Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۴، ۱۲:۵۹ ق.ظ

پاکستان جهت جلب نظر ترامپ و اجتناب از تعرفه‌ها،پیشنهاد بهره‌برداری از عناصر نادر خاکی را مطرح می‌کند

پاکستان در حال جلب نظر ایالات متحده با یک پیشنهاد جسورانه است که شامل عناصر نادر خاکی، پتانسیل استخراج بیت‌کوین و تملق سیاسی می‌شود، تا از تعرفه‌های قریب‌الوقوع تا سقف ۲۹ درصد اجتناب کرده و روابط عمیق‌تری با واشنگتن برقرار سازد.

پاکستان که به جذب سرمایه‌گذاری خارجی امیدوار است و از یک بحران اقتصادی فزاینده رنج می‌برد، در حال احیای ادعاهای دیرینه خود در مورد ثروت معدنی دست‌نخورده‌اش است که ارزش آن توسط مقامات بین ۸ تریلیون تا رقم خیره‌کننده ۵۰ تریلیون دلار تخمین زده می‌شود. این کشور در حال برجسته کردن ذخایر عظیم خود از مس، طلا، لیتیوم و آنتیموان، فلزی که در باتری‌ها و مواد ضدحریق کاربرد دارد، است.

Michael Kugelman، عضو ارشد "بنیاد آسیا و اقیانوسیه" کانادا گفت: پاکستان برای جلب توجه دولت [آمریکا] بسیار هوشمندانه عمل کرده است و با بهره‌برداری از منافع جهانی گسترده‌تر آن در حوزه رمزارزها و مواد معدنی حیاتی، پیشنهادهای خود را مطرح می‌کند.

این مانور مرتبط با عناصر نادر خاکی تنها بخشی از کمپین دیپلماتیک گسترده‌تر اسلام‌آباد است که شامل حمایت از تلاش کم‌شانس دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، برای دریافت جایزه صلح نوبل نیز می‌شود. آنچه در معرض خطر است، دسترسی پاکستان به بازار ایالات متحده، بزرگترین مقصد صادراتی این کشور، درست در زمانی است که تعرفه‌های جدید در شرف اعمال هستند.

تحلیل و جمع بندی

این گزارش به یک مانور ژئوپلیتیک-اقتصادی مهم از سوی پاکستان اشاره دارد که هدف آن بهره‌برداری از یک نقطه ضعف استراتژیک ایالات متحده، یعنی وابستگی به زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی، است. برای یک تحلیلگر بازار کامودیتی، این پیشنهاد فراتر از یک خبر دیپلماتیک بوده و نیازمند بررسی کمی و کیفی در سه حوزه اصلی است: ۱) واقعیت‌سنجی پتانسیل معدنی پاکستان، ۲) ارزیابی ریسک سرمایه‌گذاری و اجرایی، و ۳) تحلیل تأثیر بالقوه بر بازارهای جهانی کامودیتی.

۱. تحلیل کمی پتانسیل معدنی پاکستان در بستر جهانی

ادعای ارزش ۸ تا ۵۰ تریلیون دلاری ذخایر معدنی پاکستان، اگرچه اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد، اما بر پایه وجود برخی ذخایر قابل توجه استوار است.

عناصر نادر خاکی(REEs): پیشنهاد اصلی پاکستان در این گزارش، عناصر نادر خاکی است. طبق آخرین داده‌های سازمان زمین‌شناسی ایالات متحده (USGS) برای سال ۲۰۲۴، چین با تولید حدود ۲۴۰,۰۰۰ تن اکسید رنیم، بیش از ۷۰ درصد از تولید جهانی را در اختیار دارد. ایالات متحده با وجود تولید داخلی در معدنMountain Pass، همچنان برای فرآوری و تأمین فلزات سنگین خاکی کمیاب (HREEs) مانند دیسپروزیوم (Dysprosium) و تربیم (Terbium) که برای آهنرباهای با کارایی بالا در صنایع دفاعی و توربین‌های بادی حیاتی هستند، به شدت به چین وابسته است.

ذخایر پاکستان در منطقه Chagai در بلوچستان تخمین زده می‌شود، اما این ذخایر هنوز در مرحله اکتشاف اولیه هستند. برای رسیدن به تولید تجاری، فرآیندی شامل مطالعات امکان‌سنجی دقیق(Feasibility Studies)، تأمین مالی چند میلیارد دلاری و ساخت تأسیسات فرآوری پیچیده، حداقل به ۷ تا ۱۰ سال زمان نیاز دارد. بنابراین، پیشنهاد پاکستان یک راه‌حل بلندمدت برای مشکل زنجیره تأمین آمریکاست و تأثیر آن بر قیمت‌های نقدی عناصری مانند نئودیمیم(Neodymium)، که قیمت آن در حال حاضر (جولای ۲۰۲۵) حدود ۹۵ دلار بر کیلوگرم است، در کوتاه‌مدت نزدیک به صفر خواهد بود. با این حال، اعلام یک توافق همکاری می‌تواند به عنوان سیگنالی برای کاهش ریسک ژئوپلیتیک بلندمدت، بر قراردادهای آتی (Futures) تأثیر روانی محدودی بگذارد.

لیتیوم و آنتیموان: پاکستان پتانسیل لیتیوم را در شورابه ها (Brines) و پگماتیت‌ها (Pegmatites) در مناطق شمالی خود گزارش کرده است. با توجه به تقاضای فزاینده برای باتری‌های وسایل نقلیه الکتریکی (EV) که طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) در سال ۲۰۲۵ به بیش از ۲۰ میلیون دستگاه خواهد رسید، هر منبع جدید لیتیوم مورد توجه است. اما پاکستان در این زمینه یک بازیگر کاملاً نوپا محسوب می‌شود و در برابر تولیدکنندگان تثبیت‌شده مانند شیلی، استرالیا و چین، هیچ جایگاه معناداری ندارد. آنتیموان که در گزارش ذکر شده، بازاری کوچکتر اما استراتژیک دارد. چین و روسیه حدود ۸۰ درصد از عرضه جهانی آن را کنترل می‌کنند. وابستگی آمریکا در این حوزه نیز بالاست و ذخایر پاکستان می‌تواند جذاب باشد، اما مجدداً، این پتانسیل اثبات‌نشده و نیازمند سرمایه‌گذاری هنگفت است.

مس و طلا: این بخش از پتانسیل پاکستان، واقع‌بینانه‌ترین و ملموس‌ترین جنبه گزارش است. پروژه مس-طلای Reko Diq در بلوچستان یکی از بزرگترین ذخایر توسعه‌نیافته جهان است. شرکت Barrick Gold کانادا پس از حل و فصل اختلافات حقوقی، رسماً پروژه را با سرمایه‌گذاری اولیه حدود ۷ میلیارد دلار در دست گرفته است.

پیش‌بینی می‌شود Reko Diq در فاز اول سالانه حدود ۲۰۰,۰۰۰ تن مس و ۲۵۰,۰۰۰ اونس طلا تولید کند. با قیمت فعلی مس در بورس فلزات لندن (LME) حدود ۹,۸۰۰ دلار بر تن و قیمت طلا حدود 3,۳۵۰ دلار بر اونس (جولای ۲۰۲۵)، درآمد سالانه فاز اول این پروژه به تنهایی بیش از ۲.8 میلیارد دلار خواهد بود. این یک جریان درآمدی واقعی و قابل اتکاست که می‌تواند به عنوان اهرمی برای مذاکرات آتی عمل کند. ورود این حجم از مس به بازار در افق 2029-2028، با توجه به پیش‌بینی کسری عرضه جهانی، می‌تواند تأثیر معناداری بر توازن بازار داشته باشد.

۲. ارزیابی ریسک سرمایه‌گذاری و اجرایی

مهم‌ترین فاکتور برای تحلیلگران، ریسک است. پتانسیل زمین‌شناسی بدون وجود یک محیط سرمایه‌گذاری امن، بی‌ارزش است.

ریسک سیاسی و امنیتی: بزرگترین ذخایر معدنی پاکستان در استان بلوچستان واقع شده‌اند که دهه‌هاست با ناآرامی‌های امنیتی و فعالیت‌های جدایی‌طلبانه مواجه است. تأمین امنیت پروژه‌های چند میلیارد دلاری در این منطقه یک چالش بزرگ است.

ریسک قانونی و زیرساختی: سابقه اختلافات حقوقی طولانی (مانند پرونده Tethyan Copper که منجر به جریمه چند میلیارد دلاری پاکستان شد) سرمایه‌گذاران را محتاط کرده است. علاوه بر این، کمبود شدید آب، انرژی و زیرساخت‌های حمل‌ونقل (جاده و راه‌آهن) برای عملیات معدنی در مقیاس بزرگ، هزینه‌های سرمایه‌ای (CAPEX) را به شدت افزایش می‌دهد.

اهرم تعرفه: تعرفه ۲۹ درصدی که در گزارش به آن اشاره شده، یک ابزار فشار قدرتمند از سوی دولت ترامپ است. این موضوع نشان می‌دهد که هرگونه توافق معدنی، بخشی از یک بسته بزرگتر ژئوپلیتیک خواهد بود که در آن ایالات متحده احتمالاً در ازای دسترسی تضمین‌شده به منابع، امتیازاتی مانند معافیت‌های تعرفه‌ای، تأمین مالی از طریق «شرکت مالی توسعه بین‌المللی آمریکا (DFC) و پوشش ریسک سیاسی را ارائه خواهد داد.

جمع‌بندی

این گزارش بیش از آنکه یک خبر معدنی باشد، یک سیگنال ژئوپلیتیک است. پیشنهاد پاکستان یک حرکت هوشمندانه و فرصت‌طلبانه برای تبدیل پتانسیل زمین‌شناسی به اهرم فشار دیپلماتیک در برابر یک نیاز استراتژیک ایالات متحده است.

توافق میان ایالات متحده و پاکستان بر سر مواد معدنی حیاتی، یک بازی برد-برد بالقوه اما با ریسک اجرایی بسیار بالا است. برای آمریکا، این توافق گامی در جهت استراتژی بلندمدت تنوع‌بخشی به زنجیره تأمین و کاهش وابستگی به چین است. برای پاکستان، این فرصتی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی، ایجاد درآمد و کاهش فشار اقتصادی و تعرفه‌ای است. با این حال، مسیر از "پتانسیل روی کاغذ" تا "تولید واقعی" طولانی، پرهزینه و مملو از موانع سیاسی و امنیتی است.

نکات برجسته

تفکیک واقعیت از ادعا: تحلیلگران باید میان ادعاهای کلان (ارزش تریلیون دلاری) و پروژه‌های ملموس (مانندReko Diq) تمایز قائل شوند. تمرکز سرمایه‌گذاری و تحلیل بازار در کوتاه‌مدت و میان‌مدت باید بر روی مس و طلا باشد، زیرا این پروژه‌ها از مراحل اکتشاف عبور کرده‌اند.

زمان‌بندی حیاتی است: تأثیرگذاری پاکستان بر بازار جهانی عناصر نادر خاکی و لیتیوم، در بهترین حالت، یک چشم‌انداز ده‌ساله است. این پیشنهاد یک راه‌حل فوری برای بحران زنجیره تأمین آمریکا نیست، بلکه یک سرمایه‌گذاری استراتژیک برای آینده است.

ریسک، متغیر اصلی: موفقیت این طرح کمتر به زمین‌شناسی و بیشتر به مدیریت ریسک‌های سیاسی، امنیتی و قانونی بستگی دارد. هرگونه سرمایه‌گذاری در این بخش باید با در نظر گرفتن پرمیوم ریسک (Risk Premium) بسیار بالا قیمت‌گذاری شود.

سیگنال‌های سیاستی: فعالان بازار باید به دقت مذاکرات دیپلماتیک میان اسلام‌آباد و واشنگتن را زیر نظر بگیرند. اعلام هرگونه توافق رسمی، ارائه تضمین‌های امنیتی از سوی دولت پاکستان، یا تخصیص بودجه از سوی نهادهایی مانند DFC آمریکا، سیگنال‌های مهمی برای ورود محتاطانه به این بازار خواهد بود. این موضوع یک داستان سیاستی-امنیتی است که پیامدهای آن در بازار کامودیتی‌ها ظاهر خواهد شد.



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
Cryptocurrency Prices by Coinlib

پاکستان در حال جلب نظر ایالات متحده با یک پیشنهاد جسورانه است که شامل عناصر نادر خاکی، پتانسیل استخراج بیت‌کوین و تملق سیاسی می‌شود، تا از تعرفه‌های قریب‌الوقوع تا سقف ۲۹ درصد اجتناب کرده و روابط عمیق‌تری با واشنگتن برقرار سازد.

پاکستان که به جذب سرمایه‌گذاری خارجی امیدوار است و از یک بحران اقتصادی فزاینده رنج می‌برد، در حال احیای ادعاهای دیرینه خود در مورد ثروت معدنی دست‌نخورده‌اش است که ارزش آن توسط مقامات بین ۸ تریلیون تا رقم خیره‌کننده ۵۰ تریلیون دلار تخمین زده می‌شود. این کشور در حال برجسته کردن ذخایر عظیم خود از مس، طلا، لیتیوم و آنتیموان، فلزی که در باتری‌ها و مواد ضدحریق کاربرد دارد، است.

Michael Kugelman، عضو ارشد "بنیاد آسیا و اقیانوسیه" کانادا گفت: پاکستان برای جلب توجه دولت [آمریکا] بسیار هوشمندانه عمل کرده است و با بهره‌برداری از منافع جهانی گسترده‌تر آن در حوزه رمزارزها و مواد معدنی حیاتی، پیشنهادهای خود را مطرح می‌کند.

این مانور مرتبط با عناصر نادر خاکی تنها بخشی از کمپین دیپلماتیک گسترده‌تر اسلام‌آباد است که شامل حمایت از تلاش کم‌شانس دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، برای دریافت جایزه صلح نوبل نیز می‌شود. آنچه در معرض خطر است، دسترسی پاکستان به بازار ایالات متحده، بزرگترین مقصد صادراتی این کشور، درست در زمانی است که تعرفه‌های جدید در شرف اعمال هستند.

تحلیل و جمع بندی

این گزارش به یک مانور ژئوپلیتیک-اقتصادی مهم از سوی پاکستان اشاره دارد که هدف آن بهره‌برداری از یک نقطه ضعف استراتژیک ایالات متحده، یعنی وابستگی به زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی، است. برای یک تحلیلگر بازار کامودیتی، این پیشنهاد فراتر از یک خبر دیپلماتیک بوده و نیازمند بررسی کمی و کیفی در سه حوزه اصلی است: ۱) واقعیت‌سنجی پتانسیل معدنی پاکستان، ۲) ارزیابی ریسک سرمایه‌گذاری و اجرایی، و ۳) تحلیل تأثیر بالقوه بر بازارهای جهانی کامودیتی.

۱. تحلیل کمی پتانسیل معدنی پاکستان در بستر جهانی

ادعای ارزش ۸ تا ۵۰ تریلیون دلاری ذخایر معدنی پاکستان، اگرچه اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد، اما بر پایه وجود برخی ذخایر قابل توجه استوار است.

عناصر نادر خاکی(REEs): پیشنهاد اصلی پاکستان در این گزارش، عناصر نادر خاکی است. طبق آخرین داده‌های سازمان زمین‌شناسی ایالات متحده (USGS) برای سال ۲۰۲۴، چین با تولید حدود ۲۴۰,۰۰۰ تن اکسید رنیم، بیش از ۷۰ درصد از تولید جهانی را در اختیار دارد. ایالات متحده با وجود تولید داخلی در معدنMountain Pass، همچنان برای فرآوری و تأمین فلزات سنگین خاکی کمیاب (HREEs) مانند دیسپروزیوم (Dysprosium) و تربیم (Terbium) که برای آهنرباهای با کارایی بالا در صنایع دفاعی و توربین‌های بادی حیاتی هستند، به شدت به چین وابسته است.

ذخایر پاکستان در منطقه Chagai در بلوچستان تخمین زده می‌شود، اما این ذخایر هنوز در مرحله اکتشاف اولیه هستند. برای رسیدن به تولید تجاری، فرآیندی شامل مطالعات امکان‌سنجی دقیق(Feasibility Studies)، تأمین مالی چند میلیارد دلاری و ساخت تأسیسات فرآوری پیچیده، حداقل به ۷ تا ۱۰ سال زمان نیاز دارد. بنابراین، پیشنهاد پاکستان یک راه‌حل بلندمدت برای مشکل زنجیره تأمین آمریکاست و تأثیر آن بر قیمت‌های نقدی عناصری مانند نئودیمیم(Neodymium)، که قیمت آن در حال حاضر (جولای ۲۰۲۵) حدود ۹۵ دلار بر کیلوگرم است، در کوتاه‌مدت نزدیک به صفر خواهد بود. با این حال، اعلام یک توافق همکاری می‌تواند به عنوان سیگنالی برای کاهش ریسک ژئوپلیتیک بلندمدت، بر قراردادهای آتی (Futures) تأثیر روانی محدودی بگذارد.

لیتیوم و آنتیموان: پاکستان پتانسیل لیتیوم را در شورابه ها (Brines) و پگماتیت‌ها (Pegmatites) در مناطق شمالی خود گزارش کرده است. با توجه به تقاضای فزاینده برای باتری‌های وسایل نقلیه الکتریکی (EV) که طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) در سال ۲۰۲۵ به بیش از ۲۰ میلیون دستگاه خواهد رسید، هر منبع جدید لیتیوم مورد توجه است. اما پاکستان در این زمینه یک بازیگر کاملاً نوپا محسوب می‌شود و در برابر تولیدکنندگان تثبیت‌شده مانند شیلی، استرالیا و چین، هیچ جایگاه معناداری ندارد. آنتیموان که در گزارش ذکر شده، بازاری کوچکتر اما استراتژیک دارد. چین و روسیه حدود ۸۰ درصد از عرضه جهانی آن را کنترل می‌کنند. وابستگی آمریکا در این حوزه نیز بالاست و ذخایر پاکستان می‌تواند جذاب باشد، اما مجدداً، این پتانسیل اثبات‌نشده و نیازمند سرمایه‌گذاری هنگفت است.

مس و طلا: این بخش از پتانسیل پاکستان، واقع‌بینانه‌ترین و ملموس‌ترین جنبه گزارش است. پروژه مس-طلای Reko Diq در بلوچستان یکی از بزرگترین ذخایر توسعه‌نیافته جهان است. شرکت Barrick Gold کانادا پس از حل و فصل اختلافات حقوقی، رسماً پروژه را با سرمایه‌گذاری اولیه حدود ۷ میلیارد دلار در دست گرفته است.

پیش‌بینی می‌شود Reko Diq در فاز اول سالانه حدود ۲۰۰,۰۰۰ تن مس و ۲۵۰,۰۰۰ اونس طلا تولید کند. با قیمت فعلی مس در بورس فلزات لندن (LME) حدود ۹,۸۰۰ دلار بر تن و قیمت طلا حدود 3,۳۵۰ دلار بر اونس (جولای ۲۰۲۵)، درآمد سالانه فاز اول این پروژه به تنهایی بیش از ۲.8 میلیارد دلار خواهد بود. این یک جریان درآمدی واقعی و قابل اتکاست که می‌تواند به عنوان اهرمی برای مذاکرات آتی عمل کند. ورود این حجم از مس به بازار در افق 2029-2028، با توجه به پیش‌بینی کسری عرضه جهانی، می‌تواند تأثیر معناداری بر توازن بازار داشته باشد.

۲. ارزیابی ریسک سرمایه‌گذاری و اجرایی

مهم‌ترین فاکتور برای تحلیلگران، ریسک است. پتانسیل زمین‌شناسی بدون وجود یک محیط سرمایه‌گذاری امن، بی‌ارزش است.

ریسک سیاسی و امنیتی: بزرگترین ذخایر معدنی پاکستان در استان بلوچستان واقع شده‌اند که دهه‌هاست با ناآرامی‌های امنیتی و فعالیت‌های جدایی‌طلبانه مواجه است. تأمین امنیت پروژه‌های چند میلیارد دلاری در این منطقه یک چالش بزرگ است.

ریسک قانونی و زیرساختی: سابقه اختلافات حقوقی طولانی (مانند پرونده Tethyan Copper که منجر به جریمه چند میلیارد دلاری پاکستان شد) سرمایه‌گذاران را محتاط کرده است. علاوه بر این، کمبود شدید آب، انرژی و زیرساخت‌های حمل‌ونقل (جاده و راه‌آهن) برای عملیات معدنی در مقیاس بزرگ، هزینه‌های سرمایه‌ای (CAPEX) را به شدت افزایش می‌دهد.

اهرم تعرفه: تعرفه ۲۹ درصدی که در گزارش به آن اشاره شده، یک ابزار فشار قدرتمند از سوی دولت ترامپ است. این موضوع نشان می‌دهد که هرگونه توافق معدنی، بخشی از یک بسته بزرگتر ژئوپلیتیک خواهد بود که در آن ایالات متحده احتمالاً در ازای دسترسی تضمین‌شده به منابع، امتیازاتی مانند معافیت‌های تعرفه‌ای، تأمین مالی از طریق «شرکت مالی توسعه بین‌المللی آمریکا (DFC) و پوشش ریسک سیاسی را ارائه خواهد داد.

جمع‌بندی

این گزارش بیش از آنکه یک خبر معدنی باشد، یک سیگنال ژئوپلیتیک است. پیشنهاد پاکستان یک حرکت هوشمندانه و فرصت‌طلبانه برای تبدیل پتانسیل زمین‌شناسی به اهرم فشار دیپلماتیک در برابر یک نیاز استراتژیک ایالات متحده است.

توافق میان ایالات متحده و پاکستان بر سر مواد معدنی حیاتی، یک بازی برد-برد بالقوه اما با ریسک اجرایی بسیار بالا است. برای آمریکا، این توافق گامی در جهت استراتژی بلندمدت تنوع‌بخشی به زنجیره تأمین و کاهش وابستگی به چین است. برای پاکستان، این فرصتی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی، ایجاد درآمد و کاهش فشار اقتصادی و تعرفه‌ای است. با این حال، مسیر از "پتانسیل روی کاغذ" تا "تولید واقعی" طولانی، پرهزینه و مملو از موانع سیاسی و امنیتی است.

نکات برجسته

تفکیک واقعیت از ادعا: تحلیلگران باید میان ادعاهای کلان (ارزش تریلیون دلاری) و پروژه‌های ملموس (مانندReko Diq) تمایز قائل شوند. تمرکز سرمایه‌گذاری و تحلیل بازار در کوتاه‌مدت و میان‌مدت باید بر روی مس و طلا باشد، زیرا این پروژه‌ها از مراحل اکتشاف عبور کرده‌اند.

زمان‌بندی حیاتی است: تأثیرگذاری پاکستان بر بازار جهانی عناصر نادر خاکی و لیتیوم، در بهترین حالت، یک چشم‌انداز ده‌ساله است. این پیشنهاد یک راه‌حل فوری برای بحران زنجیره تأمین آمریکا نیست، بلکه یک سرمایه‌گذاری استراتژیک برای آینده است.

ریسک، متغیر اصلی: موفقیت این طرح کمتر به زمین‌شناسی و بیشتر به مدیریت ریسک‌های سیاسی، امنیتی و قانونی بستگی دارد. هرگونه سرمایه‌گذاری در این بخش باید با در نظر گرفتن پرمیوم ریسک (Risk Premium) بسیار بالا قیمت‌گذاری شود.

سیگنال‌های سیاستی: فعالان بازار باید به دقت مذاکرات دیپلماتیک میان اسلام‌آباد و واشنگتن را زیر نظر بگیرند. اعلام هرگونه توافق رسمی، ارائه تضمین‌های امنیتی از سوی دولت پاکستان، یا تخصیص بودجه از سوی نهادهایی مانند DFC آمریکا، سیگنال‌های مهمی برای ورود محتاطانه به این بازار خواهد بود. این موضوع یک داستان سیاستی-امنیتی است که پیامدهای آن در بازار کامودیتی‌ها ظاهر خواهد شد.

۰۴/۰۴/۲۰