JPMorgan ابتکاری به ارزش ۱.۵ تریلیون دلار برای تقویت صنایع حیاتی از جمله مواد معدنی راهاندازی کرد
JPMorgan Chase قصد دارد تا ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم و سرمایهگذاری خطرپذیر برای حمایت از شرکتهای منتخب آمریکایی اختصاص دهد.
JPMorgan Chase از یک ابتکار بزرگ امنیت و تابآوری رونمایی کرده و متعهد شده است که طی دهه آینده تا ۱.۵ تریلیون دلار برای تسهیل، تأمین مالی و سرمایهگذاری در صنایعی که برای امنیت اقتصادی ملی حیاتی تلقی میشوند، اختصاص دهد.
هدف این ابتکار، پاسخ به نیازهای فوری در بخشهای مهم، از مواد معدنی حیاتی گرفته تا فناوریهای پیشگام، و تقویت زنجیرههای تأمین ایالات متحده است که به دلیل ریسکهای ژئوپلیتیک و اتکای بیش از حد به منابع خارجی، آسیبپذیر شدهاند.
این بانک سرمایهگذاری پیش از این نیز برنامهریزی کرده بود تا طی دهه آینده حدود ۱ تریلیون دلار برای حمایت از مشتریان خود در صنایع کلیدی، تسهیلات و تأمین مالی فراهم کند. اکنون JPMorgan Chase قصد دارد این مبلغ را تا ۵۰۰ میلیارد دلار افزایش دهد که نشاندهنده افزایشی ۵۰ درصدی است. این تلاشها هم شرکتهای میان رده و هم شرکتهای بزرگ را در بر خواهد گرفت.
به عنوان بخشی از این ابتکار، JPMorgan Chase قصد دارد تا ۱۰ میلیارد دلار در قالب سهامداری مستقیم و سرمایهگذاری خطرپذیر برای حمایت از شرکتهای منتخب در ایالات متحده سرمایهگذاری کند تا رشد آنها را تقویت کرده، نوآوری را تشویق نماید و تولید استراتژیک را تسریع بخشد.
Jamie Dimon، رئیس هیئتمدیره و مدیرعاملJPMorgan Chase، گفت: به شکلی دردناک مشخص شده است که ایالات متحده به خود اجازه داده بیش از حد به منابع غیرقابل اعتماد برای تأمین مواد معدنی حیاتی، محصولات و تولیدات متکی شود؛ همه اینها برای امنیت ملی ما ضروری هستند.
وی افزود: امنیت ما بر قدرت و تابآوری اقتصاد آمریکا استوار است. آمریکا به سرعت و سرمایهگذاری بیشتری نیاز دارد. همچنین باید موانعی را که بر سر راه قرار دارند حذف کند: مقررات بیش از حد، تأخیرهای بوروکراتیک، بنبستهای حزبی و یک سیستم آموزشی که با مهارتهای مورد نیاز ما همسو نیست.
این ابتکار بر ۲۷ بخش خاص از جمله معدن، انرژی خورشیدی و هستهای، ذخیرهسازی باتری، نانومواد و دفاع متمرکز است.
JPMorgan قرار است راهحلهای مالی سفارشی، خدمات مشاورهای و مشارکتهایی را برای تقویت و گسترش تولید داخلی ارائه دهد.
این بانک که ۴.۶ تریلیون دلار دارایی و ۳۵۷ میلیارد دلار حقوق صاحبان سهام دارد، قصد دارد کارشناسان میدانی استخدام کرده و یک شورای مشورتی متشکل از رهبران صنعت تأسیس کند.
برای دستیابی به این هدف، JPMorgan قصد دارد از سیاستهایی حمایت کند که فرآیند صدور مجوز را ساده کرده و مقرراتی را که مانعی برای راهاندازی پروژههای جدید در بخشهایی مانند معدن بودهاند، کاهش دهد.
Dimon اضافه کرد: این ابتکار جدید شامل تلاشهایی مانند تضمین دسترسی قابل اعتماد به داروهای نجاتبخش و مواد معدنی حیاتی، دفاع از ملت ما، ساختن سیستمهای انرژی برای پاسخگویی به تقاضای ناشی از هوش مصنوعی و پیشبرد فناوریهایی مانند نیمهرساناها و مراکز داده است. حمایت ما از مشتریان در این صنایع تزلزلناپذیر باقی میماند.
در سال ۲۰۲۰، JPMorgan Chase به عنوان بخشی از تعهد خود به اقتصاد کمکربن، محدودیتهایی را برای تأمین مالی استخراج جهانی زغالسنگ و نیروگاههای با سوخت زغالسنگ تعیین کرده بود.
تحلیل و جمع بندی
ابتکار ۱.۵ تریلیون دلاری JPMorgan Chase یک سیگنال قدرتمند از همسویی سرمایه خصوصی با اهداف امنیت ملی ایالات متحده است. این طرح که با هدف کاهش وابستگی استراتژیک به منابع خارجی (بهویژه در حوزه مواد معدنی حیاتی) طراحی شده، فرصتهای سرمایهگذاری بلندمدتی را در ۲۷ بخش صنعتی، از معدن تا فناوریهای پیشرفته، ایجاد میکند. تزریق ۱۰ میلیارد دلار سرمایه مستقیم و خطرپذیر، پتانسیل رشد قابل توجهی برای شرکتهای نوآور و استراتژیک در این حوزهها به وجود میآورد. با این حال، موفقیت این ابتکار به شدت به رفع موانع قانونی و بوروکراتیک، بهویژه در فرآیند صدور مجوزهای معدنی، وابسته است. سرمایهگذاران باید ریسکهای اجرایی و زمانبر بودن پروژهها را در کنار پتانسیل بالای بازدهی در نظر بگیرند.
دادههای کلیدی ابتکار JPMorgan Chase در جدول زیر جهت تحلیل بهتر خلاصه شدهاند:
تحلیل کمّی
گزارش حاضر فاقد دادههای قیمتی یا آماری بازار است، اما اعداد اعلامشده توسط JPMorgan Chase چشمانداز کمّی روشنی از تأثیرات بالقوه این ابتکار ارائه میدهد:
تزریق سرمایه در مقیاس کلان: اختصاص ۱.۵ تریلیون دلار طی یک دهه، نقدینگی عظیمی را به سمت صنایع هدف هدایت میکند. این حجم از سرمایه میتواند هزینه تأمین مالی را برای پروژههای داخلی در آمریکا کاهش داده و پروژههایی را که پیش از این از نظر اقتصادی توجیهپذیر نبودند، فعال سازد.
تأثیر بر عرضه داخلی: تمرکز بر بخش معدن به طور مستقیم به معنای تلاش برای افزایش عرضه داخلی مواد معدنی حیاتی مانند لیتیوم، کبالت، نیکل و عناصر نادر خاکی است. افزایش تولید داخلی در بلندمدت میتواند به کاهش نوسانات قیمتی ناشی از اختلالات ژئوپلیتیک و سیاستهای کشورهای صادرکننده کمک کند.
سرمایهگذاری خطرپذیر و نوآوری: سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری در سهامداری مستقیم و خطرپذیر، نشاندهنده تمرکز بر شرکتهای فناورمحور است که میتوانند فرآیندهای استخراج، فرآوری و بازیافت مواد معدنی را بهینهسازی کنند. این امر میتواند منجر به ظهور فناوریهای جدید و افزایش بهرهوری در زنجیره تأمین شود.
تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک
این ابتکار اساساً یک اقدام ژئوپلیتیک در لباس یک برنامه مالی است. اظهارات جیمی Dimon مبنی بر «اتکای بیش از حد به منابع غیرقابل اعتماد» مستقیماً به رقابت استراتژیک میان ایالات متحده و چین اشاره دارد که بر بازار جهانی کامودیتیها، بهویژه مواد معدنی حیاتی، سایه افکنده است.
ملیگرایی منابع: این طرح یک واکنش مستقیم به سیاستهای ملیگرایی منابع در سایر کشورهاست. کشورهایی که تولید مواد معدنی حیاتی را در انحصار دارند، از صادرات به عنوان یک ابزار فشار سیاسی استفاده میکنند. JPMorgan با تأمین مالی تولید داخلی، به دنبال ایجاد یک سپر دفاعی برای صنایع آمریکا در برابر چنین فشارهایی است. این اقدام میتواند به کاهش اهرم فشار کشورهایی مانند چین در بازار عناصر نادر خاکی یا اندونزی در بازار نیکل منجر شود.
امنیت زنجیره تأمین: آسیبپذیری زنجیرههای تأمین که در دوران همهگیری کرونا و مناقشات ژئوپلیتیک اخیر آشکار شد، محرک اصلی این ابتکار است. هدف، جایگزینی زنجیرههای تأمین طولانی و شکننده با یک اکوسیستم تولیدی داخلی و تابآور است که برای صنایع دفاعی، فناوری و انرژیهای تجدیدپذیر حیاتی است.
چالشهای قانونی و محیطزیستی: بزرگترین مانع کیفی بر سر راه این ابتکار، چالشهای داخلی آمریکاست. فرآیندهای طولانی و پیچیده صدور مجوز برای پروژههای معدنی، همراه با مخالفتهای گروههای محیطزیستی، میتواند اجرای این طرح را با تأخیرهای جدی مواجه کند. حمایت JPMorgan از سادهسازی قوانین، نشاندهنده آگاهی کامل از این ریسک بزرگ است.
تحلیل سناریو
بحران اصلی که این ابتکار به آن پاسخ میدهد، «وابستگی استراتژیک ایالات متحده به منابع خارجی» است. سه سناریوی محتمل برای آینده این بحران عبارتند از:
سناریوی خوشبینانه (موفقیت کامل ابتکار): در این سناریو، حمایت JPMorgan و همراهی دولت به اصلاحات سریع در قوانین صدور مجوز منجر میشود. پروژههای جدید معدنی و فرآوری با سرعت فعال شده و طی ۵ تا ۷ سال آینده، تولید داخلی بخش قابل توجهی از نیاز آمریکا به مواد معدنی حیاتی را تأمین میکند. قیمتها برای مصرفکنندگان صنعتی داخلی باثباتتر شده، زنجیره تأمین امن میشود و آمریکا به قطب نوآوری در فناوریهای مرتبط با مواد معدنی تبدیل میگردد.
سناریوی بدبینانه (شکست در اجرا): بنبستهای سیاسی و مقاومتهای داخلی مانع از اصلاح قوانین میشود. سرمایه ۱.۵ تریلیون دلاری به دلیل نبود پروژههای آماده و قابل اجرا، به طور کامل جذب نمیشود یا در پروژههایی با بازدهی پایین صرف میگردد. وابستگی به واردات همچنان بالا باقی میماند و در صورت تشدید تنشهای ژئوپلیتیک، صنایع آمریکا با بحران تأمین و جهشهای قیمتی مواجه خواهند شد.
سناریوی ادامه وضع موجود (موفقیت نسبی): این سناریو محتملترین حالت است. برخی پروژهها در ایالتهای حامی معدنکاری با موفقیت تأمین مالی و اجرا میشوند، اما پیشرفت در سطح ملی کند و ناهمگون است. آمریکا در تأمین برخی مواد معدنی به خودکفایی نسبی میرسد اما در بسیاری موارد دیگر همچنان وابسته باقی میماند. این وضعیت فرصتهای سرمایهگذاری هدفمندی را برای شرکتهایی که موفق به عبور از موانع قانونی میشوند ایجاد میکند، اما ریسک کلی بازار همچنان بالا خواهد بود.
ذینفعان
تولیدکنندگان معدنی آمریکا: این ابتکار یک فرصت طلایی برای تأمین مالی پروژههای اکتشافی و توسعهای است که پیش از این به دلیل ریسک بالا و نیاز به سرمایه سنگین متوقف مانده بودند.
سرمایهگذاران بورسی: سهام شرکتهای معدنی، فناوریهای بازیافت و انرژیهای نو که در لیست ۲۷ بخش هدف قرار دارند، جذابیت بالایی پیدا میکند. این طرح به عنوان یک عامل کاهش ریسک برای سرمایهگذاری بلندمدت در این بخشها عمل میکند.
مصرفکنندگان صنعتی (خودروسازان، صنایع دفاعی و فناوری): در بلندمدت، این طرح به معنای تأمین پایدارتر، قابل پیشبینیتر و احتمالاً ارزانتر مواد اولیه است. این امر به آنها اجازه میدهد تا با اطمینان بیشتری برای توسعه تولید خود برنامهریزی کنند.
دولتهای خارجی (رقبا): این اقدام به عنوان یک چالش مستقیم برای سلطه آنها بر بازار تلقی میشود و ممکن است آنها را به اتخاذ سیاستهای رقابتی شدیدتر (مانند کاهش قیمت یا اعمال محدودیتهای صادراتی کوتاهمدت) وادار کند.
گروههای محیطزیستی: حمایت JPMorgan از تسهیل قوانین معدنی، نگرانیهای جدی در مورد پیامدهای زیستمحیطی استخراج منابع در داخل خاک آمریکا ایجاد خواهد کرد و احتمالاً به تقابلهای حقوقی و اجتماعی منجر خواهد شد.
جمعبندی
ابتکار JPMorgan Chase نقطه عطفی در تلاش ایالات متحده برای بازپسگیری کنترل بر زنجیرههای تأمین حیاتی خود است. این طرح صرفاً یک برنامه مالی نیست، بلکه یک استراتژی جامع اقتصادی-امنیتی است که میتواند چشمانداز بازار جهانی کامودیتیها را در دهه آینده تغییر دهد. موفقیت آن میتواند به یک الگوی جهانی برای همسویی سرمایه خصوصی با منافع ملی تبدیل شود.