ایالات متحده از سرمایهگذاری ۱۳۰ میلیون دلاری در تولید زغالسنگ خبر داد
وزارت کشور ایالات متحده (DOI) از سرمایهگذاری ۱۳۰ میلیون دلاری در تولید زغالسنگ خبر داده است که شامل تخصیص بودجه برای ایالتهای کنتاکی، آلاباما، اوهایو و ویرجینیا میشود.
این سرمایهگذاری باعث رشد اقتصادی در قلمرو معادن سابق خواهد شد.
این بودجه برای سال مالی ۲۰۲۵ (FY25) از طریق "برنامه احیای اقتصادی زمینهای معادن متروکه" (Abandoned Mine Land Economic Revitalization Program) در دسترس خواهد بود.
این طرح برای تغییر کاربری مکانهای استخراج زغالسنگ قدیمی به کاتالیزورهایی برای رشد اقتصادی، ایجاد شغل و توسعه زیرساختها، بهویژه در مناطقی که از نظر تاریخی به تولید زغالسنگ وابسته بودهاند، طراحی شده است.
انتخاب پروژهها توسط هر ایالت و قبایل به صورت مجزا رهبری خواهد شد تا اطمینان حاصل شود که بودجه با الزامات توسعه اقتصادی و اجتماعی محلی مطابقت دارد.
برای سال مالی ۲۰۲۵، ایالتهای کنتاکی، پنسیلوانیا و ویرجینیای غربی هر کدام ۲۸.۶۷ میلیون دلار از «برنامه احیای اقتصادی زمینهای معادن متروکه» دریافت خواهند کرد. ایالتهای آلاباما، اوهایو و ویرجینیا هر کدام ۱۱ میلیون دلار دریافت خواهند کرد، در حالی که به قبایلCrow، Hopi و Navajo Nation هر کدام ۳.۶۷ میلیون دلار تخصیص داده خواهد شد. این بودجهها برای پروژههایی از جمله زیرساختهای انرژی، تولید، تفریح و بازسازی تجاری در نظر گرفته شده است.
Adam Suess، دستیار موقت وزیر کشور در امور اراضی و مدیریت مواد معدنی، گفت: به لطف رهبری ترامپ و وزیرBurgum، این سرمایهگذاریها در حال تبدیل زمینهای معادن متروکه به مراکز فرصتهای اقتصادی، ایجاد شغل و نوآوری محلی هستند. ما مفتخریم که از شرکای ایالتی و قبیلهای خود در به کارگیری مجدد این زمینها برای مردم آمریکا حمایت میکنیم.
ایالتها و قبایل واجد شرایط تشویق میشوند تا با شرکای توسعه اقتصادی و اجتماعی همکاری کنند تا پروژههایی با تأثیر بالا را که میتوانند از این زمینها برای منافع اقتصادی بهرهبرداری کنند، شناسایی نمایند.
این برنامه نه تنها به خطرات ناشی از معادن قدیمی مانند دیوارههای بلند ناپایدار و آبراههای آلوده رسیدگی میکند، بلکه از تعهد دولت ترامپ به «سلطه انرژی آمریکا و احیای اقتصادهای روستایی نیز حمایت مینماید.
در سال ۲۰۲۲، دولت جو بایدن نزدیک به ۷۲۵ میلیون دلار برای تسریع احیای اقتصادی در جوامع وابسته به زغالسنگ اعلام کرد.
تحلیل و جمع بندی
این گزارش، با وجود عنوان خود، بیش از آنکه سیگنالی برای افزایش تولید زغالسنگ باشد، یک اقدام سیاسی-اقتصادی با هدف مدیریت افول ساختاری این صنعت در مناطق خاص ایالات متحده است. تحلیل کمی این سرمایهگذاری در بستر بازار فعلی انرژی، نکات مهمی را برای فعالان بازار کامودیتی روشن میسازد.
۱. مقیاس سرمایهگذاری در برابر واقعیتهای بازار
مبلغ ۱۳۰ میلیون دلار برای سال مالی ۲۰۲۵، در مقیاس کلان صنعت انرژی یک رقم نمادین است. بر اساس دادههای اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده (EIA) و گزارشهای مالی شرکتهای بزرگ معدنی، هزینه راهاندازی یک معدن جدید و متوسط زغالسنگ (Greenfield Project) صدها میلیون دلار برآورد میشود. بنابراین، این بودجه به هیچ وجه برای توسعه ظرفیت تولید جدید کافی نیست. در عوض، همانطور که در متن گزارش آمده، این مبلغ صرف «تغییر کاربری»، «بازسازی تجاری» و «ایجاد زیرساخت» در زمینهای معادن متروکه خواهد شد. این نشان میدهد که هدف اصلی، کاهش آسیبهای اقتصادی-اجتماعی ناشی از تعطیلی معادن است، نه احیای تولید انبوه.
یک نکته کلیدی در تحلیل کمی، مقایسه این مبلغ با بودجه ۷۲۵ میلیون دلاری اعلامی دولت بایدن در سال ۲۰۲۲ است. بودجه فعلی تنها حدود ۱۸ درصد آن مبلغ است. این کاهش شدید نشان میدهد که علیرغم لفاظیهای حمایتی دولت فعلی، تخصیص منابع مالی فدرال به این جوامع در عمل کاهش یافته است که میتواند ناشی از محدودیتهای بودجهای یا تغییر اولویتهای استراتژیک باشد.
۲. وضعیت بازار زغالسنگ در میانه سال ۲۰۲۵
تا تاریخ امروز (6 ژوئن ۲۰۲۵)، بازار جهانی زغالسنگ پس از نوسانات شدید سالهای 2023-2022 به یک ثبات نسبی رسیده است. قیمت زغالسنگ حرارتی معیار نیوکاسل(Newcastle futures)، پس از سقوط از قلههای بالای ۴۰۰ دلار در هر تن، اکنون در محدوده ۱۵۰ تا ۱۷۰ دلار در نوسان است. این قیمت همچنان به طور قابل توجهی بالاتر از سطح قبل از بحران انرژی است اما برای توجیه سرمایهگذاریهای عظیم در معادن جدید در بازارهای غربی که با فشارهای ESG (محیطزیستی، اجتماعی و حاکمیتی) مواجهاند، کافی نیست.
تولید زغالسنگ ایالات متحده که در دهه گذشته روندی نزولی داشته و در سال ۲۰۲۳ به حدود ۵۰۰ میلیون تن (Short Ton) رسیده بود، تحت سیاست «سلطه انرژی آمریکا» در سال ۲۰۲۴ و اوایل ۲۰۲۵، کاهش سرعت بیشتری را تجربه کرده و اندکی تثبیت شده است. با این حال، تقاضای داخلی از سوی بخش تولید برق به دلیل رقابت شدید با گاز طبیعی ارزانقیمت و رشد فزاینده انرژیهای تجدیدپذیر، همچنان رو به کاهش است. بر اساس پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی (IEA) در آخرین گزارش منتشر شده، انتظار میرود تقاضای جهانی زغالسنگ تا پایان این دهه به اوج خود رسیده و سپس وارد مسیر نزولی شود که عمدتاً به سیاستهای انرژی چین و هند بستگی دارد.
۳. پیامدهای سیاستی و تأثیر بر بازار
تأثیر مستقیم این سرمایهگذاری ۱۳۰ میلیون دلاری بر عرضه و تقاضای فیزیکی زغالسنگ آمریکا و قیمتهای جهانی نزدیک به صفر است. با این حال، تأثیر غیرمستقیم و سیگنال دهی آن قابل توجه است:
سیگنال سیاسی: این اقدام یک پیام حمایتی قوی به ایالتهای کلیدی تولیدکننده زغالسنگ مانند کنتاکی، پنسیلوانیا و ویرجینیای غربی ارسال میکند. این ایالتها از نظر سیاسی بسیار مهم هستند و این سیاست به تحکیم پایگاه رأی دولت در این مناطق کمک میکند.
کاهش ریسک برای تولیدکنندگان موجود: این سیاست، در کنار سایر اقدامات احتمالی مانند تسهیل مقررات زیستمحیطی، ریسک عملیاتی را برای شرکتهای معدنی فعال مانند Peabody Energy و Arch Resources کاهش میدهد. این امر ممکن است آنها را تشویق کند تا عمر عملیاتی معادن موجود را افزایش دهند، اما بعید است منجر به ریسکپذیری برای پروژههای جدید در مقیاس بزرگ شود.
تأثیر بر بازارهای داخلی در مقابل بازارهای صادراتی: این حمایت ممکن است با پایدار نگه داشتن بخشی از عرضه داخلی که در غیر این صورت از مدار خارج میشد، فشار نزولی اندکی بر قیمتهای داخلی مانند شاخص Central Appalachian وارد کند. اما با توجه به حجم ناچیز آن، تأثیری بر توان رقابتی زغالسنگ صادراتی آمریکا در بازارهای جهانی نخواهد داشت؛ جایی که قیمتگذاری تحت تأثیر دینامیک عرضه و تقاضا در استرالیا، اندونزی و آفریقای جنوبی است.
در نهایت، این گزارش برای یک تحلیلگر کامودیتی، نشانگر یک واگرایی (Divergence) است: واگرایی میان لفاظیهای سیاسی (سرمایهگذاری در تولید زغالسنگ) و واقعیتهای اقتصادی تخصیص بودجه (تمرکز بر احیای اقتصادی مناطق آسیبدیده).
جمعبندی
گزارش سرمایهگذاری ۱۳۰ میلیون دلاری دولت ایالات متحده در حوزه زغالسنگ، علیرغم عنوان آن، یک برنامه استراتژیک برای افزایش معنادار تولید ملی این کامودیتی نیست. در عوض، این اقدام یک ابتکار عمل سیاسی-اقتصادی با مقیاس محدود است که عمدتاً بر مدیریت انتقال اقتصادی در جوامع وابسته به زغالسنگ تمرکز دارد. هدف اصلی، ایجاد ثبات اجتماعی و اقتصادی در مناطق معدنی سابق از طریق تنوعبخشی به فعالیتهاست، نه بازگرداندن صنعت زغالسنگ به دوران اوج خود. اهمیت این خبر برای فعالان بازار بیش از آنکه در اعداد و ارقام آن باشد، در سیگنالهای سیاسی و نظارتی است که ارسال میکند.
نکات برجسته
اهمیت نمادین در برابر تأثیر مادی: این سرمایهگذاری ۱۳۰ میلیون دلاری، در مقایسه با هزینههای واقعی صنعت و بودجههای قبلی، بسیار ناچیز است. ارزش اصلی آن در پیام سیاسی حمایتی به ایالتهای کلیدی و صنعت زغالسنگ نهفته است، نه در تأثیر واقعی بر توازن عرضه و تقاضای بازار.
تمرکز بر احیای اقتصادی، نه تولید: جزئیات گزارش به وضوح نشان میدهد که بودجه برای «تغییر کاربری زمین»، «بازسازی تجاری» و «زیرساخت» است. این یک تفاوت ظریف اما حیاتی با سرمایهگذاری مستقیم برای افزایش استخراج زغالسنگ دارد.
مغایرت با روندهای جهانی انرژی: در حالی که اکثر اقتصادهای توسعهیافته در حال تسریع روند کربنزدایی هستند، این سیاست ایالات متحده را در مسیری متفاوت قرار میدهد. این امر یک ریسک بلندمدت برای سرمایهگذارانی ایجاد میکند که روی احیای پایدار صنعت زغالسنگ آمریکا حساب باز کردهاند.