سطح قیمتی مهم آتی برای طلا، تحلیلهای مربوط به نقره و بیتکوین با Gareth Soloway
Gareth Soloway، استراتژیست ارشد بازار، در تاریخ ۵ می ۲۰۲۵، چشماندازی مفصل درباره طلا، نقره و چشمانداز کلی اقتصادی ارائه کرده است. این تحلیل، دیدگاههای Soloway را ترکیب کرده و بر پویایی قیمت طلا، عوامل کلان اقتصادی و پیامدهای آن برای بازارهای کامودیتی و استراتژیهای سرمایهگذاری متمرکز است. هدف، ارائه تفسیری حرفهای و قابلاجرا از دیدگاههای Soloway برای تحلیلگران کامودیتی و سرمایهگذاری می باشد که مبتنی بر تحلیل تکنیکال و بنیادی بوده و زمینه بازار گستردهتر را بهصورت انتقادی بررسی میکند.
پویایی قیمت طلا: دیدگاههای تکنیکال و بنیادی
زمینه قیمت کنونی و تحلیل تکنیکال
Soloway اشاره میکند که طلا اخیراً به رکورد تاریخی ۳,۵۰۰ دلار به ازای هر اونس رسیده، اما تا اوایل می ۲۰۲۵ به کمی بیش از ۳,۲۰۰ دلار عقبنشینی کرده است. او این عقبنشینی را "کاملاً طبیعی" توصیف کرده و آن را به اصلاح طبیعی پس از یک رالی بیشخرید نسبت میدهد. تحلیل تکنیکال او محدوده ۳,۱۰۰ تا ۳,۱۴۰ دلار را بهعنوان یک منطقه حمایت کلیدی برجسته میکند، جایی که سرمایهگذاران صعودی احتمالاً دوباره وارد بازار میشوند و ممکن است قیمتها را بالاتر ببرند. این محدوده برای حرکت کوتاهمدت قیمت حیاتی است، زیرا سطح تثبیت پس از اوج اخیر را نشان میدهد.
Soloway در پستی در X در تاریخ ۱ می ۲۰۲۵ به الگوی پرچم نزولی اشاره کرده که نشاندهنده ریسک کاهش قیمت در کوتاهمدت به ۳,۱۴۰ دلار و احتمالاً افت بیشتر به ۳,۰۰۰ دلار در صورت تضعیف شتاب بازار است. بااینحال، او تأکید میکند که چنین اصلاحهایی سالم هستند، شرایط بیشخرید را تعدیل میکنند و زمینه را برای صعود بیشتر فراهم میسازند. هدف بلندمدت او برای طلا ۷,۰۰۰ دلار به ازای هر اونس است که بازتابدهنده الگوهای تاریخی، بهویژه رفتار طلا در چرخههای تورمی دهه ۱۹۷۰ است، جایی که رالیهای قابلتوجه پس از دورههای تثبیت رخ دادهاند.
سطوح تکنیکال کلیدی برای رصد
عوامل بنیادین
چشمانداز صعودی Soloway مبتنی بر چندین عامل کلان اقتصادی است.
1. تورم و سیاست پولی: فشارهای تورمی مداوم و تردیدها درباره توانایی فدرال رزرو ایالات متحده برای تشدید سیاست پولی بدون ایجاد رکود، محور اصلی فلسفه اوست. او استدلال میکند که وابستگی تاریخی فدرال رزرو به چاپ پول برای مدیریت بدهی ادامه خواهد یافت، ارزش دلار آمریکا را کاهش داده و جذابیت طلا بهعنوان دارایی امن را افزایش میدهد.
2. عدمقطعیت اقتصادی جهانی: Soloway به تعرفهها، آشوب اقتصادی در ایالات متحده و درگیریهای جهانی بهعنوان محرکهای رالی اخیر طلا اشاره میکند. این عوامل تقاضای ناشی از ترس برای طلا را افزایش داده و نقش آن را بهعنوان پوششی در برابر عدمقطعیت تقویت میکنند.
3. سابقه تاریخی: با مقایسه چرخه کنونی با دهه ۱۹۷۰، Soloway خاطرنشان میکند که تثبیت طلا بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ مشابه دوره ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۶ است که با یک رالی قابلتوجه دنبال شد. این قیاس تاریخی از هدف ۷,۰۰۰ دلاری او پشتیبانی میکند، هرچند او هشدار میدهد که چنین سطوحی ممکن است با چالشهای کلان اقتصادی شدید همزمان شوند.
نقره و بیتکوین: تحلیل مقایسهای
Soloway همچنین درباره نقره و بیتکوین بحث میکند و دیدگاههایی مرتبط با سرمایهگذاران کامودیتی و کریپتو ارائه میدهد.
- چشمانداز نقره: دیدگاه او در کوتاهمدت نسبت به نقره، بهدلیل مولفه تقاضای صنعتی آن که به چرخههای اقتصادی وابسته است، کمتر صعودی است. کاهش احتمالی به ۲۴ دلار به ازای هر اونس بهعنوان فرصتی برای خرید دیده میشود، با هدف بلندمدت ۳۰ دلار در صورت عبور نقره از ۲۵.۵۰ دلار. این نشان میدهد که نقره در کوتاهمدت ممکن است از طلا عقب بماند، اما در یک بازار صعودی پایدار کامودیتی میتواند به طلا برسد.
- چشمانداز بیتکوین: Soloway به نوسانات بیتکوین اشاره کرده و میگوید اوج ۱۰۷,۰۰۰ دلاری در سال ۲۰۲۵ ممکن است با عقبنشینی ۳۰ درصدی به 75,000 دلار دنبال شود. او برای سال ۲۰۲۵ طلا را به بیتکوین ترجیح میدهد، بهدلیل ریسک پایینتر و جایگاه ثابت آن بهعنوان دارایی امن، بهویژه در صورت اصلاح بازار سهام.
پیامدها برای تخصیص سبد سرمایه گذاری
- طلا همچنان دارایی امن ترجیحی برای سال ۲۰۲۵ است و نسبت به قرار گرفتن نقره در معرض چرخههای صنعتی و ماهیت سوداگرانه بیتکوین، ثبات بیشتری ارائه میدهد.
- نقره ممکن است برای سرمایهگذاران ارزشمحور در قیمتهای پایینتر جذاب باشد، درحالیکه بیتکوین برای معاملهگران ریسکپذیر که با افتهای شدید راحت هستند، مناسب است.
زمینه کلان اقتصادی و بازار
تحلیل Soloway با پویاییهای گستردهتر بازار در اوایل سال ۲۰۲۵ همراستاست.
- سیاست فدرال رزرو: نشست آتی فدرال رزرو در ۶ تا ۷ می حیاتی است، و بازارها انتظار دارند نرخها پس از انقباض ۰.۳ درصدی تولید ناخالص داخلی در سهماهه اول ۲۰۲۵ بدون تغییر باقی بمانند. تردید Soloway درباره افزایش تهاجمی نرخها، نگرانیها درباره شکنندگی اقتصادی را منعکس کرده و مورد صعودی طلا را تقویت میکند.
- دلار آمریکا و پویایی بدهی: کاهش بالقوه ارزش دلار، ناشی از ادامه پولیسازی بدهی، جذابیت بلندمدت طلا را تقویت میکند. دیدگاه Soloway مبنی بر اینکه فدرال رزرو نمیتواند بدون فروپاشی بازارها سیاست را کاملاً تشدید کند، پیشبینیهای قبلی او را تأیید کرده و نقش طلا بهعنوان پوشش را تقویت میکند.
- ریسکهای ژئوپلیتیکی: درگیریهای جهانی و تنشهای تجاری، از جمله تعرفهها، تقاضای دارایی امن را افزایش میدهند. اشاره Soloway به این عوامل با عملکرد اخیر طلا نسبت به سهام و ارزهای دیجیتال همسو می باشد.
ارزیابی انتقادی
اگرچه تحلیل Soloway متقاعدکننده است، تحلیلگران باید نکات متقابل را در نظر بگیرند.
- ریسکهای بیشخرید: افزایش سریع طلا به ۳,۵۰۰ دلار ممکن است نشاندهنده زیادهروی سوداگرانه باشد، و اصلاح عمیقتر (مثلاً به ۲,۵۰۰ تا ۲,۵۵۰ دلار، همانطور که Soloway در دسامبر ۲۰۲۴ اشاره کرد) میتواند اطمینان سرمایهگذاران را مورد آزمایش قرار دهد.
- تقاضای صنعتی نقره: دیدگاه نزولی کوتاهمدت Soloway درباره نقره ممکن است تقاضای ناشی از انرژی سبز (مثلاً پنلهای خورشیدی) را دستکم بگیرد، که میتواند قیمتها را بیش از حد انتظار افزایش دهد.
- نوسانات بیتکوین: درحالیکه Soloway به ریسک نزولی بیتکوین اشاره میکند، همبستگی آن با سهام فناوری و پذیرش نهادی میتواند به رالیهای غیرمنتظره منجر شود و تسلط طلا را به چالش بکشد.
- عدمقطعیت سیاست فدرال رزرو: اگر فدرال رزرو موضعی تندتر از انتظار اتخاذ کند، فشار کوتاهمدت بر قیمت طلا ممکن است افزایش یابد، هرچند Soloway معتقد است این موقتی خواهد بود.
پیامدهای استراتژیک برای تحلیلگران کامودیتی و سرمایهگذاری
1. موقعیتگیری پرتفوی
- طلا: افزایش قرار گرفتن در معرض در محدوده ۳,۱۰۰ تا ۳,۱۴۰ دلار، با هدف کسب سود میانمدت به ۳,۵۰۰ دلار و بیشتر و پتانسیل بلندمدت به ۷,۰۰۰ دلار. از عقبنشینیها بهعنوان فرصت خرید استفاده شود.
- نقره: رصد برای افت به ۲۴ دلار برای ورود، با شکست بالای ۲۵.۵۰ دلار که نشاندهنده حرکت به سمت ۳۰ دلار است.
- بیتکوین: با احتیاط برخورد شود، با ترجیح معاملات کوتاهمدت بهجای نگهداری بلندمدت بهدلیل ریسکهای نوسانات.
2. مدیریت ریسک
- پوشش موقعیتهای طلا با گزینهها یا ETFهای معکوس برای کاهش ریسکهای نزولی کوتاهمدت (مثلاً به ۳,۰۰۰ دلار).
- تنوعبخشی در میان کامودیتیها (مثلاً اورانیوم، همانطور که Soloway قبلاً اشاره کرده) برای تعادل قرار گرفتن در معرض چرخههای اقتصادی.
3. نظارت بر بازار
- رصد اعلامیههای فدرال رزرو و دادههای تولید ناخالص داخلی برای سیگنالهای تغییر در سیاست پولی.
- پیگیری تحولات ژئوپلیتیکی و روندهای دلار آمریکا، زیرا اینها بر مسیر طلا تأثیر میگذارند.
4. استراتژی بلندمدت
- تخصیص بخش قابلتوجهی از پرتفوی به طلا بهعنوان پوششی در برابر تورم، کاهش ارزش دلار و ریسکهای سیستمیک.
- نقره و بیتکوین بهعنوان بازیهای تاکتیکی در نظر گرفته شوند، با نقره که ارزش ارائه میدهد و بیتکوین برای استراتژیهای پرریسک و پربازده مناسب است.
بهروزرسانی دیدگاه Gareth Soloway درباره طلا چهارچوبی قوی برای درک چشمانداز طلا در سال ۲۰۲۵ ارائه میدهد، با تأکید بر سطوح حمایت تکنیکال (۳,۱۰۰ تا ۳,۱۴۰ دلار) و هدف بلندمدت ۷,۰۰۰ دلار که توسط تورم، محدودیتهای سیاست فدرال رزرو و ریسکهای ژئوپلیتیکی هدایت میشود. موضع محتاطانه او درباره نقره و بیتکوین، نقش منحصربهفرد طلا بهعنوان دارایی امن پایدار را برجسته میکند. تحلیلگران کامودیتی و سرمایهگذاری باید از دیدگاههای Soloway برای موقعیتگیری پرتفوی برای اصلاحهای کوتاهمدت و صعود بلندمدت استفاده کنند، درحالیکه نسبت به تغییرات کلان اقتصادی و سناریوهای جایگزین هوشیار باقی میمانند. با ترکیب نظم تکنیکال با آگاهی بنیادی، سرمایهگذاران میتوانند با اطمینان در چشمانداز پرنوسان کامودیتیها حرکت کنند.
تحلیل و جمعبندی
تحلیل ارائهشده توسطGareth Soloway ، چشماندازی جامع و چندوجهی از بازار طلا ارائه میدهد که برای تحلیلگران و فعالان بازار کامودیتیها و سرمایهگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. این تحلیل ترکیبی از تحلیل تکنیکال دقیق و ارزیابی بنیادی عمیق است که در کنار بررسی عوامل کلان اقتصادی و ژئوپلیتیکی، راهنمایی استراتژیک برای تصمیمگیری در بازارهای پرنوسان کامودیتیها فراهم میکند. در ادامه، نکات کلیدی و پیامدهای عملی برای فعالان بازار بهصورت خلاصه و حرفهای ارائه میشود.
نکات کلیدی از تحلیل Soloway
1. چشمانداز صعودی بلندمدت طلا: Soloway هدف بلندمدت ۷,۰۰۰ دلار به ازای هر اونس را برای طلا پیشبینی میکند، که مبتنی بر عوامل بنیادی مانند تورم پایدار، کاهش ارزش دلار آمریکا بهدلیل پولیسازی بدهی، و محدودیتهای فدرال رزرو در تشدید سیاست پولی بدون ایجاد رکود است. این دیدگاه با قیاس تاریخی با چرخه تورمی دهه ۱۹۷۰ تقویت میشود، که نشاندهنده پتانسیل رالیهای قابلتوجه پس از دورههای تثبیت است.
2. پویایی کوتاهمدت و اصلاح قیمت: عقبنشینی اخیر طلا از ۳,۵۰۰ دلار به ۳,۲۰۰ دلار بهعنوان یک اصلاح سالم تلقی میشود که شرایط بیشخرید را تعدیل میکند. محدوده ۳,۱۰۰ تا ۳,۱۴۰ دلار بهعنوان سطح حمایت کلیدی برای ورود سرمایهگذاران صعودی شناسایی شده، درحالیکه ریسک کاهش به ۳,۰۰۰ دلار در صورت تضعیف شتاب وجود دارد.
3. مقایسه با نقره و بیتکوین: نقره در کوتاهمدت بهدلیل وابستگی به تقاضای صنعتی کمتر جذاب است، اما افت به ۲۴ دلار فرصت خرید ایجاد میکند. بیتکوین بهدلیل نوسانات بالا و ریسکهای اصلاحی (تا 75,000 دلار پس از اوج ۱۰۷,۰۰۰ دلاری) برای سرمایهگذاری بلندمدت پرریسک تلقی میشود، و طلا بهعنوان دارایی امن پایدارتر ترجیح داده میشود.
4. عوامل کلان اقتصادی و ژئوپلیتیکی: عواملی مانند عدمقطعیت سیاست فدرال رزرو، تنشهای تجاری (تعرفهها)، درگیریهای جهانی، و شکنندگی اقتصادی ایالات متحده، تقاضای طلا بهعنوان دارایی امن را تقویت میکنند. این عوامل بهویژه در شرایطی که بازارهای سهام ممکن است با اصلاح مواجه شوند، نقش کلیدی ایفا میکنند.
پیامدهای استراتژیک برای تحلیلگران و سرمایهگذاران
1. تخصیص دارایی و موقعیتگیری
- طلا: با توجه به ثبات نسبی و نقش آن بهعنوان دارایی امن، باید بخش قابلتوجهی از پرتفوی به طلا اختصاص یابد. محدوده ۳,۱۰۰ تا ۳,۱۴۰ دلار برای افزایش قرار گرفتن در معرض مناسب است، با هدف کسب سود در میانمدت (۳,۵۰۰ دلار و بالاتر) و بلندمدت (تا ۷,۰۰۰ دلار). اصلاحهای قیمتی باید بهعنوان فرصتهای خرید تلقی شوند.
- نقره: نقره بهدلیل وابستگی به چرخههای اقتصادی، در کوتاهمدت پتانسیل کمتری دارد، اما افت به ۲۴ دلار فرصتی برای ورود ارزشمحور است. شکست سطح ۲۵.۵۰ دلار میتواند سیگنال حرکت به سمت ۳۰ دلار باشد، که برای سرمایهگذاران میانمدت جذاب است.
- بیتکوین: بیتکوین برای معاملهگران کوتاهمدت و ریسکپذیر مناسب است، اما بهدلیل نوسانات بالا، برای پرتفویهای محافظهکار توصیه نمیشود.
2. مدیریت ریسک
- برای کاهش ریسکهای نزولی کوتاهمدت در طلا (مانند افت به ۳,۰۰۰ دلار)، استفاده از ابزارهای مشتقه مانند معاملات اختیار یا ETFهای معکوس توصیه میشود.
- تنوعبخشی پرتفوی با افزودن سایر کامودیتیها (مانند اورانیوم) میتواند ریسکهای مرتبط با چرخههای اقتصادی را تعدیل کند.
- رصد دقیق شاخص دلار آمریکا و تحولات ژئوپلیتیکی برای پیشبینی تغییرات ناگهانی در بازار طلا ضروری است.
3. رصد عوامل کلان اقتصادی
- سیاست پولی: تصمیمات فدرال رزرو در نشست ۶ تا ۷ می ۲۰۲۵ و دادههای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی، بر مسیر کوتاهمدت طلا تأثیرگذارند. موضع محتاطانه فدرال رزرو احتمالاً از طلا حمایت خواهد کرد.
- ژئوپلیتیک و تجارت: تنشهای تجاری و درگیریهای جهانی همچنان تقاضای دارایی امن را تقویت میکنند. تحلیلگران باید اخبار مرتبط با تعرفهها و تحولات سیاسی را بهدقت رصد کنند.
- چرخههای اقتصادی: شکنندگی اقتصادی ایالات متحده و انقباض ۰.۳ درصدی تولید ناخالص داخلی در سهماهه اول ۲۰۲۵، احتمال رکود را افزایش داده و جذابیت طلا را تقویت میکند.
سناریوهای جایگزین
- ریسکهای اصلاحی عمیقتر: اگرچه Soloway اصلاحهای کوتاهمدت را سالم میداند، افزایش سوداگری در بازار طلا ممکن است به افت عمیقتر (مثلاً به ۲,۵۰۰ تا ۲,۵۵۰ دلار) منجر شود. تحلیلگران باید برای چنین سناریویی آماده باشند و از استراتژیهای مدیریت ریسک استفاده کنند.
- پتانسیل نقره در انرژی سبز: دیدگاه محتاطانه Soloway درباره نقره ممکن است تقاضای روبهرشد برای نقره در کاربردهای انرژی سبز (مانند پنلهای خورشیدی) را دستکم بگیرد. این عامل میتواند نقره را به گزینهای جذابتر از پیشبینیهای فعلی تبدیل کند.
- رفتار بیتکوین: پذیرش نهادی و همبستگی بیتکوین با سهام فناوری ممکن است به رالیهای غیرمنتظره منجر شود، که میتواند توجه سرمایهگذاران را از طلا منحرف کند.
- سیاست پولی سختگیرانهتر: در صورت اتخاذ موضع تندتر توسط فدرال رزرو، فشار موقتی بر قیمت طلا ممکن است ایجاد شود، هرچند Soloway این را موقتی میداند.
توصیه نهایی
برای تحلیلگران و فعالان بازار کامودیتیها، طلا در سال ۲۰۲۵ بهعنوان یک دارایی کلیدی برای پوشش ریسکهای تورمی، ارزی و ژئوپلیتیکی برجسته است. استراتژیهای سرمایهگذاری باید بر استفاده از اصلاحهای قیمتی برای ورود به بازار، مدیریت دقیق ریسک، و رصد مستمر عوامل کلان اقتصادی متمرکز باشند. نقره و بیتکوین میتوانند بهعنوان مکملهای تاکتیکی در پرتفوی در نظر گرفته شوند، اما اولویت با طلا بهدلیل ثبات و جایگاه منحصربهفرد آن است. با حفظ نظم تکنیکال و آگاهی از تحولات بنیادی، سرمایهگذاران میتوانند از فرصتهای بازار کامودیتیها در محیط پرچالش کنونی بهرهبرداری کنند.
پی نوشت
Debt Monetization
پولـیسازی بدهی به فرآیندی گفته میشود که در آن دولت برای تأمین مالی کسری بودجه خود، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از بانک مرکزی پول قرض میگیرد. در این حالت، بانک مرکزی با خرید اوراق بدهی دولت (مثلاً اوراق خزانه)، عملاً پول جدید خلق میکند و در اختیار دولت قرار میدهد.
چگونه کار میکند؟
1. دولت کسری بودجه دارد.
2. برای تأمین آن، اوراق قرضه منتشر میکند.
3. بانک مرکزی این اوراق را میخرد (یا از بازار ثانویه میخرد).
4. به این ترتیب، پول جدید وارد سیستم اقتصادی میشود.
مزایا
تأمین سریع منابع مالی برای دولت (مثلاً در شرایط بحرانی یا جنگ)
جلوگیری از افزایش نرخ بهره در بازار بدهی
معایب و ریسکها
تورم بالا: چون پایه پولی افزایش پیدا میکند.
کاهش اعتماد به پول ملی در صورت افراط در استفاده از آن.
ممکن است منجر به بیانضباطی مالی شود (وابستگی دولت به چاپ پول).
در موارد شدید، میتواند به ابرتورم (Hyperinflation) منتهی شود (مانند ونزوئلا یا زیمبابوه).
آیا همه کشورها از آن استفاده میکنند؟
در حوزه های توسعهیافته (مثل آمریکا، اروپا)، بانکهای مرکزی بهطور مستقیم مجاز به خرید اوراق بدهی دولت نیستند، اما از طریق بازارهای ثانویه این کار را انجام میدهند (مثلاً در قالب تسهیل کمی QE).
در اقتصادهای در حال توسعه، گاهی دولتها بهطور مستقیم از بانک مرکزی استقراض میکنند که ریسک بالاتری دارد.
پولی سازی بدهی یک ابزار قدرتمند اما پرخطر برای مدیریت کسری بودجه است. اگر با سیاستهای پولی و مالی محتاطانه همراه نباشد، میتواند اثرات شدیدی بر نرخ تورم، ارزش پول ملی و ثبات اقتصادی داشته باشد. برای تحلیلگران بازارهای مالی و کامودیتی، درک روند پولیسازی بدهی میتواند سیگنال مهمی برای پیشبینی تورم، نرخ بهره، قیمت کالاها و ارز باشد.
نمونه ها
ترکیه
زمان: از 2018 تا کنون
جزئیات:
بانک مرکزی ترکیه به شکل مستقیم یا غیرمستقیم بدهی دولت را تأمین میکرد.
منجر به سقوط شدید ارزش لیر ترکیه شد.
نرخ تورم در سالهای 2023–2022 به بیش از 85 درصد رسید.
نتیجه: تورم بالا، فرار سرمایه، افزایش تقاضا برای طلا و دلار، بیاعتمادی عمومی به سیاستهای پولی.
آرژانتین
زمان: بهطور مزمن از دهه 1990، و با شدت بیشتر در دوران پاندمی کرونا (2021–2020)
جزئیات:
دولت برای پرداخت یارانهها و هزینههای اجتماعی از بانک مرکزی استقراض کرد.
خلق بیرویه پول باعث کاهش ارزش پزو شد.
نرخ تورم در 2023 به بیش از 100 درصد رسید.
نتیجه: بحران ارزی، فرار سرمایه، افزایش قیمت مواد غذایی و سوخت، ناآرامی اجتماعی.
ایالات متحده آمریکا (غیر مستقیم)
زمان: پس از بحران مالی 2008 و در دوران کرونا.
روش متفاوت: بهجای پولیسازی مستقیم، از Quantitative Easing (QE) استفاده شد.
فدرال رزرو اوراق خزانه را در بازار ثانویه خریداری کرد.
افزایش پایه پولی بدون افزایش فوری تورم (تا حدود 2021).
نتیجه: تورم کنترلشده تا 2021، اما بعد از بحران کرونا، نرخ تورم به بالای 7 درصد رسید.
تفاوت کلیدی: سیاستهای پولی و انضباط مالی قدرتمند باعث شد آثار منفی مثل کشورهای در حال توسعه نباشد.
Inverse ETF
صندوقهای قابل معامله معکوس، ابزارهای مالیای هستند که با هدف کسب سود از کاهش قیمت یک شاخص، صنعت یا دارایی خاص طراحی شدهاند. این نوع ETFها برعکس صندوقهای معمولی عمل میکنند؛ یعنی وقتی بازار یا شاخص هدف سقوط میکند، این صندوقها سود میدهند.
چگونه کار میکنند؟
این صندوقها معمولاً از قراردادهای مشتقه (مثل قراردادهای آتی، سوآپ(تاخت)، یا فروش استقراضی) استفاده میکنند تا عملکرد معکوس شاخصها را دنبال کنند.
به عنوان مثال اگر شاخص S&P500 امروز 2 درصد ریزش داشته باشد، یک Inverse ETF مرتبط ممکن است تقریباً 2 درصد رشد کند.
مزایا
سودآوری در بازار نزولی بدون نیاز به معاملات فروش استقراضی.
قابل معامله مثل سهام عادی.
نقدشوندگی بالا و دسترسی آسان برای سرمایهگذاران خرد.
ابزار پوشش ریسک برای پورتفوی.
معایب و ریسکها
عملکرد روزانه است: اغلب Inverse ETFها فقط عملکرد معکوس روزانه را دنبال میکنند، نه بلندمدت. بنابراین نگهداری طولانیمدت میتواند باعث واگرایی شدید از روند شاخص اصلی گردد.
مناسب سرمایهگذاری کوتاهمدت یا نوسانگیری می باشند، نه سرمایهگذاری بلندمدت.
در بازارهای پرنوسان، به دلیل اثر مرکب روزانه، ممکن است بازدهی مورد انتظار دقیقاً معکوس شاخص نباشد.
هزینههای مدیریتی و ساختاری بالاتر از ETFهای معمولی دارند.