ادغام شرکتهای معدنی به منظور شتاب بخشیدن به فعالیتها، در پی کاهش آهنگ رشد تقاضای چین
انتظار میرود سرمایهگذاریهای مشترک و فروش داراییها در صنعت معدنکاری سرعت گیرد؛ صنعتی که به دلیل کاهش سرعت تولید و رشد تقاضا برای فلزات صنعتی، بهویژه در چین به عنوان بزرگترین مصرفکننده، مستعد ادغام و یکپارچهسازی است.
با این حال، فعالیتهای گسترده ادغام و تملیک بین شرکتهای معدنی بزرگ و متنوع، ممکن است در حال حاضر به دلیل هزینههای بسیار بالا و احتمال قابل توجه رد شدن نهایی، متوقف شود. این اظهارات از سوی سرمایهگذاران پیش از نشست جهانی صنعت مس در رویداد CESCO در سانتیاگو، شیلی در هفته آینده مطرح شد.
بیمیلی به تعامل در سطح شرکتها در دادههای LSEG قابل مشاهده است که نشان میدهد فعالیتهای ادغام و اکتساب در بخش معدن، با افت 27 درصدی از نظر ارزش، به 15 میلیارد دلار در سه ماهه نخست در مقایسه با مدت مشابه سال 2024 رسیده است.
از ابتدای سال 2024، [ارزش] سهام شرکت BHP بیست و شش درصد، [ارزش] سهام شرکت Rio Tinto بیست و سه درصد و [ارزش] سهام شرکت Glencore چهل و دو درصد کاهش یافته است.
شرکتهایی مانند BHP و Rio Tinto دارای ترازنامههای مالی قوی هستند و سود خوبی به سهامداران خود میدهند، اما در حال نزدیک شدن به دورهای هستند که رشد سود آنها متوقف خواهد شد.
از آنجایی که هیچ کشور دیگری قادر به جبران رکود ناشی از چین و جنگهای تجاری به راه انداخته شده توسط تعرفههای وارداتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نیست، شرکتهای معدنی بیشتر به ایجاد ارزش و استحکام از طریق گسترش مقیاس فعالیت میاندیشند.
George Cheveley، مدیر پورتفوی در شرکت مدیریت سرمایهگذاری Ninety One، گفت: ما شاهد بحثهای بیشتری در مورد مشارکت، سرمایهگذاریهای مشترک و فروش داراییها هستیم.
به احتمال زیاد شاهد معاملات کوچکتری نسبت به تصاحبهای گسترده خواهیم بود. این [معاملات کوچکتر] از نظر مقررات آسانتر بوده و روشی سادهتر برای بهبود بنیان دارایی و کاهش ریسک سبد سرمایه شما محسوب میشوند.
شرکت BHP که در بورس استرالیا پذیرفته شده است، اخیراً یک مشارکت انتفاعی با نام Vicuña با شرکت Lundin Mining ایجاد کرده است. Vicuña در حال حاضر مالک پروژه مس Filo در آرژانتین و پروژه Josemaria در شیلی است.
شرکت BHP که با مشکل افت عیار مواد معدنی روبرو است، در نظر دارد مبلغ ۱۰.۸ میلیارد دلار را طی یک دوره ۱۰ ساله در شیلی سرمایهگذاری کند که شروع آن با پروژه Escondida خواهد بود.
برخی فعالان، غالباً به جای سرمایهگذاری به منظور توسعه، افزایش بازده سهامداران از طریق پرداخت سود تقسیمی و بازخرید سهام را در اولویت قرار دادهاند.
James Whiteside، رئیس بخش شرکتهای فلزات و معدن در وود مکنزی، گفت: تحلیل ما نشان میدهد که ضرایب ارزیابی به نسبتهای پرداخت بالاتر واکنش نشان نمیدهند و بازخریدها دیگر بازده قوی ارائه نمیدهند، که این امر چرخش به سمت رشد را جذابتر میکند.
شرکتهای چندمنظورهای که در پی جلب توجه از طریق پرداخت سودهای کلان هستند، پاداشی دریافت نمیکنند؛ اما با توجه به بررسیهای صورت گرفته در مورد شرکتهای استخراج مس، سرمایهگذاری در افزایش تولید سوددهی دارد.
سوابق تاریخی
Christel Bories، رئیس گروه معدنی فرانسوی Eramet، اظهار داشت: از لحاظ تاریخی، مذاکرات ادغام اغلب یا در اوج چرخهی اقتصادی، به دلیل وفور نقدینگی شرکتهای معدنی، یا در پایینترین نقطه آن، به دلیل نیاز به یافتن راههایی برای ایجاد ارزش، صورت میگیرد.
در آوریل ۲۰۲۳ با عدم پذیرش پیشنهاد ۲۳ میلیارد دلاری شرکت Glencore، ثبتشده در لندن، برای تصاحب شرکت Teck Resources، فعالیتها کلید خورد. در ادامه، گلنکور به جای تصاحب کل شرکت، بخش زغالسنگ متالورژیک Teck را به ارزش ۷ میلیارد دلار به تملک خود درآورد.
اما هنگامی کهBHP، بزرگترین شرکت معدنی جهان، با پیشنهاد ۴۹ میلیارد دلاری به صورت خصمانه برای خرید Anglo American وارد عمل شد، فعالان و تحلیلگران بازار به این درک رسیدند که تحولات اساسی و تجدید ساختار در صنعت معدن در حال وقوع است.
Tom Price ، تحلیلگرLiberum، اظهار داشت: برای صنعت معدن بسیار مهم است که BHP پیشگام آغاز دورهی ادغام و تملک (M&A) شود، زیرا این اقدام، متقاعد کردن هیئت مدیره برای مدیران عامل سایر شرکتها را آسانتر میسازد.
آنچه در این دوره، پذیرش ایده ادغام و تملک را برای هیئت مدیرههای شرکتها تسهیل کرده، پیشبینیها مبنی بر افزایش چشمگیر تقاضا برای مس است که بخشی از آن ناشی از جایگزینی و ارتقاء شبکههای برق و همچنین توسعهی حملونقل الکترونیکی شامل خودروهای برقی، اسکوترها و دوچرخهها است.
بر اساس پیشبینیهای ارائهدهندهی اطلاعات Benchmark Mineral Intelligence (BMI)، مجموع تقاضای مس از دو بخش مصرفکنندهی نهاییِ زیرساختهای انرژی و حملونقل الکتریکی، در سال ۲۰۳۰ به ۴ میلیون تن خواهد رسید که ۱۳٪ از تقاضای جهانی برای مس تصفیه شده را شامل میشود. این در حالی است که این میزان در سال جاری ۲.۶ میلیون تن، معادل ۹.۵٪ از تقاضای جهانی است.
به طور کلی، بر اساس اعلام شرکت مشاورهی «وود مکنزی»، شرکتهای معدنی نیازمند سرمایهگذاری ۲۰۰ میلیارد دلاری برای افزایش ۹.۶ میلیون تُنی در تولید مس خود هستند.
چین، با دارا بودن بخش تولید گسترده، حدود ۵۵٪ و ۵۰٪ از مصرف جهانی مس و آلومینیوم مورد استفاده در صنایع حملونقل، بستهبندی و ساختوساز را به خود اختصاص داده است.
به گفتهی پرایس، تحلیلگرLiberum، اگرچه احتمالاً اعمال سیاستهای محرک اقتصادی ضروری است، اما استراتژیهای متنوع چین در سالهای اخیر تنها توانستهاند فعالیتها را در بخشهای مسکن و زیرساخت که مصرفکنندهی عمدهی مواد خام هستند، تثبیت کنند. این بخشها کماکان از رونق چندانی برخوردار نیستند.