Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۵۳ ب.ظ

همکاری Roshel و Swebor برای تولید فولاد ضد گلوله در کانادا

شرکتRoshel، تولیدکننده خودروهای زرهی مستقر در انتاریو، و شرکتSwebor، تولیدکننده فولاد سوئدی، روز سه‌شنبه از امضای توافق‌نامه‌ای برای تأسیس اولین مرکز تولید فولاد ضد گلوله (ballistic-grade steel) در کانادا خبر دادند.

فولاد ضد گلوله نوع خاصی از فولاد سبک‌وزن و سخت‌شده است که در برابر انفجار یا گلوله محافظت ایجاد می‌کند.

امضای این توافق‌نامه در سوئد و طی بازدید Melanie Joly، وزیر صنعت کانادا، صورت گرفت. هدف از این بازدید جذب سرمایه‌گذاری در بخش‌های متأثر از تعرفه و تقویت پایگاه صنعتی دفاعی این کشور بود.

شرکت Roshel اعلام کرد که این توافق‌نامه از تخصص سوئدی و منابع طبیعی و ظرفیت تولید کانادا بهره خواهد برد تا شکاف تولید قابل توجهی را از منظر توانمندی صنعتی راهبردی، حاکمیت ملی و آمادگی دفاع ملی برطرف سازد.

Roman Shimonov، مدیرعاملRoshel، به بلومبرگ گفت که ارزش این پروژه ۱۰۰ میلیون دلار کانادا (۷۲.۲ میلیون دلار آمریکا) برآورد شده و در چندین مرحله اجرا خواهد شد.

Shimonov در یک اطلاعیه خبری اظهار داشت: ما خوشحالیم که تولید پیشرفته را به کانادا می‌آوریم، که از سنگ آهن استخراج شده در کانادا و تولید فولاد داخلی ما برای تولید فولاد ضد گلوله بهره خواهد برد.

وی افزود: این پروژه فراتر از فولاد است، این در مورد ایجاد حاکمیت صنعتی است. با آوردن تولید فولاد ضد گلوله به کانادا، ما یک وابستگی حیاتی را کاهش می‌دهیم، از زنجیره تأمین خود محافظت می‌کنیم و زمینه‌ساز انعطاف‌پذیری بلندمدت در بخش‌های دفاعی و تولیدی می‌شویم.

Roshel اعلام کرد که با تأسیس یک بخش جدید در صنعت تولید فولاد، این پروژه اشتغال بلندمدت را تقویت کرده، از شبکه‌های تأمین‌کننده حمایت نموده و نوآوری را در صنایع مرتبط تشویق خواهد کرد.

این شرکت افزود، اگرچه اشکال دیگری از تولید فولاد در کانادا وجود دارد، اما این پروژه اولین پروژه‌ای خواهد بود که به طور کامل به تولید فولاد ضد گلوله اختصاص دارد و فناوری‌های پیشرفته را ترکیب کرده و اهمیت راهبردی برای پایگاه صنعتی دفاع ملی دارد.

وزیر جولی گفت: این مشارکت جدید بین Roshel و Swebor برای تولید فولاد ضد گلوله، قابلیت‌های مشهور جهانی کانادا را به نمایش می‌گذارد، از سنگ آهن استخراج شده تا تولید فولاد داخلی و ساخت پیشرفته.

او اضافه کرد: این پروژه مشاغل با درآمد خوب ایجاد می‌کند و امنیت اقتصادی ما را تقویت می‌نماید. در این مقطع حساس از تحول جهانی، ما با همکاری نزدیک با صنعت و شرکای اروپایی خود برای ساختن اقتصادی قوی‌تر و انعطاف‌پذیرتر تلاش می‌کنیم.

تحلیل و جمع‌بندی

این گزارش به جزئیات یک سرمایه‌گذاری استراتژیک ۱۰۰ میلیون دلاری کانادا (۷۲.۲ میلیون دلار آمریکا) در صنعت دفاعی کانادا، شامل تأسیس اولین مرکز تولید فولاد ضد گلوله در این کشور، می‌پردازد. این همکاری بین Roshel کانادا و Swebor سوئد، پیامدهای مهمی برای حاکمیت صنعتی، امنیت ملی و زنجیره تأمین جهانی مواد اولیه دفاعی دارد.

هدف استراتژیک: کانادا در حال سرمایه‌گذاری ۱۰۰ میلیون دلاری (۷۲.۲ میلیون دلار آمریکا) برای ایجاد اولین مرکز تولید فولاد ضد گلوله داخلی با همکاری Swebor سوئد است. هدف اصلی این پروژه کاهش وابستگی به واردات و افزایش حاکمیت صنعتی در بخش دفاعی است.

مزایای امنیت ملی: این ابتکار، امنیت ملی کانادا را با تضمین دسترسی پایدار به مواد اولیه حیاتی در زمان بحران‌های ژئوپلیتیک تقویت می‌کند.

فرصت‌های اقتصادی: پروژه مشاغل با درآمد خوب ایجاد کرده، از شبکه‌های تأمین‌کننده داخلی (از جمله تولیدکنندگان سنگ آهن) حمایت نموده و به نوآوری در بخش تولید پیشرفته کمک می‌کند.

ریسک‌های زنجیره تأمین: این پروژه به طور مستقیم ریسک‌های ناشی از اختلالات زنجیره تأمین جهانی و نوسانات بازار را برای بخش دفاعی کانادا کاهش می‌دهد.

ملی‌گرایی منابع: این اقدام یک نمونه از رویکرد کانادا برای استفاده از منابع داخلی (سنگ آهن) برای تولید محصولات استراتژیک با ارزش افزوده بالا است، که با روند جهانی تقویت صنایع بومی همسو است.

چشم‌انداز سرمایه‌گذاری: سرمایه‌گذاران می‌توانند به دنبال فرصت‌هایی در شرکت‌های دفاعی مرتبط با این پروژه، تولیدکنندگان سنگ آهن داخلی کانادا، و شرکت‌های فناوری تولید پیشرفته باشند که از این سیاست‌های حمایتی دولتی و نیازهای استراتژیک بهره‌مند می‌شوند.

تحلیل کمی

سرمایه‌گذاری مستقیم: پروژه با ارزش تخمینی ۱۰۰ میلیون دلار کانادا (۷۲.۲ میلیون دلار آمریکا) یک سرمایه‌گذاری قابل توجه در بخش تولید پیشرفته کانادا محسوب می‌شود. این میزان سرمایه‌گذاری نشان‌دهنده تعهد جدی به ایجاد زیرساخت‌های دفاعی و کاهش وابستگی‌های خارجی است.

شکاف تولید و ظرفیت‌سازی: گزارش به "شکاف تولید قابل توجهی" در زمینه فولاد ضد گلوله در کانادا اشاره دارد. این پروژه با هدف پر کردن این شکاف، ظرفیت تولید داخلی را به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش خواهد داد. هرچند داده‌های کمی دقیق در مورد حجم تولید آتی یا نیاز فعلی کانادا به فولاد ضد گلوله در گزارش ارائه نشده است، اما تأکید بر "اولین مرکز کاملاً اختصاصی" نشان‌دهنده افزایش ۹۵ تا ۱۰۰ درصدی ظرفیت داخلی اختصاصی تولید این نوع فولاد از نقطه صفر است، که یک تغییر پارادایم در زنجیره تأمین دفاعی کانادا محسوب می‌شود.

ایجاد اشتغال: اگرچه تعداد دقیق مشاغل ایجاد شده ذکر نشده است، اما اشاره به "تقویت اشتغال بلندمدت" و "ایجاد مشاغل با درآمد خوب" توسط وزیر جولی، نشان‌دهنده تأثیر مثبت بر بازار کار محلی و ملی در حوزه‌های تولید، مهندسی و مدیریت زنجیره تأمین است.

وابستگی به سنگ آهن کانادا: این پروژه بر استفاده از "سنگ آهن استخراج شده کانادا" تأکید دارد. این موضوع می‌تواند به افزایش تقاضای داخلی برای سنگ آهن کانادا منجر شود و ارزش افزوده بیشتری را برای منابع معدنی این کشور فراهم آورد.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

حاکمیت صنعتی و امنیت ملی: هسته اصلی این پروژه، دستیابی به "حاکمیت صنعتی"  است. در دوران کنونی که با افزایش تنش‌های ژئوپلیتیک و اختلالات زنجیره تأمین جهانی مشخص می‌شود (همانطور که در گزارش‌های World Economic Forum (WEF) و World Bank بارها تأکید شده است)، کشورها به دنبال کاهش وابستگی‌های حیاتی در بخش‌های استراتژیک، به ویژه دفاعی، هستند. این اقدام کانادا با رویکردهای جهانی مبنی بر تقویت تاب‌آوری زنجیره تأمین و خودکفایی در تولید کالاهای راهبردی، همسو است.

ریسک‌های زنجیره تأمین: پاندمی COVID-19 و رویدادهای ژئوپلیتیک اخیر، آسیب‌پذیری زنجیره‌های تأمین جهانی را به وضوح نشان داده‌اند. تولید فولاد ضد گلوله در داخل کشور، ریسک‌های ناشی از اختلالات حمل و نقل بین‌المللی، محدودیت‌های صادراتی از سوی کشورهای تأمین‌کننده، یا تغییرات ناگهانی در سیاست‌های تجاری را کاهش می‌دهد. این موضوع "حفاظت از زنجیره تأمین" را که در گزارش آمده، به خوبی تأیید می‌کند.

سیاست‌های دولتی و دفاعی: بازدید وزیر صنعت کانادا و تأکید بر "تقویت پایگاه صنعتی دفاعی کشور" نشان‌دهنده یک رویکرد فعالانه دولت کانادا در سرمایه‌گذاری و حمایت از صنایع دفاعی است. این سیاست با افزایش بودجه‌های دفاعی در کشورهای عضو ناتو و نگرانی‌های امنیتی فزاینده در اروپا و آمریکای شمالی ارتباط مستقیم دارد.

همکاری‌های بین‌المللی: این همکاری با Swebor سوئد، نمونه‌ای از دیپلماسی اقتصادی و تقویت روابط با شرکای کلیدی اروپایی است. در شرایطی که برخی کشورها به دنبال سیاست‌های حمایت‌گرایانه هستند، این پروژه نشان‌دهنده تعهد کانادا به همکاری‌های استراتژیک مبتنی بر انتقال دانش و بهره‌برداری متقابل از منابع و فناوری است.

تأثیر بر ذی‌نفعان کلیدی

تولیدکنندگان معدنی (سنگ آهن در کانادا): این پروژه تقاضای داخلی برای سنگ آهن را افزایش می‌دهد و برای این بخش ثبات و رشد ایجاد می‌کند.

سرمایه‌گذاران بورسی در بخش دفاعی: سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی مانند Roshel که در پروژه‌های امنیت ملی نقش دارند، می‌تواند جذابیت بیشتری پیدا کند، زیرا این شرکت‌ها از حمایت‌های دولتی و تقاضای پایدار دفاعی بهره‌مند می‌شوند.

صنایع مصرف‌کننده (مانند خودروسازان زرهی): این صنایع از دسترسی پایدار و قابل اعتماد به مواد اولیه استراتژیک بهره‌مند می‌شوند، که ریسک‌های زنجیره تأمین آن‌ها را کاهش داده و می‌تواند به نوآوری و توسعه محصولات جدید کمک کند.

تحلیل سناریو

با توجه به ماهیت استراتژیک پروژه و تأثیر آن بر حاکمیت صنعتی و دفاعی، سه سناریوی محتمل برای آینده این بحران (در اینجا، "بحران" به معنای وابستگی کانادا به واردات فولاد ضد گلوله و لزوم تقویت پایگاه دفاعی آن) تحلیل می‌شود:

سناریوی اول: خوش‌بینانه

پیامدها: پروژه Roshel-Swebor طبق برنامه و حتی زودتر از موعد مقرر (مثلاً ظرف 4-3 سال آینده به جای برنامه چند مرحله‌ای) به بهره‌برداری کامل می‌رسد. تولید فولاد ضد گلوله در کانادا با کیفیت بالا، هزینه رقابتی و ظرفیت کافی، نیازهای دفاعی کشور را به طور کامل پوشش می‌دهد. فناوری تولید به سرعت بهبود یافته و حتی امکان صادرات مازاد تولید به کشورهای هم‌پیمان فراهم می‌شود.

تأثیر بر قیمت و عرضه

قیمت: قیمت تمام شده فولاد ضد گلوله برای صنایع دفاعی کانادا تثبیت یا حتی کاهش می‌یابد، زیرا هزینه‌های حمل و نقل و ریسک‌های وارداتی حذف می‌شوند. در بلندمدت، ممکن است قیمت‌های داخلی از نوسانات جهانی کمتر متأثر شوند.

عرضه: عرضه فولاد ضد گلوله به صنایع دفاعی کانادا کاملاً پایدار و تضمین شده خواهد بود. وابستگی به واردات به حداقل ممکن کاهش می‌یابد، که به معنای تأمین پایدار در شرایط بحرانی است.

فرصت‌ها: این سناریو به کانادا امکان می‌دهد که به یک بازیگر مهم در زنجیره تأمین جهانی فولاد ضد گلوله تبدیل شود و به جای واردکننده صرف، به یک صادرکننده و تأمین‌کننده قابل اعتماد برای متحدین خود تبدیل شود.

سناریوی دوم: بدبینانه

پیامدها: پروژه با تأخیرهای قابل توجه در اجرا (مثلاً بیش از 8-7 سال)، افزایش هزینه‌ها (فراتر از ۱۰۰ میلیون دلار کانادا) و چالش‌های فنی غیرمنتظره مواجه می‌شود. موانع بوروکراتیک یا مسائل مربوط به نیروی کار متخصص، پیشرفت پروژه را کند می‌کند. کیفیت یا حجم تولید به اندازه کافی به نیازهای داخلی نمی‌رسد و کانادا همچنان به واردات عمده وابسته می‌ماند.

تأثیر بر بازار

قیمت: هزینه‌های بالای تولید داخلی، قیمت تمام شده فولاد ضد گلوله را برای صنایع دفاعی کانادا افزایش می‌دهد. نیاز مداوم به واردات نیز همچنان کانادا را در برابر نوسانات قیمت‌های جهانی آسیب‌پذیر نگه می‌دارد.

عرضه: عرضه داخلی ناکافی باقی می‌ماند و کانادا همچنان با ریسک‌های ناشی از اختلالات زنجیره تأمین جهانی و سیاست‌های صادراتی سایر کشورها مواجه خواهد بود.

ریسک‌ها: عدم دستیابی به حاکمیت صنعتی، تضعیف امنیت ملی، هدر رفتن سرمایه‌گذاری، و از دست دادن فرصت‌های اقتصادی ناشی از عدم توسعه یک بخش صنعتی استراتژیک.

سناریوی سوم: ادامه وضع موجود

پیامدها: پروژه Roshel-Swebor یا به طور کامل به دلیل مشکلات مالی/فنی متوقف می‌شود، یا پیشرفت بسیار کندی دارد که تأثیر معنی‌داری بر ظرفیت تولید داخلی فولاد ضد گلوله نمی‌گذارد. کانادا همچنان به طور کامل یا عمده به واردات این ماده استراتژیک وابسته می‌ماند.

ریسک‌ها و فرصت‌ها برای سرمایه‌گذاران

ریسک‌ها

برای صنایع دفاعی کانادا: تداوم وابستگی به واردات، صنایع دفاعی کانادا را در برابر شوک‌های ژئوپلیتیک، جنگ‌های تجاری، تحریم‌ها و اختلالات زنجیره تأمین (مانند آنچه در سال‌های اخیر شاهد بودیم) آسیب‌پذیر نگه می‌دارد. این امر می‌تواند به تأخیر در تولید خودروهای زرهی و سایر تجهیزات دفاعی منجر شود.

برای دولت کانادا: عدم دستیابی به حاکمیت صنعتی، می‌تواند برنامه‌های دفاعی را به خطر اندازد و موقعیت استراتژیک کشور را تضعیف کند.

برای Roshel (در صورت شکست پروژه): از دست دادن سرمایه‌گذاری، آسیب به اعتبار شرکت و از دست دادن فرصت رشد در یک بازار استراتژیک.

برای سرمایه‌گذاران بورسی: عدم وجود فرصت‌های سرمایه‌گذاری در بخش تولید پیشرفته دفاعی داخلی و تداوم ریسک‌های مرتبط با نوسانات بازار جهانی فولاد ضد گلوله و محدودیت‌های صادراتی.

فرصت‌ها

در این سناریو، فرصت‌ها بیشتر حول محور شرکت‌های خارجی تأمین‌کننده فولاد ضد گلوله و سرمایه‌گذاران در این شرکت‌ها خواهد بود، زیرا تقاضای کانادا همچنان به سمت آنها هدایت می‌شود.

برای سرمایه‌گذاران در بخش معدن (سنگ آهن)، در صورت عدم توسعه داخلی، این بخش همچنان عمدتاً بر صادرات ماده خام متمرکز خواهد بود.

تحلیل از دیدگاه ذی‌نفعان مختلف

1. دولت کانادا و بخش دفاعی

دیدگاه: این پروژه برای دولت کانادا و بخش دفاعی آن از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است. هدف اصلی کاهش وابستگی حیاتی  به منابع خارجی و تقویت پایگاه صنعتی دفاعی است. این گامی مهم به سوی حاکمیت صنعتی و تضمین آمادگی دفاع ملی در برابر تهدیدات جهانی است.

منافع: تقویت امنیت ملی، ایجاد مشاغل محلی، حمایت از صنایع داخلی (سنگ آهن و فولاد)، تثبیت زنجیره تأمین دفاعی و افزایش قدرت چانه‌زنی در بازارهای بین‌المللی. این سرمایه‌گذاری نشان‌دهنده تعهد دولت به سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های حیاتی و افزایش تاب‌آوری کشور است.

2. شرکت Roshel (تولیدکننده خودروهای زرهی)

دیدگاه: برایRoshel، این توافق‌نامه یک گام اساسی برای تضمین دسترسی پایدار و قابل اعتماد به ماده اولیه کلیدی خود، یعنی فولاد ضد گلوله است. این امر به Roshel امکان می‌دهد تا برنامه‌های تولید خود را بدون نگرانی از اختلالات زنجیره تأمین یا نوسانات قیمت‌های جهانی پیش ببرد.

منافع: افزایش انعطاف‌پذیری تولید، کاهش هزینه‌های عملیاتی در بلندمدت (از طریق حذف واردات)، تقویت مزیت رقابتی در بازار خودروهای زرهی، و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک تأمین‌کننده استراتژیک برای دولت کانادا. همچنین، این پروژه به Roshel اجازه می‌دهد تا در بخش جدیدی از صنعت فولاد فعالیت کند.

3. شرکت Swebor (تولیدکننده فولاد سوئدی)

دیدگاه: Swebor به عنوان یک متخصص در تولید فولاد ضد گلوله، این پروژه را فرصتی برای گسترش حضور جهانی خود، انتقال فناوری و کسب درآمد از تخصص خود می‌بیند. این همکاری به Swebor امکان می‌دهد تا در یک بازار جدید (کانادا) نفوذ کند و از منابع طبیعی کانادا بهره‌مند شود.

منافع: دسترسی به بازارهای جدید، فرصت‌های درآمدزایی، افزایش اعتبار بین‌المللی به عنوان یک شریک فناوری، و تقویت روابط با یک کشور عضو ناتو.

4. تولیدکنندگان سنگ آهن در کانادا

دیدگاه: این پروژه برای تولیدکنندگان داخلی سنگ آهن یک خبر مثبت است. تأکید بر استفاده از "سنگ آهن استخراج شده کانادا" نشان‌دهنده افزایش تقاضای داخلی برای محصول آنهاست.

منافع: افزایش تقاضا و ثبات برای محصولاتشان، کاهش وابستگی به بازارهای صادراتی بین‌المللی که ممکن است پرنوسان باشند، و پتانسیل برای سرمایه‌گذاری‌های بیشتر در بخش معدن‌کاری کانادا.

5. صنایع مرتبط و شبکه‌های تأمین‌کننده

دیدگاه: این پروژه با "ایجاد بخش جدیدی در صنعت تولید فولاد" و "تقویت شبکه‌های تأمین‌کننده" به رشد و نوآوری در صنایع جانبی کمک می‌کند. این شامل شرکت‌های حمل و نقل، شرکت‌های خدماتی، و تولیدکنندگان قطعات و تجهیزات مورد نیاز برای کارخانه فولاد می‌شود.

منافع: فرصت‌های کسب و کار جدید، افزایش نوآوری، و ایجاد یک اکوسیستم صنعتی قوی‌تر در حوزه تولید پیشرفته و دفاعی.

6. سرمایه‌گذاران بورسی و صندوق‌های سرمایه‌گذاری

دیدگاه: این پروژه نشان‌دهنده یک سرمایه‌گذاری بلندمدت در یک بخش استراتژیک و حیاتی است که از حمایت دولتی قوی برخوردار است.

منافع: فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرکت‌های دفاعی و مواد اولیه با رشد پایدار، پتانسیل بازدهی بلندمدت، و کاهش ریسک‌های مرتبط با نوسانات بازارهای غیردفاعی. سرمایه‌گذاران ممکن است به دنبال شرکت‌هایی باشند که در راستای تقویت امنیت ملی و حاکمیت صنعتی عمل می‌کنند.

جمع‌بندی

پروژه مشترک Roshel و Swebor برای تأسیس اولین مرکز تولید فولاد ضد گلوله در کانادا، فراتر از یک سرمایه‌گذاری صرف در صنعت فولاد است؛ این یک گام استراتژیک و حیاتی در مسیر دستیابی کانادا به حاکمیت صنعتی و تقویت آمادگی دفاع ملی این کشور است. این ابتکار به وضوح نشان می‌دهد که چگونه کشورهای توسعه‌یافته در حال اولویت‌بندی تاب‌آوری زنجیره تأمین و کاهش وابستگی‌های خارجی در بخش‌های کلیدی، به ویژه دفاعی، هستند.

با توجه به افزایش تنش‌های ژئوپلیتیک جهانی و درس‌های آموخته شده از اختلالات زنجیره تأمین اخیر، تضمین دسترسی داخلی به مواد اولیه استراتژیک برای امنیت ملی و ثبات اقتصادی اهمیت مضاعفی یافته است. این پروژه نه تنها به کانادا امکان می‌دهد تا نیازهای دفاعی خود را به طور مستقل‌تر برطرف کند، بلکه از طریق ایجاد اشتغال و تقویت شبکه‌های تأمین‌کننده داخلی، به رشد اقتصادی پایدار نیز کمک می‌کند. تحلیل سناریوها نشان می‌دهد که موفقیت این پروژه می‌تواند کانادا را به یک بازیگر مهم در زنجیره تأمین فولاد ضد گلوله تبدیل کند، در حالی که شکست آن می‌تواند ریسک‌های امنیتی و اقتصادی قابل توجهی را به همراه داشته باشد.

توصیه‌های عملی

برای سرمایه‌گذاران

بررسی سهام Roshel وSwebor: با توجه به ماهیت استراتژیک این پروژه و حمایت دولتی، سهام این دو شرکت یا سایر شرکت‌های مرتبط در بخش تولید فولاد پیشرفته یا صنایع دفاعی کانادا را برای فرصت‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت بررسی کنید.

تمرکز بر زنجیره تأمین داخلی: به شرکت‌های معدنی کانادایی، به ویژه تولیدکنندگان سنگ آهن، که از افزایش تقاضای داخلی برای مواد اولیه بهره‌مند خواهند شد، توجه کنید.

تحلیل بخش دفاعی: با توجه به روند جهانی افزایش بودجه‌های دفاعی و نیاز به خودکفایی، شرکت‌های فعال در بخش دفاعی و امنیت سایبری که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از تقویت پایگاه صنعتی دفاعی کانادا بهره می‌برند، می‌توانند جذاب باشند.

ریسک‌های ژئوپلیتیک را در نظر بگیرید: اگرچه این پروژه ریسک‌ها را کاهش می‌دهد، اما سرمایه‌گذاران باید همچنان تحولات ژئوپلیتیک جهانی را رصد کنند، زیرا این تحولات می‌توانند بر کل صنعت دفاعی و زنجیره‌های تأمین تأثیر بگذارند.

برای مصرف‌کنندگان صنعتی 

ارزیابی تأمین‌کنندگان داخلی: با توجه به توسعه ظرفیت تولید فولاد ضد گلوله در کانادا، برنامه‌ریزی برای ارزیابی و همکاری با این تأمین‌کننده داخلی را آغاز کنید. این کار می‌تواند به کاهش ریسک‌های زنجیره تأمین و افزایش امنیت عملیاتی شما کمک کند.

ایجاد قراردادهای بلندمدت: در صورت امکان، با Roshel (یا شریک تولیدی آن) قراردادهای بلندمدت تأمین فولاد ضد گلوله را بررسی کنید تا از قیمت‌های باثبات‌تر و عرضه مطمئن‌تر بهره‌مند شوید.

همکاری در نوآوری: فرصت‌های همکاری با مرکز جدید را برای توسعه فولادهای مقاوم‌تر یا سبک‌تر که می‌توانند در محصولات شما نوآوری ایجاد کنند، بررسی کنید.

کاهش وابستگی به یک تأمین‌کننده: حتی با ظهور یک تأمین‌کننده داخلی، توصیه می‌شود که همچنان استراتژی‌های چندگانه تأمین را حفظ کنید تا از وابستگی بیش از حد به یک منبع جلوگیری شود و تاب‌آوری زنجیره تأمین شما افزایش یابد.



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی

شرکتRoshel، تولیدکننده خودروهای زرهی مستقر در انتاریو، و شرکتSwebor، تولیدکننده فولاد سوئدی، روز سه‌شنبه از امضای توافق‌نامه‌ای برای تأسیس اولین مرکز تولید فولاد ضد گلوله (ballistic-grade steel) در کانادا خبر دادند.

فولاد ضد گلوله نوع خاصی از فولاد سبک‌وزن و سخت‌شده است که در برابر انفجار یا گلوله محافظت ایجاد می‌کند.

امضای این توافق‌نامه در سوئد و طی بازدید Melanie Joly، وزیر صنعت کانادا، صورت گرفت. هدف از این بازدید جذب سرمایه‌گذاری در بخش‌های متأثر از تعرفه و تقویت پایگاه صنعتی دفاعی این کشور بود.

شرکت Roshel اعلام کرد که این توافق‌نامه از تخصص سوئدی و منابع طبیعی و ظرفیت تولید کانادا بهره خواهد برد تا شکاف تولید قابل توجهی را از منظر توانمندی صنعتی راهبردی، حاکمیت ملی و آمادگی دفاع ملی برطرف سازد.

Roman Shimonov، مدیرعاملRoshel، به بلومبرگ گفت که ارزش این پروژه ۱۰۰ میلیون دلار کانادا (۷۲.۲ میلیون دلار آمریکا) برآورد شده و در چندین مرحله اجرا خواهد شد.

Shimonov در یک اطلاعیه خبری اظهار داشت: ما خوشحالیم که تولید پیشرفته را به کانادا می‌آوریم، که از سنگ آهن استخراج شده در کانادا و تولید فولاد داخلی ما برای تولید فولاد ضد گلوله بهره خواهد برد.

وی افزود: این پروژه فراتر از فولاد است، این در مورد ایجاد حاکمیت صنعتی است. با آوردن تولید فولاد ضد گلوله به کانادا، ما یک وابستگی حیاتی را کاهش می‌دهیم، از زنجیره تأمین خود محافظت می‌کنیم و زمینه‌ساز انعطاف‌پذیری بلندمدت در بخش‌های دفاعی و تولیدی می‌شویم.

Roshel اعلام کرد که با تأسیس یک بخش جدید در صنعت تولید فولاد، این پروژه اشتغال بلندمدت را تقویت کرده، از شبکه‌های تأمین‌کننده حمایت نموده و نوآوری را در صنایع مرتبط تشویق خواهد کرد.

این شرکت افزود، اگرچه اشکال دیگری از تولید فولاد در کانادا وجود دارد، اما این پروژه اولین پروژه‌ای خواهد بود که به طور کامل به تولید فولاد ضد گلوله اختصاص دارد و فناوری‌های پیشرفته را ترکیب کرده و اهمیت راهبردی برای پایگاه صنعتی دفاع ملی دارد.

وزیر جولی گفت: این مشارکت جدید بین Roshel و Swebor برای تولید فولاد ضد گلوله، قابلیت‌های مشهور جهانی کانادا را به نمایش می‌گذارد، از سنگ آهن استخراج شده تا تولید فولاد داخلی و ساخت پیشرفته.

او اضافه کرد: این پروژه مشاغل با درآمد خوب ایجاد می‌کند و امنیت اقتصادی ما را تقویت می‌نماید. در این مقطع حساس از تحول جهانی، ما با همکاری نزدیک با صنعت و شرکای اروپایی خود برای ساختن اقتصادی قوی‌تر و انعطاف‌پذیرتر تلاش می‌کنیم.

تحلیل و جمع‌بندی

این گزارش به جزئیات یک سرمایه‌گذاری استراتژیک ۱۰۰ میلیون دلاری کانادا (۷۲.۲ میلیون دلار آمریکا) در صنعت دفاعی کانادا، شامل تأسیس اولین مرکز تولید فولاد ضد گلوله در این کشور، می‌پردازد. این همکاری بین Roshel کانادا و Swebor سوئد، پیامدهای مهمی برای حاکمیت صنعتی، امنیت ملی و زنجیره تأمین جهانی مواد اولیه دفاعی دارد.

هدف استراتژیک: کانادا در حال سرمایه‌گذاری ۱۰۰ میلیون دلاری (۷۲.۲ میلیون دلار آمریکا) برای ایجاد اولین مرکز تولید فولاد ضد گلوله داخلی با همکاری Swebor سوئد است. هدف اصلی این پروژه کاهش وابستگی به واردات و افزایش حاکمیت صنعتی در بخش دفاعی است.

مزایای امنیت ملی: این ابتکار، امنیت ملی کانادا را با تضمین دسترسی پایدار به مواد اولیه حیاتی در زمان بحران‌های ژئوپلیتیک تقویت می‌کند.

فرصت‌های اقتصادی: پروژه مشاغل با درآمد خوب ایجاد کرده، از شبکه‌های تأمین‌کننده داخلی (از جمله تولیدکنندگان سنگ آهن) حمایت نموده و به نوآوری در بخش تولید پیشرفته کمک می‌کند.

ریسک‌های زنجیره تأمین: این پروژه به طور مستقیم ریسک‌های ناشی از اختلالات زنجیره تأمین جهانی و نوسانات بازار را برای بخش دفاعی کانادا کاهش می‌دهد.

ملی‌گرایی منابع: این اقدام یک نمونه از رویکرد کانادا برای استفاده از منابع داخلی (سنگ آهن) برای تولید محصولات استراتژیک با ارزش افزوده بالا است، که با روند جهانی تقویت صنایع بومی همسو است.

چشم‌انداز سرمایه‌گذاری: سرمایه‌گذاران می‌توانند به دنبال فرصت‌هایی در شرکت‌های دفاعی مرتبط با این پروژه، تولیدکنندگان سنگ آهن داخلی کانادا، و شرکت‌های فناوری تولید پیشرفته باشند که از این سیاست‌های حمایتی دولتی و نیازهای استراتژیک بهره‌مند می‌شوند.

تحلیل کمی

سرمایه‌گذاری مستقیم: پروژه با ارزش تخمینی ۱۰۰ میلیون دلار کانادا (۷۲.۲ میلیون دلار آمریکا) یک سرمایه‌گذاری قابل توجه در بخش تولید پیشرفته کانادا محسوب می‌شود. این میزان سرمایه‌گذاری نشان‌دهنده تعهد جدی به ایجاد زیرساخت‌های دفاعی و کاهش وابستگی‌های خارجی است.

شکاف تولید و ظرفیت‌سازی: گزارش به "شکاف تولید قابل توجهی" در زمینه فولاد ضد گلوله در کانادا اشاره دارد. این پروژه با هدف پر کردن این شکاف، ظرفیت تولید داخلی را به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش خواهد داد. هرچند داده‌های کمی دقیق در مورد حجم تولید آتی یا نیاز فعلی کانادا به فولاد ضد گلوله در گزارش ارائه نشده است، اما تأکید بر "اولین مرکز کاملاً اختصاصی" نشان‌دهنده افزایش ۹۵ تا ۱۰۰ درصدی ظرفیت داخلی اختصاصی تولید این نوع فولاد از نقطه صفر است، که یک تغییر پارادایم در زنجیره تأمین دفاعی کانادا محسوب می‌شود.

ایجاد اشتغال: اگرچه تعداد دقیق مشاغل ایجاد شده ذکر نشده است، اما اشاره به "تقویت اشتغال بلندمدت" و "ایجاد مشاغل با درآمد خوب" توسط وزیر جولی، نشان‌دهنده تأثیر مثبت بر بازار کار محلی و ملی در حوزه‌های تولید، مهندسی و مدیریت زنجیره تأمین است.

وابستگی به سنگ آهن کانادا: این پروژه بر استفاده از "سنگ آهن استخراج شده کانادا" تأکید دارد. این موضوع می‌تواند به افزایش تقاضای داخلی برای سنگ آهن کانادا منجر شود و ارزش افزوده بیشتری را برای منابع معدنی این کشور فراهم آورد.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

حاکمیت صنعتی و امنیت ملی: هسته اصلی این پروژه، دستیابی به "حاکمیت صنعتی"  است. در دوران کنونی که با افزایش تنش‌های ژئوپلیتیک و اختلالات زنجیره تأمین جهانی مشخص می‌شود (همانطور که در گزارش‌های World Economic Forum (WEF) و World Bank بارها تأکید شده است)، کشورها به دنبال کاهش وابستگی‌های حیاتی در بخش‌های استراتژیک، به ویژه دفاعی، هستند. این اقدام کانادا با رویکردهای جهانی مبنی بر تقویت تاب‌آوری زنجیره تأمین و خودکفایی در تولید کالاهای راهبردی، همسو است.

ریسک‌های زنجیره تأمین: پاندمی COVID-19 و رویدادهای ژئوپلیتیک اخیر، آسیب‌پذیری زنجیره‌های تأمین جهانی را به وضوح نشان داده‌اند. تولید فولاد ضد گلوله در داخل کشور، ریسک‌های ناشی از اختلالات حمل و نقل بین‌المللی، محدودیت‌های صادراتی از سوی کشورهای تأمین‌کننده، یا تغییرات ناگهانی در سیاست‌های تجاری را کاهش می‌دهد. این موضوع "حفاظت از زنجیره تأمین" را که در گزارش آمده، به خوبی تأیید می‌کند.

سیاست‌های دولتی و دفاعی: بازدید وزیر صنعت کانادا و تأکید بر "تقویت پایگاه صنعتی دفاعی کشور" نشان‌دهنده یک رویکرد فعالانه دولت کانادا در سرمایه‌گذاری و حمایت از صنایع دفاعی است. این سیاست با افزایش بودجه‌های دفاعی در کشورهای عضو ناتو و نگرانی‌های امنیتی فزاینده در اروپا و آمریکای شمالی ارتباط مستقیم دارد.

همکاری‌های بین‌المللی: این همکاری با Swebor سوئد، نمونه‌ای از دیپلماسی اقتصادی و تقویت روابط با شرکای کلیدی اروپایی است. در شرایطی که برخی کشورها به دنبال سیاست‌های حمایت‌گرایانه هستند، این پروژه نشان‌دهنده تعهد کانادا به همکاری‌های استراتژیک مبتنی بر انتقال دانش و بهره‌برداری متقابل از منابع و فناوری است.

تأثیر بر ذی‌نفعان کلیدی

تولیدکنندگان معدنی (سنگ آهن در کانادا): این پروژه تقاضای داخلی برای سنگ آهن را افزایش می‌دهد و برای این بخش ثبات و رشد ایجاد می‌کند.

سرمایه‌گذاران بورسی در بخش دفاعی: سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی مانند Roshel که در پروژه‌های امنیت ملی نقش دارند، می‌تواند جذابیت بیشتری پیدا کند، زیرا این شرکت‌ها از حمایت‌های دولتی و تقاضای پایدار دفاعی بهره‌مند می‌شوند.

صنایع مصرف‌کننده (مانند خودروسازان زرهی): این صنایع از دسترسی پایدار و قابل اعتماد به مواد اولیه استراتژیک بهره‌مند می‌شوند، که ریسک‌های زنجیره تأمین آن‌ها را کاهش داده و می‌تواند به نوآوری و توسعه محصولات جدید کمک کند.

تحلیل سناریو

با توجه به ماهیت استراتژیک پروژه و تأثیر آن بر حاکمیت صنعتی و دفاعی، سه سناریوی محتمل برای آینده این بحران (در اینجا، "بحران" به معنای وابستگی کانادا به واردات فولاد ضد گلوله و لزوم تقویت پایگاه دفاعی آن) تحلیل می‌شود:

سناریوی اول: خوش‌بینانه

پیامدها: پروژه Roshel-Swebor طبق برنامه و حتی زودتر از موعد مقرر (مثلاً ظرف 4-3 سال آینده به جای برنامه چند مرحله‌ای) به بهره‌برداری کامل می‌رسد. تولید فولاد ضد گلوله در کانادا با کیفیت بالا، هزینه رقابتی و ظرفیت کافی، نیازهای دفاعی کشور را به طور کامل پوشش می‌دهد. فناوری تولید به سرعت بهبود یافته و حتی امکان صادرات مازاد تولید به کشورهای هم‌پیمان فراهم می‌شود.

تأثیر بر قیمت و عرضه

قیمت: قیمت تمام شده فولاد ضد گلوله برای صنایع دفاعی کانادا تثبیت یا حتی کاهش می‌یابد، زیرا هزینه‌های حمل و نقل و ریسک‌های وارداتی حذف می‌شوند. در بلندمدت، ممکن است قیمت‌های داخلی از نوسانات جهانی کمتر متأثر شوند.

عرضه: عرضه فولاد ضد گلوله به صنایع دفاعی کانادا کاملاً پایدار و تضمین شده خواهد بود. وابستگی به واردات به حداقل ممکن کاهش می‌یابد، که به معنای تأمین پایدار در شرایط بحرانی است.

فرصت‌ها: این سناریو به کانادا امکان می‌دهد که به یک بازیگر مهم در زنجیره تأمین جهانی فولاد ضد گلوله تبدیل شود و به جای واردکننده صرف، به یک صادرکننده و تأمین‌کننده قابل اعتماد برای متحدین خود تبدیل شود.

سناریوی دوم: بدبینانه

پیامدها: پروژه با تأخیرهای قابل توجه در اجرا (مثلاً بیش از 8-7 سال)، افزایش هزینه‌ها (فراتر از ۱۰۰ میلیون دلار کانادا) و چالش‌های فنی غیرمنتظره مواجه می‌شود. موانع بوروکراتیک یا مسائل مربوط به نیروی کار متخصص، پیشرفت پروژه را کند می‌کند. کیفیت یا حجم تولید به اندازه کافی به نیازهای داخلی نمی‌رسد و کانادا همچنان به واردات عمده وابسته می‌ماند.

تأثیر بر بازار

قیمت: هزینه‌های بالای تولید داخلی، قیمت تمام شده فولاد ضد گلوله را برای صنایع دفاعی کانادا افزایش می‌دهد. نیاز مداوم به واردات نیز همچنان کانادا را در برابر نوسانات قیمت‌های جهانی آسیب‌پذیر نگه می‌دارد.

عرضه: عرضه داخلی ناکافی باقی می‌ماند و کانادا همچنان با ریسک‌های ناشی از اختلالات زنجیره تأمین جهانی و سیاست‌های صادراتی سایر کشورها مواجه خواهد بود.

ریسک‌ها: عدم دستیابی به حاکمیت صنعتی، تضعیف امنیت ملی، هدر رفتن سرمایه‌گذاری، و از دست دادن فرصت‌های اقتصادی ناشی از عدم توسعه یک بخش صنعتی استراتژیک.

سناریوی سوم: ادامه وضع موجود

پیامدها: پروژه Roshel-Swebor یا به طور کامل به دلیل مشکلات مالی/فنی متوقف می‌شود، یا پیشرفت بسیار کندی دارد که تأثیر معنی‌داری بر ظرفیت تولید داخلی فولاد ضد گلوله نمی‌گذارد. کانادا همچنان به طور کامل یا عمده به واردات این ماده استراتژیک وابسته می‌ماند.

ریسک‌ها و فرصت‌ها برای سرمایه‌گذاران

ریسک‌ها

برای صنایع دفاعی کانادا: تداوم وابستگی به واردات، صنایع دفاعی کانادا را در برابر شوک‌های ژئوپلیتیک، جنگ‌های تجاری، تحریم‌ها و اختلالات زنجیره تأمین (مانند آنچه در سال‌های اخیر شاهد بودیم) آسیب‌پذیر نگه می‌دارد. این امر می‌تواند به تأخیر در تولید خودروهای زرهی و سایر تجهیزات دفاعی منجر شود.

برای دولت کانادا: عدم دستیابی به حاکمیت صنعتی، می‌تواند برنامه‌های دفاعی را به خطر اندازد و موقعیت استراتژیک کشور را تضعیف کند.

برای Roshel (در صورت شکست پروژه): از دست دادن سرمایه‌گذاری، آسیب به اعتبار شرکت و از دست دادن فرصت رشد در یک بازار استراتژیک.

برای سرمایه‌گذاران بورسی: عدم وجود فرصت‌های سرمایه‌گذاری در بخش تولید پیشرفته دفاعی داخلی و تداوم ریسک‌های مرتبط با نوسانات بازار جهانی فولاد ضد گلوله و محدودیت‌های صادراتی.

فرصت‌ها

در این سناریو، فرصت‌ها بیشتر حول محور شرکت‌های خارجی تأمین‌کننده فولاد ضد گلوله و سرمایه‌گذاران در این شرکت‌ها خواهد بود، زیرا تقاضای کانادا همچنان به سمت آنها هدایت می‌شود.

برای سرمایه‌گذاران در بخش معدن (سنگ آهن)، در صورت عدم توسعه داخلی، این بخش همچنان عمدتاً بر صادرات ماده خام متمرکز خواهد بود.

تحلیل از دیدگاه ذی‌نفعان مختلف

1. دولت کانادا و بخش دفاعی

دیدگاه: این پروژه برای دولت کانادا و بخش دفاعی آن از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است. هدف اصلی کاهش وابستگی حیاتی  به منابع خارجی و تقویت پایگاه صنعتی دفاعی است. این گامی مهم به سوی حاکمیت صنعتی و تضمین آمادگی دفاع ملی در برابر تهدیدات جهانی است.

منافع: تقویت امنیت ملی، ایجاد مشاغل محلی، حمایت از صنایع داخلی (سنگ آهن و فولاد)، تثبیت زنجیره تأمین دفاعی و افزایش قدرت چانه‌زنی در بازارهای بین‌المللی. این سرمایه‌گذاری نشان‌دهنده تعهد دولت به سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های حیاتی و افزایش تاب‌آوری کشور است.

2. شرکت Roshel (تولیدکننده خودروهای زرهی)

دیدگاه: برایRoshel، این توافق‌نامه یک گام اساسی برای تضمین دسترسی پایدار و قابل اعتماد به ماده اولیه کلیدی خود، یعنی فولاد ضد گلوله است. این امر به Roshel امکان می‌دهد تا برنامه‌های تولید خود را بدون نگرانی از اختلالات زنجیره تأمین یا نوسانات قیمت‌های جهانی پیش ببرد.

منافع: افزایش انعطاف‌پذیری تولید، کاهش هزینه‌های عملیاتی در بلندمدت (از طریق حذف واردات)، تقویت مزیت رقابتی در بازار خودروهای زرهی، و تثبیت موقعیت خود به عنوان یک تأمین‌کننده استراتژیک برای دولت کانادا. همچنین، این پروژه به Roshel اجازه می‌دهد تا در بخش جدیدی از صنعت فولاد فعالیت کند.

3. شرکت Swebor (تولیدکننده فولاد سوئدی)

دیدگاه: Swebor به عنوان یک متخصص در تولید فولاد ضد گلوله، این پروژه را فرصتی برای گسترش حضور جهانی خود، انتقال فناوری و کسب درآمد از تخصص خود می‌بیند. این همکاری به Swebor امکان می‌دهد تا در یک بازار جدید (کانادا) نفوذ کند و از منابع طبیعی کانادا بهره‌مند شود.

منافع: دسترسی به بازارهای جدید، فرصت‌های درآمدزایی، افزایش اعتبار بین‌المللی به عنوان یک شریک فناوری، و تقویت روابط با یک کشور عضو ناتو.

4. تولیدکنندگان سنگ آهن در کانادا

دیدگاه: این پروژه برای تولیدکنندگان داخلی سنگ آهن یک خبر مثبت است. تأکید بر استفاده از "سنگ آهن استخراج شده کانادا" نشان‌دهنده افزایش تقاضای داخلی برای محصول آنهاست.

منافع: افزایش تقاضا و ثبات برای محصولاتشان، کاهش وابستگی به بازارهای صادراتی بین‌المللی که ممکن است پرنوسان باشند، و پتانسیل برای سرمایه‌گذاری‌های بیشتر در بخش معدن‌کاری کانادا.

5. صنایع مرتبط و شبکه‌های تأمین‌کننده

دیدگاه: این پروژه با "ایجاد بخش جدیدی در صنعت تولید فولاد" و "تقویت شبکه‌های تأمین‌کننده" به رشد و نوآوری در صنایع جانبی کمک می‌کند. این شامل شرکت‌های حمل و نقل، شرکت‌های خدماتی، و تولیدکنندگان قطعات و تجهیزات مورد نیاز برای کارخانه فولاد می‌شود.

منافع: فرصت‌های کسب و کار جدید، افزایش نوآوری، و ایجاد یک اکوسیستم صنعتی قوی‌تر در حوزه تولید پیشرفته و دفاعی.

6. سرمایه‌گذاران بورسی و صندوق‌های سرمایه‌گذاری

دیدگاه: این پروژه نشان‌دهنده یک سرمایه‌گذاری بلندمدت در یک بخش استراتژیک و حیاتی است که از حمایت دولتی قوی برخوردار است.

منافع: فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرکت‌های دفاعی و مواد اولیه با رشد پایدار، پتانسیل بازدهی بلندمدت، و کاهش ریسک‌های مرتبط با نوسانات بازارهای غیردفاعی. سرمایه‌گذاران ممکن است به دنبال شرکت‌هایی باشند که در راستای تقویت امنیت ملی و حاکمیت صنعتی عمل می‌کنند.

جمع‌بندی

پروژه مشترک Roshel و Swebor برای تأسیس اولین مرکز تولید فولاد ضد گلوله در کانادا، فراتر از یک سرمایه‌گذاری صرف در صنعت فولاد است؛ این یک گام استراتژیک و حیاتی در مسیر دستیابی کانادا به حاکمیت صنعتی و تقویت آمادگی دفاع ملی این کشور است. این ابتکار به وضوح نشان می‌دهد که چگونه کشورهای توسعه‌یافته در حال اولویت‌بندی تاب‌آوری زنجیره تأمین و کاهش وابستگی‌های خارجی در بخش‌های کلیدی، به ویژه دفاعی، هستند.

با توجه به افزایش تنش‌های ژئوپلیتیک جهانی و درس‌های آموخته شده از اختلالات زنجیره تأمین اخیر، تضمین دسترسی داخلی به مواد اولیه استراتژیک برای امنیت ملی و ثبات اقتصادی اهمیت مضاعفی یافته است. این پروژه نه تنها به کانادا امکان می‌دهد تا نیازهای دفاعی خود را به طور مستقل‌تر برطرف کند، بلکه از طریق ایجاد اشتغال و تقویت شبکه‌های تأمین‌کننده داخلی، به رشد اقتصادی پایدار نیز کمک می‌کند. تحلیل سناریوها نشان می‌دهد که موفقیت این پروژه می‌تواند کانادا را به یک بازیگر مهم در زنجیره تأمین فولاد ضد گلوله تبدیل کند، در حالی که شکست آن می‌تواند ریسک‌های امنیتی و اقتصادی قابل توجهی را به همراه داشته باشد.

توصیه‌های عملی

برای سرمایه‌گذاران

بررسی سهام Roshel وSwebor: با توجه به ماهیت استراتژیک این پروژه و حمایت دولتی، سهام این دو شرکت یا سایر شرکت‌های مرتبط در بخش تولید فولاد پیشرفته یا صنایع دفاعی کانادا را برای فرصت‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت بررسی کنید.

تمرکز بر زنجیره تأمین داخلی: به شرکت‌های معدنی کانادایی، به ویژه تولیدکنندگان سنگ آهن، که از افزایش تقاضای داخلی برای مواد اولیه بهره‌مند خواهند شد، توجه کنید.

تحلیل بخش دفاعی: با توجه به روند جهانی افزایش بودجه‌های دفاعی و نیاز به خودکفایی، شرکت‌های فعال در بخش دفاعی و امنیت سایبری که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از تقویت پایگاه صنعتی دفاعی کانادا بهره می‌برند، می‌توانند جذاب باشند.

ریسک‌های ژئوپلیتیک را در نظر بگیرید: اگرچه این پروژه ریسک‌ها را کاهش می‌دهد، اما سرمایه‌گذاران باید همچنان تحولات ژئوپلیتیک جهانی را رصد کنند، زیرا این تحولات می‌توانند بر کل صنعت دفاعی و زنجیره‌های تأمین تأثیر بگذارند.

برای مصرف‌کنندگان صنعتی 

ارزیابی تأمین‌کنندگان داخلی: با توجه به توسعه ظرفیت تولید فولاد ضد گلوله در کانادا، برنامه‌ریزی برای ارزیابی و همکاری با این تأمین‌کننده داخلی را آغاز کنید. این کار می‌تواند به کاهش ریسک‌های زنجیره تأمین و افزایش امنیت عملیاتی شما کمک کند.

ایجاد قراردادهای بلندمدت: در صورت امکان، با Roshel (یا شریک تولیدی آن) قراردادهای بلندمدت تأمین فولاد ضد گلوله را بررسی کنید تا از قیمت‌های باثبات‌تر و عرضه مطمئن‌تر بهره‌مند شوید.

همکاری در نوآوری: فرصت‌های همکاری با مرکز جدید را برای توسعه فولادهای مقاوم‌تر یا سبک‌تر که می‌توانند در محصولات شما نوآوری ایجاد کنند، بررسی کنید.

کاهش وابستگی به یک تأمین‌کننده: حتی با ظهور یک تأمین‌کننده داخلی، توصیه می‌شود که همچنان استراتژی‌های چندگانه تأمین را حفظ کنید تا از وابستگی بیش از حد به یک منبع جلوگیری شود و تاب‌آوری زنجیره تأمین شما افزایش یابد.

۰۴/۰۵/۳۰