(براساس) نمودارها: جنگ تجاری آتی در حوزه کانیهای استراتژیک؛ بلوک BRICS در مسیر چالش
این عنوان به احتمال وقوع جنگ تجاری در زمینه تأمین مواد معدنی استراتژیک اشاره دارد. این مواد برای فناوریهای مدرن مانند باتریهای خودروهای برقی، توربینهای بادی و دستگاههای الکترونیکی ضروری هستند. همچنین، تاکید دارد که کشورهای عضو BRICS مانند برزیل، روسیه، هند، چین، آفریقای جنوبی و اعضای جدید به طور خاص در این حوزه با چالشهایی روبهرو خواهند شد.
کانیهای استراتژیک (Critical Minerals)
شامل عناصری مانند لیتیوم، کبالت، نیکل، مس، عناصر نادر خاکی (REEs) و غیره که برای صنایع استراتژیک ضروری هستند.
BRICS و نقش آنها در بازار جهانی:
کشورهای BRICS با منابع طبیعی فراوان، پتانسیل زیادی برای کنترل تجارت کانیهای استراتژیک دارند. اما توسعه زیرساختهای معدنی، تقاضای روزافزون و سیاستهای تجاری غرب ممکن است چالشهایی ایجاد کند.
جنگ تجاری:
غرب، به ویژه آمریکا و اتحادیه اروپا، در تلاشند تا وابستگی خود را به منابع BRICS و چین کاهش دهند. این موضوع میتواند رقابت را تشدید کند و بر عرضه و قیمت این مواد تأثیر بگذارد.
تهدید دولت آینده ترامپ برای وضع تعرفهها بر کالاهای وارداتی دوستان و دشمنان، چشمانداز مبهمی را برای معدن و فلزات در سال 2025 به وجود آورده است.
واکنش چین سریع بوده و کنترلهای صادراتی سختتری بر مواد موسوم با کاربری دوگانه وضع کرده و ارسال گالیوم، ژرمانیم، آنتیموان و سایر مواد «سوپر سخت» را ممنوع کرده است.
تأمین سریع این مواد دشوار است و قطعاً برای ایالات متحده دردسرساز خواهد بود، و در حالی که قیمت این مواد با حجم پایین به شدت افزایش یافته است، پروژهها و معادن مواد معدنی استراتژیک در کشور و کشورهای تولیدکننده دوست وجود دارند که میتوانند کمبودها را جبران کنند.
هفته گذشته، ریوتینتو از برنامههای خود برای تولید گالیوم در یک تأسیسات کانادایی خبر داد و وعدههای ترامپ برای تسریع در تأییدیههای دولتی برای صنایع استخراجی میتواند باعث شود برخی از پروژههای معدنی استراتژیک که مدتها در حال کار بودند، به واحدهای تولیدی تبدیل شوند.
برای کالاها، اولین استفاده از تقاضای ایالات متحده اهمیت خاصی ندارد- آنچه در چین اتفاق می افتد همچنان دلتا را هدایت می کند.
محدودتر شدن قوانین صادراتی پکن در مورد گرافیت (مشابه با اقداماتی که بیش از یک سال پیش برای عناصر خاکی کمیاب اعمال شد)، که در تقریباً تمام باتریهای خودروهای الکتریکی و ذخیرهسازی انرژی استفاده میشود، میتواند تأثیرات بزرگتری داشته باشد.
سلطه کامل چین بر تولید و بهویژه فرآوری ماده آند امروز مشابه وضعیتی است که در مورد عناصر خاکی کمیاب، زمانی که سهمیههای صادراتی این کشور باعث شد تا موضوع در سال 2010 به دیوان WTO کشیده شود، وجود داشت.
در حالی که اکتشاف و تولید عناصر خاکی کمیاب خارج از چین از آن زمان رونق گرفته است، سالهای زیادی طول خواهد کشید تا تسلط این کشور بر تولید مگنت دائمی و فلزات خاکی کمیاب در پاییندست به طور کامل از بین برود.
اگرچه هیچ ممنوعیتی برای صادرات گرافیت و عناصر خاکی کمیاب وجود ندارد، این اقدام یک هشدار به شمار میآید و به پکن اجازه میدهد تا آمادگی خود را برای هرگونه تلافی در برابر تحریمهای تجاری ایالات متحده حفظ کند.
شرکت BMO Capital Markets در چشمانداز معدنی 2025 خود میگوید که احتمالاً محدودیتهای بیشتری از سوی چین مشاهده خواهد شد و این میتواند منجر به "افزایش بیشتر قیمتهای فلزات کوچک در سال 2025" شود.
BMO در مورد تهدیدات تعرفه 25% بر تمام کالاهای وارداتی از کانادا و مکزیک، معتقد است "منطق معمول نشان میدهد که امنیت تأمین مواد معدنی استراتژیک ممکن است کمی متفاوت مورد توجه قرار گیرد"، نه تنها به این دلیل که بسیاری از این موارد مربوط به امنیت ملی و دفاع است.
کشورهای بریکس برای عرضه کالا بسیار مهم هستند و خط نقطه چین زیر به اهمیت اندونزی اشاره می کند.
به عنوان مثال، مکزیک و کانادا در سال گذشته به ترتیب در رتبههای اول و دوم برای مبدا وارداتی نقره به ایالات متحده قرار گرفتند که برای تولید پنلهای خورشیدی داخلی مورد نیاز است.
همچنین ممکن است شاهد حمایت بیشتری از بازیافت زبالههای الکترونیکی و مدارهای بازیابی مواد معدنی استراتژیک در ذوب و پالایشگاهها باشیم.
"با این حال، واکنش طبیعی این است که پول زیادی تزریق کنیم و ذخایر استراتژیک بسازیم، که این امر به مسئله تأمین بلندمدت کمک نمیکند."
در واقع، وقتی به مسائل تأمین بلندمدت نگاه میکنیم، جدایی غرب از زنجیرههای تأمین در روسیه، چین و به طور کلی بلوک در حال رشد BRICs، بیشتر از زمان لازم برای تأیید مجوز استخراج فلزات استراتژیک در آریزونا طول خواهد کشید.
وابستگی چین به آفریقا به خصوص برای مس به شدت رشد داشته است
همانطور که نمودار نشان میدهد، تسلط چین بر صنعت معدن جهانی هم به عنوان خریدار و هم تأمینکننده ،بهویژه در مقایسه با ایالات متحده، همچنان بدون تغییر باقی مانده است.
با اضافه کردن اعضای فعلی و آینده BRICs، بهویژه اندونزی که با استفاده از محدودیتهای صادرات مواد معدنی توانسته است سرمایهگذاری داخلی را بهخوبی جذب کند، ساخت زنجیرههای تأمین گسترده خارج از این کشورها به سرعت به یک پروژهای چند دههای تبدیل میشود.
BMO به این نکته اشاره میکند که یکی از آخرین اقدامات دولت بایدن کمک به تأمین مالی کریدور ریلی Lobito در آفریقا بود. آخرین باری که یک رئیسجمهور ایالات متحده به آفریقا سفر کرد، در سال 2015 بوده است.
چین قاره آفریقا را به حیاط خلوت معدنی خود تبدیل کرده است و در حالی که واردات کلی این کشور در سال جاری ضعیف بوده، ارسال مواد خام از آفریقا در بسیاری از موارد رکوردشکنی کرده است:
"در حالی که بسیاری از کشورهای جهان هنوز از حمایت سرمایهگذاری در معدن خودداری میکنند، بهویژه سرمایهگذاریهای چین در آفریقا 'خودکفایی' در فلزاتی مانند مس را تقویت کرده است، جایی که نسبت واردات کاتد چین از آفریقا اکنون به 40% رسیده است، در حالی که این رقم در سال 2019 تنها 9% بود."
ما انتظار بر این است که در سالهای آینده سرمایهگذاریهای بیشتری از چین در داراییها مشاهده کنیم، هرچند پرسشی وجود دارد آیا این تغییر از یک مدل مدیریت شده توسط اپراتورها به یک مدل شراکتی (بیشتر شبیه به خانههای تجاری ژاپنی) خواهد بود یا خیر.”
پی نوشت
BRICs
BRICs مخفف گروهی از اقتصادهای نوظهور است که شامل کشورهای برزیل (Brazil)، روسیه (Russia)، هند (India) و چین (China) میشود. این اصطلاح در ابتدا در سال 2001 توسط یک اقتصاددان از بانک گلدمن ساکس به نام جیم اونیل مطرح شد تا به سرعت رشد اقتصادی این کشورها و نقش فزاینده آنها در اقتصاد جهانی اشاره کند.
در سال 2010، آفریقای جنوبی (South Africa) نیز به این گروه پیوست، و نام گروه به BRICS تغییر کرد. این کشورها به دلیل جمعیت زیاد، بازارهای گسترده، منابع طبیعی غنی، و نرخ رشد اقتصادی بالا، نقش مهمی در اقتصاد جهانی دارند.
گسترش BRICS
در سال 2023، در نشست سران BRICS در آفریقای جنوبی، اعلام شد که شش کشور دیگر نیز از سال 2024 به این گروه ملحق میشوند:
- ایران
- عربستان سعودی
- امارات متحده عربی
- مصر
- اتیوپی
- آرژانتین
این گسترش به گروه BRICS قدرت بیشتری در عرصه جهانی میدهد و نفوذ آن در موضوعات اقتصادی و سیاسی جهانی را افزایش میدهد.
اهداف اصلی BRICS:
- تقویت همکاری اقتصادی، تجاری و سیاسی بین اعضا.
- ایجاد نفوذ بیشتر در نظام اقتصادی و مالی جهانی.
- کاهش وابستگی به نهادهای غربمحور مانند صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی (World Bank).
نکته: این گروه با رشد اقتصادی و نقش ژئوپلیتیکی خود به یکی از قدرتهای تأثیرگذار در مسائل جهانی تبدیل شده است.
WTO
WTO مخفف World Trade Organization یا سازمان تجارت جهانی است. این سازمان بینالمللی در سال 1995 تأسیس شد و جایگزین GATT (توافقنامه عمومی تعرفهها و تجارت) شد که از سال 1948 فعالیت میکرد.
اهداف اصلی WTO:
1. تسهیل تجارت بینالمللی: کاهش موانع تجاری و ترویج تجارت آزاد بین کشورها.
2. ایجاد چارچوب قانونی برای تجارت جهانی: وضع قوانین و مقررات برای اطمینان از اینکه تجارت بینالمللی منصفانه و شفاف باشد.
3. حل اختلافات تجاری: فراهم کردن بستری برای حل و فصل اختلافات میان اعضا در مورد مسائل تجاری.
4. حمایت از کشورهای در حال توسعه: کمک به کشورهای در حال توسعه برای شرکت مؤثرتر در تجارت جهانی.
وظایف:
- مذاکره در مورد موافقتنامههای تجاری.
- نظارت بر اجرای قوانین تجارت بینالمللی.
- ارتقاء رشد اقتصادی جهانی از طریق تجارت آزاد.
اعضا:
WTO شامل 164 کشور عضواست (تا سال 2023) که بیش از 98 درصد از تجارت جهانی را پوشش میدهد. کشورهایی که عضو هستند باید از قوانین و مقررات این سازمان پیروی کنند.
مقر:
دفتر مرکزی سازمان تجارت جهانی در ژنو، سوئیس قرار دارد.
انتقادات:
- برخی معتقدند WTO بیشتر به نفع کشورهای ثروتمند عمل میکند.
- مسائل زیستمحیطی و حقوق کارگران گاهی در اولویت پایینتری نسبت به تجارت آزاد قرار میگیرند.
WTO نقشی کلیدی در اقتصاد جهانی دارد و در تلاش است تا توازن بین منافع تجاری کشورهای مختلف را برقرار کند.
صندوق بینالمللی پول
صندوق بینالمللی پول (IMF) یا International Monetary Fund، یکی از مهمترین سازمانهای بینالمللی اقتصادی است که در سال 1944 طی کنفرانس برتون وودز تأسیس شد. این سازمان رسماً در سال 1945 با هدف ایجاد ثبات در نظام مالی جهانی آغاز به کار کرد.
اهداف اصلی صندوق بینالمللی پول:
1. حفظ ثبات مالی جهانی: حمایت از نظام مالی بینالمللی و جلوگیری از بحرانهای اقتصادی.
2. ترویج رشد اقتصادی و اشتغال: از طریق کمک به کشورها برای اصلاح سیاستهای مالی و اقتصادی.
3. تقویت تجارت جهانی: ایجاد بستری برای توسعه تجارت آزاد و پایدار.
4. ارائه وام به کشورها: تأمین مالی کشورهایی که با مشکلات تراز پرداختها مواجه هستند.
وظایف اصلی:
- نظارت بر اقتصاد جهانی: بررسی وضعیت اقتصاد کشورهای عضو و ارائه توصیههای سیاستی.
- ارائه وام و کمکهای مالی: به کشورهای عضو که دچار بحران اقتصادی هستند.
- ظرفیتسازی: ارائه آموزش و مشاوره به کشورها برای تقویت سیاستها و نهادهای اقتصادی.
منابع مالی:
منابع مالی صندوق از سهمیههای تعیینشده برای کشورهای عضو تأمین میشود. هر کشور عضو براساس حجم اقتصاد خود، سهمیهای در صندوق دارد که تعیینکننده حق رأی و میزان دسترسی آن به منابع مالی صندوق است.
اعضا:
صندوق بینالمللی پول دارای 190 کشور عضو است.
انتقادات:
- برخی منتقدان معتقدند که برنامههای اصلاحی صندوق، مانند سیاستهای ریاضتی، گاهی به جای کمک به کشورها، باعث آسیب به اقتصادهای ضعیف میشود.
- نفوذ بیشتر کشورهای ثروتمند در تصمیمگیریهای صندوق یکی دیگر از نقاط انتقاد است.
مقر:
دفتر مرکزی صندوق بینالمللی پول در واشنگتن دی.سی.، ایالات متحده قرار دارد.
IMF یکی از ستونهای اصلی نظام اقتصادی جهانی است و تلاش میکند تعادل بین نیازهای مالی کشورها و ثبات اقتصاد جهانی را برقرار کند.
بانک جهانی (World Bank)
بانک جهانی (World Bank) یک سازمان بینالمللی است که در سال 1944 در جریان کنفرانس برتون وودز تأسیس شد. هدف اصلی این سازمان کمک به توسعه اقتصادی کشورهای کمدرآمد و متوسط از طریق ارائه وامها و کمکهای مالی برای پروژههای توسعهای است که به کاهش فقر و بهبود کیفیت زندگی مردم کمک میکند.
وظایف و اهداف:
1. کاهش فقر: از طریق تأمین مالی پروژههایی که به رشد اقتصادی پایدار و کاهش نابرابری کمک میکنند.
2. توسعه زیرساختها: حمایت از ساخت جادهها، مدارس، بیمارستانها، نیروگاهها و دیگر پروژههای زیربنایی.
3. تقویت سرمایه انسانی: سرمایهگذاری در بخشهای آموزش، بهداشت و رفاه اجتماعی.
4. تقویت بخش خصوصی: کمک به کشورها برای ایجاد فضای مناسب برای سرمایهگذاری بخش خصوصی.
5. محافظت از محیط زیست: تأمین مالی پروژههایی که اثرات زیستمحیطی پایدار دارند.
ساختار بانک جهانی:
بانک جهانی از دو مؤسسه اصلی تشکیل شده است:
1. بانک بینالمللی بازسازی و توسعه (IBRD): به کشورهای با درآمد متوسط و برخی کشورهای کمدرآمد وام میدهد.
2. مؤسسه بینالمللی توسعه (IDA): وامها و کمکهای بلاعوض با بهره پایین به فقیرترین کشورهای جهان ارائه میکند.
تفاوت با صندوق بینالمللی پول (IMF):
- بانک جهانی بر توسعه بلندمدت و کاهش فقر از طریق پروژههای زیرساختی و اجتماعی تمرکز دارد.
- IMF بیشتر بر ثبات مالی جهانی و ارائه وامهای کوتاهمدت برای مشکلات مالی و تراز پرداختها تمرکز میکند.
اعضا:
بانک جهانی دارای 189 کشور عضو است. هر کشور عضو باید ابتدا به عضویت صندوق بینالمللی پول درآید.
منابع مالی:
- بانک جهانی منابع مالی خود را از طریق انتشار اوراق قرضه در بازارهای جهانی تأمین میکند.
- بازپرداخت وامهای قبلی نیز منبع دیگری برای تأمین منابع مالی این بانک است.
مقر:
دفتر مرکزی بانک جهانی در واشنگتن دی.سی.، ایالات متحده قرار دارد.
انتقادات:
- برخی منتقدان میگویند بانک جهانی گاهی پروژههایی را تأمین مالی میکند که به محیط زیست یا جوامع محلی آسیب میرساند.
- تأثیر بیشتر کشورهای ثروتمند در تصمیمگیریهای بانک نیز یکی دیگر از انتقادات است.
بانک جهانی یکی از بزرگترین منابع تأمین مالی پروژههای توسعهای در جهان است و نقشی کلیدی در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی کشورها دارد.
BMO Capital Markets
BMO Capital Markets بازوی بانکداری سرمایهگذاری و خدمات مالی Bank of Montreal BMO، یکی از بزرگترین و قدیمیترین بانکهای کانادا است. این شرکت در ارائه خدمات مالی پیشرفته به مشتریان شرکتی، نهادی و دولتی تخصص دارد و بخشی از بانک جهانی BMO Financial Group است.
خدمات اصلی:
1. بانکداری سرمایهگذاری:
- مشاوره در مورد ادغام و تملک (M&A)
- تأمین مالی بدهی و سهام
- عرضه عمومی اولیه (IPO)
- تأمین مالی پروژهها و زیرساختها
2. بازارهای مالی:
- معاملات سهام، اوراق قرضه، ارز خارجی و مشتقات
- مدیریت ریسک
- تحقیقات اقتصادی و بازار
3. بانکداری شرکتی:
- ارائه وامهای ساختاریافته
- تسهیلات اعتباری
- خدمات خزانهداری
4. مدیریت دارایی و تحقیقات:
- تحلیل بازارها و صنایع مختلف
- تولید گزارشهای پژوهشی برای کمک به تصمیمگیریهای سرمایهگذاری
حوزههای تخصصی:
BMO Capital Markets در صنایع متنوعی فعالیت میکند، از جمله:
- انرژی
- معادن و فلزات
- بهداشت و درمان
- فناوری و رسانه
- زیرساختها و حمل و نقل
حضور جهانی:
این شرکت دفاتری در نقاط مختلف جهان دارد، از جمله:
- کانادا (تورنتو، مونترال)
- ایالات متحده (نیویورک، شیکاگو، هیوستون)
- اروپا (لندن)
- آسیا (هنگکنگ، توکیو)
شهرت و جایگاه:
BMO Capital Markets به عنوان یکی از بازیگران اصلی در بازارهای مالی شناخته میشود و به دلیل ارائه خدمات سفارشی و مشاورههای استراتژیک به مشتریان خود شهرت دارد.
مشتریان:
این شرکت با مشتریانی از قبیل شرکتهای بزرگ، سازمانهای دولتی، سرمایهگذاران نهادی و صندوقهای سرمایهگذاری همکاری میکند.
BMO Capital Markets با ترکیب دانش عمیق بازار و نوآوری، یکی از انتخابهای برتر برای خدمات بانکداری سرمایهگذاری در سطح جهانی محسوب میشود.
کریدور ریلی Lobito
کریدور ریلی Lobito یک مسیر حملونقل استراتژیک در جنوب آفریقا است که نقش کلیدی در اتصال منابع طبیعی منطقه به بازارهای جهانی ایفا میکند. این کریدور که شامل یک خط ریلی اصلی است، از بندر لوبیتو (Lobito) در سواحل غربی آنگولا آغاز میشود و به سمت شرق تا مرزهای جمهوری دموکراتیک کنگو (DRC) امتداد مییابد.
مشخصات کلیدی کریدور Lobito:
1. طول مسیر:
این کریدور ریلی حدود 1344 کیلومتر طول دارد.
2. نقاط اتصال:
کریدور از بندر لوبیتو شروع شده و به شهرهای مهمی مانند هوامبو و لوآنا در آنگولا متصل است و در نهایت به جمهوری دموکراتیک کنگو میرسد.
3. نقش اقتصادی:
این مسیر یکی از مهمترین مسیرهای حملونقل برای صادرات مواد معدنی حیاتی مانند مس و کبالت از معادن غنی در کنگو و زامبیا به بندر لوبیتو برای حمل دریایی است.
4. اهمیت بندر Lobito:
بندر Lobito یکی از مدرنترین بنادر آنگولا است و توانایی پردازش حجم بالای کالاهای صادراتی، به ویژه مواد معدنی، را دارد. این بندر به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود به عنوان دروازهای به اقیانوس اطلس عمل میکند.
اهداف و مزایا:
1. تقویت تجارت منطقهای:
اتصال اقتصادهای محلی و تقویت همکاریهای منطقهای در جنوب آفریقا.
2. حملونقل کارآمد:
کاهش هزینههای حملونقل و زمان لازم برای صادرات مواد معدنی و کالاها.
3. توسعه اقتصادی:
ایجاد فرصتهای شغلی و جذب سرمایهگذاری در زیرساختها و صنایع مرتبط.
4. رهایی از وابستگی:
این کریدور به کشورهای محصور در خشکی مانند زامبیا و کنگو کمک میکند تا وابستگی خود به سایر مسیرهای حملونقل کاهش دهند.
چالشها:
- مشکلات زیرساختی: تعمیر و نگهداری مستمر مسیر ریلی.
- امنیت: نگرانیهای مربوط به امنیت در برخی از مناطق ناپایدار.
- سرمایهگذاری: نیاز به سرمایهگذاری بیشتر برای توسعه و بهبود ظرفیت حملونقل.
اهمیت ژئوپلیتیکی:
کریدور ریلی Lobito یک قطعه کلیدی در رقابتهای ژئوپلیتیکی برای کنترل منابع طبیعی آفریقا است. این پروژه به کشورهای منطقه کمک میکند تا از وابستگی به مسیرهای حملونقل تحت کنترل قدرتهای خارجی بکاهند و نقش بیشتری در تعیین قیمت و عرضه مواد معدنی حیاتی داشته باشند.