ioneer جستجو برای یافتن شریک در پروژه Rhyolite Ridge را آغاز میکند
شرکت ioneer با نمادهای ASX: INR و NASDAQ: IONR اعلام کرده است که پس از خروج شرکت Sibanye-Stillwater با نمادهای JSE: SSW و NYSE: SBSW در اوایل سال جاری، جستجوی رسمی خود را برای یافتن یک شریک استراتژیک در پروژه معدن لیتیوم-بور Rhyolite Ridge در ایالت نوادا آغاز کرده است.
این توسعهدهنده معدنی استرالیایی میگوید که فرآیند رسمی مشارکت استراتژیک، به دنبال تکمیل کارهای حیاتی اخیر این شرکت انجام میشود که ارزش پروژه را به طور قابل توجهی بهبود بخشیده، اما هزینههای پیشبینیشده آن را نیز افزایش داده است.
در ماه فوریه، شرکت Sibanye-Stillwater با استناد به «محیط ضعیف قیمتگذاری»، از پروژه Rhyolite Ridge کنارهگیری کرد. این شرکت معدنی آفریقای جنوبی که در ابتدا در سال ۲۰۲۱ برای ورود به این پروژه توافق کرده بود، قصد داشت مبلغ ۴۹۰ میلیون دلار برای تصاحب ۵۰ درصد از سهام پروژه سرمایهگذاری کند.
از آن زمان، ioneer به دنبال یک «شریک سهامدار قدرتمند» بوده است تا به تسریع توسعه Rhyolite Ridge و رساندن آن به مرحله تولید کمک کند.
پروژه منحصر به فرد لیتیوم-بور
در ماه آوریل، Bernard Rowe مدیرعاملioneer، گفت که «بسیار مطمئن است که در کوتاهمدت این سهام را تأمین خواهد کرد» و افزود که این شرکت قصد دارد ۴۰ درصد از پروژه را به یک یا دو سرمایهگذار بفروشد.
معدن پیشنهادی که در حدود ۳۶۲ کیلومتری شمال لاس وگاس واقع شده، یکی از بزرگترین منابع لیتیوم-بور در ایالات متحده را در خود جای داده و یکی از تنها دو پروژه در این کشور است که در حال حاضر در مرحله پیشرفته قرار دارد.
شرکت ioneer روز پنجشنبه در یک بیانیه مطبوعاتی اعلام کرد: «پروژه Rhyolite Ridge در بخشهای جهانی لیتیوم و بور منحصر به فرد است» و به ظرفیت تولید همزمان هر دو ماده معدنی در محل، جریان درآمدی دوگانه (۷۵ درصد لیتیوم و ۲۵ درصد بور) و بنیادهای قوی پروژه اشاره کرد.
این شرکت همچنین اشاره کرد که پروژه با برآورد هزینه سرمایهای کلاس ۲ و تکمیل ۷۰ درصد از مهندسی، آماده کلنگزنی (shovel ready) است. همچنین، تمامی مجوزهای اصلی را دریافت کرده و به وامی به مبلغ ۹۹۶ میلیون دلار از وزارت انرژی ایالات متحده دسترسی دارد.
به گفتهioneer، انتظار میرود جستجو برای یافتن شریک چهار ماه به طول انجامد. شرکت Goldman Sachs به عنوان مشاور مالی، در این فرآیند به ioneer کمک خواهد کرد.
ارزش و هزینههای بالاتر
هر شریک جدیدی در Rhyolite Ridge احتمالاً در پروژهای با ارزشتر، اما گرانتر از آنچه Sibanye با آن مواجه بود، درگیر خواهد شد. همانطور که این شرکت تأیید کرده، گفته میشود ioneer به دنبال «ارزشگذاری بالاتری» نسبت به قبل است.
در اوایل این ماه، ioneer با افزایش بیش از چهار برابری ذخایر سنگ معدنRhyolite Ridge، بهروزرسانی عمدهای را در مطالعه امکانسنجی قطعی (DFS) سال ۲۰۲۰ خود اعلام کرد که این امر به نوبه خود از عمر معدن بسیار طولانیتر (۹۵ سال در مقایسه با ۲۶ سال) پشتیبانی میکند.
بر اساس این بهروزرسانی ذخایر، انتظار میرود معدن Rhyolite Ridge سالانه به طور متوسط ۱۷,۲۰۰ تن معادل کربنات لیتیوم (LCE) و ۶۰,۴۰۰ تن اسید بوریک تولید کند، که شامل تولید ۱۹,۲۰۰ تن LCE و ۱۱۶,۴۰۰ تن اسید بوریک در ۲۵ سال اول خواهد بود.
عمر طولانیتر معدن و تولید بالاتر، ارزش فعلی خالص پس از کسر مالیات (NPV) پروژه را از ۱.۲۶ میلیارد دلار به ۱.۵ میلیارد دلار افزایش داد. با این حال، هزینههای آن نیز به ۱.۶۷ میلیارد دلار افزایش یافت که بیش از دو برابر برآورد قبلی ۸۰۰ میلیون دلاری است.
آقایFederico Gay، تحلیلگر لیتیوم در شرکتBenchmark Mineral Intelligence، به Financial Times گفت که ساخت معدن Rhyolite Ridge گران خواهد بود، اما پس از شروع به کار، در مقایسه با سایر معادن لیتیوم رقابتی خواهد بود.
تحلیل و جمع بندی
این گزارش وضعیت پروژه استراتژیک Rhyolite Ridge را در یک مقطع زمانی حساس برای بازار لیتیوم تشریح میکند. برای یک تحلیلگر حرفهای، اعداد و ارقام ارائه شده در کنار زمینه بازار، تصویری چندوجهی از فرصتها و ریسکهای این پروژه ترسیم میکند.
۱. زمینه بازار و ژئوپلیتیک
خروج Sibanye-Stillwater در فوریه ۲۰۲۵ به دلیل "محیط ضعیف قیمتگذاری" قابل درک است. بازار لیتیوم پس از اوج سال ۲۰۲۲، یک دوره اصلاح قیمتی شدید را در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ تجربه کرد و قیمت کربنات لیتیوم در بازار اسپات چین به زیر ۲۰,۰۰۰ دلار در هر تن رسید. با این حال، از اواخر سال ۲۰۲۴ و در نیمه اول سال ۲۰۲۵، بازار نشانههایی از تثبیت و بهبود را نشان داده و قیمتها به محدوده ۲۵,۰۰۰ تا ۳۰,۰۰۰ دلار در هر تن بازگشتهاند. این بهبود ناشی از افزایش مجدد تقاضا برای خودروهای برقی (EV) و کاهش سرمایهگذاری در پروژههای جدید در دوره رکود است.
موقعیت پروژه در نوادا، ایالات متحده، یک مزیت ژئوپلیتیک فوقالعاده است. با توجه به "قانون کاهش تورم" (IRA) و تلاش دولت آمریکا برای ایجاد یک زنجیره تأمین داخلی باتری، پروژههایی مانند Rhyolite Ridge از حمایت دولتی بیسابقهای برخوردارند. وام ۹۹۶ میلیون دلاری وزارت انرژی (DoE) که بیش از نیمی از هزینههای سرمایهای (CAPEX) را پوشش میدهد، یک عامل کاهش ریسک بسیار مهم برای هر شریک احتمالی است. این حمایت، تضمینکننده تقاضای داخلی و قراردادهای خرید بلندمدت (Offtake agreements) از سوی تولیدکنندگان باتری و خودرو در آمریکای شمالی است.
۲. تحلیل اقتصادی پروژه
دادههای بهروزرسانی شده مطالعه امکانسنجی (DFS) تصویر متناقضی را ارائه میدهد:
هزینه سرمایهای: افزایش CAPEX از ۸۰۰ میلیون دلار به ۱.۶۷ میلیارد دلار یک چالش بزرگ است. این افزایش بیش از ۱۰۰ درصدی، ناشی از تورم هزینههای ساختوساز، مهندسی دقیقتر (اکنون ۷۰ درصد تکمیل شده)، و احتمالاً افزایش مقیاس عملیات برای تطابق با ذخایر بزرگتر است. این رقم، پروژه را در رده پروژههای لیتیوم با CAPEX بالا در سطح جهان قرار میدهد.
ارزش فعلی خالص (NPV) و نرخ بازده: با NPV پس از مالیات ۱.۵ میلیارد دلار و CAPEX معادل ۱.۶۷ میلیارد دلار، نسبت NPV/CAPEX تقریباً ۰.۹ است. این نسبت که کمتر از ۱ است، یک سیگنال هشداردهنده جدی محسوب میشود و نشان میدهد که با مفروضات فعلی (احتمالاً نرخ تنزیل ۸ درصد و یک قیمت لیتیوم محافظهکارانه در بلندمدت)، پروژه به سختی قادر به بازپرداخت سرمایهگذاری اولیه خود است. این موضوع، نقطه اصلی مذاکره برای هر سرمایهگذار جدید خواهد بود و ioneer باید توجیه قدرتمندی برای ارزشگذاری بالاتر خود ارائه دهد.
جریان درآمدی دوگانه
تولید لیتیوم: متوسط سالانه ۱۷,۲۰۰ تن LCE با قیمت بلندمدت فرضی ۲۵,۰۰۰ دلار برای هر تن، درآمد سالانه از لیتیوم حدود ۴۳۰ میلیون دلار خواهد بود.
تولید بور: متوسط سالانه ۶۰,۴۰۰ تن اسید بوریک. بازار بور بسیار پایدارتر از لیتیوم است. با قیمت متوسط ۱,۰۰۰ دلار برای هر تن، درآمد سالانه از بور حدود ۶۰.۴ میلیون دلار خواهد بود.
این درآمد جانبی از بور، هزینه تمام شده موثر (effective cost) تولید لیتیوم را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد و یک مزیت رقابتی کلیدی است. در تحلیل فوق، بور حدود ۱۲ درصد از کل درآمد را تشکیل میدهد، نه ۲۵ درصد ذکر شده در گزارش (که احتمالاً بر اساس نسبت قیمتهای متفاوت در گذشته محاسبه شده است). این موضوع نشان میدهد که جذابیت پروژه به شدت به قیمت لیتیوم وابسته است.
هزینههای عملیاتی: اظهارنظر تحلیلگر Benchmark مبنی بر "رقابتی بودن پس از شروع به کار" حاکی از آن است که OPEX پروژه احتمالاً در چارک اول یا دوم منحنی هزینه جهانی قرار دارد. این مزیت، ناشی از فرآیند استخراج منحصر به فرد و درآمد جانبی بور است و میتواند CAPEX بالا را در بلندمدت جبران کند.
۳. مشخصات شریک استراتژیک
ioneer به دنبال فروش ۴۰ درصد از پروژه است که با CAPEX جدید، به معنای جذب سرمایهای حدود ۶۶۸ میلیون دلار است. وام وزارت انرژی میتواند بخش بزرگی از مابقی را پوشش دهد. شرکای احتمالی عبارتند از:
تولیدکنندگان بزرگ خودرو(OEMs) : شرکتهایی مانند Ford، GM یا Stellantis که به دنبال تأمین لیتیوم استراتژیک و مطابق با استانداردهای IRA هستند.
شرکتهای بزرگ معدنی: رقبای Sibanye که به دنبال ورود یا گسترش حضور در بازار لیتیوم آمریکا هستند و دیدگاه بلندمدتتری نسبت به قیمتها دارند.
صندوقهای ثروت ملی یا سرمایهگذاریهای استراتژیک: نهادهایی از کشورهای همپیمان آمریکا (مانند ژاپن، کره جنوبی یا اتحادیه اروپا) که به دنبال امنیت منابع هستند.
مأموریت Goldman Sachs یافتن شریکی است که ارزش استراتژیک بلندمدت (امنیت زنجیره تأمین، مزیت ژئوپلیتیک) را بر معیارهای مالی کوتاهمدت (نسبت NPV/CAPEX پایین) ارجح بداند.
جمعبندی
پروژه Rhyolite Ridge یک دارایی معدنی در سطح جهانی با اهمیت استراتژیک برای ایالات متحده است، اما در حال حاضر با چالشهای مالی قابل توجهی روبروست. این پروژه نمونه بارزی از تنش میان ارزش استراتژیک بلندمدت و توجیهپذیری اقتصادی کوتاهمدت است. موفقیت ioneer در جذب شریک، نه تنها به قیمت لیتیوم در ماههای آینده، بلکه به توانایی آن در متقاعد کردن سرمایهگذاران به چشمانداز بلندمدت و مزایای غیرقابل انکار ژئوپلیتیکی پروژه بستگی دارد.
نکات برجسته
شمشیر دو لبه بهروزرسانی: افزایش ذخایر و عمر معدن تا ۹۵ سال، ارزش ذاتی پروژه را بالا برده، اما دو برابر شدن هزینه سرمایهای (CAPEX) به ۱.۶۷ میلیارد دلار، مانع اصلی جذب سرمایه است.
اهمیت ژئوپلیتیک: این پروژه صرفاً یک معدن لیتیوم نیست؛ بلکه یک دارایی استراتژیک ملی برای آمریکاست. وام ۹۹۶ میلیون دلاری وزارت انرژی بزرگترین مزیت و عامل کاهش ریسک پروژه است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
اقتصاد مرزی: با نسبت NPV/CAPEX کمتر از ۱، اقتصاد پروژه بر اساس دادههای فعلی، شکننده به نظر میرسد. هر شریک بالقوه، مذاکرات سختی بر سر ارزشگذاری خواهد داشت و احتمالاً به دنبال مفروضات خوشبینانهتر در مورد قیمتهای بلندمدت کالاها خواهد بود.
مزیت درآمد دوگانه: درآمد حاصل از فروش اسید بوریک، یک مزیت رقابتی پایدار است که هزینه تولید لیتیوم را کاهش داده و پروژه را در برابر نوسانات بازار لیتیوم مقاومتر میکند.
ریسک فنی: با وجود تکمیل ۷۰ درصد مهندسی، استخراج لیتیوم از کانسارهای رسی-سنگ (claystone) هنوز در مقیاس تجاری به اندازه استخراج از شورابهها (brines) یا سنگ سخت (hard rock) اثبات شده نیست و این یک ریسک فنی باقیمانده است.
توصیه کلیدی برای تحلیلگران
نظارت دقیق بر مذاکرات ioneer در چهار ماه آینده و هویت شریک (یا شرکای) احتمالی، یک شاخص پیشرو برای سنجش تمایل بازار به سرمایهگذاری در پروژههای لیتیوم با CAPEX بالا و اهمیت استراتژیک خواهد بود. موفقیت یا شکست این فرآیند، میتواند بر احساسات حاکم بر کل بخش تأثیرگذار باشد.