صنعت مس طی ۲۵ سال آینده نیازمند سرمایهگذاری ۲.۱ تریلیون دلاری برای تأمین تقاضای پیشبینیشده است
Rag Udd ، مدیر کل بخش بازرگانی BHP اعلام کرد: "پیشبینیها حاکی از رشد ۷۰ درصدی تقاضای جهانی مس تا سال ۲۰۵۰ و رسیدن به رقم ۵۰ میلیون تُن سالانه است. محرکهای اصلی این رشد عبارتند از:
۱. کاربردهای مس در فناوریهای مرسوم و نوین
۲. الزامات بینالمللی کاهش انتشار کربن
بزرگترین شرکت معدنی جهان پیشبینی میکند که سهم بخش گذار انرژی از تقاضای مس تا سال ۲۰۵۰ به ۲۳ درصد افزایش خواهد یافت، در حالی که این رقم در حال حاضر تنها ۷ درصد است. همچنین پیشبینی میشود سهم بخش دیجیتال شامل مراکز داده، فناوری 5G و هوش مصنوعی از ۱ درصد فعلی به ۶ درصد رشد کند.
بر اساس پیشبینیها، سهم حوزه حملونقل در مصرف مس جهانی تا ۲۰۴۰ با رشد ۹ درصدی از ۱۱ درصد (۲۰۲۱) به ۲۰ درصد خواهد رسید که محرک اصلی آن گسترش سریع بازار خودروهای الکتریکی است.
از سوی عرضه، شرکت بیاچپی اشاره میکند که متوسط عیار معادن مس از سال ۱۹۹۱ تاکنون حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است. پیشبینی میشود در دهه آینده، بین یکسوم تا نیمی از عرضه جهانی مس با چالشهای کاهش عیار و فرسودگی زیرساختها مواجه خواهد شد. این شرکت برآورد میکند که برای پوشش شکاف فزاینده بین عرضه و تقاضا، سرمایهگذاری ۲۵۰ میلیارد دلاری ضروری است.
بر اساس تأیید دو مرجع معتبر دیگر، تأمین مالی سنگین و نوین در صنعت مس یک ضرورت راهبردی محسوب میشود.
گزارش چشمانداز فلزات انتقالی بلومبرگ نیو انرژی فاینانس (BNEF) نشان میدهد تحقق اهداف کربنزدایی جهانی مستلزم جذب ۲,۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه تا ۲۰۵۰ در بخش استخراج مواد معدنی است. رشد دهساله اخیر در عرضه فلزات نتوانسته شکاف بین عرضه و تقاضای رو به رشد این مواد حیاتی را پر کند.
گزارش یادشده هشدار میدهد که فلزات حیاتی انتقال انرژی از جمله آلومینیوم، مس و لیتیوم ممکن است در طول این دهه با کسری عرضه مواجه شوند، برخی از این کمبودها حتی از امسال آغاز خواهند شد.
چین به عنوان بزرگترین مصرفکننده مس جهان، کانون توجه فعالان بازار (چه خوشبینان و چه بدبینان قیمتی) قرار دارد، چرا که هر تحرکی در این کشور تأثیر مستقیمی بر توازن جهانی عرضه و تقاضای مس دارد.
چین در ماه سپتامبر بزرگترین بسته محرک اقتصادی خود از زمان همه گیری کرونا را اعلام کرد که این اقدام موجب رشد چشمگیر شاخصهای بورس در بازارهای چین و آمریکا همراه با افزایش قیمت کالاهای اساسی شد.
هدف اصلی این بسته محرک اقتصادی، دستیابی به نرخ رشد سالانه ۵ درصدی است. به گزارش یاهو فاینانس، این بسته که با هدف خروج اقتصاد از رکود ناشی از بحران بخش املاک و سیاستهای کاهش تورم طراحی شده، شامل اقدامات پولی بالغ بر ۳۲۵ میلیارد دلار میشود.
بانک مرکزی چین نسبت ذخیره قانونی، میزان مورد نیاز برای بانکها به منظور کنار گذاشتن برای وامها، را نیم درصد کاهش داد و حدود ۱۴۲ میلیارد دلار نقدینگی کوتاهمدت آزاد کرد.
بر اساس گزارش یاهو فاینانس، این طرح همچنین نرخ بهره کوتاه تا میانمدت را کاهش داده و تسهیلات وام مسکن را در اولویت بالایی قرار میدهد. انتظار میرود این اقدامات به حدود ۵۰ میلیون خانوار سود رسانده و سالانه ۲۱.۳ میلیارد دلار از هزینههای بهره آنها بکاهد.
بانک مرکزی چین همچنین طرحی برای حمایت از بازار سهام ضعیف این کشور معرفی کرده است. بر اساس گزارش یاهو فاینانس، برنامه تثبیت بازار سهام به ارزش ۷۱ میلیارد دلار، به شرکتهای بورسی، صندوقهای سرمایهگذاری و بیمهگران اجازه میدهد از طریق ابزار مبادله مالی (Swap Facility)، منابع لازم برای خرید سهام را تأمین کنند.
اگر چین اقدامات مالی (یعنی هزینههای دولتی) را به ابزارهای پولی خود اضافه کند، به ویژه برای زیرساختها، احتمالاً کالاها با فشار زیادی مواجه خواهند شد، که بر همه چیز از تولیدات ایالات متحده تا بخشهای انرژی تأثیر میگذارد.
شرکت سرمایهگذاری کالاهای وال استریت، Goehring & Rozencwajg، دادههای دفتر جهانی آمار فلزات را نقل کرده است که تأیید میکند تقاضای جهانی مس همچنان قوی است و از عرضه پیشی میگیرد. طبق گفته این دفتر، در هشت ماه اول سال ۲۰۲۴، تقاضای مس تقریباً ۴ درصد رشد کرده است، با افزایش قابل توجهی که توسط کشورهای غیر OECD مانند مالزی، تایوان، ویتنام و برزیل که مصرف آنها ۸.۳ درصد افزایش یافته است، هدایت میشود.
از سوی عرضه، سرعت سریع رشد در تولید مس از جمهوری دموکراتیک کنگو، به لطف مجموعه معدنی Kamoa-Kakula که به تازگی توسط شرکت Ivanhoe Mines افتتاح شده، از رشد سالانه 6-7 درصد به حدود ۳ درصد رشد سالانه کاهش یافته است.
با این حال، چین، عامل ناشناخته در بازار مس است.
مصرف مس در چین در سال ۲۰۲۳ نسبت به سال ۲۰۲۲ به میزان ۱۳ درصد افزایش یافت، اما رشد آن در سال ۲۰۲۴ به شدت کاهش یافت و در هشت ماه اول تنها ۳ درصد افزایش یافت.
اما اکنون چین وارد عصر مصرف بیش از حد شده است، که تا حدی به وسیله سرمایهگذاریهای گسترده در انرژیهای تجدیدپذیر و وسایل نقلیه الکتریکی توضیح داده میشود.
طبق گفته Goehring & Rozencwajg، تا سال ۲۰۲۳، سرمایهگذاری سرانه مس چین به ۲۸۰ پوند رسید که ۴۰ پوند بالاتر از ۲۴۰ پوند لازم برای حمایت از تولید ناخالص داخلی سرانه ۱۲,۱۰۰ دلاری آن است. تا پایان سال ۲۰۲۴، ما پیشبینی میکنیم که این رقم به ۳۰۶ پوند برسد، که ۴۵ پوند بالاتر از سطح مورد نیاز خواهد بود.
مصرف بیش از حد چین برای فلز مس نزولی در نظر گرفته میشود زیرا زمانی که چین بیش از نیاز خود مس مصرف کند، این امر میتواند به ایجاد ذخایر بزرگ منجر شود که سپس با نشان دادن بازاری که به طور مفرط عرضه شده، فشار کاهشی بر قیمتها وارد میکند و به طور بالقوه باعث کاهش تقاضای جهانی برای مس میشود زیرا سایر خریداران به دلیل مازاد موجود در چین از خرید منصرف میشوند. این امر به ویژه با توجه به موقعیت غالب چین به عنوان بزرگترین مصرفکننده مس در جهان، نگران کننده است.
با این حال، بانک آمریکا پیشبینی میکند که قیمت مس تا سال ۲۰۲۵ به ۱۰,۷۵۰ دلار در هر تن (۴.۸۷ دلار در هر پوند) برسد.
طبق گفته تحلیلگران بانک آمریکا، مس به دلیل تقاضای قوی، عرضه محدود و افزایش سرمایهگذاری در پروژههای انتقال انرژی، در موقعیت قویای قرار دارد.
فلز سرخ در ماه مه ۲۰۲۴ به دلیل کاهش عرضه به بالاترین قیمت تمام دوران خود یعنی ۵.۲۰ دلار در هر پوند رسید. انتقال به انرژیهای تجدیدپذیر، افزایش وسایل نقلیه الکتریکی و رشد هوش مصنوعی (AI) همه باعث افزایش تقاضا برای مس شدهاند.
«بر اساس گزارش کوچیلکو، مرجع رسمی تحلیل بازار مس شیلی، قیمت مس تا سال ۲۰۲۶ در محدوده ۴.۲۵ دلار/پوند تثبیت شده و پیشبینی میشود این فلز تا ۲۰۳۵ نیز بالای سطح ۴ دلار/پوند معامله شود. این پیشبینی از جایگاه شیلی به عنوان تأمینکننده ۲۷ درصدی مس جهانی نشأت میگیرد.
بر اساس گزارش Stockhead، کمیسیون مس شیلی (کوچیلکو) پیشبینی میکند تقاضای جهانی مس در سال جاری با رشد ۳.۲ درصدی به ۲۷.۴ میلیون تن برسد که از عرضه ۲۷.۳ میلیون تنی پیشی گرفته و منجر به کسری ۱۱۸ هزار تنی خواهد شد.
طبق گفته سازمان زمینشناسی ایالات متحده، تولید کل مس معدنی در سال ۲۰۲۴ برابر با ۲۳ میلیون تن بود، که شیلی ۵.۳ میلیون تن از آن را تأمین کرده است.
Claudia Rodriguez، معاون اجرایی موقت کوچیلیکو، گفت که کشور شاهد افزایش تقاضای مس به دلیل انتقال انرژی، شبکههای برق و عرضه محدود است.
بر اساس گزارش استاکهد، عملکرد معادن شیلی در سالهای اخیر ناامیدکننده بوده است، بهطوری که پیشبینی عرضه مس این کشور برای سال ۲۰۳۴ از ۶.۴۳ میلیون تن به ۵.۴ میلیون تن کاهش یافته است. این کاهش ۹۰۰ هزار تنی، تقریباً معادل تولید سالانه معدن اسکوندیدا، بزرگترین معدن مس جهان با ظرفیت کمی کمتر از ۱ میلیون تن، است.
Rodriguez از بلومبرگ پیشبینی میکند تقویت اقتصاد جهانی در سال جاری به افزایش قیمتهای مس منجر خواهد شد، با این حال بازیگران غیرقابل پیشبینی این سناریو شامل بهبود اقتصادی چین و جنگ تعرفهای رئیسجمهور ترامپ هستند.
یک مقاله جداگانه توسط Stockhead پیشبینی میکند که اگر تعرفههای ۲۵ درصدی بر کانادا و مکزیک در ابتدای ماه مارس اعمال شود، تأثیر آن بر مس خنثی خواهد بود. طبق گفته Benchmark Mineral Intelligence، در حالی که کانادا ۱۵ درصد از صادرات مس تصفیه شده ایالات متحده و ۸۲ درصد از واردات میله مسی ایالات متحده را تأمین میکند، "حجم واردات مس از دست رفته از کانادا میتواند با کاهش صادرات مس تصفیه شده و میله مسی از ایالات متحده به مکزیک، و واردات از کشورهایی که از تعرفه معاف هستند مانند شیلی، جبران شود".
از بلومبرگ: "رئیسجمهور دونالد ترامپ یک اقدام اجرایی را امضا کرده است که وزارت بازرگانی را موظف به بررسی تعرفههای احتمالی مس میکند، که آخرین اقدام در مجموعهای از اقدامات است که هدف آن اعمال مالیاتهای خاص بخش است که میتواند زنجیرههای تأمین جهانی را تغییر دهد. معاملات آتی مس در نیویورک تقریباً ۵ درصد افزایش یافت و بزرگترین افزایش روزانه خود را از ماه مه سال گذشته تجربه کرد". ۲۵ فوریه ۲۰۲۵ترامپ درب را به روی تعرفه جدید فلز با بررسی تعرفه مس باز میکند.
گزارش اخیر Sprott تأکید میکند که گذار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و حملونقل الکتریکی، که با فناوری هوش مصنوعی و سیاستهای کربنزدایی شتاب گرفته است، محرک افزایش چشمگیر تقاضای جهانی مس است.
افزایش سرمایهگذاری در فناوریهای پاک مانند خودروهای برقی، انرژی تجدیدپذیر و سیستمهای ذخیرهسازی باتری، تقاضای مس را بهصورت پایدار افزایش داده و زنجیرههای تأمین جهانی را با چالش جدی برای پاسخگویی به این نیاز مواجه خواهد کرد.
گزارش مذکور با استناد به آمار سازمان بینالمللی انرژی (IEA) پیشبینی میکند مصرف جهانی مس از ۲۵.۹ میلیون تن در سال ۲۰۲۳ به ۳۲.۶ میلیون تن تا سال ۲۰۳۵ رشد خواهد کرد که معادل ۲۶ درصد افزایش است. همچنین انتظار میرود کاربرد مس در فناوریهای پاک با رشد ۸۱ درصدی از ۶.۴ میلیون تن در ۲۰۲۳ به ۱۱.۵ میلیون تن در ۲۰۳۵ برسد.
آژانس بینالمللی انرژی انتظار دارد که نیازهای مس از شبکههای برق از ۴.۱ میلیون تن در سال ۲۰۲۳ به ۶.۲ میلیون تن تا سال ۲۰۳۵ افزایش یابد، که معادل ۴۹ درصد افزایش است. تقاضای مس برای پنلهای خورشیدی انتظار میرود که ۴۳ درصد افزایش یابد و برای انرژی بادی ۳۸ درصد در همان دوره افزایش یابد.
اسپرات در گزارش خود تأکید میکند که سریعترین حوزه رشد، بخش ذخیرهسازی باتری شبکه است که در آن تقاضای مس تا سال ۲۰۳۵ با افزایش ۵۵۷ درصدی مواجه خواهد شد. این رشد انفجاری ناشی از نیاز فزاینده به ذخیرهسازی انرژی در سیستمهای مدرن قدرت است.
تقاضای مس برای وسایل نقلیه الکتریکی، با افزایش پیشبینی شده ۵۵۵ درصدی از ۳۹۶,۰۰۰ تن در سال ۲۰۲۳ به ۲.۶ میلیون تن تا سال ۲۰۳۵، در جایگاه دوم قرار دارد که وسایل نقلیه الکتریکی در آن سال ۸ درصد از مصرف جهانی مس را به خود اختصاص خواهند داد.
اسپرات اشاره میکند که انتظارات از افزایش تقاضا برای برق در دهه آینده در حال ایجاد یک "طوفان کامل" برای شبکه برق ایالات متحده است.
- تقاضا توسط سرمایهگذاری جدید در تأسیسات صنعتی پرمصرف، به ویژه مراکز داده که از هوش مصنوعی (AI) پشتیبانی میکنند، و همچنین ابتکارات انتقال صنعت به داخل کشور ایالات متحده و برقرسانی پیوسته به بخش حمل و نقل هدایت میشود.
- منابع تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی و احیای تولید هستهای باید نقش بیشتری در تأمین نیازهای انرژی ایفا کنند. در آیندهای قابل پیشبینی، انتظار میرود که گاز طبیعی همچنان بخشی حیاتی از ترکیب انرژی ایالات متحده باشد.
یکی از بزرگترین چالشها برای خدمات رفاهی، ساخت زیرساختهای جدید به اندازه کافی سریع برای پاسخگویی به تقاضای سرسامآور ناشی از هزینههای مرتبط با هوش مصنوعی است. در حالی که مراکز داده میتوانند در دو سال ساخته شوند، فرآیند تأیید در ایالات متحده برای خطوط انتقال جدید میتواند تا یک دهه طول بکشد.
شرکتهای خدماتی در حالی که گاز طبیعی را به عنوان پشتیبان نگه میدارند، با استقرار بیشتر نیروهای خورشیدی و بادی در حال پاسخگویی هستند.
براساس اسپرات، فنآوریهای بهبود شبکه میتوانند بهرهوری را تا ۳۰ درصد افزایش دهند، اما هزینهبر هستند و برای هادیها، ترانسفورماتورها و سیمکشیها، نیاز به مقادیر زیادی مواد حیاتی، از جمله مس دارند.
عوامل محرک تقاضای برق چندوجهی هستند. یکی از مهمترین این عوامل، سرمایهگذاری کلان در تأسیسات با مصرف برق بالا از جمله واحدهای تولیدی و صنعتی و به ویژه مراکز داده پشتیبان هوش مصنوعی است.
اسپرات اشاره میکند که با انتظار افزایش تقاضای جدید برق به میزان ۳۳۳ تراوات-ساعت تا سال ۲۰۳۰، سرمایهگذاریها در زیرساختهای انتقال باید افزایش یابد تا بتواند این روند را پوشش دهد. طبق گفته انرژی نوین بلومبرگ (BNEF)، تقاضا در دهه آینده انتظار میرود با نرخ سالانه ۱.۳ درصد دو برابر نرخ رشد دهه گذشته، ترکیب شود.
اسپرات توضیح میدهد که صنعت مراکز داده، هسته عملیات هوش مصنوعی، اکنون وارد سومین موج رشد خود شده است، که توسط هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و رایانش لبه ای (رایانش لبهای یک الگوی محاسباتی توزیع شده است که محاسبات و ذخیرهسازی دادهها را به مکان نزدیکتر به جایی که مورد نیاز است، میآورد تا زمان پاسخ را بهبود بخشد و پهنای باند را ذخیره کند) هدایت میشود. اولین موج اینترنت و تجارت الکترونیک و موج دوم محاسبات ابری و دادههای بزرگ بود.
پردازش هوش مصنوعی به توان بیشتری نسبت به وظایف محاسباتی سنتی نیاز دارد. به عنوان مثال، درخواستهای هوش مصنوعی تا ۱۰ برابر انرژی بیشتری نسبت به جستجوی گوگل مصرف میکنند.
اسپرات به گزارش اخیر اطلاعات بلومبرگ استناد میکند که پیشبینی میکند مصرف برق توسط مراکز داده تا سال ۲۰۳۰ بین ۴ تا ۱۰ برابر افزایش خواهد یافت. در بالاترین حد، مراکز داده میتوانند تا سال ۲۰۳۰ تا ۱۷ درصد از کل مصرف برق ایالات متحده را به خود اختصاص دهند.
Morningstar به نقل از Albert Chu، مدیر پورتفولیوی گروه مان، میگوید: "تنها در ایالات متحده، مراکز داده ۱۷ گیگاوات انرژی مصرف کردند؛ تخمین زده میشود تا پایان دهه که نیازهای انرژی مراکز داده به ۳۵ گیگاوات افزایش یابد".
Morningstar به نقل از Benjamin Louvet، مدیر صندوقهای کالایی در شرکت مدیریت دارایی Ofi Invest، میگوید: "فرض کنیم ایالات متحده که حدود نیمی از بازار هوش مصنوعی در آن متمرکز است، سالانه ۵ گیگاوات به توسعه این فناوری اضافه کند. تنها این افزایش، تقاضای جهانی مس را ۵۰۰ هزار تن بالا میبرد که معادل ۲ درصد از تقاضای جهانی این فلز است".
پژوهشگران دانشگاه میشیگان و دانشگاه کرنل دریافتند که مس نمیتواند به اندازه کافی سریع استخراج شود تا با دستورالعملهای سیاست فعلی ایالات متحده برای انتقال از انرژیهای فسیلی به وسایل نقلیه الکتریکی و انرژیهای تجدیدپذیر همگام شود.
Adam Simon، نویسنده همکار مقاله، منتشر شده توسط انجمن بینالمللی انرژی (IEF) گفت"ما در مقاله نشان میدهیم که اساساً غیرممکن است میزان مس مورد نیاز توسط شرکتهای معدنی قابل تولید باشد".
در جدول زیر توجه کنید که از بین همه فلزات، مس با افزایش ۳,۶۶۴,۰۰۰ تن یا ۶۱ معدن به بیشترین تناژ اضافی نیاز دارد. ویژوال کپیتالیست به این نکته اشاره میکند، و ما کاملاً موافقیم، که راه اندازی معادن مس جدید، یا هر معدنی، کار آسانی نیست.
پس از کشف و اکتشاف، پروژههای معدنی باید از یک فرآیند طولانی تحقیق، صدور مجوز، و تأمین مالی عبور کنند تا عملیاتی شوند.
در ایالات متحده و کانادا، راه اندازی یک معدن مس از کشف تا تولید مواد معدنی میتواند بیش از ۳۰ سال طول بکشد.
هرچند کشورهایی مانند غنا، جمهوری دموکراتیک کنگو و لائوس با سرعت بیشتری معادن جدید احداث میکنند، حتی در برترین کشورهای تولیدکننده مس نیز چالشهای جدی وجود دارد. شیلی و پرو با اعتصابات، اعتراضات اجتماعی و کاهش عیار سنگ معدن دست و پنجه نرم میکنند، در حالی که روسیه (هفتمین تولیدکننده جهانی) با کاهش پیشبینیشده تولید به دلیل جنگ جاری در اوکراین مواجه است.
برخی از بزرگترین شرکتهای معدنی جهان، مؤسسات تحلیل بازار و بانکهای پیشرو هشدار میدهند که امسال، کمبود عظیمی در عرضه مس رخ خواهد داد؛ فلزی که اکنون بهدلیل نقش حیاتی آن در اقتصاد سبز، به عنوان مهمترین فلز جهان شناخته میشود.
فایننشال پست اظهار داشت که کسری به قدری بزرگ خواهد بود که میتواند رشد جهانی را کند کرده، با افزایش هزینههای تولید تورم را تحریک کند و اهداف جهانی آب و هوا را از مسیر خارج کند.
دو دلیل که توسط اسپرات شناسایی شده است مبنی بر اینکه عرضه مس نمیتواند با تقاضا هماهنگ شود، عبارتند از: ایجاد معدن مس جدید فرآیندی طولانی و پر هزینه است که اغلب بیش از یک دهه از اکتشاف تا تولید به طول میانجامد. همچنین بخش معدن مدتهاست که با دورههای طولانی کم سرمایهگذاری مواجه است، زیرا قیمتهای پایین مس منجر به کاهش بودجههای اکتشافی و کاهش تعداد کشفها شده است.
تمرکز افراطی بر ادغامهای شرکتی به جای اکتشاف در مناطق بکر، چالشی ساختاری است. شرکتهای مس ترجیح میدهند با خرید رقبای کوچکتر، ذخایر خود را افزایش دهند، چرا که سرمایهگذاری در اکتشافات جدید مستلزم هزینههای سنگین و پذیرش ریسکهای فنی/زیستمحیطی است.
منبع: چشمانداز فلزات انتقالی بلومبرگانایاف ۲۰۲۳. خط نشاندهنده تقاضا و منطقه سایهدار نشاندهنده عرضه است. تقاضا بر اساس سناریوی خالص صفر است، یعنی انتشار خالص صفر جهانی تا سال ۲۰۵۰ برای دستیابی به اهداف توافق پاریس.
طبق گزارش اسپرات، سرمایهگذاری برای توسعه معادن مس در سال ۲۰۱۳ به ۲۶.۱۳ میلیارد دلار رسید. از آن زمان، تقریباً نصف شده و در سال ۲۰۲۲ تنها ۱۴.۴۲ میلیارد دلار هزینه شده است.
با وجود شکاف تامین مالی، در مقایسه با چرخه فوقالعاده قبلی که توسط صنعتیسازی و شهرنشینی چین هدایت میشد، چندین کارشناس از آغاز یک چرخه فوقالعاده جدید مس صحبت کردهاند که بر انتقال انرژی جهانی تمرکز دارد.
مورنینگاستار گزارش میدهد که تلاشهای جهانی برای کربنزدایی یک موتور رشد ساختاری برای بسیاری از مواد خام یا فلزات است و مس یکی از فلزات کلیدی برای انتقال انرژی است.
به عنوان مثال، انرژی باد و خورشیدی از محبوبترین اشکال انرژی تجدیدپذیر در حال حاضر هستند. نمودار زیر نشاندهنده میزان مس مورد نیاز برای تولید انرژی از توربینهای بادی دریایی (در دریا)، بادی خشکی (روی زمین) و فتوولتائیک خورشیدی در مقایسه با سوختهای فسیلی مانند زغال سنگ و گاز طبیعی است.
اصطلاح "ملیگرایی منابع" به طور مختصر به گرایش مردم و دولتها برای اعمال کنترل، به دلایل استراتژیک و اقتصادی، بر منابع طبیعی واقع در قلمرو خود تعریف میشود.
دو نمونه نسبتاً اخیر از ملیگرایی منابع مس در پرو و پاناما رخ داده است.
پرو، دومین تولیدکننده بزرگ مس در جهان در سال ۲۰۲۳، به دلیل تغییر دولت با اعتراضات مواجه شد. اعتصاب در معدن مس Las Bambas حدود ۲۵۰,۰۰۰ تن تولید سالانه را تهدید کرد.
همچنین در سال ۲۰۲۳، دولت پاناما دستور داد که شرکت First Quantum Minerals عملیات Cobre Panama را متوقف کند، و تقریبا ۳۵۰,۰۰۰ تن مس را از عرضه جهانی حذف کرد.
یکی دیگر از دلایل کمبود عرضه مس مربوط به بیثباتی در کشورهای تولیدکننده مس است.
سال گذشته، مورنینگاستار گزارش داد که تولید فصلی مجتمع مس Kamoa-Kaukula شرکت معادن ایوانهو در جمهوری دموکراتیک کنگو، بزرگترین تولیدکننده مس آفریقا، ۶.۵ درصد کاهش یافت.
Ivanhoe دلیل کاهش تولید را شبکه برق ناپایدار جمهوری دموکراتیک کنگو دانست.
با این حال، جمهوری دموکراتیک کنگو هرگز مکان خوبی برای استخراج معدن نبوده است، و شرکتهایی که در آنجا عملیات انجام میدهند با ریسک قابلتوجهی مواجه هستند.
جمهوری دموکراتیک کنگو دو تمایز عمده دارد. اول، این کشور با ثروت معدنی بالغ بر ۲۴ تریلیون دلار، غنیترین کشور جهان از نظر ثروت معدنی است، و این کشوری است که بیشترین تعداد افراد، تخمینها تا ده میلیون نفر، از زمان جنگ جهانی دوم به دلیل جنگ جان خود را از دست دادهاند.
اتهامات مربوط به نقض حقوق بشر از جمله کار کودکان، جمهوری دموکراتیک کنگو را در نوع نادرستی از توجه قرار داده است. دایملر (مالک مرسدس)، فولکسواگن و اپل از جمله شرکتهای بزرگ هستند که مواد خام خود را از جمهوری دموکراتیک کنگو تأمین میکنند و با فشار شدید برای شفافسازی زنجیره تأمین خود مواجه هستند.
از سال ۱۹۹۶، درگیری در شرق جمهوری دموکراتیک کنگو منجر به مرگ حدود شش میلیون نفر شده است.
اخبار اخیر نگرانکننده است. روز جمعه، رئیس حقوق بشر سازمان ملل، Volker Turk، گفت که بدترین وضعیت ممکن است هنوز در بحران رو به افزایش شرق کنگو در راه باشد و هشدار داد که نقضهایی از جمله تجاوز و بردگی جنسی ممکن است افزایش یابد (رویترز، ۷ فوریه ۲۰۲۵).
رواندا همسایه خود کنگو را به برنامهریزی برای یک حمله بزرگ متهم میکند، و سفیر رواندا در سازمان ملل اضافه کرد که Kinshasa و متحدانش سلاحهایی را در داخل و اطراف فرودگاه Goma انبار کردهاند.
به گفته رویترز، سپس تهدید بیماری وجود دارد. گزارش شده است که درگیری خطر گسترش بیماریها از جمله وبا، مالاریا، سل و ویروس مرگبار mpox را چند برابر کرده است.
سازمان جهانی بهداشت گزارش داد که در ماه گذشته ۶۰۰ مورد مشکوک به وبا و ۱۴ مرگ در استان شمال Kivu گزارش شده است، جایی که اختلال در تأمین آب خطر گسترش بیماری را افزایش داده است.