سنگآهن تصویری متفاوت از روایت دشواریهای تعرفههای چین ارائه میدهد
نگرانی در مورد اینکه اقتصاد چین تا چه حد تحت تأثیر تعرفههای سنگینی که ایالات متحده اعمال کرده است، قرار خواهد گرفت، در حال افزایش است، اما تاکنون کامودیتی که بیشترین ریسک متوجه آن است، ظاهراً تحت تأثیر قرار نگرفته است.
سنگ آهن، کامودیتی عمدهای است که بیشترین وابستگی را به چین دارد، زیرا دومین اقتصاد بزرگ جهان بیش از ۷۰ درصد از کل حجم محمولههای دریایی این کامودیتی را خریداری میکند و از آن برای تولید کمی بیش از نیمی از فولاد جهانی استفاده میکند.
از زمانی که دونالد ترامپ جنگ تجاری خود علیه چین را آغاز کرد، که تا حدی تشدید شده است، اما قیمتهای سنگ آهن و حجمهای واردات عمدتاً تاب آور بودهاند. ایالات متحده تعرفه ۱۴۵ درصد بر بزرگترین شریک تجاری سابق خود اعمال میکند.
قراردادهای سنگ آهن معامله شده در بورس سنگاپور، پس از آنکه از کمترین سطح در هفت ماه اخیر یعنی ۹۶.۲۰ دلار در ۱ مه افزایش یافته بودند، روز چهارشنبه با ۹۹.۳۵ دلار به ازای هر تن متریک به پایان رسیدند.
با اوج ۱۱۰.۵۵ دلار در اوایل آن ماه و پایینترین سطح در ابتدای ماه می، قیمت از اکتبر در محدوده نسبتاً کم نوسانی معامله شده است.
همزمان، واردات سنگ آهن چین کمی کاهش یافته است، دادههای گمرک نشان میدهد ورودیهای سهماهه اول ۷.۸ درصد کمتر از دوره مشابه سال قبل بوده و به ۲۸۵.۳۱ میلیون تن رسیده است.
اما در حالی که این رقم ممکن است ضعیف به نظر برسد، عمدتاً به دلیل محدودیت عرضه ناشی از رویدادهای آبوهوایی در استرالیا بوده است که باعث کاهش محمولهها از بزرگترین تأمینکننده چین شد.
اختلال در عرضه در موجودی بندرهای چین مشهود است، دادههای مشاوران SteelHome که نشان میدهد این موجودی در هفته منتهی به ۲۵ آوریل به پایینترین سطح در ۱۴ ماه اخیر یعنی ۱۳۳.۸ میلیون تن کاهش یافت.
ذخایر در اواسط فوریه تا ۱۴۷.۵ میلیون تن نیز بالا بودهاند، که نشان میدهد کارخانههای فولاد برای ادامه تولید در طول دوره اختلال در عرضه از استرالیا، از موجودیهای خود استفاده کردهاند.
انتظار میرود واردات چین از مواد اولیه کلیدی فولاد در آوریل بهبود یافته باشد، با تحلیلگران کامودیتی Kpler که ورودیها را ۱۰۱.۴ میلیون تن ردیابی میکنند، که نسبت به رقم گمرک در مارس یعنی ۹۳.۹۷ میلیون تن افزایش نشان میدهد.
بر اساس دادههای رسمی، تولید فولاد چین نیز در سطح خوبی باقی مانده است، با تولید ۹۲.۸۴ میلیون تن در مارس، که بالاترین سطح در ۱۰ ماه اخیر و ۴.۶ درصد بیشتر از ماه مشابه در سال ۲۰۲۴ بوده است.
تصویر کلی سنگ آهن تا اینجای سال این است که هرگونه ضعف در واردات ناشی از اختلالات عرضه بوده و تقاضای چین نسبتاً قوی باقی مانده است.
اگر قرار باشد موجودیهای چین افزایش فصلی معمول را در آستانه اوج تقاضای فولاد در تابستان نیمکره شمالی نشان دهند، منطقی است که انتظار داشته باشیم واردات سنگ آهن فراتر از آوریل نیز در سطح خوبی باقی بماند.
تقاضای فولاد
سؤال اینجاست که اگر اینقدر نگرانی در مورد تأثیر منفی تعرفههای ایالات متحده بر اقتصاد چین وجود دارد، چرا سنگ آهن و فولاد در سطح خوبی باقی ماندهاند، و آیا آماده کاهش قیمت هستند؟
پاسخ به احتمال زیاد در این واقعیت نهفته است که بخش قابل توجهی از تقاضای فولاد چین در بخشهایی است که کمتر در معرض تجارت قرار دارند.
دو بخش اصلی مصرفکننده فولاد، بخش املاک و مستغلات و زیرساختها هستند که نزدیک به ۶۰ درصد از کل تقاضا را تشکیل میدهند.
در حالی که بخش املاک در سالهای اخیر با مشکل روبرو بوده است، نشانههای اولیه وجود دارد که تلاشهای محرک پکن در حال آغاز تثبیت آن هستند.
بخشهای تقاضای فولاد که در معرض تجارت قرار دارند شامل ماشینآلات، خودرو و لوازم خانگی هستند که در مجموع تقریباً یک سوم از مصرف را تشکیل میدهند.
اما حتی در اینجا چین وابستگی بیش از حدی به صادرات به ایالات متحده ندارد، با بخش عمده صادرات خودرو و ماشینآلات که به بازارهای آسیا، اروپا، آمریکای جنوبی و آفریقا میروند.
بخشهایی که بیشتر در معرض [تعرفه] ایالات متحده قرار دارند شامل تولید اقلامی مانند اسباببازی، پوشاک و سایر کالاهایی است که واقعاً فولاد زیادی مصرف نمیکنند، اما بیشتر به موادی مانند مواد شیمیایی، پلاستیک و لاستیک وابسته هستند.
این توضیح میدهد که چرا شاخص رسمی مدیران خرید (PMI) در آوریل با سریعترین سرعت در ۱۶ ماه گذشته منقبض شد و از ۵۰.۵ در مارس به ۴۹.۰ کاهش یافت.
افت درPMI ، با اعلام کاهش نرخ بهره و تقویت نقدینگی در روز چهارشنبه، احتمالاً عاملی در آخرین اقدامات محرک پکن نیز بوده است.
تردیدی نیست که بخشهایی از اقتصاد چین در حال احساس چالش ناشی از تعرفهها هستند، اما به همان اندازه واضح است که بخشهای دیگر نسبتاً خوب مدیریت میکنند.
مشکل این است که روایت دشواری همان روایتی است که احتمالاً به گوش دولت ایالات متحده میرسد، در حالی که پکن در پیامرسانی خود بر نکات مثبت تمرکز دارد.
تحلیل و جمعبندی
گزارش ارائه شده تحلیلی در مورد تناقض ظاهری میان نگرانی گسترده از تأثیر تعرفههای ایالات متحده بر اقتصاد چین و انعطافپذیری نسبی بازار سنگ آهن، که کامودیتی اصلی در معرض چین است، ارائه میدهد. این تحلیل برای درک بهتر پویاییهای تقاضا در بزرگترین مصرفکننده کامودیتی جهان حیاتی است.
1. تمرکز سنگ آهن بر چین: که چین خریدار بیش از ۷۰ درصد سنگ آهن دریابرد جهان و تولیدکننده بیش از ۵۰ درصد فولاد جهانی است. این ارقام نشاندهنده وابستگی حیاتی بازار سنگ آهن به سلامت اقتصادی و تقاضای چین است.
2. تعرفه بالا، تأثیر ظاهراً محدود بر سنگ آهن: با وجود تشدید جنگ تجاری و اعمال تعرفه بسیار بالا (۱۴۵ درصد) بر برخی کالاها، قیمتها و حجم واردات سنگ آهن "عمدتاً پایدار" بودهاند.
3. شواهد کمی پایداری قیمت: قیمت سنگ آهن در بورس سنگاپور در روز چهارشنبه ۹۹.۳۵ دلار بوده است. در حالی که این قیمت پایینتر از اوج اخیر (۱۱۰.۵۵ دلار در اکتبر) است، اما بالاتر از پایینترین سطح ۷ ماه اخیر (۹۶.۲۰ دلار در ۱ می) قرار دارد و در یک "محدوده نسبتاً باریک" از اکتبر معامله شده است. این نشاندهنده عدم سقوط آزاد قیمتها علیرغم نگرانیهای تعرفهای گسترده است.
4. شواهد کمی حجم واردات
واردات سهماهه اول سال جاری ۷.۸ درصد کاهش نسبت به سال قبل و به ۲۸۵.۳۱ میلیون تن رسیده است. این رقم در نگاه اول ضعیف به نظر میرسد.
اما این کاهش به "اختلالات عرضه ناشی از آبوهوا در استرالیا" نسبت داده شده است.
شواهد کمی برای این اختلال در کاهش موجودی بندرهای چین تا ۱۳۳.۸ میلیون تن (پایینترین سطح ۱۴ ماه اخیر در ۲۵ آوریل) وجود دارد، در حالی که این موجودی در اواسط فوریه ۱۴۷.۵ میلیون تن بوده است. این کاهش حدود ۱۳.۷ میلیون تنی موجودی، نشاندهنده استفاده از ذخایر برای حفظ تولید فولاد در مواجهه با کاهش عرضه وارداتی است.
انتظار بهبود واردات در آوریل (ردیابی شده توسط Kpler با ۱۰۱.۴ میلیون تن در مقایسه با رقم مارس ۹۳.۹۷ میلیون تن).
5. تولید قوی فولاد: مهمترین فاکتور کمی که تقاضای سنگ آهن را پشتیبانی میکند، تولید قوی فولاد چین است. تولید مارس با ۹۲.۸۴ میلیون تن به بالاترین سطح ۱۰ ماه اخیر رسیده و ۴.۶ درصد بیشتر از مارس ۲۰۲۴ بوده است. این آمار قوی تولید نشاندهنده تقاضای پایدار کارخانههای فولاد برای مواد اولیه، از جمله سنگ آهن، است.
6. تحلیل کمی تقاضای فولاد بر اساس بخشها: کلید اصلی واگرایی در ترکیب تقاضای فولاد چین نهفته است.
نزدیک به ۶۰ درصد از تقاضا از بخشهای "کمتر در معرض تجارت" (املاک و مستغلات و زیرساختها) میآید.
تقریباً یک سوم (~۳۳ درصد) از تقاضا از بخشهای "در معرض تجارت" (ماشینآلات، خودرو، لوازم خانگی) میآید.
از سوی دیگر، بخشهای "بیشتر در معرض [تعرفه] ایالات متحده" (مانند اسباببازی و پوشاک) کمتر فولاد مصرف میکنند.
7. شاخص PMI و اقدامات محرک: شاخص مدیران خرید (PMI) در آوریل به ۴۹.۰ کاهش یافته و در سریعترین سرعت در ۱۶ ماه اخیر منقبض شده است (نسبت به ۵۰.۵ در مارس). این آمار نشاندهنده وجود فشار بر بخشهایی از اقتصاد چین است، احتمالاً همان بخشهای "بیشتر در معرض ایالات متحده" که کمتر فولاد مصرف میکنند. پکن با کاهش نرخ بهره و تقویت نقدینگی (اقدامات کمی محرک) به این ضعف پاسخ داده است.
جمعبندی
گزارش به طور قانعکنندهای نشان میدهد که علیرغم روایت کلی ناشی از نگرانیهای تعرفهای ایالات متحده در مورد اقتصاد چین، بازار سنگ آهن تا کنون مقاومت قابل توجهی از خود نشان داده است.
واگرایی: قیمتهای نسبتاً پایدار سنگ آهن، کاهش واردات در سهماهه اول که ناشی از اختلالات عرضه بوده نه ضعف تقاضا (با شواهد کاهش موجودی بندر)، و بهخصوص تولید قوی و رو به رشد فولاد چین (۹۲.۸۴ میلیون تن در مارس، بالاترین سطح ۱۰ ماه اخیر)، همگی با روایت "چالش شدید تعرفهای" که باید تقاضا برای مواد اولیه را کاهش دهد، در تضاد هستند.
موتور محرکه تقاضای فولاد: تحلیل کمی بخشهای مصرفکننده فولاد نشان میدهد که دلیل اصلی این پایداری در تقاضا، سهم بزرگ (نزدیک به ۶۰ درصد) بخشهای املاک و زیرساختها در مصرف فولاد چین است که کمتر مستقیماً تحت تأثیر تعرفههای صادراتی قرار دارند. این بخشها، حتی با وجود چالشهایی در بخش املاک، توسط اقدامات محرک دولتی پشتیبانی میشوند.
تأثیر تعرفه محدودتر از تصور بر تقاضای فولاد: در حالی که تعرفهها بخشهایی از اقتصاد چین (احتمالاً بخشهای کمتر فولادبر مانند تولید اسباببازی و پوشاک، که در PMI خود را نشان میدهند) را تحت فشار قرار دادهاند، تأثیر مستقیم بر بخشهای عمده مصرفکننده فولاد (املاک و زیرساخت) کمتر بوده است.
نکات کلیدی برای رصد: تحلیلگران کامودیتی باید به جای تمرکز صرف بر تیترهای کلی در مورد جنگ تجاری، بر شاخصهای کمی مشخص مربوط به صنعت فولاد و بخشهای مصرفکننده عمده آن در چین متمرکز شوند. این شامل:
حجم واردات سنگ آهن چین (بهویژه پس از آوریل برای مشاهده پایداری پس از رفع اختلالات عرضه).
سطح موجودی بندرهای سنگ آهن چین (نشاندهنده میزان تقاضای کارخانههای فولاد برای تأمین نیاز تولید).
آمار تولید فولاد چین (شاخص مستقیم تقاضا برای سنگ آهن).
سرمایهگذاریها و فعالیتها در بخشهای املاک و زیرساخت چین (نشاندهنده سلامت عمدهترین منبع تقاضای فولاد).
اقدامات محرک آتی پکن و تأثیر آنها بر این بخشها.
در نهایت، شواهد کمی ارائه شده در گزارش نشان میدهد که بازار سنگ آهن تا کنون توانسته است از پیامدهای مستقیم تعرفههای آمریکا در امان بماند، نه به این دلیل که تعرفهها بیتأثیرند، بلکه به این دلیل که بخشهای اصلی مصرفکننده فولاد چین کمتر مستقیماً در معرض این تعرفهها قرار دارند و توسط سیاستهای داخلی پشتیبانی میشوند. واگرایی بین روایت کلی و عملکرد واقعی سنگ آهن، اهمیت تحلیل عمیق از ساختار اقتصاد و تقاضا در چین را برجسته میکند.
پی نوشت
واردات سنگ آهن چین در برابر قیمت
این نمودار رابطه میان واردات ماهانه سنگ آهن چین (بر حسب میلیون تن، میلههای آبی، محور عمودی چپ) و قیمت آتی سنگ آهن در بورس سنگاپور (بر حسب دلار در هر تن، خط نارنجی، محور عمودی راست) را در بازه زمانی تقریبی ژانویه ۲۰۲۳ تا ژانویه ۲۰۲۵ نشان میدهد.
پایداری قیمتها: همانطور که گزارش اشاره کرد، قیمتهای سنگ آهن "عمدتاً پایدار" بودهاند. نمودار این پایداری را نشان میدهد. پس از رسیدن به اوج در اواخر سال ۲۰۲۳/اوایل ۲۰۲۴ (حدود ۱۳۵-۱۴۰ دلار بر تن)، قیمتها در طول سال ۲۰۲۴ کاهش یافتهاند، اما نه به صورت سقوط آزاد. قیمتها در اوایل سال ۲۰۲۵، در حدود ۱۰۰ دلار بر تن قرار دارند که نزدیک به رقمی است که گزارش برای تاریخ اخیر (۹۹.۳۵ دلار) ذکر کرده بود. محدوده نوسان قیمت از اکتبر (اوج ۱۱۰.۵۵ دلار) تا اوایل می (پایینترین ۷ ماه اخیر ۹۶.۲۰ دلار)، که در متن به آن اشاره شد، نیز در بخش پایانی خط نارنجی نمودار در حوالی ۱۰۰ دلار قابل مشاهده است و نشان میدهد قیمت علیرغم فشارها زیر سطوح بسیار پایین قرار نگرفته است.
حجم واردات و پایداری تقاضا (تأیید و تکمیل گزارش): ستونهای آبی، حجم واردات ماهانه را نشان میدهند. همانطور که در متن اشاره شد، حجم واردات در سهماهه اول (Q1) سال جاری (۲۰۲۵) کاهش یافته است (گزارش کاهش ۷.۸ درصد سال به سال برای Q1 را ذکر کرد). با بررسی ستونهای آبی در ابتدای سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، میتوان نوساناتی را مشاهده کرد که منجر به این کاهش سال به سال در مجموع سهماهه میشود. با این حال، نمودار نشان میدهد که حجم واردات در بیشتر ماهها در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ در یک محدوده نسبتاً بالا و پایدار (عمدتاً بالای ۸۰ میلیون تن و اغلب نزدیک به ۱۰۰ میلیون تن) قرار داشته است. این پایداری در حجم واردات، استدلال گزارش را تقویت میکند که هرگونه ضعف در واردات (مانند کاهش Q1) بیشتر ناشی از "اختلالات عرضه" بوده است تا یک سقوط شدید در تقاضای واقعی چین.
ارتباط بین قیمت و حجم در نمودار: نمودار به ما اجازه میدهد رابطه بین قیمت و حجم را مشاهده کنیم. برای مثال، در طول سال ۲۰۲۴، خط نارنجی قیمت روندی نزولی داشته است، در حالی که ستونهای آبی حجم واردات نوسان داشتهاند اما روند نزولی شدیدی را نشان نمیدهند. این میتواند استدلال متن را پشتیبانی کند که قیمت لزوماً فقط تحت تأثیر حجم واردات (به عنوان نماینده تقاضا) نبوده، بلکه عوامل دیگری (مانند اختلال در عرضه، یا دینامیک داخلی بازار چین) نیز نقش داشتهاند و تقاضا (که خود را در حجم واردات و تولید فولاد نشان میدهد) به اندازه کافی قوی بوده که مانع سقوط آزاد قیمتها شود.