از دادههای زمینشناسی تا سیاستگذاری: چالشهای آفریقا در بخش مواد معدنی حیاتی
در حالی که جهان به سمت آیندهای با کربن پایین حرکت میکند تا به تغییرات اقلیمی بیوقفه پاسخ دهد، تقاضا برای مواد معدنی ضروری برای این انتقال، که بسیاری از آنها به وفور در آفریقا یافت میشوند، در حال افزایش است. تخمین زده میشود که آفریقا حدود یکسوم ذخایر این مواد را در اختیار دارد. اما توجه فزایندهای به یک پرسش کلیدی معطوف شده است: آیا این قاره میتواند این ثروت طبیعی را به اهرمی برای توسعه خود تبدیل کند و در عین حال جایگاه خود را به عنوان یک تأمینکننده کلیدی در بازارهای جهانی تضمین نماید؟
صندوق بینالمللی پول (IMF) در یک یادداشت تحلیلی پیشبینی میکند که این قاره میتواند طی ۲۵ سال آینده از چهار ماده معدنی حیاتی اصلی، مس، که برای برقیسازی ضروری است؛ نیکل، که برای کاتدهای باتری و فولاد ضدزنگ کلیدی است؛ و لیتیوم و کبالت، که هر دو برای تولید باتری حیاتی هستند، درآمدی تجمعی حدود ۲ تریلیون دلار کسب کند.
وعدهها و پتانسیلها
علاوه بر این چهار ماده، آفریقا دارای ذخایر قابلتوجهی از سایر مواد معدنی حیاتی است، از جمله منگنز، که در تولید فولاد و کاتد باتری استفاده میشود؛ گرافیت، که برای آندهای باتری ضروری است؛ فلزات گروه پلاتین(PGMs)، که در مبدلهای کاتالیزوری برای سیستمهای اگزوز خودروها کاربرد دارند؛ و عناصر کمیاب خاکی(REEs)، که در الکترونیک و فناوریهای انرژی تجدیدپذیر استفاده میشوند.
کشورهای پیشرو آفریقایی در ذخایر مس شامل جمهوری دموکراتیو کنگو(DRC)، زامبیا و آفریقای جنوبی هستند. DRC همچنین در ذخایر کبالت رتبه اول را دارد و پس از آن زامبیا و مراکش قرار دارند، در حالی که زیمباوه بزرگترین ذخایر لیتیوم را داراست و غنا دوم و نامیبیا سوم هستند. همسایگان آفریقای جنوبی و زیمباوه دارای ذخایر عظیمی از فلزات گروه پلاتین هستند و همراه با ماداگاسکار، همچنین دارای ذخایر قابلتوجه نیکل هستند. سایر ذخایر به این ترتیب توزیع شدهاند: عناصر کمیاب خاکی در آفریقای جنوبی و ماداگاسکار؛ منگنز در گابن، غنا و آفریقای جنوبی؛ و گرافیت در موزامبیک و تانزانیا.
در حالی که آفریقا دارای ذخایر گستردهای از مواد معدنی حیاتی است، در همه آنها مزیت نسبی ندارد. برای مثال، به گفته گروه مواد معدنی حیاتی آفریقا(CMAG)، یک انجمن صنعتی مستقر در لندن که بر حمایت، مشارکتهای استراتژیک و رهبری فکری در فضای مواد معدنی حیاتی تمرکز دارد، استخراج لیتیوم موجود در سنگهای سخت آفریقا هزینهبرتر از استخراج لیتیوم مبتنی بر شورابه در شیلی است. ارزیابیCMAG، که توسط سایر مطالعات صنعتی تأیید شده است، نشان میدهد که هزینههای اکتشاف و آسیاب برای ذخایر شورابه ممکن است تا ۴۰ تا ۵۰ درصد کمتر از استخراج سنگ باشد. تنها نقطه ضعف شورابه این است که استخراج آن زمانبر است، "شما به طبیعت وابسته هستید، زیرا شورابه روی سطح باقی میماند تا تبخیر شود و نمکهای لیتیوم به دست آید."
با این حال، وقتی صحبت از موادی مانند کبالت، مس و بوکسیت، که توسط برخی بازیگران ژئوپلیتیکی به عنوان ماده معدنی حیاتی شناخته نمیشود، میشود، آفریقا از نظر دسترسی و کیفیت مزیت نسبی روشنی دارد. برای مثال، بوکسیت گینه، با محتوای بالای اکسید آلومینیوم و سیلیکا پایین، از بهترین و کمهزینهترین بوکسیتهای متالورژیکی در سطح جهان است.
نزدیکی قاره آفریقا به بازارهای کلیدی در اروپا نیز به بخش مواد معدنی حیاتی آفریقا برتری نسبت به تولیدکنندگان در سایر نقاط جهان میدهد. دکتر Theophilus Acheampong، رئیس تحقیقات و بازارهایCMAG، میگوید: ما تنها حدود شش تا هفت ساعت با هواپیما از اروپا فاصله داریم، و اگر بخواهید مواد معدنی فله را حمل کنید، چند هفته طول میکشد... [در مقایسه با] آوردن مواد از آن سوی جهان.
او میگوید که در حالی که بسیاری از کشورهای آفریقایی سیاستها و مقررات "نسبتاً خوبی" در زمینه استخراج، مانند مواردی که به حفاظت از محیط زیست، محتوای محلی و استخدام خارجیها مربوط میشود، دارند، باید توجه بیشتری به بخشهای میانی و پاییندستی زنجیره ارزش مواد معدنی حیاتی شود تا ارزش بیشتری در داخل کشور و منطقه حفظ شود.
او میگوید: اگر بخواهید، به عنوان مثال، آلومینیوم از آلومینا تولید کنید، بوکسیت را استخراج میکنید، سپس آن را به آلومینا تصفیه میکنید و بعد آلومینا را به آلومینیوم ذوب میکنید. با این حال، ذوب آلومینا به آلومینیوم به مقدار زیادی برق نیاز دارد. بسیاری از کشورهای ما این مقدار برق را ندارند و حتی اگر داشته باشند، بسیار گران است، به طوری که رقابتی نیستند.
او میافزاید: بنابراین، به نظر من، اینها برخی از مسائلی هستند که باید در زمینه سیاستگذاری به آنها فکر کرد.
او همچنین اضافه میکند که موفقیت به بهبود دسترسی و کیفیت دادههای زمینشناسی بستگی دارد. گفته میشود حدود ۳۰ درصد از ذخایر مواد معدنی حیاتی جهان در آفریقا قرار دارد. اما این دادهها و اطلاعات از کجا آمدهاند؟ ما اغلب دادهها را از سازمان زمین شناسی ایالات متحده یا برخی حوزههای دیگر به جای خودمان تهیه میکنیم. در بسیاری از کشورهای آفریقایی، ما واقعاً نمیدانیم چه چیزی در زمین داریم، زیرا در جمعآوری دادههای پیشرفته، مانند خدمات زمینشناسی/لرزهای یا کاوشهای هوایی، سرمایهگذاری نکردهایم. بدون این دادهها، ما از موضع ضعف وارد مذاکرات با سرمایهگذاران میشویم و گاهی اوقات بعداً گله میکنیم که حقمان پایمال شده است؛ ما باید از موضع قدرت مذاکره کنیم، و دادههای زمینشناسی با کیفیت خوب کلید این امر است.
چالشهای فرآوری
در مورد چشمانداز فرآوری محلی و ارزشافزایی، او به محدودیتهای نوآوری و قابلیتهای تحقیق و توسعه (R&D) به عنوان موانع کلیدی اشاره میکند، همراه با اکوسیستم صنعتی چالشبرانگیزی که در آن راهآهن، جادهها و سایر زیرساختهای لجستیکی ایجاد خوشههای صنعتی را که اقتصاد مقیاس و دامنه را به پیش میبرند، دشوارتر میکند.
در جایی که رقبا در مناطق دیگر میتوانند مواد معدنی را با هزینه کمتری استخراج و/یا فرآوری کنند، آچمپونگ از دولتهای آفریقایی میخواهد که چارچوبهای تشویقی را در نظر بگیرند که رقابتپذیری را افزایش دهد. با این حال، او سریعاً اضافه میکند که این ممکن است همیشه امکانپذیر نباشد، با توجه به وضعیت مالی ضعیف بسیاری از کشورهای این قاره و نیازهای رقابتی برای تأمین مالی در بخشهای متنوعی مانند بهداشت، آموزش، زیرساختهای حملونقل و حمایت اجتماعی. او میگوید: این یک موقعیت مرغ و تخممرغ است.
علاوه بر این، آچمپونگ معتقد است که کشورهای آفریقایی میتوانند جذابیت خود را برای سرمایهگذاران بهبود بخشند اگر از تغییر مداوم قوانین خودداری کنند. او میافزاید: دولتها گاهی اوقات توافقنامههای سرمایهگذاری را به چپ و راست تغییر میدهند، بهویژه زمانی که دولت جدیدی روی کار میآید و تصمیم به مذاکره مجدد در مورد شرایط میگیرد. این چیزها برای سرمایهگذاری خوب نیست.
او ادامه میدهد: مشکل قراردادهای قدیمی این است که شما نمیتوانید یکباره قرارداد را لغو کنید، زیرا در آن قرارداد مفاد تثبیت وجود دارد، و لغو آن منجر به شروع مراحل داوری میشود. موضوع به دادگاه میرود، و کلا فرآیند پیچیدهای وجود دارد، و در حالی که همه اینها در جریان است، سرمایهگذارانی که در غیر این صورت به کشور شما میآمدند، میگویند: صبر کن، ما به آنجا نمیرویم؛ ببین چه کار میکنند.
او میگوید: شما قراردادی میخواهید که هم ریسکها و هم فرصتها را منعکس کند، و توصیهای که به دولتهای آفریقایی میدهم این است که: «شما باید در بازی نقش داشته باشید، از صندوقهای ثروت ملی خود، از صندوقهای بازنشستگی خصوصی محلی خود استفاده کنید... تا در برخی از این امتیازات سهام داشته باشید.
به همان اندازه مهم است که دولتهای میزبان به استانداردهای زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) پایبند باشند، موضوعی که به طور فزایندهای توسط سرمایهگذاران، بهویژه انواع غربی، مطرح میشود.
در میان تغییرات ژئوپلیتیکی در جریان، بهویژه از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، بخش مواد معدنی حیاتی آفریقا، و صنعت معدن به طور کلی، با ورود بازیگران جدیدی از جمله شرکتهایی از قطر، امارات متحده عربی (UAE) و عربستان سعودی در دو سال گذشته، شاهد افزایش علاقه سرمایهگذاران فراتر از حوزههای سنتی چین، ایالات متحده، کانادا و استرالیا بوده است.
آچمپونگ میگوید: همه این شرکتها اکنون وارد شدهاند و در واقع سرمایهگذاریهایی انجام دادهاند یا قول دادهاند که در قاره سرمایهگذاری کنند. من به یاد میآورم که یک شرکت هلدینگ اماراتی سهامی در یک معدن مس در زامبیا خریداری کرد، و سعودیها صندوقی را راهاندازی کردهاند که توسط صندوق سرمایه گذاری عمومی پشتیبانی میشود و به دنبال داراییهای معدنی در سراسر قاره است.
به همین ترتیب، او اضافه میکند، شرکتهای ترکیهای و هندی به مواد معدنی حیاتی آفریقا جذب شدهاند، در حالی که چینیها، که در دو دهه گذشته میلیاردها دلار در پروژههای کامودیتی محور در این قاره سرمایهگذاری کردهاند، علاقه جدیدی نشان میدهند. نمونه اخیر، اعلام برنامههایی برای بازسازی خط راهآهن Tazara ازکمربند مس زامبیا به بندر دارالسلام در تانزانیا است، پاسخی ظاهری به توسعه در حال انجام کریدور Lobito با بودجه غربی از کمربند مس به بندر Lobito در سواحل اقیانوس اطلس آنگولا.
قویتر با هم
برای بهرهبرداری کامل از پتانسیل مواد معدنی حیاتی، آچمپونگ هشدار میدهد که کشورهای آفریقایی باید رویکردی هماهنگ اتخاذ کنند به جای اینکه هر کشوری به تنهایی عمل کند. این به این دلیل است که هیچ کشوری به تنهایی شش پیشنیاز: دسترسی آسان به منابع؛ نیروی کار ماهر و قابلیتهای تحقیق و توسعه؛ زیرساختها و اکوسیستم صنعتی مناسب؛ مشوقهای دولتی، حمایت سیاستی و سیاستهای تجاری؛ فضای سرمایه گذاری پایدار؛ و پایبندی به استانداردهایESG، برای یک صنعت معدنی موفق را ندارد.
او میگوید: ممکن است مجموعهای از کشورها گرد هم آیند و بگویند، به عنوان مثال، ما تمام مس را در زامبیا یا در حوزه دیگری فرآوری خواهیم کرد، و مکانیزمی برای تقسیم درآمد یا، وقتی صحبت از مشاغل میشود، سیستمی برای سهمیهبندی خواهیم داشت.
او میافزاید: در غیر این صورت، همچنان کشورهای منفرد خواهند بود، و تأثیر ترکیبی آنها فقط خیلی کوچک خواهد بود.
با این حال، این موضوعی است که اتحادیه آفریقا به آن توجه دارد و ابتکاراتی را برای اطمینان از توسعه هماهنگ ثروت معدنی قاره توسعه داده است. به عنوان مثال، در دسامبر، این نهاد قارهای استراتژی مواد معدنی سبز خود را رونمایی کرد که بر نیاز آفریقا به حرکت فراتر از صادرات مواد معدنی خام و ایجاد زنجیرههای ارزش یکپارچه قوی تأکید دارد که فرآوری محلی، ایجاد شغل و تنوع اقتصادی را تقویت میکند.
صندوق بینالمللی پول در تحلیل خود به ضررهای اقتصادی ناشی از عدم حرکت به سمت زنجیره ارزش اشاره میکند و خاطرنشان میسازد که در حالی که بوکسیت در حالت خام خود تنها ۶۵ دلار در هر تن به دست میآورد، وقتی به آلومینیوم فرآوری میشود، در پایان سال ۲۰۲۳ به ۲,۳۳۵ دلار در هر تن رسیده است. این نهاد همچنین تأکید میکند کهDRC، که ۷۴ درصد از ذخایر کبالت جهان را در اختیار دارد، ۹۷ درصد از کبالت خود را به صورت فرآورینشده صادر میکند. به طور مشابه، در زیمباوه، که ۷ درصد از ذخایر لیتیوم جهانی را دارد، تخمین زده میشود که بیش از ۱,۰۰۰ کامیون روزانه لیتیوم سنگفرم با غلظت پایین را به بنادر سواحل آفریقا، به مقصد چین، حمل میکنند به جای اینکه در داخل کشور فرآوری شوند.
آچمپونگ استدلال میکند که تقاضای قابلتوجهی در داخل آفریقا برای جذب بخشی از اجزای صنعتی سبز تولیدشده محلی وجود دارد، در حالی که مابقی میتواند صادر شود. او به وسایل دوچرخ و سهچرخ که برای جابهجایی مسافران در بسیاری از شهرها و شهرکهای قاره استفاده میشوند به عنوان منبعی بالقوه برای تقاضا اشاره میکند و میگوید اینها میتوانند برقی شوند و با باتریهای تولیدشده محلی کار کنند، در حالی که سایر اجزا نیز میتوانند بر اساس اکوسیستمهای صنعتی محلی و منطقهای تولید شوند. او میگوید: «ساخت این چیزها خیلی دشوار نیست، و ما همچنین میتوانیم برخی از محصولات میانی را تولید کنیم.» او ادامه میدهد: البته، در سطح بالاتر، ممکن است فعلاً خودروهای کاملاً برقی تولید نکنیم، زیرا حجم کافی وجود ندارد.
موانع انتقال؟
هر بحث معاصری در مورد انتقال انرژی بدون در نظر گرفتن بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید کامل نیست. آیا آچمپونگ معتقد است که این یک عقبگرد بزرگ برای توسعه بخش مواد معدنی حیاتی آفریقا است؟
او میگوید: من معتقد هستم که با انتخاب ترامپ، ما شاهد کاهش سرعت انتقال انرژی هستیم؛ فشار بزرگی که پس از COP26 در گلاسکو وجود داشت، دیگر وجود ندارد. سالهای طلایی بین ۲۰۲۰ و ۲۰۲۲ بود. اما حالا معادله تغییر کرده است؛ بیشتر درباره امنیت انرژی است و مرتبط با آن این است که اشکال انرژی متعارف مانند نفت و گاز دوباره وارد ژئوپلیتیک انرژی شدهاند.
او ادامه میدهد: با این حال، اگر دید بلندمدتی داشته باشیم، همچنان به این مواد معدنی انتقالی، این مواد معدنی حیاتی نیاز خواهیم داشت، و آفریقا یکی از نقاط داغ برای دسترسی به این مواد معدنی خواهد بود.
او میافزاید: بنابراین، موضوع مهم این میشود: چگونه اطمینان حاصل کنیم که وقتی شما و من ۲۰ سال دیگر این گفتوگو را انجام میدهیم، تنها ۲۶ درصد از سرمایهگذاری مستقیم خارجی مرتبط با مواد معدنی به تولید نرود، که در حال حاضر چنین است، و بقیه به استخراج اختصاص یابد، بلکه شاید این مقدار را به حدود ۵۰ درصد دو برابر کرده باشیم.
تحلیل و جمعبندی
گزارش ارائهشده بر پتانسیل عظیم آفریقا در بخش مواد معدنی حیاتی تمرکز دارد، اما در عین حال چالشهای ساختاری و سیاستگذاری را برجسته میکند که مانع از بهرهبرداری کامل از این منابع برای توسعه اقتصادی و جایگاه رقابتی در بازارهای جهانی میشوند.
1. پتانسیل درآمدی و ذخایر معدنی
- بر اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول(IMF)، آفریقا میتواند طی ۲۵ سال آینده از چهار ماده معدنی کلیدی (مس، نیکل، لیتیوم، کبالت) حدود ۲ تریلیون دلار درآمد تجمعی کسب کند. این تخمین بر اساس تقاضای فزاینده برای این مواد در فناوریهای انرژی پاک، بهویژه در برقیسازی و تولید باتری، استوار است.
- دادههای سازمان زمین شناسی ایالات متحده (USGS) در سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که DRC با ۷۴ درصد از ذخایر جهانی کبالت و زیمباوه با ۷ درصد از ذخایر جهانی لیتیوم، موقعیتهای استراتژیکی در زنجیره تأمین جهانی دارند. با این حال، ۹۷ درصد از صادرات کبالت DRC و حجم عظیمی از لیتیوم زیمباوه به صورت خام و فرآورینشده صادر میشود، که نشاندهنده از دست رفتن ارزش افزوده قابلتوجه است.
- به عنوان مثال، IMF اشاره میکند که بوکسیت خام ۶۵ دلار در هر تن ارزش دارد، در حالی که آلومینیوم فرآوریشده در 30 می سال ۲۰۲5 به ۲,443 دلار در هر تن رسیده است، که نشاندهنده اختلاف ارزش ۳7 برابری است. این شکاف در ارزش، اهمیت سرمایهگذاری در زیرساختهای فرآوری محلی را نشان میدهد.
2. مزیتهای رقابتی و چالشهای هزینهای
- آفریقا در مواد معدنی مانند کبالت، مس و بوکسیت مزیت نسبی دارد. برای مثال، بوکسیت گینه به دلیل محتوای بالای اکسید آلومینیوم و سیلیکا پایین، یکی از کمهزینهترین بوکسیتهای متالورژیکی جهان است. بر اساس گزارش Wood Mackenzie (۲۰۲۴)، هزینه تولید بوکسیت در گینه به طور متوسط 35-30 درصد کمتر از رقبای جهانی مانند استرالیا است.
- با این حال، در مورد لیتیوم، استخراج سنگ سخت در آفریقا ۴۰ تا ۵۰ درصد گرانتر از لیتیوم شورابه ای در شیلی است، طبق ارزیابی CMAG. این اختلاف هزینه به دلیل فناوریهای پیشرفتهتر مورد نیاز برای استخراج و آسیاب سنگ سخت است. گزارش Benchmark Mineral Intelligence (۲۰۲۴) تأیید میکند که هزینههای عملیاتی (OPEX) برای لیتیوم سنگ سخت در آفریقا میتواند به 10,۰۰۰-8,۰۰۰ دلار در هر تن برسد، در حالی که لیتیوم شورابه ای در شیلی حدود 6,0۰۰-4,5۰۰ دلار در هر تن هزینه دارد.
3. چالشهای زیرساختی و صنعتی
- کمبود زیرساختهای انرژی، بهویژه برق مقرونبهصرفه، مانع بزرگی برای فرآوری مواد معدنی مانند آلومینیوم است. بر اساس گزارش آژانس بین المللی انرژی (IEA) در سال ۲۰۲۴، میانگین هزینه برق صنعتی در آفریقای زیرصحرا حدود ۰.۱۵ دلار در هر کیلوواتساعت است، در مقایسه با ۰.۰۷ دلار در چین. این اختلاف، رقابتپذیری آفریقا در فعالیتهای انرژیبر مانند ذوب آلومینا را کاهش میدهد.
- زیرساختهای لجستیکی ضعیف، مانند راهآهن و جادهها، هزینههای حملونقل را افزایش میدهد. گزارش بانک جهانی ۲۰۲۴ نشان میدهد که هزینههای لجستیکی در آفریقا به طور متوسط 20-16 درصد از ارزش کالاها را تشکیل میدهد، در حالی که این رقم در آسیا حدود 10-8 درصد است.
4. چالشهای سیاستی و سرمایهگذاری
- تغییرات مکرر در قوانین و توافقنامههای سرمایهگذاری، بهویژه پس از تغییرات دولت، ریسک سرمایهگذاری را افزایش میدهد. گزارش Mining Survey سال 2024 موسسه Fraser نشان میدهد که کشورهایی مانند DRC و زیمباوه به دلیل بیثباتی سیاستی، در میان ۳۰ درصد پایینترین کشورهای جذاب برای سرمایهگذاری معدنی قرار دارند.
- فقدان دادههای زمینشناسی با کیفیت بالا، مذاکرات با سرمایهگذاران را تضعیف میکند. طبق برآورد USGS تنها 15-10 درصد از پتانسیل معدنی آفریقا به طور کامل کاوش شده است، که این امر سرمایهگذاری در اکتشاف را پرریسک میکند.
5. تحولات ژئوپلیتیکی و فرصتهای جدید
- از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، علاقه سرمایهگذاران از کشورهای غیرسنتی مانند قطر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی به بخش معدن آفریقا افزایش یافته است. به عنوان مثال، صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان سعودی در سال ۲۰۲۴ صندوقی به ارزش ۱۵ میلیارد دلار برای سرمایهگذاری در داراییهای معدنی آفریقا راهاندازی کرد .
- رقابت بین چین و غرب، مانند توسعه کریدور Lobito با بودجه غربی و بازسازی خط راهآهن Tazara توسط چین، نشاندهنده اهمیت استراتژیک آفریقا در زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی است.
6. تأثیر بازگشت دونالد ترامپ
- بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵ احتمالاً سرعت انتقال انرژی را کاهش میدهد، بهویژه با تمرکز بر امنیت انرژی و احیای سوختهای فسیلی. گزارش S&P Global در سال ۲۰۲۵ پیشبینی میکند که تقاضای جهانی برای لیتیوم و کبالت ممکن است تا سال ۲۰۳۰ با رشد سالانه 7-5 درصد به جای 12-10 درصد پیشبینیشده قبلی افزایش یابد.
- با این حال، نیاز بلندمدت به مواد معدنی حیاتی همچنان قوی خواهد بود. آژانس بین المللی انرژی (IEA) تخمین میزند که تقاضای جهانی برای مس تا سال ۲۰۴۰ به ۳۵ میلیون تن در سال و برای لیتیوم به ۱.۵ میلیون تن در سال برسد، که آفریقا را به عنوان یک منبع کلیدی قرار میدهد.
جمعبندی
گزارش نشاندهنده فرصت عظیم آفریقا برای تبدیل شدن به یک بازیگر اصلی در زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی است، اما تحقق این پتانسیل نیازمند رفع موانع ساختاری و سیاستی است. نکات کلیدی عبارتند از:
- ذخایر عظیم، اما ارزشافزایی محدود: آفریقا دارای یکسوم ذخایر جهانی مواد معدنی حیاتی است، اما عدم فرآوری محلی منجر به از دست رفتن ارزش افزوده قابلتوجهی میشود (مثلاً اختلاف ۶۵ دلار در هر تن برای بوکسیت خام در مقابل ۲,443 دلار برای آلومینیوم).
- مزیتهای رقابتی: بوکسیت گینه و کبالت DRC از نظر کیفیت و هزینه استخراج در سطح جهانی رقابتی هستند، اما لیتیوم سنگ سخت آفریقا در مقایسه با منابع شورابه ای هزینهبرتر است.
- چالشهای زیرساختی: کمبود برق مقرونبهصرفه و زیرساختهای لجستیکی ضعیف، رقابتپذیری را کاهش میدهد.
- نیاز به هماهنگی منطقهای: رویکردهای منفرد کشورها تأثیر محدودی دارند؛ همکاری منطقهای، مانند فرآوری متمرکز مس در زامبیا، میتواند اقتصاد مقیاس را تقویت کند.
راهکارها
1. سرمایهگذاری در زیرساختها: دولتهای آفریقایی باید با استفاده از مشارکتهای عمومی-خصوصی، سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی و لجستیکی را اولویتبندی کنند. به عنوان مثال، توسعه ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر میتواند هزینههای ذوب آلومینیوم را کاهش دهد.
2. بهبود دادههای زمینشناسی: سرمایهگذاری در بررسیهای زمینشناسی پیشرفته، مانند کاوشهای هوایی، میتواند مذاکرات با سرمایهگذاران را تقویت کند.
3. ثبات سیاستی: ایجاد چهارچوبهای قانونی پایدار و اجتناب از تغییرات مکرر در توافقنامههای سرمایهگذاری، اعتماد سرمایهگذاران را افزایش میدهد.
4. توسعه زنجیره ارزش محلی: ایجاد خوشههای صنعتی برای فرآوری مواد معدنی، مانند تولید باتری در آفریقا، میتواند تقاضای داخلی (مانند وسایل نقلیه برقی دوچرخ) را تأمین کند و وابستگی به صادرات خام را کاهش دهد.
5. مشارکتهای استراتژیک: استفاده از علاقه سرمایهگذاران جدید از خاورمیانه و آسیا برای تأمین مالی پروژههای معدنی، همراه با پایبندی به استانداردهای ESG برای جذب سرمایهگذاری غربی.