استخراج مس مورد نیاز برای توسعه جهان نیازمند بیش از دو برابر شدن قیمت آن است
بر اساس مطالعهای از دانشگاه میشیگان، جهان میتواند مس را برای تأمین انرژی گذار به انرژی سبز استخراج کند، یا میتواند مس را برای ساخت زیرساختهای کشورهای در حال توسعه استخراج نماید، اما انجام هر دو به طور همزمان به شدت دشوار خواهد بود.
این پژوهش که به طور مشترک توسطAdam Simon، استاد علوم زمین و محیط زیست در دانشگاه میشیگان، هدایت شده است، نشان داد که میزان مس مورد نیاز حتی برای حفظ رشد اقتصادی و جمعیتی معمول، به مراتب بیشتر از مقدار مس استخراجشده در حال حاضر است.
محققان، که نتایج خود را در نشریه SEG Discovery منتشر کردهاند، همچنین پیشنهاد میکنند که قیمت مس باید بیش از دو برابر شود تا شرکتها را به توسعه معادن جدید ترغیب کند.
جریانهای مس
محققان، که شامل Lawrence Cathles از دانشگاه کرنل و Daniel Wood از دانشگاه کوئینزلند، استرالیا هستند، مقدار مس لازم برای ادامه رشد جمعیتی "کسبوکار به روال عادی" و افزایش سطح استاندارد زندگی را مدلسازی کردند.
آنها همچنین مقدار مس مورد نیاز برای چندین سناریوی مختلف انرژی سبز را تعیین کردند. این سناریوها شامل گذار به ناوگان کاملاً برقی وسایل نقلیه و ارتقاء شبکههای برق برای پشتیبانی از آن؛ جایگزینی سوختهای فسیلی با تولید انرژی بادی و خورشیدی؛ و استفاده از تولید انرژی بادی و خورشیدی که به سیستمهای باتری به عنوان ذخیره انرژی وابسته است، میشوند.
برای "کسبوکار به روال عادی"، حدود ۱,۱۰۰ میلیون تن متریک (یک تن متریک برابر با ۲,۲۰۴.۶۲ پوند است) مس باید تا سال ۲۰۵۰ استخراج شود. گذار به ناوگان وسایل نقلیه برقی و ارتقاء شبکههای مرتبط با آن نیازمند ۱,۲۴۸ میلیون تن متریک مس است. تأمین انرژی از باد و خورشید نیازمند ۲,۳۰۴ میلیون تن متریک مس است. ساخت شبکه برقی که به باتریها برای ذخیره انرژی وابسته است، نیازمند ۳ میلیارد تن متریک مس است.
جهت مقایسه، شرکتها در سال ۲۰۲۴ حدود ۲۳ میلیون تن متریک مس استخراج کردهاند.
در عین حال، محققان میگویند نمیتوان نیاز به ساخت زیرساختها در مکانهایی مانند هند و آفریقا را نادیده گرفت. هند برای ساخت و مدرنسازی زیرساختهای خود به ۲۲۷ میلیون تن متریک مس نیاز دارد، در حالی که ساخت زیرساختها در سراسر ۵۴ کشور آفریقا حدود یک میلیارد تن متریک مس نیاز خواهد داشت.
Adam Simon اظهار داشت: جهان به مس بیشتر و بیشتری برای توسعه اقتصادی به روال عادی نیاز دارد و این موضوع تنش ایجاد میکند. ما پیشنهاد میکنیم که تقاضای مس برای توسعه اقتصادی، که در اصل توسعه انسانی جهانی است، باید بر سناریوهای مختلف برقیسازی اولویت داشته باشد. اگر قرار باشد رقابتی بین «آیا قرار است مراقبتهای بهداشتی در آفریقا ساخته شود یا افراد بیشتری Tesla برانند؟» ایجاد شود، من به مراقبتهای بهداشتی در آفریقا رأی میدهم.
زیرساختهای مس
مس نه تنها برای دستیابی به اهداف پایداری و تولید برق و زیرساختها کلیدی است، بلکه برای توزیع آب پاک، سیستمهای فاضلاب، امکانات آموزشی و بهداشتی، و شبکههای مخابراتی نیز ضروری است. مقدار مس در زیرساختهای یک کشور نه تنها نشاندهنده سطح توسعه انسانی آن کشور است، بلکه معیاری برای امید به زندگی، سطح آموزش و رفاه اقتصادی مردمی است که در آنجا زندگی میکنند.
Simon و همکارانش میگویند که برای پاسخگویی به تقاضای مس، باید هر سال معادن جدیدی به بهرهبرداری برسند. استخراج کافی مس برای حفظ رشد "کسبوکار به روال عادی" نیازمند ۷۸ معدن جدید مس از اکنون تا سال ۲۰۵۰ است که هر یک سالانه ۵۰۰,۰۰۰ تن متریک مس تولید کنند.
Simon گفت: در ایالات متحده، از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۰، یعنی ۱۰۰ سال توسعه ایالات متحده، ما از نبود لولهکشی به داشتن لولهکشی، از نبود برق به داشتن برق رسیدیم. در حال حاضر، برای هر مرد، زن و کودک در ایالات متحده، بیش از ۴۰۰ پوند مس در پشت دیوارها وجود دارد. اگر این عدد را در سطح جهانی بررسی کنیم، در مکانهایی مانند هند، احتمالاً در بهترین حالت ۴۰ پوند مس است.
استراتژی مس
محققان همچنین راههایی را مدلسازی کردند که مس میتواند به طور استراتژیک در سناریوهای مختلف برقیسازی استفاده شود. برای مثال، اگر برق از طریق ترکیبی از انرژی هستهای، بادی و خورشیدی تولید شود و از گاز طبیعی به عنوان پشتیبان برای تولید برق به جای ذخیرهسازی باتری استفاده شود، به مس بسیار کمتری نیاز خواهد بود. به طور مشابه، استفاده از وسایل نقلیه هیبریدی به جای وسایل نقلیه کاملاً برقی نیز به مس کمتری نیاز دارد.
محققان میگویند برای تشویق شرکتهای معدنی به سرمایهگذاری در توسعه معادن مس، قیمت مس باید حدود دو برابر قیمت فعلی باشد، یعنی قیمت آن باید از حدود ۲۰,۰۰۰ دلار به ازای هر تن متریک فراتر رود. در حال حاضر، قیمت مس حدود ۹,۰۰۰ دلار به ازای هر تن متریک است.
محققان همچنین اشاره میکنند که بازیافت مس در سالهای اخیر رشد کرده است. میزان مس بازیافتشده با نرخ ۰.۵۳ درصد در سال افزایش یافته است. اگر این نرخ تا سال ۲۰۵۰ ادامه یابد، بازیافت در سال ۲۰۵۰ حدود ۱۳.۵ میلیون تن متریک مس تأمین خواهد کرد، که کمی بیش از یکسوم نیازهای "کسبوکار به روال عادی" را برآورده میکند.
محققان یک صفحهگسترده Excel در دسترس قرار دادهاند که به کاربران امکان میدهد دادههای مطالعه را بررسی کنند.
Simon گفت: اولاً، کاربران میتوانند مطالعه را بررسی کنند، اما همچنین میتوانند پارامترهای مطالعه را تغییر دهند و ارزیابی کنند که اگر شبکه برقی ما ۲۰ درصد هستهای، ۴۰ درصد متان، ۲۰ درصد بادی و ۲۰ درصد هیدروالکتریک باشد، چه مقدار مس مورد نیاز است. آنها میتوانند این تغییرات را اعمال کنند و ببینند تقاضای مس چه خواهد بود.
نگارنده: Morgan Sherburne، دانشگاه میشیگان
تحلیل و جمع بندی
گزارش دانشگاه میشیگان تصویری روشن از چالشهای پیش روی بازار مس در دهههای آینده، با تمرکز بر شکاف قابلتوجه بین عرضه و تقاضای مس در سناریوهای مختلف توسعه جهانی و گذار به انرژی سبز، ارائه میدهد.
1. شکاف عرضه و تقاضای مس
بر اساس گزارش، تقاضای مس برای سناریوی "کسبوکار به روال عادی" تا سال ۲۰۵۰ به ۱,۱۰۰ میلیون تن متریک میرسد، در حالی که استخراج جهانی مس در سال ۲۰۲۴ تنها ۲۳ میلیون تن متریک بوده است. این نشاندهنده نیاز به افزایش تولید سالانه به طور متوسط ۴۲.۳ میلیون تن متریک تا سال ۲۰۵۰ است (۱,۱۰۰ میلیون تن تقسیم بر ۲۶ سال). با فرض ادامه روند کنونی، این شکاف عرضه و تقاضا نیازمند توسعه ۷۸ معدن جدید با ظرفیت تولید سالانه ۵۰۰,۰۰۰ تن متریک است.
سناریوهای برقیسازی، بهویژه شبکههای برقی وابسته به باتری، تقاضا را تا ۳ میلیارد تن متریک افزایش میدهند. این عدد ۱۳۰ برابر تولید سال ۲۰۲۴ است، که نشاندهنده فشار بیسابقه بر زنجیره تأمین مس است.
بر اساس دادههای سازمان زمین شناسی ایالات متحده(USGS, 2025)، منابع جهانی مس شناساییشده حدود ۲.۱ میلیارد تن متریک است، اما تنها بخشی از این منابع از نظر اقتصادی قابل استخراج هستند. با نرخ کنونی استخراج، این منابع تا اواسط قرن حاضر ممکن است به شدت کاهش یابند، مگر اینکه فناوریهای استخراج بهبود یابند یا قیمتها افزایش یابند.
2. تأثیر قیمت مس بر توسعه معادن
گزارش پیشنهاد میکند که قیمت مس باید به بیش از ۲۰,۰۰۰ دلار به ازای هر تن متریک برسد تا توسعه معادن جدید اقتصادی شود. قیمت کنونی (حدود 10,6۰۰ دلار به ازای هر تن متریک در سال 2025) نشاندهنده شکاف 88 درصدی با سطح پیشنهادی است.
بر اساس گزارشهایCRU Group (2025)، هزینههای عملیاتی و سرمایهای برای توسعه معادن جدید مس در دهه گذشته به طور متوسط 30-20 درصد افزایش یافته است، به دلیل کاهش عیار سنگ معدن و افزایش پیچیدگیهای زیستمحیطی و نظارتی. این موضوع ضرورت افزایش قیمت مس برای جذب سرمایهگذاری را تأیید میکند.
دادههای گروه بین المللی مطالعات مس (ICSG, 2025) نشان میدهد که پروژههای معدنی جدید به طور متوسط 7-5 سال برای رسیدن به مرحله تولید نیاز دارند. با توجه به این بازه زمانی، برای پاسخگویی به تقاضای پیشبینیشده تا سال ۲۰۵۰، سرمایهگذاریها باید از اکنون آغاز شوند.
3.واقعبینی توسعه معادن
توسعه ۲۲.۵ معدن جدید در سال برای سناریوی ۱۰۰ درصد بادی فراساحلی غیرممکن است. بر اساس دادههایS&P Global (2024)، میانگین زمان توسعه یک معدن بزرگ ۲۰ سال است، و تنها 2-1 معدن بزرگ در سال به بهرهبرداری میرسند. این محدودیت، سناریوهای بادی/خورشیدی را غیرواقعبینانه میکند.
تعطیلی معادن فعلی (۵ معدن از ۱۰ معدن برتر تا اوایل دهه ۲۰۵۰) فشار بیشتری بر عرضه وارد میکند. دادههای ICSG (2025) نشان میدهد که تولید جهانی مس در سال ۲۰۲۴ تنها ۲۳ Mt بوده، و جایگزینی معادن تعطیلشده نیازمند سرمایهگذاری عظیم است.
4. نقش بازیافت در کاهش فشار تقاضا
بازیافت مس در حال حاضر با نرخ رشد سالانه ۰.۵۳ درصد، تا سال ۲۰۵۰ تنها ۱۳.۵ میلیون تن متریک مس تأمین خواهد کرد، که کمتر از ۱.۳ درصد از تقاضای "کسبوکار به روال عادی" و تنها ۰.۴۵ درصد از تقاضای سناریوی باتریمحور است.
گزارشهای انجمن توسعه مس (CDA, 2025) نشان میدهند که بازیافت مس در حال حاضر حدود ۳۵ درصد از عرضه جهانی مس را تشکیل میدهد، اما محدودیتهای فنی و لجستیکی، مانند کیفیت پایین مس بازیافتی برای کاربردهای پیشرفته، مانع افزایش قابلتوجه این سهم میشوند.
5. رقابت بین توسعه انسانی و گذار به انرژی سبز
گزارش به درستی به تنش بین تقاضای مس برای زیرساختهای توسعه انسانی (مانند هند و آفریقا) و سناریوهای برقیسازی اشاره میکند. تقاضای ۱.۲ میلیارد تن متریک برای زیرساختهای هند و آفریقا نشاندهنده نیاز مبرم به مس برای بهبود استانداردهای زندگی، مانند دسترسی به آب پاک و مراقبتهای بهداشتی است. اگر اولویت به برقیسازی داده شود، توسعه انسانی (مانند دسترسی به آب پاک و مراقبتهای بهداشتی) به تعویق میافتد، که میتواند نابرابری جهانی را تشدید کند.
بر اساس گزارشهای بانک جهانی(2025)، سرمایهگذاری در زیرساختهای آفریقا میتواند تولید ناخالص داخلی این قاره را تا سال ۲۰۵۰ تا ۲.۵ درصد سالانه افزایش دهد، اما کمبود مواد اولیه مانند مس میتواند این رشد را محدود کند.
گزارش World Bank (2025) نشان میدهد که هر ۱ کیلوگرم افزایش در سرانه مصرف مس میتواند HDI را تا ۰.۰۲ واحد بهبود دهد. این نشاندهنده اهمیت اولویتدهی به توسعه انسانی است.
6. سناریوهای استراتژیک و بهینهسازی مصرف مس
استفاده از ترکیب انرژی هستهای، بادی، خورشیدی و گاز طبیعی به جای باتریها میتواند تقاضای مس را به طور قابلتوجهی کاهش دهد. گزارشهای آژانس بین المللی انرژی (IEA, 2025) تأیید میکنند که سیستمهای انرژی ترکیبی (مانند ۲۰ درصد هستهای، ۴۰ درصد متان) میتوانند تا ۴۰ درصد از نیاز به مس در شبکههای برقی را کاهش دهند.
وسایل نقلیه هیبریدی نیز به طور متوسط ۵۰ درصد مس کمتری نسبت به وسایل نقلیه کاملاً برقی مصرف میکنند(IEA, 2025)، و این میتواند فشار بر عرضه را تا ۴۰ درصد کاهش دهد که میتواند به عنوان یک راهحل میانی برای کاهش فشار بر عرضه مس مورد توجه قرار گیرد.
سناریوی ۷۰ درصد هستهای با پشتیبانی متان تنها ۱.۱۵ معدن جدید در سال نیاز دارد، که با نرخ کنونی توسعه (۱ معدن در سال) همخوانی دارد. این استراتژی میتواند تعادل بین برقیسازی و توسعه انسانی را حفظ کند.
7.تحلیل قیمت و سرمایهگذاری
افزایش قیمت مس به ۲۰,۰۰۰ دلار به ازای هر تن، هزینههای سرمایهای را برای صنایع وابسته (مانند خودروسازی برقی) تا حدود 100 درصد افزایش میدهد (10600 دلار فعلی). این میتواند گذار به انرژی سبز را کند کرده و فشار اقتصادی بر کشورهای در حال توسعه وارد کند.
بر اساس دادههای Wood Mackenzie (2025)، سرمایهگذاری در اکتشاف مس در سال ۲۰۲۴ تنها ۴.۲ میلیارد دلار بوده، که برای توسعه ۳۶ معدن جدید تا ۲۰۵۰ (با هزینه متوسط ۲ میلیارد دلار برای هر معدن) کافی نیست. این نشاندهنده نیاز به جذب سرمایهگذاری خصوصی و دولتی است.
جمعبندی
گزارش دانشگاه میشیگان بر چالشهای عمیق در تأمین مس برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد جهانی تأکید دارد. مس به عنوان یک ماده حیاتی برای توسعه زیرساختهای انسانی و گذار به انرژی سبز، با شکاف عرضه و تقاضای قابلتوجهی مواجه است که تنها با افزایش قیمتها، توسعه معادن جدید و بهبود بازیافت قابل جبران است. تنش بین اولویتهای توسعه انسانی (مانند زیرساختهای هند و آفریقا) و اهداف برقیسازی (مانند ناوگان وسایل نقلیه برقی و شبکههای باتریمحور) نیازمند تصمیمگیریهای استراتژیک در تخصیص منابع است.
این گزارش از منظر سیستمی نشان میدهد که مس یک "نقطه گلوگاه" (bottleneck) در تقاطع توسعه انسانی و گذار به انرژی سبز است. برخلاف تحلیلهای رایج که صرفاً بر عرضه یا تقاضا تمرکز دارند، این تحلیل یک دیدگاه کلنگر ارائه میدهد:
تأثیر دومینویی افزایش قیمت: افزایش قیمت مس به ۲۰,۰۰۰ دلار نه تنها هزینههای تولید خودروهای برقی و زیرساختهای انرژی را بالا میبرد، بلکه میتواند تورم جهانی را تشدید کند. این موضوع به طور خاص کشورهای کمدرآمد را تحت تأثیر قرار میدهد، زیرا هزینههای زیرساختی (مانند شبکههای برق و آب) افزایش مییابد و پروژههای توسعه متوقف میشوند.
ریسکهای ژئوپلیتیکی: وابستگی به منابع مس (عمدتاً در شیلی و پرو) و رقابت بین برقیسازی و توسعه انسانی میتواند تنشهای ژئوپلیتیکی را افزایش دهد. کشورهایی که منابع مس دارند ممکن است از اهرم قیمت برای فشار سیاسی استفاده کنند.
نوآوری به عنوان راهحل بلندمدت: در حالی که گزارش بر استراتژیهای کوتاهمدت (مانند هستهای و هیبریدی) تمرکز دارد، یک راهحل پایدار نیازمند نوآوری در مواد جایگزین است. برای مثال، گرافن یا پلیمرهای رسانا میتوانند در آینده جایگزین مس در برخی کاربردها شوند، اما این فناوریها هنوز در مراحل اولیه هستند Nature Materials, 2025)).
نکات کلیدی
افزایش قیمت مس: برای تحریک سرمایهگذاری در معادن جدید، قیمت مس باید به بیش از ۲۰,۰۰۰ دلار به ازای هر تن متریک برسد، که میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر هزینههای صنایع وابسته به مس، مانند خودروسازی و انرژیهای تجدیدپذیر، داشته باشد.
نیاز به سرمایهگذاری فوری: با توجه به بازه زمانی 7-5 ساله برای توسعه معادن، سرمایهگذاریها باید از اکنون آغاز شوند تا از کمبود عرضه در دهههای آینده جلوگیری شود.
نقش بازیافت محدود: بازیافت مس نمیتواند به تنهایی شکاف تقاضا را پر کند و نیاز به پیشرفتهای فناوری در این حوزه وجود دارد.
استراتژیهای کاهش تقاضا: استفاده از انرژیهای ترکیبی و وسایل نقلیه هیبریدی میتواند فشار بر عرضه مس را کاهش دهد، اما این راهحلها نیازمند سیاستگذاریهای کلان و هماهنگی بینالمللی هستند.
توصیهها
1. سرمایهگذاری در پروژههای معدنی: شرکتهای معدنی باید بر پروژههای مس با عیار بالا و هزینههای عملیاتی پایین تمرکز کنند. مناطقی مانند Chile و Peru که ذخایر غنی مس دارند، میتوانند اهداف اصلی سرمایهگذاری باشند(USGS, 2025).
2. تنوعبخشی به زنجیره تأمین: سرمایهگذاران باید در فناوریهای بازیافت و جایگزینهای مس (مانند آلومینیوم در برخی کاربردها) سرمایهگذاری کنند تا ریسکهای ناشی از کمبود مس را کاهش دهند.
3. پیگیری سیاستهای انرژی: فعالان بازار باید تحولات سیاستگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر و زیرساختها را رصد کنند، زیرا این سیاستها مستقیماً بر تقاضای مس تأثیر میگذارند.
4. مدیریت ریسک قیمت: با توجه به پیشبینی افزایش قیمت مس، شرکتهای مصرفکننده مس باید استراتژیهای پوشش ریسک (hedging) را برای مدیریت هزینهها به کار گیرند.
5.سیاستگذاری متعادل: دولتها باید با اولویتدهی به توسعه انسانی، از تخصیص بیش از حد مس به برقیسازی جلوگیری کنند.
6.سرمایهگذاری در فناوری: شرکتها باید در تحقیق و توسعه مواد جایگزین و بازیافت پیشرفته سرمایهگذاری کنند.
7.همکاری بینالمللی: ایجاد ائتلافهای جهانی برای مدیریت منابع مس و کاهش تنشهای ژئوپلیتیکی ضروری است.
پی نوشت
پیشبینی تولید گذشته معادن مس و خروجی پالایشگاه
شکل ارائهشده که بر اساس دادههای Cathles and Simon (2024) تهیه شده، پیشبینی تولید مس از معادن و خروجی پالایشگاهها را از سال ۱۹۰۰ تا ۲۲۰۰ به تصویر میکشد.
1. روند تاریخی و تولید کنونی
تولید تاریخی مس از معادن (Historical mine production) از اوایل قرن بیستم با رشد تدریجی آغاز شده و تا سال ۲۰۱۸ به ۷۸۴.۹ میلیون تن متریک (Mt) رسیده است. این مقدار با دادههای USGS (2025) که تولید جهانی مس را در سال ۲۰۲۴ حدود ۲۳ میلیون تن متریک در سال گزارش میدهد، همراستا است و نشاندهنده رشد سالانه متوسط حدود ۲-۳ درصد در دهههای گذشته است.
خروجی پالایشگاهها (Refinery Output) از سال ۲۰۰۰ با شتاب بیشتری نسبت به تولید معدن رشد کرده و در سال ۲۰۵۰ به ۱۶۸۹ میلیون تن متریک پیشبینی شده است. این افزایش نشاندهنده بهبود فرآیندهای پالایش و استفاده از ذخایر بازیافتی است.
2. پیشبینی تولید و اوج تولید
نمودار اوج تولید را در سال ۲۰۸۶ با ۶۵.۷ میلیون تن متریک در سال (Mtpy) نشان میدهد که شامل ۳۷.۱ Mtpy از معادن و ۴۸.۷ Mtpy از پالایشگاهها است. این اوج نشاندهنده حداکثر ظرفیت تولید مس با منابع فعلی و روندهای تاریخی است.
پس از سال ۲۰۸۶، تولید از معادن به تدریج کاهش مییابد و تا سال ۲۲۰۰ به ۶۵۹۸ میلیون تن متریک میرسد، که نشاندهنده اتمام تدریجی منابع اقتصادی قابل استخراج است. این کاهش با پیشبینیهای USGS (2025) درباره کاهش عیار ذخایر مس همخوانی دارد.
3. سناریوهای Soares (2021)
سناریوی Soares با تولید قابلاحتمال و ممکن (probable and possible) ۲۰.۴ Mtpy در سال ۲۰۵۰ و ۲۴.۴ Mtpy در کل تا سال ۲۰۲۱ ارائه شده است. این مقدار کمتر از پیشبینی Cathles و Simon است و ممکن است به محدودیتهای تکنولوژیکی یا اقتصادی در استخراج اشاره کند.
تفاوت بین این سناریو و پیشبینی اصلی (۱۶۸۹ Mt تا ۲۰۵۰) نشاندهنده وابستگی شدید به توسعه فناوریهای جدید یا افزایش سرمایهگذاری در معادن است.
4. نقش بازیافت
نمودار نشان میدهد که افزایش بازیافت مس بر اساس روندهای تاریخی میتواند تولید کل را تقویت کند. با فرض ادامه نرخ رشد بازیافت (۰.۵۳ درصد سالانه از گزارش قبلی)، سهم بازیافت تا سال ۲۰۸۶ میتواند به طور قابلتوجهی به اوج تولید کمک کند، اما همچنان کافی برای جبران کاهش تولید معدن نخواهد بود.
5. تأثیر قیمت مس
نمودار قیمت مس (در واحد دلار به ازای تن در سال ۲۰۲۱) از ۲۰۰۰ دلار در اوایل قرن بیستم به بیش از ۱۰,۰۰۰ دلار در سال ۲۰۲۰ رسیده است. این افزایش با پیشنهاد گزارش قبلی برای رسیدن قیمت به ۲۰,۰۰۰ دلار برای تحریک توسعه معادن همراستا است و نشاندهنده تأثیر قیمت بر عرضه آینده است.
6. انواع ذخایر و محدودیتها
نمودار به ذخایر پورفیری (Porphyry Hosted) و رسوبی (Sediment Hosted) و VMS اشاره دارد که نشاندهنده تنوع منابع مس است. با این حال، کاهش تولید پس از اوج ۲۰۸۶ نشان میدهد که این ذخایر با نرخ کنونی استخراج به سرعت تخلیه خواهند شد، مگر اینکه اکتشافات جدید یا فناوریهای بازیافت پیشرفته توسعه یابند.
جمعبندی
نمودار Cathles and Simon (2024)پیشبینی میکند که تولید جهانی مس به اوج خود در سال ۲۰۸۶ با ۶۵.۷ میلیون تن متریک در سال خواهد رسید، اما پس از آن به دلیل محدودیت منابع کاهش خواهد یافت. این روند با افزایش تقاضای گزارش قبلی (۱,۱۰۰ تا ۳,۰۰۰ میلیون تن تا ۲۰۵۰) مغایرت دارد و نشاندهنده بحران احتمالی عرضه در دهههای آینده است. نقش بازیافت و توسعه فناوریهای جدید برای تعادل عرضه و تقاضا حیاتی خواهد بود.
نکات کلیدی
- اوج تولید در ۲۰۸۶: حداکثر ظرفیت تولید مس با منابع فعلی در سال ۲۰۸۶ رخ میدهد، که نیازمند برنامهریزی فوری برای مدیریت تقاضا پس از آن است.
- کاهش تدریجی پس از اوج: کاهش تولید به ۶۵۹۸ میلیون تن تا سال ۲۲۰۰ نشاندهنده نیاز به اکتشاف منابع جدید یا جایگزینی مس است.
- وابستگی به قیمت: افزایش قیمت مس به بیش از ۱۰,۰۰۰ دلار در سالهای اخیر میتواند انگیزه سرمایهگذاری در معادن جدید را فراهم کند.
- محدودیت ذخایر: وابستگی به ذخایر پورفیری و رسوبی با عیار رو به کاهش، چالش اصلی صنعت مس در آینده خواهد بود.