Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری
پنجشنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۱۷ ق.ظ

سنگ‌های قیمتی آزمایشگاهی، صنعت استخراج الماس را تحت فشار قرار می‌دهند

شرکتDe Beers، بزرگ‌ترین استخراج‌کننده الماس در جهان از نظر ارزش، زمانی جهان را متقاعد کرده بود که عشق واقعی به یک الماس استخراج‌شده از معدن نیاز دارد. این سنگ‌های گران‌بها تنها زیبا نبودند؛ بلکه شگفتی‌های طبیعی بودند که طی میلیاردها سال در اعماق زمین شکل گرفته و توسط شرکت‌هایی مانند خود De Beers از مکان‌های دورافتاده استخراج می‌شدند.

این راز و ابهام، یک قرن سلطه را برای الماس‌های استعراج‌شده از معدن تضمین کرد. امروز، این قدرت به‌سرعت در حال محو شدن است، زیرا الماس‌های تولیدشده در آزمایشگاه (lab-grown diamonds) که از نظر ساختار، درخشش و سختی یکسان هستند، در حال بازتعریف معنای یک الماس «واقعی» هستند.

این سنگ‌های مصنوعی که تحت فشار و دمای بالا در محیط‌های کنترل‌شده ساخته می‌شوند، از یک کالای نوظهور به یک هنجار تبدیل شده‌اند. آن‌ها به‌طور گسترده در دسترس بوده و به‌طور فزاینده‌ای مقرون‌به‌صرفه هستند و این موضوع، پایه‌های یک صنعت جهانی را به لرزه درآورده است.

زنگ‌های خطر

استان مرکزی Henan در چین اکنون بیش از ۷۰ درصد از الماس‌های آزمایشگاهی جهان را برای صنعت جواهرسازی تولید می‌کند. بسیاری از آن‌ها سر از انگشتان حلقه زوج‌های تازه نامزد کرده، به‌ویژه در ایالات متحده، درمی‌آورند.

در سال ۲۰۲۲، شرکت Walmart فروش سنگ‌های ساخته‌شده در آزمایشگاه را آغاز کرد. دو سال بعد، این سنگ‌ها نیمی از مجموعه الماس آن را تشکیل دادند. فروش این محصولات در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال قبل، ۱۷۵ درصد جهش کرد و این غول خرده‌فروشی را به دومین فروشنده بزرگ جواهرات نفیس در کشور، درست پس ازSignet، تبدیل کرد.

این رشد سریع، زنگ خطر را برای برخی از بازیگران سنتی به صدا درآورده است. Yoram Dvash، رئیس فدراسیون جهانی بورس‌های الماس (World Federation of Diamond Bourses) می‌گوید که الماس‌های مصنوعی اکنون بر حلقه‌های نامزدی جدید در ایالات متحده تسلط دارند. او نسبت به «سیل بی‌سابقه» سنگ‌های آزمایشگاهی هشدار داد و از این صنعت خواست تا در پاسخ به آن متحد شوند.

همه این موضوع را یک تهدید وجودی نمی‌دانند. تحلیلگر مستقل، Paul Zimnisky، رکود اخیر را به اصلاحات تقاضا پس از کووید، کندی بازار کالاهای لوکس در چین و رشد مخرب الماس‌های آزمایشگاهی نسبت می‌دهد. او محتاطانه خوش‌بین است و اشاره می‌کند که سنگ‌های آزمایشگاهی اکنون بیش از ۲۰ درصد از فروش جهانی جواهرات الماس را به خود اختصاص داده‌اند، در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۶ کمتر از ۱ درصد بود.

برای حلقه‌های نامزدی، سهم بازار حتی بالاتر است. یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۴ توسط The Knot از نزدیک به ۱۷,۰۰۰ زوج آمریکایی نشان داد که بیش از نیمی از حلقه‌های نامزدی دارای یک الماس ساخته‌شده در آزمایشگاه بوده‌اند که نسبت به سال ۲۰۱۹، ۴۰ درصد افزایش یافته است.

Zimnisky معتقد است که بقای این صنعت به برندسازی (branding) بستگی دارد. او در اوایل سال جاری گفت: اگر این صنعت سست شود و مسیر خود را در جبهه بازاریابی گم کند، همه چیز از دست خواهد رفت.

بازنشانی بازاریابی

کانون توجه دوباره به سمت De Beers معطوف شده است. این شرکت که زمانی معمار کمیابی و اعتبار الماس بود، اکنون برای فروش گذاشته شده است. شرکت مادر آن، Anglo American (LON: AAL)، ارزش آن را تنها در یک سال، ۴.۵ میلیارد دلار کاهش داده است. در حالی که هیچ خریداری قدم پیش نگذاشته، گزارش شده است که بوتسوانا برای به دست آوردن سهام کنترلی فشار می‌آورد.

در ماه می، De Beers برند جواهرات الماس آزمایشگاهی خود، Lightbox، را در یک حرکت آشکار برای تعهد مجدد به سنگ‌های طبیعی، تعطیل کرد. این شرکت شرط می‌بندد که یک روایت متمرکز، ریشه‌دار در کمیابی و عشق، می‌تواند تقاضا را احیا کرده و قیمت الماس‌های استخراج‌شده را تثبیت کند.

اثبات این ادعا سخت‌تر از همیشه است. الماس‌های آزمایشگاهی از نظر شیمیایی با همتایان طبیعی خود یکسان هستند. حتی گوهرشناسان آموزش‌دیده نیز برای تشخیص آن‌ها به تجهیزات تخصصی نیاز دارند. تفاوت اصلی اکنون نه در ترکیب، بلکه در داستان نهفته است.

الماس‌های آزمایشگاهی ممکن است مقرون‌به‌صرفه‌تر و از نظر ظاهری با الماس‌های طبیعی یکسان باشند، اما معمولاً ارزش خود را حفظ نمی‌کنند. در حالی که الماس‌های استخراج‌شده می‌توانند با قیمتی بین ۲۰ تا ۶۰ درصد قیمت خرده‌فروشی اولیه خود دوباره فروخته شوند، سنگ‌های قیمتی آزمایشگاهی اغلب تنها ۱۰ تا ۳۰ درصد ارزش خود را بازمی‌یابند و گاهی حتی کمتر.

در مصاحبه‌ای اخیر با وال استریت ژورنال، Al Cook، مدیرعاملDe Beers، پیش‌بینی کرد که با فراوان‌تر شدن الماس‌های آزمایشگاهی، ارزش آن‌ها همچنان کاهش خواهد یافت. او هشدار داد که این سنگ‌ها با خطر دیده شدن بیشتر شبیه به تقلیدهای ارزان‌قیمت مانند زیرکونیای مکعبی (cubic zirconia) یا مویزنیت (moissanite) روبرو هستند که ترکیبات شیمیایی متفاوتی دارند و به‌راحتی به‌عنوان تقلبی شناخته می‌شوند.

برای خریدارانی که هزاران دلار برای سنگ‌های ساخته‌شده در آزمایشگاه هزینه کرده‌اند، Cook چشم‌انداز را خوشایند توصیف نکرد. او گفت: من برای شما متأسفم.

برای تحت تأثیر قرار دادن نسل جوان‌تر و ارزش‌محورتر، این صنعت به کمپین‌های جدیدی روی آورده است. De Beers و Signet در اکتبر ۲۰۲۴ کمپین ارزش انتظار را دارد (Worth the Wait) را راه‌اندازی کردند و نسلZillennials  ، متولدین بین سال‌های ۱۹۹۳ و ۱۹۹۸، را با پیام‌هایی درباره نقاط عطف زندگی، معنا و منحصربه‌فرد بودن الماس‌های طبیعی هدف قرار دادند.

در ماه ژوئن، ائتلافی از کشورهای تولیدکننده و De Beers توافق‌نامه لواندا را امضا کردند و متعهد شدند ۱ درصد از درآمدهای الماس خام را به صندوق بازاریابی تحت مدیریت شورای الماس طبیعی (Natural Diamond Council) اختصاص دهند. از آن زمان، NDC مجموعه فیلم‌های کوتاه جدید و یک وب‌سایت آموزشی را با هدف کمک به کارکنان خرده‌فروشی برای بیان بهتر استدلال به نفع سنگ‌های طبیعی راه‌اندازی کرده است.

یک کمپین قبلی که سنگ‌های ساخته‌شده در آزمایشگاه را کپی (dupes) می‌نامید و از خریداران می‌خواست که آن را رد کنند(swipe left)، نتیجه معکوس داد و متوقف شد.

تغییر ارزش‌ها

حتی با پافشاری سنت‌گرایان، زمینه‌های فرهنگی در حال تغییر است. خریداران جوان به منشأ و اخلاقیات اهمیت می‌دهند. آن‌ها می‌خواهند اثبات کنند که خریدشان از درگیری‌ها حمایت مالی نمی‌کند یا کارگران را استثمار نمی‌کند. خرده‌فروش دانمارکی، Pandora، در سال ۲۰۲۱ به طور کامل به الماس‌های ساخته‌شده در آزمایشگاه روی آورد و به نگرانی‌های زیست‌محیطی و اجتماعی و همچنین قیمت‌های پایین‌تر اشاره کرد.

Zimnisky اشاره می‌کند که برای اقتصادهای «حساس» به تغییرات در بازار الماس، مانند بوتسوانا، کانادا، نامیبیا، آنگولا و روسیه، مخاطرات بالا است. او گفت: این یک محصول لوکس است. باید به همین شکل عرضه شود. همه ذی‌نفعان باید در شکل‌دهی این پیام مشارکت کنند.

راز و ابهام الماس‌های استخراج‌شده ممکن است در حال محو شدن باشد، اما تمایل برای چیزی معنادار باقی مانده است. برای اینکه این صنعت مرتبط باقی بماند، باید از میراث به مشروعیت تغییر مسیر دهد و اسطوره‌های قدیمی را با ارزش‌های مدرن جایگزین کند.

تحلیل و جمع بندی

بر اساس داده‌های موجود در متن و منابع معتبر، دو جدول تحلیلی تهیه شده است تا درک بهتری از دینامیک بازار ارائه دهد.

بر اساس نظرسنجیThe Knot، سهم الماس‌های آزمایشگاهی در حلقه‌های نامزدی از تنها ۱۲ درصد در سال ۲۰۱۹ به بیش از ۵۰ درصد در سال ۲۰۲۴ جهش کرده است. این رشد تصاعدی، نشان می‌دهد که الماس‌های آزمایشگاهی دیگر یک محصول حاشیه‌ای نیستند، بلکه به یک انتخاب اصلی برای مصرف‌کنندگان، به ویژه نسل جوان، تبدیل شده‌اند. این روند، تهدیدی مستقیم برای مدل کسب‌وکار سنتی است که بر کمیابی و ارزش ذاتی الماس طبیعی استوار است.

مقایسه تحلیلی الماس طبیعی در برابر الماس آزمایشگاهی

این جدول، دوگانگی فزاینده در بازار را برجسته می‌کند. در حالی که هر دو محصول از نظر فیزیکی یکسان هستند، «ارزش» آن‌ها بر اساس روایت‌های کاملاً متفاوتی تعریف می‌شود. الماس طبیعی بر پایه کمیابی و میراث استوار است، در حالی که الماس آزمایشگاهی بر پایه دسترسی‌پذیری و مدرنیته. سقوط آزاد ارزش فروش مجدد الماس‌های آزمایشگاهی، هشداری است که مدیرعامل De Beers به آن اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که این محصول بیشتر یک کالای مصرفی-فناورانه است تا یک دارایی لوکس.

تحلیل کمّی

بازار الماس در حال تجربه یک واگرایی قیمتی بی‌سابقه است که مدل‌های ارزش‌گذاری سنتی را به چالش می‌کشد.

روندهای قیمتی: قیمت الماس‌های طبیعی از اوج خود در سال ۲۰۲۲، افتی قابل توجه را تجربه کرده است، در حالی که قیمت الماس‌های آزمایشگاهی در همان دوره سقوطی بسیار شدیدتر داشته است. بر اساس گزارش‌ها، قیمت عمده‌فروشی الماس‌های آزمایشگاهی تا ۹۰ درصد کمتر از همتایان طبیعی خود است و پیش‌بینی می‌شود با افزایش بهره‌وری تولید در چین و هند، این شکاف بیشتر نیز شود. این فشار قیمتی، حاشیه سود کل زنجیره تأمین الماس طبیعی را کاهش داده است.

عرضه و تقاضا

عرضه الماس طبیعی: تولیدکنندگان بزرگ مانند De Beers و Alrosa در پاسخ به ضعف تقاضا و مازاد عرضه، تولید خود را به شدت کاهش داده یا بخشی از تولید را انبار کرده‌اند. این استراتژی (کاهش عرضه برای حمایت از قیمت) یک تاکتیک کلاسیک De Beers است، اما کارایی آن در مقابل یک جایگزین با عرضه تقریباً نامحدود، محل تردید است.

عرضه الماس آزمایشگاهی: استان Henan چین به تنهایی بیش از ۷۰ درصد تولید جهانی را در اختیار دارد که نشان‌دهنده تمرکز جغرافیایی تولید و پتانسیل افزایش سریع عرضه با هزینه‌های پایین است. برخلاف محدودیت‌های زمین‌شناختی الماس طبیعی، عرضه الماس آزمایشگاهی تنها به ظرفیت تولید بستگی دارد.

تقاضا: تقاضا به وضوح در حال دوقطبی شدن است. نظرسنجی The Knot نشان می‌دهد که بیش از ۵۲ درصد زوج‌های آمریکایی در سال ۲۰۲۴ حلقه‌های نامزدی با الماس آزمایشگاهی را انتخاب کرده‌اند. این یک سیگنال قوی از تغییر ترجیحات مصرف‌کنندگان نسل جدید است که عواملی چون قیمت، اندازه بزرگ‌تر و ملاحظات اخلاقی را بر داستان «کمیابی طبیعی» ترجیح می‌دهند.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

عوامل کلان و سیاسی، پیچیدگی این بحران را دوچندان کرده و آینده بازار را در هاله‌ای از ابهام فرو برده‌اند.

ملی‌گرایی منابع

گزارش‌ها مبنی بر فشار دولت بوتسوانا برای کسب سهام کنترلی درDe Beers، نمونه بارز ملی‌گرایی منابع است. اقتصاد بوتسوانا به شدت به درآمدهای حاصل از الماس وابسته است. با کاهش ارزش De Beers و تضعیف بازار الماس طبیعی، دولت این کشور به دنبال کنترل بیشتر بر منابع خود برای تضمین منافع ملی بلندمدت است. این اقدام می‌تواند منجر به تغییر در استراتژی‌های فروش، سرمایه‌گذاری و توزیع سود شود و ممکن است سایر کشورهای تولیدکننده مانند نامیبیا و آنگولا را نیز به اتخاذ سیاست‌های مشابه ترغیب کند.

تأثیر بر ذی‌نفعان

شرکت‌های معدنی(Anglo American/De Beers): فشار برای واگذاری کنترل، حاشیه سود را کاهش داده و جذابیت سرمایه‌گذاری در این بخش را کمرنگ می‌کند.

سرمایه‌گذاران: ریسک سیاسی به ریسک بازار اضافه می‌شود و سرمایه‌گذاری در شرکت‌های استخراج الماس را پرمخاطره‌تر می‌سازد.

مصرف‌کنندگان صنعتی: اگرچه تمرکز این گزارش بر جواهرات است، اما هرگونه اختلال در عرضه بر بازار الماس‌های صنعتی نیز تأثیر می‌گذارد، هرچند که در این بخش، الماس‌های مصنوعی از قبل سهم قابل توجهی داشته‌اند.

تغییر ارزش‌های مصرف‌کننده و اخلاقیات: نسل‌های جوان(Millennials وZillennials ) به طور فزاینده‌ای به منشأ محصولات اهمیت می‌دهند. نگرانی‌ها در مورد الماس‌های خونین (Conflict Diamonds)، شرایط کار و تأثیرات زیست‌محیطی استخراج، به یک مزیت رقابتی برای الماس‌های آزمایشگاهی تبدیل شده است. تصمیم شرکت Pandora برای کنار گذاشتن کامل الماس‌های طبیعی و استفاده انحصاری از نسخه‌های آزمایشگاهی، یک نقطه عطف مهم و شاهدی بر این تغییر فرهنگی است.

جنگ بازاریابی و روایت‌سازی: آینده الماس طبیعی اکنون بیش از هر زمان دیگری به قدرت بازاریابی گره خورده است. تعطیلی برند Lightbox توسط De Beers یک عقب‌نشینی استراتژیک برای تمرکز کامل بر روایت «کمیابی، اصالت و عشق ابدی» است. در مقابل، توافق‌نامه لواندا تلاشی هماهنگ از سوی تولیدکنندگان برای تأمین مالی یک کمپین بازاریابی جهانی است تا این روایت را به نسل جدید منتقل کنند. شکست کمپین‌های تهاجمی قبلی نشان می‌دهد که پیام باید ظریف و متناسب با ارزش‌های مدرن باشد.

تحلیل سناریو

سناریوی اول (خوش‌بینانه): تمایز موفق و همزیستی مسالمت‌آمیز

در این سناریو، کمپین‌های بازاریابی شورای الماس طبیعی و De Beers با موفقیت الماس طبیعی را به عنوان یک کالای لوکس منحصربه‌فرد و یک «سرمایه احساسی» تثبیت می‌کنند. مصرف‌کنندگان تفاوت بین «میراث طبیعی» و «فناوری مصرفی» را می‌پذیرند.

پیامدها برای قیمت و عرضه: قیمت الماس طبیعی پس از یک دوره رکود، تثبیت شده و به تدریج بهبود می‌یابد. الماس‌های آزمایشگاهی جایگاه خود را در بازار جواهرات مد (fashion jewelry) و مقرون‌به‌صرفه پیدا می‌کنند و قیمتشان در سطوح پایین به ثبات می‌رسد. عرضه الماس طبیعی همچنان محدود و کنترل‌شده باقی می‌ماند.

سناریوی دوم (بدبینانه): سقوط آزاد و کالایی‌شدن (Commoditization)

در این سناریو، تلاش‌های بازاریابی شکست می‌خورد و مصرف‌کنندگان، به ویژه در بخش کلیدی حلقه‌های نامزدی، به طور کامل به سمت الماس‌های آزمایشگاهی ارزان‌تر و بزرگ‌تر گرایش پیدا می‌کنند. تمایز روایی بین دو محصول از بین می‌رود.

تأثیر بر بازار: قیمت الماس طبیعی به شدت سقوط می‌کند و به هزینه استخراج نزدیک می‌شود. بسیاری از معادن غیراقتصادی شده و تعطیل می‌شوند. اقتصاد کشورهای وابسته به الماس (مانند بوتسوانا) با بحران جدی مواجه می‌شود و De Beers ممکن است به طور کامل ساختار خود را تغییر دهد یا تجزیه شود. الماس به یک کالای نیمه‌قیمتی تبدیل می‌شود.

سناریوی سوم (ادامه وضع موجود): فرسایش تدریجی

بازار در حالت فعلی باقی می‌ماند. الماس‌های آزمایشگاهی به آرامی سهم بازار خود را افزایش می‌دهند، در حالی که صنعت الماس طبیعی با صرف هزینه‌های هنگفت برای بازاریابی، تنها موفق به کند کردن این روند می‌شود.

ریسک‌ها و فرصت‌ها

ریسک‌ها: فرسایش مداوم برند و قیمت الماس طبیعی، بی‌ثباتی بلندمدت برای سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان، و افزایش فشار بر اقتصاد کشورهای تولیدکننده.

فرصت‌ها: مصرف‌کنندگان از قیمت‌های رقابتی بهره‌مند می‌شوند. سرمایه‌گذاران می‌توانند از این نوسانات از طریق استراتژی‌های معاملاتی کوتاه‌مدت یا سرمایه‌گذاری در تولیدکنندگان کم‌هزینه الماس آزمایشگاهی سود ببرند. خرده‌فروشان منعطف که هر دو محصول را عرضه می‌کنند، در موقعیت بهتری قرار دارند.

تحلیل از دیدگاه ذی‌نفعان کلیدی

تولیدکنندگان سنتی(De Beers, Alrosa): در حالت تدافعی کامل قرار دارند. استراتژی اصلی آن‌ها، ایجاد تمایز از طریق بازاریابی و داستان‌سرایی است. تعطیلی Lightbox و تمرکز بر برند «Forevermark»  نشان‌دهنده تلاش برای بازپس‌گیری جایگاه لوکس و فاصله گرفتن از رقابت قیمتی است. بقای آن‌ها به موفقیت در متقاعد کردن مصرف‌کنندگان برای پرداخت هزینه گزاف برای «اصالت» بستگی دارد.

کشورهای تولیدکننده (بوتسوانا، نامیبیا، آنگولا): این کشورها با یک تهدید اقتصادی-اجتماعی جدی روبرو هستند. منافع آن‌ها ایجاب می‌کند که از ارزش الماس طبیعی به هر قیمتی دفاع کنند. امضای توافق‌نامه لواندا و تمایل به کنترل بیشتر بر منابع، نشان‌دهنده تلاش برای ایفای نقش فعال‌تر در مدیریت آینده بازار است.

تولیدکنندگان الماس آزمایشگاهی (شرکت‌های چینی و هندی): در مرحله رشد انفجاری قرار دارند. هدف اصلی آن‌ها افزایش مقیاس تولید، کاهش هزینه‌ها و تسخیر سهم بازار بیشتر است. آن‌ها از روایت «پایداری و اخلاق» به عنوان یک ابزار بازاریابی قدرتمند بهره می‌برند.

خرده‌فروشان(Walmart, Signet, Pandora) : این گروه در حال سازگاری با واقعیت‌های جدید بازار هستند. غول‌هایی مانند Walmart با ارائه هر دو گزینه، به دنبال حداکثر کردن فروش هستند. Signet نیز ضمن همکاری با De Beers برای تبلیغ الماس طبیعی، بخش بزرگی از کسب‌وکار خود را به الماس‌های آزمایشگاهی اختصاص داده است. Pandora با یک حرکت رادیکال، به طور کامل به سمت الماس‌های آزمایشگاهی رفته و خود را به عنوان یک برند مدرن و پایدار معرفی کرده است.

مصرف‌کنندگان نهایی (نسل Z و Millennials): این گروه پادشاهان جدید بازار هستند. تصمیمات خرید آن‌ها که تحت تأثیر عواملی چون بودجه، ارزش‌های اخلاقی و تأثیر رسانه‌های اجتماعی است، مسیر آینده صنعت را تعیین خواهد کرد. آن‌ها کمتر به بازاریابی سنتی وفادارند و بیشتر به شفافیت و ارزش واقعی (value for money) اهمیت می‌دهند.

نکات کلیدی

اخلال ساختاری، نه یک روند گذرا: رشد الماس‌های آزمایشگاهی یک تغییر دائمی در ساختار بازار است. با تصاحب بیش از نیمی از بازار حلقه‌های نامزدی آمریکا، این محصولات قدرت قیمت‌گذاری تولیدکنندگان سنتی را برای همیشه تضعیف کرده‌اند. این یک تهدید وجودی برای مدل کسب‌وکار مبتنی بر کنترل عرضه است.

واگرایی شدید ارزش: بازار به دو مسیر مجزا تقسیم می‌شود. الماس طبیعی به عنوان یک «دارایی لوکس و کمیاب» با تمرکز بر حفظ ارزش نسبی بازاریابی می‌شود، در حالی که الماس آزمایشگاهی به یک «کالای فناورانه-مصرفی» با کاهش قیمت شدید و ارزش فروش مجدد ناچیز تبدیل شده است. سرمایه‌گذاری در هر بخش نیازمند استراتژی‌های کاملاً متفاوتی است.

ژئوپلیتیک و بازاریابی، تعیین‌کننده آینده: بقای الماس طبیعی دیگر تنها به کنترل عرضه وابسته نیست، بلکه به موفقیت کمپین‌های بازاریابی جهانی (مانند توافق‌نامه لواندا) و مدیریت ریسک‌های ژئوپلیتیکی (مانند ملی‌گرایی منابع در بوتسوانا) بستگی دارد.

جمع‌بندی

صنعت الماس در یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد. ظهور الماس‌های آزمایشگاهی، که از نظر فیزیکی و شیمیایی با همتایان طبیعی خود یکسان هستند، یک بحران هویتی و اقتصادی برای بازاری ایجاد کرده که برای یک قرن بر پایه مفهوم «کمیابی» بنا شده بود. این دیگر یک رقابت ساده بین دو محصول نیست، بلکه نبردی است بین دو روایت: میراث و طبیعت» در برابر نوآوری و آگاهی.

داده‌ها به وضوح نشان می‌دهند که مصرف‌کنندگان، به ویژه در بازارهای کلیدی مانند ایالات متحده، به سرعت در حال پذیرش جایگزین مقرون‌به‌صرفه‌تر هستند. در حالی که صنعت الماس طبیعی با اتحاد و سرمایه‌گذاری در بازاریابی به دنبال دفاع از جایگاه خود است، موفقیت آن به هیچ وجه تضمین شده نیست. کاهش شدید ارزش فروش مجدد الماس‌های آزمایشگاهی، مهم‌ترین برگ برنده تولیدکنندگان سنتی است، اما باید دید آیا این عامل برای نسل جدیدی که ممکن است نگاهی متفاوت به جواهرات به عنوان یک دارایی داشته باشد، کافی خواهد بود یا خیر.

توصیه‌های عملی

برای سرمایه‌گذاران

محتاط باشید: سرمایه‌گذاری مستقیم در شرکت‌های استخراج الماس طبیعی در حال حاضر با ریسک‌های ساختاری، قیمتی و ژئوپلیتیکی بالایی همراه است.

به دنبال انعطاف‌پذیری باشید: خرده‌فروشانی که استراتژی دوگانه‌ای دارند و هر دو نوع الماس را عرضه می‌کنند (مانندSignet ) ممکن است گزینه‌های سرمایه‌گذاری امن‌تری باشند.

روندهای فناوری را دنبال کنید: سرمایه‌گذاری در شرکت‌های پیشرو در فناوری تولید الماس آزمایشگاهی (به‌ویژه برای کاربردهای صنعتی و تکنولوژیک که پایدارتر هستند) می‌تواند فرصت‌های رشد بلندمدت ایجاد کند.

برای مصرف‌کنندگان صنعتی و جواهرسازان

شفافیت در اولویت است: مصرف‌کنندگان نهایی به طور فزاینده‌ای خواستار شفافیت در مورد منشأ سنگ‌های قیمتی هستند. برندها باید به وضوح بین الماس طبیعی و آزمایشگاهی تمایز قائل شوند و داستان هرکدام را به درستی بیان کنند.

استراتژی خود را مشخص کنید: برندهای لوکس باید بر روایت کمیابی و ارزش ماندگار الماس طبیعی تمرکز کنند. در مقابل، برندهای مد و مقرون‌به‌صرفه می‌توانند از مزایای قیمتی و اخلاقی الماس‌های آزمایشگاهی برای جذب مخاطب گسترده‌تر بهره‌برداری کنند.

برای نوسان آماده باشید: قیمت‌گذاری در هر دو بخش بازار احتمالاً در میان‌مدت بی‌ثبات خواهد بود. مدیریت موجودی و زنجیره تأمین برای عبور از این دوره گذار حیاتی است.

پی نوشت

The 4Cs

به چهار معیار اصلی ارزش‌گذاری الماس  یعنی Cut  (تراش)، Color  (رنگ)، Clarity  (وضوح) و Carat  (وزن) اشاره دارد.



نوشته شده توسط
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

Geosolutions

مشاوره در حوزه های زمین شناسی، معدن، سرمایه گذاری

Geosolutions

مشاوره و اجرای مطالعات در زمینه های متنوع علوم زمین(مخاطرات زمین شناسی، اکتشاف معدن، آبهای زیرزمینی و ...)، انجام مطالعات مربوطه، خدمات ژئوفیزیک مهندسی و اکتشافی، مطالعات سنجش از دور، مشاوره سرمایه گذاری تخصصی و ..
تماس از طریق تلگرام با آی دی: geosolutionsir@
تماس از طریق ایمیل به نشانی: geosolutionsir@gmail.com
09100625034

طبقه بندی موضوعی

شرکتDe Beers، بزرگ‌ترین استخراج‌کننده الماس در جهان از نظر ارزش، زمانی جهان را متقاعد کرده بود که عشق واقعی به یک الماس استخراج‌شده از معدن نیاز دارد. این سنگ‌های گران‌بها تنها زیبا نبودند؛ بلکه شگفتی‌های طبیعی بودند که طی میلیاردها سال در اعماق زمین شکل گرفته و توسط شرکت‌هایی مانند خود De Beers از مکان‌های دورافتاده استخراج می‌شدند.

این راز و ابهام، یک قرن سلطه را برای الماس‌های استعراج‌شده از معدن تضمین کرد. امروز، این قدرت به‌سرعت در حال محو شدن است، زیرا الماس‌های تولیدشده در آزمایشگاه (lab-grown diamonds) که از نظر ساختار، درخشش و سختی یکسان هستند، در حال بازتعریف معنای یک الماس «واقعی» هستند.

این سنگ‌های مصنوعی که تحت فشار و دمای بالا در محیط‌های کنترل‌شده ساخته می‌شوند، از یک کالای نوظهور به یک هنجار تبدیل شده‌اند. آن‌ها به‌طور گسترده در دسترس بوده و به‌طور فزاینده‌ای مقرون‌به‌صرفه هستند و این موضوع، پایه‌های یک صنعت جهانی را به لرزه درآورده است.

زنگ‌های خطر

استان مرکزی Henan در چین اکنون بیش از ۷۰ درصد از الماس‌های آزمایشگاهی جهان را برای صنعت جواهرسازی تولید می‌کند. بسیاری از آن‌ها سر از انگشتان حلقه زوج‌های تازه نامزد کرده، به‌ویژه در ایالات متحده، درمی‌آورند.

در سال ۲۰۲۲، شرکت Walmart فروش سنگ‌های ساخته‌شده در آزمایشگاه را آغاز کرد. دو سال بعد، این سنگ‌ها نیمی از مجموعه الماس آن را تشکیل دادند. فروش این محصولات در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال قبل، ۱۷۵ درصد جهش کرد و این غول خرده‌فروشی را به دومین فروشنده بزرگ جواهرات نفیس در کشور، درست پس ازSignet، تبدیل کرد.

این رشد سریع، زنگ خطر را برای برخی از بازیگران سنتی به صدا درآورده است. Yoram Dvash، رئیس فدراسیون جهانی بورس‌های الماس (World Federation of Diamond Bourses) می‌گوید که الماس‌های مصنوعی اکنون بر حلقه‌های نامزدی جدید در ایالات متحده تسلط دارند. او نسبت به «سیل بی‌سابقه» سنگ‌های آزمایشگاهی هشدار داد و از این صنعت خواست تا در پاسخ به آن متحد شوند.

همه این موضوع را یک تهدید وجودی نمی‌دانند. تحلیلگر مستقل، Paul Zimnisky، رکود اخیر را به اصلاحات تقاضا پس از کووید، کندی بازار کالاهای لوکس در چین و رشد مخرب الماس‌های آزمایشگاهی نسبت می‌دهد. او محتاطانه خوش‌بین است و اشاره می‌کند که سنگ‌های آزمایشگاهی اکنون بیش از ۲۰ درصد از فروش جهانی جواهرات الماس را به خود اختصاص داده‌اند، در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۶ کمتر از ۱ درصد بود.

برای حلقه‌های نامزدی، سهم بازار حتی بالاتر است. یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۴ توسط The Knot از نزدیک به ۱۷,۰۰۰ زوج آمریکایی نشان داد که بیش از نیمی از حلقه‌های نامزدی دارای یک الماس ساخته‌شده در آزمایشگاه بوده‌اند که نسبت به سال ۲۰۱۹، ۴۰ درصد افزایش یافته است.

Zimnisky معتقد است که بقای این صنعت به برندسازی (branding) بستگی دارد. او در اوایل سال جاری گفت: اگر این صنعت سست شود و مسیر خود را در جبهه بازاریابی گم کند، همه چیز از دست خواهد رفت.

بازنشانی بازاریابی

کانون توجه دوباره به سمت De Beers معطوف شده است. این شرکت که زمانی معمار کمیابی و اعتبار الماس بود، اکنون برای فروش گذاشته شده است. شرکت مادر آن، Anglo American (LON: AAL)، ارزش آن را تنها در یک سال، ۴.۵ میلیارد دلار کاهش داده است. در حالی که هیچ خریداری قدم پیش نگذاشته، گزارش شده است که بوتسوانا برای به دست آوردن سهام کنترلی فشار می‌آورد.

در ماه می، De Beers برند جواهرات الماس آزمایشگاهی خود، Lightbox، را در یک حرکت آشکار برای تعهد مجدد به سنگ‌های طبیعی، تعطیل کرد. این شرکت شرط می‌بندد که یک روایت متمرکز، ریشه‌دار در کمیابی و عشق، می‌تواند تقاضا را احیا کرده و قیمت الماس‌های استخراج‌شده را تثبیت کند.

اثبات این ادعا سخت‌تر از همیشه است. الماس‌های آزمایشگاهی از نظر شیمیایی با همتایان طبیعی خود یکسان هستند. حتی گوهرشناسان آموزش‌دیده نیز برای تشخیص آن‌ها به تجهیزات تخصصی نیاز دارند. تفاوت اصلی اکنون نه در ترکیب، بلکه در داستان نهفته است.

الماس‌های آزمایشگاهی ممکن است مقرون‌به‌صرفه‌تر و از نظر ظاهری با الماس‌های طبیعی یکسان باشند، اما معمولاً ارزش خود را حفظ نمی‌کنند. در حالی که الماس‌های استخراج‌شده می‌توانند با قیمتی بین ۲۰ تا ۶۰ درصد قیمت خرده‌فروشی اولیه خود دوباره فروخته شوند، سنگ‌های قیمتی آزمایشگاهی اغلب تنها ۱۰ تا ۳۰ درصد ارزش خود را بازمی‌یابند و گاهی حتی کمتر.

در مصاحبه‌ای اخیر با وال استریت ژورنال، Al Cook، مدیرعاملDe Beers، پیش‌بینی کرد که با فراوان‌تر شدن الماس‌های آزمایشگاهی، ارزش آن‌ها همچنان کاهش خواهد یافت. او هشدار داد که این سنگ‌ها با خطر دیده شدن بیشتر شبیه به تقلیدهای ارزان‌قیمت مانند زیرکونیای مکعبی (cubic zirconia) یا مویزنیت (moissanite) روبرو هستند که ترکیبات شیمیایی متفاوتی دارند و به‌راحتی به‌عنوان تقلبی شناخته می‌شوند.

برای خریدارانی که هزاران دلار برای سنگ‌های ساخته‌شده در آزمایشگاه هزینه کرده‌اند، Cook چشم‌انداز را خوشایند توصیف نکرد. او گفت: من برای شما متأسفم.

برای تحت تأثیر قرار دادن نسل جوان‌تر و ارزش‌محورتر، این صنعت به کمپین‌های جدیدی روی آورده است. De Beers و Signet در اکتبر ۲۰۲۴ کمپین ارزش انتظار را دارد (Worth the Wait) را راه‌اندازی کردند و نسلZillennials  ، متولدین بین سال‌های ۱۹۹۳ و ۱۹۹۸، را با پیام‌هایی درباره نقاط عطف زندگی، معنا و منحصربه‌فرد بودن الماس‌های طبیعی هدف قرار دادند.

در ماه ژوئن، ائتلافی از کشورهای تولیدکننده و De Beers توافق‌نامه لواندا را امضا کردند و متعهد شدند ۱ درصد از درآمدهای الماس خام را به صندوق بازاریابی تحت مدیریت شورای الماس طبیعی (Natural Diamond Council) اختصاص دهند. از آن زمان، NDC مجموعه فیلم‌های کوتاه جدید و یک وب‌سایت آموزشی را با هدف کمک به کارکنان خرده‌فروشی برای بیان بهتر استدلال به نفع سنگ‌های طبیعی راه‌اندازی کرده است.

یک کمپین قبلی که سنگ‌های ساخته‌شده در آزمایشگاه را کپی (dupes) می‌نامید و از خریداران می‌خواست که آن را رد کنند(swipe left)، نتیجه معکوس داد و متوقف شد.

تغییر ارزش‌ها

حتی با پافشاری سنت‌گرایان، زمینه‌های فرهنگی در حال تغییر است. خریداران جوان به منشأ و اخلاقیات اهمیت می‌دهند. آن‌ها می‌خواهند اثبات کنند که خریدشان از درگیری‌ها حمایت مالی نمی‌کند یا کارگران را استثمار نمی‌کند. خرده‌فروش دانمارکی، Pandora، در سال ۲۰۲۱ به طور کامل به الماس‌های ساخته‌شده در آزمایشگاه روی آورد و به نگرانی‌های زیست‌محیطی و اجتماعی و همچنین قیمت‌های پایین‌تر اشاره کرد.

Zimnisky اشاره می‌کند که برای اقتصادهای «حساس» به تغییرات در بازار الماس، مانند بوتسوانا، کانادا، نامیبیا، آنگولا و روسیه، مخاطرات بالا است. او گفت: این یک محصول لوکس است. باید به همین شکل عرضه شود. همه ذی‌نفعان باید در شکل‌دهی این پیام مشارکت کنند.

راز و ابهام الماس‌های استخراج‌شده ممکن است در حال محو شدن باشد، اما تمایل برای چیزی معنادار باقی مانده است. برای اینکه این صنعت مرتبط باقی بماند، باید از میراث به مشروعیت تغییر مسیر دهد و اسطوره‌های قدیمی را با ارزش‌های مدرن جایگزین کند.

تحلیل و جمع بندی

بر اساس داده‌های موجود در متن و منابع معتبر، دو جدول تحلیلی تهیه شده است تا درک بهتری از دینامیک بازار ارائه دهد.

بر اساس نظرسنجیThe Knot، سهم الماس‌های آزمایشگاهی در حلقه‌های نامزدی از تنها ۱۲ درصد در سال ۲۰۱۹ به بیش از ۵۰ درصد در سال ۲۰۲۴ جهش کرده است. این رشد تصاعدی، نشان می‌دهد که الماس‌های آزمایشگاهی دیگر یک محصول حاشیه‌ای نیستند، بلکه به یک انتخاب اصلی برای مصرف‌کنندگان، به ویژه نسل جوان، تبدیل شده‌اند. این روند، تهدیدی مستقیم برای مدل کسب‌وکار سنتی است که بر کمیابی و ارزش ذاتی الماس طبیعی استوار است.

مقایسه تحلیلی الماس طبیعی در برابر الماس آزمایشگاهی

این جدول، دوگانگی فزاینده در بازار را برجسته می‌کند. در حالی که هر دو محصول از نظر فیزیکی یکسان هستند، «ارزش» آن‌ها بر اساس روایت‌های کاملاً متفاوتی تعریف می‌شود. الماس طبیعی بر پایه کمیابی و میراث استوار است، در حالی که الماس آزمایشگاهی بر پایه دسترسی‌پذیری و مدرنیته. سقوط آزاد ارزش فروش مجدد الماس‌های آزمایشگاهی، هشداری است که مدیرعامل De Beers به آن اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که این محصول بیشتر یک کالای مصرفی-فناورانه است تا یک دارایی لوکس.

تحلیل کمّی

بازار الماس در حال تجربه یک واگرایی قیمتی بی‌سابقه است که مدل‌های ارزش‌گذاری سنتی را به چالش می‌کشد.

روندهای قیمتی: قیمت الماس‌های طبیعی از اوج خود در سال ۲۰۲۲، افتی قابل توجه را تجربه کرده است، در حالی که قیمت الماس‌های آزمایشگاهی در همان دوره سقوطی بسیار شدیدتر داشته است. بر اساس گزارش‌ها، قیمت عمده‌فروشی الماس‌های آزمایشگاهی تا ۹۰ درصد کمتر از همتایان طبیعی خود است و پیش‌بینی می‌شود با افزایش بهره‌وری تولید در چین و هند، این شکاف بیشتر نیز شود. این فشار قیمتی، حاشیه سود کل زنجیره تأمین الماس طبیعی را کاهش داده است.

عرضه و تقاضا

عرضه الماس طبیعی: تولیدکنندگان بزرگ مانند De Beers و Alrosa در پاسخ به ضعف تقاضا و مازاد عرضه، تولید خود را به شدت کاهش داده یا بخشی از تولید را انبار کرده‌اند. این استراتژی (کاهش عرضه برای حمایت از قیمت) یک تاکتیک کلاسیک De Beers است، اما کارایی آن در مقابل یک جایگزین با عرضه تقریباً نامحدود، محل تردید است.

عرضه الماس آزمایشگاهی: استان Henan چین به تنهایی بیش از ۷۰ درصد تولید جهانی را در اختیار دارد که نشان‌دهنده تمرکز جغرافیایی تولید و پتانسیل افزایش سریع عرضه با هزینه‌های پایین است. برخلاف محدودیت‌های زمین‌شناختی الماس طبیعی، عرضه الماس آزمایشگاهی تنها به ظرفیت تولید بستگی دارد.

تقاضا: تقاضا به وضوح در حال دوقطبی شدن است. نظرسنجی The Knot نشان می‌دهد که بیش از ۵۲ درصد زوج‌های آمریکایی در سال ۲۰۲۴ حلقه‌های نامزدی با الماس آزمایشگاهی را انتخاب کرده‌اند. این یک سیگنال قوی از تغییر ترجیحات مصرف‌کنندگان نسل جدید است که عواملی چون قیمت، اندازه بزرگ‌تر و ملاحظات اخلاقی را بر داستان «کمیابی طبیعی» ترجیح می‌دهند.

تحلیل کیفی و ژئوپلیتیک

عوامل کلان و سیاسی، پیچیدگی این بحران را دوچندان کرده و آینده بازار را در هاله‌ای از ابهام فرو برده‌اند.

ملی‌گرایی منابع

گزارش‌ها مبنی بر فشار دولت بوتسوانا برای کسب سهام کنترلی درDe Beers، نمونه بارز ملی‌گرایی منابع است. اقتصاد بوتسوانا به شدت به درآمدهای حاصل از الماس وابسته است. با کاهش ارزش De Beers و تضعیف بازار الماس طبیعی، دولت این کشور به دنبال کنترل بیشتر بر منابع خود برای تضمین منافع ملی بلندمدت است. این اقدام می‌تواند منجر به تغییر در استراتژی‌های فروش، سرمایه‌گذاری و توزیع سود شود و ممکن است سایر کشورهای تولیدکننده مانند نامیبیا و آنگولا را نیز به اتخاذ سیاست‌های مشابه ترغیب کند.

تأثیر بر ذی‌نفعان

شرکت‌های معدنی(Anglo American/De Beers): فشار برای واگذاری کنترل، حاشیه سود را کاهش داده و جذابیت سرمایه‌گذاری در این بخش را کمرنگ می‌کند.

سرمایه‌گذاران: ریسک سیاسی به ریسک بازار اضافه می‌شود و سرمایه‌گذاری در شرکت‌های استخراج الماس را پرمخاطره‌تر می‌سازد.

مصرف‌کنندگان صنعتی: اگرچه تمرکز این گزارش بر جواهرات است، اما هرگونه اختلال در عرضه بر بازار الماس‌های صنعتی نیز تأثیر می‌گذارد، هرچند که در این بخش، الماس‌های مصنوعی از قبل سهم قابل توجهی داشته‌اند.

تغییر ارزش‌های مصرف‌کننده و اخلاقیات: نسل‌های جوان(Millennials وZillennials ) به طور فزاینده‌ای به منشأ محصولات اهمیت می‌دهند. نگرانی‌ها در مورد الماس‌های خونین (Conflict Diamonds)، شرایط کار و تأثیرات زیست‌محیطی استخراج، به یک مزیت رقابتی برای الماس‌های آزمایشگاهی تبدیل شده است. تصمیم شرکت Pandora برای کنار گذاشتن کامل الماس‌های طبیعی و استفاده انحصاری از نسخه‌های آزمایشگاهی، یک نقطه عطف مهم و شاهدی بر این تغییر فرهنگی است.

جنگ بازاریابی و روایت‌سازی: آینده الماس طبیعی اکنون بیش از هر زمان دیگری به قدرت بازاریابی گره خورده است. تعطیلی برند Lightbox توسط De Beers یک عقب‌نشینی استراتژیک برای تمرکز کامل بر روایت «کمیابی، اصالت و عشق ابدی» است. در مقابل، توافق‌نامه لواندا تلاشی هماهنگ از سوی تولیدکنندگان برای تأمین مالی یک کمپین بازاریابی جهانی است تا این روایت را به نسل جدید منتقل کنند. شکست کمپین‌های تهاجمی قبلی نشان می‌دهد که پیام باید ظریف و متناسب با ارزش‌های مدرن باشد.

تحلیل سناریو

سناریوی اول (خوش‌بینانه): تمایز موفق و همزیستی مسالمت‌آمیز

در این سناریو، کمپین‌های بازاریابی شورای الماس طبیعی و De Beers با موفقیت الماس طبیعی را به عنوان یک کالای لوکس منحصربه‌فرد و یک «سرمایه احساسی» تثبیت می‌کنند. مصرف‌کنندگان تفاوت بین «میراث طبیعی» و «فناوری مصرفی» را می‌پذیرند.

پیامدها برای قیمت و عرضه: قیمت الماس طبیعی پس از یک دوره رکود، تثبیت شده و به تدریج بهبود می‌یابد. الماس‌های آزمایشگاهی جایگاه خود را در بازار جواهرات مد (fashion jewelry) و مقرون‌به‌صرفه پیدا می‌کنند و قیمتشان در سطوح پایین به ثبات می‌رسد. عرضه الماس طبیعی همچنان محدود و کنترل‌شده باقی می‌ماند.

سناریوی دوم (بدبینانه): سقوط آزاد و کالایی‌شدن (Commoditization)

در این سناریو، تلاش‌های بازاریابی شکست می‌خورد و مصرف‌کنندگان، به ویژه در بخش کلیدی حلقه‌های نامزدی، به طور کامل به سمت الماس‌های آزمایشگاهی ارزان‌تر و بزرگ‌تر گرایش پیدا می‌کنند. تمایز روایی بین دو محصول از بین می‌رود.

تأثیر بر بازار: قیمت الماس طبیعی به شدت سقوط می‌کند و به هزینه استخراج نزدیک می‌شود. بسیاری از معادن غیراقتصادی شده و تعطیل می‌شوند. اقتصاد کشورهای وابسته به الماس (مانند بوتسوانا) با بحران جدی مواجه می‌شود و De Beers ممکن است به طور کامل ساختار خود را تغییر دهد یا تجزیه شود. الماس به یک کالای نیمه‌قیمتی تبدیل می‌شود.

سناریوی سوم (ادامه وضع موجود): فرسایش تدریجی

بازار در حالت فعلی باقی می‌ماند. الماس‌های آزمایشگاهی به آرامی سهم بازار خود را افزایش می‌دهند، در حالی که صنعت الماس طبیعی با صرف هزینه‌های هنگفت برای بازاریابی، تنها موفق به کند کردن این روند می‌شود.

ریسک‌ها و فرصت‌ها

ریسک‌ها: فرسایش مداوم برند و قیمت الماس طبیعی، بی‌ثباتی بلندمدت برای سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان، و افزایش فشار بر اقتصاد کشورهای تولیدکننده.

فرصت‌ها: مصرف‌کنندگان از قیمت‌های رقابتی بهره‌مند می‌شوند. سرمایه‌گذاران می‌توانند از این نوسانات از طریق استراتژی‌های معاملاتی کوتاه‌مدت یا سرمایه‌گذاری در تولیدکنندگان کم‌هزینه الماس آزمایشگاهی سود ببرند. خرده‌فروشان منعطف که هر دو محصول را عرضه می‌کنند، در موقعیت بهتری قرار دارند.

تحلیل از دیدگاه ذی‌نفعان کلیدی

تولیدکنندگان سنتی(De Beers, Alrosa): در حالت تدافعی کامل قرار دارند. استراتژی اصلی آن‌ها، ایجاد تمایز از طریق بازاریابی و داستان‌سرایی است. تعطیلی Lightbox و تمرکز بر برند «Forevermark»  نشان‌دهنده تلاش برای بازپس‌گیری جایگاه لوکس و فاصله گرفتن از رقابت قیمتی است. بقای آن‌ها به موفقیت در متقاعد کردن مصرف‌کنندگان برای پرداخت هزینه گزاف برای «اصالت» بستگی دارد.

کشورهای تولیدکننده (بوتسوانا، نامیبیا، آنگولا): این کشورها با یک تهدید اقتصادی-اجتماعی جدی روبرو هستند. منافع آن‌ها ایجاب می‌کند که از ارزش الماس طبیعی به هر قیمتی دفاع کنند. امضای توافق‌نامه لواندا و تمایل به کنترل بیشتر بر منابع، نشان‌دهنده تلاش برای ایفای نقش فعال‌تر در مدیریت آینده بازار است.

تولیدکنندگان الماس آزمایشگاهی (شرکت‌های چینی و هندی): در مرحله رشد انفجاری قرار دارند. هدف اصلی آن‌ها افزایش مقیاس تولید، کاهش هزینه‌ها و تسخیر سهم بازار بیشتر است. آن‌ها از روایت «پایداری و اخلاق» به عنوان یک ابزار بازاریابی قدرتمند بهره می‌برند.

خرده‌فروشان(Walmart, Signet, Pandora) : این گروه در حال سازگاری با واقعیت‌های جدید بازار هستند. غول‌هایی مانند Walmart با ارائه هر دو گزینه، به دنبال حداکثر کردن فروش هستند. Signet نیز ضمن همکاری با De Beers برای تبلیغ الماس طبیعی، بخش بزرگی از کسب‌وکار خود را به الماس‌های آزمایشگاهی اختصاص داده است. Pandora با یک حرکت رادیکال، به طور کامل به سمت الماس‌های آزمایشگاهی رفته و خود را به عنوان یک برند مدرن و پایدار معرفی کرده است.

مصرف‌کنندگان نهایی (نسل Z و Millennials): این گروه پادشاهان جدید بازار هستند. تصمیمات خرید آن‌ها که تحت تأثیر عواملی چون بودجه، ارزش‌های اخلاقی و تأثیر رسانه‌های اجتماعی است، مسیر آینده صنعت را تعیین خواهد کرد. آن‌ها کمتر به بازاریابی سنتی وفادارند و بیشتر به شفافیت و ارزش واقعی (value for money) اهمیت می‌دهند.

نکات کلیدی

اخلال ساختاری، نه یک روند گذرا: رشد الماس‌های آزمایشگاهی یک تغییر دائمی در ساختار بازار است. با تصاحب بیش از نیمی از بازار حلقه‌های نامزدی آمریکا، این محصولات قدرت قیمت‌گذاری تولیدکنندگان سنتی را برای همیشه تضعیف کرده‌اند. این یک تهدید وجودی برای مدل کسب‌وکار مبتنی بر کنترل عرضه است.

واگرایی شدید ارزش: بازار به دو مسیر مجزا تقسیم می‌شود. الماس طبیعی به عنوان یک «دارایی لوکس و کمیاب» با تمرکز بر حفظ ارزش نسبی بازاریابی می‌شود، در حالی که الماس آزمایشگاهی به یک «کالای فناورانه-مصرفی» با کاهش قیمت شدید و ارزش فروش مجدد ناچیز تبدیل شده است. سرمایه‌گذاری در هر بخش نیازمند استراتژی‌های کاملاً متفاوتی است.

ژئوپلیتیک و بازاریابی، تعیین‌کننده آینده: بقای الماس طبیعی دیگر تنها به کنترل عرضه وابسته نیست، بلکه به موفقیت کمپین‌های بازاریابی جهانی (مانند توافق‌نامه لواندا) و مدیریت ریسک‌های ژئوپلیتیکی (مانند ملی‌گرایی منابع در بوتسوانا) بستگی دارد.

جمع‌بندی

صنعت الماس در یک نقطه عطف تاریخی قرار دارد. ظهور الماس‌های آزمایشگاهی، که از نظر فیزیکی و شیمیایی با همتایان طبیعی خود یکسان هستند، یک بحران هویتی و اقتصادی برای بازاری ایجاد کرده که برای یک قرن بر پایه مفهوم «کمیابی» بنا شده بود. این دیگر یک رقابت ساده بین دو محصول نیست، بلکه نبردی است بین دو روایت: میراث و طبیعت» در برابر نوآوری و آگاهی.

داده‌ها به وضوح نشان می‌دهند که مصرف‌کنندگان، به ویژه در بازارهای کلیدی مانند ایالات متحده، به سرعت در حال پذیرش جایگزین مقرون‌به‌صرفه‌تر هستند. در حالی که صنعت الماس طبیعی با اتحاد و سرمایه‌گذاری در بازاریابی به دنبال دفاع از جایگاه خود است، موفقیت آن به هیچ وجه تضمین شده نیست. کاهش شدید ارزش فروش مجدد الماس‌های آزمایشگاهی، مهم‌ترین برگ برنده تولیدکنندگان سنتی است، اما باید دید آیا این عامل برای نسل جدیدی که ممکن است نگاهی متفاوت به جواهرات به عنوان یک دارایی داشته باشد، کافی خواهد بود یا خیر.

توصیه‌های عملی

برای سرمایه‌گذاران

محتاط باشید: سرمایه‌گذاری مستقیم در شرکت‌های استخراج الماس طبیعی در حال حاضر با ریسک‌های ساختاری، قیمتی و ژئوپلیتیکی بالایی همراه است.

به دنبال انعطاف‌پذیری باشید: خرده‌فروشانی که استراتژی دوگانه‌ای دارند و هر دو نوع الماس را عرضه می‌کنند (مانندSignet ) ممکن است گزینه‌های سرمایه‌گذاری امن‌تری باشند.

روندهای فناوری را دنبال کنید: سرمایه‌گذاری در شرکت‌های پیشرو در فناوری تولید الماس آزمایشگاهی (به‌ویژه برای کاربردهای صنعتی و تکنولوژیک که پایدارتر هستند) می‌تواند فرصت‌های رشد بلندمدت ایجاد کند.

برای مصرف‌کنندگان صنعتی و جواهرسازان

شفافیت در اولویت است: مصرف‌کنندگان نهایی به طور فزاینده‌ای خواستار شفافیت در مورد منشأ سنگ‌های قیمتی هستند. برندها باید به وضوح بین الماس طبیعی و آزمایشگاهی تمایز قائل شوند و داستان هرکدام را به درستی بیان کنند.

استراتژی خود را مشخص کنید: برندهای لوکس باید بر روایت کمیابی و ارزش ماندگار الماس طبیعی تمرکز کنند. در مقابل، برندهای مد و مقرون‌به‌صرفه می‌توانند از مزایای قیمتی و اخلاقی الماس‌های آزمایشگاهی برای جذب مخاطب گسترده‌تر بهره‌برداری کنند.

برای نوسان آماده باشید: قیمت‌گذاری در هر دو بخش بازار احتمالاً در میان‌مدت بی‌ثبات خواهد بود. مدیریت موجودی و زنجیره تأمین برای عبور از این دوره گذار حیاتی است.

پی نوشت

The 4Cs

به چهار معیار اصلی ارزش‌گذاری الماس  یعنی Cut  (تراش)، Color  (رنگ)، Clarity  (وضوح) و Carat  (وزن) اشاره دارد.

۰۴/۰۵/۰۳