Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
پنجشنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۳۴ ب.ظ

چین فقط یک بار می‌تواند از اسلحه قدرتمند محدودیت فلزات تصفیه‌شده استفاده کند

چین بار دیگر در حال به کار گرفتن اسلحه قدرتمند خود یعنی اعمال محدودیت بر فلزات و مواد معدنی است که برای گذار جهانی به انرژی‌های نوین حیاتی بوده و همچنین اجزای کلیدی در ساخت سلاح و تجهیزات الکترونیکی به شمار می‌روند.

تردیدی نیست که هر بار چین محدودیت‌هایی بر صادرات خود اعمال می‌کند یا تهدید به انجام آن می‌کند، این اقدام باعث نگرانی شدید دولت‌ها و شرکت‌های غربی می‌شود که به سلطه چین در فرآوری و تولید فلزات تصفیه‌شده وابسته شده‌اند.

آخرین نمونه، تصمیم چین برای گسترش کنترل‌های صادراتی بر عناصر نادر خاکی است که با افزودن پنج عنصر جدید به محدودیت‌های موجود، منجر به نظارت شدیدتر بر محصولاتی مانند مواد معدنی حیاتی مورد استفاده در تولید آهن‌رباها شده است.

اما این رفتار برای چین نیز ریسک‌هایی به همراه دارد، زیرا اسلحه محدودیت‌های صادراتی عملاً فقط یک بار می‌تواند با جدیت شلیک شود.

اگر چین در نهایت تصمیم بگیرد که خریداران غربی را از فلزاتی مانند عناصر نادر خاکی، لیتیوم، کبالت، آنتیموان، تنگستن و غیره محروم کند، این اقدام اختلالی عظیم در زنجیره‌های تأمین غربی ایجاد خواهد کرد.

اما این کار همچنین باعث تسریع فوری در ساخت تأسیسات جدید تأمین و فرآوری در سراسر جهان غرب خواهد شد.

سنگ‌های معدنی خامی که برای تولید بسیاری از این فلزات استفاده می‌شوند، لزوماً کمیاب یا دشوار برای استخراج نیستند و کشورهای غربی در مجموع منابع کافی از آن‌ها را در اختیار دارند.

چالش اصلی، ساخت ظرفیت پالایش و تصفیه خواهد بود، اما این امر می‌تواند در صورت بروز یک وضعیت اضطراری واقعی ناشی از قطع عرضه چین به خریداران غربی، به سرعت انجام شود.

بدیهی است که این اقدام هزینه بالایی خواهد داشت، اما دولت‌های غربی چاره‌ای جز تأمین این بودجه نخواهند داشت، زیرا دستیابی به منابع جدید تأمین بر هرگونه ملاحظات مالی اولویت خواهد داشت.

ریسک نهایی برای چین این است که با قطع دسترسی خریداران غربی به فلزات تصفیه‌شده، در نهایت صنعت خود را از طریق ایجاد مازاد ظرفیت عظیم به خطر می‌اندازد، زیرا خریداران غربی زنجیره‌های تأمین خود را خواهند ساخت.

چین در حال حاضر حدود ۹۰ درصد از عناصر نادر خاکی تصفیه‌شده، بیش از ۹۰ درصد گرافیت، کمی کمتر از ۸۰ درصد کبالت و نزدیک به ۷۰ درصد لیتیوم جهان را تولید می‌کند.

سهم این کشور از نیکل به مراتب کمتر است، اما اگر کنترل آن بر پالایش نیکل اندونزی به تولیدات داخلی چین اضافه شود، حدود ۷۰ درصد از نیکل تصفیه‌شده تحت کنترل چین قرار می‌گیرد.

مس اغلب به عنوان یک ماده معدنی حیاتی ذکر می‌شود، اما چین تنها کمی کمتر از نیمی از تولید فلز تصفیه‌شده را به خود اختصاص داده است، به این معنی که جهان غرب می‌تواند برای تأمین نیازهای خود به منابعی خارج از کنترل چین اتکا کند.

محرک‌های سیاسی

پرسش برای بازار این است که چرا چین در حال اعمال محدودیت بر صادرات مواد معدنی و فلزات حیاتی است، در حالی که این کار در نهایت تنها مشتریان فعلی‌اش را تشویق به ساخت زنجیره‌های تأمین جایگزین می‌کند؟

به نظر می‌رسد که پاسخ عمدتاً سیاسی است.

چین درگیر یک جنگ تجاری پیچیده با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، است و هر دو طرف در حال تهدید به استفاده از اهرم‌های فشاری هستند که در اختیار دارند تا موقعیت مذاکراتی خود را بهبود بخشند.

مشکل برای پکن این است که هر چه بیشتر از اسلحه قدرتمند محدودیت‌های صادراتی بر مواد معدنی حیاتی استفاده کند، بیشتر جهان غرب را ترغیب می‌کند که سختی را به جان خریده و زنجیره‌های تأمین جایگزین بسازد.

چین حتی نیازی به شلیک این اسلحه ندارد؛ تهدید مکرر به انجام این کار برای جرقه‌زدن سرمایه‌گذاری‌های لازم در غرب، به ویژه در زمینه تصفیه فلزات، کافی خواهد بود.

همان‌طور که Richard Holtum، مدیرعامل Trafigura، روز دوشنبه در سمینار هفته LME در لندن گفت، فرآوری مواد معدنی از استخراج آن‌ها مهم‌تر است.

Holtum گفت: صرف داشتن منابع زیرزمینی ضامن امنیت ملی شما نیست.

اگر پیام او به طور فزاینده‌ای در پایتخت‌های غربی مورد توجه قرار گیرد، احتمالاً پول بیشتری به سمت تصفیه فلزات سرازیر خواهد شد و همچنین یارانه‌ها و مشوقها برای فعال نگه‌داشتن پالایشگاه‌های موجود ارائه خواهد شد، حتی اگر آن‌ها نتوانند با قیمت‌های فعلی با چین رقابت کنند.

نتیجه نهایی محدودیت‌های صادراتی چین احتمالاً توسعه یک سیستم جهانی دوطبقه‌ای برای فلزات حیاتی تصفیه‌شده خواهد بود: یک زنجیره تأمین گران‌تر اما امن برای مصرف‌کنندگان غربی و یک سیستم ارزان‌تر چینی که تابع الزامات سیاسی پکن است.

تحلیل و جمع بندی

اقدامات اخیر چین در خصوص گسترش کنترل‌های صادراتی بر فلزات حیاتی، یک سیگنال سیاسی در بحبوحه تنش‌های تجاری است تا یک استراتژی اقتصادی بلندمدت. این تهدید، ریسک کوتاه‌مدت برای صنایع غربی (خودروهای برقی، انرژی‌های تجدیدپذیر، الکترونیک) ایجاد می‌کند اما به طور همزمان یک کاتالیزور قدرتمند برای سرمایه‌گذاری‌های استراتژیک در زنجیره‌های تأمین جایگزین (معادن و پالایشگاه‌های غیرچینی) است. ریسک اصلی برای چین، از دست دادن دائمی سهم بازار در بلندمدت است. سرمایه‌گذاران باید نوسانات کوتاه‌مدت را مدیریت کرده و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرکت‌های معدنی و پالایشی غربی را که از حمایت‌های دولتی آتی برخوردار خواهند شد، شناسایی کنند.

بر اساس داده‌های ذکر شده در متن، نمودار زیر جهت نمایش تسلط چین بر بازار فلزات استراتژیک تصفیه‌شده تهیه شده است. این نمودار به درک بهتر مقیاس وابستگی بازارهای جهانی به ظرفیت فرآوری چین کمک می‌کند.

سهم چین از تولید جهانی فلزات تصفیه‌شده حیاتی (برآورد ۲۰۲۵)

این داده‌ها به وضوح نشان می‌دهند که وابستگی جهان غرب به چین در مراحل پس از استخراج، یعنی فرآوری و تصفیه، یک ریسک استراتژیک بزرگ است. چین با کنترل بیش از دو سوم ظرفیت تولید جهانی در پنج ماده از شش ماده کلیدی ذکر شده، یک اهرم فشار ژئوپلیتیک قدرتمند در اختیار دارد. نکته قابل توجه، سهم کمتر چین در بازار مس تصفیه‌شده است که نشان می‌دهد تنوع‌بخشی در زنجیره تأمین این فلز نسبت به سایرین امکان‌پذیرتر است. این ارقام، مبنای تحلیل‌های کمی و کیفی آتی در مورد آسیب‌پذیری زنجیره‌های تأمین غربی و انگیزه‌های آن‌ها برای سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌های داخلی است.

تحلیل کمّی

تحلیل کمی بر اساس داده‌های گزارش و منابع معتبر بازار نشان‌دهنده یک عدم تقارن شدید در زنجیره تأمین جهانی است:

سلطه بر عرضه: همانطور که داده‌ها نشان می‌دهند، چین با در اختیار داشتن سهمی بین ۷۰ تا بیش از ۹۰ درصد در تولید فلزات تصفیه‌شده کلیدی، توانایی ایجاد شوک‌های قیمتی کوتاه‌مدت را دارد. هرگونه اجرای جدی محدودیت‌های صادراتی، به سرعت قیمت فلزاتی مانند لیتیوم، کبالت و عناصر نادر خاکی را در بازارهای خارج از چین (مانندLME ) افزایش خواهد داد. این افزایش قیمت، هزینه‌های تولید را برای صنایع مصرف‌کننده مانند تسلا، اپل و تولیدکنندگان توربین‌های بادی به شدت بالا می‌برد.

اثرات قیمتی: در صورت قطع کامل عرضه، قیمت‌ها می‌توانند در کوتاه‌مدت چندین برابر شوند، زیرا تقاضا غیرقابل انعطاف است و جایگزینی عرضه زمان‌بر خواهد بود. با این حال، همانطور که گزارش اشاره می‌کند، این یک "شمشیر دولبه" است. قیمت‌های بسیار بالا، پروژه‌های معدنی و پالایشی در استرالیا، کانادا، شیلی و ایالات متحده را که پیش از این غیراقتصادی بودند، به سرعت سودآور می‌کند و سرمایه‌ها را به سمت آن‌ها روانه می‌سازد.

  پیش‌بینی روند

کوتاه‌مدت (12-6 ماه آینده): انتظار می‌رود بازار با نوسان و عدم قطعیت همراه باشد. قیمت‌ها به لفاظی‌های سیاسی پکن و واشنگتن واکنش نشان خواهند داد. هرگونه تشدید تنش تجاری می‌تواند به افزایش قیمت‌ها منجر شود.

میان‌مدت (3-1 سال آینده): سرمایه‌گذاری‌های اولیه در زنجیره‌های تأمین غربی آغاز خواهد شد. این امر ممکن است هنوز تأثیر قابل توجهی بر عرضه کل نداشته باشد، اما سیگنال‌های بازار را تغییر می‌دهد. چین احتمالاً از اعمال محدودیت کامل خودداری می‌کند تا از تسریع بیش از حد این روند جلوگیری کند.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

ملی‌گرایی منابع: اقدام چین نمونه بارزی از ملی‌گرایی منابع است که در آن، کنترل بر منابع طبیعی به عنوان یک ابزار سیاست خارجی به کار گرفته می‌شود. این سیاست صرفاً محدود به چین نیست. کشورهایی مانند شیلی (در مورد لیتیوم) و اندونزی (در مورد نیکل) نیز سیاست‌هایی را برای افزایش ارزش افزوده داخلی و کنترل صادرات مواد خام در پیش گرفته‌اند. این روند جهانی، ریسک‌های سیاسی را برای سرمایه‌گذاران در بخش معدن افزایش می‌دهد اما همزمان فرصت‌هایی برای کشورهایی با محیط‌های قانونی باثبات‌تر (مانند استرالیا و کانادا) ایجاد می‌کند.

جنگ تجاری و امنیت ملی: همانطور که گزارش به درستی اشاره می‌کند، این اقدامات بیش از آنکه اقتصادی باشند، سیاسی هستند. چین از وابستگی غرب به عنوان یک اهرم در مذاکرات تجاری و ژئوپلیتیک استفاده می‌کند. از دیدگاه غرب، این وابستگی دیگر یک ریسک تجاری صرف نیست، بلکه یک تهدید برای امنیت ملی تلقی می‌شود. این تغییر دیدگاه، توجیه‌کننده اصلی برای تخصیص یارانه‌های دولتی و سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در ساخت زنجیره‌های تأمین مستقل خواهد بود، حتی اگر هزینه تولید در آن‌ها بالاتر از چین باشد.

تحلیل سناریو

سناریوی خوش‌بینانه (کاهش تنش‌ها): چین و ایالات متحده به توافق تجاری دست می‌یابند. پکن محدودیت‌ها را کاهش داده و به عنوان یک "تأمین‌کننده قابل اعتماد" به بازار بازمی‌گردد. در این حالت، قیمت‌ها به ثبات می‌رسند، اما انگیزه غرب برای تنوع‌بخشی، هرچند کندتر، ادامه خواهد یافت.

سناریوی بدبینانه (شلیک توپ): چین صادرات را به طور کامل قطع می‌کند. بازارهای جهانی دچار شوک می‌شوند، قیمت‌ها به شدت جهش می‌کنند و صنایع غربی با بحران تولید مواجه می‌شوند. این اقدام، یک "لحظه اسپوتنیک" برای غرب خواهد بود که منجر به یک تلاش هماهنگ و پرهزینه برای استقلال کامل از زنجیره تأمین چین در طی ۵ تا ۱۰ سال آینده می‌شود.

سناریوی ادامه وضع موجود (فشار کنترل‌شده): این محتمل‌ترین سناریو است. چین به استفاده از تهدید محدودیت‌ها به عنوان یک ابزار چانه‌زنی ادامه می‌دهد، اما از قطع کامل عرضه خودداری می‌کند. این وضعیت، عدم قطعیت را در بازار حفظ کرده و غرب را به سمت سرمایه‌گذاری تدریجی اما پیوسته در زنجیره‌های تأمین خود سوق می‌دهد و در نهایت به یک سیستم دوقطبی منجر خواهد شد.

ذی‌نفعان کلیدی

تولیدکنندگان چینی: در کوتاه‌مدت از قیمت‌های بالاتر سود می‌برند، اما در بلندمدت با ریسک مازاد ظرفیت و از دست دادن مشتریان استراتژیک خود مواجه هستند.

مصرف‌کنندگان صنعتی غربی (خودروسازان، شرکت‌های انرژی): با ریسک افزایش هزینه‌ها و اختلال در تولید روبرو هستند. آن‌ها به طور فزاینده‌ای به دنبال قراردادهای تأمین بلندمدت از منابع غیرچینی و سرمایه‌گذاری مستقیم در معادن و پالایشگاه‌ها خواهند بود.

سرمایه‌گذاران بورسی: نوسانات کوتاه‌مدت در سهام شرکت‌های وابسته به این فلزات افزایش می‌یابد. فرصت‌های رشد بلندمدت در شرکت‌های معدنی و فناوری‌های بازیافت در کشورهای غربی که از حمایت‌های دولتی برخوردار می‌شوند، پدیدار خواهد شد.

دولت‌های غربی: اولویت اصلی آن‌ها کاهش وابستگی استراتژیک و تضمین امنیت ملی است. آن‌ها از طریق تعرفه‌ها، یارانه‌ها و تسهیل قوانین، از سرمایه‌گذاری داخلی در این بخش حمایت خواهند کرد.

جمع‌بندی

گزارش به درستی نتیجه می‌گیرد که استفاده چین از اهرم فلزات استراتژیک، یک بازی پرمخاطره است که می‌تواند در نهایت به ضرر خود این کشور تمام شود. این اقدامات، گذار جهان به سمت زنجیره‌های تأمین کوتاه‌تر، امن‌تر و متنوع‌تر را تسریع می‌کند و احتمالاً به شکل‌گیری دو بلوک تجاری مجزا در حوزه فلزات حیاتی منجر خواهد شد: یکی به رهبری چین و دیگری متشکل از کشورهای غربی و متحدانشان.



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
Cryptocurrency Prices by Coinlib

چین بار دیگر در حال به کار گرفتن اسلحه قدرتمند خود یعنی اعمال محدودیت بر فلزات و مواد معدنی است که برای گذار جهانی به انرژی‌های نوین حیاتی بوده و همچنین اجزای کلیدی در ساخت سلاح و تجهیزات الکترونیکی به شمار می‌روند.

تردیدی نیست که هر بار چین محدودیت‌هایی بر صادرات خود اعمال می‌کند یا تهدید به انجام آن می‌کند، این اقدام باعث نگرانی شدید دولت‌ها و شرکت‌های غربی می‌شود که به سلطه چین در فرآوری و تولید فلزات تصفیه‌شده وابسته شده‌اند.

آخرین نمونه، تصمیم چین برای گسترش کنترل‌های صادراتی بر عناصر نادر خاکی است که با افزودن پنج عنصر جدید به محدودیت‌های موجود، منجر به نظارت شدیدتر بر محصولاتی مانند مواد معدنی حیاتی مورد استفاده در تولید آهن‌رباها شده است.

اما این رفتار برای چین نیز ریسک‌هایی به همراه دارد، زیرا اسلحه محدودیت‌های صادراتی عملاً فقط یک بار می‌تواند با جدیت شلیک شود.

اگر چین در نهایت تصمیم بگیرد که خریداران غربی را از فلزاتی مانند عناصر نادر خاکی، لیتیوم، کبالت، آنتیموان، تنگستن و غیره محروم کند، این اقدام اختلالی عظیم در زنجیره‌های تأمین غربی ایجاد خواهد کرد.

اما این کار همچنین باعث تسریع فوری در ساخت تأسیسات جدید تأمین و فرآوری در سراسر جهان غرب خواهد شد.

سنگ‌های معدنی خامی که برای تولید بسیاری از این فلزات استفاده می‌شوند، لزوماً کمیاب یا دشوار برای استخراج نیستند و کشورهای غربی در مجموع منابع کافی از آن‌ها را در اختیار دارند.

چالش اصلی، ساخت ظرفیت پالایش و تصفیه خواهد بود، اما این امر می‌تواند در صورت بروز یک وضعیت اضطراری واقعی ناشی از قطع عرضه چین به خریداران غربی، به سرعت انجام شود.

بدیهی است که این اقدام هزینه بالایی خواهد داشت، اما دولت‌های غربی چاره‌ای جز تأمین این بودجه نخواهند داشت، زیرا دستیابی به منابع جدید تأمین بر هرگونه ملاحظات مالی اولویت خواهد داشت.

ریسک نهایی برای چین این است که با قطع دسترسی خریداران غربی به فلزات تصفیه‌شده، در نهایت صنعت خود را از طریق ایجاد مازاد ظرفیت عظیم به خطر می‌اندازد، زیرا خریداران غربی زنجیره‌های تأمین خود را خواهند ساخت.

چین در حال حاضر حدود ۹۰ درصد از عناصر نادر خاکی تصفیه‌شده، بیش از ۹۰ درصد گرافیت، کمی کمتر از ۸۰ درصد کبالت و نزدیک به ۷۰ درصد لیتیوم جهان را تولید می‌کند.

سهم این کشور از نیکل به مراتب کمتر است، اما اگر کنترل آن بر پالایش نیکل اندونزی به تولیدات داخلی چین اضافه شود، حدود ۷۰ درصد از نیکل تصفیه‌شده تحت کنترل چین قرار می‌گیرد.

مس اغلب به عنوان یک ماده معدنی حیاتی ذکر می‌شود، اما چین تنها کمی کمتر از نیمی از تولید فلز تصفیه‌شده را به خود اختصاص داده است، به این معنی که جهان غرب می‌تواند برای تأمین نیازهای خود به منابعی خارج از کنترل چین اتکا کند.

محرک‌های سیاسی

پرسش برای بازار این است که چرا چین در حال اعمال محدودیت بر صادرات مواد معدنی و فلزات حیاتی است، در حالی که این کار در نهایت تنها مشتریان فعلی‌اش را تشویق به ساخت زنجیره‌های تأمین جایگزین می‌کند؟

به نظر می‌رسد که پاسخ عمدتاً سیاسی است.

چین درگیر یک جنگ تجاری پیچیده با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، است و هر دو طرف در حال تهدید به استفاده از اهرم‌های فشاری هستند که در اختیار دارند تا موقعیت مذاکراتی خود را بهبود بخشند.

مشکل برای پکن این است که هر چه بیشتر از اسلحه قدرتمند محدودیت‌های صادراتی بر مواد معدنی حیاتی استفاده کند، بیشتر جهان غرب را ترغیب می‌کند که سختی را به جان خریده و زنجیره‌های تأمین جایگزین بسازد.

چین حتی نیازی به شلیک این اسلحه ندارد؛ تهدید مکرر به انجام این کار برای جرقه‌زدن سرمایه‌گذاری‌های لازم در غرب، به ویژه در زمینه تصفیه فلزات، کافی خواهد بود.

همان‌طور که Richard Holtum، مدیرعامل Trafigura، روز دوشنبه در سمینار هفته LME در لندن گفت، فرآوری مواد معدنی از استخراج آن‌ها مهم‌تر است.

Holtum گفت: صرف داشتن منابع زیرزمینی ضامن امنیت ملی شما نیست.

اگر پیام او به طور فزاینده‌ای در پایتخت‌های غربی مورد توجه قرار گیرد، احتمالاً پول بیشتری به سمت تصفیه فلزات سرازیر خواهد شد و همچنین یارانه‌ها و مشوقها برای فعال نگه‌داشتن پالایشگاه‌های موجود ارائه خواهد شد، حتی اگر آن‌ها نتوانند با قیمت‌های فعلی با چین رقابت کنند.

نتیجه نهایی محدودیت‌های صادراتی چین احتمالاً توسعه یک سیستم جهانی دوطبقه‌ای برای فلزات حیاتی تصفیه‌شده خواهد بود: یک زنجیره تأمین گران‌تر اما امن برای مصرف‌کنندگان غربی و یک سیستم ارزان‌تر چینی که تابع الزامات سیاسی پکن است.

تحلیل و جمع بندی

اقدامات اخیر چین در خصوص گسترش کنترل‌های صادراتی بر فلزات حیاتی، یک سیگنال سیاسی در بحبوحه تنش‌های تجاری است تا یک استراتژی اقتصادی بلندمدت. این تهدید، ریسک کوتاه‌مدت برای صنایع غربی (خودروهای برقی، انرژی‌های تجدیدپذیر، الکترونیک) ایجاد می‌کند اما به طور همزمان یک کاتالیزور قدرتمند برای سرمایه‌گذاری‌های استراتژیک در زنجیره‌های تأمین جایگزین (معادن و پالایشگاه‌های غیرچینی) است. ریسک اصلی برای چین، از دست دادن دائمی سهم بازار در بلندمدت است. سرمایه‌گذاران باید نوسانات کوتاه‌مدت را مدیریت کرده و فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرکت‌های معدنی و پالایشی غربی را که از حمایت‌های دولتی آتی برخوردار خواهند شد، شناسایی کنند.

بر اساس داده‌های ذکر شده در متن، نمودار زیر جهت نمایش تسلط چین بر بازار فلزات استراتژیک تصفیه‌شده تهیه شده است. این نمودار به درک بهتر مقیاس وابستگی بازارهای جهانی به ظرفیت فرآوری چین کمک می‌کند.

سهم چین از تولید جهانی فلزات تصفیه‌شده حیاتی (برآورد ۲۰۲۵)

این داده‌ها به وضوح نشان می‌دهند که وابستگی جهان غرب به چین در مراحل پس از استخراج، یعنی فرآوری و تصفیه، یک ریسک استراتژیک بزرگ است. چین با کنترل بیش از دو سوم ظرفیت تولید جهانی در پنج ماده از شش ماده کلیدی ذکر شده، یک اهرم فشار ژئوپلیتیک قدرتمند در اختیار دارد. نکته قابل توجه، سهم کمتر چین در بازار مس تصفیه‌شده است که نشان می‌دهد تنوع‌بخشی در زنجیره تأمین این فلز نسبت به سایرین امکان‌پذیرتر است. این ارقام، مبنای تحلیل‌های کمی و کیفی آتی در مورد آسیب‌پذیری زنجیره‌های تأمین غربی و انگیزه‌های آن‌ها برای سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌های داخلی است.

تحلیل کمّی

تحلیل کمی بر اساس داده‌های گزارش و منابع معتبر بازار نشان‌دهنده یک عدم تقارن شدید در زنجیره تأمین جهانی است:

سلطه بر عرضه: همانطور که داده‌ها نشان می‌دهند، چین با در اختیار داشتن سهمی بین ۷۰ تا بیش از ۹۰ درصد در تولید فلزات تصفیه‌شده کلیدی، توانایی ایجاد شوک‌های قیمتی کوتاه‌مدت را دارد. هرگونه اجرای جدی محدودیت‌های صادراتی، به سرعت قیمت فلزاتی مانند لیتیوم، کبالت و عناصر نادر خاکی را در بازارهای خارج از چین (مانندLME ) افزایش خواهد داد. این افزایش قیمت، هزینه‌های تولید را برای صنایع مصرف‌کننده مانند تسلا، اپل و تولیدکنندگان توربین‌های بادی به شدت بالا می‌برد.

اثرات قیمتی: در صورت قطع کامل عرضه، قیمت‌ها می‌توانند در کوتاه‌مدت چندین برابر شوند، زیرا تقاضا غیرقابل انعطاف است و جایگزینی عرضه زمان‌بر خواهد بود. با این حال، همانطور که گزارش اشاره می‌کند، این یک "شمشیر دولبه" است. قیمت‌های بسیار بالا، پروژه‌های معدنی و پالایشی در استرالیا، کانادا، شیلی و ایالات متحده را که پیش از این غیراقتصادی بودند، به سرعت سودآور می‌کند و سرمایه‌ها را به سمت آن‌ها روانه می‌سازد.

  پیش‌بینی روند

کوتاه‌مدت (12-6 ماه آینده): انتظار می‌رود بازار با نوسان و عدم قطعیت همراه باشد. قیمت‌ها به لفاظی‌های سیاسی پکن و واشنگتن واکنش نشان خواهند داد. هرگونه تشدید تنش تجاری می‌تواند به افزایش قیمت‌ها منجر شود.

میان‌مدت (3-1 سال آینده): سرمایه‌گذاری‌های اولیه در زنجیره‌های تأمین غربی آغاز خواهد شد. این امر ممکن است هنوز تأثیر قابل توجهی بر عرضه کل نداشته باشد، اما سیگنال‌های بازار را تغییر می‌دهد. چین احتمالاً از اعمال محدودیت کامل خودداری می‌کند تا از تسریع بیش از حد این روند جلوگیری کند.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

ملی‌گرایی منابع: اقدام چین نمونه بارزی از ملی‌گرایی منابع است که در آن، کنترل بر منابع طبیعی به عنوان یک ابزار سیاست خارجی به کار گرفته می‌شود. این سیاست صرفاً محدود به چین نیست. کشورهایی مانند شیلی (در مورد لیتیوم) و اندونزی (در مورد نیکل) نیز سیاست‌هایی را برای افزایش ارزش افزوده داخلی و کنترل صادرات مواد خام در پیش گرفته‌اند. این روند جهانی، ریسک‌های سیاسی را برای سرمایه‌گذاران در بخش معدن افزایش می‌دهد اما همزمان فرصت‌هایی برای کشورهایی با محیط‌های قانونی باثبات‌تر (مانند استرالیا و کانادا) ایجاد می‌کند.

جنگ تجاری و امنیت ملی: همانطور که گزارش به درستی اشاره می‌کند، این اقدامات بیش از آنکه اقتصادی باشند، سیاسی هستند. چین از وابستگی غرب به عنوان یک اهرم در مذاکرات تجاری و ژئوپلیتیک استفاده می‌کند. از دیدگاه غرب، این وابستگی دیگر یک ریسک تجاری صرف نیست، بلکه یک تهدید برای امنیت ملی تلقی می‌شود. این تغییر دیدگاه، توجیه‌کننده اصلی برای تخصیص یارانه‌های دولتی و سرمایه‌گذاری‌های هنگفت در ساخت زنجیره‌های تأمین مستقل خواهد بود، حتی اگر هزینه تولید در آن‌ها بالاتر از چین باشد.

تحلیل سناریو

سناریوی خوش‌بینانه (کاهش تنش‌ها): چین و ایالات متحده به توافق تجاری دست می‌یابند. پکن محدودیت‌ها را کاهش داده و به عنوان یک "تأمین‌کننده قابل اعتماد" به بازار بازمی‌گردد. در این حالت، قیمت‌ها به ثبات می‌رسند، اما انگیزه غرب برای تنوع‌بخشی، هرچند کندتر، ادامه خواهد یافت.

سناریوی بدبینانه (شلیک توپ): چین صادرات را به طور کامل قطع می‌کند. بازارهای جهانی دچار شوک می‌شوند، قیمت‌ها به شدت جهش می‌کنند و صنایع غربی با بحران تولید مواجه می‌شوند. این اقدام، یک "لحظه اسپوتنیک" برای غرب خواهد بود که منجر به یک تلاش هماهنگ و پرهزینه برای استقلال کامل از زنجیره تأمین چین در طی ۵ تا ۱۰ سال آینده می‌شود.

سناریوی ادامه وضع موجود (فشار کنترل‌شده): این محتمل‌ترین سناریو است. چین به استفاده از تهدید محدودیت‌ها به عنوان یک ابزار چانه‌زنی ادامه می‌دهد، اما از قطع کامل عرضه خودداری می‌کند. این وضعیت، عدم قطعیت را در بازار حفظ کرده و غرب را به سمت سرمایه‌گذاری تدریجی اما پیوسته در زنجیره‌های تأمین خود سوق می‌دهد و در نهایت به یک سیستم دوقطبی منجر خواهد شد.

ذی‌نفعان کلیدی

تولیدکنندگان چینی: در کوتاه‌مدت از قیمت‌های بالاتر سود می‌برند، اما در بلندمدت با ریسک مازاد ظرفیت و از دست دادن مشتریان استراتژیک خود مواجه هستند.

مصرف‌کنندگان صنعتی غربی (خودروسازان، شرکت‌های انرژی): با ریسک افزایش هزینه‌ها و اختلال در تولید روبرو هستند. آن‌ها به طور فزاینده‌ای به دنبال قراردادهای تأمین بلندمدت از منابع غیرچینی و سرمایه‌گذاری مستقیم در معادن و پالایشگاه‌ها خواهند بود.

سرمایه‌گذاران بورسی: نوسانات کوتاه‌مدت در سهام شرکت‌های وابسته به این فلزات افزایش می‌یابد. فرصت‌های رشد بلندمدت در شرکت‌های معدنی و فناوری‌های بازیافت در کشورهای غربی که از حمایت‌های دولتی برخوردار می‌شوند، پدیدار خواهد شد.

دولت‌های غربی: اولویت اصلی آن‌ها کاهش وابستگی استراتژیک و تضمین امنیت ملی است. آن‌ها از طریق تعرفه‌ها، یارانه‌ها و تسهیل قوانین، از سرمایه‌گذاری داخلی در این بخش حمایت خواهند کرد.

جمع‌بندی

گزارش به درستی نتیجه می‌گیرد که استفاده چین از اهرم فلزات استراتژیک، یک بازی پرمخاطره است که می‌تواند در نهایت به ضرر خود این کشور تمام شود. این اقدامات، گذار جهان به سمت زنجیره‌های تأمین کوتاه‌تر، امن‌تر و متنوع‌تر را تسریع می‌کند و احتمالاً به شکل‌گیری دو بلوک تجاری مجزا در حوزه فلزات حیاتی منجر خواهد شد: یکی به رهبری چین و دیگری متشکل از کشورهای غربی و متحدانشان.

۰۴/۰۷/۲۵