هوش مصنوعی و بلاکچین در معدن: خلق ارزش از دل فناوریهای نوظهور
هوش مصنوعی بهعنوان فناوری مکمل بلاکچین در صنعت معدن در حال گسترش است و امکان پردازش و تحلیل دادهها را به شیوههای نوآورانه مهیا میکند.
کاربرد اصلی بلاکچین در معدن، مدیریت زنجیره تأمین است، درحالیکه هوش مصنوعی میتواند تحلیلهای پیشرفتهای از فرآیند انتقال مواد معدنی ارائه دهد.
با اینکه بلاکچین هنوز بهعنوان یک فناوری نوظهور در بخش معدن شناخته میشود، اما بهرهگیری فزاینده از هوش مصنوعی، ارزش استخراجشده از آن را به میزان قابلتوجهی افزایش داده است.
پیشتر، مدیریت زنجیره تأمین را بهعنوان مهمترین مزیت بلاکچین در صنعت معدن مطرح شده بود.
بلاکچین به شرکتهای معدنی این امکان را میدهد که منابع استخراجشده را در تمام مراحل زنجیره تأمین، از مبدأ تا مقصد نهایی، رهگیری و کنترل کنند. همچنین با اشاره به پیچیدگی زنجیره تأمین در صنعت معدن، تأکید شده است: این قابلیت، بهویژه در مواجهه با مواد استخراجشده از مناطق فاقد نظارت قانونی، از اهمیت حیاتی برخوردار است.
شفافیت زنجیره تامین
از دیدگاه Edward Bickerton، تحلیلگر ارشد در GlobalData و نویسنده گزارش اخیر "بلاکچین در معدن"، مدیریت زنجیره تأمین همچنان کاربرد اصلی بلاکچین در صنعت معدن باقی مانده است.
او در مصاحبه با Mining Technology بیان کرد: "بلاکچین نقش کلیدی در حفظ صحت و یکپارچگی دادهها دارد، بهویژه هنگامی که اطلاعات میان چندین نهاد مختلف به اشتراک گذاشته میشود. در بخش معدن، این فناوری میتواند رهگیری شفاف مواد را در تمام مراحل زنجیره تأمین تسهیل کند."
این گزارش تشریح میکند که زنجیرههای تأمین در صنعت معدن اغلب بهشدت پیچیدهاند، زیرا استخراج ذخایر معدنی معمولاً طی دورههای طولانی انجام میشود و فرآیندهای مربوط به استخراج آنها نیز دارای پیچیدگیهای قابلتوجهی می باشند.
بسته به نوع مواد معدنی، زنجیره تأمین میتواند شامل مراحل متنوع، موقعیتهای جغرافیایی مختلف، تراکنشها، فاکتورها، افراد و سازمانهای مختلف باشد.
گزارش ادامه میدهد: "از سال ۲۰۲۰، زنجیرههای تأمین جهانی با اختلالات بیسابقهای به دلیل پاندمی کووید-۱۹، جنگ اوکراین و حملات به کشتیها در دریای سرخ مواجه شده است."
در خصوص ارزش بلاکچین برای زنجیرههای تأمین در این شرایط، گزارش توضیح میدهد که شرکتهای معدنی قادر خواهند بود تا سوابق دیجیتال از تمامی مراحل زنجیره ارزش مواد معدنی را حفظ کنند.
تمامی ویژگیها میتوانند ثبت شوند و مدارک در صورت نیاز به بهروزرسانی، بهروزرسانی خواهند شد. همچنین، شرکتهای معدنی میتوانند شفافیت خود را ارتقا دهند و اعتماد در بازار ایجاد کنند، در حالی که فروشندگان قادر خواهند بود جزئیات ثبت دیجیتال خود را به اشتراک بگذارند.
این ویژگی ناشی از استفاده بلاکچین از شبکههای همتا به همتا بهعنوان یک روش غیرمتمرکز برای ذخیرهسازی دیجیتال اطلاعات است که تغییر آن را بهشدت دشوار میکند. به همین دلیل، بلاکچین در صنعت معدن و سایر صنایع برای ردیابی تراکنشهای مالی (که اساس بلاکچین است)، ارزیابی عملکرد زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) و تأیید اصالت قطعات و تجهیزات تأمینشده مورد استفاده قرار میگیرد.
برخی از بازیگرانی که GlobalData بهعنوان پیشگامان استفاده از بلاکچین برای بهبود شفافیت زنجیره تأمین (و به تبع آن ایجاد اعتماد) و سایر کاربردهای آن در این بخش معرفی کرده است، عبارتند از غولهای فناوری IBM وOracle، شبکه لجستیکی Global Shipping Business Network و Aura Blockchain Consortium این گروه غیرانتفاعی متشکل از برندهای لوکس از فناوری بلاکچین برای مواردی مانند ارتباط اصالت، کمک به تأمین مسئولانه و دستیابی به پایداری بهره میبرد.
در رابطه با استفاده Aura از بلاکچین برای ردیابی الماس، Romain Carrere، مدیرعامل این سازمان به میگوید: "در صنعت الماس، فناوری بلاکچین قادر است تمامی راهحلهای دیجیتال موجود، گواهینامهها و برنامههای تجربه مشتری را در یک پلتفرم واحد که بهطور مستقیم به مشتری ارائه میشود، یکپارچه کند."
با استفاده از بلاکچین، یک دفتر دیجیتال غیرقابل تغییر، هر گام از مسیر یک الماس را از مرحله استخراج از معدن، غربالگری برش اولیه، برش، پرداخت، تنظیم و در نهایت تا نقطه فروش و فراتر از آن ثبت میکند. این سطح از شفافیت، یک مزیت منحصربهفرد در بازار به همراه دارد: مصرفکنندگان اکنون میتوانند با دقتی بینظیر منشاء، اصالت و تأمین اخلاقی الماسهای خود را تأیید کنند. برای صنعت الماس، این به معنای افزایش اعتماد مصرفکنندگان، بهبود شهرت برند و انطباق با الزامات نظارتی فزاینده در زمینه پایداری و شفافیت اخلاقی است.
بلاک چین برای زنجیره تامین
در خصوص موضوع اعتماد، Leanne Kemp، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت شفافیت دیجیتال Everledger، یکی از تأمینکنندگان مهم راهحلهای بلاکچین در صنعت معدن، میگوید: "شفافیت همواره قویترین ویژگی بلاکچین بوده است. این فناوری با ارائه نسخهای واحد و غیرقابل دستکاری حقیقت، ابهام بیاعتمادی را از بین میبرد. در صنعت معدن، این امر برای اطمینان از یکپارچگی زنجیره تأمین، از معدن تا بازار، ضروری است."
کمپ همچنین به معدنکاری الماس بهعنوان نمونهای اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که توانایی اطمینان از اینکه هر سنگ در هر مرحله از زنجیره تأمین عاری از درگیری، تأمینشده بهطور اخلاقی و مطابق با استانداردهای صنعتی است، حیاتی است.
نگرش به بلاکچین بهعنوان ابزاری که میتواند شفافیت را به روشی تسهیل کند که در غیر این صورت ممکن نیست، دیدگاهی است که Ella Cullen، هم بنیانگذار و مدیر بازاریابی شرکت ارائهدهنده نرمافزار ردیابی مبتنی بر بلاکچین Minespider، نیز به آن معتقد است.
با دیجیتالیسازی این فرآیندها، بلاکچین به شرکتها امکان میدهد تا الزامات نظارتی را رعایت کرده، ریسک ادعاهای جعلی را کاهش داده و اعتماد مشتریان و شرکای تجاری را جلب کنند.
"با این حال، در شرایط فعلی و با تحول اکوسیستم فناوری، Kemp تأکید میکند که بلاکچین فراتر از شفافیت، مزایای بیشتری را ارائه میدهد."
او توضیح میدهد: "امروزه زنجیرههای تأمین معدن باید بتوانند به اختلالات آنی، چالشهای ESG و نوسانات تقاضا واکنش نشان دهند. هوش مصنوعی با تقویت بلاکچین، امکان تحلیلهای پیشبینیکننده و شناسایی ناهنجاریها را فراهم میکند. این فناوری نهتنها به کسبوکارها کمک میکند تا فرآیندها را ردیابی کنند، بلکه توانایی پیشبینی و سازگاری را نیز افزایش میدهد، و به این ترتیب، زنجیرههای تأمین را هم شفاف و هم مقاوم میسازد."
هوش مصنوعی و بلاک چین در معدنکاری
کمپ اظهار میدارد که با تلفیق فناوری بلاکچین و هوش مصنوعی، میتوان نه تنها شفافیت را در زنجیرههای تأمین معادن فراهم کرد، بلکه اطلاعات کاربردی نیز به دست آورد که میتواند به شکلگیری «آیندهای هوشمندتر و پایدارتر» برای صنعت کمک نماید.
او میگوید: "نگاهی به آینده نشان میدهد که راه پیش رو در سیستمهای تلفیقی است. بلاکچین برای ایجاد اعتماد حیاتی باقی خواهد ماند، ولی هوش مصنوعی، بینشهای عمیق و قابلیتهای انطباق و مقیاسپذیری مورد نیاز برای فصل بعدی صنعت معدن را به ارمغان خواهد آورد. در کنار یکدیگر، این فناوریها اکوسیستمی ایجاد میکنند که نه تنها شفاف است، بلکه هوشمند، به گونهای که بتواند چالشها را پیشبینی کرده، پاسخگویی را تضمین و ارزش پایدار را به همراه داشته باشد".
بدیهی است که کارایی هوش مصنوعی به دادههایی که بر مبنای آن آموزش دیده است وابسته است و برای شرکتهای معدنی از اهمیت ویژهای برخوردار است که به هوش تحلیلی ارائهشده اطمینان داشته باشند. Bickerton معتقد است که بلاکچین میتواند این اطمینان را تأمین نماید.
او توضیح میدهد: "مدلهای هوش مصنوعی بر دادههای آموزشی با کیفیت بالا متکی هستند. بلاکچین در بخش معدن میتواند مجموعهای از دادههای قابل حسابرسی درباره منشاء مواد ارائه دهد که منجر به ایجاد مدلهای هوش مصنوعی دقیقتر و قابل اعتمادتر میشود".
همکار بیکرتون، Jordan Strzelecki، که به عنوان تحلیلگر وابسته و نویسنده گزارش "هوش مصنوعی در معدن" از GlobalData نیز شناخته میشود، اضافه میکند: "با ادغام فناوری بلاکچین، دادههای تحلیلشده توسط هوش مصنوعی میتوانند بهطور ایمن ذخیره شده و میان طرفهای ذیربط به اشتراک گذاشته شوند، که این امر شفافیت و اعتماد در بخش معدن را تضمین میکند".
همانند دیدگاه کمپ، Cullen بر این باور است که آینده صنعت در تلفیق کاربردی این دو فناوری نهفته است.
او میگوید: "هوش مصنوعی و بلاکچین فناوریهای مکملی هستند که نقاط قوت یکدیگر را افزایش میدهند. هوش مصنوعی میتواند فرایند جمعآوری دادهها را خودکارسازی کرده، دادههای زنجیره تأمین را پاکسازی و تحلیل نماید و الگوها یا ناهنجاریهایی را که در غیر این صورت نادیده گرفته میشد، شناسایی کند. بلاکچین نیز یکپارچگی و تغییرناپذیری این دادهها را تضمین میکند".
کالن بر این باور است که فناوری بلاکچین در بخش معدن به سطحی از بلوغ دست یافته است، و این امر در برخی از دادههای ارائهشده در گزارش «بلاکچین در معدن» بیکرتون نیز منعکس میشود.
علاقه به بلاکچین در میان شرکتهای معدنی در سال ۲۰۲۲ به اوج خود رسید
اشاره به بلاکچین در اسناد رسمی شرکتهای معدنی.
طبق گزارش، در بازه زمانی ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ تعداد دفعات ذکر بلاکچین در اسناد شرکتهای ساختمانی از ۶۶۵ به ۱,۷۸۹ افزایش یافته و در سال ۲۰۲۳ شاهد کاهش ۴۹٪ آن بودهایم؛ که این امر ممکن است ناشی از انتقال علاقه از بلاکچین به هوش مصنوعی پس از عرضه ChatGPT در اواخر ۲۰۲۲ باشد. همچنین فناوریهایی مانند ابر و هوش مصنوعی به عنوان موضوعات همزمان با بلاکچین مطرح شدند.
گذرنامههای دیجیتال محصول
کالن پیشنهاد میکند که بلوغ فزاینده بلاکچین در این حوزه بهویژه در بهکارگیری گذرنامههای دیجیتال محصول (DPP)، نسخههای دیجیتال محصولات که اطلاعات مربوط به آنها و زنجیرههای ارزششان را در بر دارند، نمایان است.
این راهکارها دیگر تنها پروژههای مفهومی نیستند، بلکه بهطور روزافزونی بهعنوان استانداردهای صنعتی شناخته شده و مورد پذیرش قرار میگیرند. پذیرش گسترده گذرنامههای دیجیتال محصول مبتنی بر بلاکچین نشاندهنده تعهد صنعت معدن به ردیابی، شفافیت و پایداری است.
مقررات طراحی اکولوژیک برای محصولات منطبق با اهداف توسعه پایدار اتحادیه اروپا (ESPR) که سال گذشته به اجرا درآمد، استفاده از گذرنامههای دیجیتال محصول (DPP) را برای بسیاری از دستههای محصولات الزامی میکند. هدف این مقررات بهبود پایداری و چرخهپذیری محصولات تعیینشده است و بخشی از آن ایجاب میکند که DPPها برای ثبت اطلاعاتی درباره تأثیرات زیستمحیطی، قابلیت بازیافت، قابلیت تعمیر و استفاده از مواد در محصولات پیادهسازی شوند.
Carrere اظهار میدارد که رعایت مقررات ESPR و سایر الزامات صدور گواهینامه مانند گواهی فرآیند Kimberley، گواهی G7 یا گواهیهای آزمایشگاهی مانند GIA در حال تغییر دادن روابط برندها با زنجیرههای تأمین آنها است و بسیاری از محصولات، از جمله الماسها، که در اتحادیه اروپا به فروش میرسند، به گذرنامههای دیجیتال محصول نیاز خواهند داشت. با توجه به پیچیدگیهای زیستمحیطی، اجتماعی و اخلاقی زنجیرههای تأمین صنعت الماس، این مقررات تأثیر عمدهای بر چشمانداز الماس خواهند داشت زیرا گذرنامههای دیجیتال محصول به یک الزام تبدیل میشوند.
در حالی که ممکن است گذرنامههای دیجیتال محصول (DPP) بهطور فزایندهای الزامی شوند، اما مفهوم جدیدی نیستند. همانطور که کالن توضیح میدهد، Minespider از سال ۲۰۱۸ فناوری لازم را در اختیار Minsur ، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قلع در جهان، قرار داده است. این دو شرکت آنچه را که Minespider بهعنوان اولین پروژه ردیابی کامل مواد معدنی معرفی میکند، پیادهسازی کردند. آنها اکنون بیش از ۳۰٬۰۰۰ تن قلع در سال را ردیابی میکنند و Minsur قادر است محصولات خود را بر اساس عواملی مانند بهداشت و ایمنی، ESG و پایداری از سایر محصولات موجود در بازار متمایز کند.
Minespider با همکاری شرکای خود در حال توسعه راهکارهای هوش مصنوعی است که به گفته کالن، "به مشتریان امکان میدهد از طریق گذرنامههای دیجیتال محصول (DPP) با محصولات خود 'گفتوگو' کنند".
پیشرفتهای نوین در همگرایی بلاکچین با دیگر فناوریهای نوظهور مانند دستگاههای اینترنت اشیا برای جمعآوری دادههای بلادرنگ و ابزارهای هوش مصنوعی برای خودکارسازی ورود دادهها یا تحلیل زنجیره تأمین نهفته است. آینده بلاکچین در صنعت معدن شامل پذیرش گسترده گذرنامههای دیجیتال محصول (DPP) است که نمای کاملی از چرخه حیات یک ماده ارائه میدهند.
شرکتهای بزرگ معدنی مانند Glencore و Teck Resources نیز در حال همکاری با پلتفرمهای بلاکچین برای ردیابی منابع معدنی هستند، در حالی که Everledger آنچه را که «دوقلوهای دیجیتال پویا» برای الماسها و کانیهای استراتژیک مینامد، ارائه میدهد.
Kempتوضیح میدهد: "این دوقلوها تنها منبعشناسی را ردیابی نمیکنند؛ بلکه با تکامل دارایی، دادهها و بینشهای جدید را در طول زمان در خود گنجانده و بهروزرسانی میشوند".
در این راستا، کارر میگوید: «راهکارهای گذرنامه دیجیتال محصول (DPP) فراتر از مزایای شفافیت و ردیابی هستند؛ آنها دسترسی فوری به اثبات اصالت محصول و تولید اخلاقی را فراهم میکنند. عمق و دسترسی به این اطلاعات پتانسیل ایجاد سطوح بیسابقهای از اعتماد و شفافیت را دارد.
Kemp میافزاید: "بلاکچین برای اعتماد ضروری باقی خواهد ماند، اما هوش مصنوعی بینشها، انطباقپذیری و مقیاسپذیری مورد نیاز برای فصل بعدی صنعت معدن را فراهم میکند. با هم، آنها اکوسیستمی ایجاد خواهند کرد که نه تنها شفاف است، بلکه هوشمند است، اکوسیستمی که چالشها را پیشبینی میکند، مسئولیتپذیری را تضمین میکند و ارزش پایدار ارائه میدهد.
پی نوشت
مقررات طراحی زیستمحیطی برای محصولاتمنطبق با اهداف توسعه پایدار (ESPR) که در ۱۸ ژوئیه ۲۰۲۴ به تصویب رسید، هدف دارد تا پایداری محصولات موجود در بازار اتحادیه اروپا را بهویژه با بهبود چرخشپذیری، عملکرد انرژی، قابلیت بازیافت و دوام آنها افزایش دهد.
این مقررات بهعنوان بخشی از برنامه اقدام اقتصاد دایرهای اتحادیه اروپا، بهمنظور ایجاد استانداردهای پایدار در سطح اتحادیه و تسهیل انتقال به اقتصاد دایرهای طراحی شده است.
از جمله اهداف اصلی ESPR میتوان به افزایش چرخشپذیری مواد، بهبود عملکرد انرژی، افزایش قابلیت بازیافت و دوام محصولات اشاره کرد.
این مقررات همچنین نقش مهمی در توسعه بازار واحد قوی و کارآمد برای محصولات پایدار در اتحادیه اروپا ایفا میکند.
با تصویب ESPR، اتحادیه اروپا بهعنوان پیشگام در زمینه مقرراتگذاری برای محصولات پایدار، گامهای مهمی در راستای حفاظت از محیطزیست و ترویج اقتصاد دایرهای برداشته است.
Digital Product Passports
گذرنامههای دیجیتال محصول (DPP) ابزارهای نوظهوری هستند که با هدف افزایش شفافیت و پایداری در زنجیرههای تأمین محصولات طراحی شدهاند. در ادامه، نکات کلیدی درباره DPPها ارائه میشود:
هدف: DPPها اطلاعات جامع درباره منشأ، مواد تشکیلدهنده، تأثیرات زیستمحیطی و توصیههای دفع محصولات فراهم میکنند. این اطلاعات به مصرفکنندگان در اتخاذ تصمیمات آگاهانه کمک کرده و شیوههای پایدار را ترویج میکند.
دامنه: اتحادیه اروپا در حال اجرای مقرراتی است که بر اساس آن، تقریباً تمام محصولات فروختهشده در اتحادیه باید دارای DPP باشند. این مقررات شامل صنایعی مانند باتریها، وسایل نقلیه، منسوجات، الکترونیک، مبلمان، پلاستیک، ساختوساز و مواد شیمیایی میشود.
مزایا: DPPها مدیریت زنجیره تأمین را بهبود میبخشند، اطمینان از انطباق با مقررات را تضمین میکنند و به شرکتها در شناسایی و کاهش ریسکهای مرتبط با اصالت و تأثیرات زیستمحیطی کمک میکنند. آنها همچنین با ترویج کارایی منابع و کاهش ضایعات، از اقتصاد دایرهای حمایت میکنند.
فناوری: DPPها معمولاً از فناوری بلاکچین برای ثبت و به اشتراکگذاری امن دادههای محصول در طول چرخه حیات آن استفاده میکنند. این امر یکپارچگی دادهها و دسترسی به آنها را برای تمام ذینفعان تضمین میکند.
با توجه به این نکات، DPPها نقش مهمی در ارتقاء شفافیت، پایداری و کارایی در زنجیرههای تأمین محصولات ایفا میکنند.