Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
چهارشنبه, ۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۵۵ ب.ظ

باتری و فلزات گرانبها به عنوان میدان نبرد ژئوپلیتیکی جدید در حال ظهور هستند

در گردهمایی امسال AME Roundup، متخصصان به بحث درباره‌ی اثرات سیاست‌های آمریکا، تنش‌های ژئوپلیتیکی و شرایط نوین حاکم بر بخش منابع طبیعی پرداختند.

تحولات سریع در عرصه فلزات و تعیین مقاصد بهینه سرمایه‌گذاری، محورهای اصلی مباحث مطرح شده در جلسه کالاها و بازارهای مالی در همایش امسال AME در ونکوور، بریتیش کلمبیا بودند.

Rowena Alavi-Gunn، تحلیلگر ارشد در وود مکنزی، ارائه خود با عنوان "بازی قدرت باتری، آیا فلزات باتری همچنان قابل سرمایه‌گذاری هستند؟" را با بازگویی چالش‌هایی که فلزات باتری در سال ۲۰۲۴ با آن مواجه شدند، آغاز کرد.

او گفت: "من این موضوع را انتخاب کرده‌ام زیرا فلزات باتری سال ۲۰۲۴ نسبتاً دشواری را پشت سر گذاشته‌اند".

Alavi-Gunn  خاطرنشان کرد: "ما شاهد قیمت‌های پایین، تقاضای ضعیف، افزایش هزینه‌ها بوده‌ایم، و به طور کلی احساسات نسبت به آنها شاید منفی باشد. و علاوه بر این، عدم اطمینان ژئوپلیتیکی نیز وجود دارد". نتایج انتخابات اخیر و تقاضای کمتر از حد انتظار برای خودروهای الکتریکی (EV) ممکن است سرمایه‌گذاران را از ورود به بخش فلزات باتری منصرف کند.

با این حال، اصول بنیادی کلی برای فلزات کلیدی مانند لیتیوم، نیکل، کبالت و گرافیت همچنان مثبت باقی مانده است.

او توضیح داد: "به نظر من فرصتی برای سرمایه‌گذاری ضد چرخه‌ای در فلزات باتری وجود دارد".

سیاست‌های ترامپ رشد خودروهای الکتریکی آمریکا را تهدید می‌کند

Alavi-Gunn  با اشاره به دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، تأکید کرد که گسترش خودروهای الکتریکی در آمریکا ممکن است توسط دولت جدید با مانع روبرو شود. ترامپ می‌تواند قوانین انطباق خودروهای الکتریکی را تسهیل کند، یارانه‌ها را کاهش دهد و تعرفه‌هایی بر باتری‌های چینی و واردات خودرو از مکزیک اعمال کند که رقابت‌پذیری خودروهای الکتریکی را کاهش می‌دهد.

در نتیجه، فروش خودروهای برقی قابل شارژ در ایالات متحده می‌تواند از ۳۰ درصد به ۲۰ درصد نفوذ کاهش یابد، در حالی که خودروهای هیبریدی سهم بازار بیشتری کسب می‌کنند. این تغییر می‌تواند تقاضای باتری در ایالات متحده را ۲۰ درصد کاهش دهد.

با این حال، خارج از ایالات متحده، چشم‌انداز جهانی خودروهای الکتریکی عمدتاً بدون تغییر باقی می‌ماند.

Alavi-Gunn با استفاده از یک نمودار برای توضیح نکته خود گفت: "در مجموع، ما رشد بسیار قوی خودروهای الکتریکی را در آینده می‌بینیم. خودروهای برقی با نرخ تقریباً ۱۰ درصد در سال رشد می‌کنند. خودروهای هیبریدی با نرخ حدود ۶ درصد در سال رشد می‌کنند".

در حالی که این افزایش پایدار در خرید خودروهای الکتریکی بزرگترین عامل مؤثر در بخش فلزات باتری است، هر فلز نیز دارای بخش‌های مصرف نهایی دیگری است که پشتیبانی ارائه می‌دهد.

تحلیلگر وود مکنزی خاطرنشان کرد: "ما شاهد رشد بسیار قوی تقاضا در تمام فلزات باتری هستیم. لیتیوم، مشخصاً، وضعیتی دیوانه‌وار دارد، اما سایر فلزات باتری نیز همچنان رشد نسبتاً قوی دارند".

تصمیمات قانون کاهش تورم (IRA) می‌تواند بر عرضه گرافیت تأثیر بگذارد

اگرچه انتظار می‌رود تصمیمات ترامپ در مورد مشوق‌های خودروهای الکتریکی قانون کاهش تورم، به ویژه اعتبار مالیاتی D30 برای خودروهای پاک جدید، تأثیر اندکی بر آمار تقاضای جهانی باتری داشته باشد، Alavi-Gunn  خاطرنشان کرد که بازار گرافیت می‌تواند تحت تأثیر سیاست‌های دولت جدید قرار گیرد.

او گفت: "ما فکر می‌کنیم ایالات متحده می‌تواند تأثیر قابل توجهی داشته باشد اگر اعتبار D30 را حفظ کند، اما گنجاندن گرافیت را جلو بیندازد". وی ادامه داد و توضیح داد که گرافیت یک جزء حیاتی برای باتری‌هاست و چین بر زنجیره تأمین آن تسلط دارد. در حال حاضر، قوانین تأمین ایالات متحده الزام نمی‌کنند که گرافیت تا سال ۲۰۲۷ از کشورهای متحد تأمین شود.

با این حال، اگر ترامپ این مهلت را جلو بیندازد، به دلیل محدودیت عرضه مطابق با قوانین، تعداد بسیار کمتری از خودروهای الکتریکی واجد شرایط اعتبارات مالیاتی خواهند بود.

Alavi-Gunn   خاطرنشان کرد که با وجود اشباع کنونی در بازارهای اصلی، چشم‌انداز تقاضا برای فلزات باتری در درازمدت مثبت است.

بازارهای لیتیوم و نیکل با مازاد عرضه مواجه هستند که ناشی از افزایش تولید در چین و اندونزی است. این مازاد قیمت‌ها را پایین نگه داشته است، اما انتظار می‌رود تقاضا تا دهه ۲۰۳۰ از عرضه پیشی بگیرد و موجب کمبود و افزایش قیمت‌ها شود.

کبالت نیز با روند مشابهی از مازاد عرضه در بلندمدت مواجه است، لیکن صرفه اقتصادی بازیافت می‌تواند به عنوان یک عامل ریسک مطرح باشد.

Alavi-Gunn  خاطرنشان کرد که برای تأمین رشد تقاضایی که وود مکنزی پیش‌بینی می‌کند، میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری جدید به ویژه برای لیتیوم مورد نیاز خواهد بود. او پیشنهاد کرد که شرکت‌های بزرگ معدنی، که به طور سنتی بر سنگ آهن و زغال سنگ متمرکز بوده‌اند، ممکن است نیاز به تنوع‌بخشی به فلزات باتری داشته باشند، زیرا اندازه بازار این کالاهای قدیمی در حال کاهش است.

علی‌رغم اینکه معادن لیتیوم و نیکل درآمدزایی اندکی کمتر نسبت به مس دارند، کماکان به عنوان فرصت‌های سرمایه‌گذاری جذاب مطرح هستند، به ویژه برای شرکت‌هایی که در پی ایمن‌سازی سبد سرمایه‌گذاری خود در برابر تحولات آتی بازار می‌باشند.

Alavi-Gunn  تشریح نمود که دارایی‌های لیتیوم و مس از ارزش افزوده قابل توجهی برخوردار هستند که توسعه جدید را از منظر اقتصادی مقرون به صرفه‌تر می‌سازد، در حالی که خرید نیکل نسبت به احداث تأسیسات جدید، هزینه کمتری در بر دارد.

با این حال، پروژه‌های گرینفیلد با مخاطراتی نظیر تأخیر در فرآیند اخذ مجوزها همراه هستند.

این امر می‌تواند از طریق ادغام و تملیک یا توسعه دارایی‌های گرینفیلد جدید محقق شود.

ایشان همچنین تصریح نمودند که معدنکاران با تقاضاهای رقابتی متعددی برای تخصیص سرمایه مواجه هستند، از جمله بازده سهامداران، پایداری و تنوع‌بخشی پرتفوی. علی‌رغم پتانسیل بلندمدت فلزات باتری، شرکت‌ها می‌بایست در حال حاضر اقدام نمایند تا از بروز کمبودهای آتی جلوگیری به عمل آورند.

ایشان اظهار داشتند که رکود فعلی، فرصتی برای سرمایه‌گذاری معکوس چرخه‌ای را پیش از وقوع کسری‌های عرضه و جهش‌های قیمتی پیش‌بینی شده در دهه ۲۰۳۰ فراهم می‌آورد.

جایگاه محوری کانادا در زنجیره‌های تأمین جهانی

متعاقب ارائه Alavi-Gunn، آقای Emil Kalinowski، مدیر تحقیقات بازار فلزات در شرکت Wheaton Precious Metals  (TSX:WPM,NYSE:WPM)، به ایراد سخنرانی پرداخت.

ارائه ۲۰ دقیقه‌ای وی با مروری اجمالی بر عوامل ژئوپلیتیکی و اقتصادی شکل‌دهنده بازارهای فلزات آغاز گردید و بر عدم انطباق میان پیش‌بینی‌های تحلیلگران و روندهای تاریخی تأکید ویژه داشت.

Kalinowski  تشریح نمود که منابع حیاتی و پرتقاضا در کنار هوش مصنوعی، فضا و گذرگاه‌های آبی استراتژیک نظیر دریاهای سیاه و سرخ به یکی از محورهای اصلی تنش‌های ژئوپلیتیکی مبدل گشته‌اند.

وی اذعان داشت: "حوزه فلزات و معدن به یکی از عرصه‌های اصلی رقابت ابرقدرت‌های جهانی تبدیل شده است".

وی بر این عقیده است که با افزایش سیاسی شدن زنجیره‌های تأمین فلزات، کانادا احتمالاً تأثیرگذارترین کشور خواهد بود.

کالینوفسکی تصریح کرد: "به زعم من، کانادا یکی از پیشگامان در تعیین اینکه چه کسی، چه چیزی و در کجا معاملات می‌تواند صورت پذیرد، محسوب می‌شود. در خصوص امنیت ملی و امنیت اقتصادی، لجستیک و زنجیره‌های تأمین - استرالیا در عرصه تأمین مالی پروژه‌ها پیشتاز است، لیکن کانادا از منظر ژئوپلیتیکی به شدت در این حوزه مشارکت می‌جوید".

علی‌رغم اینکه اظهارات کالینوفسکی یک روز پس از مراسم تحلیف ترامپ ایراد شد، به نظر می‌رسد جنبه پیشگویانه داشته است. از زمان تصدی مقام ریاست جمهوری، رئیس جمهور به کرات اظهاراتی مبنی بر الحاق کانادا به عنوان پنجاه و یکمین ایالت ایالات متحده مطرح نموده است.

ترامپ مذاکرات تجاری ناکارآمد و یارانه‌ها را به عنوان دلایل خود برشمرده است، لیکن بسیاری در خصوص انگیزه‌های نهفته در پس این پیشنهاد تردید نموده‌اند و برخی گمانه‌زنی می‌کنند که رئیس جمهور مایل به دستیابی به ذخایر معدنی کانادا می‌باشد.

اخیراً، دولت ترامپ تقاضای ۵۰۰ میلیارد دلار از عناصر نادر خاکی اوکراین را مطرح نموده است.

پیش‌بینی‌های قیمتی تحلیلگران با واقعیت‌های عرضه در تضاد است.

کالینوفسکی با تغییر محور بحث به سمت طلا، تصریح نمود که علی‌رغم جو مثبت حاکم بر بازار و افزایش‌های قابل ملاحظه قیمت این فلز نفیس، برخی تحلیلگران چشم‌اندازهای نزولی را ترسیم می‌نمایند.

وی خطاب به حضار اظهار داشت: "ایشان پیش‌بینی می‌کنند که قیمت‌های طلا روند نزولی خواهد داشت".

"این کاملاً فراتر از معیارهای بازار و سوابق تاریخی است. معتقدم که در اشتباهند."

بنا بر اظهارات کالینوفسکی، پیش‌بینی‌های اجماعی تحلیلگران در مورد طلا با پیش‌بینی‌های عرضه همسو نیست.

وی تشریح نمود که پیش‌بینی‌ها حاکی از کاهش سالانه جزئی در عرضه تا سال ۲۰۳۰، تقریباً معادل ۱ درصد در سال، می‌باشد که این امر عرضه آتی را ۲ تا ۳ درصد پایین‌تر از روندهای تاریخی مربوط به دوران جنگ سرد قرار می‌دهد.

منابع تأمین بدیل نظیر ضایعات و بازیافت نیز روند نزولی را طی می‌کنند.

برخلاف دهه‌های پیشین که سرمایه‌گذاران و بانک‌های مرکزی اقدام به عرضه طلا می‌نمودند، پیش‌بینی‌ها برای سال ۲۰۳۰ حاکی از آن است که این نهادها به جای فروش، به انباشت روی خواهند آورد، که این امر منجر به کاهش عرضه موجود شده و مفروضات مرسوم بازار را به چالش می‌کشد.

وی اذعان داشت: "لذا عرضه به تنهایی نمی‌تواند توجیه‌کننده دیدگاه نزولی تحلیلگران باشد. آیا ممکن است عامل تقاضا باشد؟ بعید می‌دانم".

در واقع، مطابق با گزارش شورای جهانی طلا، تقاضای جهانی طلا در سال ۲۰۲۴ به سطح بی‌سابقه ۴،۹۷۴ تن صعود کرد که این امر ناشی از خریدهای قدرتمند بانک‌های مرکزی و افزایش تمایل به سرمایه‌گذاری بود. ترکیب قیمت‌های رکوردشکن و حجم بالای معاملات، ارزش کل بازار تقاضا را به رقم تاریخی ۳۸۲ میلیارد دلار آمریکا ارتقا داد.

 

نهایتاً، کالینوفسکی دیدگاه نزولی تحلیلگران در خصوص قیمت طلا را به قصور آنها در لحاظ کردن کامل محدودیت‌های عرضه، ماهیت پیچیده تقاضای طلا و عوامل ژئوپلیتیکی که می‌تواند محرک افزایش خرید باشد، منتسب نمود.

مسیرهای متفاوت برای نقره، پلاتین و پالادیوم

در خصوص نقره، فلز خواهر طلا، اجماع نظر خوش‌بینانه‌تری وجود داشت و تحلیلگران رشد قیمت در افق بلندمدت را پیش‌بینی نمودند.

همانگونه که کالینوفسکی تصریح نمود، روندهای تاریخی حاکی از آن است که قیمت نقره در هر بازه شش ساله روند صعودی را تجربه می‌کند، لیکن پیش‌بینی کماکان امری پیچیده محسوب می‌شود. برخلاف طلا، نقره فاقد یک عامل منفرد تعیین‌کننده قیمت است و از این رو لقب "فلز شیطان" را به خود اختصاص داده است.

تبدیل شدن افراطی نقره به ابزار مالی، که در آن حجم معاملات اوراق بهادار به مراتب از عرضه فیزیکی فراتر می‌رود، نوسانات قیمتی کوتاه‌مدت را غیرقابل پیش‌بینی می‌سازد. با این حال، تحولات تقاضا در افق بلندمدت مشهود است. مصارف صنعتی، علی‌الخصوص در پنل‌های خورشیدی، روند صعودی خواهد داشت، در حالی که انتظار می‌رود تقاضای سوداگرانه کاهش یابد، اگرچه همبستگی آن با طلا محل تردید است.

کالینوفسکی تصریح نمود که یکی از عوامل غیرقابل پیش‌بینی کلیدی در عرصه ژئوپلیتیک، ذخیره‌سازی نقره توسط دولت‌هاست. روسیه اخیراً اقدام به افزودن نقره به ذخایر خود نموده که موجب بروز گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر احتمال تبعیت سایر کشورها از این رویه شده است.

حتی یک تغییر جزئی در ذخایر ارزی جهانی به سمت نقره می‌تواند منجر به جذب کل عرضه یک سال کامل گردد.

این امر برای کالینوفسکی این سؤال را مطرح می‌سازد: "آیا نقره قابلیت تبدیل شدن به یک دارایی استراتژیک در کنار طلا را دارد"؟

وی مابقی زمان خود را به تشریح تحولات بنیادین در بازارهای پلاتین و پالادیوم اختصاص داد. با عنایت به مؤلفه‌های بنیادی حمایت‌کننده متعدد، تحلیلگران نسبت به پلاتین در افق بلندمدت دیدگاه صعودی دارند و شواهد آماری نیز مؤید این نظر است.

در حالی که انتظار می‌رود عرضه کل معدنی ثبات خود را حفظ نماید، تقاضای پلاتین در حال بازآرایی است و از موتورهای احتراق داخلی به سمت اقتصاد هیدروژنی سوق می‌یابد. بنا بر اظهارات کالینوفسکی، پیش‌بینی می‌شود این گذار منجر به کسری‌های مستمر در عرضه گردد، به نحوی که ذخایر پلاتین به پایین‌ترین سطح خود در ۴۷ سال اخیر تنزل یابد.

از سوی دیگر، پالادیوم، با سناریوی متفاوتی مواجه است. در حالی که تحلیلگران در افق کوتاه‌مدت کماکان خوش‌بین هستند، مؤلفه‌های بنیادی بلندمدت برای این فلز متزلزل به نظر می‌رسد. سیل عظیم پالادیوم بازیافتی حاصل از خودروهای بنزینی اسقاطی، که در اواسط دهه ۲۰۳۰ به اوج خود خواهد رسید، درست در زمانی که تقاضا با کاهش ۱۵ درصدی مواجه می‌شود، حجم قابل توجهی به عرضه خواهد افزود.

برخلاف پلاتین، پالادیوم فاقد نقش مشخصی در فرآیند گذار انرژی است، که این امر موجبات نگرانی در خصوص قیمت در افق بلندمدت را فراهم می‌آورد.

کالینوفسکی تصریح نمود: "هیچگونه راهکار نجات مبتنی بر هیدروژن برای بازار پالادیوم متصور نیست؛ (علاوه بر این) حجم قابل توجهی از عرضه، کاهش تقاضا (و) قیمت به شدت نگران‌کننده است".

با کاهش عرضه برای یکی و افزایش چشمگیر برای دیگری، به نظر می‌رسد این دو فلز در مسیرهای متضادی قرار گرفته‌اند - پلاتین در آستانه تقویت و پالادیوم در معرض فشار قرار دارد.



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
Cryptocurrency Prices by Coinlib

در گردهمایی امسال AME Roundup، متخصصان به بحث درباره‌ی اثرات سیاست‌های آمریکا، تنش‌های ژئوپلیتیکی و شرایط نوین حاکم بر بخش منابع طبیعی پرداختند.

تحولات سریع در عرصه فلزات و تعیین مقاصد بهینه سرمایه‌گذاری، محورهای اصلی مباحث مطرح شده در جلسه کالاها و بازارهای مالی در همایش امسال AME در ونکوور، بریتیش کلمبیا بودند.

Rowena Alavi-Gunn، تحلیلگر ارشد در وود مکنزی، ارائه خود با عنوان "بازی قدرت باتری، آیا فلزات باتری همچنان قابل سرمایه‌گذاری هستند؟" را با بازگویی چالش‌هایی که فلزات باتری در سال ۲۰۲۴ با آن مواجه شدند، آغاز کرد.

او گفت: "من این موضوع را انتخاب کرده‌ام زیرا فلزات باتری سال ۲۰۲۴ نسبتاً دشواری را پشت سر گذاشته‌اند".

Alavi-Gunn  خاطرنشان کرد: "ما شاهد قیمت‌های پایین، تقاضای ضعیف، افزایش هزینه‌ها بوده‌ایم، و به طور کلی احساسات نسبت به آنها شاید منفی باشد. و علاوه بر این، عدم اطمینان ژئوپلیتیکی نیز وجود دارد". نتایج انتخابات اخیر و تقاضای کمتر از حد انتظار برای خودروهای الکتریکی (EV) ممکن است سرمایه‌گذاران را از ورود به بخش فلزات باتری منصرف کند.

با این حال، اصول بنیادی کلی برای فلزات کلیدی مانند لیتیوم، نیکل، کبالت و گرافیت همچنان مثبت باقی مانده است.

او توضیح داد: "به نظر من فرصتی برای سرمایه‌گذاری ضد چرخه‌ای در فلزات باتری وجود دارد".

سیاست‌های ترامپ رشد خودروهای الکتریکی آمریکا را تهدید می‌کند

Alavi-Gunn  با اشاره به دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، تأکید کرد که گسترش خودروهای الکتریکی در آمریکا ممکن است توسط دولت جدید با مانع روبرو شود. ترامپ می‌تواند قوانین انطباق خودروهای الکتریکی را تسهیل کند، یارانه‌ها را کاهش دهد و تعرفه‌هایی بر باتری‌های چینی و واردات خودرو از مکزیک اعمال کند که رقابت‌پذیری خودروهای الکتریکی را کاهش می‌دهد.

در نتیجه، فروش خودروهای برقی قابل شارژ در ایالات متحده می‌تواند از ۳۰ درصد به ۲۰ درصد نفوذ کاهش یابد، در حالی که خودروهای هیبریدی سهم بازار بیشتری کسب می‌کنند. این تغییر می‌تواند تقاضای باتری در ایالات متحده را ۲۰ درصد کاهش دهد.

با این حال، خارج از ایالات متحده، چشم‌انداز جهانی خودروهای الکتریکی عمدتاً بدون تغییر باقی می‌ماند.

Alavi-Gunn با استفاده از یک نمودار برای توضیح نکته خود گفت: "در مجموع، ما رشد بسیار قوی خودروهای الکتریکی را در آینده می‌بینیم. خودروهای برقی با نرخ تقریباً ۱۰ درصد در سال رشد می‌کنند. خودروهای هیبریدی با نرخ حدود ۶ درصد در سال رشد می‌کنند".

در حالی که این افزایش پایدار در خرید خودروهای الکتریکی بزرگترین عامل مؤثر در بخش فلزات باتری است، هر فلز نیز دارای بخش‌های مصرف نهایی دیگری است که پشتیبانی ارائه می‌دهد.

تحلیلگر وود مکنزی خاطرنشان کرد: "ما شاهد رشد بسیار قوی تقاضا در تمام فلزات باتری هستیم. لیتیوم، مشخصاً، وضعیتی دیوانه‌وار دارد، اما سایر فلزات باتری نیز همچنان رشد نسبتاً قوی دارند".

تصمیمات قانون کاهش تورم (IRA) می‌تواند بر عرضه گرافیت تأثیر بگذارد

اگرچه انتظار می‌رود تصمیمات ترامپ در مورد مشوق‌های خودروهای الکتریکی قانون کاهش تورم، به ویژه اعتبار مالیاتی D30 برای خودروهای پاک جدید، تأثیر اندکی بر آمار تقاضای جهانی باتری داشته باشد، Alavi-Gunn  خاطرنشان کرد که بازار گرافیت می‌تواند تحت تأثیر سیاست‌های دولت جدید قرار گیرد.

او گفت: "ما فکر می‌کنیم ایالات متحده می‌تواند تأثیر قابل توجهی داشته باشد اگر اعتبار D30 را حفظ کند، اما گنجاندن گرافیت را جلو بیندازد". وی ادامه داد و توضیح داد که گرافیت یک جزء حیاتی برای باتری‌هاست و چین بر زنجیره تأمین آن تسلط دارد. در حال حاضر، قوانین تأمین ایالات متحده الزام نمی‌کنند که گرافیت تا سال ۲۰۲۷ از کشورهای متحد تأمین شود.

با این حال، اگر ترامپ این مهلت را جلو بیندازد، به دلیل محدودیت عرضه مطابق با قوانین، تعداد بسیار کمتری از خودروهای الکتریکی واجد شرایط اعتبارات مالیاتی خواهند بود.

Alavi-Gunn   خاطرنشان کرد که با وجود اشباع کنونی در بازارهای اصلی، چشم‌انداز تقاضا برای فلزات باتری در درازمدت مثبت است.

بازارهای لیتیوم و نیکل با مازاد عرضه مواجه هستند که ناشی از افزایش تولید در چین و اندونزی است. این مازاد قیمت‌ها را پایین نگه داشته است، اما انتظار می‌رود تقاضا تا دهه ۲۰۳۰ از عرضه پیشی بگیرد و موجب کمبود و افزایش قیمت‌ها شود.

کبالت نیز با روند مشابهی از مازاد عرضه در بلندمدت مواجه است، لیکن صرفه اقتصادی بازیافت می‌تواند به عنوان یک عامل ریسک مطرح باشد.

Alavi-Gunn  خاطرنشان کرد که برای تأمین رشد تقاضایی که وود مکنزی پیش‌بینی می‌کند، میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری جدید به ویژه برای لیتیوم مورد نیاز خواهد بود. او پیشنهاد کرد که شرکت‌های بزرگ معدنی، که به طور سنتی بر سنگ آهن و زغال سنگ متمرکز بوده‌اند، ممکن است نیاز به تنوع‌بخشی به فلزات باتری داشته باشند، زیرا اندازه بازار این کالاهای قدیمی در حال کاهش است.

علی‌رغم اینکه معادن لیتیوم و نیکل درآمدزایی اندکی کمتر نسبت به مس دارند، کماکان به عنوان فرصت‌های سرمایه‌گذاری جذاب مطرح هستند، به ویژه برای شرکت‌هایی که در پی ایمن‌سازی سبد سرمایه‌گذاری خود در برابر تحولات آتی بازار می‌باشند.

Alavi-Gunn  تشریح نمود که دارایی‌های لیتیوم و مس از ارزش افزوده قابل توجهی برخوردار هستند که توسعه جدید را از منظر اقتصادی مقرون به صرفه‌تر می‌سازد، در حالی که خرید نیکل نسبت به احداث تأسیسات جدید، هزینه کمتری در بر دارد.

با این حال، پروژه‌های گرینفیلد با مخاطراتی نظیر تأخیر در فرآیند اخذ مجوزها همراه هستند.

این امر می‌تواند از طریق ادغام و تملیک یا توسعه دارایی‌های گرینفیلد جدید محقق شود.

ایشان همچنین تصریح نمودند که معدنکاران با تقاضاهای رقابتی متعددی برای تخصیص سرمایه مواجه هستند، از جمله بازده سهامداران، پایداری و تنوع‌بخشی پرتفوی. علی‌رغم پتانسیل بلندمدت فلزات باتری، شرکت‌ها می‌بایست در حال حاضر اقدام نمایند تا از بروز کمبودهای آتی جلوگیری به عمل آورند.

ایشان اظهار داشتند که رکود فعلی، فرصتی برای سرمایه‌گذاری معکوس چرخه‌ای را پیش از وقوع کسری‌های عرضه و جهش‌های قیمتی پیش‌بینی شده در دهه ۲۰۳۰ فراهم می‌آورد.

جایگاه محوری کانادا در زنجیره‌های تأمین جهانی

متعاقب ارائه Alavi-Gunn، آقای Emil Kalinowski، مدیر تحقیقات بازار فلزات در شرکت Wheaton Precious Metals  (TSX:WPM,NYSE:WPM)، به ایراد سخنرانی پرداخت.

ارائه ۲۰ دقیقه‌ای وی با مروری اجمالی بر عوامل ژئوپلیتیکی و اقتصادی شکل‌دهنده بازارهای فلزات آغاز گردید و بر عدم انطباق میان پیش‌بینی‌های تحلیلگران و روندهای تاریخی تأکید ویژه داشت.

Kalinowski  تشریح نمود که منابع حیاتی و پرتقاضا در کنار هوش مصنوعی، فضا و گذرگاه‌های آبی استراتژیک نظیر دریاهای سیاه و سرخ به یکی از محورهای اصلی تنش‌های ژئوپلیتیکی مبدل گشته‌اند.

وی اذعان داشت: "حوزه فلزات و معدن به یکی از عرصه‌های اصلی رقابت ابرقدرت‌های جهانی تبدیل شده است".

وی بر این عقیده است که با افزایش سیاسی شدن زنجیره‌های تأمین فلزات، کانادا احتمالاً تأثیرگذارترین کشور خواهد بود.

کالینوفسکی تصریح کرد: "به زعم من، کانادا یکی از پیشگامان در تعیین اینکه چه کسی، چه چیزی و در کجا معاملات می‌تواند صورت پذیرد، محسوب می‌شود. در خصوص امنیت ملی و امنیت اقتصادی، لجستیک و زنجیره‌های تأمین - استرالیا در عرصه تأمین مالی پروژه‌ها پیشتاز است، لیکن کانادا از منظر ژئوپلیتیکی به شدت در این حوزه مشارکت می‌جوید".

علی‌رغم اینکه اظهارات کالینوفسکی یک روز پس از مراسم تحلیف ترامپ ایراد شد، به نظر می‌رسد جنبه پیشگویانه داشته است. از زمان تصدی مقام ریاست جمهوری، رئیس جمهور به کرات اظهاراتی مبنی بر الحاق کانادا به عنوان پنجاه و یکمین ایالت ایالات متحده مطرح نموده است.

ترامپ مذاکرات تجاری ناکارآمد و یارانه‌ها را به عنوان دلایل خود برشمرده است، لیکن بسیاری در خصوص انگیزه‌های نهفته در پس این پیشنهاد تردید نموده‌اند و برخی گمانه‌زنی می‌کنند که رئیس جمهور مایل به دستیابی به ذخایر معدنی کانادا می‌باشد.

اخیراً، دولت ترامپ تقاضای ۵۰۰ میلیارد دلار از عناصر نادر خاکی اوکراین را مطرح نموده است.

پیش‌بینی‌های قیمتی تحلیلگران با واقعیت‌های عرضه در تضاد است.

کالینوفسکی با تغییر محور بحث به سمت طلا، تصریح نمود که علی‌رغم جو مثبت حاکم بر بازار و افزایش‌های قابل ملاحظه قیمت این فلز نفیس، برخی تحلیلگران چشم‌اندازهای نزولی را ترسیم می‌نمایند.

وی خطاب به حضار اظهار داشت: "ایشان پیش‌بینی می‌کنند که قیمت‌های طلا روند نزولی خواهد داشت".

"این کاملاً فراتر از معیارهای بازار و سوابق تاریخی است. معتقدم که در اشتباهند."

بنا بر اظهارات کالینوفسکی، پیش‌بینی‌های اجماعی تحلیلگران در مورد طلا با پیش‌بینی‌های عرضه همسو نیست.

وی تشریح نمود که پیش‌بینی‌ها حاکی از کاهش سالانه جزئی در عرضه تا سال ۲۰۳۰، تقریباً معادل ۱ درصد در سال، می‌باشد که این امر عرضه آتی را ۲ تا ۳ درصد پایین‌تر از روندهای تاریخی مربوط به دوران جنگ سرد قرار می‌دهد.

منابع تأمین بدیل نظیر ضایعات و بازیافت نیز روند نزولی را طی می‌کنند.

برخلاف دهه‌های پیشین که سرمایه‌گذاران و بانک‌های مرکزی اقدام به عرضه طلا می‌نمودند، پیش‌بینی‌ها برای سال ۲۰۳۰ حاکی از آن است که این نهادها به جای فروش، به انباشت روی خواهند آورد، که این امر منجر به کاهش عرضه موجود شده و مفروضات مرسوم بازار را به چالش می‌کشد.

وی اذعان داشت: "لذا عرضه به تنهایی نمی‌تواند توجیه‌کننده دیدگاه نزولی تحلیلگران باشد. آیا ممکن است عامل تقاضا باشد؟ بعید می‌دانم".

در واقع، مطابق با گزارش شورای جهانی طلا، تقاضای جهانی طلا در سال ۲۰۲۴ به سطح بی‌سابقه ۴،۹۷۴ تن صعود کرد که این امر ناشی از خریدهای قدرتمند بانک‌های مرکزی و افزایش تمایل به سرمایه‌گذاری بود. ترکیب قیمت‌های رکوردشکن و حجم بالای معاملات، ارزش کل بازار تقاضا را به رقم تاریخی ۳۸۲ میلیارد دلار آمریکا ارتقا داد.

 

نهایتاً، کالینوفسکی دیدگاه نزولی تحلیلگران در خصوص قیمت طلا را به قصور آنها در لحاظ کردن کامل محدودیت‌های عرضه، ماهیت پیچیده تقاضای طلا و عوامل ژئوپلیتیکی که می‌تواند محرک افزایش خرید باشد، منتسب نمود.

مسیرهای متفاوت برای نقره، پلاتین و پالادیوم

در خصوص نقره، فلز خواهر طلا، اجماع نظر خوش‌بینانه‌تری وجود داشت و تحلیلگران رشد قیمت در افق بلندمدت را پیش‌بینی نمودند.

همانگونه که کالینوفسکی تصریح نمود، روندهای تاریخی حاکی از آن است که قیمت نقره در هر بازه شش ساله روند صعودی را تجربه می‌کند، لیکن پیش‌بینی کماکان امری پیچیده محسوب می‌شود. برخلاف طلا، نقره فاقد یک عامل منفرد تعیین‌کننده قیمت است و از این رو لقب "فلز شیطان" را به خود اختصاص داده است.

تبدیل شدن افراطی نقره به ابزار مالی، که در آن حجم معاملات اوراق بهادار به مراتب از عرضه فیزیکی فراتر می‌رود، نوسانات قیمتی کوتاه‌مدت را غیرقابل پیش‌بینی می‌سازد. با این حال، تحولات تقاضا در افق بلندمدت مشهود است. مصارف صنعتی، علی‌الخصوص در پنل‌های خورشیدی، روند صعودی خواهد داشت، در حالی که انتظار می‌رود تقاضای سوداگرانه کاهش یابد، اگرچه همبستگی آن با طلا محل تردید است.

کالینوفسکی تصریح نمود که یکی از عوامل غیرقابل پیش‌بینی کلیدی در عرصه ژئوپلیتیک، ذخیره‌سازی نقره توسط دولت‌هاست. روسیه اخیراً اقدام به افزودن نقره به ذخایر خود نموده که موجب بروز گمانه‌زنی‌هایی مبنی بر احتمال تبعیت سایر کشورها از این رویه شده است.

حتی یک تغییر جزئی در ذخایر ارزی جهانی به سمت نقره می‌تواند منجر به جذب کل عرضه یک سال کامل گردد.

این امر برای کالینوفسکی این سؤال را مطرح می‌سازد: "آیا نقره قابلیت تبدیل شدن به یک دارایی استراتژیک در کنار طلا را دارد"؟

وی مابقی زمان خود را به تشریح تحولات بنیادین در بازارهای پلاتین و پالادیوم اختصاص داد. با عنایت به مؤلفه‌های بنیادی حمایت‌کننده متعدد، تحلیلگران نسبت به پلاتین در افق بلندمدت دیدگاه صعودی دارند و شواهد آماری نیز مؤید این نظر است.

در حالی که انتظار می‌رود عرضه کل معدنی ثبات خود را حفظ نماید، تقاضای پلاتین در حال بازآرایی است و از موتورهای احتراق داخلی به سمت اقتصاد هیدروژنی سوق می‌یابد. بنا بر اظهارات کالینوفسکی، پیش‌بینی می‌شود این گذار منجر به کسری‌های مستمر در عرضه گردد، به نحوی که ذخایر پلاتین به پایین‌ترین سطح خود در ۴۷ سال اخیر تنزل یابد.

از سوی دیگر، پالادیوم، با سناریوی متفاوتی مواجه است. در حالی که تحلیلگران در افق کوتاه‌مدت کماکان خوش‌بین هستند، مؤلفه‌های بنیادی بلندمدت برای این فلز متزلزل به نظر می‌رسد. سیل عظیم پالادیوم بازیافتی حاصل از خودروهای بنزینی اسقاطی، که در اواسط دهه ۲۰۳۰ به اوج خود خواهد رسید، درست در زمانی که تقاضا با کاهش ۱۵ درصدی مواجه می‌شود، حجم قابل توجهی به عرضه خواهد افزود.

برخلاف پلاتین، پالادیوم فاقد نقش مشخصی در فرآیند گذار انرژی است، که این امر موجبات نگرانی در خصوص قیمت در افق بلندمدت را فراهم می‌آورد.

کالینوفسکی تصریح نمود: "هیچگونه راهکار نجات مبتنی بر هیدروژن برای بازار پالادیوم متصور نیست؛ (علاوه بر این) حجم قابل توجهی از عرضه، کاهش تقاضا (و) قیمت به شدت نگران‌کننده است".

با کاهش عرضه برای یکی و افزایش چشمگیر برای دیگری، به نظر می‌رسد این دو فلز در مسیرهای متضادی قرار گرفته‌اند - پلاتین در آستانه تقویت و پالادیوم در معرض فشار قرار دارد.