افزایش قیمت مس در پی تمایل چین به مذاکرات تجاری با ایالات متحده
قیمت مس در روز جمعه، پس از آنکه چین اعلام کرد که برای بررسی امکان مذاکرات تجاری با ایالات متحده آماده است، افزایش یافت.
در بازار COMEX، مس برای تحویل در ماه جولای برای دومین جلسه متوالی افزایش یافت و با رشدی 2.5 درصدی به 4.743 دلار به ازای هر پوند (10,434 دلار به ازای هر تن) رسید.
وزارت بازرگانی چین اعلام کرد که از تمایل مقامات آمریکایی برای مذاکره مطلع شده و در حال ارزیابی امکان مشارکت در این گفتوگوهاست. این تحول، آرامشی نسبی به بازارهایی که از تشدید تنشهای تجاری دچار نگرانی شده بودند، بخشید.
قیمت مس تحت فشار تعرفههای اعمالشده توسط دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، بر کالاهای چینی قرار گرفته بود، تعرفههایی که نگرانیهایی در مورد کند شدن رشد اقتصادی و کاهش تقاضا برای فلزات صنعتی ایجاد کردهاند. تاکنون، پکن درخواستها برای مذاکرات مستقیم بین رهبران دو کشور را رد کرده بود.
در کنار این عوامل، کاهش قابلتوجه موجودی مس در انبارهای شانگهای به تقویت احساسات صعودی در بازار کمک کرد.
در روز جمعه، موجودیهای قابلدسترس در بورس فلزات لند، پس از برداشت قابلتوجه مواد ذخیرهشده در تایوان، نیز کاهش یافت.
مس و حوزههای جدید کنترل منابع
تولید جهانی مس را از منظر ژئوپلیتیکی بررسی و جهان را به پنج «حوزه کنترل» تقسیم شدند [که متن و اینفگرافیک ترجمه شده مربوطه قبلا ارائه شده بود]: آمریکایی، چینی، روسی، ائتلاف کشورهای همسو و کشورهای بیطرف.
این گروهبندیها منعکسکننده پیوندهای جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین همسوییهای احتمالی در جهانی است که روزبهروز قطبیتر میشود.
جمعبندی
تحلیل بازار مس در پی تحولات تجاری چین و ایالات متحده
افزایش 2.5 درصدی قیمت مس در بازارCOMEX، که به 4.743 دلار به ازای هر پوند رسیده، نشاندهنده واکنش مثبت بازار به سیگنالهای چین برای بررسی مذاکرات تجاری با ایالات متحده است. این تحول در شرایطی رخ میدهد که بازارهای جهانی تحت تأثیر تنشهای تجاری ناشی از تعرفههای ایالات متحده بر کالاهای چینی قرار دارند. این تعرفهها نگرانیهایی در مورد کاهش رشد اقتصادی جهانی و تقاضا برای فلزات صنعتی مانند مس ایجاد کردهاند، که بهعنوان یکی از شاخصهای کلیدی سلامت اقتصاد جهانی شناخته میشود.
عوامل کلیدی تأثیرگذار بر بازار مس
1. سیاستهای تجاری و ژئوپلیتیکی: تمایل چین به مذاکره با ایالات متحده میتواند به کاهش تنشهای تجاری منجر شود، که بهطور بالقوه تقاضا برای مس را در بخشهای صنعتی، بهویژه در چین بهعنوان بزرگترین مصرفکننده مس جهان، تقویت میکند. بااینحال، رد مذاکرات مستقیم توسط پکن در گذشته نشاندهنده احتیاط این کشور در برابر فشارهای ایالات متحده است. تحلیلگران باید بهدقت تحولات بعدی در این مذاکرات را رصد کنند، زیرا هرگونه پیشرفت یا شکست میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر قیمت مس داشته باشد.
2. کاهش موجودیهای مس: کاهش موجودیهای مس در انبارهای شانگهای و بورس فلزات لندن، بهویژه پس از برداشت قابلتوجه در تایوان، نشاندهنده فشار بر عرضه است. این امر میتواند بهعنوان یک عامل صعودی برای قیمتها عمل کند، بهویژه اگر تقاضا به دلیل بهبود روابط تجاری یا رشد اقتصادی افزایش یابد. فعالان بازار باید به گزارشهای دورهای موجودیها و جریانهای عرضه جهانی توجه کنند.
3. تقسیمبندی ژئوپلیتیکی تولید مس: تقسیمبندی تولید جهانی مس به حوزههای کنترل (آمریکایی، چینی، روسی، ائتلاف کشورهای همسو و کشورهای بیطرف) نشاندهنده اهمیت فزاینده عوامل ژئوپلیتیکی در بازارهای کامودیتی است. این تقسیمبندی میتواند به تحلیلگران کمک کند تا ریسکهای مرتبط با اختلالات عرضه در مناطق مختلف را بهتر ارزیابی کنند. برای مثال، تنشهای تجاری یا سیاسی در حوزههای تحت کنترل چین یا ایالات متحده میتواند به نوسانات قیمتی منجر شود.
افزایش اخیر قیمت مس، هرچند نشانهای از خوشبینی به بهبود روابط تجاری است، اما همچنان با ریسکهای متعددی همراه است.
- رصد تحولات مذاکرات تجاری: هرگونه پیشرفت در مذاکرات میتواند به افزایش تقاضا و تقویت قیمتها منجر شود، درحالیکه شکست مذاکرات ممکن است فشار نزولی بر قیمتها وارد کند.
- پایش موجودیها و عرضه جهانی: کاهش موجودیها میتواند بهعنوان یک کاتالیزور صعودی عمل کند، اما هرگونه افزایش غیرمنتظره در عرضه، بهویژه از سوی تولیدکنندگان عمده، میتواند این روند را معکوس کند.
- تحلیل ریسکهای ژئوپلیتیکی: فعالان بازار باید تأثیرات بلندمدت تقسیمبندی ژئوپلیتیکی تولید مس را در نظر بگیرند، بهویژه در مناطقی که تحت تأثیر تنشهای سیاسی یا اقتصادی قرار دارند.
- تنوعبخشی به پرتفوی سرمایهگذاری: با توجه به نوسانات احتمالی قیمت مس، سرمایهگذاران باید استراتژیهای متنوعسازی را در نظر بگیرند و به سایر فلزات صنعتی یا داراییهای امن نیز توجه کنند.
در نهایت، بازار مس در حال حاضر در نقطه عطفی قرار دارد که تحت تأثیر عوامل تجاری، ژئوپلیتیکی و عرضه-تقاضا است.