توصیه استراتژیک گلدمن ساکس در مورد طلا و نفت در سبدهای بلندمدت
Goldman Sachs استدلال استراتژیک خود را برای سرمایهگذاران بلندمدت مطرح کرده است تا نقش طلا و نفت را در سبدهای سرمایهگذاری خود بازنگری کنند. این بانک به اثربخشی تاریخی این دو کامودیتی به عنوان پوششی در برابر شوکهای تورمی و ریسکهای سیستمی اشاره کرده است.
در یادداشت اخیر با عنوان "The Strategic Case for Gold and Oil in Long-Run Portfolios" (استدلال استراتژیک برای طلا و نفت در سبدهای بلندمدت)، تحلیلگران Goldman Sachs تخصیص "بیشتر از حد معمول به طلا" و "کمتر از حد معمول به نفت" را در افق پنج ساله توصیه میکنند.
بر اساس اعلامGoldman Sachs، "تخصیصهای مثبت بلندمدت به طلا و قراردادهای آتی نفت تقویتشده برای سرمایهگذارانی که به دنبال به حداقل رساندن ریسک یا زیانهای شدید برای بازدهی معین هستند، بهینه است."
این بانک تأکید میکند که طلا به عنوان پوششی در برابر کاهش اعتبار مالی و بانک مرکزی عمل میکند، در حالی که نفت میتواند در برابر شوکهای منفی عرضه محافظت کند.
از لحاظ تاریخی، "در هر دوره ۱۲ ماهه که بازده واقعی برای هر دو سهام و اوراق قرضه منفی بوده است، یا نفت یا طلا بازده واقعی مثبتی را ارائه کردهاند."
توصیه به افزایش وزن طلا بر دو عامل اصلی استوار است: "ریسک بالای شوک به اعتبار نهادی ایالات متحده ( به عنوان مثال، سیاستهای انبساطی، فشار برFed ) و افزایش تقاضای بانکهای مرکزی برای طلا."
در مقابل، توصیه به کاهش وزن نفت ناشی از پویاییهای عرضه در کوتاهمدت است. Goldman نوشت: "ظرفیت مازاد بالا... ریسک کمبود در سالهای 2026-2025 را کاهش میدهد."
با این حال، این بانک همچنین خاطرنشان کرد که "کاهش شدید رشد عرضه غیرOPEC از سال ۲۰۲۸، ریسک شوکهای تورمی نفت را در آینده افزایش میدهد"، که تخصیص استراتژیک مستمر، هرچند محدود، را توجیه میکند.
برای سبدهای تاکتیکی با افق زمانی کوتاهتر (صفر تا دو سال)، Goldman توصیه میکند از "اختیار فروش نفت (oil puts) یا ( spreadهای اختیار فروش) برای پوشش در برابر ریسکهای رکود جاری و بهرهمندی از افزایش عرضه نفت" استفاده شود.
تحلیل و جمع بندی
گزارش اخیر گلدمن ساکس یک بازنگری مهم در رویکرد تخصیص دارایی به کالاهای اساسی در سبدهای سرمایهگذاری بلندمدت را ارائه میدهد. این گزارش با تأکید بر نقش تاریخی طلا و نفت به عنوان ابزارهای پوشش ریسک در برابر شوکهای تورمی و خطرات سیستمی، توصیههای استراتژیک متمایزی را برای افق پنج ساله و فراتر از آن مطرح میکند.
تحلیل تخصیص به طلا
Goldman Sachs تخصیص "بیشتر از حد معمول" به طلا را برای سرمایهگذاران بلندمدت توصیه میکند. این توصیه بر دو ستون اصلی استوار است:
۱. ریسک اعتبار نهادی ایالات متحده: این عامل به نگرانیها در مورد سیاستهای مالی انبساطی و فشار احتمالی بر Fed اشاره دارد. در سالهای اخیر، شاهد افزایش قابل توجه بدهیهای دولتی در اقتصادهای بزرگ، به ویژه ایالات متحده.، بودهایم. این روند میتواند به تضعیف اعتماد به ارزهای فیات و افزایش انتظارات تورمی منجر شود. در چنین محیطی، طلا به عنوان یک ذخیره ارزش سنتی و دارایی امن، جذابیت فزایندهای پیدا میکند. هرگونه مداخله سیاسی در استقلال Fed یا تغییر در رویکرد آن نسبت به تورم، میتواند نرخهای بهره واقعی را تحت تأثیر قرار دهد و به نفع طلا عمل کند.
۲. افزایش تقاضای بانکهای مرکزی: بانکهای مرکزی در سالهای اخیر به خریداران خالص طلا تبدیل شدهاند. این روند نشاندهنده تلاش برای تنوع بخشیدن به ذخایر ارزی، کاهش وابستگی به دلار ایالات متحده و محافظت در برابر ریسکهای ژئوپلیتیکی و بیثباتی اقتصادی جهانی است. این تقاضای پایدار از سوی نهادهای رسمی، یک کف حمایتی قوی برای قیمت طلا ایجاد میکند و به پایداری قیمت آن در بلندمدت کمک میکند. طلا در دورههای تورم غیرمنتظره و بیثباتی مالی، عملکرد تاریخی قوی از خود نشان داده است، که بر نقش آن به عنوان یک پوشش ریسک سیستمی تأکید میکند.
تحلیل تخصیص به نفت
در مقابل طلا، Goldman Sachs توصیه به تخصیص "کمتر از حد معمول" به نفت در افق پنج ساله دارد، اما با تمایز قائل شدن بین کوتاهمدت و بلندمدت:
۱. پویاییهای عرضه کوتاهمدت (۲۰۲۵-۲۰۲۶): دلیل اصلی کاهش وزن نفت در کوتاهمدت، وجود "ظرفیت مازاد بالا" است. این ظرفیت عمدتاً به تولیدکنندگانOPEC+، به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی، مربوط میشود. علاوه بر این، عرضه نفت از منابع غیرOPEC، به ویژه از بخش شیل ایالات متحده، انعطافپذیری قابل توجهی از خود نشان داده است. این ظرفیت مازاد، همراه با ریسکهای رکود جهانی، میتواند فشار نزولی بر قیمت نفت در کوتاهمدت وارد کند و خطر کمبود عرضه را کاهش دهد.
۲. ریسکهای تورمی بلندمدت (از ۲۰۲۸): با این حال، Goldman Sachs هشدار میدهد که "کاهش شدید رشد عرضه غیر OPEC از سال ۲۰۲۸" میتواند ریسک شوکهای تورمی نفت را در آینده افزایش دهد. این چشمانداز نشاندهنده نگرانیها در مورد سرمایهگذاری ناکافی در پروژههای جدید اکتشاف و تولید نفت در سطح جهانی، همراه با نرخهای طبیعی کاهش تولید از میادین موجود است. اگر تقاضای جهانی برای نفت، حتی با وجود تلاشها برای گذار انرژی، همچنان پایدار بماند یا رشد کند، این کاهش عرضه میتواند به یک تنگنای عرضه در اواخر دهه منجر شود و قیمتها را به شدت افزایش دهد. این امر تخصیص استراتژیک، هرچند محدود، به نفت را در سبدهای بلندمدت توجیه میکند.
ملاحظات تاکتیکی
برای سبدهای تاکتیکی با افق زمانی صفر تا دو سال، Goldman Sachs توصیه میکند از "اختیار فروش نفت (oil puts) یا spreadهای اختیار فروش" استفاده شود. این استراتژی به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا در برابر ریسکهای رکود جاری و افزایش عرضه نفت، از خود محافظت کنند. اختیار فروش، حق فروش یک دارایی را با قیمت مشخص در آینده به خریدار میدهد و میتواند به عنوان ابزاری برای پوشش ریسک نزولی قیمت استفاده شود.
جمعبندی
گزارش Goldman Sachs یک راهنمای ارزشمند برای سرمایهگذاران بلندمدت در بازار کالاهای اساسی است که بر اهمیت تخصیص استراتژیک به طلا و نفت به عنوان ابزارهای پوشش ریسک تأکید میکند.
نکات مهم
طلا به عنوان پوشش ریسک اعتبار و تورم: توصیه به افزایش وزن طلا، نشاندهنده نگرانی فزاینده در مورد سلامت مالی ایالات متحده. و استقلال بانکهای مرکزی است. تقاضای قوی و پایدار بانکهای مرکزی نیز یک عامل حمایتی کلیدی برای قیمت طلا در بلندمدت است.
نفت، تفاوت بین کوتاهمدت و بلندمدت: در حالی که ظرفیت مازاد و ریسک رکود، چشمانداز کوتاهمدت نفت را تحت فشار قرار میدهد، خطر کمبود عرضه ناشی از کاهش رشد تولید غیرOPEC در بلندمدت، اهمیت استراتژیک نفت را حفظ میکند. این تفکیک زمانی برای تحلیلگران بازار نفت بسیار حیاتی است.
نقش پوشش ریسک کالاهای اساسی: این گزارش بار دیگر بر اهمیت کالاهای اساسی، به ویژه طلا و نفت، به عنوان ابزارهایی برای کاهش ریسک در سبدهای سرمایهگذاری تأکید میکند. تاریخ نشان داده است که این کالاها میتوانند در دورههایی که بازده سهام و اوراق قرضه منفی است، بازده واقعی مثبتی را ارائه دهند.
استراتژیهای تاکتیکی برای نفت: استفاده از اختیار فروش نفت، نشاندهنده یک رویکرد محتاطانه در کوتاهمدت است که به سرمایهگذاران امکان میدهد از نوسانات قیمت نفت برای پوشش ریسک بهره ببرند.
توصیهها و راهکارها
برای تحلیلگران و فعالان بازار کامودیتی، این گزارش دلالتهای مهمی دارد:
پایش دقیق سیاستهای مالی و پولی: با توجه به تأکید Goldman Sachs بر اعتبار نهادی ایالات متحده و فشار بر Fed، رصد دقیق سیاستهای مالی دولت ایالات متحده. و تصمیمات Fed در مورد نرخ بهره و ترازنامه، برای پیشبینی حرکتهای آتی طلا ضروری است.
تحلیل تقاضای بانک مرکزی: ادامه روند خرید طلا توسط بانکهای مرکزی باید به دقت پیگیری شود، زیرا این عامل میتواند به عنوان یک محرک پایدار برای قیمت طلا عمل کند.
بررسی ظرفیت مازاد و سرمایهگذاری در نفت: در بخش نفت، تحلیلگران باید ظرفیت مازاد تولیدکنندگان OPEC+ و همچنین روند سرمایهگذاری در پروژههای جدید نفت و گاز در مناطق غیر OPEC را به دقت بررسی کنند. هرگونه نشانهای از کاهش سرمایهگذاری میتواند به افزایش ریسک شوکهای قیمتی در آینده منجر شود.
ادغام ریسکهای رکود در تحلیل نفت: با توجه به توصیه تاکتیکیGoldman Sachs، تحلیلگران باید ریسکهای رکود جهانی و تأثیر آن بر تقاضای نفت را در مدلهای خود لحاظ کنند و استراتژیهای پوشش ریسک مناسب را در نظر بگیرند.
در مجموع، گزارش Goldman Sachs نه تنها یک توصیه تخصیص دارایی است، بلکه یک نقشه راه برای درک پویاییهای بلندمدت و کوتاهمدت در بازارهای طلا و نفت، با تمرکز بر نقش آنها در مدیریت ریسک سبد سرمایهگذاری، ارائه میدهد.