Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۴۰۴، ۰۷:۲۳ ق.ظ

بحران در زنجیره تأمین مس: نوآوری، ژئوپلیتیک، و نقش استرالیا

با افزایش تقاضا برای فناوری‌های انرژی پاک، بازار جهانی مس با شکاف عرضه و تقاضا مواجه شده است که تحلیلگران هشدار می‌دهند در صورت ادامه روند کنونی تولید، پر کردن این شکاف تقریباً غیرممکن خواهد بود. تعرفه‌های پیشنهادی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، و فرمان اجرایی او برای تسریع اکتشاف و استخراج مواد معدنی کلیدی، از جمله مس، در آب‌های بین‌المللی، به نوسانات بازار افزوده است. در مواجهه با عدم قطعیت زنجیره تأمین، کشورها دسترسی مستقل به مس را در اولویت قرار داده‌اند. این امر به معنای هدف‌گذاری ذخایر جدید یا غیرقابل‌دسترس قبلی، که اغلب عمیق‌تر و دورافتاده‌تر هستند، و تلاش نوآوران برای توسعه فناوری‌هایی است که استخراج سنگ‌های کم‌عیار را اقتصادی می‌کند.

استرالیا، اگرچه در سال ۲۰۲۴ هشتمین تولیدکننده بزرگ مس جهان بود، دومین ذخایر بزرگ مس را در اختیار دارد و نقش کلیدی در استراتژی‌های تولید بلندمدت ایفا می‌کند. پروژه‌ای در همکاری بین دانشگاه کوئینزلند (UQ) و استارت‌آپ Banksia Minerals Processing (BMP) در حال توسعه روشی سازگار با محیط‌زیست برای استخراج مس از منابع کم‌عیار است. Steyn، از BMP اظهار می‌کند که این پروژه می‌تواند راه را برای فرآوری داخلی اقتصادی هموار کند و استقلال زنجیره تأمین استرالیا را تقویت نماید. با این حال، نگرانی‌هایی درباره کمبود بودجه وجود دارد. Arthur F. Thurnau، استاد منابع معدنی در دانشگاه میشیگان، هشدار می‌دهد که کشورهای غربی، از جمله استرالیا، در تأمین بودجه برای نیروی کار معدنی عقب هستند و شکاف آموزشی و مهارتی با چین را دست‌کم می‌گیرند.

مس: تقاضای رو به افزایش، عرضه عقب‌مانده

در حال حاضر، تقاضای مس حدود ۲۵ میلیون تن در سال است. با این حال، برآوردها نشان می‌دهد که تا سال ۲۰۵۰ این تقاضا به ۵۰ میلیون تن خواهد رسید.Ollie Brown، اقتصاددانGlobalData، گفت که این تقاضا، مشابه سایر مواد معدنی کلیدی، عمدتاً توسط خودروهای برقی، نوسازی شبکه‌های برق، و ابتکارات انرژی تجدیدپذیر هدایت می‌شود.

او می‌گوید که در میان تقاضای رو به رشد، بازار جهانی مس با «عرضه عقب‌مانده» تعریف می‌شود، در حالی که تعرفه‌های پیشنهادی ترامپ از ابتدای سال جاری «قیمت‌های جهانی را متلاطم کرده است». اگرچه ترامپ هنوز تعرفه‌ای خاص برای مس تعیین نکرده، اما روشن کرده که قصد دارد واردات را کاهش دهد و تولید داخلی را افزایش دهد. در فوریه ۲۰۲۵، او به وزارت بازرگانی دستور داد تا خطرات امنیت ملی احتمالی واردات مس را بررسی کند، گامی اولیه به سمت محدود کردن احتمالی این کالاها.

Nicolas Psaroudis، اقتصاددان منطقه آسیا-اقیانوسیه درGlobalData، گفت که تهدید محدودیت‌های صادراتی به عدم قطعیت و نوسان قیمت کمک می‌کند. او توضیح می‌دهد: در سطح بین‌المللی، محدودیت‌های صادراتی می‌تواند زنجیره‌های تأمین جهانی مس را مختل کند. کاهش ناگهانی عرضه می‌تواند دسترسی به ضایعات جهانی را محدود کند، قیمت‌های بین‌المللی را بالا ببرد، و فشار بیشتری بر کوره‌های ذوب که با کمبود کنسانتره مواجه هستند، وارد کند.

اگر هیچ چیز دیگری نباشد، این وضعیت یادآوری ناخوشایندی از این واقعیت است که زنجیره‌های تأمین مواد معدنی جهانی در برابر تنش‌های تجاری آسیب‌پذیر باقی می‌مانند و به درخواست‌ها برای تقویت تولید داخلی افزوده است. Lawrence M. Cathles، استاد علوم زمین و جوی در دانشگاه کرنل، می‌گوید کشورهای غربی باید تمایل بیشتری به گسترش عملیات خود داشته باشند تا از وابستگی بازار جلوگیری کنند. او می‌افزاید: گفتن اینکه مس مهم است کافی نیست، در حالی که از انجام کار خودداری می‌کنیم. ما نمی‌خواهیم کسی کالای عمده‌ای را کنترل کند، اما صرفاً نخواستن کافی نیست. باید سیاست‌ها و برنامه‌هایی برای جلوگیری از موقعیت‌های نامطلوب داشته باشیم، و بخشی از آن استخراج در قلمرو خودمان است.

با این حال، در حالی که استرالیا کمبود سنگ مس ندارد، مشکل در دسترسی به آن است.

باز کردن قفل مس استرالیا

به گفتهDan Wood، زمین‌شناس اکتشافی و استاد وابسته در دانشگاه کوئینزلند(UQ)، یکی از چالش‌های اصلی یافتن سنگ مس مناسب برای توسعه است. او می‌گوید: تقریباً همه ذخایر بزرگ که به طور نظری می‌توانند جایگزین یکی از ده معدن برتر تولیدی شوند که در اوایل دهه ۲۰۵۰ بسته خواهند شد، حداقل در یک مطالعه امکان‌سنجی استخراج شکست خورده‌اند.

این شکست‌ها عمدتاً به دلیل عیار پایین سنگ‌ها، دوری از دسترس، و قیمت پایین مس است. Wood هشدار می‌دهد که حتی اگر قیمت‌ها به حدی بالا بروند که توسعه مس با عیار پایین را ممکن کنند، عرضه بیش از حد می‌تواند یک چرخه بازخورد ایجاد کند: مس بیشتر قیمت‌ها را پایین می‌آورد و دستاوردها را خنثی می‌کند.

Wood می‌گوید برای استفاده حداکثری از ذخایر استرالیا، باید کارهای بیشتری برای دسترسی به بدنه‌های کانسنگ عمیق‌تر انجام شود. یکی از روش‌های بالقوه، caving  است، که در آن سنگ از زیر سطح «بریده» یا حفاری می‌شود و هنگام فرو ریختن بازیابی می‌شود. اگرچه این روش غیرمعمول نیست، برای مثال، در سوئد برای سنگ آهن استفاده می‌شود، اطلاعات کمی در مورد نحوه استخراج ایمن در عمق‌های بیشتر وجود دارد، و آموزش و پرورش در این زمینه همچنان محدود است.

Wood بیان می‌کند: caving غیرمعمول نیست، اما نکته ترسناک این است که افراد بسیار کمی در جهان باقی مانده‌اند که واقعاً آن را درک کنند. اگر عمیق‌تر از حدود ۱.۴ کیلومتر بروید، داده‌های زیادی درباره تنش‌های سنگ وجود ندارد. به عنوان مثال، ذخیره Resolution شرکت Rio Tinto در Arizona را در نظر بگیرید. باید نزدیک به دو کیلومتر پایین بروید تا به بالای سنگ برسید، و سنگ‌ها در آن عمق نزدیک به ۱۰۰ درجه سانتی‌گراد هستند.

ابتکاراتی برای آموزش نسل بعدی معدن‌کاران caving وجود دارد، برای مثال، UQ با Rio Tinto و دانشگاه مغولستان همکاری کرده تا تخصص caving را در معدن Oyu Tolgoi شرکت Rio Tinto در مغولستان افزایش دهد. با این حال، Wood هشدار می‌دهد که این فرآیند طولانی است. او می‌گوید: ما به یک سفر ۲۰ ساله نگاه می‌کنیم تا گروهی از مهندسان caving آموزش‌دیده و مهم‌تر از آن، با تجربه، داشته باشیم. این شکاف مهارتی جدی است و اگر برطرف نشود، مانع بزرگی برای عرضه مس در آینده تا سال ۲۰۵۰ خواهد بود.

علاوه بر آموزش، فناوری ممکن است، با نوآوران به دنبال امکان‌پذیر کردن سنگ‌های کم‌عیار به عنوان گزینه‌های توسعه راه دیگری برای افزایش عرضه فراهم کند.

جام مقدس برای مس؟

یک پروژه، همکاری بین UQ و استارت‌آپBanksia Minerals Processing (BMP)، در حال توسعه روشی سازگارتر با محیط‌زیست برای استخراج مس از منابع کم‌عیار است. این فرآیند به جای پیرومتالورژی (گرما) از هیدرومتالورژی (آب) استفاده می‌کند تا مس را از سنگ استخراج کند؛ حل کردن، خالص‌سازی، و سپس بازیابی فلزات از مایع با استفاده از برق.

اگرچه این فرآیند جدید نیست و در اواخر دهه ۱۹۷۰ در ایالات متحده انجام شده است، تیم در خلوص مس تولیدی پیشرفتی داشته و آن را برای استقرار تجاری مناسب‌تر کرده است. این روش همچنین مشکل دیگری که معدن‌کاران مس را آزار می‌دهد، ناخالصی‌ها، را از بین می‌برد.

در حال حاضر، کوره‌های ذوب مقررات سختی در مورد میزان ناخالصی‌هایی که می‌توانند همراه با سنگ مس فرآوری شوند، دارند (به‌ویژه آرسنیک یک آلاینده مشکل‌ساز است). James Vaughan، رئیس گروه تحقیقات هیدرومتالورژی دانشگاه، توضیح می‌دهد که رعایت این محدودیت‌ها روز به روز دشوارتر می‌شود. او گفت: معدن‌کاران باید بدنه‌های سنگ را گزینش کنند، و این محدودیت قابل‌توجهی بر میزان موادی است که واقعاً می‌توان از این معادن استخراج کرد. این مشکلی است وقتی که ما به مس بیشتر و بیشتری نیاز داریم.

در حالی که روش ذوب معمولی باعث می‌شود آرسنیک به صورت گازی خارج شود که می‌تواند برای کارگران و محیط‌زیست مضر باشد، استفاده از روش مبتنی بر آب، آرسنیک را به شکلی پایدار و قابل دفع ذخیره می‌کند.

Leigh Staines، مدیرعاملBMP، می‌گوید با رفع این چالش، فناوری جدید می‌تواند منابع مس را که قبلاً غیراقتصادی تلقی می‌شدند، باز کند. او می‌گوید: فرض ما این است که بیش از نیمی از منابع مس شناخته‌شده به دلیل محدودیت‌های ورودی کوره‌های ذوب از توسعه محدود شده‌اند. با ایجاد مسیری امکان‌پذیر برای فرآوری این منابع، می‌توانیم امکان تجاری‌سازی عرضه این منابع به بازار را فراهم کنیم.

این فناوری می‌تواند در کارخانه‌های مدولار ادغام شود که پیش‌بینی می‌شود ساخت آن‌ها بسیار ارزان‌تر از کوره‌های سنتی باشد، در حد صدها میلیون به جای میلیاردها، و با مصرف انرژی حدود ۵۰ درصد کمتر کار کند. در نتیجه، تیم می‌گوید این پروژه می‌تواند راه را برای گزینه‌ای اقتصادی برای فرآوری داخلی هموار کند و استقلال زنجیره تأمین استرالیا را تقویت نماید.

Staines می‌گوید: ما از منظر عرضه مستقل، فرصت واقعی می‌بینیم، دسترسی نه تنها به خود مس، بلکه به محصولات جانبی کنسانتره مس. در بلندمدت، اگر این پروژه موفق شود، واقعاً فکر می‌کنم به استاندارد جدید تبدیل خواهد شد.

با این حال، در حالی که نوآوری‌هایی مانند این نشان می‌دهند که استرالیا در مسیر باز کردن پتانسیل مس خود است، نگرانی مداوم دیگری وجود دارد که بدون بودجه کافی، حتی بهترین فناوری‌ها نمی‌توانند شکاف را پر کنند.

آینده پایدار

در صحنه جهانی، Arthur F. Thurnau، استاد منابع معدنی در دانشگاه میشیگان، هشدار می‌دهد که غرب در تأمین بودجه نیروی کار معدنی خود کمبود دارد. او می‌گوید: دولت‌های استرالیا، کانادا، اتحادیه اروپا، و ایالات متحده به نظر نمی‌رسد که بزرگی تفاوت در آموزش و پرورش بین این مناطق و چین را کاملاً درک کنند. به طور خاص، در زمینه‌های زمین‌شناسی و استخراج، چین در یک دانشگاه واحد (مانند دانشگاه علوم زمن پکن چین) اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی بیشتری نسبت به مجموع استرالیا، کانادا، اتحادیه اروپا، و ایالات متحد دارد.

Thurnau هشدار می‌دهد که بدون پر کردن این شکاف، کشورهای غربی همیشه در تلاش برای رسیدن به چین خواهند بود.

برایCathles، نگرش دولت نیز مسئله‌ای است، اگرچه او بیشتر به عدم واقع‌گرایی در تقاضا برای مس در مسیر صفر خالص اشاره می‌کند. او می‌گوید: «اگر هدف برقی کردن همه چیز و در نتیجه افزایش چشمگیر تقاضای مس باشد، دو یا حتی سه برابر کردن آن، نمی‌توانید به طور ناگهانی استخراج بیشتری انجام دهید، زیرا زیرساخت‌های معدنی نمی‌توانند به سرعت گسترش یابند.

در عوض، او خواستار برنامه‌ریزی بلندمدت است: ایجاد نیروی کار ماهر و دنبال کردن گذار به انرژی پاک واقع‌بینانه‌تر که فشار بر زنجیره‌های تأمین را کاهش دهد. او می‌افزاید که ممکن است جایگزین‌های امیدوارکننده‌ای وجود داشته باشد، مانند شیمی باتری‌هایی که مس کمتری استفاده می‌کنند، جفت کردن انرژی‌های تجدیدپذیر با سیستم‌های پشتیبان مانند نیروگاه‌های گازی، یا تمرکز بر عرضه خودروهای هیبریدی به جای کاملاً برقی. Cathles می‌گوید در حالی که این گزینه‌ها ممکن است به معنای طولانی‌تر شدن مسیر رسیدن به صفر خالص باشد، فشار بر تولید مس را کاهش می‌دهند.

او می‌گوید: بیایید معقول باشیم. ما به سیاست‌های زمینی نیاز داریم. نباید خواسته‌های ناگهانی و غیرواقعی بر بخش‌هایی بگذاریم که می‌دانیم نمی‌توانند به سرعت پاسخ دهند.

چه از طریق آموزش، نوآوری، یا مسیر سنجیده‌تر به صفر خالص، یک چیز روشن است: جهان باید با شکاف رو به افزایش بین تقاضا و عرضه مس مقابله کند. همان‌طور که Cathles و Thurnau هر دو تأکید می‌کنند، راه‌حل تنها از استخراج به دست نمی‌آید. این امر نیازمند سرمایه‌گذاری استراتژیک در سرمایه انسانی، سیاست‌های انرژی واقع‌بینانه، و تمایل به سازگاری است. بدون این‌ها، کشورهای غربی، از جمله استرالیا، در خطر عقب ماندن هستند، نه تنها در ظرفیت تولید، بلکه در توانایی آن‌ها برای رهبری گذار به انرژی پایدار.

این چارت روند قیمت مس از ژانویه تا جولای ۲۰۲۵ را بر اساس داده‌های Fastmarkets و LME نشان می‌دهد. قیمت از ۵.۶۸۲ دلار در هر پوند در ژانویه به ۵.۹۲۰ دلار در جولای رسیده، که نشان‌دهنده رشد حدود ۴ درصد است. جهش در مارس (به ۵.۹ دلار) احتمالاً به دلیل اعلام تحقیقات تعرفه‌ای آمریکا در فوریه ۲۰۲۵ بوده که باعث ذخیره‌سازی مس توسط واردکنندگان شد.

تولید و ذخایر مس جهانی (۲۰۲۴)

این جدول تولید و ذخایر مس در سال ۲۰۲۴ را بر اساس داده‌های USGS و ICSG نشان می‌دهد. شیلی با ۵.۵ میلیون تن (۲۷ درصد تولید جهانی) پیشرو است، در حالی که استرالیا با ۸۳۰ هزار تن (۴ درصد) در رتبه هشتم قرار دارد، اما با ۸۸ میلیون تن ذخایر (دومین در جهان)، پتانسیل بالایی برای رشد دارد. این اطلاعات برای مدیران معدنی و سرمایه‌گذاران نشان‌دهنده فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرکت‌های معدنی استرالیایی مثل Rio Tinto و BHP است.

تحلیل و جمع بندی

تحلیل کمّی

روند قیمتی: بر اساسFastmarkets، قیمت مس در ۱۲ جولای ۲۰۲۵ به ۵.۹۲۰ دلار در هر پوند رسیده، که نسبت به ژانویه ۲۰۲۵ (۵.۶۸۲ دلار) حدود ۴ درصد رشد داشته است. LME گزارش می‌دهد که تعرفه‌های پیشنهادی آمریکا و تقاضای انرژی پاک این افزایش را تقویت کرده‌اند.

عرضه و تقاضا: تقاضای جهانی مس در حال حاضر ۲۵ میلیون تن در سال است. Wood Mackenzie پیش‌بینی می‌کند تا سال ۲۰۵۰ به ۵۰ میلیون تن برسد، عمدتاً به دلیل خودروهای برقی و انرژی تجدیدپذیر. کسری عرضه جهانی در سال ۲۰۲۴ حدود ۵۰۰ هزار تن بوده که به افزایش قیمت‌ها دامن زده است.

پیش‌بینی کوتاه‌مدت (6-3 ماه): Fastmarkets و CRU Group پیش‌بینی می‌کنند قیمت مس تا پایان ۲۰۲۵ بین ۵.۸ تا ۶.۲ دلار در هر پوند باقی بماند، مگر اینکه تعرفه‌های آمریکا تشدید شوند، که می‌تواند قیمت را به ۶.۳ دلار برساند.

پیش‌بینی میان‌مدت (2-1 سال): Wood Mackenzie و S&P Global Market Intelligence پیش‌بینی می‌کنند تا پایان ۲۰۲۶ قیمت به ۶.۵-۷ دلار برسد، به دلیل تداوم کسری عرضه و رشد تقاضا.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

تعرفه‌های آمریکا: تحقیقات تعرفه‌ای وزارت بازرگانی ایالات متحده در فوریه ۲۰۲۵ (طبق گزارش) و تعرفه ۵۰ درصدی پیشنهادی ترامپ (بر اساس پست قبلی شما) باعث نوسان قیمت‌ها و ذخیره‌سازی توسط واردکنندگان شده است. Reuters گزارش می‌دهد که استرالیا به‌عنوان متحد آمریکا می‌تواند با افزایش صادرات به این کشور سود ببرد.

نوآوری‌ها: پروژه Banksia Minerals Processing با همکاری UQ روش هیدرومتالورژی را برای استخراج مس از سنگ‌های کم‌عیار ارائه کرده که با کاهش ۵۰ درصد مصرف انرژی و حذف ناخالصی‌هایی مثل آرسنیک، می‌تواند تولید را اقتصادی‌تر کند. این برای مدیران معدنی که به دنبال فناوری‌های پایدار هستند، جذاب است.

چالش‌های نیروی کار: Arthur F. Thurnau و Dan Wood هشدار می‌دهند که کمبود نیروی کار آموزش‌دیده (به‌ویژه در caving) و بودجه محدود در کشورهای غربی، از جمله استرالیا، مانع افزایش تولید است. همکاری UQ و Rio Tinto با دانشگاه مغولستان برای آموزش در معدن Oyu Tolgoi مثبت است، اما ۲۰ سال زمان می‌برد.

مسیر صفر خالص: Lawrence M. Cathles تأکید می‌کند که تقاضای بالای مس برای برقی‌سازی (مثل خودروهای برقی) بدون برنامه‌ریزی بلندمدت (مثل باتری‌های کم‌مس یا خودروهای هیبریدی) غیرواقعی است. این برای سیاست‌گذاران و صنایع انرژی پاک نکته کلیدی است.

سناریوها

خوش‌بینانه: با موفقیت پروژه‌هایی مثل Banksia Minerals Processing و سرمایه‌گذاری در آموزش (مثل برنامهUQ)، استرالیا می‌تواند تولید خود را تا سال ۲۰۳۰ به ۱.۲ میلیون تن برساند و قیمت مس به ۶.۵ دلار در هر پوند برسد. این سناریو برای سرمایه‌گذاران بورسی و شرکت‌های معدنی مثل BHP سودآور است.

بدبینانه: اگر تعرفه‌های آمریکا عرضه جهانی را مختل کند و استرالیا نتواند نیروی کار آموزش‌دیده تأمین کند، تولید محدود می‌ماند و قیمت مس ممکن است تا پایان ۲۰۲۶ به ۷ دلار در هر پوند برسد، که هزینه‌ها را برای صنایع مصرف‌کننده بالا می‌برد.

ادامه وضع موجود: استرالیا با تولید ۸۳۰ هزار تن و قیمت 6.2-5.8 دلار در هر پوند، تأمین‌کننده‌ای باثبات باقی می‌ماند، اما از پتانسیل کامل ذخایر ۸۸ میلیون تنی خود استفاده نمی‌کند.

دیدگاه ذی‌نفعان

تولیدکنندگان معدنی (مثلRio Tinto، BHP) از افزایش قیمت و تقاضای مس سود می‌برند، اما نیاز به سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید و نیروی کار دارند.

سرمایه‌گذاران بورسی: سهام شرکت‌های معدنی استرالیایی (مثل BHP وRio Tinto) به دلیل ذخایر عظیم و تقاضای رو به رشد، گزینه‌های جذابی برای سرمایه‌گذاری بلندمدت هستند.

مصرف‌کنندگان صنعتی (مثل خودروسازان برقی): افزایش قیمت مس هزینه‌های تولید را بالا می‌برد، اما قراردادهای بلندمدت با معادن استرالیایی می‌تواند ریسک را کاهش دهد.

جمع‌بندی

بازار جهانی مس با شکاف عرضه و تقاضا مواجه است که با تقاضای رو به رشد برای انرژی پاک (از ۲۵ میلیون تن در سال ۲۰۲۵ به ۵۰ میلیون تن تا ۲۰۵۰) و تعرفه‌های پیشنهادی ترامپ تشدید شده است. استرالیا با ۸۸ میلیون تن ذخایر (دومین در جهان) پتانسیل بالایی دارد، اما چالش‌هایی مثل کمبود نیروی کار آموزش‌دیده و بودجه محدود مانع استفاده کامل از این پتانسیل است. پروژه Banksia Minerals Processing با روش هیدرومتالورژی می‌تواند استخراج سنگ‌های کم‌عیار را اقتصادی‌تر کند و استقلال زنجیره تأمین استرالیا را تقویت نماید. قیمت مس در ۱۲ جولای ۲۰۲۵ به ۵.۹۲۰ دلار در هر پوند رسیده و احتمالاً تا پایان ۲۰۲۵ بین ۵.۸ تا ۶.۲ دلار و تا پایان ۲۰۲۶ بین ۶.۵ تا ۷ دلار خواهد بود.

شکاف عرضه و تقاضای مس، همراه با تنش‌های ژئوپلیتیکی و نیاز به نوآوری، استرالیا را در موقعیتی کلیدی قرار داده است. با این حال، بدون سرمایه‌گذاری در فناوری و نیروی کار، این کشور نمی‌تواند از ذخایر عظیم خود به طور کامل بهره‌برداری کند.

توصیه‌ها برای سرمایه‌گذاران بورسی: خرید سهام شرکت‌های معدنی استرالیایی مثل Rio Tinto و BHP به دلیل پتانسیل رشد تولید و تقاضای مس توصیه می‌شود. پرتفوی متنوع با تمرکز بر شرکت‌های فعال در فناوری‌های جدید (مثل هیدرومتالورژی) سودآور خواهد بود.

توصیه‌ها برای مدیران معدنی: سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پایدار (مثلBanksia ) و آموزش نیروی کار (مثل برنامه‌های caving) برای رقابت با چین ضروری است. قراردادهای بلندمدت با صنایع انرژی پاک می‌تواند ثبات مالی ایجاد کند.

توصیه‌ها برای مصرف‌کنندگان صنعتی: صنایع خودروسازی برقی و انرژی تجدیدپذیر باید قراردادهای بلندمدت با معادن استرالیایی امضا کنند تا از نوسانات قیمت مصون بمانند.



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی

با افزایش تقاضا برای فناوری‌های انرژی پاک، بازار جهانی مس با شکاف عرضه و تقاضا مواجه شده است که تحلیلگران هشدار می‌دهند در صورت ادامه روند کنونی تولید، پر کردن این شکاف تقریباً غیرممکن خواهد بود. تعرفه‌های پیشنهادی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، و فرمان اجرایی او برای تسریع اکتشاف و استخراج مواد معدنی کلیدی، از جمله مس، در آب‌های بین‌المللی، به نوسانات بازار افزوده است. در مواجهه با عدم قطعیت زنجیره تأمین، کشورها دسترسی مستقل به مس را در اولویت قرار داده‌اند. این امر به معنای هدف‌گذاری ذخایر جدید یا غیرقابل‌دسترس قبلی، که اغلب عمیق‌تر و دورافتاده‌تر هستند، و تلاش نوآوران برای توسعه فناوری‌هایی است که استخراج سنگ‌های کم‌عیار را اقتصادی می‌کند.

استرالیا، اگرچه در سال ۲۰۲۴ هشتمین تولیدکننده بزرگ مس جهان بود، دومین ذخایر بزرگ مس را در اختیار دارد و نقش کلیدی در استراتژی‌های تولید بلندمدت ایفا می‌کند. پروژه‌ای در همکاری بین دانشگاه کوئینزلند (UQ) و استارت‌آپ Banksia Minerals Processing (BMP) در حال توسعه روشی سازگار با محیط‌زیست برای استخراج مس از منابع کم‌عیار است. Steyn، از BMP اظهار می‌کند که این پروژه می‌تواند راه را برای فرآوری داخلی اقتصادی هموار کند و استقلال زنجیره تأمین استرالیا را تقویت نماید. با این حال، نگرانی‌هایی درباره کمبود بودجه وجود دارد. Arthur F. Thurnau، استاد منابع معدنی در دانشگاه میشیگان، هشدار می‌دهد که کشورهای غربی، از جمله استرالیا، در تأمین بودجه برای نیروی کار معدنی عقب هستند و شکاف آموزشی و مهارتی با چین را دست‌کم می‌گیرند.

مس: تقاضای رو به افزایش، عرضه عقب‌مانده

در حال حاضر، تقاضای مس حدود ۲۵ میلیون تن در سال است. با این حال، برآوردها نشان می‌دهد که تا سال ۲۰۵۰ این تقاضا به ۵۰ میلیون تن خواهد رسید.Ollie Brown، اقتصاددانGlobalData، گفت که این تقاضا، مشابه سایر مواد معدنی کلیدی، عمدتاً توسط خودروهای برقی، نوسازی شبکه‌های برق، و ابتکارات انرژی تجدیدپذیر هدایت می‌شود.

او می‌گوید که در میان تقاضای رو به رشد، بازار جهانی مس با «عرضه عقب‌مانده» تعریف می‌شود، در حالی که تعرفه‌های پیشنهادی ترامپ از ابتدای سال جاری «قیمت‌های جهانی را متلاطم کرده است». اگرچه ترامپ هنوز تعرفه‌ای خاص برای مس تعیین نکرده، اما روشن کرده که قصد دارد واردات را کاهش دهد و تولید داخلی را افزایش دهد. در فوریه ۲۰۲۵، او به وزارت بازرگانی دستور داد تا خطرات امنیت ملی احتمالی واردات مس را بررسی کند، گامی اولیه به سمت محدود کردن احتمالی این کالاها.

Nicolas Psaroudis، اقتصاددان منطقه آسیا-اقیانوسیه درGlobalData، گفت که تهدید محدودیت‌های صادراتی به عدم قطعیت و نوسان قیمت کمک می‌کند. او توضیح می‌دهد: در سطح بین‌المللی، محدودیت‌های صادراتی می‌تواند زنجیره‌های تأمین جهانی مس را مختل کند. کاهش ناگهانی عرضه می‌تواند دسترسی به ضایعات جهانی را محدود کند، قیمت‌های بین‌المللی را بالا ببرد، و فشار بیشتری بر کوره‌های ذوب که با کمبود کنسانتره مواجه هستند، وارد کند.

اگر هیچ چیز دیگری نباشد، این وضعیت یادآوری ناخوشایندی از این واقعیت است که زنجیره‌های تأمین مواد معدنی جهانی در برابر تنش‌های تجاری آسیب‌پذیر باقی می‌مانند و به درخواست‌ها برای تقویت تولید داخلی افزوده است. Lawrence M. Cathles، استاد علوم زمین و جوی در دانشگاه کرنل، می‌گوید کشورهای غربی باید تمایل بیشتری به گسترش عملیات خود داشته باشند تا از وابستگی بازار جلوگیری کنند. او می‌افزاید: گفتن اینکه مس مهم است کافی نیست، در حالی که از انجام کار خودداری می‌کنیم. ما نمی‌خواهیم کسی کالای عمده‌ای را کنترل کند، اما صرفاً نخواستن کافی نیست. باید سیاست‌ها و برنامه‌هایی برای جلوگیری از موقعیت‌های نامطلوب داشته باشیم، و بخشی از آن استخراج در قلمرو خودمان است.

با این حال، در حالی که استرالیا کمبود سنگ مس ندارد، مشکل در دسترسی به آن است.

باز کردن قفل مس استرالیا

به گفتهDan Wood، زمین‌شناس اکتشافی و استاد وابسته در دانشگاه کوئینزلند(UQ)، یکی از چالش‌های اصلی یافتن سنگ مس مناسب برای توسعه است. او می‌گوید: تقریباً همه ذخایر بزرگ که به طور نظری می‌توانند جایگزین یکی از ده معدن برتر تولیدی شوند که در اوایل دهه ۲۰۵۰ بسته خواهند شد، حداقل در یک مطالعه امکان‌سنجی استخراج شکست خورده‌اند.

این شکست‌ها عمدتاً به دلیل عیار پایین سنگ‌ها، دوری از دسترس، و قیمت پایین مس است. Wood هشدار می‌دهد که حتی اگر قیمت‌ها به حدی بالا بروند که توسعه مس با عیار پایین را ممکن کنند، عرضه بیش از حد می‌تواند یک چرخه بازخورد ایجاد کند: مس بیشتر قیمت‌ها را پایین می‌آورد و دستاوردها را خنثی می‌کند.

Wood می‌گوید برای استفاده حداکثری از ذخایر استرالیا، باید کارهای بیشتری برای دسترسی به بدنه‌های کانسنگ عمیق‌تر انجام شود. یکی از روش‌های بالقوه، caving  است، که در آن سنگ از زیر سطح «بریده» یا حفاری می‌شود و هنگام فرو ریختن بازیابی می‌شود. اگرچه این روش غیرمعمول نیست، برای مثال، در سوئد برای سنگ آهن استفاده می‌شود، اطلاعات کمی در مورد نحوه استخراج ایمن در عمق‌های بیشتر وجود دارد، و آموزش و پرورش در این زمینه همچنان محدود است.

Wood بیان می‌کند: caving غیرمعمول نیست، اما نکته ترسناک این است که افراد بسیار کمی در جهان باقی مانده‌اند که واقعاً آن را درک کنند. اگر عمیق‌تر از حدود ۱.۴ کیلومتر بروید، داده‌های زیادی درباره تنش‌های سنگ وجود ندارد. به عنوان مثال، ذخیره Resolution شرکت Rio Tinto در Arizona را در نظر بگیرید. باید نزدیک به دو کیلومتر پایین بروید تا به بالای سنگ برسید، و سنگ‌ها در آن عمق نزدیک به ۱۰۰ درجه سانتی‌گراد هستند.

ابتکاراتی برای آموزش نسل بعدی معدن‌کاران caving وجود دارد، برای مثال، UQ با Rio Tinto و دانشگاه مغولستان همکاری کرده تا تخصص caving را در معدن Oyu Tolgoi شرکت Rio Tinto در مغولستان افزایش دهد. با این حال، Wood هشدار می‌دهد که این فرآیند طولانی است. او می‌گوید: ما به یک سفر ۲۰ ساله نگاه می‌کنیم تا گروهی از مهندسان caving آموزش‌دیده و مهم‌تر از آن، با تجربه، داشته باشیم. این شکاف مهارتی جدی است و اگر برطرف نشود، مانع بزرگی برای عرضه مس در آینده تا سال ۲۰۵۰ خواهد بود.

علاوه بر آموزش، فناوری ممکن است، با نوآوران به دنبال امکان‌پذیر کردن سنگ‌های کم‌عیار به عنوان گزینه‌های توسعه راه دیگری برای افزایش عرضه فراهم کند.

جام مقدس برای مس؟

یک پروژه، همکاری بین UQ و استارت‌آپBanksia Minerals Processing (BMP)، در حال توسعه روشی سازگارتر با محیط‌زیست برای استخراج مس از منابع کم‌عیار است. این فرآیند به جای پیرومتالورژی (گرما) از هیدرومتالورژی (آب) استفاده می‌کند تا مس را از سنگ استخراج کند؛ حل کردن، خالص‌سازی، و سپس بازیابی فلزات از مایع با استفاده از برق.

اگرچه این فرآیند جدید نیست و در اواخر دهه ۱۹۷۰ در ایالات متحده انجام شده است، تیم در خلوص مس تولیدی پیشرفتی داشته و آن را برای استقرار تجاری مناسب‌تر کرده است. این روش همچنین مشکل دیگری که معدن‌کاران مس را آزار می‌دهد، ناخالصی‌ها، را از بین می‌برد.

در حال حاضر، کوره‌های ذوب مقررات سختی در مورد میزان ناخالصی‌هایی که می‌توانند همراه با سنگ مس فرآوری شوند، دارند (به‌ویژه آرسنیک یک آلاینده مشکل‌ساز است). James Vaughan، رئیس گروه تحقیقات هیدرومتالورژی دانشگاه، توضیح می‌دهد که رعایت این محدودیت‌ها روز به روز دشوارتر می‌شود. او گفت: معدن‌کاران باید بدنه‌های سنگ را گزینش کنند، و این محدودیت قابل‌توجهی بر میزان موادی است که واقعاً می‌توان از این معادن استخراج کرد. این مشکلی است وقتی که ما به مس بیشتر و بیشتری نیاز داریم.

در حالی که روش ذوب معمولی باعث می‌شود آرسنیک به صورت گازی خارج شود که می‌تواند برای کارگران و محیط‌زیست مضر باشد، استفاده از روش مبتنی بر آب، آرسنیک را به شکلی پایدار و قابل دفع ذخیره می‌کند.

Leigh Staines، مدیرعاملBMP، می‌گوید با رفع این چالش، فناوری جدید می‌تواند منابع مس را که قبلاً غیراقتصادی تلقی می‌شدند، باز کند. او می‌گوید: فرض ما این است که بیش از نیمی از منابع مس شناخته‌شده به دلیل محدودیت‌های ورودی کوره‌های ذوب از توسعه محدود شده‌اند. با ایجاد مسیری امکان‌پذیر برای فرآوری این منابع، می‌توانیم امکان تجاری‌سازی عرضه این منابع به بازار را فراهم کنیم.

این فناوری می‌تواند در کارخانه‌های مدولار ادغام شود که پیش‌بینی می‌شود ساخت آن‌ها بسیار ارزان‌تر از کوره‌های سنتی باشد، در حد صدها میلیون به جای میلیاردها، و با مصرف انرژی حدود ۵۰ درصد کمتر کار کند. در نتیجه، تیم می‌گوید این پروژه می‌تواند راه را برای گزینه‌ای اقتصادی برای فرآوری داخلی هموار کند و استقلال زنجیره تأمین استرالیا را تقویت نماید.

Staines می‌گوید: ما از منظر عرضه مستقل، فرصت واقعی می‌بینیم، دسترسی نه تنها به خود مس، بلکه به محصولات جانبی کنسانتره مس. در بلندمدت، اگر این پروژه موفق شود، واقعاً فکر می‌کنم به استاندارد جدید تبدیل خواهد شد.

با این حال، در حالی که نوآوری‌هایی مانند این نشان می‌دهند که استرالیا در مسیر باز کردن پتانسیل مس خود است، نگرانی مداوم دیگری وجود دارد که بدون بودجه کافی، حتی بهترین فناوری‌ها نمی‌توانند شکاف را پر کنند.

آینده پایدار

در صحنه جهانی، Arthur F. Thurnau، استاد منابع معدنی در دانشگاه میشیگان، هشدار می‌دهد که غرب در تأمین بودجه نیروی کار معدنی خود کمبود دارد. او می‌گوید: دولت‌های استرالیا، کانادا، اتحادیه اروپا، و ایالات متحده به نظر نمی‌رسد که بزرگی تفاوت در آموزش و پرورش بین این مناطق و چین را کاملاً درک کنند. به طور خاص، در زمینه‌های زمین‌شناسی و استخراج، چین در یک دانشگاه واحد (مانند دانشگاه علوم زمن پکن چین) اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی بیشتری نسبت به مجموع استرالیا، کانادا، اتحادیه اروپا، و ایالات متحد دارد.

Thurnau هشدار می‌دهد که بدون پر کردن این شکاف، کشورهای غربی همیشه در تلاش برای رسیدن به چین خواهند بود.

برایCathles، نگرش دولت نیز مسئله‌ای است، اگرچه او بیشتر به عدم واقع‌گرایی در تقاضا برای مس در مسیر صفر خالص اشاره می‌کند. او می‌گوید: «اگر هدف برقی کردن همه چیز و در نتیجه افزایش چشمگیر تقاضای مس باشد، دو یا حتی سه برابر کردن آن، نمی‌توانید به طور ناگهانی استخراج بیشتری انجام دهید، زیرا زیرساخت‌های معدنی نمی‌توانند به سرعت گسترش یابند.

در عوض، او خواستار برنامه‌ریزی بلندمدت است: ایجاد نیروی کار ماهر و دنبال کردن گذار به انرژی پاک واقع‌بینانه‌تر که فشار بر زنجیره‌های تأمین را کاهش دهد. او می‌افزاید که ممکن است جایگزین‌های امیدوارکننده‌ای وجود داشته باشد، مانند شیمی باتری‌هایی که مس کمتری استفاده می‌کنند، جفت کردن انرژی‌های تجدیدپذیر با سیستم‌های پشتیبان مانند نیروگاه‌های گازی، یا تمرکز بر عرضه خودروهای هیبریدی به جای کاملاً برقی. Cathles می‌گوید در حالی که این گزینه‌ها ممکن است به معنای طولانی‌تر شدن مسیر رسیدن به صفر خالص باشد، فشار بر تولید مس را کاهش می‌دهند.

او می‌گوید: بیایید معقول باشیم. ما به سیاست‌های زمینی نیاز داریم. نباید خواسته‌های ناگهانی و غیرواقعی بر بخش‌هایی بگذاریم که می‌دانیم نمی‌توانند به سرعت پاسخ دهند.

چه از طریق آموزش، نوآوری، یا مسیر سنجیده‌تر به صفر خالص، یک چیز روشن است: جهان باید با شکاف رو به افزایش بین تقاضا و عرضه مس مقابله کند. همان‌طور که Cathles و Thurnau هر دو تأکید می‌کنند، راه‌حل تنها از استخراج به دست نمی‌آید. این امر نیازمند سرمایه‌گذاری استراتژیک در سرمایه انسانی، سیاست‌های انرژی واقع‌بینانه، و تمایل به سازگاری است. بدون این‌ها، کشورهای غربی، از جمله استرالیا، در خطر عقب ماندن هستند، نه تنها در ظرفیت تولید، بلکه در توانایی آن‌ها برای رهبری گذار به انرژی پایدار.

این چارت روند قیمت مس از ژانویه تا جولای ۲۰۲۵ را بر اساس داده‌های Fastmarkets و LME نشان می‌دهد. قیمت از ۵.۶۸۲ دلار در هر پوند در ژانویه به ۵.۹۲۰ دلار در جولای رسیده، که نشان‌دهنده رشد حدود ۴ درصد است. جهش در مارس (به ۵.۹ دلار) احتمالاً به دلیل اعلام تحقیقات تعرفه‌ای آمریکا در فوریه ۲۰۲۵ بوده که باعث ذخیره‌سازی مس توسط واردکنندگان شد.

تولید و ذخایر مس جهانی (۲۰۲۴)

این جدول تولید و ذخایر مس در سال ۲۰۲۴ را بر اساس داده‌های USGS و ICSG نشان می‌دهد. شیلی با ۵.۵ میلیون تن (۲۷ درصد تولید جهانی) پیشرو است، در حالی که استرالیا با ۸۳۰ هزار تن (۴ درصد) در رتبه هشتم قرار دارد، اما با ۸۸ میلیون تن ذخایر (دومین در جهان)، پتانسیل بالایی برای رشد دارد. این اطلاعات برای مدیران معدنی و سرمایه‌گذاران نشان‌دهنده فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرکت‌های معدنی استرالیایی مثل Rio Tinto و BHP است.

تحلیل و جمع بندی

تحلیل کمّی

روند قیمتی: بر اساسFastmarkets، قیمت مس در ۱۲ جولای ۲۰۲۵ به ۵.۹۲۰ دلار در هر پوند رسیده، که نسبت به ژانویه ۲۰۲۵ (۵.۶۸۲ دلار) حدود ۴ درصد رشد داشته است. LME گزارش می‌دهد که تعرفه‌های پیشنهادی آمریکا و تقاضای انرژی پاک این افزایش را تقویت کرده‌اند.

عرضه و تقاضا: تقاضای جهانی مس در حال حاضر ۲۵ میلیون تن در سال است. Wood Mackenzie پیش‌بینی می‌کند تا سال ۲۰۵۰ به ۵۰ میلیون تن برسد، عمدتاً به دلیل خودروهای برقی و انرژی تجدیدپذیر. کسری عرضه جهانی در سال ۲۰۲۴ حدود ۵۰۰ هزار تن بوده که به افزایش قیمت‌ها دامن زده است.

پیش‌بینی کوتاه‌مدت (6-3 ماه): Fastmarkets و CRU Group پیش‌بینی می‌کنند قیمت مس تا پایان ۲۰۲۵ بین ۵.۸ تا ۶.۲ دلار در هر پوند باقی بماند، مگر اینکه تعرفه‌های آمریکا تشدید شوند، که می‌تواند قیمت را به ۶.۳ دلار برساند.

پیش‌بینی میان‌مدت (2-1 سال): Wood Mackenzie و S&P Global Market Intelligence پیش‌بینی می‌کنند تا پایان ۲۰۲۶ قیمت به ۶.۵-۷ دلار برسد، به دلیل تداوم کسری عرضه و رشد تقاضا.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

تعرفه‌های آمریکا: تحقیقات تعرفه‌ای وزارت بازرگانی ایالات متحده در فوریه ۲۰۲۵ (طبق گزارش) و تعرفه ۵۰ درصدی پیشنهادی ترامپ (بر اساس پست قبلی شما) باعث نوسان قیمت‌ها و ذخیره‌سازی توسط واردکنندگان شده است. Reuters گزارش می‌دهد که استرالیا به‌عنوان متحد آمریکا می‌تواند با افزایش صادرات به این کشور سود ببرد.

نوآوری‌ها: پروژه Banksia Minerals Processing با همکاری UQ روش هیدرومتالورژی را برای استخراج مس از سنگ‌های کم‌عیار ارائه کرده که با کاهش ۵۰ درصد مصرف انرژی و حذف ناخالصی‌هایی مثل آرسنیک، می‌تواند تولید را اقتصادی‌تر کند. این برای مدیران معدنی که به دنبال فناوری‌های پایدار هستند، جذاب است.

چالش‌های نیروی کار: Arthur F. Thurnau و Dan Wood هشدار می‌دهند که کمبود نیروی کار آموزش‌دیده (به‌ویژه در caving) و بودجه محدود در کشورهای غربی، از جمله استرالیا، مانع افزایش تولید است. همکاری UQ و Rio Tinto با دانشگاه مغولستان برای آموزش در معدن Oyu Tolgoi مثبت است، اما ۲۰ سال زمان می‌برد.

مسیر صفر خالص: Lawrence M. Cathles تأکید می‌کند که تقاضای بالای مس برای برقی‌سازی (مثل خودروهای برقی) بدون برنامه‌ریزی بلندمدت (مثل باتری‌های کم‌مس یا خودروهای هیبریدی) غیرواقعی است. این برای سیاست‌گذاران و صنایع انرژی پاک نکته کلیدی است.

سناریوها

خوش‌بینانه: با موفقیت پروژه‌هایی مثل Banksia Minerals Processing و سرمایه‌گذاری در آموزش (مثل برنامهUQ)، استرالیا می‌تواند تولید خود را تا سال ۲۰۳۰ به ۱.۲ میلیون تن برساند و قیمت مس به ۶.۵ دلار در هر پوند برسد. این سناریو برای سرمایه‌گذاران بورسی و شرکت‌های معدنی مثل BHP سودآور است.

بدبینانه: اگر تعرفه‌های آمریکا عرضه جهانی را مختل کند و استرالیا نتواند نیروی کار آموزش‌دیده تأمین کند، تولید محدود می‌ماند و قیمت مس ممکن است تا پایان ۲۰۲۶ به ۷ دلار در هر پوند برسد، که هزینه‌ها را برای صنایع مصرف‌کننده بالا می‌برد.

ادامه وضع موجود: استرالیا با تولید ۸۳۰ هزار تن و قیمت 6.2-5.8 دلار در هر پوند، تأمین‌کننده‌ای باثبات باقی می‌ماند، اما از پتانسیل کامل ذخایر ۸۸ میلیون تنی خود استفاده نمی‌کند.

دیدگاه ذی‌نفعان

تولیدکنندگان معدنی (مثلRio Tinto، BHP) از افزایش قیمت و تقاضای مس سود می‌برند، اما نیاز به سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید و نیروی کار دارند.

سرمایه‌گذاران بورسی: سهام شرکت‌های معدنی استرالیایی (مثل BHP وRio Tinto) به دلیل ذخایر عظیم و تقاضای رو به رشد، گزینه‌های جذابی برای سرمایه‌گذاری بلندمدت هستند.

مصرف‌کنندگان صنعتی (مثل خودروسازان برقی): افزایش قیمت مس هزینه‌های تولید را بالا می‌برد، اما قراردادهای بلندمدت با معادن استرالیایی می‌تواند ریسک را کاهش دهد.

جمع‌بندی

بازار جهانی مس با شکاف عرضه و تقاضا مواجه است که با تقاضای رو به رشد برای انرژی پاک (از ۲۵ میلیون تن در سال ۲۰۲۵ به ۵۰ میلیون تن تا ۲۰۵۰) و تعرفه‌های پیشنهادی ترامپ تشدید شده است. استرالیا با ۸۸ میلیون تن ذخایر (دومین در جهان) پتانسیل بالایی دارد، اما چالش‌هایی مثل کمبود نیروی کار آموزش‌دیده و بودجه محدود مانع استفاده کامل از این پتانسیل است. پروژه Banksia Minerals Processing با روش هیدرومتالورژی می‌تواند استخراج سنگ‌های کم‌عیار را اقتصادی‌تر کند و استقلال زنجیره تأمین استرالیا را تقویت نماید. قیمت مس در ۱۲ جولای ۲۰۲۵ به ۵.۹۲۰ دلار در هر پوند رسیده و احتمالاً تا پایان ۲۰۲۵ بین ۵.۸ تا ۶.۲ دلار و تا پایان ۲۰۲۶ بین ۶.۵ تا ۷ دلار خواهد بود.

شکاف عرضه و تقاضای مس، همراه با تنش‌های ژئوپلیتیکی و نیاز به نوآوری، استرالیا را در موقعیتی کلیدی قرار داده است. با این حال، بدون سرمایه‌گذاری در فناوری و نیروی کار، این کشور نمی‌تواند از ذخایر عظیم خود به طور کامل بهره‌برداری کند.

توصیه‌ها برای سرمایه‌گذاران بورسی: خرید سهام شرکت‌های معدنی استرالیایی مثل Rio Tinto و BHP به دلیل پتانسیل رشد تولید و تقاضای مس توصیه می‌شود. پرتفوی متنوع با تمرکز بر شرکت‌های فعال در فناوری‌های جدید (مثل هیدرومتالورژی) سودآور خواهد بود.

توصیه‌ها برای مدیران معدنی: سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پایدار (مثلBanksia ) و آموزش نیروی کار (مثل برنامه‌های caving) برای رقابت با چین ضروری است. قراردادهای بلندمدت با صنایع انرژی پاک می‌تواند ثبات مالی ایجاد کند.

توصیه‌ها برای مصرف‌کنندگان صنعتی: صنایع خودروسازی برقی و انرژی تجدیدپذیر باید قراردادهای بلندمدت با معادن استرالیایی امضا کنند تا از نوسانات قیمت مصون بمانند.

۰۴/۰۴/۲۳