۰۳ میلیارد دلار در جولای ۲۰۲۵، رتبه ۸۴ جهانی) ، PDD Holdings (مالک Temu با ۱۴۸.۹۳ میلیارد دلار در جولای ۲۰۲۵، رتبه ۱۱۲ جهانی)  و Inditex (مالک Zara با ۱۵۸.۱۷ میلیارد دلار در جولای ۲۰۲۵، رتبه ۱۰۳ جهانی)  دارند. این مقایسه نشان می‌دهد که بازار سرمایه به شرکت‌های فعال در "اقتصاد جدید" (فناوری، هوش مصنوعی) ارزش‌گذاری بسیار بالاتری می‌دهد، در حالی که بخش "اقتصاد سنتی" (مواد اولیه، صنعت معدن) که بلوک‌های سازنده دنیای مدرن را فراهم می‌کند، از نظر ارزش‌گذاری عقب مانده است. این شکاف می‌تواند بر جریان سرمایه به سمت صنعت معدن، که برای تأمین نیازهای آتی جهان به مواد معدنی حیاتی است، تأثیر منفی بگذارد و چالش‌هایی را در مسیر گذار انرژی و توسعه زیرساخت‌ها ایجاد کند.

جدول ۱: مقایسه ارزش بازار شرکت‌های برتر و صنعت معدن (جولای ۲۰۲۵)

عملکرد شرکت‌های برتر معدنی

MINING.COM TOP 50 در پایان سه‌ماهه دوم ۲۰۲۵ به ارزش بازار ۱.۴۹ تریلیون دلار رسید. با این حال، این رقم هنوز به اوج خود در سه‌ماهه دوم ۲۰۲۲ نرسیده است. در پایان سه‌ماهه سوم ۲۰۲۴، ارزش بازار ترکیبی این ۵۰ شرکت به ۱.۵۱ تریلیون دلار رسید که همچنان ۲۴۰ میلیارد دلار کمتر از اوج سه‌ماهه دوم ۲۰۲۲ بود. در سه‌ماهه اول ۲۰۲۲، ارزش بازار ۵۰ شرکت برتر معدنی ۳۳۵ میلیارد دلار افزایش چشمگیری را تجربه کرده بود. در دو هفته ابتدایی سه‌ماهه دوم ۲۰۲۵، ارزش بازار MINING.COM TOP 50 به ۱.۳۶ تریلیون دلار رسید که ۷۹.۷ میلیارد دلار از ابتدای سال ۲۰۲۵ افزایش یافته بود.

این ارقام نشان‌دهنده یک بازیابی نابرابر و تغییر دینامیک در صنعت معدن است. در حالی که برخی بخش‌ها مانند فلزات گرانبها عملکرد قوی داشته‌اند (شرکت‌های فلزات گرانبها در نیمه اول ۲۰۲۰، ۷۰ میلیارد دلار به ارزش بازار خود افزودند  و در سه‌ماهه سوم ۲۰۲۴، ارزش شرکت‌های فلزات گرانبها و رویالتی مجموعاً ۴۲ میلیارد دلار یا ۱۶ درصد افزایش یافت )، شرکت‌های بزرگ و متنوع معدنی (Big5 شاملBHP، Rio Tinto، Glencore، Vale وAnglo American ) در سال ۲۰۲۴ مجموعاً ۲۴ میلیارد دلار از دست دادند و سهم آن‌ها از کل شاخص از ۳۸ درصد در پایان ۲۰۲۲ به ۲۹ درصد کاهش یافت.

بازار لیتیوم نیز شاهد کاهش شدید ارزش بوده است. تعداد شرکت‌های لیتیوم در رتبه‌بندی از شش به تنها یک شرکت (SQM) کاهش یافته است که ارزش آن کمتر از ۱۰ میلیارد دلار است. ارزش بازار سهام لیتیوم از اوج ۱۲۰ میلیارد دلار در سه‌ماهه دوم ۲۰۲۲ به ۳۴ میلیارد دلار کاهش یافته است. این وضعیت نشان می‌دهد که سرمایه در صنعت معدن به سمت بخش‌هایی با ریسک کمتر (مانند فلزات گرانبها که به عنوان پناهگاه امن در زمان عدم قطعیت عمل می‌کنند) یا بخش‌هایی که به طور مستقیم با گذار انرژی مرتبط هستند، حرکت می‌کند، اما با احتیاط و با توجه به نوسانات شدید قیمتی. کاهش شدید ارزش شرکت‌های لیتیوم، با وجود چشم‌انداز بلندمدت مثبت برای این فلز، نشان‌دهنده حساسیت بازار به چرخه‌های عرضه و تقاضا و عدم قطعیت‌های کوتاه‌مدت است. این امر بر تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران در مورد تخصیص سرمایه در این بخش تأکید می‌کند و لزوم درک دقیق دینامیک‌های هر کامودیتی را برجسته می‌سازد.

جدول ۲: ارزش بازار MINING.COM TOP50 در دوره‌های مختلف

روندهای قیمتی و موجودی کامودیتی‌های کلیدی (جولای ۲۰۲۵)

مس

در ۷ جولای ۲۰۲۵، قیمت مس LME (London Metal Exchange) ۱.۸۱ درصد کاهش یافت و به ۹,۶۱۶ دلار در هر تن رسید. در ۱۰ جولای ۲۰۲۵، قیمت نقدی مس LME به ۹,۷۵۲ دلار در هر تن و موجودی آن به ۱۰۸,۱۰۰ تن رسید. قیمت نقدی مس در ۹ جولای ۲۰۲۵، ۵.۴۴۳۵ دلار در هر پوند بود. موجودی مس LME در ۷ جولای ۴,۶۲۵ تن افزایش یافت و به ۱۰۷,۱۲۵ تن رسید. یک تغییر ساختاری در بازار مس مشاهده شد، به طوری که حالت  Backwardation  سه‌رقمی (که نشان‌دهنده کمبود فوری است) به Contango  کوچک ۲ دلاری در ۷ جولای ۲۰۲۵ تبدیل شد که بیانگر نگرانی از مازاد عرضه کوتاه‌مدت است.

این وضعیت نشان‌دهنده تناقض بین دینامیک‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت بازار مس است. در حالی که داده‌های اخیر (اوایل جولای ۲۰۲۵) کاهش قیمت، افزایش موجودی و تغییر به کونتانگو (که نشان‌دهنده مازاد عرضه کوتاه‌مدت است) را نشان می‌دهند، پیش‌بینی‌های بلندمدت از سوی تحلیلگران و شرکت‌های بزرگ معدنی به شدت صعودی است. Mercuria قیمت مس را در سال جاری بالای ۱۲,۰۰۰ دلار در هر تن پیش‌بینی می‌کند؛ Goldman Sachs تا پایان سال ۱۰,۲۰۰ دلار در هر تن را پیش‌بینی می‌کند؛ و BHP Group رشد ۷۰ درصدی تقاضای جهانی مس را تا سال ۲۰۵۰ پیش‌بینی می‌کند. این تناقض عمدتاً ناشی از عوامل کوتاه‌مدت مانند افزایش موجودی و به‌ویژه عدم قطعیت ناشی از تعرفه ۵۰ درصدی احتمالی ایالات متحده بر واردات مس است که قرار است تا ۳۱ جولای یا ۱ اوت ۲۰۲۵ اجرا شود. این تعرفه باعث چالش‌های لجستیکی و تغییر مسیر محموله‌ها می‌شود و در کوتاه‌مدت بر قیمت‌ها فشار می‌آورد. این وضعیت یک فرصت و ریسک دوگانه برای سرمایه‌گذاران ایجاد می‌کند: ریسک نوسانات کوتاه‌مدت ناشی از سیاست‌های تجاری و فرصت‌های بلندمدت ناشی از تقاضای ساختاری برای گذار انرژی (الکتریکی‌سازی) و کمبود عرضه متمرکز (ذخایر چین کاهش یافته و کارخانه‌های ذوب چینی با نرخ‌های منفی برای کنسانتره مس کار می‌کنند).

آلومینیوم

در ۱۰ جولای ۲۰۲۵، قیمت نقدی آلومینیوم LME به ۲,۶۰۹ دلار در هر تن و موجودی آن به ۳۹۵,۷۲۵ تن رسید. پیش‌بینی‌های تحلیلگران برای آلومینیوم در سال ۲۰۲۵ صعودی است. ING میانگین قیمت آلومینیوم را در سال ۲۰۲۵ معادل ۲,۶۲۵ دلار در هر تن پیش‌بینی می‌کند. Goldman Sachs حتی خوش‌بینانه‌تر است و میانگین ۲,۷۰۰ دلار در هر تن را پیش‌بینی می‌کند. J.P. Morgan هدف قیمتی ۲,۸۰۰ دلار در هر تن را برای سه‌ماهه سوم ۲۰۲۵ تعیین کرده است. کسری ۶۰۰,۰۰۰ تنی در بازار جهانی آلومینیوم در سال جاری پیش‌بینی می‌شود.

تولید پایین و مصرف بالاتر آلومینیوم از قیمت‌ها حمایت خواهد کرد و تعرفه‌های ترامپ به معنای قیمت‌های بالاتر در ایالات متحده خواهد بود. با این حال، ادامه جنگ تجاری می‌تواند با کاهش تقاضا به قیمت آلومینیوم آسیب برساند. این وضعیت نشان می‌دهد که بازار آلومینیوم دارای پتانسیل صعودی قوی مبتنی بر اصول عرضه و تقاضا است، اما این پتانسیل می‌تواند تحت تأثیر عدم قطعیت‌های کلان اقتصادی و سیاست‌های تجاری قرار گیرد. گزارش SMM نیز به "احساسات قوی خارج از فصل" در بخش تقاضا و "سیاست ضد رقابت مخرب" در چین اشاره می‌کند که می‌تواند منجر به تضعیف کوتاه‌مدت تقاضای نهایی شود، در حالی که ریسک انباشت موجودی نیز وجود دارد. سرمایه‌گذاران باید بین پتانسیل رشد ساختاری و ریسک‌های نوسان کوتاه‌مدت تعادل برقرار کنند.

فولاد

در ۳ جولای ۲۰۲۵، میانگین قیمت فولاد (Cwt) ۴۵.۳۴ دلار بود. قیمت‌های Hot Rolled Coil (HRC) از ۸۸۵ تا ۹۳۸ دلار در هر تن و Cold Rolled Coil (CRC) از ۱,۱۰۵ تا ۱,۱۳۰ دلار در هر تن متغیر بود. صنعت جهانی فولاد با چالش‌های مداوم مواجه است که تا سال ۲۰۲۵ و پس از آن تشدید خواهد شد. افزایش ظرفیت برنامه‌ریزی شده (تا ۶.۷ درصد یا ۱۶۵ میلیون تن متریک از ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۷) خطر تشدید مازاد ظرفیت جهانی را در بحبوحه رشد کند تقاضا به همراه دارد.

تقاضا در چین به دلیل رکود در ساخت‌وساز و تغییرات ساختاری در اقتصاد چین کاهش می‌یابد، در حالی که در کشورهای OECD ثابت می‌ماند و در ASEAN و MENA رشد قوی دارد. یارانه‌ها، به‌ویژه در چین (۱۰ برابر کشورهایOECD)، رقابت را مخدوش می‌کنند. این وضعیت نشان‌دهنده یک بازار فولاد دوگانه است: بازارهای منطقه‌ای با تقاضای قوی و قیمت‌های حمایت‌شده (مانند ایالات متحده به دلیل تعرفه‌ها ) و یک بازار جهانی که تحت فشار مازاد عرضه و رقابت مخدوش قرار دارد. سرمایه‌گذاران باید به جای تمرکز بر روند کلی، به دینامیک‌های منطقه‌ای و تأثیر سیاست‌های داخلی کشورها (مانند سیاست‌های چین و هند) توجه کنند.

لیتیوم

در اوایل جولای ۲۰۲۵، قیمت کربنات لیتیوم با گرید باتری (Battery-Grade Lithium Carbonate) به طور قابل توجهی پایدار ماند. در ۹ جولای ۲۰۲۵، قیمت کربنات لیتیوم (با احتساب مالیات بر ارزش افزوده) ۸,۸۴۰.۸۹ دلار در هر تن بود. Fastmarkets پیش‌بینی می‌کند که بازار جهانی لیتیوم در سال ۲۰۲۵ تنها ۱۰,۰۰۰ تن مازاد عرضه داشته باشد و در سال ۲۰۲۶ به کسری ۱,۵۰۰ تنی تبدیل شود.

بازار لیتیوم برای چندین سال با مازاد عرضه مواجه بوده است (۱۷۵,۰۰۰ تن در ۲۰۲۳، ۱۵۴,۰۰۰ تن در ۲۰۲۴). این وضعیت به دلیل کاهش تولید در سال گذشته و بهبود تقاضا از بخش‌های پایین‌دستی (خودروهای برقی و سیستم‌های ذخیره انرژی) در حال تغییر است. رشد سالانه جهانی در پذیرش خودروهای برقی برای ۲۰۲۴ معادل ۲۹ درصد و برای سیستم‌های ذخیره انرژی (ESS) ۲۵ درصد در ۲۰۲۴ و ۳۷ درصد در ۲۰۲۵ پیش‌بینی شده است. این وضعیت نشان‌دهنده یک نقطه عطف در بازار لیتیوم است. با این حال، قیمت‌ها با وجود این تغییرات بنیادی، هنوز به شدت افزایش نیافته‌اند، زیرا "موجودی قابل توجهی در زنجیره تأمین، به‌ویژه در چین" وجود دارد که می‌تواند هرگونه کمبود واقعی را تعدیل کند. این وضعیت نشان‌دهنده فرصت‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت در بخش لیتیوم است، اما با آگاهی از اینکه بازیابی قیمت‌ها ممکن است به دلیل موجودی‌های انباشته‌شده و توانایی ظرفیت‌های غیرفعال برای بازگشت سریع به بازار، تدریجی باشد. همچنین، تغییر شیمی باتری‌ها به سمت LFP  (لیتیوم-آهن-فسفات) در چین می‌تواند بر تقاضا برای انواع خاصی از لیتیوم تأثیر بگذارد.

گرافیت

در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵، قیمت گرافیت در ایالات متحده به ۱۰۵۷ دلار در هر تن رسید. بازار گرافیت طبیعی در سال ۲۰۲۴ با کسری ۱۵۰,۰۰۰ تن متریک در سال (tpa) مواجه است که ناشی از افزایش تقاضا از بخش آند باتری است. تقاضای خودروهای برقی قرار است در دهه آینده تقریباً ۴۰۰ درصد افزایش یابد.

بازار گرافیت مصنوعی در حال حاضر مازاد عرضه ۳۵۰,۰۰۰ تن متریک در سال دارد، اما پیش‌بینی می‌شود که هر دو بخش طبیعی و مصنوعی تا سال ۲۰۳۴ با کسری بیش از ۶۰۰,۰۰۰ تن متریک در سال مواجه شوند. این تفاوت ناشی از سهولت و سرعت بیشتر در ساخت تأسیسات تولید گرافیت مصنوعی است. با این حال، چشم‌انداز بلندمدت برای هر دو بخش، کسری شدید عرضه را پیش‌بینی می‌کند که نیاز به سرمایه‌گذاری‌های عظیم در معادن جدید را برجسته می‌کند. طبق برآورد Benchmark Mineral Intelligence حدود ۳۰۰ معدن جدید برای حمایت از گذار انرژی لازم است. این وضعیت نشان‌دهنده یک فرصت سرمایه‌گذاری بلندمدت و استراتژیک در بخش گرافیت است، به‌ویژه با توجه به نقش حیاتی آن در باتری‌های خودروهای برقی و زیرساخت‌های انرژی تجدیدپذیر (توربین‌های بادی و پنل‌های خورشیدی). با این حال، سرمایه‌گذاران باید تفاوت‌های بین بخش طبیعی و مصنوعی را در نظر بگیرند و به ریسک‌های ژئوپلیتیک و نوسانات قیمتی نیز توجه کنند.

جدول ۳: روندهای قیمتی و موجودی کامودیتی‌های کلیدی (جولای ۲۰۲۵)

 

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

عوامل کلان اقتصادی و سیاست‌های پولی

بازارهای جهانی کامودیتی در سال ۲۰۲۵ تحت فشار ترکیبی از تنش‌های تجاری، حمایت‌گرایی ایالات متحده و کندی رشد جهانی قرار دارند. این عوامل بر تقاضا و قیمت انرژی تأثیر گذاشته‌اند؛ به عنوان مثال، قیمت نفت به دلیل نگرانی از مازاد عرضه و تقاضای ضعیف به پایین‌ترین سطح ۴ سال اخیر رسیده است. در مقابل، قیمت گاز طبیعی در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵ به دلیل تقاضای قوی و اختلالات عرضه در ایالات متحده افزایش یافته است.

در حوزه سیاست پولی، عدم تمایل فدرال رزرو (Federal Reserve) به کاهش نرخ بهره، با وجود شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) اصلی ۳.۲ درصد، بازده واقعی (real yields) را پایین نگه می‌دارد که طلا را به عنوان یک دارایی جذاب برای سرمایه‌گذاران مطرح می‌کند. تحلیلگران J.P. Morgan پیش‌بینی می‌کنند که قیمت طلا تا اواسط ۲۰۲۶ به ۴,۰۰۰ دلار در هر اونس برسد. این وضعیت نشان‌دهنده واگرایی در سیاست‌های پولی و تأثیر متفاوت آن‌ها بر جریان سرمایه است. در حالی که ایالات متحده با حفظ نرخ بهره بالا، طلا را به عنوان پناهگاه امن جذاب می‌کند، هند با کاهش نرخ بهره (بانک مرکزی هند نرخ بهره (Repo rate) را ۵۰ واحد پایه کاهش داده است) و رشد صنعتی (تولید صنعتی هند در ژوئن ۲۰۲۵ به ۵.۰ درصد افزایش یافته و تورم CPI به ۱.۶ درصد کاهش یافته است که نشان‌دهنده بهبود اقتصادی است )، محیطی حمایتی برای تقاضای داخلی کامودیتی‌ها ایجاد می‌کند. این واگرایی در سیاست‌های پولی، جریان‌های سرمایه جهانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند منجر به نوسانات ارزی و تغییر در جذابیت نسبی بازارهای کامودیتی شود. سرمایه‌گذاران باید این تفاوت‌ها را در نظر بگیرند؛ نرخ بهره بالاتر در ایالات متحده می‌تواند هزینه نگهداری موجودی کامودیتی‌ها را افزایش دهد، در حالی که سیاست‌های انبساطی در هند می‌تواند تقاضا را تحریک کند. این امر بر استراتژی‌های پوشش ریسک (hedging) و تخصیص پورتفولیو تأثیر می‌گذارد.

تنش‌های تجاری و تعرفه‌ها

حمایت‌گرایی فزاینده ایالات متحده، تنش‌های تجاری رو به رشد و عدم قطعیت سیاست‌های جهانی، چشم‌انداز اقتصادی و صنعتی جهانی را تضعیف کرده و بر تقاضا و قیمت فلزات صنعتی تأثیر گذاشته است. تعرفه ۵۰ درصدی احتمالی بر واردات مس به ایالات متحده که قرار است تا ۳۱ جولای یا ۱ اوت ۲۰۲۵ اجرا شود، چالش‌های لجستیکی بزرگی را برای محموله‌های در حال حمل ایجاد می‌کند و می‌تواند تقاضا برای مس از انبارهای LME را کاهش دهد. تعرفه‌های ترامپ بر آلومینیوم نیز به معنای قیمت‌های بالاتر در ایالات متحده خواهد بود، اما جنگ تجاری طولانی‌مدت می‌تواند با کاهش تقاضا به قیمت آلومینیوم آسیب برساند. تعرفه‌های گسترده بر کالاها و اقدامات تلافی‌جویانه از سوی اتحادیه اروپا و چین نیز بر قیمت فلزات صنعتی تأثیر گذاشته است.

این وضعیت منجر به تجزیه بازار جهانی و افزایش ریسک‌های زنجیره تأمین می‌شود. معامله‌گران در حال تسریع تحویل به ایالات متحده پیش از تعرفه‌های احتمالی هستند که باعث افزایش مصنوعی تقاضا و انباشت موجودی می‌شود و جریان‌های عادی تجارت و روابط قیمتی منطقه‌ای را مختل می‌کند. این تجزیه بازار جهانی کامودیتی‌ها به بازارهای منطقه‌ای با دینامیک‌های قیمتی متفاوت، ریسک‌های لجستیکی و هزینه‌های اضافی را برای شرکت‌ها به همراه دارد. این وضعیت یک محیط پرریسک و پیچیده برای مدیریت زنجیره تأمین ایجاد می‌کند. شرکت‌ها باید استراتژی‌های انعطاف‌پذیری را برای مقابله با تغییرات ناگهانی در سیاست‌های تجاری و حفظ دسترسی به مواد اولیه حیاتی اتخاذ کنند. سرمایه‌گذاران نیز باید ریسک‌های مرتبط با سیاست‌های تجاری و تأثیر آن‌ها بر سودآوری شرکت‌های فعال در این بخش‌ها را در نظر بگیرند.

تحولات ژئوپلیتیک و ریسک‌های منطقه‌ای

تنش‌های ژئوپلیتیک، از جمله تنش‌های خاورمیانه و تلاش کشورهای بریکس (BRICS) برای متنوع‌سازی ارزی، قیمت طلا را به رکوردهای جدیدی رسانده است (۳,۴۳۵.۵۰ دلار در هر اونس). این تحولات ژئوپلیتیک صرفاً ریسک‌های انتزاعی نیستند، بلکه محرک‌های مستقیمی برای تقاضا (مانند طلا به عنوان پناهگاه امن در زمان عدم قطعیت) و اختلالات عرضه (مانند گاز طبیعی) در بازارهای کامودیتی هستند. درگیری‌ها در خاورمیانه و فصل طوفان‌های بالاتر از حد نرمال می‌تواند زنجیره‌های تأمین گاز طبیعی را مختل کرده و باعث افزایش قیمت‌ها شود. اقدامات کشورهای بریکس برای کاهش وابستگی به دلار، یک تغییر ساختاری در مالیه جهانی است که تقاضای بانک‌های مرکزی برای طلا را افزایش می‌دهد (چین، هند و ترکیه از سال ۲۰۲۱ بیش از ۶۰۰ تن به ذخایر خود افزوده‌اند). این امر بر لزوم پایش مستمر تحولات ژئوپلیتیک و درک تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن‌ها بر بازارهای کامودیتی تأکید می‌کند. سرمایه‌گذاران باید استراتژی‌هایی برای پوشش ریسک‌های ژئوپلیتیک، مانند تخصیص بخشی از پورتفولیو به فلزات گرانبها یا سرمایه‌گذاری در مناطق با ثبات‌تر، در نظر بگیرند.

تأثیر ESG بر سرمایه‌گذاری در بخش معدن

عوامل ESG (محیط زیست، اجتماعی، حاکمیت شرکتی) تأثیر بنیادینی بر تصمیمات سرمایه‌گذاری در صنعت معدن دارند. بیش از ۳۵ تریلیون دلار سرمایه جهانی در دارایی‌های ESG قرار دارد که یک منبع عظیم سرمایه برای شرکت‌های معدنی محسوب می‌شود. افزایش نظارت برESG، الزامات بانکی و تأمین مالی پروژه‌های معدنی را تحت تأثیر قرار داده است. شرکت‌های معدنی باید معیارهای ESG را برای جذب سرمایه از صندوق‌های ESG رعایت کنند. رعایت ESG می‌تواند دسترسی به سرمایه را بهبود بخشد، امکان قیمت‌گذاری بالاتر برای محصولات را فراهم آورد، ارزش سهامداران را افزایش دهد و روابط با جوامع محلی را تقویت کند.

صنعت معدن به دلیل ماهیت استخراجی خود، اثرات زیست‌محیطی و اجتماعی قابل توجهی دارد و دستیابی به اهداف کربن‌زدایی و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای برای این صنعت کربن‌بر، چالش‌برانگیز است. با این حال، ESG دیگر صرفاً یک ملاحظه جانبی نیست، بلکه به یک عامل تعیین‌کننده برای جذب سرمایه و تأمین مالی پروژه‌ها در صنعت معدن تبدیل شده است. این فشار برای رعایتESG، به نوبه خود، شرکت‌ها را وادار می‌کند تا در فناوری‌های پاک‌تر، مدیریت پسماند، حفاظت از تنوع زیستی، و بهبود روابط اجتماعی سرمایه‌گذاری کنند. این امر می‌تواند نوآوری در صنعت معدن را تسریع بخشد و به کاهش شکاف ارزش‌گذاری با بخش فناوری کمک کند. برای سرمایه‌گذاران، شرکت‌های معدنی با سوابق قویESG، نه تنها ریسک‌های نظارتی و عملیاتی کمتری دارند، بلکه دسترسی به طیف وسیع‌تری از سرمایه و پتانسیل برای قیمت‌گذاری بهتر محصولات خود را نیز خواهند داشت. این یک عامل کلیدی در انتخاب سرمایه‌گذاری بلندمدت در بخش معدن است.

نوآوری و شکاف ارزش‌گذاری بین فناوری و معدن

صنعت معدن، با وجود تولید مواد اولیه حیاتی، در مقایسه با بخش فناوری، در جذب سرمایه سفته‌بازانه کمتر موفق بوده و اغلب "در عصر تاریک" باقی مانده است. این شکاف ارزش‌گذاری ریشه‌های عمیقی در تفاوت‌های ساختاری و چالش‌های ذاتی صنعت معدن دارد. سرمایه‌گذاری‌های کلان، زمان‌بر بودن پروژه‌ها، فرآیندهای دشوار اخذ مجوز، عدم قطعیت‌های زمین‌شناسی، نوسانات قیمت کامودیتی‌ها، و ریسک‌های فنی و زیست‌محیطی پیچیده، از جمله دلایل احتیاط شرکت‌های معدنی در سرمایه‌گذاری و در نتیجه، شکاف ارزش‌گذاری هستند. علاوه بر این، شرکت‌های فناوری دارای حاشیه سود بالاتری هستند؛ برای مثال، حاشیه سود خالص "سایر فلزات صنعتی و معدن" منفی۴.۹ درصد و "سایر فلزات گرانبها و معدن" منفی۸.۹ درصد است، در حالی که "خدمات فناوری اطلاعات" ۵.۶ درصد است. این تفاوت در سودآوری به طور مستقیم بر ارزش‌گذاری بازار تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، درآمد BHP Group در سال ۲۰۲۴ حدود ۵۶ میلیارد دلار بود، در حالی که درآمد اپل ۳۹۰ میلیارد دلار بود.

چالش‌های نوآوری در معدن شامل عدم همسویی نوآوری با استراتژی اصلی کسب‌وکار، نوآوری از بالا به پایین بدون مشارکت عملیاتی‌ها، و عدم انطباق فناوری‌ها با محیط‌های خشن معدن است که از دلایل شکست پروژه‌های نوآوری هستند. با این حال، هوش مصنوعی (AI) و فناوری‌های دیجیتال پتانسیل عظیمی برای تحول در این صنعت دارند. هوش مصنوعی می‌تواند مدیریت مواد، پیش‌بینی تقاضا، بهینه‌سازی استفاده از مواد، کاهش ضایعات، و افزایش بهره‌وری را در صنایع مونتاژ (و به‌طور ضمنی در معدن) متحول کند. هوش مصنوعی همچنین می‌تواند زنجیره‌های تأمین را در برابر شوک‌ها محافظت کند. فناوری‌های دیجیتال می‌توانند بهره‌وری پروژه‌های سرمایه‌ای را 25-10 درصد افزایش داده و هزینه‌ها را 10-5 درصد کاهش دهند. این تحولات می‌توانند حاشیه سود صنعت معدن را بهبود بخشند و آن را برای سرمایه‌گذاران جذاب‌تر کنند، در نتیجه به تدریج شکاف ارزش‌گذاری با بخش فناوری را کاهش دهند. شرکت‌هایی که به طور فعال در این نوآوری‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند و آن‌ها را به درستی با استراتژی‌های عملیاتی خود همسو می‌کنند، مزیت رقابتی قابل توجهی کسب خواهند کرد.

روندهای تقاضا از چین و هند

چین

بازار املاک چین از اوج ۱.۷ میلیارد متر مربع در مارس ۲۰۲۱ به ۵۱۷ میلیون متر مربع در مارس ۲۰۲۵ کاهش یافته و به سطوح تعادلی بلندمدت بازگشته است. این انقباض، یک تغییر ساختاری بزرگ در الگوی تقاضای کامودیتی این کشور ایجاد کرده است. این امر به معنای کاهش تقاضا برای کامودیتی‌های مرتبط با ساخت‌وساز (مانند فولاد میلگرد و سیمان) است، اما همزمان، اقتصاد چین در حال گذار از رشد مبتنی بر املاک به سمت صنایع جدید انرژی و خودروهای برقی (۷ میلیون خودروی برقی در سال)، پنل‌های خورشیدی، تولید باتری (به‌ویژه فناوریLFP) و کشتی‌سازی است. این تغییر ساختاری، تقاضا برای "فلزات حیاتی آینده‌نگر" مانند لیتیوم، مس و گرافیت را به شدت افزایش می‌دهد. تولید فولاد چین ممکن است به اوج خود رسیده باشد زیرا بخش املاک منقبض می‌شود و تغییر از محصولات میلگرد (مورد استفاده در ساخت‌وساز) به محصولات تخت (برای تولید صنعتی) پیش‌بینی می‌شود. همچنین، رشد تقاضای زغال سنگ حرارتی در چین به دلیل کندی رشد GDP و افزایش استفاده از منابع انرژی سبز، کند خواهد شد و قیمت‌ها کاهش می‌یابد. سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان کامودیتی باید این تغییر پارادایم را درک کنند و پرتفوی و استراتژی‌های تولید خود را بر اساس آن تنظیم کنند. تمرکز بر فلزات مورد نیاز برای گذار انرژی و فناوری‌های پیشرفته، به جای تکیه صرف بر تقاضای سنتی ساخت‌وساز، حیاتی است.

هند

هند به سرعت در حال تبدیل شدن به یک مرکز مهم تقاضا برای کامودیتی‌ها، به‌ویژه فولاد، است. تولید فولاد داخلی هند در حال افزایش است و تقاضا قوی باقی مانده است. تقاضای فولاد هند برای سال ۲۰۲۵، 9-8 درصد رشد پیش‌بینی می‌شود که بسیار بالاتر از رشد 1.۵-0.۵ درصدی جهانی است. این رشد قابل توجه، هند را از روند کند تقاضای جهانی متمایز می‌کند. تقاضا با ساخت‌وساز فشرده فولاد در مسکن و زیرساخت‌ها، و همچنین نیاز ثابت از بخش‌های مهندسی و تولید، تحریک می‌شود. بودجه اتحادیه سال مالی 2026-2025 هند، هزینه‌های سرمایه‌ای را ۱۰ درصد افزایش داده است.

با این حال، این کشور همزمان با چالش مازاد عرضه داخلی ناشی از افزایش واردات مواجه است. واردات فولاد نهایی هند در آوریل ۲۰۲۴ تا فوریه ۲۰۲۵ به ۸.۱ میلیون تن رسید که ۸.۳ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته و به بالاترین سطح پنج سال اخیر رسیده است. چین، ژاپن و ویتنام منابع اصلی این واردات هستند. این وضعیت برای شرکت‌های معدنی و تولیدکنندگان کامودیتی فرصت‌هایی را در بازار هند ایجاد می‌کند، اما همچنین بر لزوم درک دینامیک‌های عرضه و تقاضای منطقه‌ای و تأثیر سیاست‌های تجاری (مانند عوارض حفاظتی احتمالی هند) تأکید می‌کند. برای سرمایه‌گذاران، شرکت‌هایی که موقعیت قوی در بازار داخلی هند دارند یا قادر به رقابت در محیط وارداتی هستند، می‌توانند جذاب باشند.

تحلیل سناریو

سناریوی اول: خوش‌بینانه

پیش‌فرض‌ها

حل تنش‌های تجاری: مذاکرات موفقیت‌آمیز تجاری بین ایالات متحده و شرکای کلیدی، منجر به کاهش یا لغو تعرفه‌ها (مانند تعرفه مس) و ثبات در جریان‌های تجاری جهانی می‌شود. این امر به کاهش عدم قطعیت و تسهیل تجارت بین‌المللی کمک می‌کند.

رشد اقتصادی قوی جهانی: محرک‌های اقتصادی در چین (که منجر به افزایش تقاضا برای فلزات صنعتی می‌شود) و رشد پایدار در هند (با افزایش تولید صنعتی و کاهش تورم)  به همراه بهبود فعالیت‌های صنعتی در اقتصادهای توسعه‌یافته، منجر به افزایش کلی تقاضای جهانی برای کامودیتی‌ها می‌شود.

تسریع گذار انرژی: پذیرش خودروهای برقی (EVs) و سیستم‌های ذخیره انرژی (ESS) با نرخی سریع‌تر از پیش‌بینی‌ها ادامه می‌یابد، که تقاضا برای فلزات باتری (لیتیوم، گرافیت، مس) را به شدت افزایش می‌دهد و کسری عرضه را تسریع می‌کند.

نوآوری موفق در معدن: سرمایه‌گذاری‌ها در فناوری‌های نوین معدن‌کاری (مانند هوش مصنوعی برای بهینه‌سازی مدیریت مواد و پیش‌بینی تقاضا ، بیولیچینگ برای استخراج کارآمدتر  و دیجیتالی‌سازی برای بهبود بهره‌وری پروژه‌های سرمایه‌ای ) به ثمر می‌نشیند، بهره‌وری را افزایش داده و هزینه‌های عملیاتی را کاهش می‌دهد، و چالش‌های عرضه را تا حدی رفع می‌کند.

پیامدها برای قیمت و عرضه

قیمت‌ها: افزایش قابل توجه قیمت فلزات صنعتی و باتری (مس به بالای ۱۲,۰۰۰ دلار در هر تن، آلومینیوم به بالای ۲,۸۰۰ دلار در هر تن ، بهبود قابل توجه قیمت لیتیوم و گرافیت). قیمت طلا نیز به دلیل تقاضای پایدار از سوی بانک‌های مرکزی و حفظ جذابیت به عنوان پناهگاه امن (حتی در محیط رشد) می‌تواند به روند صعودی خود ادامه دهد و به ۴,۰۰۰ دلار در هر اونس برسد.

عرضه: شرکت‌های معدنی با بهبود حاشیه سود، سرمایه‌گذاری در پروژه‌های جدید و گسترش ظرفیت‌های موجود را تسریع می‌کنند. با این حال، به دلیل ماهیت سرمایه‌بر و زمان‌بر بودن این پروژه‌ها، پاسخ عرضه به تقاضا ممکن است با تأخیر همراه باشد.

بازار: بازار کامودیتی‌ها به سمت تعادل یا کسری عرضه حرکت می‌کند، به‌ویژه برای فلزات حیاتی، که منجر به محیطی مطلوب برای تولیدکنندگان می‌شود.

سناریوی دوم: بدبینانه

پیش‌فرض‌ها

تشدید جنگ‌های تجاری: تعرفه‌های جدید و اقدامات تلافی‌جویانه گسترده‌تر می‌شوند، که منجر به اختلالات شدید در زنجیره‌های تأمین جهانی، کاهش حجم تجارت و افزایش هزینه‌ها می‌شود. این امر به طور خاص بر جریان فلزات تأثیر می‌گذارد.

رکود جهانی: کندی رشد اقتصادی جهانی به رکود تبدیل می‌شود، که تقاضا برای اکثر کامودیتی‌ها را به شدت کاهش می‌دهد. بخش املاک چین با بحران عمیق‌تری مواجه می‌شود و تأثیر منفی آن بر تقاضای فولاد تشدید می‌گردد.

اختلالات ژئوپلیتیک: تشدید درگیری‌ها در خاورمیانه یا سایر مناطق کلیدی، منجر به اختلالات عمده در عرضه انرژی و فلزات می‌شود، که می‌تواند به افزایش عدم قطعیت و ریسک‌های سرمایه‌گذاری دامن بزند.

عدم موفقیت نوآوری: چالش‌های ذاتی صنعت معدن (سرمایه‌بری، ریسک‌های زمین‌شناسی، عدم پذیرش فناوری‌های جدید و عدم همسویی نوآوری با استراتژی‌های اصلی ) مانع از بهبود بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها می‌شود.

تأثیر آن بر بازار

قیمت‌ها: کاهش شدید و پایدار قیمت کامودیتی‌ها، به‌ویژه فلزات صنعتی و انرژی (نفت در سطوح پایین‌تر، مس زیر ۹,۰۰۰ دلار در هر تن، آلومینیوم زیر ۲,۵۰۰ دلار در هر تن). این کاهش قیمت‌ها منجر به کاهش سودآوری شرکت‌های معدنی می‌شود.

عرضه: شرکت‌های معدنی تولید را کاهش می‌دهند، پروژه‌های جدید را به تعویق می‌اندازند یا لغو می‌کنند، و ممکن است شاهد ورشکستگی برخی شرکت‌های کوچک‌تر باشیم. مازاد عرضه در برخی بخش‌ها (مانند فولاد) تشدید می‌شود.

بازار: افزایش شدید نوسانات، کاهش نقدینگی، و عدم اطمینان فراگیر، سرمایه‌گذاران را از بازار کامودیتی‌ها دور می‌کند و منجر به کاهش ارزش‌گذاری بیشتر در این بخش می‌شود.

سناریوی سوم: ادامه وضع موجود

پیش‌فرض‌ها

تنش‌های تجاری پایدار: تعرفه‌ها و محدودیت‌های تجاری فعلی (مانند تعرفه‌های ایالات متحده بر مس و آلومینیوم) پابرجا می‌مانند اما تشدید نمی‌شوند. عدم قطعیت‌های ناشی از سیاست‌های تجاری ادامه می‌یابد و بر جریان‌های تجاری تأثیر می‌گذارد.

رشد متوسط جهانی با واگرایی منطقه‌ای: رشد اقتصادی جهانی متوسط باقی می‌ماند، با رشد قوی در مناطقی مانند هند (که به موتور جدید تقاضا تبدیل می‌شود)  و تغییر ساختاری در چین (کاهش تقاضای املاک، افزایش تقاضایEVs )، اما با چالش‌هایی در اقتصادهای توسعه‌یافته.

گذار انرژی تدریجی: پذیرش خودروهای برقی و سیستم‌های ذخیره انرژی با نرخ فعلی ادامه می‌یابد، که تقاضا برای فلزات حیاتی را به طور پیوسته افزایش می‌دهد، اما نه به سرعت سناریوی خوش‌بینانه.

چالش‌های موجود در معدن: صنعت معدن همچنان با چالش‌های سرمایه‌بری بالا، زمان‌بر بودن پروژه‌ها، و فشار رعایت ESG مواجه است، اما پیشرفت‌های تدریجی در نوآوری ادامه می‌یابد.

ریسک‌ها و فرصت‌ها برای سرمایه‌گذاران

ریسک‌ها

نوسانات قیمتی: قیمت کامودیتی‌ها به نوسانات کوتاه‌مدت ناشی از اخبار تجاری و داده‌های اقتصادی حساس باقی می‌مانند.

مازاد ظرفیت منطقه‌ای: برخی بازارها (مانند فولاد در هند به دلیل واردات چین) با مازاد عرضه منطقه‌ای مواجه خواهند بود که بر قیمت‌ها فشار می‌آورد.

ریسک‌های ژئوپلیتیک: تنش‌های منطقه‌ای (مانند خاورمیانه) می‌توانند به طور ناگهانی بر عرضه و قیمت‌ها تأثیر بگذارند.

شکاف ارزش‌گذاری پایدار: صنعت معدن همچنان در مقایسه با بخش فناوری، سرمایه سفته‌بازانه کمتری جذب خواهد کرد و این شکاف ممکن است ادامه یابد.

فرصت‌ها

فلزات گذار انرژی: فرصت‌های سرمایه‌گذاری جذاب در شرکت‌های فعال در استخراج و فرآوری فلزات حیاتی مانند مس، لیتیوم و گرافیت، با توجه به چشم‌انداز تقاضای بلندمدت ناشی از گذار انرژی.

طلا به عنوان پناهگاه امن: طلا همچنان به عنوان یک دارایی پناهگاه امن در برابر عدم قطعیت‌های ژئوپلیتیک و اقتصادی جذاب خواهد بود.

سرمایه‌گذاری هدفمند: فرصت‌های انتخابی در شرکت‌های معدنی که به طور فعال در نوآوری‌های دیجیتال و ESG سرمایه‌گذاری می‌کنند، زیرا این شرکت‌ها می‌توانند بهره‌وری را بهبود بخشند و دسترسی به سرمایه را افزایش دهند.

دینامیک‌های منطقه‌ای: سرمایه‌گذاری در بازارهایی با تقاضای داخلی قوی و محرک‌های دولتی (مانند هند) می‌تواند فرصت‌هایی را فراهم کند.

تحلیل از دیدگاه ذی‌نفعان مختلف

با توجه به مبانی گزارش و مبانی بازار کامودیتی، ذی‌نفعان کلیدی شامل سرمایه‌گذاران، شرکت‌های معدنی، مصرف‌کنندگان صنعتی، و دولت‌ها و نهادهای نظارتی هستند که هر یک دارای دیدگاه‌ها، چالش‌ها و فرصت‌های خاص خود در این محیط پیچیده بازار هستند.

سرمایه‌گذاران

دیدگاه: سرمایه‌گذاران به دنبال بازدهی بالا و مدیریت ریسک هستند. شکاف ارزش‌گذاری بین فناوری و معدن، و نوسانات بازار کامودیتی‌ها، تصمیم‌گیری آن‌ها را پیچیده می‌کند.

فرصت‌ها

طلا و فلزات گرانبها: به عنوان پناهگاه امن در برابر عدم قطعیت‌های ژئوپلیتیک و اقتصادی، طلا همچنان جذابیت خود را حفظ می‌کند.

فلزات حیاتی برای گذار انرژی: مس، لیتیوم، گرافیت به دلیل تقاضای ساختاری بلندمدت ناشی از رشد خودروهای برقی و سیستم‌های ذخیره انرژی، فرصت‌های قابل توجهی را ارائه می‌دهند.

شرکت‌های معدنی با ESG قوی: شرکت‌هایی که به معیارهای زیست‌محیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی پایبند هستند، دسترسی بهتری به سرمایه (بیش از ۳۵ تریلیون دلار سرمایه جهانی در دارایی‌های ESG) و پتانسیل قیمت‌گذاری بالاتر برای محصولات خود دارند.

شرکت‌های معدنی نوآور: شرکت‌هایی که در فناوری‌های جدید مانند هوش مصنوعی و دیجیتالی‌سازی سرمایه‌گذاری می‌کنند، پتانسیل بهبود بهره‌وری و سودآوری را دارند.

ریسک‌ها

نوسانات شدید قیمت: به‌ویژه در اثر تعرفه‌ها و تنش‌های تجاری که می‌تواند بر حاشیه سود تأثیر بگذارد.

ریسک‌های ژئوپلیتیک: اختلالات عرضه و افزایش عدم قطعیت در بازارهای جهانی.

سرمایه‌بری بالا و زمان‌بر بودن پروژه‌ها: بازدهی سرمایه را کند می‌کند و نیاز به سرمایه‌گذاری‌های اولیه بزرگی دارد.

توصیه عملی: تنوع‌بخشی در سبد سرمایه‌گذاری، فراتر از سهام فناوری، با تمرکز بر شرکت‌های معدنی دارای تمرکز بر فلزات حیاتی و معیارهای ESG قوی. پایش دقیق تحولات ژئوپلیتیک و سیاست‌های تجاری برای تصمیم‌گیری هوشمندانه در مورد ورود و خروج از بازار.

شرکت‌های معدنی

دیدگاه: شرکت‌های معدنی به دنبال بهینه‌سازی عملیات، افزایش تولید، کاهش هزینه‌ها و جذب سرمایه برای پروژه‌های جدید هستند تا به تقاضای رو به رشد پاسخ دهند.

چالش‌ها

هزینه‌های سرمایه‌ای بالا و زمان‌بر بودن پروژه‌ها: مانع از پاسخ سریع به تقاضا و کاهش جذابیت برای سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت می‌شود.

ریسک‌های نظارتی و زیست‌محیطی: هزینه‌های عملیاتی را افزایش می‌دهد و می‌تواند منجر به جریمه و آسیب به اعتبار شود.

جذب سرمایه: رقابت با بخش فناوری برای جذب سرمایه سفته‌بازانه، با توجه به شکاف ارزش‌گذاری موجود.

پذیرش نوآوری: چالش در همسویی فناوری با عملیات میدانی و مقاومت در برابر تغییر.

فرصت‌ها

تقاضای رو به رشد برای فلزات گذار انرژی: فرصتی برای گسترش بازار و تضمین تقاضای بلندمدت برای محصولات.

بهره‌گیری از هوش مصنوعی و دیجیتالی‌سازی: بهبود بهره‌وری، کاهش هزینه‌ها، و مدیریت ریسک در طول چرخه عمر پروژه.

جذب سرمایهESG: با بهبود عملکرد زیست‌محیطی و اجتماعی، شرکت‌ها می‌توانند به منابع مالی جدید دسترسی پیدا کنند.

توصیه عملی: سرمایه‌گذاری استراتژیک در فناوری‌های نوآورانه با رویکرد از پایین به بالا (grassroots engagement) برای اطمینان از پذیرش و کارایی. اولویت‌بندی معیارهای ESG در تمام مراحل عملیات برای جذب سرمایه و بهبود روابط با ذی‌نفعان. تمرکز بر مدیریت هزینه و بهینه‌سازی زنجیره تأمین برای افزایش رقابت‌پذیری.

مصرف‌کنندگان صنعتی (مانند خودروسازان، صنایع انرژی)

دیدگاه: مصرف‌کنندگان صنعتی به دنبال تأمین پایدار، با کیفیت و مقرون‌به‌صرفه مواد اولیه برای تولیدات خود هستند تا از ثبات عملیاتی و حاشیه سود اطمینان حاصل کنند.

چالش‌ها

نوسانات قیمت کامودیتی‌ها: بر حاشیه سود و برنامه‌ریزی تولید تأثیر می‌گذارد و می‌تواند منجر به عدم قطعیت در هزینه‌ها شود.

امنیت زنجیره تأمین: ریسک‌های ناشی از تعرفه‌ها، اختلالات ژئوپلیتیک و مازاد عرضه/کمبود منطقه‌ای می‌تواند جریان مواد اولیه را مختل کند.

تأمین فلزات حیاتی: تضمین دسترسی به لیتیوم، گرافیت و مس برای تولید خودروهای برقی و زیرساخت‌های انرژی، به ویژه با توجه به رشد تقاضا.

فرصت‌ها

تنوع‌بخشی منابع تأمین: کاهش وابستگی به یک منطقه یا تأمین‌کننده خاص برای کاهش ریسک‌های زنجیره تأمین.

قراردادهای بلندمدت: تضمین قیمت و عرضه در برابر نوسانات بازار از طریق قراردادهای خرید بلندمدت (off-take agreements) با تولیدکنندگان.

سرمایه‌گذاری در بازیافت: کاهش وابستگی به مواد اولیه جدید و افزایش انعطاف‌پذیری از طریق توسعه قابلیت‌های بازیافت.

توصیه عملی: ایجاد زنجیره‌های تأمین انعطاف‌پذیر و متنوع. بررسی امکان قراردادهای بلندمدت خرید با تولیدکنندگان معدنی برای تضمین عرضه و مدیریت ریسک قیمت. سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه برای یافتن جایگزین‌های مواد یا بهبود کارایی استفاده از مواد.

دولت‌ها و نهادهای نظارتی

دیدگاه: دولت‌ها به دنبال تضمین امنیت عرضه مواد اولیه حیاتی، حمایت از صنایع داخلی، مدیریت اثرات زیست‌محیطی و اجتماعی معدن‌کاری، و حفظ ثبات اقتصادی هستند.

چالش‌ها

توازن بین رشد اقتصادی و پایداری زیست‌محیطی: به‌ویژه در صنعت معدن کربن‌بر، که نیاز به سیاست‌های متعادل دارد.

مدیریت تنش‌های تجاری: تأثیر تعرفه‌ها بر صنایع داخلی و روابط بین‌المللی و نیاز به پاسخ‌های سیاستی مناسب.

جذب سرمایه برای پروژه‌های معدنی: تضمین تأمین مالی برای فلزات حیاتی مورد نیاز برای گذار انرژی.

فرصت‌ها

توسعه استراتژی‌های ملی مواد معدنی حیاتی: کاهش وابستگی و افزایش امنیت عرضه از طریق شناسایی و توسعه منابع داخلی.

ترویج نوآوری و فناوری‌های پاک در معدن: بهبود بهره‌وری و کاهش اثرات زیست‌محیطی از طریق مشوق‌ها و حمایت‌های دولتی.

ایجاد چهارچوب‌های نظارتی پایدار و شفاف: جذب سرمایه‌گذاری و رعایت استانداردهای ESG از طریق قوانین و مقررات روشن.

توصیه عملی: تدوین سیاست‌های صنعتی بلندمدت برای حمایت از توسعه داخلی مواد معدنی حیاتی. ارائه مشوق‌های مالی و نظارتی برای سرمایه‌گذاری در نوآوری و ESG در صنعت معدن. مشارکت فعال در گفت‌وگوهای بین‌المللی برای کاهش موانع تجاری و تضمین جریان‌های پایدار کامودیتی.

جمع‌بندی

نکات کلیدی و پیش‌بینی روندهای کوتاه‌مدت و میان‌مدت

تحلیل جامع بازار کامودیتی‌ها در جولای ۲۰۲۵ نشان‌دهنده یک چشم‌انداز پیچیده و چندوجهی است که تحت تأثیر عوامل کلان اقتصادی، ژئوپلیتیک، سیاست‌های تجاری و تحولات فناورانه قرار دارد. چندین نکته کلیدی از این تحلیل استخراج می‌شود که می‌تواند برای تحلیلگران و فعالان بازار راهگشا باشد:

شکاف ارزش‌گذاری پایدار: شکاف عمیق و رو به رشد بین ارزش‌گذاری شرکت‌های فناوری و معدن، یک چالش ساختاری برای جذب سرمایه در بخش مواد اولیه است. این شکاف احتمالاً در کوتاه‌مدت و میان‌مدت ادامه خواهد داشت، مگر اینکه نوآوری‌های چشمگیر و تغییرات بنیادی در حاشیه سود صنعت معدن رخ دهد که جذابیت آن را برای سرمایه‌گذاران سفته‌باز افزایش دهد.

نوسانات بازار کامودیتی‌ها: بازارهای مس، آلومینیوم و فولاد در کوتاه‌مدت تحت تأثیر شدید سیاست‌های تجاری (به‌ویژه تعرفه‌ها از سوی ایالات متحده) و عدم قطعیت‌های کلان اقتصادی قرار خواهند گرفت. این امر منجر به نوسانات قیمتی بالا، تغییر مسیر جریان‌های تجاری و انباشت موجودی در برخی مناطق می‌شود. این نوسانات، ریسک‌های قابل توجهی را برای برنامه‌ریزی تولید و مدیریت زنجیره تأمین ایجاد می‌کند.

رشد تقاضای ساختاری: در میان‌مدت، تقاضا برای فلزات حیاتی (مس، لیتیوم، گرافیت) به دلیل گذار انرژی جهانی (رشد خودروهای برقی و سیستم‌های ذخیره انرژی) و رشد صنایع جدید در چین و هند، روندی صعودی خواهد داشت. این تقاضا می‌تواند به تدریج بر مازاد عرضه کنونی در برخی بخش‌ها غلبه کند و منجر به کسری عرضه در بلندمدت شود، به‌ویژه برای لیتیوم و گرافیت طبیعی.

اهمیت ESG و نوآوری: رعایت معیارهای ESG و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین، به طور فزاینده‌ای برای دسترسی شرکت‌های معدنی به سرمایه و حفظ مزیت رقابتی حیاتی خواهد بود. فشار از سوی سرمایه‌گذاران و نهادهای نظارتی برای پایداری بیشتر، شرکت‌ها را به سمت اتخاذ شیوه‌های عملیاتی مسئولانه‌تر و نوآورانه‌تر سوق می‌دهد. این عوامل می‌توانند به بهبود تصویر و جذابیت صنعت معدن کمک کنند و شکاف ارزش‌گذاری با بخش فناوری را به تدریج کاهش دهند.

پیش‌بینی کوتاه‌مدت (تا پایان ۲۰۲۵)

مس و آلومینیوم: نوسان قیمتی بالا به دلیل عدم قطعیت‌های ناشی از تعرفه‌ها و تغییرات موجودی در انبارهای جهانی. با این حال، پتانسیل صعودی در نیمه دوم سال با کاهش احتمالی عدم قطعیت‌های تجاری و تقاضای فصلی از سوی برخی صنایع وجود دارد.

فولاد: قیمت‌ها تحت فشار مازاد ظرفیت جهانی و کاهش تقاضای املاک در چین باقی می‌مانند. با این حال، در بازارهایی مانند هند، به دلیل تقاضای داخلی قوی و سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی دولتی، قیمت‌ها حمایت می‌شوند.

لیتیوم و گرافیت: بازار لیتیوم به سمت تعادل و سپس کسری عرضه حرکت می‌کند که می‌تواند به بازیابی تدریجی قیمت‌ها منجر شود، اما موجودی‌های انباشته‌شده در چین ممکن است مانع از افزایش شدید قیمت‌ها در کوتاه‌مدت شود. گرافیت طبیعی در کسری باقی می‌ماند، در حالی که گرافیت مصنوعی مازاد عرضه خواهد داشت.

پیش‌بینی میان‌مدت (2027-2026)

فلزات گذار انرژی: ادامه روند صعودی قیمت‌ها برای مس، لیتیوم و گرافیت به دلیل تشدید تقاضا ناشی از گذار انرژی و چالش‌های ساختاری در افزایش عرضه (زمان‌بر بودن پروژه‌های معدنی).

فولاد: بهبود تدریجی در قیمت‌ها با تثبیت اقتصاد جهانی و تغییر ساختار تقاضا در چین (تمرکز بر صنایع جدید به جای ساخت‌وساز سنتی).

سرمایه‌گذاری در معدن: افزایش تدریجی سرمایه‌گذاری در پروژه‌های جدید، به‌ویژه در بخش فلزات حیاتی، با تمرکز بیشتر بر پایداری و فناوری‌های نوآورانه برای پاسخگویی به تقاضای آتی و بهبود بهره‌وری.

توصیه‌های عملی برای سرمایه‌گذاران و مصرف‌کنندگان صنعتی

برای سرمایه‌گذاران

تنوع‌بخشی استراتژیک: فراتر از سهام فناوری، به دنبال فرصت‌های بلندمدت در شرکت‌های معدنی فعال در استخراج فلزات حیاتی (مس، لیتیوم، گرافیت) باشید. این فلزات نقش کلیدی در اقتصاد آینده ایفا خواهند کرد.

تمرکز بر ESG و نوآوری: شرکت‌هایی را انتخاب کنید که دارای عملکرد قوی ESG هستند و به طور فعال در فناوری‌های نوین سرمایه‌گذاری می‌کنند تا ریسک‌ها را کاهش داده و بهره‌وری را افزایش دهند. این شرکت‌ها نه تنها از نظر مالی پایدارتر هستند، بلکه دسترسی به منابع سرمایه‌ای بیشتری نیز دارند.

پایش ژئوپلیتیک و سیاست‌های تجاری: این عوامل می‌توانند نوسانات کوتاه‌مدت شدیدی ایجاد کنند؛ از آن‌ها برای ورود و خروج هوشمندانه از موقعیت‌های معاملاتی استفاده کنید.

طلا به عنوان پوشش ریسک: حفظ بخشی از پورتفولیو در طلا به عنوان پناهگاه امن در برابر عدم قطعیت‌های کلان اقتصادی و ژئوپلیتیک، یک استراتژی محافظه‌کارانه و مؤثر است.

برای مصرف‌کنندگان صنعتی (مانند خودروسازان، صنایع انرژی)

امنیت زنجیره تأمین را اولویت دهید: به جای صرفاً قیمت، بر ثبات و تنوع منابع تأمین مواد اولیه حیاتی تمرکز کنید. وابستگی بیش از حد به یک منبع یا منطقه می‌تواند در برابر شوک‌های ناگهانی آسیب‌پذیر باشد.

قراردادهای بلندمدت را بررسی کنید: برای فلزات حیاتی، قراردادهای بلندمدت خرید (off-take agreements) با تولیدکنندگان معدنی می‌توانند از نوسانات شدید قیمت محافظت کنند و امنیت عرضه را تضمین نمایند.

سرمایه‌گذاری در نوآوری و بازیافت: بهینه‌سازی استفاده از مواد و توسعه قابلیت‌های بازیافت می‌تواند وابستگی به منابع اولیه را کاهش دهد و انعطاف‌پذیری زنجیره تأمین را افزایش دهد.

همکاری با تأمین‌کنندگان: ایجاد روابط نزدیک‌تر و استراتژیک با شرکت‌های معدنی برای درک بهتر چالش‌های عرضه، همسویی با اهداف پایداری، و توسعه راه‌حل‌های مشترک برای تأمین مواد اولیه.



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی

شکاف ارزش‌گذاری عمیق: صنعت معدن، با وجود تولید مواد اولیه حیاتی برای اقتصاد جهانی، همچنان ارزش بازاری به مراتب کمتر از غول‌های فناوری مانند انویدیا دارد. این شکاف نه تنها به دلیل تفاوت در مدل‌های کسب‌وکار و سودآوری، بلکه به دلیل سرمایه‌بری بالا، چرخه‌های طولانی پروژه، ریسک‌های زمین‌شناسی و زیست‌محیطی، و چالش در جذب سرمایه سفته‌بازانه است.

نوسانات بازار کامودیتی‌ها تحت تأثیر تعرفه‌ها و ژئوپلیتیک: بازارهای مس، آلومینیوم و فولاد به شدت تحت تأثیر تنش‌های تجاری و تعرفه‌های جدید (به‌ویژه از سوی ایالات متحده) قرار دارند که منجر به نوسانات کوتاه‌مدت، تغییر مسیر جریان‌های تجاری و انباشت موجودی می‌شود. در بلندمدت، تقاضای ناشی از گذار انرژی و رشد اقتصادی در بازارهای نوظهور (مانند هند) می‌تواند عامل صعودی باشد، اما ریسک‌های ژئوپلیتیک (مانند تنش‌های خاورمیانه) همچنان بر قیمت‌ها سنگینی می‌کنند.

فرصت‌ها در مواد معدنی حیاتی و لزوم نوآوری: با وجود چالش‌ها، تقاضا برای لیتیوم و گرافیت (مواد اولیه باتری‌های خودروهای برقی و سیستم‌های ذخیره انرژی) در حال افزایش است و پیش‌بینی می‌شود بازار لیتیوم در 2026-2025 به تعادل و سپس کسری عرضه برسد. سرمایه‌گذاری در نوآوری‌های فناورانه (مانند هوش مصنوعی و بیولیچینگ) در صنعت معدن، نه تنها می‌تواند بهره‌وری را افزایش دهد، بلکه جذابیت این بخش را برای سرمایه‌گذاران بلندمدت، به‌ویژه با تمرکز بر معیارهایESG، بهبود بخشد.

در پایان سه‌ماهه دوم، رتبه‌بندی ۵۰ شرکت برتر معدنی جهان به ارزش بازار ترکیبی ۱.۴۹ تریلیون دلار رسید که از اوایل آوریل بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار یا تقریباً ۱۰ درصد افزایش یافته است.

انویدیا از آن زمان تاکنون بیش از ۴۰ درصد رشد کرده و به اولین شرکت سهامی عام تبدیل شده که به ارزش ۴ تریلیون دلار رسیده است.

مقایسه ارزش سهام این تولیدکننده تراشه‌های هوش مصنوعی (AI chipmaker) با پیشرفت ارزش جمعی صنعت معدن که با وجود ثبت رکوردهای قیمتی چندساله برای تعدادی از فلزات، هنوز به اوج خود در سه‌ماهه دوم ۲۰۲۲ نرسیده است، همچنان گیج‌کننده است.

آیا انویدیا (یا مایکروسافت یا اپل) باید بیش از دو برابر ۵۰ شرکت برتر معدنی ارزش داشته باشد؟ خارج از ۵۰ شرکت برتر، میانگین ارزش بازار به سرعت به ارقام تک‌رقمی پایین کاهش می‌یابد، بنابراین انویدیا در واقع بیش از کل صنعت معدن فهرست‌شده جهانی ارزش دارد.

حتی با گسترش ۵۰ شرکت برتر به بخش فلزات و انرژی، شرکت‌های تولیدکننده فولاد، آلومینیوم و برق اغلب معادن خود را اداره می‌کنند، انویدیا همچنان بر اکثر اقتصاد صنعتی سایه افکنده است.

تنها سهام شرکت‌های معدنی که از مرز ۱۰۰ میلیارد دلار عبور کرده‌اند، BHP  وRio Tinto، به ترتیب در رتبه‌های ۱۳۸ و ۲۰۶ رتبه‌بندی جهانی قرار دارند. این غول‌های آنگلو-استرالیایی که مواد اولیه را استخراج می‌کنند، ارزشی بسیار کمتر ازBooking.com، و صاحبان Temu و Zara دارند، در حالی که هیچ‌یک از این شرکت‌ها را نمی‌توان دقیقاً بلوک‌های سازنده دنیای مدرن مانند مس، آلومینیوم و فولاد (و لیتیوم و گرافیت) نامید.

تحلیل و جمع‌بندی

تحلیل کمّی

مقایسه ارزش بازار انویدیا و صنعت معدن

در پایان سه‌ماهه دوم سال ۲۰۲۵، ارزش بازار ترکیبی ۵۰ شرکت برتر معدنی جهان به ۱.۴۹ تریلیون دلار رسید که از اوایل آوریل تقریباً ۱۰ درصد یا بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار افزایش یافته است. این افزایش، اگرچه قابل توجه است، اما همچنان نتوانسته ارزش جمعی صنعت معدن را به اوج خود در سه‌ماهه دوم سال ۲۰۲۲ برساند. در مقابل، انویدیا(Nvidia)، غول تولیدکننده تراشه‌های هوش مصنوعی، در ۱۰ جولای ۲۰۲۵ به ارزش بازار ۴.۰۲۲ تریلیون دلار دست یافت و به اولین شرکت سهامی عام تبدیل شد که از این نقطه عطف عبور می‌کند. این شرکت از آوریل ۲۰۲۵ بیش از ۴۰ درصد رشد را تجربه کرده است.

این تفاوت فاحش در ارزش‌گذاری، یک عدم تطابق بنیادین و فراتر از انتظار را در نحوه تخصیص سرمایه در بازارهای جهانی نشان می‌دهد. انویدیا به تنهایی ارزشی بیش از دو برابر ۵۰ شرکت برتر معدنی و در واقع بیش از کل صنعت معدن فهرست‌شده جهانی دارد. این وضعیت حتی زمانی که شرکت‌های بزرگ صنعتی مانند تولیدکنندگان فولاد، آلومینیوم و برق که اغلب معادن خود را اداره می‌کنند نیز در نظر گرفته می‌شوند، ادامه می‌یابد و انویدیا همچنان بر بخش عمده‌ای از اقتصاد صنعتی سایه می‌افکند.

شرکت‌های معدنی بزرگ و شناخته‌شده‌ای مانند BHP وRio Tinto، که تنها سهام معدنی با ارزش بازار بالای ۱۰۰ میلیارد دلار هستند، به ترتیب در رتبه‌های ۱۳۸ و ۲۰۶ رتبه‌بندی جهانی قرار دارند. این غول‌های آنگلو-استرالیایی که مواد اولیه حیاتی مانند مس، آلومینیوم و فولاد (و لیتیوم و گرافیت) را تولید می‌کنند، ارزشی بسیار کمتر از شرکت‌هایی مانند Booking.com (۱۸۶.۰۳ میلیارد دلار در جولای ۲۰۲۵، رتبه ۸۴ جهانی) ، PDD Holdings (مالک Temu با ۱۴۸.۹۳ میلیارد دلار در جولای ۲۰۲۵، رتبه ۱۱۲ جهانی)  و Inditex (مالک Zara با ۱۵۸.۱۷ میلیارد دلار در جولای ۲۰۲۵، رتبه ۱۰۳ جهانی)  دارند. این مقایسه نشان می‌دهد که بازار سرمایه به شرکت‌های فعال در "اقتصاد جدید" (فناوری، هوش مصنوعی) ارزش‌گذاری بسیار بالاتری می‌دهد، در حالی که بخش "اقتصاد سنتی" (مواد اولیه، صنعت معدن) که بلوک‌های سازنده دنیای مدرن را فراهم می‌کند، از نظر ارزش‌گذاری عقب مانده است. این شکاف می‌تواند بر جریان سرمایه به سمت صنعت معدن، که برای تأمین نیازهای آتی جهان به مواد معدنی حیاتی است، تأثیر منفی بگذارد و چالش‌هایی را در مسیر گذار انرژی و توسعه زیرساخت‌ها ایجاد کند.

جدول ۱: مقایسه ارزش بازار شرکت‌های برتر و صنعت معدن (جولای ۲۰۲۵)

عملکرد شرکت‌های برتر معدنی

MINING.COM TOP 50 در پایان سه‌ماهه دوم ۲۰۲۵ به ارزش بازار ۱.۴۹ تریلیون دلار رسید. با این حال، این رقم هنوز به اوج خود در سه‌ماهه دوم ۲۰۲۲ نرسیده است. در پایان سه‌ماهه سوم ۲۰۲۴، ارزش بازار ترکیبی این ۵۰ شرکت به ۱.۵۱ تریلیون دلار رسید که همچنان ۲۴۰ میلیارد دلار کمتر از اوج سه‌ماهه دوم ۲۰۲۲ بود. در سه‌ماهه اول ۲۰۲۲، ارزش بازار ۵۰ شرکت برتر معدنی ۳۳۵ میلیارد دلار افزایش چشمگیری را تجربه کرده بود. در دو هفته ابتدایی سه‌ماهه دوم ۲۰۲۵، ارزش بازار MINING.COM TOP 50 به ۱.۳۶ تریلیون دلار رسید که ۷۹.۷ میلیارد دلار از ابتدای سال ۲۰۲۵ افزایش یافته بود.

این ارقام نشان‌دهنده یک بازیابی نابرابر و تغییر دینامیک در صنعت معدن است. در حالی که برخی بخش‌ها مانند فلزات گرانبها عملکرد قوی داشته‌اند (شرکت‌های فلزات گرانبها در نیمه اول ۲۰۲۰، ۷۰ میلیارد دلار به ارزش بازار خود افزودند  و در سه‌ماهه سوم ۲۰۲۴، ارزش شرکت‌های فلزات گرانبها و رویالتی مجموعاً ۴۲ میلیارد دلار یا ۱۶ درصد افزایش یافت )، شرکت‌های بزرگ و متنوع معدنی (Big5 شاملBHP، Rio Tinto، Glencore، Vale وAnglo American ) در سال ۲۰۲۴ مجموعاً ۲۴ میلیارد دلار از دست دادند و سهم آن‌ها از کل شاخص از ۳۸ درصد در پایان ۲۰۲۲ به ۲۹ درصد کاهش یافت.

بازار لیتیوم نیز شاهد کاهش شدید ارزش بوده است. تعداد شرکت‌های لیتیوم در رتبه‌بندی از شش به تنها یک شرکت (SQM) کاهش یافته است که ارزش آن کمتر از ۱۰ میلیارد دلار است. ارزش بازار سهام لیتیوم از اوج ۱۲۰ میلیارد دلار در سه‌ماهه دوم ۲۰۲۲ به ۳۴ میلیارد دلار کاهش یافته است. این وضعیت نشان می‌دهد که سرمایه در صنعت معدن به سمت بخش‌هایی با ریسک کمتر (مانند فلزات گرانبها که به عنوان پناهگاه امن در زمان عدم قطعیت عمل می‌کنند) یا بخش‌هایی که به طور مستقیم با گذار انرژی مرتبط هستند، حرکت می‌کند، اما با احتیاط و با توجه به نوسانات شدید قیمتی. کاهش شدید ارزش شرکت‌های لیتیوم، با وجود چشم‌انداز بلندمدت مثبت برای این فلز، نشان‌دهنده حساسیت بازار به چرخه‌های عرضه و تقاضا و عدم قطعیت‌های کوتاه‌مدت است. این امر بر تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران در مورد تخصیص سرمایه در این بخش تأکید می‌کند و لزوم درک دقیق دینامیک‌های هر کامودیتی را برجسته می‌سازد.

جدول ۲: ارزش بازار MINING.COM TOP50 در دوره‌های مختلف

روندهای قیمتی و موجودی کامودیتی‌های کلیدی (جولای ۲۰۲۵)

مس

در ۷ جولای ۲۰۲۵، قیمت مس LME (London Metal Exchange) ۱.۸۱ درصد کاهش یافت و به ۹,۶۱۶ دلار در هر تن رسید. در ۱۰ جولای ۲۰۲۵، قیمت نقدی مس LME به ۹,۷۵۲ دلار در هر تن و موجودی آن به ۱۰۸,۱۰۰ تن رسید. قیمت نقدی مس در ۹ جولای ۲۰۲۵، ۵.۴۴۳۵ دلار در هر پوند بود. موجودی مس LME در ۷ جولای ۴,۶۲۵ تن افزایش یافت و به ۱۰۷,۱۲۵ تن رسید. یک تغییر ساختاری در بازار مس مشاهده شد، به طوری که حالت  Backwardation  سه‌رقمی (که نشان‌دهنده کمبود فوری است) به Contango  کوچک ۲ دلاری در ۷ جولای ۲۰۲۵ تبدیل شد که بیانگر نگرانی از مازاد عرضه کوتاه‌مدت است.

این وضعیت نشان‌دهنده تناقض بین دینامیک‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت بازار مس است. در حالی که داده‌های اخیر (اوایل جولای ۲۰۲۵) کاهش قیمت، افزایش موجودی و تغییر به کونتانگو (که نشان‌دهنده مازاد عرضه کوتاه‌مدت است) را نشان می‌دهند، پیش‌بینی‌های بلندمدت از سوی تحلیلگران و شرکت‌های بزرگ معدنی به شدت صعودی است. Mercuria قیمت مس را در سال جاری بالای ۱۲,۰۰۰ دلار در هر تن پیش‌بینی می‌کند؛ Goldman Sachs تا پایان سال ۱۰,۲۰۰ دلار در هر تن را پیش‌بینی می‌کند؛ و BHP Group رشد ۷۰ درصدی تقاضای جهانی مس را تا سال ۲۰۵۰ پیش‌بینی می‌کند. این تناقض عمدتاً ناشی از عوامل کوتاه‌مدت مانند افزایش موجودی و به‌ویژه عدم قطعیت ناشی از تعرفه ۵۰ درصدی احتمالی ایالات متحده بر واردات مس است که قرار است تا ۳۱ جولای یا ۱ اوت ۲۰۲۵ اجرا شود. این تعرفه باعث چالش‌های لجستیکی و تغییر مسیر محموله‌ها می‌شود و در کوتاه‌مدت بر قیمت‌ها فشار می‌آورد. این وضعیت یک فرصت و ریسک دوگانه برای سرمایه‌گذاران ایجاد می‌کند: ریسک نوسانات کوتاه‌مدت ناشی از سیاست‌های تجاری و فرصت‌های بلندمدت ناشی از تقاضای ساختاری برای گذار انرژی (الکتریکی‌سازی) و کمبود عرضه متمرکز (ذخایر چین کاهش یافته و کارخانه‌های ذوب چینی با نرخ‌های منفی برای کنسانتره مس کار می‌کنند).

آلومینیوم

در ۱۰ جولای ۲۰۲۵، قیمت نقدی آلومینیوم LME به ۲,۶۰۹ دلار در هر تن و موجودی آن به ۳۹۵,۷۲۵ تن رسید. پیش‌بینی‌های تحلیلگران برای آلومینیوم در سال ۲۰۲۵ صعودی است. ING میانگین قیمت آلومینیوم را در سال ۲۰۲۵ معادل ۲,۶۲۵ دلار در هر تن پیش‌بینی می‌کند. Goldman Sachs حتی خوش‌بینانه‌تر است و میانگین ۲,۷۰۰ دلار در هر تن را پیش‌بینی می‌کند. J.P. Morgan هدف قیمتی ۲,۸۰۰ دلار در هر تن را برای سه‌ماهه سوم ۲۰۲۵ تعیین کرده است. کسری ۶۰۰,۰۰۰ تنی در بازار جهانی آلومینیوم در سال جاری پیش‌بینی می‌شود.

تولید پایین و مصرف بالاتر آلومینیوم از قیمت‌ها حمایت خواهد کرد و تعرفه‌های ترامپ به معنای قیمت‌های بالاتر در ایالات متحده خواهد بود. با این حال، ادامه جنگ تجاری می‌تواند با کاهش تقاضا به قیمت آلومینیوم آسیب برساند. این وضعیت نشان می‌دهد که بازار آلومینیوم دارای پتانسیل صعودی قوی مبتنی بر اصول عرضه و تقاضا است، اما این پتانسیل می‌تواند تحت تأثیر عدم قطعیت‌های کلان اقتصادی و سیاست‌های تجاری قرار گیرد. گزارش SMM نیز به "احساسات قوی خارج از فصل" در بخش تقاضا و "سیاست ضد رقابت مخرب" در چین اشاره می‌کند که می‌تواند منجر به تضعیف کوتاه‌مدت تقاضای نهایی شود، در حالی که ریسک انباشت موجودی نیز وجود دارد. سرمایه‌گذاران باید بین پتانسیل رشد ساختاری و ریسک‌های نوسان کوتاه‌مدت تعادل برقرار کنند.

فولاد

در ۳ جولای ۲۰۲۵، میانگین قیمت فولاد (Cwt) ۴۵.۳۴ دلار بود. قیمت‌های Hot Rolled Coil (HRC) از ۸۸۵ تا ۹۳۸ دلار در هر تن و Cold Rolled Coil (CRC) از ۱,۱۰۵ تا ۱,۱۳۰ دلار در هر تن متغیر بود. صنعت جهانی فولاد با چالش‌های مداوم مواجه است که تا سال ۲۰۲۵ و پس از آن تشدید خواهد شد. افزایش ظرفیت برنامه‌ریزی شده (تا ۶.۷ درصد یا ۱۶۵ میلیون تن متریک از ۲۰۲۵ تا ۲۰۲۷) خطر تشدید مازاد ظرفیت جهانی را در بحبوحه رشد کند تقاضا به همراه دارد.

تقاضا در چین به دلیل رکود در ساخت‌وساز و تغییرات ساختاری در اقتصاد چین کاهش می‌یابد، در حالی که در کشورهای OECD ثابت می‌ماند و در ASEAN و MENA رشد قوی دارد. یارانه‌ها، به‌ویژه در چین (۱۰ برابر کشورهایOECD)، رقابت را مخدوش می‌کنند. این وضعیت نشان‌دهنده یک بازار فولاد دوگانه است: بازارهای منطقه‌ای با تقاضای قوی و قیمت‌های حمایت‌شده (مانند ایالات متحده به دلیل تعرفه‌ها ) و یک بازار جهانی که تحت فشار مازاد عرضه و رقابت مخدوش قرار دارد. سرمایه‌گذاران باید به جای تمرکز بر روند کلی، به دینامیک‌های منطقه‌ای و تأثیر سیاست‌های داخلی کشورها (مانند سیاست‌های چین و هند) توجه کنند.

لیتیوم

در اوایل جولای ۲۰۲۵، قیمت کربنات لیتیوم با گرید باتری (Battery-Grade Lithium Carbonate) به طور قابل توجهی پایدار ماند. در ۹ جولای ۲۰۲۵، قیمت کربنات لیتیوم (با احتساب مالیات بر ارزش افزوده) ۸,۸۴۰.۸۹ دلار در هر تن بود. Fastmarkets پیش‌بینی می‌کند که بازار جهانی لیتیوم در سال ۲۰۲۵ تنها ۱۰,۰۰۰ تن مازاد عرضه داشته باشد و در سال ۲۰۲۶ به کسری ۱,۵۰۰ تنی تبدیل شود.

بازار لیتیوم برای چندین سال با مازاد عرضه مواجه بوده است (۱۷۵,۰۰۰ تن در ۲۰۲۳، ۱۵۴,۰۰۰ تن در ۲۰۲۴). این وضعیت به دلیل کاهش تولید در سال گذشته و بهبود تقاضا از بخش‌های پایین‌دستی (خودروهای برقی و سیستم‌های ذخیره انرژی) در حال تغییر است. رشد سالانه جهانی در پذیرش خودروهای برقی برای ۲۰۲۴ معادل ۲۹ درصد و برای سیستم‌های ذخیره انرژی (ESS) ۲۵ درصد در ۲۰۲۴ و ۳۷ درصد در ۲۰۲۵ پیش‌بینی شده است. این وضعیت نشان‌دهنده یک نقطه عطف در بازار لیتیوم است. با این حال، قیمت‌ها با وجود این تغییرات بنیادی، هنوز به شدت افزایش نیافته‌اند، زیرا "موجودی قابل توجهی در زنجیره تأمین، به‌ویژه در چین" وجود دارد که می‌تواند هرگونه کمبود واقعی را تعدیل کند. این وضعیت نشان‌دهنده فرصت‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت در بخش لیتیوم است، اما با آگاهی از اینکه بازیابی قیمت‌ها ممکن است به دلیل موجودی‌های انباشته‌شده و توانایی ظرفیت‌های غیرفعال برای بازگشت سریع به بازار، تدریجی باشد. همچنین، تغییر شیمی باتری‌ها به سمت LFP  (لیتیوم-آهن-فسفات) در چین می‌تواند بر تقاضا برای انواع خاصی از لیتیوم تأثیر بگذارد.

گرافیت

در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵، قیمت گرافیت در ایالات متحده به ۱۰۵۷ دلار در هر تن رسید. بازار گرافیت طبیعی در سال ۲۰۲۴ با کسری ۱۵۰,۰۰۰ تن متریک در سال (tpa) مواجه است که ناشی از افزایش تقاضا از بخش آند باتری است. تقاضای خودروهای برقی قرار است در دهه آینده تقریباً ۴۰۰ درصد افزایش یابد.

بازار گرافیت مصنوعی در حال حاضر مازاد عرضه ۳۵۰,۰۰۰ تن متریک در سال دارد، اما پیش‌بینی می‌شود که هر دو بخش طبیعی و مصنوعی تا سال ۲۰۳۴ با کسری بیش از ۶۰۰,۰۰۰ تن متریک در سال مواجه شوند. این تفاوت ناشی از سهولت و سرعت بیشتر در ساخت تأسیسات تولید گرافیت مصنوعی است. با این حال، چشم‌انداز بلندمدت برای هر دو بخش، کسری شدید عرضه را پیش‌بینی می‌کند که نیاز به سرمایه‌گذاری‌های عظیم در معادن جدید را برجسته می‌کند. طبق برآورد Benchmark Mineral Intelligence حدود ۳۰۰ معدن جدید برای حمایت از گذار انرژی لازم است. این وضعیت نشان‌دهنده یک فرصت سرمایه‌گذاری بلندمدت و استراتژیک در بخش گرافیت است، به‌ویژه با توجه به نقش حیاتی آن در باتری‌های خودروهای برقی و زیرساخت‌های انرژی تجدیدپذیر (توربین‌های بادی و پنل‌های خورشیدی). با این حال، سرمایه‌گذاران باید تفاوت‌های بین بخش طبیعی و مصنوعی را در نظر بگیرند و به ریسک‌های ژئوپلیتیک و نوسانات قیمتی نیز توجه کنند.

جدول ۳: روندهای قیمتی و موجودی کامودیتی‌های کلیدی (جولای ۲۰۲۵)

 

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

عوامل کلان اقتصادی و سیاست‌های پولی

بازارهای جهانی کامودیتی در سال ۲۰۲۵ تحت فشار ترکیبی از تنش‌های تجاری، حمایت‌گرایی ایالات متحده و کندی رشد جهانی قرار دارند. این عوامل بر تقاضا و قیمت انرژی تأثیر گذاشته‌اند؛ به عنوان مثال، قیمت نفت به دلیل نگرانی از مازاد عرضه و تقاضای ضعیف به پایین‌ترین سطح ۴ سال اخیر رسیده است. در مقابل، قیمت گاز طبیعی در سه‌ماهه اول ۲۰۲۵ به دلیل تقاضای قوی و اختلالات عرضه در ایالات متحده افزایش یافته است.

در حوزه سیاست پولی، عدم تمایل فدرال رزرو (Federal Reserve) به کاهش نرخ بهره، با وجود شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) اصلی ۳.۲ درصد، بازده واقعی (real yields) را پایین نگه می‌دارد که طلا را به عنوان یک دارایی جذاب برای سرمایه‌گذاران مطرح می‌کند. تحلیلگران J.P. Morgan پیش‌بینی می‌کنند که قیمت طلا تا اواسط ۲۰۲۶ به ۴,۰۰۰ دلار در هر اونس برسد. این وضعیت نشان‌دهنده واگرایی در سیاست‌های پولی و تأثیر متفاوت آن‌ها بر جریان سرمایه است. در حالی که ایالات متحده با حفظ نرخ بهره بالا، طلا را به عنوان پناهگاه امن جذاب می‌کند، هند با کاهش نرخ بهره (بانک مرکزی هند نرخ بهره (Repo rate) را ۵۰ واحد پایه کاهش داده است) و رشد صنعتی (تولید صنعتی هند در ژوئن ۲۰۲۵ به ۵.۰ درصد افزایش یافته و تورم CPI به ۱.۶ درصد کاهش یافته است که نشان‌دهنده بهبود اقتصادی است )، محیطی حمایتی برای تقاضای داخلی کامودیتی‌ها ایجاد می‌کند. این واگرایی در سیاست‌های پولی، جریان‌های سرمایه جهانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و می‌تواند منجر به نوسانات ارزی و تغییر در جذابیت نسبی بازارهای کامودیتی شود. سرمایه‌گذاران باید این تفاوت‌ها را در نظر بگیرند؛ نرخ بهره بالاتر در ایالات متحده می‌تواند هزینه نگهداری موجودی کامودیتی‌ها را افزایش دهد، در حالی که سیاست‌های انبساطی در هند می‌تواند تقاضا را تحریک کند. این امر بر استراتژی‌های پوشش ریسک (hedging) و تخصیص پورتفولیو تأثیر می‌گذارد.

تنش‌های تجاری و تعرفه‌ها

حمایت‌گرایی فزاینده ایالات متحده، تنش‌های تجاری رو به رشد و عدم قطعیت سیاست‌های جهانی، چشم‌انداز اقتصادی و صنعتی جهانی را تضعیف کرده و بر تقاضا و قیمت فلزات صنعتی تأثیر گذاشته است. تعرفه ۵۰ درصدی احتمالی بر واردات مس به ایالات متحده که قرار است تا ۳۱ جولای یا ۱ اوت ۲۰۲۵ اجرا شود، چالش‌های لجستیکی بزرگی را برای محموله‌های در حال حمل ایجاد می‌کند و می‌تواند تقاضا برای مس از انبارهای LME را کاهش دهد. تعرفه‌های ترامپ بر آلومینیوم نیز به معنای قیمت‌های بالاتر در ایالات متحده خواهد بود، اما جنگ تجاری طولانی‌مدت می‌تواند با کاهش تقاضا به قیمت آلومینیوم آسیب برساند. تعرفه‌های گسترده بر کالاها و اقدامات تلافی‌جویانه از سوی اتحادیه اروپا و چین نیز بر قیمت فلزات صنعتی تأثیر گذاشته است.

این وضعیت منجر به تجزیه بازار جهانی و افزایش ریسک‌های زنجیره تأمین می‌شود. معامله‌گران در حال تسریع تحویل به ایالات متحده پیش از تعرفه‌های احتمالی هستند که باعث افزایش مصنوعی تقاضا و انباشت موجودی می‌شود و جریان‌های عادی تجارت و روابط قیمتی منطقه‌ای را مختل می‌کند. این تجزیه بازار جهانی کامودیتی‌ها به بازارهای منطقه‌ای با دینامیک‌های قیمتی متفاوت، ریسک‌های لجستیکی و هزینه‌های اضافی را برای شرکت‌ها به همراه دارد. این وضعیت یک محیط پرریسک و پیچیده برای مدیریت زنجیره تأمین ایجاد می‌کند. شرکت‌ها باید استراتژی‌های انعطاف‌پذیری را برای مقابله با تغییرات ناگهانی در سیاست‌های تجاری و حفظ دسترسی به مواد اولیه حیاتی اتخاذ کنند. سرمایه‌گذاران نیز باید ریسک‌های مرتبط با سیاست‌های تجاری و تأثیر آن‌ها بر سودآوری شرکت‌های فعال در این بخش‌ها را در نظر بگیرند.

تحولات ژئوپلیتیک و ریسک‌های منطقه‌ای

تنش‌های ژئوپلیتیک، از جمله تنش‌های خاورمیانه و تلاش کشورهای بریکس (BRICS) برای متنوع‌سازی ارزی، قیمت طلا را به رکوردهای جدیدی رسانده است (۳,۴۳۵.۵۰ دلار در هر اونس). این تحولات ژئوپلیتیک صرفاً ریسک‌های انتزاعی نیستند، بلکه محرک‌های مستقیمی برای تقاضا (مانند طلا به عنوان پناهگاه امن در زمان عدم قطعیت) و اختلالات عرضه (مانند گاز طبیعی) در بازارهای کامودیتی هستند. درگیری‌ها در خاورمیانه و فصل طوفان‌های بالاتر از حد نرمال می‌تواند زنجیره‌های تأمین گاز طبیعی را مختل کرده و باعث افزایش قیمت‌ها شود. اقدامات کشورهای بریکس برای کاهش وابستگی به دلار، یک تغییر ساختاری در مالیه جهانی است که تقاضای بانک‌های مرکزی برای طلا را افزایش می‌دهد (چین، هند و ترکیه از سال ۲۰۲۱ بیش از ۶۰۰ تن به ذخایر خود افزوده‌اند). این امر بر لزوم پایش مستمر تحولات ژئوپلیتیک و درک تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آن‌ها بر بازارهای کامودیتی تأکید می‌کند. سرمایه‌گذاران باید استراتژی‌هایی برای پوشش ریسک‌های ژئوپلیتیک، مانند تخصیص بخشی از پورتفولیو به فلزات گرانبها یا سرمایه‌گذاری در مناطق با ثبات‌تر، در نظر بگیرند.

تأثیر ESG بر سرمایه‌گذاری در بخش معدن

عوامل ESG (محیط زیست، اجتماعی، حاکمیت شرکتی) تأثیر بنیادینی بر تصمیمات سرمایه‌گذاری در صنعت معدن دارند. بیش از ۳۵ تریلیون دلار سرمایه جهانی در دارایی‌های ESG قرار دارد که یک منبع عظیم سرمایه برای شرکت‌های معدنی محسوب می‌شود. افزایش نظارت برESG، الزامات بانکی و تأمین مالی پروژه‌های معدنی را تحت تأثیر قرار داده است. شرکت‌های معدنی باید معیارهای ESG را برای جذب سرمایه از صندوق‌های ESG رعایت کنند. رعایت ESG می‌تواند دسترسی به سرمایه را بهبود بخشد، امکان قیمت‌گذاری بالاتر برای محصولات را فراهم آورد، ارزش سهامداران را افزایش دهد و روابط با جوامع محلی را تقویت کند.

صنعت معدن به دلیل ماهیت استخراجی خود، اثرات زیست‌محیطی و اجتماعی قابل توجهی دارد و دستیابی به اهداف کربن‌زدایی و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای برای این صنعت کربن‌بر، چالش‌برانگیز است. با این حال، ESG دیگر صرفاً یک ملاحظه جانبی نیست، بلکه به یک عامل تعیین‌کننده برای جذب سرمایه و تأمین مالی پروژه‌ها در صنعت معدن تبدیل شده است. این فشار برای رعایتESG، به نوبه خود، شرکت‌ها را وادار می‌کند تا در فناوری‌های پاک‌تر، مدیریت پسماند، حفاظت از تنوع زیستی، و بهبود روابط اجتماعی سرمایه‌گذاری کنند. این امر می‌تواند نوآوری در صنعت معدن را تسریع بخشد و به کاهش شکاف ارزش‌گذاری با بخش فناوری کمک کند. برای سرمایه‌گذاران، شرکت‌های معدنی با سوابق قویESG، نه تنها ریسک‌های نظارتی و عملیاتی کمتری دارند، بلکه دسترسی به طیف وسیع‌تری از سرمایه و پتانسیل برای قیمت‌گذاری بهتر محصولات خود را نیز خواهند داشت. این یک عامل کلیدی در انتخاب سرمایه‌گذاری بلندمدت در بخش معدن است.

نوآوری و شکاف ارزش‌گذاری بین فناوری و معدن

صنعت معدن، با وجود تولید مواد اولیه حیاتی، در مقایسه با بخش فناوری، در جذب سرمایه سفته‌بازانه کمتر موفق بوده و اغلب "در عصر تاریک" باقی مانده است. این شکاف ارزش‌گذاری ریشه‌های عمیقی در تفاوت‌های ساختاری و چالش‌های ذاتی صنعت معدن دارد. سرمایه‌گذاری‌های کلان، زمان‌بر بودن پروژه‌ها، فرآیندهای دشوار اخذ مجوز، عدم قطعیت‌های زمین‌شناسی، نوسانات قیمت کامودیتی‌ها، و ریسک‌های فنی و زیست‌محیطی پیچیده، از جمله دلایل احتیاط شرکت‌های معدنی در سرمایه‌گذاری و در نتیجه، شکاف ارزش‌گذاری هستند. علاوه بر این، شرکت‌های فناوری دارای حاشیه سود بالاتری هستند؛ برای مثال، حاشیه سود خالص "سایر فلزات صنعتی و معدن" منفی۴.۹ درصد و "سایر فلزات گرانبها و معدن" منفی۸.۹ درصد است، در حالی که "خدمات فناوری اطلاعات" ۵.۶ درصد است. این تفاوت در سودآوری به طور مستقیم بر ارزش‌گذاری بازار تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، درآمد BHP Group در سال ۲۰۲۴ حدود ۵۶ میلیارد دلار بود، در حالی که درآمد اپل ۳۹۰ میلیارد دلار بود.

چالش‌های نوآوری در معدن شامل عدم همسویی نوآوری با استراتژی اصلی کسب‌وکار، نوآوری از بالا به پایین بدون مشارکت عملیاتی‌ها، و عدم انطباق فناوری‌ها با محیط‌های خشن معدن است که از دلایل شکست پروژه‌های نوآوری هستند. با این حال، هوش مصنوعی (AI) و فناوری‌های دیجیتال پتانسیل عظیمی برای تحول در این صنعت دارند. هوش مصنوعی می‌تواند مدیریت مواد، پیش‌بینی تقاضا، بهینه‌سازی استفاده از مواد، کاهش ضایعات، و افزایش بهره‌وری را در صنایع مونتاژ (و به‌طور ضمنی در معدن) متحول کند. هوش مصنوعی همچنین می‌تواند زنجیره‌های تأمین را در برابر شوک‌ها محافظت کند. فناوری‌های دیجیتال می‌توانند بهره‌وری پروژه‌های سرمایه‌ای را 25-10 درصد افزایش داده و هزینه‌ها را 10-5 درصد کاهش دهند. این تحولات می‌توانند حاشیه سود صنعت معدن را بهبود بخشند و آن را برای سرمایه‌گذاران جذاب‌تر کنند، در نتیجه به تدریج شکاف ارزش‌گذاری با بخش فناوری را کاهش دهند. شرکت‌هایی که به طور فعال در این نوآوری‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند و آن‌ها را به درستی با استراتژی‌های عملیاتی خود همسو می‌کنند، مزیت رقابتی قابل توجهی کسب خواهند کرد.

روندهای تقاضا از چین و هند

چین

بازار املاک چین از اوج ۱.۷ میلیارد متر مربع در مارس ۲۰۲۱ به ۵۱۷ میلیون متر مربع در مارس ۲۰۲۵ کاهش یافته و به سطوح تعادلی بلندمدت بازگشته است. این انقباض، یک تغییر ساختاری بزرگ در الگوی تقاضای کامودیتی این کشور ایجاد کرده است. این امر به معنای کاهش تقاضا برای کامودیتی‌های مرتبط با ساخت‌وساز (مانند فولاد میلگرد و سیمان) است، اما همزمان، اقتصاد چین در حال گذار از رشد مبتنی بر املاک به سمت صنایع جدید انرژی و خودروهای برقی (۷ میلیون خودروی برقی در سال)، پنل‌های خورشیدی، تولید باتری (به‌ویژه فناوریLFP) و کشتی‌سازی است. این تغییر ساختاری، تقاضا برای "فلزات حیاتی آینده‌نگر" مانند لیتیوم، مس و گرافیت را به شدت افزایش می‌دهد. تولید فولاد چین ممکن است به اوج خود رسیده باشد زیرا بخش املاک منقبض می‌شود و تغییر از محصولات میلگرد (مورد استفاده در ساخت‌وساز) به محصولات تخت (برای تولید صنعتی) پیش‌بینی می‌شود. همچنین، رشد تقاضای زغال سنگ حرارتی در چین به دلیل کندی رشد GDP و افزایش استفاده از منابع انرژی سبز، کند خواهد شد و قیمت‌ها کاهش می‌یابد. سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان کامودیتی باید این تغییر پارادایم را درک کنند و پرتفوی و استراتژی‌های تولید خود را بر اساس آن تنظیم کنند. تمرکز بر فلزات مورد نیاز برای گذار انرژی و فناوری‌های پیشرفته، به جای تکیه صرف بر تقاضای سنتی ساخت‌وساز، حیاتی است.

هند

هند به سرعت در حال تبدیل شدن به یک مرکز مهم تقاضا برای کامودیتی‌ها، به‌ویژه فولاد، است. تولید فولاد داخلی هند در حال افزایش است و تقاضا قوی باقی مانده است. تقاضای فولاد هند برای سال ۲۰۲۵، 9-8 درصد رشد پیش‌بینی می‌شود که بسیار بالاتر از رشد 1.۵-0.۵ درصدی جهانی است. این رشد قابل توجه، هند را از روند کند تقاضای جهانی متمایز می‌کند. تقاضا با ساخت‌وساز فشرده فولاد در مسکن و زیرساخت‌ها، و همچنین نیاز ثابت از بخش‌های مهندسی و تولید، تحریک می‌شود. بودجه اتحادیه سال مالی 2026-2025 هند، هزینه‌های سرمایه‌ای را ۱۰ درصد افزایش داده است.

با این حال، این کشور همزمان با چالش مازاد عرضه داخلی ناشی از افزایش واردات مواجه است. واردات فولاد نهایی هند در آوریل ۲۰۲۴ تا فوریه ۲۰۲۵ به ۸.۱ میلیون تن رسید که ۸.۳ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته و به بالاترین سطح پنج سال اخیر رسیده است. چین، ژاپن و ویتنام منابع اصلی این واردات هستند. این وضعیت برای شرکت‌های معدنی و تولیدکنندگان کامودیتی فرصت‌هایی را در بازار هند ایجاد می‌کند، اما همچنین بر لزوم درک دینامیک‌های عرضه و تقاضای منطقه‌ای و تأثیر سیاست‌های تجاری (مانند عوارض حفاظتی احتمالی هند) تأکید می‌کند. برای سرمایه‌گذاران، شرکت‌هایی که موقعیت قوی در بازار داخلی هند دارند یا قادر به رقابت در محیط وارداتی هستند، می‌توانند جذاب باشند.

تحلیل سناریو

سناریوی اول: خوش‌بینانه

پیش‌فرض‌ها

حل تنش‌های تجاری: مذاکرات موفقیت‌آمیز تجاری بین ایالات متحده و شرکای کلیدی، منجر به کاهش یا لغو تعرفه‌ها (مانند تعرفه مس) و ثبات در جریان‌های تجاری جهانی می‌شود. این امر به کاهش عدم قطعیت و تسهیل تجارت بین‌المللی کمک می‌کند.

رشد اقتصادی قوی جهانی: محرک‌های اقتصادی در چین (که منجر به افزایش تقاضا برای فلزات صنعتی می‌شود) و رشد پایدار در هند (با افزایش تولید صنعتی و کاهش تورم)  به همراه بهبود فعالیت‌های صنعتی در اقتصادهای توسعه‌یافته، منجر به افزایش کلی تقاضای جهانی برای کامودیتی‌ها می‌شود.

تسریع گذار انرژی: پذیرش خودروهای برقی (EVs) و سیستم‌های ذخیره انرژی (ESS) با نرخی سریع‌تر از پیش‌بینی‌ها ادامه می‌یابد، که تقاضا برای فلزات باتری (لیتیوم، گرافیت، مس) را به شدت افزایش می‌دهد و کسری عرضه را تسریع می‌کند.

نوآوری موفق در معدن: سرمایه‌گذاری‌ها در فناوری‌های نوین معدن‌کاری (مانند هوش مصنوعی برای بهینه‌سازی مدیریت مواد و پیش‌بینی تقاضا ، بیولیچینگ برای استخراج کارآمدتر  و دیجیتالی‌سازی برای بهبود بهره‌وری پروژه‌های سرمایه‌ای ) به ثمر می‌نشیند، بهره‌وری را افزایش داده و هزینه‌های عملیاتی را کاهش می‌دهد، و چالش‌های عرضه را تا حدی رفع می‌کند.

پیامدها برای قیمت و عرضه

قیمت‌ها: افزایش قابل توجه قیمت فلزات صنعتی و باتری (مس به بالای ۱۲,۰۰۰ دلار در هر تن، آلومینیوم به بالای ۲,۸۰۰ دلار در هر تن ، بهبود قابل توجه قیمت لیتیوم و گرافیت). قیمت طلا نیز به دلیل تقاضای پایدار از سوی بانک‌های مرکزی و حفظ جذابیت به عنوان پناهگاه امن (حتی در محیط رشد) می‌تواند به روند صعودی خود ادامه دهد و به ۴,۰۰۰ دلار در هر اونس برسد.

عرضه: شرکت‌های معدنی با بهبود حاشیه سود، سرمایه‌گذاری در پروژه‌های جدید و گسترش ظرفیت‌های موجود را تسریع می‌کنند. با این حال، به دلیل ماهیت سرمایه‌بر و زمان‌بر بودن این پروژه‌ها، پاسخ عرضه به تقاضا ممکن است با تأخیر همراه باشد.

بازار: بازار کامودیتی‌ها به سمت تعادل یا کسری عرضه حرکت می‌کند، به‌ویژه برای فلزات حیاتی، که منجر به محیطی مطلوب برای تولیدکنندگان می‌شود.

سناریوی دوم: بدبینانه

پیش‌فرض‌ها

تشدید جنگ‌های تجاری: تعرفه‌های جدید و اقدامات تلافی‌جویانه گسترده‌تر می‌شوند، که منجر به اختلالات شدید در زنجیره‌های تأمین جهانی، کاهش حجم تجارت و افزایش هزینه‌ها می‌شود. این امر به طور خاص بر جریان فلزات تأثیر می‌گذارد.

رکود جهانی: کندی رشد اقتصادی جهانی به رکود تبدیل می‌شود، که تقاضا برای اکثر کامودیتی‌ها را به شدت کاهش می‌دهد. بخش املاک چین با بحران عمیق‌تری مواجه می‌شود و تأثیر منفی آن بر تقاضای فولاد تشدید می‌گردد.

اختلالات ژئوپلیتیک: تشدید درگیری‌ها در خاورمیانه یا سایر مناطق کلیدی، منجر به اختلالات عمده در عرضه انرژی و فلزات می‌شود، که می‌تواند به افزایش عدم قطعیت و ریسک‌های سرمایه‌گذاری دامن بزند.

عدم موفقیت نوآوری: چالش‌های ذاتی صنعت معدن (سرمایه‌بری، ریسک‌های زمین‌شناسی، عدم پذیرش فناوری‌های جدید و عدم همسویی نوآوری با استراتژی‌های اصلی ) مانع از بهبود بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها می‌شود.

تأثیر آن بر بازار

قیمت‌ها: کاهش شدید و پایدار قیمت کامودیتی‌ها، به‌ویژه فلزات صنعتی و انرژی (نفت در سطوح پایین‌تر، مس زیر ۹,۰۰۰ دلار در هر تن، آلومینیوم زیر ۲,۵۰۰ دلار در هر تن). این کاهش قیمت‌ها منجر به کاهش سودآوری شرکت‌های معدنی می‌شود.

عرضه: شرکت‌های معدنی تولید را کاهش می‌دهند، پروژه‌های جدید را به تعویق می‌اندازند یا لغو می‌کنند، و ممکن است شاهد ورشکستگی برخی شرکت‌های کوچک‌تر باشیم. مازاد عرضه در برخی بخش‌ها (مانند فولاد) تشدید می‌شود.

بازار: افزایش شدید نوسانات، کاهش نقدینگی، و عدم اطمینان فراگیر، سرمایه‌گذاران را از بازار کامودیتی‌ها دور می‌کند و منجر به کاهش ارزش‌گذاری بیشتر در این بخش می‌شود.

سناریوی سوم: ادامه وضع موجود

پیش‌فرض‌ها

تنش‌های تجاری پایدار: تعرفه‌ها و محدودیت‌های تجاری فعلی (مانند تعرفه‌های ایالات متحده بر مس و آلومینیوم) پابرجا می‌مانند اما تشدید نمی‌شوند. عدم قطعیت‌های ناشی از سیاست‌های تجاری ادامه می‌یابد و بر جریان‌های تجاری تأثیر می‌گذارد.

رشد متوسط جهانی با واگرایی منطقه‌ای: رشد اقتصادی جهانی متوسط باقی می‌ماند، با رشد قوی در مناطقی مانند هند (که به موتور جدید تقاضا تبدیل می‌شود)  و تغییر ساختاری در چین (کاهش تقاضای املاک، افزایش تقاضایEVs )، اما با چالش‌هایی در اقتصادهای توسعه‌یافته.

گذار انرژی تدریجی: پذیرش خودروهای برقی و سیستم‌های ذخیره انرژی با نرخ فعلی ادامه می‌یابد، که تقاضا برای فلزات حیاتی را به طور پیوسته افزایش می‌دهد، اما نه به سرعت سناریوی خوش‌بینانه.

چالش‌های موجود در معدن: صنعت معدن همچنان با چالش‌های سرمایه‌بری بالا، زمان‌بر بودن پروژه‌ها، و فشار رعایت ESG مواجه است، اما پیشرفت‌های تدریجی در نوآوری ادامه می‌یابد.

ریسک‌ها و فرصت‌ها برای سرمایه‌گذاران

ریسک‌ها

نوسانات قیمتی: قیمت کامودیتی‌ها به نوسانات کوتاه‌مدت ناشی از اخبار تجاری و داده‌های اقتصادی حساس باقی می‌مانند.

مازاد ظرفیت منطقه‌ای: برخی بازارها (مانند فولاد در هند به دلیل واردات چین) با مازاد عرضه منطقه‌ای مواجه خواهند بود که بر قیمت‌ها فشار می‌آورد.

ریسک‌های ژئوپلیتیک: تنش‌های منطقه‌ای (مانند خاورمیانه) می‌توانند به طور ناگهانی بر عرضه و قیمت‌ها تأثیر بگذارند.

شکاف ارزش‌گذاری پایدار: صنعت معدن همچنان در مقایسه با بخش فناوری، سرمایه سفته‌بازانه کمتری جذب خواهد کرد و این شکاف ممکن است ادامه یابد.

فرصت‌ها

فلزات گذار انرژی: فرصت‌های سرمایه‌گذاری جذاب در شرکت‌های فعال در استخراج و فرآوری فلزات حیاتی مانند مس، لیتیوم و گرافیت، با توجه به چشم‌انداز تقاضای بلندمدت ناشی از گذار انرژی.

طلا به عنوان پناهگاه امن: طلا همچنان به عنوان یک دارایی پناهگاه امن در برابر عدم قطعیت‌های ژئوپلیتیک و اقتصادی جذاب خواهد بود.

سرمایه‌گذاری هدفمند: فرصت‌های انتخابی در شرکت‌های معدنی که به طور فعال در نوآوری‌های دیجیتال و ESG سرمایه‌گذاری می‌کنند، زیرا این شرکت‌ها می‌توانند بهره‌وری را بهبود بخشند و دسترسی به سرمایه را افزایش دهند.

دینامیک‌های منطقه‌ای: سرمایه‌گذاری در بازارهایی با تقاضای داخلی قوی و محرک‌های دولتی (مانند هند) می‌تواند فرصت‌هایی را فراهم کند.

تحلیل از دیدگاه ذی‌نفعان مختلف

با توجه به مبانی گزارش و مبانی بازار کامودیتی، ذی‌نفعان کلیدی شامل سرمایه‌گذاران، شرکت‌های معدنی، مصرف‌کنندگان صنعتی، و دولت‌ها و نهادهای نظارتی هستند که هر یک دارای دیدگاه‌ها، چالش‌ها و فرصت‌های خاص خود در این محیط پیچیده بازار هستند.

سرمایه‌گذاران

دیدگاه: سرمایه‌گذاران به دنبال بازدهی بالا و مدیریت ریسک هستند. شکاف ارزش‌گذاری بین فناوری و معدن، و نوسانات بازار کامودیتی‌ها، تصمیم‌گیری آن‌ها را پیچیده می‌کند.

فرصت‌ها

طلا و فلزات گرانبها: به عنوان پناهگاه امن در برابر عدم قطعیت‌های ژئوپلیتیک و اقتصادی، طلا همچنان جذابیت خود را حفظ می‌کند.

فلزات حیاتی برای گذار انرژی: مس، لیتیوم، گرافیت به دلیل تقاضای ساختاری بلندمدت ناشی از رشد خودروهای برقی و سیستم‌های ذخیره انرژی، فرصت‌های قابل توجهی را ارائه می‌دهند.

شرکت‌های معدنی با ESG قوی: شرکت‌هایی که به معیارهای زیست‌محیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی پایبند هستند، دسترسی بهتری به سرمایه (بیش از ۳۵ تریلیون دلار سرمایه جهانی در دارایی‌های ESG) و پتانسیل قیمت‌گذاری بالاتر برای محصولات خود دارند.

شرکت‌های معدنی نوآور: شرکت‌هایی که در فناوری‌های جدید مانند هوش مصنوعی و دیجیتالی‌سازی سرمایه‌گذاری می‌کنند، پتانسیل بهبود بهره‌وری و سودآوری را دارند.

ریسک‌ها

نوسانات شدید قیمت: به‌ویژه در اثر تعرفه‌ها و تنش‌های تجاری که می‌تواند بر حاشیه سود تأثیر بگذارد.

ریسک‌های ژئوپلیتیک: اختلالات عرضه و افزایش عدم قطعیت در بازارهای جهانی.

سرمایه‌بری بالا و زمان‌بر بودن پروژه‌ها: بازدهی سرمایه را کند می‌کند و نیاز به سرمایه‌گذاری‌های اولیه بزرگی دارد.

توصیه عملی: تنوع‌بخشی در سبد سرمایه‌گذاری، فراتر از سهام فناوری، با تمرکز بر شرکت‌های معدنی دارای تمرکز بر فلزات حیاتی و معیارهای ESG قوی. پایش دقیق تحولات ژئوپلیتیک و سیاست‌های تجاری برای تصمیم‌گیری هوشمندانه در مورد ورود و خروج از بازار.

شرکت‌های معدنی

دیدگاه: شرکت‌های معدنی به دنبال بهینه‌سازی عملیات، افزایش تولید، کاهش هزینه‌ها و جذب سرمایه برای پروژه‌های جدید هستند تا به تقاضای رو به رشد پاسخ دهند.

چالش‌ها

هزینه‌های سرمایه‌ای بالا و زمان‌بر بودن پروژه‌ها: مانع از پاسخ سریع به تقاضا و کاهش جذابیت برای سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت می‌شود.

ریسک‌های نظارتی و زیست‌محیطی: هزینه‌های عملیاتی را افزایش می‌دهد و می‌تواند منجر به جریمه و آسیب به اعتبار شود.

جذب سرمایه: رقابت با بخش فناوری برای جذب سرمایه سفته‌بازانه، با توجه به شکاف ارزش‌گذاری موجود.

پذیرش نوآوری: چالش در همسویی فناوری با عملیات میدانی و مقاومت در برابر تغییر.

فرصت‌ها

تقاضای رو به رشد برای فلزات گذار انرژی: فرصتی برای گسترش بازار و تضمین تقاضای بلندمدت برای محصولات.

بهره‌گیری از هوش مصنوعی و دیجیتالی‌سازی: بهبود بهره‌وری، کاهش هزینه‌ها، و مدیریت ریسک در طول چرخه عمر پروژه.

جذب سرمایهESG: با بهبود عملکرد زیست‌محیطی و اجتماعی، شرکت‌ها می‌توانند به منابع مالی جدید دسترسی پیدا کنند.

توصیه عملی: سرمایه‌گذاری استراتژیک در فناوری‌های نوآورانه با رویکرد از پایین به بالا (grassroots engagement) برای اطمینان از پذیرش و کارایی. اولویت‌بندی معیارهای ESG در تمام مراحل عملیات برای جذب سرمایه و بهبود روابط با ذی‌نفعان. تمرکز بر مدیریت هزینه و بهینه‌سازی زنجیره تأمین برای افزایش رقابت‌پذیری.

مصرف‌کنندگان صنعتی (مانند خودروسازان، صنایع انرژی)

دیدگاه: مصرف‌کنندگان صنعتی به دنبال تأمین پایدار، با کیفیت و مقرون‌به‌صرفه مواد اولیه برای تولیدات خود هستند تا از ثبات عملیاتی و حاشیه سود اطمینان حاصل کنند.

چالش‌ها

نوسانات قیمت کامودیتی‌ها: بر حاشیه سود و برنامه‌ریزی تولید تأثیر می‌گذارد و می‌تواند منجر به عدم قطعیت در هزینه‌ها شود.

امنیت زنجیره تأمین: ریسک‌های ناشی از تعرفه‌ها، اختلالات ژئوپلیتیک و مازاد عرضه/کمبود منطقه‌ای می‌تواند جریان مواد اولیه را مختل کند.

تأمین فلزات حیاتی: تضمین دسترسی به لیتیوم، گرافیت و مس برای تولید خودروهای برقی و زیرساخت‌های انرژی، به ویژه با توجه به رشد تقاضا.

فرصت‌ها

تنوع‌بخشی منابع تأمین: کاهش وابستگی به یک منطقه یا تأمین‌کننده خاص برای کاهش ریسک‌های زنجیره تأمین.

قراردادهای بلندمدت: تضمین قیمت و عرضه در برابر نوسانات بازار از طریق قراردادهای خرید بلندمدت (off-take agreements) با تولیدکنندگان.

سرمایه‌گذاری در بازیافت: کاهش وابستگی به مواد اولیه جدید و افزایش انعطاف‌پذیری از طریق توسعه قابلیت‌های بازیافت.

توصیه عملی: ایجاد زنجیره‌های تأمین انعطاف‌پذیر و متنوع. بررسی امکان قراردادهای بلندمدت خرید با تولیدکنندگان معدنی برای تضمین عرضه و مدیریت ریسک قیمت. سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه برای یافتن جایگزین‌های مواد یا بهبود کارایی استفاده از مواد.

دولت‌ها و نهادهای نظارتی

دیدگاه: دولت‌ها به دنبال تضمین امنیت عرضه مواد اولیه حیاتی، حمایت از صنایع داخلی، مدیریت اثرات زیست‌محیطی و اجتماعی معدن‌کاری، و حفظ ثبات اقتصادی هستند.

چالش‌ها

توازن بین رشد اقتصادی و پایداری زیست‌محیطی: به‌ویژه در صنعت معدن کربن‌بر، که نیاز به سیاست‌های متعادل دارد.

مدیریت تنش‌های تجاری: تأثیر تعرفه‌ها بر صنایع داخلی و روابط بین‌المللی و نیاز به پاسخ‌های سیاستی مناسب.

جذب سرمایه برای پروژه‌های معدنی: تضمین تأمین مالی برای فلزات حیاتی مورد نیاز برای گذار انرژی.

فرصت‌ها

توسعه استراتژی‌های ملی مواد معدنی حیاتی: کاهش وابستگی و افزایش امنیت عرضه از طریق شناسایی و توسعه منابع داخلی.

ترویج نوآوری و فناوری‌های پاک در معدن: بهبود بهره‌وری و کاهش اثرات زیست‌محیطی از طریق مشوق‌ها و حمایت‌های دولتی.

ایجاد چهارچوب‌های نظارتی پایدار و شفاف: جذب سرمایه‌گذاری و رعایت استانداردهای ESG از طریق قوانین و مقررات روشن.

توصیه عملی: تدوین سیاست‌های صنعتی بلندمدت برای حمایت از توسعه داخلی مواد معدنی حیاتی. ارائه مشوق‌های مالی و نظارتی برای سرمایه‌گذاری در نوآوری و ESG در صنعت معدن. مشارکت فعال در گفت‌وگوهای بین‌المللی برای کاهش موانع تجاری و تضمین جریان‌های پایدار کامودیتی.

جمع‌بندی

نکات کلیدی و پیش‌بینی روندهای کوتاه‌مدت و میان‌مدت

تحلیل جامع بازار کامودیتی‌ها در جولای ۲۰۲۵ نشان‌دهنده یک چشم‌انداز پیچیده و چندوجهی است که تحت تأثیر عوامل کلان اقتصادی، ژئوپلیتیک، سیاست‌های تجاری و تحولات فناورانه قرار دارد. چندین نکته کلیدی از این تحلیل استخراج می‌شود که می‌تواند برای تحلیلگران و فعالان بازار راهگشا باشد:

شکاف ارزش‌گذاری پایدار: شکاف عمیق و رو به رشد بین ارزش‌گذاری شرکت‌های فناوری و معدن، یک چالش ساختاری برای جذب سرمایه در بخش مواد اولیه است. این شکاف احتمالاً در کوتاه‌مدت و میان‌مدت ادامه خواهد داشت، مگر اینکه نوآوری‌های چشمگیر و تغییرات بنیادی در حاشیه سود صنعت معدن رخ دهد که جذابیت آن را برای سرمایه‌گذاران سفته‌باز افزایش دهد.

نوسانات بازار کامودیتی‌ها: بازارهای مس، آلومینیوم و فولاد در کوتاه‌مدت تحت تأثیر شدید سیاست‌های تجاری (به‌ویژه تعرفه‌ها از سوی ایالات متحده) و عدم قطعیت‌های کلان اقتصادی قرار خواهند گرفت. این امر منجر به نوسانات قیمتی بالا، تغییر مسیر جریان‌های تجاری و انباشت موجودی در برخی مناطق می‌شود. این نوسانات، ریسک‌های قابل توجهی را برای برنامه‌ریزی تولید و مدیریت زنجیره تأمین ایجاد می‌کند.

رشد تقاضای ساختاری: در میان‌مدت، تقاضا برای فلزات حیاتی (مس، لیتیوم، گرافیت) به دلیل گذار انرژی جهانی (رشد خودروهای برقی و سیستم‌های ذخیره انرژی) و رشد صنایع جدید در چین و هند، روندی صعودی خواهد داشت. این تقاضا می‌تواند به تدریج بر مازاد عرضه کنونی در برخی بخش‌ها غلبه کند و منجر به کسری عرضه در بلندمدت شود، به‌ویژه برای لیتیوم و گرافیت طبیعی.

اهمیت ESG و نوآوری: رعایت معیارهای ESG و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین، به طور فزاینده‌ای برای دسترسی شرکت‌های معدنی به سرمایه و حفظ مزیت رقابتی حیاتی خواهد بود. فشار از سوی سرمایه‌گذاران و نهادهای نظارتی برای پایداری بیشتر، شرکت‌ها را به سمت اتخاذ شیوه‌های عملیاتی مسئولانه‌تر و نوآورانه‌تر سوق می‌دهد. این عوامل می‌توانند به بهبود تصویر و جذابیت صنعت معدن کمک کنند و شکاف ارزش‌گذاری با بخش فناوری را به تدریج کاهش دهند.

پیش‌بینی کوتاه‌مدت (تا پایان ۲۰۲۵)

مس و آلومینیوم: نوسان قیمتی بالا به دلیل عدم قطعیت‌های ناشی از تعرفه‌ها و تغییرات موجودی در انبارهای جهانی. با این حال، پتانسیل صعودی در نیمه دوم سال با کاهش احتمالی عدم قطعیت‌های تجاری و تقاضای فصلی از سوی برخی صنایع وجود دارد.

فولاد: قیمت‌ها تحت فشار مازاد ظرفیت جهانی و کاهش تقاضای املاک در چین باقی می‌مانند. با این حال، در بازارهایی مانند هند، به دلیل تقاضای داخلی قوی و سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی دولتی، قیمت‌ها حمایت می‌شوند.

لیتیوم و گرافیت: بازار لیتیوم به سمت تعادل و سپس کسری عرضه حرکت می‌کند که می‌تواند به بازیابی تدریجی قیمت‌ها منجر شود، اما موجودی‌های انباشته‌شده در چین ممکن است مانع از افزایش شدید قیمت‌ها در کوتاه‌مدت شود. گرافیت طبیعی در کسری باقی می‌ماند، در حالی که گرافیت مصنوعی مازاد عرضه خواهد داشت.

پیش‌بینی میان‌مدت (2027-2026)

فلزات گذار انرژی: ادامه روند صعودی قیمت‌ها برای مس، لیتیوم و گرافیت به دلیل تشدید تقاضا ناشی از گذار انرژی و چالش‌های ساختاری در افزایش عرضه (زمان‌بر بودن پروژه‌های معدنی).

فولاد: بهبود تدریجی در قیمت‌ها با تثبیت اقتصاد جهانی و تغییر ساختار تقاضا در چین (تمرکز بر صنایع جدید به جای ساخت‌وساز سنتی).

سرمایه‌گذاری در معدن: افزایش تدریجی سرمایه‌گذاری در پروژه‌های جدید، به‌ویژه در بخش فلزات حیاتی، با تمرکز بیشتر بر پایداری و فناوری‌های نوآورانه برای پاسخگویی به تقاضای آتی و بهبود بهره‌وری.

توصیه‌های عملی برای سرمایه‌گذاران و مصرف‌کنندگان صنعتی

برای سرمایه‌گذاران

تنوع‌بخشی استراتژیک: فراتر از سهام فناوری، به دنبال فرصت‌های بلندمدت در شرکت‌های معدنی فعال در استخراج فلزات حیاتی (مس، لیتیوم، گرافیت) باشید. این فلزات نقش کلیدی در اقتصاد آینده ایفا خواهند کرد.

تمرکز بر ESG و نوآوری: شرکت‌هایی را انتخاب کنید که دارای عملکرد قوی ESG هستند و به طور فعال در فناوری‌های نوین سرمایه‌گذاری می‌کنند تا ریسک‌ها را کاهش داده و بهره‌وری را افزایش دهند. این شرکت‌ها نه تنها از نظر مالی پایدارتر هستند، بلکه دسترسی به منابع سرمایه‌ای بیشتری نیز دارند.

پایش ژئوپلیتیک و سیاست‌های تجاری: این عوامل می‌توانند نوسانات کوتاه‌مدت شدیدی ایجاد کنند؛ از آن‌ها برای ورود و خروج هوشمندانه از موقعیت‌های معاملاتی استفاده کنید.

طلا به عنوان پوشش ریسک: حفظ بخشی از پورتفولیو در طلا به عنوان پناهگاه امن در برابر عدم قطعیت‌های کلان اقتصادی و ژئوپلیتیک، یک استراتژی محافظه‌کارانه و مؤثر است.

برای مصرف‌کنندگان صنعتی (مانند خودروسازان، صنایع انرژی)

امنیت زنجیره تأمین را اولویت دهید: به جای صرفاً قیمت، بر ثبات و تنوع منابع تأمین مواد اولیه حیاتی تمرکز کنید. وابستگی بیش از حد به یک منبع یا منطقه می‌تواند در برابر شوک‌های ناگهانی آسیب‌پذیر باشد.

قراردادهای بلندمدت را بررسی کنید: برای فلزات حیاتی، قراردادهای بلندمدت خرید (off-take agreements) با تولیدکنندگان معدنی می‌توانند از نوسانات شدید قیمت محافظت کنند و امنیت عرضه را تضمین نمایند.

سرمایه‌گذاری در نوآوری و بازیافت: بهینه‌سازی استفاده از مواد و توسعه قابلیت‌های بازیافت می‌تواند وابستگی به منابع اولیه را کاهش دهد و انعطاف‌پذیری زنجیره تأمین را افزایش دهد.

همکاری با تأمین‌کنندگان: ایجاد روابط نزدیک‌تر و استراتژیک با شرکت‌های معدنی برای درک بهتر چالش‌های عرضه، همسویی با اهداف پایداری، و توسعه راه‌حل‌های مشترک برای تأمین مواد اولیه.

۰۴/۰۴/۲۲