Geosolutions

علوم زمین، چالشها، ارائه راهکارها، انجام خدمات مشاوره و اجرای مطالعات
يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۱۷ ق.ظ

معدنکاری و توسعه پایدار

صنایع معدنی عمده ترین مصالحی که ما برای ساخت و تولید روزانه زیرساختها و تجهیزات، برای بدست آوردن مقادیر زیادی از انرژی، و تامین کود کشاورزی برای تولید مواد غذایی، نیاز داریم را فراهم می سازند. برای رسیدن به این جایگاه معدنکاری فلزی در طی قرنها به طور پیوسته با خیزهای ناگهانی برای چند ماده معدنی مانند نقره، طلا، رادیم و .. افزایش داشته است. که در ارتباط با رونق تقاضا رخ داده است. همزمان معدنکاری نوعی فعالیت بشری است که بیشترین دست خوردگی را به محیط زیست وارد می نماید و با اثرات بزرگ اجتماعی و بی عدالتیهای اجتماعی نیز پیوندی قوی دارد. بدون تردید، آینده ما عمیقا به معدنکاری وابسته است.

عملیات رایج معدنکاری در چند گام قابل خلاصه شدن می باشد: گرفتن مجوز، حفاری کانسنگ، فروش ماده معدنی و با اتمام کانسار، شروع به غعالیت در جای دیگر. معدنکاری در میان نوعی از فعالیتهای بشری است که وسیعترین اثرات اجتماعی و زیست محیطی را بر جای گذاشته است.

معدنکاری برای فلزات پایه (مانند آلومنیوم، آهن، منگنز و نیکل) و سوختهای انرژی (نفت، گاز، زغالسنگ، و اورانیوم) به سرمایه گذاریهای بزرگی نیاز دارند، به شدت سرمایه بر هستند، و توسط شرکتهای بزرگ قابل اجرا هستند. با این حال، فلزات گرانبها (به عنوان مثال طلا ، نقره و Ta) در بسیاری از مناطق اغلب توسط معدنکاران صنعتگر نیز مورد هدف قرار می گیرند. همه اینها تأثیرات زیست محیطی عمیقی دارند. انتظار می رود امروز پروژه های معدنی جدید از فعالیتهای معدنی گذشته درس بگیرند و نیازهای اجتماعی و توسعه را به شیوه ای کارآمدتر و با آسیب کمتری به محیط زیست، برآورده سازند.

صنعت معدن و میراث آن

فعالیتهای معدنی جدید نیستند و در واقع ممکن است در زمانهای نوسنگی برای بدست آوردن اولین فلزات برای ساخت ابزار آغاز شده باشد. در یونان کلاسیک و در امپراتوری روم، بسیاری از معادن برای تولید آهن، سرب، مس، طلا و سایر فلزات مورد بهره برداری قرار می گرفتند.  بسیاری از این معادن قدیمی هنوز ناشناخته اند و برخی از آنها طی چندین قرن کشف و مورد بهره برداری قرار گرفته اند. با گذشت زمان، استخراج معادن گسترش یافته و مقادیر فزاینده ای از سوختهای فسیلی (مانند ذغال سنگ) و فلزات (به عنوان مثال آهن) در مقادیری به طور کلی متناسب با توان انسانی موجود و در نتیجه با جمعیت بشر، طی قرنها استخراج شده است. با تحولات فن آوری، به ویژه مواد منفجره و ماشین آلات، معادن توانستند در قرون نوزدهم و بیستم گسترش بیشتری پیدا کنند. در آخرین ربع قرن بیستم، محیطهای جدید و خشن مانند مناطق پوشیده از یخ و کف دریاهای عمیق برای نفت، گاز طبیعی و فلزات مورد استخراج قرار گرفتند. این روند ادامه خواهد یافت و به زودی مرزهای جدید در نوردیده خواهد شد.

 اهمیت مقایسه صنعت معدن و سهم آن به تولید ناخالص داخلی در جهان در طول قرن گذشته نشان دهنده افزایش تولید کانسنگ و مواد معدنی با ضریب 27 و افزایش استخراج مواد با ضریب 8 بوده است، در حالیکه تولید ناخالص داخلی را 23 برابر افزایش داده است.

استخراج منابع جهانی به میلیاراد تن و رشد تولید ناخالص داخلی، در دوره سالهای 1900 الی2005.

اثرات اقتصادی و زیست محیطی معدنکاری نیز ممکن است بسته به کانسنگ و مناطق متفاوت باشد.

فعالیتهای معدن بسیار متنوع می باشند و ممکن است اثرات اکولوژیکی مختلفی داشته باشند. فعالیتهای معدنکاری گذشته چنین اثراتی را در محیط زیست به جای گذاشت، اما دو موضوع از اهمیت ویژه و جهانی برخوردار است: باطله های معدنی و زهاب اسیدی معدن. باطله ها به طور کلی حجیم بوده و حاوی عناصر سمی هستند که ممکن است در زیست کره آزاد و رها شوند. زهاب اسیدی معان غالباً ناشی از قرار گرفتن در معرض کانیهای سنگ و کانسنگها در برابر آب و اکسیژن، تسهیل بسیج عناصر شیمیایی و افزایش غلظت آنها در آبها و زنجیره های مواد غذایی، با اثرات مضر بر سلامت اکوسیستمها و سلامت انسان می باشد.

این میراث معدنی طی قرنها انباشته شده بود، اما تنها در ربع آخر قرن بیستم تأثیرات منفی زیست محیطی و بهداشتی آن شناخته شد. از آن زمان به بعد، قوانینی در زمینه حفاظت از محیط زیست و بهداشت به وجود آمده است و برخی اقدامات برای مقابله با میراث صنعتی از طریق پروژه های پاکسازی، اصلاح و بازسازی آغاز شده است. این اقدامات اصلاحی در ایالات متحده با پروژه Superfund در سال 1980 آغاز شد و تاکنون عمدتاً در آمریکای شمالی و اروپای غربی به اجرا در آمده است. به عنوان یک اثر جانبی در توسعه قوانین زیست محیطی و افزایش هزینه های مدیریت پسماند، معادن از کشورهای توسعه یافته به مناطق دیگر منتقل شدند. امروزه، شرکتهای بین المللی غالبا نفت، زغال سنگ، گاز، اورانیوم، عناصر نادر خاکی و فلزات گرانبها را در مناطقی به دور از بازارهای مصرف بزرگ و کاربران نهایی استخراج می کنند. در حال حاضر نواحی معدنی اغلب دور از شمال کانادا و استرالیا قرار دارد و کشورهای در حال توسعه در آمریکای جنوبی، آسیا و آفریقا، غالباً دارای قوانین معدنکاری کمتر سختگیرانه و مقررات ضعیف زیست محیطی می باشند. اثرات معدنی، از جمله جریان زباله و تأثیرات اجتماعی، به طور کلی از مناطق توسعه یافته و پرجمعیت به مناطق دیگر منتقل می شود.

امروزه، شرکتهای بین المللی غالبا نفت، زغال سنگ، گاز، اورانیوم، عناصر نادر خاکی و فلزات گرانبها را در مناطقی به دور از بازارهای مصرف بزرگ و کاربران نهایی استخراج می کنند.

بخشهای معدنکاری و فلزات در جامعه

کانسنگهای معدنکاری به طور کلی در بخشهایی مانند فلزات پایه، سوختهای فسیلی و فلزات گرانبها قرار می گیرند. فلزاتی مانند آهن مدت طولانی است که استخراج می شوند، در حالیکه سایر موارد مانند آلومینیوم اخیرا معدنکاری شده اند. مقدار کل فلزاتی که قبلاً از پوسته زمین استخراج شده اند و در برنامه های کاربردی (زیرساختها، ماشین آلات و ابزارها) موجود هستند بسیار زیاد می باشند. امروزه بازیافت فلزات از ضایعات انباشته شده و زباله ها در محلهای دفن زباله ممکن است در بعضی موارد اقتصادی تر از ذخایر سنگ معدن می باشد. به عنوان مثال، در سال 2008، صنعت فولاد جهان بیش از 1/3 میلیارد تن فولاد تولید کرد. برای اینکار حدود 1/48 میلیارد تن مواد اولیه مورد استفاده قرار گرفت، برای تولید همان حجم فولاد در دهه 1970، 470 میلیون تن کمتر از آن مورد نیاز بود. در مورد آلومنیوم برآورد می شود که از سال 1880، 900 میلیون تن آلومینیوم تولید شده است که تقریباً 75 درصد آن هنوز در حال استفاده می باشد. تقاضا برای آلومینیوم همچنان ادامه دارد و بازیافت آلومینیوم بیش از 90 درصد کمتر از تولید فلز جدید به انرژی انرژی نیاز دارد، بنابراین بازیافت بسیار جذاب می شود. سایر فلزات مانند اورانیوم و سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز برای تأمین انرژی استخراج می شوند و در کاربریهایشان به طور عمده یا کاملاً مصرف می شوند (می سوزند) و بنابراین، بازیافت مانند موارد بالا کاربرد ندارد (اگرچه، در در مورد سوخت مصرف شده هسته ای، فرآوری مجدد هنوز می تواند اورانیوم استفاده نشده را بازیابی نماید). منابع فلزات پایه و سوخت در زمین محدود هستند. در صورت ادامه مصرف با روند امروزی،  مقادیر محدود سوختهای انرژی موجود در ذخایر زمین شناسی از بین می رود و این ممکن است رشد و توسعه را در برخی از مقاطع در آینده به خطر بیاندازد. اثرات اقتصادی و زیست محیطی معدنکاری نیز ممکن است بسته به کانسنگ و مناطق متفاوت باشد.

اجرای پروژه های بزرگ معدنکاری در کشورهای در حال توسعه موقعیتهای بسیاری از ثروت هنگفت را برای یک اقلیت ایجاد کرده است، در حالیکه اکثر مردم شاهد بهبود وضعیت اقتصادی و اقتصادی خودشان نبوده اند.

توسعه پایدار و معدنکاری

اثرات معدنکاری همیشه وجود داشته و ما هنوز معادن باز شده در دوران روم با زهاب اسیدی معدن، ستونهای زباله و آلودگی زیست محیطی زیست داریم. استخراج معادن بزرگ در قرون  19 و 20 با اثرات نادیده گرفته شده و هزینه های پنهان رشد کرد. اثرات روی سلامت معدنچیان به دلیل قرار گرفتن در معرض آلاینده های سمی (سرطان ریه، سیلیکوز، مسمومیت با سرب و غیره) برای مدت طولانی مورد توجه قرار نگرفتند. تا همین اواخر، تأثیرات زیست محیطی بر طبیعت و در کل جمعیتها نیز به درستی در نظر گرفته نشده بود.

27 اصل توسعه پایدار توسط نمایندگان 172 دولت و 2400 سازمان غیردولتی مورد توافق قرار گرفت. این اصول در سه بخش اصلی قرار می گیرند، جاییکه همکاری و یکپارچه سازی فعالیتهای فنی و اقتصادی به عنوان ضرورت توافق شده است تا از رشد اقتصادی، حفاظت اکولوژیکی از محیط زیست و منابع طبیعی و توسعه اجتماعی از جمله ایمنی در اماکن کار و توسعه جامعه اطمینان حاصل شود.

با مصرف ذخایر غنی از کانسنگ و اجرای مقررات مربوط به حفاظت از محیط زیست، بسیاری از شرکتهای معدنی به مناطق در حال توسعه که در آن مقررات کمتر سختگیرانه تر بودند، نقل مکان کردند. اجرای پروژه های بزرگ معدنکاری در کشورهای در حال توسعه موقعیتهای بسیاری از ثروت هنگفت را برای یک اقلیت ایجاد کرده است، در حالیکه اکثر مردم شاهد بهبود وضعیت اقتصادی و اقتصادی خودشان نبوده اند. در مقابل، معدنکاری اغلب بر شرایط زندگی آنها اثرات سوء و مخربی به جای می گذارد. کشورهای در حال توسعه، میزبان جدید پروژه های معدنی،  در حال تطبیق و مدرنسازی قوانین اجرایی زیست محیطی و حفاظت از بهداشت و سلامت عمومی می باشند.

از دیدگاه شرکتها، یک جنبه مهم موفقیت معدن، علاوه بر مجوز رسمی و قانونی استخراج معادن، مجوز اجتماعی از جامعه، یعنی رضایت و پذیرش آنها به معدن در منطقه خود می باشد. مسئولیت شرکتهای معدنی نیز برای به اشتراک گذاشتن ثروت از معدن با جوامع، توسعه یافته است و این با سرمایه گذاری در ایجاد  زیرساختهایی در منطقه مانند مدارس و بیمارستانها و به حداقل رساندن تأثیرات سوء حاصل شده است. از این رو آینده برای استخراج معادن وابسته به پیروی از شیوه های صحیح معدنکاری به منظور حفاظت از محیط زیست در همه جا و همچنین به عهده گرفتن مسئولیت اجتماعی در توسعه منطقه و کمک به کیفیت زندگی جامعه می باشد. این مسئله در اجلاس زمین در سال 1992 در ریو دوژانیرو، مطرح گردید که در آن 27 اصل توسعه پایدار توسط نمایندگان 172 دولت و 2400 سازمان غیردولتی مورد توافق قرار گرفت. این اصول در سه بخش اصلی قرار می گیرند، جاییکه همکاری و یکپارچه سازی فعالیتهای فنی و اقتصادی به عنوان ضرورت توافق شده است تا از رشد اقتصادی، حفاظت اکولوژیکی از محیط زیست و منابع طبیعی و توسعه اجتماعی از جمله ایمنی در اماکن کار و توسعه جامعه اطمینان حاصل شود.

 علیرغم چنین توافقهای بین المللی، در واقعیت نسبت به تغییرات مقاومت وجود دارد و به وفور منابع نفتی، گازی و منابع معدنی از نظر بسیاری، نفرین است. عبارت "نفرین منابع" برای شناسایی فرایندی استفاده می شود که اغلب مشاهده می شود که ثروت منابع طبیعی تمایل دارد بر حاکمیت یک کشور تأثیر منفی بگذارد و سه اثر منفی مهم دارد: تمایل دارد فساد را افزایش دهد، رژیمهای تمامیت خواه دوام طولانیتری داشته باشند و درگیریهای شدید ایجاد شود. اگرچه کشورهای غنی از منابع طبیعی وجود دارند که نتوانستند به پتانسیل کامل خود برسند، اما دولتها می توانند تصمیماتی در مورد سیاستگذاری بگیرند که از برخی از پیامدهای منفی معدنکاری منابع جلوگیری نموده و به سرمایه گذاری در رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور کمک نمایند. تلاشهای بین المللی، مانند ابتکار عمل دولت باز (OGP) و ابتکار عمل شفافسازی صنایع استخراجی (EITI)، از ابتکارات داوطلبانه ای هستند که سعی در شکست "نفرین منابع" می کنند.

تلاشهایی از طرف سازمانهای بین المللی برای توسعه  مفاهیم نظری صورت گرفته تا بتوانند رشد خود را از معدنکاری منابع و اثرات منفی محیط زیست از معدنکاری را جدا نمایند. با وجود این، تأثیرات اصلی اجتماعی "نفرین منابع" در آفریقا، بهم ریختگی و از هم پاشیدگی کامل جوامع و تولید مواد غذایی و ایجاد جنگ و درگیریهایی است که منجر به تحرکات جمعی مهاجرتی و آوارگی حدود 65/3 میلیون نفر از خانه های خود شده است. سازمان ملل این مسئله را یک شکست بشردوستانه بزرگ قلمداد کرد. با اینحال، معدن و کشاورزی می توانند نقش مهمی در توسعه جامعه و کمک به رفاه و تثبیت جمعیتها داشته باشند.

آینده معدنکاری

مانند امروز، هر جامعه ای در آینده نیازهای مشابه یا حتی بزرگتری به آب، مواد غذایی و انرژی خواهد داشت و از این رو، در دسترس بودن این منابع برای نسلهای آینده باید تضمین شود. رشد اقتصادی کنونی نباید کورکورانه منابع موجود را نابود کند و یا توسعه ابزارهای جایگزین برای تأمین آنها را از دست بدهد و نسلهای آینده را در آستانه گرسنگی و انقراض رها نماید. به علاوه، این مسئله توسعه پایدار را به خطر می اندازد که مفهوم آن به صورت  روشنگرانه در گزارش Brundtland، "آینده مشترک ما" تدوین شده است. از این رو معدنکاری حوزه گسترده ای از فعالیتهای انسانی است که در جهت پاسخگویی به نیازهای اجتماعی، مانند تثبیت و بهبود تکنوسفر (بخشی از محیط زیست که در سیطره بشریت است)، اما امروز با مسئولیت اضافی که با دانش همراه است، ادامه خواهد یافت: برای ایجاد مدیریت مسئولانه منابع و حفظ اکوسیستمهای سالم قادر به حمایت از جامعه بشری با کیفیت زندگی، امروز و آینده است. چالشهای فعلی ناشی از استخراج معادن شامل اصلاح اثرات منفی، اجرای حفاظت بهتر از منابع آبی و به طور کلی مراقبت از محیط زیست و سلامت انسان بسیار بهتر از گذشته می باشد. پروژه های معدنی فعلی و آینده باید با همه ذینفعان هماهنگ باشد و برای موفقیت بایستی به تائید رضایتمندانه جامعه و قانون برسد. جوامع محلی بویژه در مناطق محروم و فقیر می خواهند ثروت معدن کاری به اشتراک گذاشته شود و اثرات مثبت معدنکاری را در زندگی خود مشاهده نمایند.

برخی از پروژه های معدنی توانسته اند با جامعه توافقهای مثبتی داشته و در ایجاد اثرات مثبت اجتماعی و زیست محیطی نقش داشته باشند. این مسئله، از طریق اجازه دادن به برخی از صنعتگران معدنی در جامعه محلی و خرید محصول از آنها، اجازه بازیافت ضایعات معدنی؛ پرداخت دستمزد برای کار جنگلکاری مجدد و تلاشهای پاکسازی به موازات فعالیتهای معدنی و سرمایه گذاری در ظرفیت سازی اعضای جامعه محلی، قابل حصول می باشد.

پروژه های معدنی فعلی و آینده باید با همه ذینفعان هماهنگ باشد و برای موفقیت بایستی به تائید رضایتمندانه جامعه و قانون برسد. جوامع محلی بویژه در مناطق محروم و فقیر می خواهند ثروت معدن کاری به اشتراک گذاشته شود و اثرات مثبت معدنکاری را در زندگی خود مشاهده نمایند.

این هماهنگی و اشتراک با ذینفعان، اگرچه برای بسیاری از مناطق در حال حاضر دیر است، در حال پیشرفت بوده و ممکن است باعث توسعه معدنکاری گردد.

معدنکاری آینده متفاوت می باشد. ارزشگذاری بیشتر خدمات حفاظت از محیط زیست و اکوسیستم برای اطمینان از سلامت عمومی و کیفیت زندگی باعث شده است که معدنکاری نسبت به گذشته عملکرد بهتری داشته باشد. با این وجود، امروزه شرکتهای معدنی ناکارآمد شناخته می شوند و به دلیل نوسانات قیمتها، این بخش ممکن است تلاشهای خود را برای کاهش چشمگیر هزینه های تولید از سر بگیرد. خیلی زود، استخراج فلز و سوخت مطمئناً در تمام مراحل، از حفاری کانسار تا فرآوری شیمیایی  کانسنگ، خودکار خواهد شد، بنابراین این تکنولوژی باعث کاهش و یا حذف معدنچیان از گالریهای معدنی، یا سایر کارگران، از حمل و نقل کانسنگ و کارخانه های شیمیایی می گردد. این امر باعث می شود پیشنهادات شغلی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، همانطور که در گذشته در کشورهای توسعه یافته رخ داده است، کاهش یابد. چنین اقدامی ممکن است سود شرکتهای مشارکتی را افزایش دهد، اما انتظارات جوامع محلی و همچنین مسئولیت شرکت در قبال آنها همچنان دست نخورده باقی خواهد ماند. کسب مجوز اجتماعی از جوامع محلی برای فعالیتهای معدنی سختتر می شود.

برای موفقیت، پروژه های معدنی باید راه های بهتری برای پیوند با جوامع محلی پیدا کنند، که این مسئله ممکن است از طریق مشارکت جدی در توسعه اجتماعی، افزایش احترام به حقوق بشر و کمک به غلبه بر فقر باشد. به عنوان مثال، در آفریقا، معدنکاری می تواند بخشی از تلاش برای تثبیت جمعیتهایی باشد که از فقر و درگیری در کشورهای زادگاه خود فرار می کنند.

تحولات امروزی ارزشهای جامعه، به ویژه ارزش روزافزون  محیط زیست و کیفیت زندگی، وابستگی معدنکاری آینده به دستیابی به حفاظت بهتر از محیط زیست، مدیریت طولانی مدت منابع طبیعی و اثرات منصفانه اقتصادی-اجتماعی در زندگی جوامع محلی همراه با بهبود ایمنی در فعالیتهای معدنی را اجتناب ناپذیر می سازد.

معدنکاری می تواند بخشی از تلاش برای تثبیت جمعیتهایی باشد که از فقر و درگیری در کشورهای زادگاه خود فرار می کنند.

فعالیتهای معدنی باید با اهداف توسعه پایدار در هم تنیده شده و اطمینان حاصل شود که نسلهای حال و آینده از منابع یا ابزارهای جایگزین برای تأمین نیازهای اصلی خود شامل مواد غذایی، آب و انرژی برخوردار خواهند بود. این به معنی افزایش بازیافت فلزات و جایگزینی منابع انرژی برای کاهش اثرات زیست محیطی و کاهش منابع انرژی متعارف می باشد. به نظر می رسد امروزه یکی از مؤلفه های مدیریت هماهنگ بین المللی، بهره برداری از منابع معدنی برای جلوگیری از به خطر انداختن منابع تجدیدناپذیر و اجرای توسعه پایدار در مقیاس جهانی امری ضروری می باشد.

 

 



نگارنده
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

علوم زمین، چالشها، ارائه راهکارها، انجام خدمات مشاوره و اجرای مطالعات

image-1

مطالعات زمین شناسی و زمین شناسی مهندسی

image-1

مطالعات لرزه خیزی انواع ساختگاهها

image-1

مطالعات مقاومت الکتریکی زمین (IP/RS/SP)

image-1

مطالعات ناپایداری دامنه ها

image-1

مطالعات انواع ساختارهای زمین شناسی

image-1

ارزیابی ساختگاه انواع سازه ها

image-1

اکتشاف و پی جویی معادن

image-1

مطالعات نشست زمین

image-1

اکتشاف و ارزیابی فنی منابع قرضه

image-1

برآورد فرکانس تشدید و سرعت موج برشی انواع ساختگاهها

image-1

مطالعات تفصیلی معادن

image-1

مغناطیس سنجی

image-1

ارزیابی فنی و اقتصادی معادن و مواد معدنی


Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی، آلاینده ها و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات زیست محیطی، مطالعات سنجش از دور و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com


گروه بندی موضوعی

تاریخ ابزار

معدنکاری و توسعه پایدار

يكشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۱۷ ق.ظ

صنایع معدنی عمده ترین مصالحی که ما برای ساخت و تولید روزانه زیرساختها و تجهیزات، برای بدست آوردن مقادیر زیادی از انرژی، و تامین کود کشاورزی برای تولید مواد غذایی، نیاز داریم را فراهم می سازند. برای رسیدن به این جایگاه معدنکاری فلزی در طی قرنها به طور پیوسته با خیزهای ناگهانی برای چند ماده معدنی مانند نقره، طلا، رادیم و .. افزایش داشته است. که در ارتباط با رونق تقاضا رخ داده است. همزمان معدنکاری نوعی فعالیت بشری است که بیشترین دست خوردگی را به محیط زیست وارد می نماید و با اثرات بزرگ اجتماعی و بی عدالتیهای اجتماعی نیز پیوندی قوی دارد. بدون تردید، آینده ما عمیقا به معدنکاری وابسته است.

عملیات رایج معدنکاری در چند گام قابل خلاصه شدن می باشد: گرفتن مجوز، حفاری کانسنگ، فروش ماده معدنی و با اتمام کانسار، شروع به غعالیت در جای دیگر. معدنکاری در میان نوعی از فعالیتهای بشری است که وسیعترین اثرات اجتماعی و زیست محیطی را بر جای گذاشته است.

معدنکاری برای فلزات پایه (مانند آلومنیوم، آهن، منگنز و نیکل) و سوختهای انرژی (نفت، گاز، زغالسنگ، و اورانیوم) به سرمایه گذاریهای بزرگی نیاز دارند، به شدت سرمایه بر هستند، و توسط شرکتهای بزرگ قابل اجرا هستند. با این حال، فلزات گرانبها (به عنوان مثال طلا ، نقره و Ta) در بسیاری از مناطق اغلب توسط معدنکاران صنعتگر نیز مورد هدف قرار می گیرند. همه اینها تأثیرات زیست محیطی عمیقی دارند. انتظار می رود امروز پروژه های معدنی جدید از فعالیتهای معدنی گذشته درس بگیرند و نیازهای اجتماعی و توسعه را به شیوه ای کارآمدتر و با آسیب کمتری به محیط زیست، برآورده سازند.

صنعت معدن و میراث آن

فعالیتهای معدنی جدید نیستند و در واقع ممکن است در زمانهای نوسنگی برای بدست آوردن اولین فلزات برای ساخت ابزار آغاز شده باشد. در یونان کلاسیک و در امپراتوری روم، بسیاری از معادن برای تولید آهن، سرب، مس، طلا و سایر فلزات مورد بهره برداری قرار می گرفتند.  بسیاری از این معادن قدیمی هنوز ناشناخته اند و برخی از آنها طی چندین قرن کشف و مورد بهره برداری قرار گرفته اند. با گذشت زمان، استخراج معادن گسترش یافته و مقادیر فزاینده ای از سوختهای فسیلی (مانند ذغال سنگ) و فلزات (به عنوان مثال آهن) در مقادیری به طور کلی متناسب با توان انسانی موجود و در نتیجه با جمعیت بشر، طی قرنها استخراج شده است. با تحولات فن آوری، به ویژه مواد منفجره و ماشین آلات، معادن توانستند در قرون نوزدهم و بیستم گسترش بیشتری پیدا کنند. در آخرین ربع قرن بیستم، محیطهای جدید و خشن مانند مناطق پوشیده از یخ و کف دریاهای عمیق برای نفت، گاز طبیعی و فلزات مورد استخراج قرار گرفتند. این روند ادامه خواهد یافت و به زودی مرزهای جدید در نوردیده خواهد شد.

 اهمیت مقایسه صنعت معدن و سهم آن به تولید ناخالص داخلی در جهان در طول قرن گذشته نشان دهنده افزایش تولید کانسنگ و مواد معدنی با ضریب 27 و افزایش استخراج مواد با ضریب 8 بوده است، در حالیکه تولید ناخالص داخلی را 23 برابر افزایش داده است.

استخراج منابع جهانی به میلیاراد تن و رشد تولید ناخالص داخلی، در دوره سالهای 1900 الی2005.

اثرات اقتصادی و زیست محیطی معدنکاری نیز ممکن است بسته به کانسنگ و مناطق متفاوت باشد.

فعالیتهای معدن بسیار متنوع می باشند و ممکن است اثرات اکولوژیکی مختلفی داشته باشند. فعالیتهای معدنکاری گذشته چنین اثراتی را در محیط زیست به جای گذاشت، اما دو موضوع از اهمیت ویژه و جهانی برخوردار است: باطله های معدنی و زهاب اسیدی معدن. باطله ها به طور کلی حجیم بوده و حاوی عناصر سمی هستند که ممکن است در زیست کره آزاد و رها شوند. زهاب اسیدی معان غالباً ناشی از قرار گرفتن در معرض کانیهای سنگ و کانسنگها در برابر آب و اکسیژن، تسهیل بسیج عناصر شیمیایی و افزایش غلظت آنها در آبها و زنجیره های مواد غذایی، با اثرات مضر بر سلامت اکوسیستمها و سلامت انسان می باشد.

این میراث معدنی طی قرنها انباشته شده بود، اما تنها در ربع آخر قرن بیستم تأثیرات منفی زیست محیطی و بهداشتی آن شناخته شد. از آن زمان به بعد، قوانینی در زمینه حفاظت از محیط زیست و بهداشت به وجود آمده است و برخی اقدامات برای مقابله با میراث صنعتی از طریق پروژه های پاکسازی، اصلاح و بازسازی آغاز شده است. این اقدامات اصلاحی در ایالات متحده با پروژه Superfund در سال 1980 آغاز شد و تاکنون عمدتاً در آمریکای شمالی و اروپای غربی به اجرا در آمده است. به عنوان یک اثر جانبی در توسعه قوانین زیست محیطی و افزایش هزینه های مدیریت پسماند، معادن از کشورهای توسعه یافته به مناطق دیگر منتقل شدند. امروزه، شرکتهای بین المللی غالبا نفت، زغال سنگ، گاز، اورانیوم، عناصر نادر خاکی و فلزات گرانبها را در مناطقی به دور از بازارهای مصرف بزرگ و کاربران نهایی استخراج می کنند. در حال حاضر نواحی معدنی اغلب دور از شمال کانادا و استرالیا قرار دارد و کشورهای در حال توسعه در آمریکای جنوبی، آسیا و آفریقا، غالباً دارای قوانین معدنکاری کمتر سختگیرانه و مقررات ضعیف زیست محیطی می باشند. اثرات معدنی، از جمله جریان زباله و تأثیرات اجتماعی، به طور کلی از مناطق توسعه یافته و پرجمعیت به مناطق دیگر منتقل می شود.

امروزه، شرکتهای بین المللی غالبا نفت، زغال سنگ، گاز، اورانیوم، عناصر نادر خاکی و فلزات گرانبها را در مناطقی به دور از بازارهای مصرف بزرگ و کاربران نهایی استخراج می کنند.

بخشهای معدنکاری و فلزات در جامعه

کانسنگهای معدنکاری به طور کلی در بخشهایی مانند فلزات پایه، سوختهای فسیلی و فلزات گرانبها قرار می گیرند. فلزاتی مانند آهن مدت طولانی است که استخراج می شوند، در حالیکه سایر موارد مانند آلومینیوم اخیرا معدنکاری شده اند. مقدار کل فلزاتی که قبلاً از پوسته زمین استخراج شده اند و در برنامه های کاربردی (زیرساختها، ماشین آلات و ابزارها) موجود هستند بسیار زیاد می باشند. امروزه بازیافت فلزات از ضایعات انباشته شده و زباله ها در محلهای دفن زباله ممکن است در بعضی موارد اقتصادی تر از ذخایر سنگ معدن می باشد. به عنوان مثال، در سال 2008، صنعت فولاد جهان بیش از 1/3 میلیارد تن فولاد تولید کرد. برای اینکار حدود 1/48 میلیارد تن مواد اولیه مورد استفاده قرار گرفت، برای تولید همان حجم فولاد در دهه 1970، 470 میلیون تن کمتر از آن مورد نیاز بود. در مورد آلومنیوم برآورد می شود که از سال 1880، 900 میلیون تن آلومینیوم تولید شده است که تقریباً 75 درصد آن هنوز در حال استفاده می باشد. تقاضا برای آلومینیوم همچنان ادامه دارد و بازیافت آلومینیوم بیش از 90 درصد کمتر از تولید فلز جدید به انرژی انرژی نیاز دارد، بنابراین بازیافت بسیار جذاب می شود. سایر فلزات مانند اورانیوم و سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز برای تأمین انرژی استخراج می شوند و در کاربریهایشان به طور عمده یا کاملاً مصرف می شوند (می سوزند) و بنابراین، بازیافت مانند موارد بالا کاربرد ندارد (اگرچه، در در مورد سوخت مصرف شده هسته ای، فرآوری مجدد هنوز می تواند اورانیوم استفاده نشده را بازیابی نماید). منابع فلزات پایه و سوخت در زمین محدود هستند. در صورت ادامه مصرف با روند امروزی،  مقادیر محدود سوختهای انرژی موجود در ذخایر زمین شناسی از بین می رود و این ممکن است رشد و توسعه را در برخی از مقاطع در آینده به خطر بیاندازد. اثرات اقتصادی و زیست محیطی معدنکاری نیز ممکن است بسته به کانسنگ و مناطق متفاوت باشد.

اجرای پروژه های بزرگ معدنکاری در کشورهای در حال توسعه موقعیتهای بسیاری از ثروت هنگفت را برای یک اقلیت ایجاد کرده است، در حالیکه اکثر مردم شاهد بهبود وضعیت اقتصادی و اقتصادی خودشان نبوده اند.

توسعه پایدار و معدنکاری

اثرات معدنکاری همیشه وجود داشته و ما هنوز معادن باز شده در دوران روم با زهاب اسیدی معدن، ستونهای زباله و آلودگی زیست محیطی زیست داریم. استخراج معادن بزرگ در قرون  19 و 20 با اثرات نادیده گرفته شده و هزینه های پنهان رشد کرد. اثرات روی سلامت معدنچیان به دلیل قرار گرفتن در معرض آلاینده های سمی (سرطان ریه، سیلیکوز، مسمومیت با سرب و غیره) برای مدت طولانی مورد توجه قرار نگرفتند. تا همین اواخر، تأثیرات زیست محیطی بر طبیعت و در کل جمعیتها نیز به درستی در نظر گرفته نشده بود.

27 اصل توسعه پایدار توسط نمایندگان 172 دولت و 2400 سازمان غیردولتی مورد توافق قرار گرفت. این اصول در سه بخش اصلی قرار می گیرند، جاییکه همکاری و یکپارچه سازی فعالیتهای فنی و اقتصادی به عنوان ضرورت توافق شده است تا از رشد اقتصادی، حفاظت اکولوژیکی از محیط زیست و منابع طبیعی و توسعه اجتماعی از جمله ایمنی در اماکن کار و توسعه جامعه اطمینان حاصل شود.

با مصرف ذخایر غنی از کانسنگ و اجرای مقررات مربوط به حفاظت از محیط زیست، بسیاری از شرکتهای معدنی به مناطق در حال توسعه که در آن مقررات کمتر سختگیرانه تر بودند، نقل مکان کردند. اجرای پروژه های بزرگ معدنکاری در کشورهای در حال توسعه موقعیتهای بسیاری از ثروت هنگفت را برای یک اقلیت ایجاد کرده است، در حالیکه اکثر مردم شاهد بهبود وضعیت اقتصادی و اقتصادی خودشان نبوده اند. در مقابل، معدنکاری اغلب بر شرایط زندگی آنها اثرات سوء و مخربی به جای می گذارد. کشورهای در حال توسعه، میزبان جدید پروژه های معدنی،  در حال تطبیق و مدرنسازی قوانین اجرایی زیست محیطی و حفاظت از بهداشت و سلامت عمومی می باشند.

از دیدگاه شرکتها، یک جنبه مهم موفقیت معدن، علاوه بر مجوز رسمی و قانونی استخراج معادن، مجوز اجتماعی از جامعه، یعنی رضایت و پذیرش آنها به معدن در منطقه خود می باشد. مسئولیت شرکتهای معدنی نیز برای به اشتراک گذاشتن ثروت از معدن با جوامع، توسعه یافته است و این با سرمایه گذاری در ایجاد  زیرساختهایی در منطقه مانند مدارس و بیمارستانها و به حداقل رساندن تأثیرات سوء حاصل شده است. از این رو آینده برای استخراج معادن وابسته به پیروی از شیوه های صحیح معدنکاری به منظور حفاظت از محیط زیست در همه جا و همچنین به عهده گرفتن مسئولیت اجتماعی در توسعه منطقه و کمک به کیفیت زندگی جامعه می باشد. این مسئله در اجلاس زمین در سال 1992 در ریو دوژانیرو، مطرح گردید که در آن 27 اصل توسعه پایدار توسط نمایندگان 172 دولت و 2400 سازمان غیردولتی مورد توافق قرار گرفت. این اصول در سه بخش اصلی قرار می گیرند، جاییکه همکاری و یکپارچه سازی فعالیتهای فنی و اقتصادی به عنوان ضرورت توافق شده است تا از رشد اقتصادی، حفاظت اکولوژیکی از محیط زیست و منابع طبیعی و توسعه اجتماعی از جمله ایمنی در اماکن کار و توسعه جامعه اطمینان حاصل شود.

 علیرغم چنین توافقهای بین المللی، در واقعیت نسبت به تغییرات مقاومت وجود دارد و به وفور منابع نفتی، گازی و منابع معدنی از نظر بسیاری، نفرین است. عبارت "نفرین منابع" برای شناسایی فرایندی استفاده می شود که اغلب مشاهده می شود که ثروت منابع طبیعی تمایل دارد بر حاکمیت یک کشور تأثیر منفی بگذارد و سه اثر منفی مهم دارد: تمایل دارد فساد را افزایش دهد، رژیمهای تمامیت خواه دوام طولانیتری داشته باشند و درگیریهای شدید ایجاد شود. اگرچه کشورهای غنی از منابع طبیعی وجود دارند که نتوانستند به پتانسیل کامل خود برسند، اما دولتها می توانند تصمیماتی در مورد سیاستگذاری بگیرند که از برخی از پیامدهای منفی معدنکاری منابع جلوگیری نموده و به سرمایه گذاری در رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور کمک نمایند. تلاشهای بین المللی، مانند ابتکار عمل دولت باز (OGP) و ابتکار عمل شفافسازی صنایع استخراجی (EITI)، از ابتکارات داوطلبانه ای هستند که سعی در شکست "نفرین منابع" می کنند.

تلاشهایی از طرف سازمانهای بین المللی برای توسعه  مفاهیم نظری صورت گرفته تا بتوانند رشد خود را از معدنکاری منابع و اثرات منفی محیط زیست از معدنکاری را جدا نمایند. با وجود این، تأثیرات اصلی اجتماعی "نفرین منابع" در آفریقا، بهم ریختگی و از هم پاشیدگی کامل جوامع و تولید مواد غذایی و ایجاد جنگ و درگیریهایی است که منجر به تحرکات جمعی مهاجرتی و آوارگی حدود 65/3 میلیون نفر از خانه های خود شده است. سازمان ملل این مسئله را یک شکست بشردوستانه بزرگ قلمداد کرد. با اینحال، معدن و کشاورزی می توانند نقش مهمی در توسعه جامعه و کمک به رفاه و تثبیت جمعیتها داشته باشند.

آینده معدنکاری

مانند امروز، هر جامعه ای در آینده نیازهای مشابه یا حتی بزرگتری به آب، مواد غذایی و انرژی خواهد داشت و از این رو، در دسترس بودن این منابع برای نسلهای آینده باید تضمین شود. رشد اقتصادی کنونی نباید کورکورانه منابع موجود را نابود کند و یا توسعه ابزارهای جایگزین برای تأمین آنها را از دست بدهد و نسلهای آینده را در آستانه گرسنگی و انقراض رها نماید. به علاوه، این مسئله توسعه پایدار را به خطر می اندازد که مفهوم آن به صورت  روشنگرانه در گزارش Brundtland، "آینده مشترک ما" تدوین شده است. از این رو معدنکاری حوزه گسترده ای از فعالیتهای انسانی است که در جهت پاسخگویی به نیازهای اجتماعی، مانند تثبیت و بهبود تکنوسفر (بخشی از محیط زیست که در سیطره بشریت است)، اما امروز با مسئولیت اضافی که با دانش همراه است، ادامه خواهد یافت: برای ایجاد مدیریت مسئولانه منابع و حفظ اکوسیستمهای سالم قادر به حمایت از جامعه بشری با کیفیت زندگی، امروز و آینده است. چالشهای فعلی ناشی از استخراج معادن شامل اصلاح اثرات منفی، اجرای حفاظت بهتر از منابع آبی و به طور کلی مراقبت از محیط زیست و سلامت انسان بسیار بهتر از گذشته می باشد. پروژه های معدنی فعلی و آینده باید با همه ذینفعان هماهنگ باشد و برای موفقیت بایستی به تائید رضایتمندانه جامعه و قانون برسد. جوامع محلی بویژه در مناطق محروم و فقیر می خواهند ثروت معدن کاری به اشتراک گذاشته شود و اثرات مثبت معدنکاری را در زندگی خود مشاهده نمایند.

برخی از پروژه های معدنی توانسته اند با جامعه توافقهای مثبتی داشته و در ایجاد اثرات مثبت اجتماعی و زیست محیطی نقش داشته باشند. این مسئله، از طریق اجازه دادن به برخی از صنعتگران معدنی در جامعه محلی و خرید محصول از آنها، اجازه بازیافت ضایعات معدنی؛ پرداخت دستمزد برای کار جنگلکاری مجدد و تلاشهای پاکسازی به موازات فعالیتهای معدنی و سرمایه گذاری در ظرفیت سازی اعضای جامعه محلی، قابل حصول می باشد.

پروژه های معدنی فعلی و آینده باید با همه ذینفعان هماهنگ باشد و برای موفقیت بایستی به تائید رضایتمندانه جامعه و قانون برسد. جوامع محلی بویژه در مناطق محروم و فقیر می خواهند ثروت معدن کاری به اشتراک گذاشته شود و اثرات مثبت معدنکاری را در زندگی خود مشاهده نمایند.

این هماهنگی و اشتراک با ذینفعان، اگرچه برای بسیاری از مناطق در حال حاضر دیر است، در حال پیشرفت بوده و ممکن است باعث توسعه معدنکاری گردد.

معدنکاری آینده متفاوت می باشد. ارزشگذاری بیشتر خدمات حفاظت از محیط زیست و اکوسیستم برای اطمینان از سلامت عمومی و کیفیت زندگی باعث شده است که معدنکاری نسبت به گذشته عملکرد بهتری داشته باشد. با این وجود، امروزه شرکتهای معدنی ناکارآمد شناخته می شوند و به دلیل نوسانات قیمتها، این بخش ممکن است تلاشهای خود را برای کاهش چشمگیر هزینه های تولید از سر بگیرد. خیلی زود، استخراج فلز و سوخت مطمئناً در تمام مراحل، از حفاری کانسار تا فرآوری شیمیایی  کانسنگ، خودکار خواهد شد، بنابراین این تکنولوژی باعث کاهش و یا حذف معدنچیان از گالریهای معدنی، یا سایر کارگران، از حمل و نقل کانسنگ و کارخانه های شیمیایی می گردد. این امر باعث می شود پیشنهادات شغلی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، همانطور که در گذشته در کشورهای توسعه یافته رخ داده است، کاهش یابد. چنین اقدامی ممکن است سود شرکتهای مشارکتی را افزایش دهد، اما انتظارات جوامع محلی و همچنین مسئولیت شرکت در قبال آنها همچنان دست نخورده باقی خواهد ماند. کسب مجوز اجتماعی از جوامع محلی برای فعالیتهای معدنی سختتر می شود.

برای موفقیت، پروژه های معدنی باید راه های بهتری برای پیوند با جوامع محلی پیدا کنند، که این مسئله ممکن است از طریق مشارکت جدی در توسعه اجتماعی، افزایش احترام به حقوق بشر و کمک به غلبه بر فقر باشد. به عنوان مثال، در آفریقا، معدنکاری می تواند بخشی از تلاش برای تثبیت جمعیتهایی باشد که از فقر و درگیری در کشورهای زادگاه خود فرار می کنند.

تحولات امروزی ارزشهای جامعه، به ویژه ارزش روزافزون  محیط زیست و کیفیت زندگی، وابستگی معدنکاری آینده به دستیابی به حفاظت بهتر از محیط زیست، مدیریت طولانی مدت منابع طبیعی و اثرات منصفانه اقتصادی-اجتماعی در زندگی جوامع محلی همراه با بهبود ایمنی در فعالیتهای معدنی را اجتناب ناپذیر می سازد.

معدنکاری می تواند بخشی از تلاش برای تثبیت جمعیتهایی باشد که از فقر و درگیری در کشورهای زادگاه خود فرار می کنند.

فعالیتهای معدنی باید با اهداف توسعه پایدار در هم تنیده شده و اطمینان حاصل شود که نسلهای حال و آینده از منابع یا ابزارهای جایگزین برای تأمین نیازهای اصلی خود شامل مواد غذایی، آب و انرژی برخوردار خواهند بود. این به معنی افزایش بازیافت فلزات و جایگزینی منابع انرژی برای کاهش اثرات زیست محیطی و کاهش منابع انرژی متعارف می باشد. به نظر می رسد امروزه یکی از مؤلفه های مدیریت هماهنگ بین المللی، بهره برداری از منابع معدنی برای جلوگیری از به خطر انداختن منابع تجدیدناپذیر و اجرای توسعه پایدار در مقیاس جهانی امری ضروری می باشد.

 

 

هدایت به بالای