BHP برای ایجاد جای پای خود در بازار پتاس، بر روی معدن 10.6 میلیارد دلاری Jansen شرطبندی میکند
بزرگترین سرمایهگذاری خصوصی در تاریخ Saskatchewan به خط پایان خود نزدیک میشود.
شرکت BHP با نمادهای NYSE, LSE, ASX: BHP) ) بیش از 60 درصد از مسیر تکمیل فاز اول پروژه 10.6 میلیارد دلاری Jansen در Saskatchewan را طی کرده است و اولین تولید برای اواخر سال 2026 برنامهریزی شده است. پیشبینی میشود تا اوایل دهه 2030، Jansen به یکی از بزرگترین معادن پتاس جهان تبدیل شود و سالانه حدود 8.5 میلیون تن از این کود که معادل حدود 10 درصد از عرضه جهانی است را تولید کند.
پروژه Jansen که در حدود 140 کیلومتری شرق Saskatoon واقع شده، برای تحقق جاهطلبیهای BHP در ایجاد جای پایی قابل توجه در بازار پتاس، یک کالای جدید برای این غول معدنی، حیاتی است. این سرمایهگذاری بخشی از تلاش این شرکت برای انتقال سبد داراییهای خود از مواد اولیه فولادسازی به سمت آن چیزی است که مدیران اجرایی آن را «کالاهای معطوف به آینده» مانند مس و پتاس مینامند. این شرکت در اوایل سال جاری اعلام کرد که حدود 65 درصد از سرمایه BHP در میانمدت در این بخشها سرمایهگذاری خواهد شد.
مدیرعامل شرکت، Mike Henry، پروژه Jansen را به یکی دیگر از داراییهای کلیدی،BHP عملیات سنگآهن استرالیای غربی، (WAIO) تشبیه میکند. BHP در ماه فوریه اعلام کرد که علیرغم کاهش قیمتها، WAIO در سال 2024 همچنان کمهزینهترین تولیدکننده سنگآهن در جهان باقی مانده است.
Henry در ماه مه در کنفرانس Bank of America Securities در بارسلون به سرمایهگذاران گفت: ما از ورود به یک کالای جدید با اصول بنیادین بلندمدت جذاب، یعنی پتاس، هیجانزده هستیم.
وقتی به سبد داراییهای خود نگاه میکنم، Jansen بسیاری از نقاط قوت سنگآهن را داراست. این یک کالای فله (bulk commodity) است، از موقعیت هزینهای پایینی برخوردار خواهد بود که حاشیه سود بالایی را در یک دارایی با عمر طولانی ایجاد میکند و پتانسیل توسعه نیز دارد. مانندWAIO، Jansen یک دارایی در کلاس جهانی است، در یک حوزه قضایی دوستدار سرمایهگذاری قرار دارد و انتظار میرود در تمام مقاطع چرخه اقتصادی، نقدینگی تولید کند.
تقاضا برای پتاس
بر اساس پیشبینی BHP که در ماه آگوست منتشر شد، عوامل ساختاری مانند بهبود استانداردهای زندگی، تغییر رژیمهای غذایی و افزایش جمعیت جهانی، آماده هستند تا تقاضا برای پتاس را تا سال 2050 تا 70 درصد افزایش دهند. دادههای این شرکت نشان میدهد که تقاضا برای این کود به طور تاریخی هم از رشد تولید محصولات کشاورزی و هم از رشد جمعیت جهانی فراتر رفته است.
Henry در بارسلون گفت: با توجه به اینکه جمعیت رو به رشد به دنبال تولید مواد غذایی بیشتر و بهتر از زمینهای کشاورزی محدود است، نیاز به پتاس برای مصارف کشاورزی به طور فزایندهای افزایش خواهد یافت. بنابراین، فرصت بازار چند دههای در اینجا قابل توجه است و ما از هماکنون تفاهمنامههایی با خریداران در سراسر جهان برای پوشش فروش همزمان با افزایش تولید Jansen در اختیار داریم. Jansen شرکت BHP را در میان بازیگران پیشرو در صنعت جهانی پتاس قرار خواهد داد.
BHP یک دوره بازگشت سرمایه هفت ساله برای Jansen پس از شروع اولین تولید پیشبینی میکند. BHP اعلام کرد که نرخ بازده داخلی فاز اول باید بین 12 تا 14 درصد باشد.
BHP پیشبینی میکند که Jansen در چارک پایینی منحنی هزینه جهانی وارد بازار خواهد شد، موقعیتی که Jansen را در طول چرخه کالاها رقابتی خواهد کرد. بر اساس ارائهای از BHP که در ماه می به صورت آنلاین منتشر شد، هزینههای عملیاتی برای فاز اول Jansen بین 105 تا 120 دلار به ازای هر تن برآورد میشود.
BHP میگوید اوج هزینهکرد برای ساخت فاز اول Jansen در سالهای 2025 و 2026 رخ خواهد داد. در حالی که پس از شروع تولید حدود 600 نفر در معدن کار خواهند کرد، این تأسیسات برای به حداکثر رساندن بهرهوری، از راه دور و از یک مرکز فرماندهی در Saskatoon اداره خواهد شد.
شروع در سال 2029
پیشبینی میشود ساخت فاز دوم Jansen حدود شش سال به طول انجامد. BHP اولین تولید این فاز را برای سال 2029 هدفگذاری کرده است که پس از آن یک دوره سه ساله افزایش تولید (ramp-up) خواهد داشت.
بر اساس ارائه BHP، پروژه Jansen همچنین پتانسیل دو فاز توسعه دیگر را برای افزایش ظرفیت نهایی تولید تا 17 میلیون تن در سال دارد که منوط به انجام مطالعات است. BHP میگوید بر اساس ذخایر تخمینی حدود 6.5 میلیارد تنی، Jansen به طور بالقوه میتواند از 55 تا 57 سال عملیات پشتیبانی کند.
اتوماسیون، سیستم انتقال پیوسته (continuous conveyance) و دستگاههای حفاری با اندازه بزرگتر، همگی بخشی از سیستم عملیاتی Jansen خواهند بود، که نمونه اولیه آن برای چندین سال در یک معدن نمک در Heilbronn آلمان آزمایش شده است، تا تولید افزایش یابد. BHP تخمین میزند که ناوگان 60 درصد کوچکتر در مقایسه با معادن قدیمیتر، منجر به صرفهجویی 10 درصدی در هزینههای عملیاتی خواهد شد.
BHP انتظار دارد که Jansen به ازای هر تن محصول، حدود 50 درصد کمتر دیاکسید کربن نسبت به میانگین معادن پتاس Saskatchewan منتشر کند. بیش از 80 درصد از ناوگان زیرزمینی و پشتیبانی معدن به جای دیزل از منابع انرژی الکتریکی استفاده خواهند کرد.
برای صادرات پتاس، BHP قراردادی با Westshore Terminals برای استفاده از تأسیسات این شرکت درDelta، بریتیش کلمبیا، در فاصله حدود 2000 کیلومتری از Jansen امضا کرده است. این قرارداد تولید دو فاز اول Jansen را پوشش میدهد و پتانسیل توسعه بیشتر را نیز دارد.
Karina Gistelinck، رئیس بخش پتاسBHP، در ماه مارس به The Northern Miner گفت: ما در حال بازسازی چیزی هستیم که اکنون یک بندر زغالسنگ حرارتی است تا آن را به یک تأسیسات جدید صادرات پتاس تبدیل کنیم، اما با این حجم به 9 تا 10 میلیون تن محدود هستیم. هرگونه رشد فراتر از آن نیازمند سرمایهگذاریهای قابل توجهی در زیرساختهای لجستیکی خواهد بود. این باید تمرکز کانادا برای سالهای آینده باشد.
Gistelinck افزود: کانادا یک حوزه قضایی استراتژیک برای BHP است. بزرگترین سرمایهگذاری در تاریخ BHP نشانه واقعی این موضوع است. ما مشتاقانه منتظر ساختن یک میراث واقعی در اینجا هستیم.
تحلیل و جمع بندی
این گزارش تصویری روشن از یکی از مهمترین تحولات استراتژیک در صنعت معدن جهانی ارائه میدهد: ورود تهاجمی BHP به بازار پتاس از طریق پروژه عظیمJansen. تحلیل این حرکت از چند منظر برای فعالان بازار ضروری است:
1. بازآرایی استراتژیک و کاهش ریسک سبد دارایی BHP
حرکت BHP به سمت «کالاهای معطوف به آینده» (مس و پتاس) یک استراتژی هوشمندانه برای کاهش وابستگی تاریخی این شرکت به درآمد حاصل از سنگآهن و زغالسنگ متالورژیکی است. در شرایط فعلی (اواسط 2025)، با وجود ثبات نسبی در تقاضای سنگآهن، ریسکهای مرتبط با اقتصاد چین و سیاستهای کربنزدایی جهانی، جذابیت سرمایهگذاریهای بلندمدت در این حوزه را کاهش داده است. پتاس، با تقاضای پایدار و رو به رشد ناشی از امنیت غذایی جهانی، یک جریان درآمدی غیرهمبسته (non-correlated) با چرخههای صنعتی سنتی فراهم میکند. این تنوعبخشی، پروفایل ریسک کلی شرکت را بهبود میبخشد و آن را در برابر نوسانات یک بازار خاص مقاومتر میسازد.
2. تحلیل کمی و تأثیر بر بازار جهانی پتاس
مقیاس تولید: فاز اول Jansen با تولید 4.35 میلیون تن و مجموع دو فاز با 8.5 میلیون تن در سال، یک تغییردهنده بازی (Game Changer) در بازار جهانی پتاس است که حجم عرضه آن در حال حاضر حدود 70 میلیون تن در سال است. ورود این حجم عظیم تولید از یک بازیگر جدید، به طور بالقوه میتواند ساختار قیمتگذاری و سهم بازار را که به طور سنتی تحت سلطه کارتلهای Canpotex (متشکل از Nutrien وMosaic ) و BPC (بلاروس و روسیه) بوده، مختل کند. با توجه به تحریمها و محدودیتهای صادراتی که تولیدکنندگان روسیه و بلاروس از سال 2022 با آن مواجه بودهاند، ورود Jansen به بازار در سال 2026 میتواند شکاف عرضه ناشی از این مسائل را پر کرده و از افزایش بیرویه قیمتها جلوگیری کند.
تحلیل هزینه و حاشیه سود: نقطه قوت اصلیJansen، جایگاه آن در چارک پایینی منحنی هزینه جهانی است. هزینه عملیاتی پیشبینیشده 105 تا 120 دلار به ازای هر تن، بسیار رقابتی است. قیمتهای نقدی پتاس (FOB Vancouver) پس از اوجگیری در سال 2022، در حال حاضر در محدوده 300 تا 340 دلار به ازای هر تن تثبیت شدهاند. با فرض قیمت میانگین 320 دلار، حاشیه سود عملیاتی Jansen میتواند به حدود 200 دلار به ازای هر تن یا بیش از 60 درصد برسد. این حاشیه سود بالا، مشابه عملکرد عملیات سنگآهن (WAIO) شرکت است و نشان میدهد که Jansen حتی در دورههای قیمت پایین نیز به شدت سودآور خواهد بود. این مزیت هزینهای، اهرم فشاری بر تولیدکنندگان پرهزینهتر در سطح جهان خواهد بود.
بازده مالی: نرخ بازده داخلی (IRR) 12 تا 14 درصد برای یک پروژه با این مقیاس سرمایهگذاری (بیش از 10 میلیارد دلار) و عمر طولانی (بیش از 55 سال) در یک حوزه باثبات مانند کانادا، یک بازده قابل قبول و جذاب برای سرمایهگذاران بلندمدت محسوب میشود. دوره بازگشت سرمایه 7 ساله نیز با توجه به ماهیت پروژه، سریع و مطلوب است.
3. مزیت ژئوپلیتیکی و پایداری (ESG)
موقعیت Jansen در Saskatchewan کانادا، یک مزیت استراتژیک کلیدی است. در دنیایی که زنجیرههای تأمین به طور فزایندهای تحت تأثیر ریسکهای ژئوپلیتیکی قرار دارند (مانند درگیری در اروپای شرقی)، داشتن یک منبع عظیم تولید در یک دموکراسی باثبات و دوستدار سرمایهگذاری، یک امتیاز بزرگ است. این امر BHP را به یک تأمینکننده قابل اعتماد برای بازارهای کلیدی مانند ایالات متحده، برزیل و آسیا تبدیل میکند. همچنین، تمرکز بر کاهش 50 درصدی انتشار گازهای گلخانهای و استفاده از انرژی الکتریکی، با معیارهای رو به رشد سرمایهگذاری مبتنی بر ESG همسو است و جذابیت پروژه را برای سرمایهگذاران نهادی افزایش میدهد.
4. ریسکها و چالشهای پیشرو
ریسک اجرا: اگرچه پروژه 60 درصد پیشرفت داشته، پروژههایی با این مقیاس همواره با ریسک تأخیر و افزایش هزینهها مواجه هستند. اوج هزینهکرد در سال جاری و سال آینده (2025-2026) دورهای حیاتی برای مدیریت پروژه خواهد بود.
ریسک بازار: پیشبینی تقاضای 70 درصدی تا سال 2050 خوشبینانه است. هرگونه کندی در رشد جمعیت، تغییرات در یارانههای کشاورزی یا بهبود چشمگیر در بهرهوری استفاده از کود میتواند این پیشبینی را به چالش بکشد و بر قیمتهای بلندمدت فشار آورد.
تنگنای لجستیکی: همانطور که در گزارش اشاره شده، ظرفیت صادراتی از طریق Westshore Terminals برای فازهای بعدی توسعه کافی نیست. عدم سرمایهگذاری به موقع دولت کانادا و بخش خصوصی در زیرساختهای ریلی و بندری میتواند پتانسیل کامل Jansen را محدود سازد.
جمعبندی
پروژه Jansen صرفاً یک معدن جدید نیست؛ بلکه یک حرکت استراتژیک بنیادین برای BHP است که این شرکت را از یک غول منابع سنتی به یک بازیگر متنوع و آیندهنگر تبدیل میکند. این پروژه نشاندهنده اعتقاد راسخ مدیریت BHP به دو ابرروند جهانی است: امنیت غذایی و پایداری.
نکات برجسته
اهمیت استراتژیک:Jansen محور اصلی استراتژی تنوعبخشی BHP و خروج از وابستگی به چرخه فولاد است. این پروژه، شرکت را به یکی از رهبران بازار پتاس تبدیل خواهد کرد.
قدرت بازار: با تولید بالقوه 10 درصد از عرضه جهانی و قرار گرفتن در پایینترین سطح منحنی هزینه، Jansen قدرت قیمتگذاری و رقابت در بازار را به نفع BHP تغییر خواهد داد.
مزیت رقابتی پایدار: ترکیب هزینه عملیاتی پایین، عمر طولانی معدن، موقعیت ژئوپلیتیکی باثبات و استانداردهای بالای ESG، یک مزیت رقابتی قدرتمند و بلندمدت برای BHP ایجاد میکند.
پتانسیل رشد: ظرفیت توسعه پروژه تا 17 میلیون تن در سال، یک گزینه رشد ارگانیک بسیار ارزشمند برای دهههای آینده است که اجرای آن منوط به حل چالشهای لجستیکی خواهد بود.
توصیهها و موارد قابل رصد برای فعالان بازار
رصد قیمت پتاس: با نزدیک شدن به زمان تولید Jansen (اواخر 2026)، نوسانات قیمت پتاس و واکنش تولیدکنندگان فعلی به ورود این عرضه جدید، باید به دقت زیر نظر گرفته شود.
پیگیری پیشرفت پروژه: گزارشهای فصلی BHP در مورد پایبندی به بودجه و زمانبندی فاز اول، شاخصهای کلیدی برای سنجش توانایی اجرایی شرکت خواهند بود.
توجه به زیرساختهای کانادا: هرگونه خبر یا اعلامیه در مورد سرمایهگذاریهای جدید در زیرساختهای ریلی و بندری غرب کانادا، سیگنال مثبتی برای تحقق پتانسیل کامل Jansen و فازهای توسعه آتی آن است.
تحلیل رقبا: استراتژیهای شرکتهای Nutrien و Mosaic در واکنش به این رقیب جدید، به ویژه در زمینه مدیریت عرضه و قیمتگذاری، بر دینامیک آینده بازار تأثیرگذار خواهد بود.
در نهایت، Jansen یک شرطبندی حسابشده و هوشمندانه است که در صورت اجرای موفق، میتواند برای دههها ارزش قابل توجهی برای سهامداران BHP خلق کرده و نقشه صنعت جهانی کود را از نو ترسیم کند.