فرصت یا ریسک بیش از حد: آیا استرالیا گامهای درستی در حوزه مواد معدنی حیاتی برمیدارد؟
انتظار میرود تقاضا برای مواد معدنی حیاتی به شکل قابل توجهی افزایش یابد. آیا این بدان معناست که استرالیا باید همهجانبه وارد عمل شود؟ در ادامه دیدگاه فعالان صنعت آورده شده است.
استرالیا هماکنون سرمایهگذاری بزرگی در حوزه مواد معدنی حیاتی انجام میدهد. حمایت دولت رو به رشد است و کشور سعی دارد خود را به عنوان بازیگری کلیدی در گذار جهانی انرژی معرفی کند؛ اما برخی بر این باورند که این کشور با شتابی بیش از اندازه وارد رقابتی پر ازدحام میشود.
دولت Albanese اخیراً متعهد شده است که پس از انتخاب مجدد، ذخیرهای استراتژیک برای مواد معدنی حیاتی ایجاد کند و مبلغ ابتدایی ۱.۲ میلیارد دلار استرالیا اختصاص دهد. در بیانیهای که در ۲۴ آوریل منتشر شد، دولت شرح داده است که این ذخیره بر پایه سرمایهگذاری گسترده پیشین دولت استرالیا در حوزه مواد معدنی حیاتی، از طریق دو سازوکار جدید بنا خواهد شد.
آیا ایجاد ذخیره مواد معدنی حیاتی در استرالیا منطقی است؟
از جمله سازوکارهای برنامهریزی شده، قراردادهای ملی خرید (National offtake agreements) هستند. این قراردادها به دولت اجازه میدهند حجمهای توافق شدهای از مواد معدنی حیاتی پروژههای تجاری را از طریق توافقهای داوطلبانه خریداری کند یا گزینهای برای خرید به قیمت مشخص تملک کند و به این ترتیب، مالکیت و امنیت این داراییها را به عنوان بخشی از ذخیره استراتژیک حفظ کند.
مکانیزم دوم، ذخیرهسازی گزینشی (Selective stockpiling) است، که در آن دولت متعهد میشود در صورت نیاز، ذخایر داخلی از مواد معدنی حیاتی کلیدی تولیدشده تحت قراردادهای خرید را تشکیل دهد.
پس از اعلام دولت، Tania Constable، مدیرعاملMinerals Council of Australia، مقالهای درباره این اقدام منتشر کرد و پرسید آیا راهاندازی ذخیرهای استراتژیک برای مواد معدنی حیاتی بهترین رویکرد است.
به گفته او، این ابتکار قطعاً بدون ریسکهای داخلی نیست و ممکن است سودآوری فعالیتهای تجاری را با ایجاد فشار نزولی مستمر بر قیمت کالاها تحت تأثیر قرار دهد.
استراتژی فعلی استرالیا در حوزه مواد معدنی حیاتی
استراتژی فعلی مواد معدنی حیاتی استرالیا بر دوره زمانی ۲۰۲۳ تا ۲۰۳۰ متمرکز است و هدف آن توسعه پروژههای استراتژیک، جذب و آزادسازی سرمایهگذاری و ترویج کشور به عنوان رهبر جهانی در عملکرد محیطزیستی، اجتماعی و حکمرانی (ESG) است.
این استراتژی همچنین شامل تعهد به بازبینی فهرست مواد معدنی حیاتی و مواد استراتژیک کشور هر سه سال یکبار و بهروزرسانی آن در واکنش به تحولات راهبردی، فناورانه، اقتصادی و سیاسی جهانی است.
تا زمان نگارش این گزارش، ۳۱ ماده معدنی حیاتی و ۶ ماده استراتژیک در استرالیا شناسایی شدهاند.
تعهدات مجموعاً به ارزش ۴ میلیارد دلار استرالیا ذیل این استراتژی تعریف شدهاند، که شامل ۲ میلیارد دلار از طریق Critical Minerals Facility توسط Export Finance Australia و همچنین ۲ میلیارد دلار اضافی در سال ۲۰۲۴ است.
در مقالهای منتشرشده در روزنامهAustralian، Amanda Lacaze مدیرعامل Lynas Rare Earths (ASX:LYC, OTC Pink:LYSCF)، سیاست دولت در قبال مواد معدنی حیاتی را «معیوب و غیراقتصادی» توصیف میکند.
وی خاطر نشان میکند که حتی بخش قابل توجهی از این صندوق نیز با هزینه سالانه تولید شرکت Lynas همسطح نیست. Lynas بزرگترین تولیدکننده عناصر نادر خاکی جداسازیشده خارج از چین است.
در مقالهای دیگر از سویAustralia-China Relations Institute، James Laurenceson، مدیر دانشگاه فناوری سیدنی، بیان میکند که استراتژی فعلی ممکن است بیش از اندازه خوشبینانه باشد.
به نظر او، مشکل اصلی این است که شرکای راهبردی استرالیا در حلقههای پاییندست زنجیره تأمین به تعهدات خود عمل نمیکنند. توصیه وی تمرکز بیشتر بر فعالیتهای بالادستی همانند استخراج و فرآوری مواد معدنی است؛ همانجایی که استرالیا مزیت مقایسهای بارزی دارد.
توسعه معاملات و تأمین مالی مواد معدنی حیاتی در استرالیا
از زمان اعلام استراتژی مواد معدنی حیاتی، صنعت این حوزه در استرالیا شاهد تحولات مختلفی در ادغام و تملک شرکتها و همچنین تأمین مالی پروژههای دولتی بوده است.
از جمله معاملات شاخص در حوزه ادغام و تملک میتوان به خرید Arcadium Lithium توسط غول معدنی Rio Tinto (ASX:RIO, NYSE:RIO, LSE:RIO) اشاره کرد که در اکتبر ۲۰۲۴ به عنوان معاملهای تماما نقدی به ارزش ۶.۷ میلیارد دلار آمریکا اعلام شد.
نمونه دیگر معامله ۵۶۰ میلیون دلاری استرالیا بین (ASX:PLS, OTC Pink:PILBF) Pilbara Minerals و شرکت Latin Resources است، که در ژانویه گذشته جنبه قانونی پیدا کرد. این واگذاری، مالکیت پروژه لیتیم Salinas در برزیل را به Pilbara منتقل میکند.
علاوه بر این خریدها، تأمین مالی دولتی برای تسریع پروژههای مواد معدنی حیاتی نیز انجام گرفته است.
در چهارچوبCritical Minerals Facility، شرکت (ASX:ILU, OTC Pink:ILKAF) Iluka Resources در دسامبر گذشته ۴۰۰ میلیون دلار استرالیا از دولت دریافت کرد که برای پالایشگاه عناصر نادر خاکی Enneaba اختصاص داده شده بود.
بر اساس اعلامIluka، این پالایشگاه، ایالت استرالیای غربی را به محور استراتژیک فرآوری پاییندست عناصر نادر خاکی تبدیل خواهد کرد و قرار است از سال ۲۰۲۷ عناصر نئودیمیم، پراسئودیمیم، دیسپروزیم، تربیم و مجموعه عناصر دیگر را تولید کند.
همزمان با این اقدامات، استرالیا راهبرد عناصر نادر خاکی خود را تقویت میکند.
در تاریخ ۱۲ فوریه، کشور استرالیا قانون Critical Minerals Production Tax Incentive را به تصویب رساند که اعتبار مالیاتی بازپرداختپذیر ۱۰ درصدی برای هزینههای واجد شرایط تولید مواد معدنی حیاتی و عناصر نادر خاکی ارائه میدهد.
وزیر فدرال منابع، Madeleine King، اعلام کرد: ارزش این مشوقها طی یک دهه، ۷ میلیارد دلار استرالیا برآورد میشود.
او افزود: تصویب این قانون لحظهای تاریخی برای صنعت منابع کشور و اتفاقی بزرگ برای ایالتهایی چون استرالیای غربی و کوئینزلند است. با فرآوری بیشتر این مواد معدنی در داخل استرالیا، فرصتهای شغلی ایجاد میشود و زنجیرههای تأمین جهانی متنوعتر خواهند شد.
آیا تاریخ تکرار خواهد شد؟
مؤسسه Australian Strategic Policy Institute (ASPI) در مقالهای عنوان میکند که ایجاد ذخیره مواد معدنی حیاتی گامی مهم در جهت تضمین آینده اقتصادی استرالیاست، اما هشدار میدهد که کشور باید از «اشتباهات گذشته» درس بگیرد.
ASPI به کارخانه تصفیه گالیم Pinjarra در استرالیای غربی اشاره میکند و در بیانیه ۲ مه خود، آن را یکی از جسورانهترین طرحهای مواد معدنی حیاتی خارج از چین در اواخر دهه ۱۹۸۰ میداند.
این کارخانه تصفیه با هدف تولید ۵۰ تن گالیم در سال طراحی شده بود و وعده میداد که استرالیا را دقیقاً زمانی که جهان به مواد پیشرفته علاقهمند میشد، در مرکز زنجیره ارزش جهانی گالیم و عناصر نادر خاکی قرار دهد.
با این حال، تنها طی چند سال، پروژه Pinjarra با تأخیرهای اخذ مجوزهای زیستمحیطی روبرو شد؛ همزمان قیمت گالیم به دلیل عرضه بیش از تقاضا سقوط کرد و رقابت چین شدت یافت.
ASPI در تفسیر خود توضیح میدهد: کمبود ظرفیت پالایش میانی و پاییندست در استرالیا، هزینهها و پیچیدگیهای زیادی به پروژه افزود. به طور خلاصه، Pinjarra جاهطلبی داشت اما برای تحمل شوکهای اجتنابناپذیر بازارهای کالایی با ریسک بالا و محدود، تابآوری لازم را نداشت.
اکنون پرسش ASPI این است: آیا استرالیا میتواند تضمین کند که این اشتباه دوباره تکرار نمیشود؟
به گفته مؤسسه، استرالیا منابع و موقعیت استراتژیک لازم را دارد.
ASPI نتیجه میگیرد: اکنون باید صبر استراتژیک و رهبری هماهنگ لازم برای تحقق حکمرانی واقعی بر مواد معدنی حیاتی را بهکار گیرد.
جمعبندی
مسئله توسعه و مدیریت مواد معدنی حیاتی در استرالیا، با توجه به موقعیت برجسته این کشور در میان تولیدکنندگان جهانی و روندهای کلیدی از جمله گذار به انرژی پاک، اهمیت استراتژیک بسیار بالایی یافته است. استرالیا با تعریف استراتژی آیندهنگرانه (۲۰۲۳ تا ۲۰۳۰) برای مواد معدنی حیاتی و اجرای برنامههایی چون ذخیرهسازی استراتژیک، حمایت مالی گسترده و مشوقهای قانونی، تلاش دارد تا نقش خود را در زنجیره ارزش جهانی تثبیت و تقویت نماید.
در کنار فرصتهای بزرگ ناشی از افزایش تقاضای جهانی، ریسکهای قابل توجهی نیز مطرح است؛ از جمله نگرانیهای فعالان صنعت درباره تاثیر ذخایر دولتی بر قیمتها و سودآوری شرکتها، ضعف همکاری برخی شرکای زنجیره تأمین، و تجربههای ناموفق تاریخی مانند پروژه Pinjarra که به دلیل نبود ظرفیتهای زیرساختی کافی و شوکهای بازار، با شکست مواجه شد.
فعالان بازار باید به دقت فرآیندهای مستمر اصلاح استراتژی، میزان و نوع سرمایهگذاری دولتی، پیشرفت پروژههای کلیدی مانند پالایشگاهEnneaba، روند ادغام و تملک شرکتهای بزرگ، و تحولات قوانین مالیاتی را زیر نظر بگیرند. توجه به توسعه زیرساختهای میانی و پاییندست، همکاری فعال با شرکای بینالمللی و استفاده از پیشرفتهای فناورانه، از نقاط کلیدی موفقیت در این بازار پرریسک و رقابتی است. نهایتاً رویکردی متعادل و مبتنی بر صبر استراتژیک، رهبری هماهنگ و مدیریت هوشمند ریسک، میتواند فرصتهای منحصر به فرد استرالیا را به دستاوردهای پایدار اقتصادی و سرمایهگذاری تبدیل کند.